روزهای خاکستری یک قهرمان | پیش نمایش Kingdom Come: Deliverance
با پیشرفت روزافزون بازیهای RPG ( نقش آفرینی ) این ژانر اکنون طرفداران بیشتری نسبت به گذشته دارد. مطمئنا لازم نیست به معرفی این سبک پرطرفدار بپردازیم و همه با آن آشنایی کافی داریم. بازیهای پرطرفدار و موفق این چند سال اخیر با سبک RPG را هم، همه میشناسند و خودتان بهتر میدانید چه بازیهایی این اواخر توانستهاند غوغا به پا کنند. بسیاری از شاهکارهای چند سال اخیر هم بازیهای نقش آفرینی بودهاند که این قدرت این ژانر پرطرفدار را میرساند. با توضیحات خیلی مختصری که دادیم میتوان به این نتیجه رسید که یک بازی با سبک RPG قطعا پتانسیل بالایی برای موفقیت دارد و هم از لحاظ اقتصادی میتواند سازنده را راضی کند و هم از لحاظ کیفی بازیکن را. یکی از بازیهای نقش آفرینی که چند سالی میشود که منتظرش هستیم عنوان Kingdom Come: Deliverance است. بازیای که با کش و قوسهای فراوان بالاخره قرار است چند ماه دیگر عرضه شود. با وجود اینکه Kingdom Come: Deliverance بازی جالبی به نظر میرسد اما تاخیرهای متعدد اوضاع را کمی نگرانکننده میکند. معمولا بازیهایی که با مشکلاتی از قبیل کنسل شدن و راه اندازی مجدد پروژه، مشکلات مالی و غیره دست و پنجه نرم میکنند عاقبت خیلی خوبی ندارند. برای اثبات این موضوع بهتر است سری به بازیهایی که همین یکی دو سال اخیر به بازار عرضه شدهاند بزنید. اینگونه بازیها شاید بتوانند برای بازیکنان انتخابهای سرگرمکنندهای باشند ولی عموما با مشکلات فنی زیاد منتشر میشوند و با گذشت زمان این مشکلات رو میشوند. بارزترین نمونهای که شخصا در ذهن دارم Homefront: The Revolution است. البته همین امسال هم بازی Prey منتشر شد و علیرغم رضایت بسیاری از کاربران و بازیکنان، اما بازی از مشکلات فنی نسبتا زیادی رنج میبرد. پروسه ساخت عنوان Kingdom Come: Deliverance هم پروسه نسبتا پیچیدهایست که در ادامه به صورت خلاصه توضیحاتی در این باره خدمتتان خواهیم داد.
اولین کسی که ایده Kingdom Come: Deliverance را داد آقای Daniel Vavra بود. شاید این شخصیت را به اسم نشناسید ولی برای اطلاعات بیشتر راجع به ایشان باید گفت که Daniel Vavra طراح، نویسنده و کارگردان عنوان Mafia: The City of Lost Heaven بوده است. این شخصیت روی پروژههای موفق دیگری هم کار کرده اما معروفترینشان همین Mafia است. حالا که شناخت نسبی راجع به Vavra پیدا کردهاید به سراغ بحث اصلی میرویم. سال ۲۰۰۹ بود که Vavra به همراه تیمش به دنبال یک سرمایهگذار برای پروژه Kingdom Come: Deliverance بود. با وجود پیدا شدن یک سرمایهگذار، کار در ادامه گره خورد و Martin Klima، همان سرمایهگذار نتوانست به خواستههای تیم Vavra پاسخ دهد. پروژهای که تقریبا آماده رها شدن بود را Warhorse Studio نجات داد، استودیویی که البته یکی از تاسیسکنندگانش همین Daniel Vavra است. استودیو Warhorse برای اولین بار سال ۲۰۱۲ اشارههایی به Kingdom Come: Deliverance داشت اما در آن زمان هرگز اسمی برده نشد. صحبت درباره مسائل مالی و اسپانسر و غیره خستهکننده بوده و تنها حجم مقاله را زیاد میکند. تاریخ انتشار اولیه عنوان Kingdom Come: Deliverance به سال ۲۰۱۵ برمیگردد یعنی تقریبا سه سال پیش. پس اگر دو سه سالی میشود که اسم بازی به گوشتان خورده اصلا تعجب نکنید! همانطور که واضح است بازی سال ۲۰۱۵ منتشر نشد و پس از اعلام تاخیر در انتشار، تابستان ۲۰۱۶ تاریخی بود که باید بازی عرضه میشود. البته Warhorse بعدا اعلام کرد که بازی یک سال دیگر تاخیر خورده و انتشار آن به سال ۲۰۱۷ موکول میشود که این هم نشد! اواسط امسال سازندگان اعلام کردند که Kingdom Come: Deliverance فوریه سال ۲۰۱۸ منتشر میشود. امیدواریم که طی یکی دو ماه آینده تاریخ انتشار بازی تا سال ۲۰۱۹ تاخیر نخورد!
همانطور که خواندید روند ساخت Kingdom Come Deliverance نسبت به خیلی از بازیهای دیگر پیچیده بوده و مشکلات مالی و تاخیرهای متعدد میتوانند ما را نسبت به این بازی کمی بدبین کنند. عنوان Kingdom Come: Deliverance در سال ۲۰۱۴ از طریق Kickstarter موفق به کسب ۱٫۱ میلیون دلار از ۳۵۰۰۰ حامی شد. برای آن دسته از افرادی که اطلاع کافی از Kickstarter ندارند باید گفت که این سایت، محلی برای بازیسازانی است که برای ادامه پروژه خود به حمایت مالی نیاز دارند. روند کار در این سایت بدین صورت است که سازنده از بازی خود اطلاعاتی اعم از معرفی کلی بازی و انتشار برخی اطلاعات جزئی و تصاویر و تریلر به کاربران میدهد و همچنین بودجه لازم برای ادامه کار را مشخص میکند. نکته جالب اینجاست که حامیان در این سایت در واقع مردم و بازیکنان معمولی هستند و میتوانند از این طریق از بازی مورد نظر حمایت کنند. خوشبختانه با حمایت مردم پروژه Kingdom Come: Deliverance کنسل نشد و جالب اینجاست که مبلغ خواسته شده ۳۰۰۰۰۰ دلار بوده ولی رقم نهایی ۱٫۱ میلیون دلار شد. به هر شکل پروژهای که ساخت آن از سال ۲۰۱۱ استارت خورد با کمکها و حمایتهای مردم زنده ماند و طبق آخرین اطلاعات، اوایل سال ۲۰۱۸ این بازی منتشر خواهد شد.
داستان بازی به طور کلی روی وقایع تاریخی تمرکز دارد و سعی میکند برخلاف خیلی از بازیهای دیگر، تاریخ را همانطور که بوده نشان دهد. جای چنین بازیهایی در دورهای که در آن زندگی میکنیم واقعا خالی است. شاید همین داستان را بتوان یک نقطه قوت بزرگ دانست. مطمئنا بازیکنان زیادی هم در کشور خودمان و هم در تمام دنیا وجود دارند که به تاریخ علاقه دارند. در واقع اگر در Kingdom Come: Deliverance تاریخ همانطور که بوده بازگو شود و شاهد تحریف نباشیم، علاوه بر بعد سرگرمکننده، میتوان به عنوان یک منبع اطلاعاتی جذاب هم به آن نگاه کرد. اتفاقات بازی در دوران تاریخی قرون وسطی ( قرن ۱۵ میلادی ) رخ میدهند و بازیکن باید کنترل کاراکتری به نام هنری را در اختیار بگیرد. لوکیشن اصلی داستان بازی پادشاهی Bohemia است. Bohemia در حال حاضر بخشی از کشور جمهوری چک است. بازی از سال ۱۴۰۳ آغاز میشود جایی که پادشاه مرده و وارثان وی در حال تلاش برای در اختیار گرفتن تاج و تخت اویند. پادشاه جدید، Wenceslaus چهارم توسط برادرش Sigismund ربوده شده و سرزمینهایش هم غارت شدهاند. اینجاست که شخصیت اصلی بازی Henry وارد میشود. هنری پسر جوان یک آهنگر بوده که تمام اعضای خانوادهاش توسط ارتش متجاوزین به قتل رسیدهاند. وی پس از بازگشت به روستا متوجه این قضیه شده و تلاش برای گرفتن انتقام خانواده و البته دادن تاج و تخت به صاحب اصلیاش را آغاز میکند. در تریلر داستانی بازی که قبلا به نمایش گذاشته شده بود دیدیم که حتی هنری هم توسط قاتل پدرش مورد ضربت شمشیر قرار میگیرد ولی به طرز معجزهآسایی زنده میماند و با گروهی که میخواهند امپراطور واقعی را نجات دهند آشنا میشود. همچنین در تریلر اشاره شده که هنری میخواهد شمشیری که متعلق به پدرش بوده و اکنون در اختیار قاتل اوست را هم پس بگیرد. اینطور که پیداست داستان بازی به تنهایی میتواند رضایت بخش باشد. البته همانطور که میدانید در پیشروی و موفقیت داستان، عوامل دیگری چون کاتسینها، شخصیتها و غیره هم دخیل هستند و تنها با داشتن یک Plot نمیتوان قضاوت کرد. باید منتظر ماند و دید که آیا Kingdom Come: Deliverance از لحاظ داستانی میتواند کاربران را راضی کند یا مثل خیلی از بازیهای دیگر این دوره، به مشکل خواهد خورد.
