شهر گناه | نقد و بررسی بازی L.A. Noire
در دنیای امروز، معمولی بودن نتیجه جز از بین رفتن ندارد. یا باید خاص بود . از دیگران برتر یا این که در گوشه ای منتظر محو شدن. البته این یک خط در وصف بازی امروز ما می باشد ولی این عبارت در رابطه با زندگی روزمره ما نیز صادق است. در هر صورت، برای خاص بودن در یک بازی باید ایده ای جدید داشته باشید یا این که چیز جدید را به همگان نشان دهید. برای خاص بودن باید خاص هم تلاش کرد.
داستان امروز در رابطه با عنوانی است که در زمان خود خاص بود و ایده خاصی هم با خود همراه داشت. ایده ای که سالیان سال بود بازی ها سعی داشتند به داخل خود وارد کنند. ایده نمایش احساسات واقعی انسانی در بازی رایانه ای. البته برای این که یک انسان بتواند حس واقعی طرف مقابل خود را تشخیص دهد باید از ابزار های ذاتی انسانی نیز استفاده کند، حس و شکل صورت، طرز صحبت یا حس ششم انسانی. همه این ها به کنار، معضل واقعی زمانی نمایان می شود شما یک کارآگاه باشید و حالا تشخیص شما سبب می شود که یا مجرم واقعی را دستگیر کنید یا با تشخیص های اشتباهتان، مجرمین واقعی در شهر آزاد و شما سرگرم بازجویی از مردم بی گناه.
این همان جایی است که LA noire وارد می شود و بازی قصد دارد شما را در نقش یک کارآگاه در دریایی از جنایت و دروغ قرار دهد و حالا این شما هستید که باید حقیقت نهفته در پس دنیای کثیف لس انجلس دهه ۵۰ را کشف کنید. داستان بازی در دنیایی قرار دارد که بعد از جنگ جهانی دوم، حالا مردان از جنگ برگشته متوجه شده اند که دیگر جایی برای داستان های نبرد آن ها وجود ندارد و دیگر کسی به آن ها اهمیت نمی دهد، البته نه از بی معرفتی مردم، بلکه از خاطر آن که مردم دیگر از جنگ و نبرد خسته شده اند و دلشان اندکی آرامش می خواهد. البته برای مردمانی که شاید بهترین ۵ سال های عمرشان را در این نبرد سراسر خون و مرگ سپری کرده اند، بازگشت به زندگی عادی قطعا سخت است. آن ها یا باید ظاهر سازی کنند و خود را یک عضو معمولی از جامعه نشان دهند یا این که در خاطرات خودشان غرق شوند و نتیجه آن جدا شدن از جامعه است و در دنیایی که همه چیز قیمتی دارد، بدون پول نمی توانید زنده بمانید، البته یا می توانید با گدایی گذران زندگی کنید و یا این که با سلاح باقی مانده از جنگ، به سبک منطقه جنگی گذران زندگی کنید. البته این داستان آن است که چطور سربازان یک کشور به جانیان آن سرزمین تبدیل می شوند ولی داستان این بازی فراتر از آن است، داستان LA noire داستان خون خواران واقعی یک شهر است که برای رسیدن به چند دلار پول بیشتر دست به هر جنایتی می زنند و با روابط پنهانی خود با سران شهر ها همیشه در سایه مانده و هیچ گاه نمایان نمی شوند. خوشبختانه به مناسبت عرضه ریمستر شده این بازی برای کنسول های نسل جدید، شانس دوباره ای داریم که نگاهی به عنوانی بیاندازیم که سالیان سال جلوتر از زمان خودش و باز هم به دلیل محدودیت های سخت افزار زمانه اش، موفق نشد که پتانسیل واقعی خود را نشان دهد.
