روزیروزگاری: پنجمین اقامتگاه شیطان، یک اکشن ادونچر محض! | نقد و بررسی Resident Evil 5
در طول تاریخ بازی های رایانه ای هر گاه که نامی از سبک وحشت و بقا به میان می آید، بدون شک نام سری عناوین Resident Evil که به نوعی سردمدار این ژانر هستند، در این میان می درخشد. سری عناوینی که از بدوِ تولدشان به یکی از محبوب ترین عناوین سبک وحشت بقا و کل بازی های رایانه ای تبدیل شدند و هیجان و استرس نهفته در آن ها به هیچ وجه در بازی دیگری حس نمی شد. تجربه بی نقص و ترسناک تلاش برای بقا در یک محیط ترسناک که تاریکی و موجودات خوفناک آن را احاطه کرده است و مشخص نیست چند ثانیه بعد چه چیزی در انتظارمان است، راز موفقیت این سری نسبت به دیگر رقبای خود بود. وقتی صحبت از شاهکاری به میان می آید که تقریباً چهار نسل است کابوس شبانه بازیبازان بوده و اکثر مخاطبان صنعت بازی های رایانه ای طرفدار دو آتیشه آن هستند، مسلماً سخت گیری ها بیشتر می شود و به هیچ وجه انتظار نمی رود شاهد پسرفت در فرنچایز مذکور باشیم اما باید قبول کرد که هر چند انتظار نداریم ولی افت و افول شاهکارها کتمان ناپذیر است. قضیه افول بازی های بزرگ، از همان ابتدا که صنعت بازی میان عامه مردم شناخته شد، همیشه وجود داشته است و بارها و بارها شاهد افول عناوین بزرگ و حتی شاهکار در این حوزه بوده ایم. تعداد زیادی از عناوین بسیار محبوب و بزرگ دچار چنین مشکلی شدند که مثال زدن آن ها ساعت ها وقت می طلبد! متأسفانه این مسئله درباره مجموعه بازی های معروف و پرطرفدار Resident Evil که یکی از با ارزشترین های سبک خودش یعنی سبک «وحشت و بقا» به حساب می آید، نیز صادق است. این سری نیز نتوانست از قضیه افت وحشتناک بازی های بزرگ فرار کند. «Resident Evil 5» دقیقاً همان نسخه از این سری پر زرق و برق بود که افت شدید این سری را آغاز کرد و مخاطبان لقب یک اکشن ادونچر محض را به آن دادند! در واقع این عنوان چیزی از نسخه ی قبلی خود کم نداشت و در خیلی زمینه ها بهتر نیز شده بود، اما وقتی نام وحشت بقا به میان می آمد «Resident Evil 5» حرفی برای گفتن نداشت. نه وحشتی، نه تلاش برای بقایی، تنها و تنها کشت و کشتار محض که پس از چند ساعت بازی باز از آن خسته می شد. هر چند که جدیدترین نسخه این سری تا حدودی توانست دل طرفدارانش را به دست آورد و دوباره تجربه ای زیبا از وحشت و بقا را برایشان رقم بزند! اما اکنون و در این مقاله روی صحبتمان با پنجمین نسخه اصلی این سری است. عنوانی که با تمام ابهتی که داشت، اما باز هم یک آبروریزی و پسرفت بزرگ از سوی خالق آن بود. سری Resident Evil همواره در میان بازی بازان به شاهکار میکامی معروف است، شاهکاری که در بازه زمانی جضور خود در اوج، عنوانی وجود نداشت تا با آن رقابت کند. اما واقعاً چرا نسخه ی پنجم و همچنین ششم برخلاف چهار نسخه اول، به یک شکست بزرگ تبدیل شدند؟ شاید عده ای این مسئله را به شینجی میکامی ربط دهند که پس از ساخت نسخه چهارم این سری، برای همیشه بار و بندیل خود را بست و از کپکام خارج شد که این دلیل اصلا بیراه نیست و به واقع در افت این سری نقش مهمی داشته است. پیشنهاد می کنم در ادامه مطلب نقد و بررسی Resident Evil 5 با ما همراه باشید تا به دلایل شکست نسبی و نکات مثبت و منفی پنجمین Resident Evil بپردازیم.