اولین چیزی که باید راجع به گیمپلی بازی بدانید و خود را برایش آماده کنید اول شخص بودن آن است. طبیعتا بازیهای RPG را عموما سوم شخص هستند و گاهی میتوانید با فشردن تنها یک دکمه به صورت اول شخص هم به بازی کردن بپردازید اما نقشآفرینی که به طور کامل اول شخص باشد شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد. پس این نکته را حتما در ذهن خود داشته باشید تا بعد از تهیه بازی شوکه نشوید. با وجود اینکه سبک بازی رسما role-playing یا همان نقش آفرینی است، Kingdom Come: Deliverance تفاوتهای زیاد و فاحشی نسبت به دیگر بازیهای هم سبک خود دارد. البته عناصر اصلی یک بازی نقش آفرینی را در Kingdom Come: Deliverance خواهیم دید و اگر از طرفداران این سبک هستید، از این بابت اصلا نگران نباشید. در ادامه به طور کامل درمورد عناصر موجود در بازی صحبت خواهیم کرد. نکتهی دیگری که در Kingdom Come: Deliverance وجود دارد و نمیتوان به آن اشاره نکرد، عدم وجود جادو و قدرتهای ماورایی در بازی است. Kingdom Come: Deliverance یک بازی کاملا واقع گرایانه ( Realstic – ریلستیک ) بوده و این موضوع هم در عناصر گیم پلی قابل مشاهده است و هم در شخصیتها و روند پیشروی بخش داستانی. در ساخت بازی سعی شده همه چیز رنگ واقعیت داشته باشد و فراتر از دنیای مادی نرویم. عدم وجود جادو و دیگر قدرتهای این چنینی هم همین مساله را ثابت میکند. تمرکز بازی روی همین موضوع احتمالا میتواند سبب برقراری ارتباط بازیکن با بازی شود. به جای قدرتهای فراانسانی، بازی یک درخت مهارت یا همان Skill در اختیارتان قرار میدهد و شما میتوانید Henry را آنطور که میخواهید بسازید و مهارتهای وی را طبق سلیقه و توانایی خودتان پرورش دهید. برای بهبود بخشیدن به Skillهایتان باید آنها را تمرین کنید. چیزی که در قانون طبیعت هم وجود دارد و برای بهتر شدن در هر چیزی باید آنرا تمرین و تکرار کنید. به عنوان مثال در Kingdom Come: Deliverance اگر قصد دارید توانایی شمشیرزنی خود را بالا ببرید باید در نبردهای شمشیری بیشتری شرکت کنید و دشمنان بیشتری را از بین ببرید. با قدرتنمایی در مبارزات و پیروزی نهایی، قدرت شمشیرزنی شما بهبود پیدا میکند. اگر مبارزهای که قصد دارید آنرا انجام دهید بیش از اندازه سخت باشد، ابتدا باید پیش یک استاد بروید و با مبارزه با وی تحت شرایط دوئل، توانایی مبارزه در آن جنگ را به دست آورید و یا با پرداخت پول به استاد، امتیاز تجربه به دست آورید و شانس پیروزی خود را در مبارزه بالا ببرید. البته مهارتهای جنگی شما به مبارزه با شمشیر ختم نمیشوند و تمام ابعاد یک مبارز ماهر را شامل میشوند. در بخش Combat شما میتوانید سه مهارت شمشیربازی، دفاع و تیراندازی با کمان خود را ارتقا دهید. این پایان ماجرا نیست و خارج حیطه Combat نیز شما تواناییهای دیگری دارید که ارتقای هر کدام سبب پیشرفت شما میشود. به غیر از سه مهارت اصلی که ذکر شد، قدرت، چابکی، سرعت، کاریزما و غیره نیز قابل ارتقا هستند. انتخاب درست و به موقع برای ارتقای هر توانایی اهمیت زیادی در طول بازی دارد و تاثیر مستقیم روی روند موفقیت شما خواهد گذاشت. به جز چند قابلیت معمولی که گفتیم، تواناییهای مکملی هم مثل باز کردن قفل، توانایی صحبت کردن، صدا، کیمیاگری و چندین مورد دیگر را میتوانید بهبود ببخشید. در نهایت، سرانجام همه این قابلیتها و آپگریدها به جایی که ختم میشوند که استایل کلی شخصیت Henry سه حالت دارد: شاعر، سرکش و جنگجو.
کنترل و مدیریت شخصیت به صورت کامل و صد در صد برعهده بازیکن است و تجهیزات و تواناییهای هنری را آنطور که میخواهید پرورش میدهید. شاید واژه “بینظیر” اغراق باشد ولی در آزادی که در مدیریت شخصیت هنری در Kingdom Come: Deliverance دارید فوقالعاده و حتی کمنظیر است. در طول بازی اشاراتی به گذشته هنری میشود و متوجه خواهید شد که تا قبل از تجاوز دشمن به روستایش، هنری پسری تنبل، خوشگذران و عیاش بوده که بیشتر وقت خود را صرف خوابیدن یا تعقیب کردن دختران میکرده. مشخص کردن مسیر زندگی هنری در دوران نوجوانی کاری است که سازندگان زحمتش را کشیدهاند و از اینجا به بعد کنترل و مدیریت این شخصیت بر عهده شماست. هنری در طول بازی باید آموزشهای زیادی ببیند تا بتواند در قالب یک مبارز، انتقام خانواده و سرزمینش را بگیرد. علاوه بر مهارتها، عوامل دیگری هم هستند که در طول بازی نقشی مهم و اساسی دارند. نوع پوشش و تجهیزاتی که به عنوان یک سرباز، جنگجو، قهرمان و یا هرچه میخواهد اسمش را بگذارید، در اختیار دارید مطابق انتظار مواردی حیاتی هستند. برای اینکه بتوانید در مبارزههایتان به پیروزی برسید عوامل زیادی دخیل هستند که سلاح و پوششهایی چون کلاه خود و زره، از مهمترین این عوامل به شمار میروند. مواردی که بالاتر ذکر کردیم همه مهم هستند اما مکملهایی هم دارند. قطعا باید مراقب استقامت و نوار سلامتی خود باشید ولی این بدین معنا نیست که کلا همه چیز را ول کنید به همین چیزها بچسبید. به طور کلی ۹ کلاس مختلف اسلحه در Kingdom Come: Deliverance حاضر خواهند بود. این ۹ کلاس شامل شمشیرهای بلند، سنگین، کوتاه، تبر، گرز، کمان و سپر میشوند و هر کلاس برای خود حداقل ۱۸ حرکت خاص دارد. هر سلاح چهار اسلات ( جای خالی ) برای شخصی سازی شدن دارد. در مبارزات تکنیکی که به کار میگیرد حائز اهمیت است و باید حرکات خود را هوشمندانه انتخاب کنید. ضرباتی که به دشمن وارد میکنید میتوانند به سر وی، یکی از دو بازوی او و یا پاهایش اصابت کنند. طبیعتا در طول بازی خودتان بهتر متوجه منظور مطلب خواهید شد. دقت ضربهای که وارد میکنید بسیار مهم است و از آنجایی که ضرباتی که به زره یا سپر دشمن برخورد کنند به هیچ وجه سلامتیاش را کاهش نمیدهند، عدم دقت در مبارزات میتواند برایتان گران تمام شود. در واقع ضرباتی که وارد میکنید حتما باید به بدن دشمن برخورد کنند تا بتوانند موثر ظاهر شوند. همانطور که واضح است گیم پلی بازی به نحوی طراحی شده که تا حد امکان به واقعیت نزدیک باشد. شما هم باید در سبک نقش آفرینی بازیکنی ماهر باشید و هم دقت بالایی در مبارزات داشته باشید. چیزی شبیه به یک جنگجوی واقعی! زاویه دید بازی نیز به شما کمک میکند تا خود را به جای هنری گذاشته و برای گرفتن انتقام خانواده، نجات پادشاه واقعی و البته جلوگیری از یک جنگ و خونریزی داخلی تلاش کنید. هم داستان بازی، هم طراحی محیط، هم لول دیزاین و هم عناصر مختلف گیم پلی شما را به یک دنیای واقعی میبرند. شاید نکتهای که کمی درک آن مشکل باشد و بازیکن را به شک بیندازد اول شخص بودن این بازی نقش آفرینی است. قطعا حق دارید نگران این موضوع باشید اما طبق قولی که سازندگان به ما دادهاند، زاویه دید به هیچ وجه روی کنترل شخصیت تاثیر منفی ندارد و دقیقا شرایط مانند یک شوتر اول شخص است. به هر حال اگر وعده سازندگان رنگ واقعیت به خود بگیرد، نمیتوان اول شخص بودن بازی را یک ایراد تلقی کرد و همه چیز به سلیقه بازیکن برمیگردد.
برای اینکه بیشتر با نحوه استفاده از سلاحهای بازی در مبارزات آشنا شوید تصمیم داریم کمی بیشتر در این باره توضیح دهیم ( با ذکر مثال! ). همانطور که اشاره کردیم سلاحهای بازی در ۹ کلاس کلی طبقه بندی میشوند. هر کلاس سلاحهای خاص خود را دارد که برای رسیدن به آنها باید لول خود را به لول مورد نیاز سلاح مدنظر برسانید. روشهای جالبی برای بهبود سطح در Kingdom Come: Deliverance وجود دارند. خواندن کتاب، تمرین با یک استاد و یا انجام دادن مراحل و Questهای فرعی از جمله راههایی هستند که به شما کمک میکنند سطح خود را بالا ببرید. واضح است که در انتخاب سلاح باید دقت کنید و ابتدا سبک خود را مشخص کنید تا بعدا به مشکل برنخورید. اگر مبارزات سریع و ضربات پشت سر هم با قدرت کمتر را ترجیح میدهید شمشیرهای کوتاه بهترین گزینه هستند. کسانی که سلاحهای بلند را در نظر دارند بهتر است از این نکته هم آگاه باشند که طول این سلاحها چهار الی ۵ فوت است. این کلاس از اسلحهها ضرباتی مهلک به دشمنان وارد میکنند و میتوانند از پوست سرباز دشمن هم رد شده و خود را به استخوان برسانند منتهی مشکلاتی نظیر کندی بیش از اندازه را هم دارند. ضمنا هنگامی که سوار بر اسب هستید نمیتوانید از Long Swordها استفاده کنید. از طرفی دیگر اگر دشمن را از قبل ارزیابی کردهاید و میدانید که دشمنانتان در مبارزه قرار است پوششی قوی داشته باشند تبر یک گزینه ایدهال است. از این سلاحها میتوانید برای از بین بردن افرادی استفاده کنید که از زرههای سنگین استفاده میکنند. کلاس دیگری از سلاحها به نام Bastard sword را در بازی شاهد خواهیم بود که تلفیقی از شمشیرهای کوتاه و شمشیرهای بلند هستند. برای اینکه بتوانید یک Bastard sword را در دست بگیرید باید ابتدا مهارتش را به دست بیاورید. انواع نیزه نیز در بازی قابل استفاده هستند که این سلاحها هم ویژگیهای خاص خود را دارند. در مبارزات با دشمنان، هرگز آنها را دستکم نگیرید. سختی نسبی بازیهای RPG یکی از ویژگیهای این سبک است و عدم وجود مخلوقات عجیب و غریب و مصنوعی، بدین معنا نیست که کار راحتی در بازی خواهید داشت. سربازان دشمنان تکنیکها و تواناییهای خود را دارند و به سادگی شکست نمیخورند. بخش مبارزاتی بازی هم به شدت تاکید دارد که همه چیز مثل قرن پانزدهم باشد و تا جایی که ممکن است حس واقع گرایانه بازی حفظ شود. هوش مصنوعی دشمنان ظاهرا قابل قبول است و به خوبی به ضربات شما واکنش نشان میدهند. هرگونه تاخیر در عکسالعمل میتواند برای شما گران تمام شود پس زمانی که وارد بازی میشوید بهتر است فکرتان جای دیگری مشغول نباشد!