داستان بازی، درباره یک پلیس ساده ولی با استعداد، در شهر گناه است. پلیس داستان ما نامش Cole Phelps است و اون نیز یک سرباز بازگشته از جنگ است و با کوله باری از تجربه و افتخار، حالا قصد دارد شهرش را از شر دشمنان پاک سازی کند. البته چندان طولی نمی کشد که با حل یک پرونده قتل پیچیده و جلب نظر بالا دستی ها، شخصیت ما به سرعت ترفیع درجه میگیرد و. حالا به عنوان یک کارآگاه پلیس جنایی باید به مردم شهرش خدمت کند. با بالاتر رفتن درجات و شهرت فلپس، او نیز خود درگیر گناه می شود و حالا سایر هم قطاران فاسدش نیز از این اطلاعات بر علیه او استفاده می کنند و سعی در از بین بردن شهرت و قدرت او، به عنوان یکی از بهترین پلیس های شهر که توان حل پیچیده ترین جنایات را دارد، دارند و از این جا است که بخش دوم داستان بازی شروع می شود و واقعا باید گفت که تجربه چنین داستان غنی و قدرتمندی، بدون درک تک تک جملات و اتفاقات بدون تجربه بازی به شدت لوس و بی ارزش است پس بنابراین بیش از این داستان بازی را برای شما فاش نخواهیم کرد و بهتر است خودتان به تجربه آن بپردازید.
البته مهمترین نقطه قوت بازی در ترکیب با همین داستان زیبای بازی است که شما باید در میان سیل دروغ های مردم، حقیقت نهفته را کشف کنید و در این راه تنها راه کشف حقیقت، کشف شواهد و متهم کردن دروغ گویان است. گیم پلی بازی به طور کامل در اختیار داستان بازی قرار دارد و وظیفه شما به عنوان یک کارآگاه آن است که با کشف شواهد، متهم اصلی را پیدا کنید. در تک تک مراحل بازی، از بخش های پلیس گشتی بودن فلپس تا رسیدن به بالا ترین درجات، با اعلام وقوع هر جرم و رسیدن به محل جنایت، اولین وظیفه شما کشف ادوات جرم یا هر چز دیگری است که می تواند در حل معمای این قتل به شما کمک کند و بعد از آن شما باید با استفاده از شواهدی که پیدا کرده اید، به تدریج به علت اصلی و عامل اصلی جنایت برسید و در نهایت موفق به بستن پرونده شوید. البته این جا بود که ضعف سخت افزاری رایانه ها و کنسول دوره عرضه بازی، گریبان گیر این ساخته زیبا شد. در بازی به طور مثال قرار بود شما با دیدن چهره شخصیت ها و تشخیص این که دروغ می گویند یا حقیقت، به پیشروی در داستان بازی بپردازید و راز های نهفته در پس داستان بازی را کشف کنید. سازندگان به این منظور حتی سیستم به خصوصی را نیز برای این بازی برای اسکن صورت شخصیت ها نیز طراحی کردند ولی این ضعف در نمایش چهره کاراکتر ها، سبب می شد که شما نتوانید به طور دقیق از جزییات صورت افراد، یا رفتار های آن ها با خبر شوید و این خود ضربه بزرگی به این عنوان وارد نمود. جدا از این تکنولوژی، برای موشن کپچر حرکت کاراکتر ها نیز از سیستم مجزایی استفاده شده که هنوز هم با وجود عرضه نسخه ریمستر، عدم ظرافت در موشن کپچر کاراکتر ها به شکل عجیبی توی ذوق می زند. برای رفع مشکل در نمایش جزییات چهره، سازندگان دست به دامان تغییر رنگ صورت انسان رفتند و جدا از این که تنها برای برخی شخصیت ها به کار می آمد، مشکلات فنی و باگ ها به طور کلی می توانستند این قابلیت را نیز بی اثر کنند.