داستان و نحوه ی روایت آن بدون شک یکی از مهم ترین قسمت های اصلی یک بازی می باشد. قسمتی که اگر خوب کار شود و مملو از پیچش های داستانی حساس و از یاد نرفتنی باشد، بدون شک آن بازی میان طرفداران محوبیت زیادی پیدا خواهد کرد. سری عناوین «Resident Evil» از همان ابتدا روایت خوب و پرجنب و جوشی را به تصویر می کشیدند و روایتگر داستان های جذابی بوده اند. طبق روال پنجمین نسخه ی سری مذکور نیز از داستان سرایی خوبی بهره می برد و برخلاف قبل، نویسندگان این سری یکی از کشور های غرب آفریقا را مقصد اصلی پنجمین جهنم این سری را برگزیده اند. این دفعه وارد قاره ی آفریقا می شویم، زمانی که جهنم زامبی ها به دنیای سوزناک آفریقا کشیده شده بود. در واقع این قاره نیز قربانی حملات تروریستی و بیولوژیکی از سوی یک گروه مخرب شده است. پس از آن که لیان اس کندی، قهرمان نسخه ی چهارم گزارشاتی از شیوع ویروس مخربی در روستاهای کشور اسپانیا را دربافت کرده بود، اکنون نیز چندین مورد از دیوانگی و حملات مردم شهر در بعضی نقاط غرب قاره ی آفریقا گزارش داده شده است، اما این بار لیان حضور ندارد و قهرمان آشنای دیگری را در بازی داریم. همانند نسخه ی قبل بازی درباره ی زامبی های مضحک سری می باشد که گاهاً میان آن ها غول های بزرگی نیز دیده می شود و در دل این جهنم سوزناک زامبی ها قهرمانی سلاح به دست حاضر است یک تنه وارد این جهنم سوزناک شود. پس از سه نسخه غیبت، کریس ردفیلد، قهرمان محبوب سری، شخصی که در نخستین نسخه از این سری حضور پر رنگی داشت و محال است دنیای «Resident Evil» را بدون او تصور کنیم، در نسخه ی پنجم شخصیت اصلی می باشد. کریس پس از آخرین مأموریت خود، قدرتمند تر از قبل بازگشته و از همان ابتدای بازی مشخص می کند که هدف وی یافتن جیل و وسکر است. در طول بازی می فهمیم که دو شخص مذکور به گونه ای گمشده محسوب می شوند و حال کریس ردفلید به شواهدی که حاکی از حضور آن دو در نیجریه می باشد دست یافته است. البته باید گفت روایت بازی کش و قوس های مخصوص به خود را دارد که با تجربه ی بازی در طول زمان آن ها را درک می کنید.
جالب است بدانید در نسخه ی پنجم دیگر با آن کریس ردفیلد بی تجربه طرف نیستیم! بلکه با مأمور ویژه ای طرف هستیم که در کنار آن شخصیت های جدید زیادی نیز در بازی حضور می یابند که البته بازی هر به هر یک از آنان به خوبی می پردازد و گاهاً از میان دیالوگ ها می توان شخصیت های بازی را تا حدودی شناخت. گذشته از این مورد، اکثر جریانات بازی در قالب میان پرده ها به تصویر کشیده می شود و با اینکه در طول بازی تعداد این میان پرده ها زیاد است، اما کماکاً نحوه ی پرداختن به داستان بازی عمق زیادی ندارد و چندان مخاطب را با خود در گیر نمی کند. داستان خیلی کلیشه ای آغاز می شود و البته اندکی زیبا به پایان می رسد. شاید تنها نکته قوت داستان این نسخه، حضور شخصیت های معروف و محبوب سری است که از حق نگذریم انصافاً ماجراجویی زیبایی را نیز رقم می زنند، اما غیر از این موارد داستان بازی چیز خاصی برای گفتن ندارد. در کنار این ها سازندگان در این نسخه سعی داشته اند تا با قرار دادن یک دوست و همکار برای شخصیت اصلی اندکی حس و حال جدیدی به داستان بازی ببخشند، اما خب در این زمینه چندن موفق نبودند. به مانند دیگر نسخه های سری شخصیت های این نسخه نیز به معنای واقعی کلمه، پایه و اساس آن هستند و هر کدام از آن ها نمونه های مثال زدنی از جذابیت در خلق شخصیت در بازی می باشند. اما گذشته از این موارد، با آنکه مراحل اولیه بازی اندکی کلیشه ای روایت می شود، در اواخر، بازی حس حال خاصی به خود می گیرد و پر هیجان تر می شود. به عبارتی سازندگان سعی بر این داشتند که با ایجاد تغییراتی در نحوه روایت داستان، آن را متفاوت تر به تصویر بکشند که جالب است بدانید بازی در این زمینه موفق بوده است، اما به اصل و پبکره داستان بازی لطماتی نیز زده است.