تخمین زده شده که هر قسمت بدن میتواند ۳۶ درجه دمیج متفاوت را متحمل شود که این بستگی به عواملی از جمله سلاح دارد. اگر این ادعا صحت داشته باشد مسلما اهمیت انتخاب یک سلاح مناسب بیشتر مشخص میشود. سربازان دشمن به شکلی لباس رزم برتن دارند که شما را مجبور به استفاده از تاکتیکهای مختلف میکنند. این یعنی همه چیز با فشردن یکی دو دکمه تمام نمیشود و باید فکر کنید که چگونه میتوانید از سلامتی دشمن کم کنید. به گفته استودیو Warhorse مبارزات در این بازی از لحظات سختی نزدیک به Dark Souls هستند ولی مکانیزمهای این دو بازی اصلا شبیه نیستند. به طور کلی میتوان گفت Kingdom Come: Deliverance بیشتر از عناوین Elder Scrolls: Skyrim و Thief الهام گرفته و مکانیزمهای بازی به این دو عنوان نزدیکتر هستند. یکی دیگر از سختیهای Kingdom Come: Deliverance مربوط به بلاک کردن ضربات دشمنان است. در عناوینی مثل Assassin’s Creed و Shadow of War مقاومت در مقابل ضربات دشمن تابع هیچ قانونی نیست و تنها کافیست که یک دکمه را در زمان مناسب فشار دهید تا از خطر در امان باشید. ولی در Kingdom Come: Deliverance داستان متفاوت است. یکی از ارتقاهای مهم بازی که قبلا هم به آن اشاره کردیم استقامت یا همان Stamina است. اگر بخواهید برای مدتی طولانی گارد گرفته و ضربات دشمن را بلاک کنید خیلی زود استقامت شما تمام میشود و دیگر قادر به دفاع کردن نخواهید بود و این دقیقا به معنای مرگ هنری در آن مبارزه است. دشمنان در Kingdom Come: Deliverance یکی یکی به شما حمله نمیکنند و به این شکل نخواهد بود که شما در یک ثانیه تنها با یک دشمن سر و کار داشته باشید. دشمنان میتوانند در در آن واحد به صورت گروهی به شما حمله کنند تا خیلی راحت از پای درآیید. ضمنا در مبارزاتی که با تعداد زیادی دشمن طرف هستید بهتر است مراقب استقامتتان هم باشید. نکته جالب دیگر بازی این است که دشمنان شما هنگام حملات گروهی ممکن است به اشتباه به یکدیگر ضرباتی وارد کنند از این رو، معمولا یک گروه ۵ نفره به صورت همزمان به شما ضربه وارد نمیکنند. سازندگان سعی دارند بازی به نحوی پیش برود که در مبارزات تنها نباشید و همیشه چند همراه با خود داشته باشید. شیوه مبارزات شما به نوع پوشش دشمن هم بستگی دارد. اینکه تجهیزات دفاعی سربازان دشمن تا چه اندازه قوی و سنگین هستند نکتهایست که باید بدان توجه کرد. به همین علت برای مبارزه با شوالیهها بهتر است از شمشیر سنگین و تبر استفاده کنید. از طرفی، در مواجهه با دشمنان سبکتر، سلاح سبکتر کارایی بیشتری دارد. اشاره کردیم که ضربات خود را به ۵ نقطه از بدن دشمن میتوانید وارد کنید و در نهایت اگر سرباز دشمن شانسی برای پیروزی نداشته باشد احتمال فرار وی را در نظر بگیرید. انتخاب زره مناسب هم بر عهده خودتان است. هر زره ۱۶ اسلات برای پر کردن دارد که به شما آزادی کافی برای طراحی چیزی که دوست دارید را میدهد. زرهها نیز به مانند ابزار هجومی، ویژگیهای خاص خود را دارند. به عنوان مثال Plate armorها گرانترین و در عین حال قویترین زرههای حاضر در بازی هستند. بقیه زرهها نقاط ضعف و قوت خود را دارند و در این میان کاملترین کلاس، کلاس Plate armor است. زرههای بازی شامل کلاسهای Plate armor، Chainmail، Gambeson، Brigandine و Lamellar armor هستند. از این کلاس زرهها در قرن ۱۵ استفاده شده و طراحی آنها در بازی هم نزدیک به واقعیت است. این نکته را هم اضافه کنیم که زرهی که بر تن دارید تنها در مبارزات از شما دفاع نمیکند بلکه میتوانید در شهر هم برایتان اعتبار بخرد و یا آپشنهای مختلفی را در صحبت با NPCها در اختیارتان قرار دهد. به عنوان مثال اگر میخواهید از یک کشاورز درباره چیزی سوال بپرسید بهتر است لباسی شبیه به لباس کشاورزان بپوشید. NPCهای بازی یکسان نیستند و هرکدام یک آدم جدا برای خود به حساب میآیند. علاوه بر انواع زرهی که نام بردیم، ۱۶ نوع لباس دیگر هم در بازی وجود دارند که شاید برای مبارزات و میدان جنگ مناسب نباشند ولی برای گشت و گذار در شهر و جمع آوری اطلاعات به مراتب مفیدتر از لباس رزم خواهند بود.
کاراکترهای غیرقابل بازی هرکدام Inventory و رفتار خاص خود را دارند و همین موضوع آنها را از یکدیگر متمایز میکند. علاوه بر اینکه تقریبا هیچ دو نفری از لحاظ ظاهری شبیه به هم نیستند، رفتارها و وسایلی که دارند هم با هم متفاوت است. NPCها عادتهای متفاوتی دارند که البته ممکن است تغییر کند. مثلا اگر یک مرد را در شهر میشناسید که عاشق نمایشهای طنز عمومی است و شما این عادت وی را دوست ندارید، میتوانید با کشتن کارگردان، عادت وی را تغییر دهید و او هم مجبور است به دنبال یک سرگرمی دیگر بگردد. علاوه بر ۷ شخصیت اصلی بازی، کاراکترهای دیگر مثل شهروندان هم میتوانند تاثیر بسزایی در موفقیت یا پیشرفت سریع شما داشته باشند. یکی از مشخصههای بازیهای RPG تاثیرات تصمیمات شما روی روند بازی است. در Kingdom Come: Deliverance نیز تمام انتخابها، دیالوگها، تصمیمها و به طور کلی همه چیز به همه چیز وابسته است. به عنوان مثال یک لباس، بله فقط یک لباس میتواند جلوی خونریزی را بگیرد و به دست آوردن آنچه که میخواهید را برایتان ساده کند. همانطور که گفتیم اگر قرار است با یک کشاورز صحبت کنید بهتر است لباس کشاورزی یا حداقل لباس مردم عادی را بپوشید. در این صورت کنار آمدن و صحبت کردن با وی کار سادهای خواهد بود و تنها چند دیالوگ ساده برای شما تمام اطلاعاتی که لازم داشتید را میخرد ولی اگر با لباس سربازان یا شوالیهها بخواهید از یک روستانشین ساده اطلاعات بگیرید، هیچ تضمینی وجود ندارد که به آنچه میخواهید برسید. قطعا اگر میخواهید از یک سرباز چیزی را بخواهید هم نباید با لباس مردم عادی وارد عمل شوید. جالب اینجاست که اختلاف طبقاتی هم به نوع خاص خودش در بازی گنجانده شده. اگر با لباس مردمان سطح پایین شهر بخواهید با یک شهروند ثروتمند صحبتی داشته باشید به هیچ نتیجهای نمیرسید چرا که او اصلا جواب شما را نمیدهد. روابط اجتماعی بازی شدیدا گسترده است و برای خود دنیایی دارد. انتخاب دیالوگ درست هم اهمیت زیادی در بازی دارد. مثلا در Witcher 3: Wild Hunt شما با انتخاب یک دیالوگ میتوانستید یک مبارزه را شروع کنید. دیالوگ دیگری هم وجود داشت که با انتخاب آن با پرداخت مبلغی پول بدون خونریزی اطلاعات خود را بدست میآوردید. قاعدتا Kingdom Come: Deliverance نیز باید چنین الگوریتمی داشته باشد. یکی از مهارتهایی که در طول بازی باید آنرا تقویت کنید مهارت صحبت کردن و یا به معنای لغوی سخنوری است که با توجه به ژانر بازی مطمئنا باید بدان توجه زیادی شود. برای پیدا کردن دشمنان یا محل ایجاد یک جرم به باید تحقیق کنید و اینجاست که بهتر است صحبت کردن را بلد باشید و مهارت Speech را ارتقا دهید. البته گاهی اوقات صحبت کردن واقعا جواب نمیدهد و نمیتوانید طرف را قانع کنید. اینجاست که راه حلهای نه چندان انسان دوستانهای مثل دعوا کردن یا دزدی کردن تنها راه موفقیت شما خواهند بود. برای مبارزه با یک شهروند عادی یا یک روستانشین مست لازم نیست حتما دست به قبضه شمشیر ببرید، میتوانید بدون تجهیزات و با ضربات پا و مشت طرف مقابل را ناک اوت کنید. تمام اینها مواردی هستند که در طول بازی تجربهشان خواهید کرد و به عینه میبینید. به هر حال انتخابهای شما در بازی زیادند و میتوانید برای چیزی که میخواهید بجنگید و یا سیاست به خرج دهید و با ترفندهای مختلف کار خود را آسانتر کنید. این دیگر به خودتان بستگی دارد.
در محیط وسیع و باز Kingdom Come Deliverance هرکاری که دوست دارید را میتوانید انجام دهید. از گشت و گذار در شهر گرفته تا حل مشکلات مردم، شکار، کاوش در مناطق دور افتاده و پرت، پیدا کردن گنجینه و کلی کار دیگر که به گیم پلی بازی امتیاز تنوع را میدهند. سازندگان بازی همان توسعهدهندگان عناوینی چون Mafia II، Arma و Crysis 3 هستند که امتحان خود را پس دادهاند. Mafia II را به خاطر بیاورید. یکی از نکاتی که شخصا شیفته آن شده بودم محیط بازی بود که صد البته از لحاظ فنی مشکلاتی داشت ولی کارهای زیادی را رد آن میتوانستید انجام دهید. دزدی از مغازهها، خوردن ساندویچ و شخصی سازی ماشین ( و بله حتی خواندن روزنامه! ) و دهها کار دیگر را میتوانستید در دنیای Mafia II انجام دهید. Kingdom Come: Deliverance هم همچین حالتی دارد و به شما اجازه هرکاری را میدهد. برای قویتر شدن در مبارزات میتوانید شمشیر خود را تیز کنید و برای افزایش سلامتی و رفع گرسنگی هم غذا مصرف کنید. میتوانید غذای آماده بخورید و یا آنرا خودتان بپزید. نحوه تیز کردن شمشیر اصلا شبیه به Witcher 3: Wild Hunt نیست. در Witcher 3 شما با فشردن یک دکمه شمشیر خود را تیز میکردید و تا ۱۵ دقیقه تاثیرش را حس میکردید ولی در Kingdom Come: Deliverance شما پروسه تیز شدن شمشیر را هم میتوانید ببینید. به طور کلی محیط بازی ۳٫۵ مایل است که شامل شهرهای بزرگ و باشکوه، روستاها، جادههای مخفی و معادن میشود. برای پیمودن مسیرهای بلند و طولانی میتوانید از اسب استفاده کنید. اسبها در مبارزات نیز قابل استفاده هستند و حتی میتوانند با لگد زدن به شما کمک کنند. معمولا در بازیها، بازیکن ترجیح میدهد که بدون اسب در مبارزات حاضر باشد. باید دید آیا در Kingdom Come: Deliverance نیز به همین صورت خواهد بود یا خیر.