دیگر مشکل بازی، ایراد اساسی در روند حل پرونده ها بود که شما به طور معمول ۳ گزینه برای هر فردی که توسط شما بازجویی می شد داشتید که یا حرف های او را باور می کردید، یا شک داشته اید و یا این که به طور کلی او را متهم کنید که در باز هم این قابلیت در ظاهر زیبا بود و در باطن باز هم دچار ایراد. در واقع مهم نبود که شما واقع متوجه حقیقت شوید یا این که مانند ابله ها به همه تهمت بزنید. باز هم داستان بازی، البته در مسیر های دیگری و البته باز هم با پایان مشابهی، پیشرفت می کرد و شما به ادامه بازی می پرداختید و فقط شاید چند اچیومنت و تروفی را از دست می دادید که برای دانستن حقیقت هم می توانستید از صد ها کلیپ موجود در یوتیوب بهره بگیرید. جدای از این، عدم تعادل و سورپرایز در کاراکتر ها نیز سبب می شد که به راحتی در اوایل بازی دروغ گو را تشخیص دهید و در انتهای بازی نیز اگر طرف مقابل شما با خونسردی چیزی به شما گفت با احتمال بالایی می توانید مطمئن باشید که در حال دروغ گفتن است. البته در نسخه ریمستر این سه دیالوگ به سه بخش پلیس خوب، پلیس بد و اتهام زنی تغییر یافته که باز هم کاربرد مشابهی دارد و در واقع بیشتر یک تغییر ظاهری ( البته مثبت) محسوب می شود.
البته نمی توان از مشکلات فیزیک بازی به راحتی عبور کرد و در واقع مشکل فیزیک و منطق در بازی بزرگترین آسیب را به این عنوان وارد کردند. جدای از مشکلات در ظرافت و دقت حرکات بدنی کاراکتر ها که هنوز هم بر طرف نشده است، مشکل فیزیک خودرو ها هم با وجود عرضه عناوین زیبا در این سال ها به شدت به چشم می آید و باید گفت که عدم ایجاد تغییر در این بخش برای نسخه ریمستر بازی بسیار نا امید کننده است و معلوم نیست که چه تغییر مثبتی در این شماره صورت گرفته است.
البته جدای از ایراداتی که بازی گرفته می شود، تغییرات مثبتی نیز صورت گرفته که تماما گرافیکی بوده و مربوط به نسخه های نسل جدید است. این تغییرات شامل بهبود بافت ها و رزولوشن است ولی این بافت ها، جدید نیستند و دقیقا همان بافت های اندکی بهبود یافتنه ۶ سال پیش هستند. نسخه کنسول های میان نسلی حالا از رزولوشن ۴K پشتیبانی می کنند ولی باز هم فریم ریت بر روی ۳۰ قفل است که باز هم از دیگر عجایب این بازی است. البته مهمترین نسخه افزوده شده، نسخه نینتندو سوییچ بازی است و این بازی بر روی این کنسول کیفیتی معادل نسخه های نسل هفتمی بازی دارد ولی در دو حالت متصل شده و یا دستی باز هم شاهد تغییر در کیفیت و رزولوشن بازی هستیم. این تغییرات اکثرا شامل کاهش کیفیت بافت ها، سایه ها و رندر دور دست های می شود ولی باید اذعان داشت تجربه این عنوان بر روی یک کنسول دستی، به طور قطع تجربه ای عالی خواهد بود.
در هر صورت باید گفت که LA noire واقعا بازی خوبی بود که ایده خارق العاده ای نیز به همراه داشت، تلفیق واقعیت و بازی کامپیوتری که آرزوی تک تک ما میباشد. جدای از آن یک داستان فوق العاده به همراه موسیقی زیبای دهه های آن زمان، سبب ایجاد یک بازی فیلم گونه زیبا شد که قطعا هنوز هم صحنه های آن یاد آور سینمای دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی است.