قطعا در سری عناوین «Resident Evil» گیم پلی مهم ترین فاکتور است و نقش زیادی در موفقیت بازی دارد. پس از انقلاب «Resident Evil 4» در زمینه گیم پلی و خلق نوع جدیدی از شوتر سوم شخص و دوربین روی شانه زمان تیراندازی که سبب جلب رضایت منتقدان شد، سازندگان نیز باری دیگر برای ساخت گیم پلی نسخه پنجم تصمیم گرفتند از همان فرمول استاد میکامی استفاده کنند. «Resident Evil 5» در زمینه ی گیم پلی انصافاً توانست بار دیگر توجه منتقدان را به خود جلب کند، اما آنچه که بازی را نسبت به نسخه قبلی خود در سطح پایین تری قرار می داد، نبود مکانیزم ترس و تلاش برای بقا در بازی بود. در نسخه چهارم مخاطب حس می کرد که هر لحظه ممکن است با جمله ی “شما باختید” روبرو شود و با ترس و لرز پیش می رفت که این مورد یکی از زیبا ترین المان های آن نسخه بود. اما در نسخه پنجم ابن موضوع از تعادل خارج شده است و به قدری مهمات در دسترس است که بعید می دانم لحظه ای بدون مهمات در بازی پرسه بزنید. البته دشمنان بازی نسبت به قبل قدرتمندتر شده اند و حرکاتی که انجام می دهند اصلا قابل پیش بینی نیست و بسیار سریع به شما صدمه می زنند که این مورد به لطف هوش مصنوعی بازی امکان پذیر شده است. در بازی باید دل به دریا زده و دست به کشتار زامبی ها بزنید و هر لحظه درگیر اگشن بسیار زیاد بازی باشید. «Resident Evil 5» در محیط های مختلفی روایت می شود که نسبتاً بزرگ هستند و در هر گوشه از آن می توان به مهمات زیادی دست یافت. به مانند نسخه چهارم تنوع سلاح ها در ابتدای بازی بسیار کم است و با چرخش در محیط بازی، دقیقاً مکان هایی که نقشه ی بازی علامت زده است، می توان به صندوق هایی رسید که سلاح های قدرتمندی در آن ها وجود دارد. البته تعداد این سلاح ها محدود است. همچنین به مانند نسخه های قبل می توان با جمع آوری مقدار معینی سکه، سلاح های موجود در بازی را ارتقاء داد که نقش مؤثری در آسان تر شدن بازی دارند. این را هم اضافه کنیم که با چندین بار به اتمام رساندن بازی، سلاح های جدیدی به شما تعلق خواهد گرفت و در کنار آن ها می توان به نسخه با مهمات نا محدود برخی سلاح های بازی دست یافت. برای بار نخست کنترل کریس را بر عهده دارید و تا آخر بازی نیز همین روند ادامه خواهد داشت، پس از یک بار به پایان رساندن آن، می توان بازی را با «Sheva Alomar»، همراه و همکار کریس، آغاز کرد. این قسمت چندان جالب از آب در نیامده است و جذابیت خاصی ندارد. همچین باید اضافه کرد که اگر می خواهید تجربه ی زیبایی از این بازی داشته باشید، بهتر است کار خود را از درجات بسیار سخت آغاز کنید. اما موضوع اصلی آن است که «Resident Evil 5» به جای آن که یک عنوان «وحشت و بقا» باشد، بیشتر به یک اکشن ادونچر محض تبدیل شده است و هر چقدر هم درجه سختی بازی بالا باشد، تأثیر خیلی چشمگیری بر بهتر شدن گیم پلی و تبدیل شدن آن به یک وحشت بقا آن ندارد. تلفیق دو سبک اکشن و وحشت و بقا، فرمول موفقیت این سری بود، اما این دفعه مسئله فرق می کند. «Resident Evil 5» دقیقاً همان صحنه جنگ است که گاهاً شبیه «Call Of Duty» می شود. منتها با این تفاوت که با زامبی ها طرف هستیم. این موضوع در آن زمان نه تنها به مذاق منتقدان خوش نیامد و سبب بازخورد های منفی از سوی آنان شد، بلکه کاهش سود آوری شرکت ناشر را نیز به همراه آورد. البته از حق نگذریم که گیم پلی «Resident Evil 5» در زمینه اکشنی که ارائه می دهد انصافاً خوش ساخت است و به مانند نسخه قبلی لذت های خود را دارد.