بدون شک گرافیک، یکی از مهمترین عناصر موفقیت برای بازیهایی شبیه به Kingdom Come: Deliverance است. بازیهای اینچنینی اگر میخواهند موفق ظاهر شوند باید بتوانند از لحاظ فنی انتظارات را برآورده کنند. وقتی به کارنامه سازندگان نگاه میکنیم چشممان به نام Crysis 3 میخورد. عنوانی که هنوز هم یکی از سمبلهای گرافیک قوی از آن یاد میشود. محیط بازی Kingdom Come: Deliverance یک محیط گسترده بوده که از چرخه شب و روز هم برخوردار است. بر اساس گفتههای افرادی که نسخه آزمایشی این بازی را تجربه کردهاند، تمام جزئیات محیط رعایت شده و کیفیت تکسچرها فوق العاده است. محیط پویای بازی قطعا برای شما جذاب خواهد بود ولی کیفیت طراحی هم موضوع بسیار مهمی است که باید به آن رسیدگی شود. طراحی تمامی جزئیات محیط خیره کننده است. کیفیت تکسچرها HD بوده و این امر به شما در غرق شدن در محیط بازی کمک میکند. از هر زاویه و ویویی که به شهرها و جادهها نگاه کنید چیزی جز زیبایی نمیبینید. امکان ندارد که طرفدار بازیهای RPG باشید و Witcher 3: Wild Hunt را تجربه نکرده باشید! محیط بازی با توجه به عکسها و تریلرهای منتشر شده شبیه به Witcher 3 به نظر میرسد و در صورتی که Witcher 3: WH را بازی کرده باشید یقینا طراحی محیط یکی از مواردی است که هنوز هم در ذهنتان به عنوان یکی از زیباییهای بازی مانده است. نتیجهای که میخواهیم بگیریم این است که اگر واقعا چیزی که بازیکنان میگویند واقعیت داشته باشد باید خود را برای یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۱۸ آماده کنیم. البته اینکه بخواهیم از همین الان Kingdom Come: Deliverance را همسطح با Witcher 3 بدانیم و یا حتی آنها را با هم مقایسه کنیم، زیادهروی است. Kingdom Come: Deliverance مشکلات زیادی را متحمل شده و هنوز هم نمیتوان از موفقیت این بازی با اطمینان صحبت کرد. بازیهایی که روند توسعهشان مثل Kingdom Come: Deliverance بوده معمولا مشکلات گرافیکی زیادی داشتهاند و اصلا یکی از نقاط ضعف آنها همین بحث گرافیک فنی بوده است. هرچند امیدوار هستیم که این مشکلات بلای جان Kingdom Come: Deliverance نشوند. موتور گرافیکی بازی CryEngine است که ورژنهای مختلف این موتور سابقه خوبی از خود به جای گذاشتهاند. نسخهای که برای ساخت Kingdom Come: Deliverance مورد استفاده قرار گرفته CryEngine 3 است. عنوان Crysis 3 هم دقیقا با همین ورژن ساخته شد. به طور کلی این انجین یکی از انجینهای قدرتمند صنعت بازیسازی است و حالا هم برای ساخت Kingdom Come: Deliverance مورد استفاده قرار گرفته است. یکی دیگر از مواردی که توسط تستکنندگان عنوان شده طراحی کاراکترهای بازی و NPCهاست. به گفته افرادی که بازی را تجربه کردهاند اولا در محیط بازی کمتر دو نفری شبیه به هم پیدا میکنید و ثانیا طراحی چهرهها عالی است. تمام جزئیات جهرههای شخصیتهای اصلی بازی به بهترین شکل ممکن قابل رویت است. از طرفی در مبارزات، روی کیفیت خون هم کار شده و هنگام تیز کردن شمشیر هم میتوانید از جرقههایی که در نمایشگر شما به نمایش درمیآیند لذت ببرید. با این وجود نمیتوان با اطمینان راجع به گرافیک بازی صحبت کرد و همانطور که خواندید، هر آنچه گفتیم نقل قول از کسانی بود که بازی را تست کردهاند.
به طور کلی باید گفت همه چیز در Kingdom Come: Deliverance رنگ واقعیت دارد. از مبارزات گرفته تا داستان بازی و حتی معماری لوکیشنهای بازی مواردی هستند که درستی این ادعا را ثابت میکنند. Kingdom Come: Deliverance اصلا قصد ندارد تاریخ را تحریف کند و همه چیز را آنطور که بوده به عنوان یک سرگرمی به نمایش میگذارد. فرم و سختی مبارزات دقیقا به مانند واقعیت است و برای غلبه بر دشمن باید از ضربات پا و شمشیر استفاده کنید. در مورد اینکه هر نوع شمشیر چقدر میتواند به دشمن صدمه بزند و چه موقع کدام کلاس کاربردیتر است هم به صورت مفصل صحبت کردیم. تمامی حرکات و فنون رزمی که در بازی میبینید توسط مورخان چک شده تا ضریب خطا به کمترین حد ممکن برسد. در مبارزات استقامت نقش بسیار مهمی دارد و استقامت هم به مواردی از جمله سلامتی، خونریزی، خستگی و حتی گرسنگی بستگی دارد. به همین دلیل است که همیشه باید سعی کنید با بدنی آماده وارد میدان نبرد شوید. حرکات ترکیبی نقش مهمی در شکست دادن دشمن دارند و مطمئنا شمشیر به تنهایی در بعضی از موقعیتها کم خواهد آورد. ضمنا طبق صحبتهای سازندگان، اگر از یک نوع ضربه بیش از اندازه استفاده کنید دشمن متوجه شده و خود را در مقابل آن تاکتیک مقاوم میکند. در مورد انواع تاکتیک هم تا حد امکان صحبت کردیم و مطالبی که میخوانید صرفا مطالب تکمیلی چند پاراگراف بالا هستند. اگر میخواهید در مبارزه به طرف مقابل صدمه جدی وارد نکنید نیز میتوانید بدون استفاده از شمشیر، تبر، گرز و نیزه و با دستان خالی به مبارزه کردن بپردازید. مطمئنا این روش در جنگ با سربازان دشمن سرتان را به باد میدهد! از این نوع مبارزات میتوانید برای گرفتن اطلاعات از مردم عادی و روستانشین استفاده کنید. اگر خاطرتان باشد اشاره کردیم که در این بازی هیچ دشمن ماورایی نخواهید داشت. تنها دشمنان شما در Kingdom Come Deliverance سربازان دشمن و شاید هم خرسهای سیاه باشند. اگر کاربر PC هستید برای بازی کردن Kingdom Come: Deliverance به یک سیستم غول نیاز ندارید! با داشتن یک گرافیک Nvidia GeForce GTX660 هم میتوانید روی حداقل تنظیمات این عنوان را تجربه کنید. حداقل رم مورد نیاز برای تجربه Kingdom Come: Deliverance رم ۶ گیگابایت بوده و به ۳۰ گیگابایت حافظه داخلی برای اجرای بازی نیازمند خواهید بود. ضمنا حتما باید ویندوز ۶۴ بیتی داشته باشید که طبیعتا افرادی که حداقل اطلاعات ممکن از کامپیوتر را دارند روی سیستمی که ۶ گیگابایت رم دارد ویندوز ۳۲ بیتی نصب نمیکنند. البته زمانی که سیستم مورد نیاز بازی منتشر شد اعلام شده بود که ممکن است این اطلاعات تغییر کنند. طی یکی دو ماه آینده باید منتظر ماند و دید که آیا واقعا سیستم مورد نیاز بازی همین است یا شاهد تغییرات در این زمینه هستیم.
عنوان Kingdom Come: Deliverance یکی از اولین بازیهای سال ۲۰۱۸ خوهد بود به شرطی که دیگر تاخیر نخورد. همانطور که ابتدای مقاله هم ذکر شد، معمولا بازیهایی که روند ساختشان به این شکل است و از مشکلات مالی و تاخیرهای متعدد رنج میبرند پس از انتشار نمیتوانند انتظارات را برآورده کنند. با وجود اینکه سازندگان میگویند که هیچ مشکلی در روند ساخت بازی وجود نداشته و به خوبی در حال پیش رفتن است، هنوز هم نمیتوان به صورت کامل از صحت این امر اطمینان پیدا کرد. در ساخت بازی افراد توانمندی شرکت دارند که کافیست نگاهی به رزومه آنها بیندازید تا به بازی امیدوار شوید. اطلاعاتی که در اختیارتان قرار گرفت بدون تعارف، کاملترین اطلاعات ممکن راجع به بازی Kingdom Come: Deliverance بود. اگر مقاله را به صورت کامل خوانده باشید، تقریبا همهچیز را از این بازی میدانید و با چشمانی باز میتوانید تصمیم بگیرید که آیا این بازی با سلیقه شما همخوانی دارد یا نه. به هر حال احتمالا برای افرادی که طرفدار بازیهای سخت، چالشبرانگیز و نقش آفرینی هستند Kingdom Come: Deliverance یک بازی ایدهال خواهد بود. Kingdom Come: Deliverance 13 فوریه سال ۲۰۱۸ مصادف با ۲۴ بهمن امسال برای پلتفرمهای PC، PS4 و Xbox One منتشر خواهد شد و بالاخره این انتظار چند ساله به پایان خواهد رسید.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
نظرات
دوستان دیگه از دنیای گیمینگ خسته شدم.بعد از سالها بازی کردن فهمیدم که دیگه بازیها آنچنان جذابیتی ندارند و یک روند مشابه رو در تمامی ژانرها طی می کنند.اگه هم ایده های جدید بیان باز هم چیز انقلابیی به بازیها اضافه نمیشه.مثل همین VR شاید در ابتدا جذاب باشه ولی پس از گذشت زمان جذابیتش از بین میره.کنسول ها مانورشون شدیدا روی سخت افزار هست و رجزخونی های بی خودی میکنن(غیر از نینتندو که ادعای خاصی نداشت و با Switch غوغا کرد)در کل میخوام نظرات دوستان رو بدونم ارزش داره که ما وقتمون رو برای بازیها بزاریم و بعد از سالها بازی کردن بفهمیم که تاثیر خاصی نداشته باشه؟؟؟ممنون میشم جواب بدید :yes: :yes: :yes:
Dota 2 بازی کن… بعد از سالها می فهمی که تازه داری یاد می گیری
عزیز من بحثم در مورد هدف بازی کردن و مفهوم اون هست.از ۷-۸ سالگیه دارم بازی میکنم حالا که ۲۴ سالمه آیا واقعا ارزش داشت که ۱۷ سال از عمرمو پای بازیها بزارم؟سوالم رو واضحتر از این بگم؟؟؟
حامد نظرت کاملا درسته من ۲۶ سالمه از ۶ سالگی کنسول داشتم ((نینتندو فامیکام)) و به جرات میگم اشتباه کردم اشتباه کردم اونم خیلی خیلی بزرگ که وارد دنیای بازی کامپیوتری شدم اتلاف عمرِ کامله همش از زندگی از خانواده میندازتت تا قبل از ۱۸ سالگی خوبه بعدش باید بندازیش دور همون باید قسمتی از خاطرات کودکیت باشه همین…