در کنار این ها با وجود استفاده از تکنولوژی های به روز و بازیگری های خوب، جایی برای خرده گرفتن به بازی در این بخش وجود ندارد. جدای از آن با وجود کات سین های کوتاهی که گذشته شخصیت های بازی، در جنگ را نشان می دهند، که این خود یکی از نقاط قوت این بازی در برابر سایر عناوینی است که شاید در نسخه های دوم و سوم هوس آشنا کردن شما با شخصیت اصلی به سرشان بزند.
البته در کنار این ها، مشکلات فنی بازی خصوصا در زمان عرضه و ایرادات عجیبی مانند آتش زدن کنسول های PS3 ! و مشکلات فنی و سایر مسایل مانند سبک خاص شوتینگ یا تنوع پایین سلاح ها و روند به شدت کند بازی، سبب می شد که حتی نتوان بازی به صورت پشت سر هم و یکجا به پایان رساند و متاسفانه این مشکلات در این نسخه نیز به چشم می خورد و تلاشی برای اصلاح مشکلات قدیمی بازی برای نسخه ریمستر نیز صورت نپذیرفت ولی باز هم با این شرایط اگر دنبال یک بازی با داستانی فوق العاده و تمی زیبا با کاراکتر های هالیوودی درجه یک هستید، LA noire بازی شماست.
پر بحثترینها
- تریلر معرفی بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، روی کانال پلی استیشن بیش از ۲۳ هزار دیسلایک دریافت کرده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- اولین اطلاعات از بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic: The Heretic Prophet، منتشر شد
- Astro Bot بهترین بازی سال شد؛ فهرست کامل برندگان The Game Awards 2024
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- ناتی داگ از بازی جدید خود به نام Intergalactic: The Heretic Prophet رونمایی کرد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
نظرات
نقد خوبی بود خسته نباشی
به قدری تین بازیو دوست داشتم و دارم که بی حدو مرزه.این بازی ادمو واقعا به چالش دعوت میکنه.
مخصوصا وقتی مجرم داره فرار می کنه و کارگاه فریاد می کشه میگه L.P.D.
خیلی قشنگه ادم دلش میخاد همه پرونده ها رو حل کنه.
اصلا هم زبان انگلیسی نمیخاد زیاد بلد باشی خوده متهم همه چیزو بهت میگه کافیع فقط چهرشناس و
ادم شناسه قهاری باشی.
یکی از بهترین عناوین نسل هفتم :yes:
حقشه..
یکی از بهترین بازی های زندگیم.یه شاهکار به تمام عیار
حیف تیم سازندش که از بین رفت.واقعا تیم مستعدی بود 😥
خسته نباشی محمد حسین باجلان عزیز :yes: :yes:
درباره بازی قبلا زیاد صحبت شده و در ژانر خودش بی رقیب هست گیمری اگر دنبال عناوین کاراگاهی و پلیسی هست یا باید به سمت این عنوان بیاد و یا Deadly Premonition که خب مطمئنن این عنوان کیفیت ساخت به مراتب بسیار بالاتری داره
وقتی صحبت از ریمستر میشه حداقل انتظاری که میشه داشت جهش گرافیکی هست یکسری عناوین مثل لست که توسط خوده ناتی داگ ریمستر شد واقعا جهش داشتن حتی در بحث نرخ فریم و حتی در کنسول های معمولی ولی بعضا برخی عناوین به هیچ وجه در حد ریمستر نیستن و انچنان تفاوتی هم نکردن که مثال بارز همین LA noire هست که حتی میشد انتظار ریمیک ازش داشت
دقیقاً
منم ارزو داشتم که این بازی ریمیک شه واسه کنسول های این نسل … خیلی حیف شد که تفاوت ای نکرده با نسل قبل
خسته نباشید.از این بازی خیلی خوشم اومده.باید جالب باشه :yes:
اسپم :مولتی پلیر بتل هاردلاین چجوره؟ارزش خرید داره؟
افتضاحه…یتل چهار بگیر که آخره بازیه…البته اگه بازی های جدید رو هم زیر نظر داری بتل وان هم خیلی خوبه…ولی به نظر منی که هم چهار هم وان رو بازی کردم سطح لذت بخشی(چه اسمی گذاشتم روش) هر دو بازی در یه سطحه ولی خب گان پلی و گیم پلی دو بازی فرق میکنه بنابرین تجربه متفاوتی رو رقم میزنه
نمره ندادین
سلام. مشکلی پیش اومده بود که حل شد.