man alan 28 salame 22 sal drm game mznm be hameye hadafaye zendegim residam zan drm shayadam bishtare pishraftayi ke made nazaram bood pishraft krdm vali hanooz shovgho zovghamo vase game zadan hata yek zareham az das nddm hich balke khanomamham gamer shde va kamelan lezzat mbrim,harfetun aslan drst nis ke bazi rabti be sen dare
با سخنانتون کاملا موافقم اما من حس میکنم شما شاغل نیستید . گیم توی ایران زمانی خوبه که شاغل باشی در کنارش واسه تفریح گیمم بزنی . من ۲۲ سالمه تربیت معلم درس میخونم شغلمو دارم حقوقمو میگیرم بازیمم میکنم پس فردا ازدواجم میکنم ارشدمم میگیرم نیازی نیست که گیمو بندازم دور . قبول دارم که بعد دانشگاه وقتی از ۲۰ سال رد شی کم کم ساعت بیکاریت کم میشه اما میشه گیم رو واسه سرگرمی دنبال کرد . روزی دو دس مچ دوتا یا ویچر یا فیفا کسیو نمیکشه و البته تو محیطی که من زندگی کردم اگه گیم نبود مثه اکثر دوستام وید و دختر و این مباحثم به راه بود و به جایی نمیرسیدم . ب قول مامانم تنها عاملی ک باعث شد درس نخونم و هم باعث شد بدبخت نشم بازی بود 🙂
میدونی مشکل چیه اینکه شما به گیم اعتیاد داری امکان نداره به گیمر قدیمی از گیم زده شه مگه اینکه اعصابش از گیم خورد باشه
ببین داداش چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستا ?:-) .بازیهای رایانه ای که منم جز اون دسته از افرادی هستم که واقعا اون جز بالاترین هنر ها میدونم بزرگترین هدفش سرگرمی مثل همون مثال نینتندو خودت. اصلا قرار نیست که با بازی کردن مثلا اپولو هوا کنی اگر هم ۱۷ سال از عمر خودتو به پاش گذاشتی افراط کردی داداش.اصلا دیر نیست به زندگیت برس و گاهی اوغات یه گیمی هم بزن :yes:
با سرگرمی موافقم.گیم هم سرگرمیه خوبیه ولی عزیز بالا رفتن سن دید آدمو نسبت ب گیمینگ عوض میکنه.انگار تو این سالها که به بازیهایی که کردی فکر میکنی از نظرم چیز خاصی عایدت نشده.من گیم رو سرکوب نمیکنم.من بازیهای فوق العاده با گرافیک بالا رو بازی کردم فقط به عنوان سرگرمی ولی بدون مفهوم.بهترین بازی عمرم هم Inside بود که واقعا خیلی چیزها رو برام روشن کرد.بازیها خوبن اما جذابیتها دیگه برام از بین رفته :-(( :-(( :-((
با سلام
به عنوان کسی که مثه شما بیش از ۱۷ ۱۸ ساله داره گیم میزنه میگم که از اینکه این همه وقت برای بازی گذاشتم پشیمون نیستم
البته اینم بگم که واقعن بازی رو به عنوان یه هنر میبینم وضعیت جوری هست که کسی از گیم به عنوان شغل نمیتونه استفاده کنه ولی خوب باید قبول کنی که همین گیم یه خط قرمز هایی برات به وجود اورده بود _من یکی اینجوری بود_ و الان که نگاه میکنم خوشحالم که این خط قرمز ها رو داشتم
برعکس شما من اغلب بازی های گرافیک بالا رو بازی نکردم و معمولن بازی هایی که شخصیت پردازی جالبی داشتن برام قشنگ بوده
راجب قسمتی که گفتین ایا این همه سال می ارزید به شخصه موافقم بودم ولی اگه سوالتون اینه که ایا الان می ارزه بحثش جداست
من خودم هنوز به نظرم می ارزه ولی خودتون هم میدونید الان یه مسئولیت هایی افتاده گردنتون که اسون هم نیستن ولی هنوز گیم میتونه یه سرگرمی خوبی باشه و میتونه ارومتون بکنه قبول دارم بعضی از گیم ها درگیری زیادی به وجود میارن و ممکنه از زندگی دور بندازنت ولی خوب باید بتونی خودت رو کنترل کنی
یه چیزی هم از یه کاراکتر بگم که میگه: “اگه زمان برگرده کارای گذشته رو انجام نمیدادم ولی اگه کارای گذشته رو انجام ندم این شخصیت رو نداشتم”
داداش حرف دله همه رو زدی
alan fek mkni sennet rafte bala?
hamishe saay kn nesbat be sennet rftr kni va hamishe koodake darooneto zende negah dri
ببخشید دخالت میکنم ولی لطفا فارسی بنویسید
اتفاقا گیم هیچ ربطی له سنو سال نداره وهرکسی با هر سنی از ۳ سال گرفته تا ۷۰ سال میتونه از بازی کردن لذت ببره.الان شما میتونی بگی بازی هایی مثل tlou یا death stranding جذابیت ندارن؟
خب شما ۱۷ ساله که بازی کردی یعنی نمیتونی تشخیص بدی ارزششو داشته یا نه؟من ۱۳-۱۴ ساله بازی میکنم و به جرعت میتونم بگم اصلا پشیمون نیستم.آدم باید جنبه یه استفاده از هرر تفریحی رو داشته باشه میخواد گیم باشه میخواد چیز دیگه ای باشه.
خوب حالا پایه بازی هایه کامپیوتری تمیزاشتی مثلا میرفتی درس میخوندی و دکتر میشدی?یا میشدی انیشتین?چرا فکر نمیکنی اگر سرگرمیت به جایه گیم گشتن با رفیقایه ناباب بود الان گوشه خیابون داشتی تزریق میکردی یا مثلا یکی از بچه محل هایه ما تو زندان منتظره حکم اعدامت بودی
اتفاقا بعد ۷ سال دوتا بازی کردن بهش می رمغ شدم …
داداش چرا فاز منفی میدی به ملت خودت خوشت نمیاد دلیل نمیشه بقیه هم خوششون نیاد شاید یکی تازه کنسول یا pcگیمینگ خریده باشه و با این حرف های شما زده بشه رو مخ ملت نرو آقا..
من که فاز منفی ندادم و نگفتم که از بازیها خوشم نمیاد.ی سوال بسیار مهمی هست که حتما خودتم بعدها بهش میرسی:آیا واقعا ارزش داشت که من این همه مدت بازی کنم و خودم و عمرمو وقت بازیها بزارم؟؟؟اصلا تا حالا همچین سوالی رو از خودتون پرسیدین؟این الان کجاش منفی بود؟ :-/
چیزی ب اسم اعتدال به گوشتون خورده؟همونو رعایت کن ….
وقت والا هرکی ندونه این مملکت انقد کار ریخته توش که وقت سر خاروندن نداریم داداش کدوم وقت ما که از صبح تا شب بی کاریم جونم به همین بازیاست اینا نباشن که کلا میزنیم به بیابون در مورد این که میگین فاز منفی ندادم پس چی بود این حرف ها لابد فاز مثبت بوده؟ والا من که باخوندن کامنت شما یه کمی مایوس شدم ۳ روز بیشتر نیست که کنسول رو خریدم با خوندن کامنت شما کمی دل سر شدم حالا به نظر شما فاز منفی بود یا نه؟ شما که حرف از وقت و عمر و زندگی میزنید چرا الان وقت خودتون رو با این کامنت های دل سرد کننده تلف میکنید خب برید به زندگیتون برسید و بزارید گیمرا هم به زندگیشون برسن
متاسفانه خیلی هاتون منظور بنده رو متوجه نشدین.شایدم بد توضیح دادم.من ی عمر گیمر بودم.الان به حالتی رسیدم که انگار گیمینگ برای ((من)) جذابیت گذشته رو نداره.هر بازیی که بگین از هر نوع ژانر بازی کردم و دیگه نمیخوام عمرمو وقت بازیهای بی سروته کنم.(شاید استثنائاتی باشه مثل limbo و inside).سوال من همچنان بی جواب میمونه:از گیم و بازی چی دستگیرت شد که انقدر پاش وقت صرف کردی؟؟؟
حامد جان اگر جای گیم فیلم میدیدی چی دستگیرت میشد؟ اغگر فوتبال نگاه می کردید چی دستگیرت میشد؟ اگر هر تفریح و سرگرمی دیگه ای انجام میدادی چی دستگیرت می شد؟ اگر منظورت اینه که کلا وقت های تفریح و سرگرمیتو ار بچگی میذاشتی برای کار کردن که خب نمیشه اینطوری. پس بابد یه تفریحی و یه دنیایی رو برای سرگرمی انتخاب می کردی. چی بهتر از گیم؟
چی بگم آقا سعید؟ آدم بعد از این همه سال بازی کردن(خودمو میگم) احساس خلأ و پوچی میکنه.من واقعا به آخر خطش رسیدم.دنیای گیم برای من دیگه تازگی نداره.شاید دنیا هم برای من کلا تازگی نداره.هرچی جلوتر میریم بیشتر و بیشتر میخوایم.حد نداره.ما همیشه چیزای جدید میخوایم و این سیری ناپذیره.فیلم،فوتبال،موسیقی،بازی همه اینا.شدیدا احساس افسردگی میکنم و از تمامی آدمایی که به نوعی دلسردشون کردم عذر میخوام.من به بن بست خوردم 😥 😥 😥
حامد عزیز حس میکنم که این موضوعی که شما میگی یه حس کلی در وجودته و فقط برای گیم نیست. یه مقدار انگار روحیه ت خراب شده و احساس افسردگی داری. ادمی وجود نداره که اینطوری نشه برخی اوقات. ولی مطمئن باش که نیاز به یه جرقه ای یا خوشحالی کوچیکی داری تا دوباره ببینی همه چیز با حال شده. این حست واسه گیم نیست فقط. دلیلی که دار ی گیم رو مطرح میکنی چون دم دست ترین گزینه اس برات و بیشتر همراهش بودی و اول از همه به یادت میاد تا بکوبی تو سرش و ناراحتیتو بندازی گردنش. مطمئنم کسی که ۱۷ سال بازی کرده هیچ وقت از گیم برای همیشه زده نمیشه و بدش نمیاد. شاید کمتر بازی کنی. شاید وقت نداشته باشی. شاید …. ولی هر بار یاد این بیافتی که لست او اس بازی کردی انچارتد بازی کردی سولز بازی کردی یا هر چیز دیگه ای و فقط حسی که زمان بازی کردنش داشتی رو یادت بیاد می بینی که چقدر داشتی کیف می کردی. انشالله این حست اوکی میشه
ممنون.آدم بعضی وقتها باید حرف دلشو بزنه تا راحت شه.قضیه گیم هم درست بود چون دم دسته.ایشالله خوب میشم. :yes: :yes: :yes:
حامد جان داداش من چند واحد روانشناسی خوندم شاید بتونم کمکت کنم :
به نظرم دچار افسردگی مقطعی شدی که بیمار کاملا عادی و رایجی هست و اصلا لازم نیست نگران باشی ممکن این وضعیت برای هر کسی پیش بیاد ، علتش هم هرچیزی می تونه باشه : مثلا یه تلنگر به گذشته ، فقدان یه چیز خاص یا یک فرد نزدیک در زندگی ، مقایسه ی خود با دیگران و …
بهت توصیه می کنم برای فعلا یه مدت گیم رو بزار کنار ، یه تحول تو زندگیت ایجاد کن ، روند زندگی روزانه ات رو عوض کن ، مثلا دکراسیون اتاقت رو عوض کن ، زنگ لتفن و اس ام اس گوشیت ، والپیپر گوشی و پی سی ت رو عوض کن ، اگه می تونی به یه سفر تفریحی خوب بورو و از چیز هایی که حس می کنی تورو تحت تاثیر قرار می دن و ناراحت می کنن دوری کن ، راستی تا یادم نرفته قرآن بخون هر روز ، معجزه می کنه …
امیدوارم از این مقطع از زندگیت با سلامت و افتخار رد بشی .