بازیش که بدون شک عالی بود ولی نسخه ریمستر برای کسانی که تجربش کردن چیز جدیدتری رو ارائه نمیده حتی تو زمینه گرافیک و مشکلات ریزی که این بازی داشت هنوز پا برجاست
نمره چیشد پس؟ 😐
سلام
مشکلی پیش اومده بود که حل شد. ممنونم بابت پیگیری های شما دوستان خوبم!
من میترسم نظر واقعیمو بگم چون الانه که فن های جی تی ای و راکستار بیوفتن اینجا و بگن به به و چه چه این بهترین بازی دنیاس!!!!
نترس. نظرتو بگو
فوقش دیسلایکت میکنن دیگه. مهم اینه حرفتو بزنی. منفیام به هیچ کجات نباشه
این چه حرفیه
من فن راکستار هستم و قبول دارم این ریمستر(مثلا ریمستر) جای دفاعی نداره پس نظرتونو بیان کنید.
و تنها توجیهی که برای این بازی میشه کرد اینکه راکستار میخواد نسخه دوم رو این نسل عرضه کنه. و عرضه این ریمستر برای آشنایی با نسخه اول و تجربه شفاف تر نسخه دوم هست.
مرسی بابت نقد اقای باجلان :brokenheart:
درست ۵ سال پیش نسخه ی ۳۶۰ این بازی رو خریدم ( ۴ DVD بود ) خیلی بازی خوبی بود فضا سازی فوق العاده خیلی دوست داشتم در بازی پیشروی کنم ولی متاسفانه چون حتی یه کلمه هم از زبان انگلیسی نمی فهم نتونستم زیاد با بازی ارتباط برقرار کنم بزرگترین حسرت گیمیم در زندگیم همین بازی بود که نتونستم بازیش کنم البته بازی های دیگر هم نیازمند اشنایی با زبان انگلیسی هستن ولی این بازی به همراه ویچر واقعا باید انگلیسی بلد باشین تا بتونین لذت کافی رو از بازی ببرین
باز هم از اقای باجلان تشکر فراوان رو دارم بابت نقد شاهکارشون
چیز خاصی از دست ندادی
فوق العاده ست واقعا لایق بازسازی بود :yes:
Remaster station
من تجربش نکردم ولی شنیده بودم اون موقع گرافیک خوبی داشته.در هر صورت الان منو یاد مافیا ۲ انداخت.
مافیا۲ گرافیکش و حتی بازیش بهترین بازی بود خیلی از این بازی بهتره چون همزمان این دوتا بازی رو تجربه کردم اما بازی مافیا۲ یه چیز دیگه بود این بازی هم خوب بود اما گرافیکش نسبت به مافیا۲ کمتر بود وبازیشم سخت تر مافیا۲ حالا هم بازیش کنی و اون مادهای گرافیکی که اومده روش نصب کنی انگار بازیش نسل هشتمه فقط حقشو خوردن وگرنه اگه بازی مافیا۲ تو این زمان ارائه میشد با گرافیک نسل هشت صددرصد گوتی میشد اما خوب چون اون زمان بازی های خوب زیاد بودن و رقابت سخت بود اما چه فایده تو ساخت مافیا۳ گند زدن توقعات که از یه بازی بالا باشه باید اون بازی شاهکار ظاهر شه نه کوچکتر از نسخه های گذشته
بازی خیلی خوبیه تجربش کنی میفهمی 😀 :yes:
دقیقا همینطوره
مافیا ۲ اوج موفقیت ی گیم در ژانر مافیایی بود
کاش نسخه ی سومی نداشت که خاطرمون رو له نمی کرد
هرچند این موضوع چیزی از ارزشای مافیا دو کم نمی کنه
متاسفانه هنوز فرصت تموم کردنشو پیدا نکردم(نسخه قدیمیش البته)ولی بازی بسیار زیباییه.آخرشم که این رفیقم لو داد اصن اشتیاقم از بین رف برا تموم کردنش. مقاله بسیار عالی خیلی ممنون
بچه ها کسی نمیدونه در مورد کرک شدن یا نشدن این بازیای جدید؟یا مثلا چه تایمی کرکش منتشر میشه
مرسی از نقدخوبتون.این بازی واقعا یکی لز بهترین بازیای عمرم بود انگار راکستار فقط واسه من ساخته بودتش چون قبل از این من عاشق فیلم های جنایی دهه ۴۰ و ۵۰ بودم و هستم پس این بازی یکی از خاطرره انگیز ترین بازیای زندگیم بود
جز ابر شاهکارهایی که تو کل دوران گیمریم تجربه کردم
یه بازی منحصر به فرد با یک گرافیک مثال زدنی
هیچوقت نفهمیدم چرا این بازی اینطور که لایق و شایسته بود مورد توجه قرار نگرفت،عناصری تو این بازی بود که حتی تو بازیهای نسل ۸ هم حتی دیده نمیشه که مهمترینش بخش صورت کارکترهای بازیه که کاملا نشون میداد چقدر سازنده وسواس و حوصله سر بازی خرج داده
درسته غیرممکنه ولی یکی از فانتزی هام ساخت نسخه جدیده این بازیه
محیط تو عکسا خیلی شبیه مافیا ۲ در ابعاد بروزرسانی شده اس
من نسخه ی اولشو بازی می کردم و از سوال جوابا و نیاز شدید ب زبان و حوصله ی عمیق واسه حل معماها از همون ابتدای گیم نسبت بهش سرد شدم
نمی دونم چرا ی گیمر باید انقدر لذت ببره که خودشو شکنجه کنه تا ی مرحله رو پشت سر بزاره!
—–
من حتی دنبال گنج هم دوستام می گن بریم می گم نمیارزه این همه فکر کنیم و نشونه های نقشه رو کشف کنیم و کناره هم بچینیم
اون وقت تو این بازی تو هر مرحله اش همین احساس بهم دست میداد!
—
به نظرم بازی بهتره بخش اکشن و داستانای درگیر کننده ش مثل مافیا ۱ بیشتر از معماهای سنگینش باشه
البته نیاز به فکر و پردازش به اندازه ی رزیدنت اویل های موفق رو راضی ام ولی نه بیش از اون..
نظره شما چیه؟!
خواهشا نگید این سبکا از هم متفاوت هستن من کلی دارم صحبت می کنم نه پیرامون ی بازی ی خاص و به عنوانه گیمرهای حرفه ای نظراتتون برام مهمه
انصافآ LA noire واقعا بازی خوبی بود :yes: :heart:
با این نکته منفی که گفتین طولانی و خسته کننده بودن بعضی مراحل کاملا مخالفم،وقتی میخوای یک مسئله انتگرال حل کنی یک روز روش حداقل فکر میکنی این که دیگه پرونده های جنایی هست باید روند طولانی و طبیعی داشته باشه !کلی هم ساید مشن میشه رفت که بازی رو یک نواخت نمیکنه :yes:
تبدیل شدن گزینه های truth,doubt,accuse به گزینه های جدید واقعا واسم جالب بود! منکه عاشق این بازی هستم این دفعه سومم هست که دارم بازی میکنم واقعا تجربش بعد از چند سال میچسبه :cute:
به نظرتون بخرمش؟
قبلیو بازی نکردم
انگلیسیمم خوب نیس