از دید تو همه چی باید سود داشته باشه؟
گیم یه سرگرمیه قرار نیست پول یا چیز خاصی نسیبت بشه اقا
البته همونطور که اقا سعید گفت شما الان ناراحتی منم قصد توهین
ندارم
man bayad begam are arzesh dasht kheyliam arzesh dasht,injoor bet bgm ke ma dahe 60tiha age game nbd hich tafrihi nadashtim
دوستای عزیز فکر نمی کنم که اینجا شاید غیر از یکی دو نفر کسی اندازه من یعنی ۲۳ سال تمام رو بازی کرده باشه. به جرات بهتون میگم نه تنها پشیمون نیستم بلکه واقعا نمی دونم اگر با گیم اشنا نمی شدم چی می تونست اینقدر منو عاشق کنه و واقعا برای لحظه لحظه هایی که گیم برام ساخته احساس غرور و افتخار میکنم. یکی از دوستان از اعتدال گفت. بذارید بگم ختم قضیه همینه. اعتدال…. درس بخونید. کار کنید. بازی کنید. با دوستاتون حالا از هر نوعش در ارتباط باشید. سربازی برید. کار کنید. بازی کنید. ازدواج کنید. بازی کنید. بچه بیارید. بازی کنید. کار کنید. …. اینا همش فقط اعتدال می خواد. درسته الان نمی تونم مثل یه زمانایی تو زندگیم روزی ۱۵ ساعت بازی کنم ولی میتونم که روزی ۳ ساعت حتی از خوابم بزنم و بازی کنم. دوستان من بازی نکنم مریض می شم. اگر ننویسم از گیم مریض میشم. اگر با شماها در ارتباط نباشم مریض میشم. دنیای گیم موتور محرکه منه برای زندگی. دنیای گیم رو دست کم نگیرید. همیشه افتخار کنید که بازی کردید. فکر کردید اگر بازی نمی کردین الان مثلا کل اون وقت ها رو صرف رسیدن به کمال کرده بودید؟ نه خیر. بازی نباشه فیلم میاد. فیلم نباشه هزار تا کار دیگه میاد. بالاخره ادم سرگرمی میخواد. ما هم سرگرمیمون گیمه. از زماند بچگیم بازیباز بودم. درسم رو خوندم و همیشه شاگرد اول مدرسه بودم. دانشگاه رفتم و ۷ سال پیوسته دکترای حرفه ایم رو گرفتم و دکتر مملکت شدم. بلافاصله رفتم سربازی و خدمت کردم. الان هم کار می کنم حتی ۲-۳ جا ولی اگر گیم نبود فکر نمی کنم موفق بودم. تمام کنسول های بچگیم رو به خاطر معدل بابام برام می خرید و به عشق کنسول درس می خوندم و شاگرد اول می شدم. تو دانشگاه درس می خوندم که تابستون مجبور نشم واحد بردارم و بتونم تابستون روزی ۱۰ تا ۱۵ ساعت سولز بازی کنم. گیم همیشه من رو هل داده جلو. به خاطر گیم نقش افرینی دیکشنری کنارم می ذاشتم تا دیالوگ ها رو بفهمم و اونایی که نمی دونم یاد بگیرم و همین باعث شد با کمک دانشگاه رفتن و درس های تخصصی سخت که همش انگلیسی بود زبانم فول بشه هر چند که واقعا میگم گیم تاثقیرش بیشتر بود روی زبان انگلیسی من. دوستان عزیز اگر به بقیه کاراتون رو هم برسید گیم عشق عشق عشق عشق ترین دنیای ممکنه و لحظه و لحظه چه الان چه بعدا با فکر کردن بهشون کیف خواهید کرد. لااقل من که اینطوریم و این فکر و احساسمه. گیم عشقه. عشق واقعی
آقا دسته منم بالاست بنده ۲۲ سال بازی کردم و الان خوشحالم خیلی از هم سن و سال هام رفتن دنبال دوست دختر بازی پارتی و از این دسته کارا اما من بخاطر جسه ریز میزه ای ک داشتم اون اعتماد ب نفس اونا رو نداشتم ک سراغ اینجور کارا برم از طرفی تک فرزند هم هستم ی جورایی تنهام و دم گیم گرم ک من رو این همه سال سرگرم کرد و عقده هامو تو گیم مخصوصا اون دسته از بازی هایی با گرافبک بالا ک حس واقعی بودن اون دنیای از بازی رو ب آدم میده خالی کنم و قبل از همه اینا از پدرم تشکر میکنم ک برام سیستم گرون قیمت خرید و ک بتونم بدون دغدغه بازی کنم من توی گیم بزرگ شدم توی گیم تربیت شدم ب روز شدم یاد گرفتم و ب دیگران یاد دادم و پخته شدم شاید خیلی ها باور نکنن ممکن نیست انسانی از بازی رشد کنه و ما گیمرها میدونیم ک چ چیزهایی میشه از درون خیلی از بازی ها بدست آورد ک از درون فیلم های ایرانی نمیشه.
درود بر شما آقا سعید و ASM Gamer ، سعید جان حرفات خیلی قشنگ بود و خوب به این موضوع پرداختی، من رو هم به جمعتون اضافه کنید. من ۲۶ سالمه و از ۴ سالگی با دنیای بازی همراه بودم تا الان. تا سن ۷ سالگیم، پدرم کلوپ داشت و برای همین وقتی خیلی کوچک بودم هم بازی کردم و از همون کوچکی وارد خونم شد، یادمه فقط یدونه پلی استیشن ۱ بود تو شهرمون اونم تو کلوپ ما بود و البته مابقی کنسول های بازی سگا و میکرو و …، در تمام این سال ها عاشق بازی بودم و طوری بود که دیگه از اعتدال هم خارج شده بودم، هر چند خوب نیست این کار ، اما پشیمون نیستم و بعضی وقتا یه لجظه که فکر میکنم اگر گیمر نمیشدم یه حس بدی بهم دست میده و خوشحالم که اینطوری نشده. الان هم خدا رو شکر دارم کارمو که نتورک هست انجام میدم و در کنارش بازیمو هم انجام میدم. یه داداش کوچیک هم دارم که ۶ سالشه و از همین الان به خوبی وارد دنیای بازی ها آوردمش و از همین الان دارم یه گیمیر خوب ازش میسازم:) ، دوست عزیز آقا حامد هم معمولا تو فصل سرما این جور حال و حوا میاد سراغ آدم، انشالله رفع بشه واز هر لحظه زندگیت لذت ببری و شاد باشی، به خصوص با بازی های کامپیوتری. هیچ لذتی تو دنیا بهتر از غرق شدن تو دنیای زیبای بازی ها و داستانشون نیست و نخواهد بود. موفق باشید… :yes: :inlove:
درود بر ارش عزیز. خیلی متشکرم ارش جان. شما لطف داری به من. بسیار بسیار خوشحالم که شما هم یه گیمر قدیمی هستی. به به عجب شغل بی نظیری. چقدر لذت بردی پس در زمان کودکی. خفن ترین گیمر شهر بودی دیگه ارش جان.خدا رو شکر که گیمر شدی و خوبه که برادرت رو هم وارد میکنی. انشالله سال های سال خودت و برادرت از گیم لذت ببرین ارش جان و سلامت باشید
قربانت سعید جان، همیشه سلامت و شاد باشی عزیز، هم شما و هم همه کاربران عزیز گیما و کلا گیمرا…، البته هدف از بیان این موضوع این بود که بگم که اگر چه وقت زیادی گذاشتم اما هیچ وقت پشیمون نیستم و ضرری نکردم، در حالی که بر عکسش مطمئنا ضرر کرده بودم. خیلی وقتا بود با پول کارگری بازی کردم، حتی کنسول PS4 رو وام گرفتم و خریدم، در این حد براش اهمیت قائلم و مطمئنا ارزشش رو داشته و دارد. برای شما و همه عزیزان گیمفا آرزوی موفقیت دارم… :heart:
چه جالب داستان جالبی دارید استاد
ولی توهین نباشه اقا سعید شما چطوری روزی ۱۵ ساعت بازی میکردید من که سنم از شما کمتره ۵ ساعت بازی کنم میمیرم
ولی خب در هر حال سطح شما از من بالاتره
درود بر علی عزیز. نظر لطف و محبتته عزیز. من افتخار میکنم که برای شما می نویسم. با این القاب من رو شرمنده می کنید خیلی.
والا علی جان راستش رو بگم در روزهایی در تابستون که هیچ کاری نداشتم و سولز رو بازی می کردم این برنامه زندگی من بود: ظهر ساعت ۱ بیدار می شدم نهار میخوردم پلی استیشن روشن و سولز تا۹ شب شام. ۱۰ پلی استیشن روشن و سولز تا ۷ ضبح فردا. ۷ صبح خواب تا ۱ ظهر و دوباره همین. یعنی علی جان واقعا و واقعا از ۱۵ ساعت هم بیشتر می شد. این که گفتم هیچ کم و زیادی نداره و دقیق دقیق دقیق همین بود برنامه م در روزهایی از تابستون
منم تابستون در روز ۴ الی۵ بازی ps4 رو روشن میکردم ولی هربار اگه ۲ ساعت بیشتر میشد تیک عصبی می گرفتم
زنده باشی سعیدجان
لذت بردم از حرفای منطقی و زیبات
درستش هم همینه اگه اعتدال رعایت بشه مطمئنا گیم نه تنها سرگرمیه بسیار خوبیه بلکه فواید زیادی هم داره…یکیش تقویت زبان انگلیسی
یا مثلا با سرگرمی سالم میشه از گرفتار شدن به هزار جور مصیبت مثل اعتیاد به مواد مخدر جلوگیری کرد
در کل با حرفات کاملا موافقم :yes:
درود بر یاشار عزیز و گل. سلامت باشید انشالله یاشار جان. خیلی متشکرم از لطف و محبتت. خوشحالم که حسمون و حرفمون مثل هم هست و یه طور فکر میکنیم. دقیقا و دقیقا من هم نظرم مثل شماست و کاملا موافقم با این که گیم میتونه ادم رو از خیلی کارهای بد نجات بده و باعث شه نری سراغشون. خیلی متشکرم یاشار عزیز از شما.
کاملا حق با شماست زبان من ۵ برابر بخاطر گیم بهتر شده چون هر کلمه جدیدی بود میرفتم از دیکشنری چک میکردم
دوست من سلام
من معمولا خیلی کم کامنت میزارم ولی سوال شما برام خیلی جالب توجه بود (گرچه اسپم به حساب میاد!)
من ۳۵ سالمه و از ۴ سالگی با نسل به نسل بازیها بزرگ شدم، من از نسل کمودور و آتاریم..! تو همه این سالها مهمترین سرگرمی من بازیهای کامپوتری بوده و هست، دقت کن سرگرمی. یکی میتونه فیلم و سریال ببینه، یکی کتابهای مختلف بخونه، یکی بازی های دیگری بکنه یا هر فعالیتی که جنبه سرگرمی داشته باشه، من اینو انتخاب کردم ولی به تحصیلم رسیدم، یه شرکت نرم افزاری دارم، ازدواج کردم، یه پسر دارم، ورزشم رو هم انجام دادم (خط ۵ کونگ فو توآ هستم) اما هنوز هم گیمرم و کل فامیلم هم اینو میدونن و مشکلی باهاش ندارم.
الانم هم خودم بازی میکنم هم با پسرم که هفت سالشه میشنم بازی میکنم خیلی هم حال میده.
در کل میخوام بگم زمان با ارزشترین چیزیه که داریم، مدیریتش کنیم به همه چی می تونیم برسیم.
اینم بگم فکر نکنی بجه مایه دار بودم و اینا، من بچه شهرستان بودم و پسر بزرگ خانواده که بعد از فوت پدر و مادرم مسئولیت خواهر کوچکترم هم افتاد رو دوش من.
واسه بازی وقت بزار ولی از زندگیت نزن، میشه خیلی راحتمم میشه نگران نباش!
مخلص همه گیمفایی گل..
بابا ایول.من دیرتر از شما گیم رو شروع کردم.فکر کنم اول راهنمایی.و خیلی زودتر از شما از گیم زده شدم.پارسال تو ۲۷ سالگی که فقط تو کل سال یک بازی خریدم یعنی watch dogs 2.همین هفته میخواستم سیستم رو ردش کنم بره.از دو ماه پیش که گوست ریکون رو تموم کردم اصلا گیم نزدم.ولی خب باز نو میخوام شروع کنم.اخه بحساب خودم با ونیای گیم خداحافظی کرده بودم.بحر حال ایول داداش کارت درسته.ادامه بده قهرمان. :yes: 😉
ببخشید این کامنت یکم دیر موقع است .ولی بحستونو دیدم جالب بود خاستم نظر خودمو بگم . راستش من از وقتی بادنیای گیم اشنا شدم تمام رویا هامو تو گیم دیدم . چیز هایی که هیچ وقت تو واقعیت نتونم بکنم رو تو گیم دیدم .از اژدها کشی تو اسکایریم بگیر تا ماجراجویی تو انچارتد و زلدا . واسه همین من کل دنیامو تو گیم شخصیتایی مثل نیتن و دانته بذله گو و کریتوس و مستر چیف کبیر دیدم . شخصیت هایی که باهاشون خندیدمو گریه کردم.خلاصه هرچی رویا داشتم تو گیم واسم حقیقت شد .
خدا رو شکر کن که با گیم سرت گرم بوده و برای لحظه ایی فرار از دنیای واقعی سراغ مواد مخدر و هزار کوفت و زهر مار دیگه نرفتی.
واقا ادم با گیم سرگرم شه بهتر از اینکه با رفیقای ناباب بری شمال عشق حال یهو ششو وا کنه ببینه پای منقله
حالا قصد من مقاسه گیم با مواد نبودا گفتم که گیمران عزیز وطنمون برنخوره
سلام ببین این حرفی که زدی جنبه های مختلف داره که در نظر نگرفتیش :struggle:
اولا که افراط در صنعت گیم در هر سن و سالی خوب نیست :cigarette:
دوما وقتی که سن آدم بالا بره طبیعتا به کار هایی که جوون تر بوده انجام داده غبطه میخوره که ای کاش انجام نمیداده یا یه جوره دیگه انجامش میداده ، وقتش رو صرف کارای دیگه میکرده تا بهتر پیشرفت کنه خب دوست عزیز این طبیعت انسانه :fighterm:
سوما بزرگی میگفت زندگی ۵۰ ساله با نوشابه بهتر از ۷۰ ساله بدون نوشابس :rotfl: دقیقا مثال همینه اگر قرارا باشه کل زندگیتو صرف کار هایی که دوست نداری بکنی تا وقتت هدر نره من ……. تو این زندگی چون ازش لذت نمیبریم :smirk:
در آخر هم این حرفی که شما زدی کاملا سلیقه ای هستش شاید یکی یه عالمه بازی کنه و برای ادامه زندگیش انگیزه بیشتری داشته باشه
و من ال… توفیق آذر ۹۶
دوست عزیز نگا کن بله حرف شما کاملا درسته. زندگیو فدای گیم بکنی کاملا اشتباهه.همونطور که اگه کل زندگیتو کار کنی و هیچ تفریحی نکنی اشتباهه.گیم هم مانند اکثر کارای تفریحیه.معلومه که مانند هرفعالیت دیگه ای زیادش بده میتونه اعتیاد ایجاد کنه.متاسفانه ما ایرانیا(بی احترامی نشه منظورم خودمم)فرهنگ درست استفاده کردن از خیلی چیزا رو نداریم مثه همین گوشی که شما هرکیو تو خیابون میبینی تازگیا سرش تو گوشیه اینقد که از دنیای واقعی جا موندیم دیگه.منم به شخصه اصلا پشیمون نیستم چون از بازی ها خیلی چیزها یاد گرفتم.هربازی مثه یه رمان بود برام که یه داستان قشنگو برام تعریف میکرد.به قول دوستمون همین گیم منو از تفریحاتی مثه دختربازی و مواد مخدرو اینا حفظ کرد.پس با یه برنامه ریزی درست هم میشه به کار رسید هم به زنو بچه هم زندگی و هم گیم 😀 شاد و پیروز باشید :heart:
سلام دوست عزیز من هم نظرات شما و هم نظرات دوستان گرامی رو خوندم . این طور که من متوجه شدم اگه اشتباه نکرده باشم شما به واسطه گیم از کار و ادامه تحصیل و … بازموندی.اگه اینطوره که هنوز دیر نشده و شما میتونی به همه اهدافت برسی نمونه هاشم حداقل اطراف من زیاده.اگرم این طور نیست که من کمی با دیدگاهتون از نظر کم شدن جذابیت بازی ها و کم شدن نو اوری ها موافقم البته شما یکم زیاده روی کردین.به نظرم باید به اینده این صنعت امیدوار بود من فک میکنم در اینده خیلی بهتر بشه چون داره رقابت ها شدید تر میشه.ممنون که باب این بحثو زیر این پست باز کردین فک میکنم بحث جالبی شده باشه 😀
حرفت از یه جهت کاملا درسته اگه عمرت رو سر بازی هدر بدی واقعا بی هدفی و حماقته ولی اگه در راستای هدفت از بازی ها هم لذت ببری هیچ اشکالی نداره و بلکه میتونه به سلامت روحی و روانی ات کمک کنه. زندگی یه جور راهه و بازی ها و تفریحات هم جزو زیبایی های مسیرن ولی اگه این زیبایی ها تو رو از مقصدت دور میکنه دنبال کردنشون واقعا احمقانه است. امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم
سلام من ۲۹ سالمه …من با tv-game شروع کردم دو تا دسته بود با یه سر پیچکی و ۲ تا خط و یه مربع بین اون دوتا و یه صدای نق تق قشنگ
وارد دبستان که شدم آتاری گرفتم هواپیما که جای خود داشت یه بازی بود نقب زن که نقش یه ضد هوایی رو داشتی و یه عده چتر باز میومدن و از زیرت تونل درست می کردن و یا یه بازی بود که نقش خمیر دندون بودی و هرچی تیر می زدی کوچیک تر میشدی اما باید از دندونا مواظبت می کردی یا اون ماشین سواری که توی شب فقط ۲ تا چراغ مربعی میدیدی
وقتی ۹ سالم شد پارک نزدیک خونمون میکرو آورد …یادم نمیره اولین بار که رامبو(کنترا غلطه رااامبو) رو که بابام پول داد بازی کردم یه احساس شعف خاصی داشتم نیم ساعت ۵۰ تومن بود ….از اون موقع کار من این شد ۱۰۰ تومن ۱۰۰ تومن هر ۵ شنبه (فقط ۵ شنبه ها) می تونستم برم راامبو قارچ خور بازی کنم تا اینکه آخر سال کادوی تابستون بابام برام میکرو خرید و بازی لاااااااااک پشت های نینجا….زندگی می کردم با این بازی و البته بازی چوب زن و یه فوتبال که ۵ تا تیم داشت و یادمه تو فوتبال اگه دروازه بان تیم حریف رو نمی دیدی و شوت میزدی گل می شد….۲ سال با میکرو زندگی کردم تا اینکه بابام با یکی از فامیل هامون شریک شد و یه ویدئو کلوپ زد به همراه ۴ عدد سگا اشک شادیو یادم نمیره وقتی این خبر رو از مامانم شنیدم …۲ روز تو هفته می تونسم برم کلوپ بابام که به درسم آسیب نزنه تو بازی فوتبال ۹۳ غولی بودم و بازی شینوبی شورش در شهر رو همیشه وقتی می خوابیدم خودم رو تو نقش هاش می زاشتم با بازی علی بابا وقتی رو کوهان شتر می پرید و از دهنش سیب پرت می کرد ریسه می رفتم بعد ۲ سال شراکت بابام به هم خورد و بابام به عنوان بخشی از طلبش یکی از سگا ها رو برام آورد و کادوی تولد عموم برام بازی کامبت ۳ رو گرفت هنوز صدای COME HERE اسکورپیون تنم رو می لرزونه یه عکاسی بود یه چهار راه پایین تر از خونمون بازی های سگا رو ازش اجاره می کردم شبی ۲۰۰ تومن ….سونیک رو یادتونه ؟ با اون دشمن کچل و ماشین های اختراعیش …فوتبال گزارشگر که معلوم نبود با جه زبونی گزارش می کنه …بزرگ شدم ….اول دبیرستان تنها کنسولی که هرگز نداشتم و توی عمر بازیگریم حسرتش رو می خورم ps1 بود اما نبودش رو حس نکردم چو یه pc گرفته بودم با اولین بازی pc فیفا ۹۸ …..یه تابستون من فیفا ۹۸ بازی می کردم + یکی از بهترین بازی های عمرم commandows هنوز که هنوزه تو کامپیوتر شرکت دارمش یادمه تابستون که تموم شد مامان بابام کابل برق کامپیوتر رو قایم می کردن و فقط ۵ شنبه ها اجازه بازی داشتم با بازی های pc قد کشیدم یه بازی بود که شاید بگم جزو ۴ بازی برتر تاریخ زندگیم بود به نام LBA2 نمی دونم بازی کردین یا نه اما حسی که بازی به من داد مطمئن هستم دیگه بهم دست نمیده یه پسر بچه بود توی یه جزیره زندگی می کرد که ناگهان توی جزیره طوفان میشه و…. هنوز هم اگه بازیش نکردی برو بازی کن تا طعم ناب بازی رو درک کنی….دوم دبیرستان ۲ تا بازی روی بورس بود کوایک و بازی استراتژی تمدن ونجا فهمیدم استراتژی چیه و بعد بازی age of ampire رو گرفتم ….الان دلم خیلی لک زده واسه اون حسی که یه بازی جدید رو خریدی و تو راه خونه هستی تمام توضیحات پشتش رو می خونی تمام جزئیات عکس هاشو نگاه می کنی …فیفا ۲۰۰۳ که اومد شاخی بودم واسه خودم و همچنان هم هستم تو مسابقات eswcg یا wcg یادم نیست دوم شدم با نامردی …دانشگاه اصفهان قبول شدم و رفتم از تهران توی گیم نت ۲ سال فیفا ۲۰۰۳ نباختم (هنوز هم نمی بازم) با بچه ها ژنرال میزدیم نمیدونم بازی کردین یا نه اما چین تانک عشق من بود و آمریکا سوپر ویپن قاتلم ….تو مدت دانشجویی به جز این ۲ تا بازی قلعه یا همون stronghold بازی می کردم درسم تموم شد و اومدم تهران همچنان با فیفا ۲۰۰۳ شاخ میشکوندم و بازی وارکرفت رو تو گیم نت آغاز کردم کم کم آماده رفتن به خدمت سربازی بودم که یه ماد اومد واسه وارکرفت به اسم Dday یادش بخیر جیم رینور زاگ نایت کیلر ادمیرال تینکر بوززاک…هر وقت بین خدمت مرخصی می گرفتم می اومدم و گیم نت Dday بازی می کردم تا اینکه یه ماد اومد و همچنان هست به نام Dota چه قدر اینو بازی کردم و هر از گاهی بازی میکنم با Ai ..یه بازی هست واقعا حیفم میاد اسمش رو نبرم چون بهترین بازی انفرادی زندگیم بود indego profecy نمیدونم درست نوشتم یا نه البته هم چنان جلوی بازی مکس پین کلاه از سر بر می دارم ….۴ سال پیش وقتی رفتم سرکار با اولین حقوقم یه ps2 گرفتم چون حس کردم باید بازی GOD OF WAR بازی کنم …برای من بازی خوبی بود اما …اما فقط یه بازی خوب بود نمی دونم اشکال از من بود یا نه اما حس خوبی نداشتم نسبت به بازی های ژاپنی واسه همین بهد ۶ ماه ps2 فروختم و با پولش cd key ارژینال world of warcraft رو گرفتم و همچنان هم هر ۲ ماه ۳۶ تومن قسط ماهیانش رو میدم …۲ سال پیش بود که توی یه شرکت امنیت شبکه ای استخدام شدم با اولین حقوقم xbox 360 گرفتم و هنوز هم دارم و به طوز مثال دیشب ۲ ساعت skyrim بازی کردم …سال ۸۹ ازدواج کردم منکر این نمیشم که بعد ازدواج دیگه گیم نت نرفتم و هنوز هم دلم واسه فحش هاش واسه کل کل هاش تنگ میشه و اینکه به طور متوسط توی روز ۱ تا ۲ ساعت می تونم بازی کنم اما وقتی بعضی بازی ها رو با همسرم بازی می کنم یه حس جدید بهم میده اما …اما دلم لک زده واسه اون حسی که تو راه خرید یه بازی هستی ۱۰ سال پیش یا وقتی رمز finishin زدن های کامبت رو از یه دوستت می پرسیدی و توی یه کلوپ جدید می زدی…..حس دیدن کلیپ آخر تیکن تو کلوپ وقتی یکی از شخصیت های زنش دوش می گرفت …حس تموم کردن بازی رامبو…حس پیدا کردن سیم برق کامپیوتر و دو باره جا سازی کردنش …..ناراحتم دیگه این حس ها رو بدست نمی آرم …اما خوشحال می شم این حس رو تو صورت بچم ببینم همون طور که بابام تو صورت من ۲۰ سال پیش دید و یه بار با اینکه مسموم شده بود با هم رفتیم تا کامپیوترمو ارتقا بده بازار رضا و وسط راه ۳ بار حالش بد شد اما چون به من قول داده بود باهام اومد و وقتی برگشتیم خونه مجبور شد بره زیر سرم ….همه کسانی که هم سن من هستند می دونن چه حسی رو میگم ما بازی میکنیم اون حس رو باز تجربه کنیم کم و بیش تجربه می کنیم اما خالص دیگه نیست ….امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم
پ ن : من نوشته های بالا رو چند سال پیش نوشته بودم الان ۳۴ ساله شدم وقتی این نوشته ها رو می نوشتم فکر کنم هنوز فوق دیپلم بودم( ولی تو شرکت خدمات انفورماتیک وابسته به بانک مرکزی مشغول بودم و الانم هستم) تو این مدت یعنی تو این ۵ سال همچنان حداقل روزی ۲ ساعت رو بازی می کنم و اینکه الان ترم آخر مدیریت آی تی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران(شبانه) هم هستم…خواستم بگم میشه هم کار کرد هم زندگی کرد هم درس خوند هم ازدواج کرد خیالتون راحت…..سخته ولی ارزشش رو داره و من مهمترین معلمم رو بازی های کامپیوتری می دونم
داداش صنعت گیم کلا واسه سرگرمیه اگه تو انتظار چیز دیگه ای داشتی مقصز خودتی. 😀
۲۰ سالمه و از ۵ سالگی گیم بازی میکنم.تو این ۱۵ سال هر موقع که ناراحت و غمگین بودم گیم بهم امید و خوش حالی رو هدیه داده.این برای من بهترین تاثیریه که آخر کامنتت گفتی.تو مملکت ماتفریح های خیلی محدودی وجود داره که گیم جزو بهترین هاشه،پس بابت گیمر بودنت پشیمون نباش.بقول دوستان اگه اعتدال رو رعایت کنی به هیچ عنوان نگران تلف شدن عمر و اینجور موارد نخواهی بود.عمرت رو پای گیم نگذار و بیشتر به زندگیت برس،گیم رو بگذار کنار و هرموقع که حس کردی دوباره شوق گیم رو داری برو سراغش.
اینم بگم که حق کاملا با استاد آقابابایی هست.من هم چند ساله که افسردگی گرفتم،کلا از زندگیم لذت نمیبرم و زندگیم قفل شده.فکر میکنم که از گیم زده شدم ولی اینطور نیست،از زندگی زده شدم ولی می اندازمش گردن گیم.دوستان شرمنده اگه ناراحتتون کردم.برام دعا کنید.
سلامت و شاداب باشید.
خیلی پیش نمایش عالی بود خسته باشید
این بازی رو میتونید با ۶۰ دلار از استیم پیش خرید کنید اما نظر شخصیم اینه که ۶۰ دلار برای یک بازی سینگل پلیر کمی زیاد هست به هر حال باید دید روز اول لانچ چطورمیشه
امیدوارم با این همه تاخیر یه بازی بدون مشکل باشه
داداش نوشتی خسته باشید
lol
شرمنده دکمه K کیبوردم خوب کار نمیکنه
مرسی که گفتی
دوست عزیز گیم یه دنیای پوچ نیست اگه خوب توجه کنی گاهی وقت ها خیلی چیزا از گیم میشه آموخت بعضی از بازیا مثل یه کلاس درسه فقط نباید به صورت سطحی بهش نگاه کرد همونطور که دوستان گفتن نمیخواد تمام وقتت رو صرف گیم کنی زندگی کن در کنارش گیم هم بزن اینجور که شما به گیم نگاه میکنی زندگی فقط کارکردنه و سینما و فوتبال و ورزش و همه پوچیه و به جایی نمیرسه ولی در واقع زندگی دقیقا همیناست زندگی در کنار سرگرمی ها معنا پیدا میکنه و گیم هم در نوع خودش سرگرمیه و پاسخ این سوال شما که دقیقا از گیم چی دستگیرمون شد؟ جوابش اینه خاطرات و سرگرمی خوب بهش دقت کن
باس بازی قشنگی باشه.من حتی از فیلم های این سبکی هم لذت میبرم.گیوم تل یکی از خاطره انگیزترین فیلم هایی بود که دیدم.
دوستان PC گیمر.ظرف شش ماه دیگه نسل نهم پردازنده های اینتل با نام cannonlake میاد که گفتنی هست پردازنده core i3 9300 دارای چهار هسته واقعی و هشت رشته پردازشی خواهد بود و با توجه به تکنولوژی برتر نسبت به نسل هفتم به طور قطع توی صد در صد تست ها چه گیم و چه غیر گیم از هیولای فعلی یعنی i7 7700 قویتر خواهد بود .گفتنی است این پردازنده غول اسا هم چهار هسته و هشت رشته دارد.همین الانش پردازنده i5 8400 با قیمت کمتر تقریبا تو تمام بازی ها i7 7700 رو شکست میده.
من به هر نوع سرگرمی علاقه دارم هم کتاب هم فیلم هم گیم ولی گیم بیشتر مخصوصا بازی های کمیک بوکی
Hamed72
با اینکه اقای اقابابایی و بعضی از دوستان جواب عالی دادن ولی منم دوست دارم یکی دو کلمه حرف بزنم.
لازم بگم سوالاتون ابهام داره و ممکن هر کسی برداشت متفاوتی داشته.یکی از برداشتها اینه که ایا گیم مانع پیشرفت ادم میشه.منکه میگم نه.چون هر جور هم حساب کنیم میبینم این گیم نبود که مانع پیشرفتمون شد این اراده ضعیفمون بوده.
میخوام نظرات دوستان رو بدونم ارزش داره که…
ارزش و تاثیر داره اما بستگی داره.در کل تو کشوری که ما دنیا اومدیم سخت به بازی کردن و خیلی از کارهای سالم دیگه به چشم شغل اول و دوم و سوم نگاه کرد برعکس اروپا و امریکا و ژاپن.اما میشه به چشم یک راه عالی برای سرگرمی و وقت گذروندن نگاه کرد.ضمنا گیم یکی از سالم ترین و اموزنده ترین سرگرمیهای دنیاست.به ویژه واسه ما ایرانی ها که جز گرانی کالاها و سایر موارد مشابه شاهد پیشرفت روز افزون چیز دیگه ای نیستیم 😀 .گیم میتونه واسه چند ساعتم شد کمکمون کنه جوش نزنیم.
احساس خلأ و پوچی میکنه.من واقعا به آخر خطش رسیدم.دنیای گیم برای من دیگه تازگی نداره.شاید دنیا هم برای من کلا تازگی نداره
منم گاهی حس شما را دارم.حتی به فکر فروش سیستم و کنسول بودم.در کل گاهی وقتا بهتره ادم یکم از چیزی که دوست دار فاصله بگیر.شاید بهتره واسه تنوع هم شده بقیه چیزا را هم امتحان کنیم.بنظرم بهتره یک مدت گیم بازی نکنی تا شاید فرجی بشه.دی.مثلا خودم شش ماه از دنیای گیم فاصله گرفتم.تا اینکه سری سولز را شروع کردم.
من بهتون پیشنهاد میکنم یک چند وقتی انیمه نگاه کنید البته اگه تا بحال طرفش نرفتید بنظرم انیمه چیزی از گیم کم نداره به ویژه برای مواقعی که احساس پوچی میکنید.مثل انیمه کد گیاس و گینتاما و ….
اینم بگم منظورم از اراده ضعیف مربوط به موقعی که ادم معتاد گیم بشه .وگرنه چیزهای مهم تری هست که باعث پیشرفت و پسرفت (علمی و تحصیلی و ورزشی و غیره) میشه.مثل خانواده و وضعیت خانواده و غیره.
حامد جان بنده ۲۳ سال سن دارم از شش سالگی هم بازی میکنم لیسانس هم گرفتم دارم میرم سربازی به قدری از گیم لذت بردم که نگو به قول دوستان باید اعتدال در زندگی بکار ببری که به هیچ چیزی لطمه نخوره زیبایی گیم انقدر زیاده که من از شکمم زدم پول جمع کردم میخام کنسول بخرم فقط واسه last of us به خاطر زیبایی که همه از این بازی میگن
خدایی بین بازیا تو این سبک خیلی وقته بازی شاخصی عرضه نشده.
همینم باعث فراموشی این سبک بازیا شده.
عجب بازی فوق العاده ایه