همانطور که پیش تر نیز بیان کردیم، گیم پلی بازی به طرز غیر قابل انکاری به نسخه قبلی خود شباهت دارد و این مسئله چندان نیز بَد نیست زیرا که گیم پلی نسخه قبلی یه واقع تکمیل و همه چیز تمام بود اما با این تفاوت که نسخه چهارم با زیبایی تعادل بین اکشن و وحشت بقا را برقرار کرده بود. تغییراتی در این بازی انجام شده اند که از مهم ترین آن تغییرات می توان به تغییر جلوه های متفاوت محیط و دشمنان اشاره کرد. همچنین در بازی اصلا شاهد شخصی سازی بسیار پیشرفته نیستیم. در حقیقت، تنها هدف شما در بازی زنده ماندن است که چندان نیز کار دشواری نیست و وقتی مثلا با تلاش برای زنده ماندن در نسخه سوم آن را مقایسه می کنیم مثل یک شوخی به نظر می رسد. شما باید از دشمنان بازی بگذرید و مراقب تله های اعصاب خورد کن بازی نیز باشید. گاهی اوقات در مکانی که حتی فکرش را هم نمی کنید تله ای وجود دارد که به معنای واقعی کلمه شما را غافلگیر می کند. همچنین می توانید از تله ها بر عیله دشمنان استفاده کنید و در صورت امکان اصلا پا به فرار گذاشته و بیخیال کشتن آن ها شوید. چه تصمیم به صرفه جویی در مصرف مهمات بگیرید و چه نه، کم تر پیش می آید که بدون مهمات در محیط بازی پرسه بزنید، پس در این زمینه جای هیچ نگرانی نیست. اکشن بازی نسبت به قبل زیاد تر شده است و این برای طرفداران بازی بسیار بد است چراکه تجربه گیم پلی «Resident Evil 5» انصافاً مخاطب منتظر رزیدنت اویل را نا امید می کند و به واقع اگر این بازی نام دیگری داشت یکی از برترین بازی های سال بود اما این قرار بوده است تا رزیدنت اویل باشد. انگار نه انگار که «Resident Evil 5» نام سبک «وحشت و بقا» را یدک می کشد! در کنار این مسئله معماهای زیبایی که در نسخه ی چهارم این سری وجود داشت در نسخه ی پنجم به مقدار بسیار کمی وجود دارد و اصلاً نیز نمی توان نام آن را معما گذاشت! می دانیم که در نسخه های گذشته بیشتر ترسی که به مخاطب القا می شد از طریق حملات ناگهانی، شوک ها و استرس ناشی از نداشتن مهمات کافی برای پیش بردن بازی بود که تمامی مواردی که ذکر کردیم در این نسخه وجود ندارند. در آخر نیز باید گفت هوش مصنوعی بازی نسبت به نسخه های قبلی پیشرفت زیادی داشته است و حال دشمنان در بازی به هر صدایی حساس هستند و هر کجا باشید سریعاً متوجه حضور شما می شوند. در کل گیم پلی «Resident Evil 5» تجربه ای از سبک وحشت و بقا» نیست! بلکه یک اکشن ادونچر و یک شوتر سوم شخص محض است!
گرافیک بازی نیز در مقایسه با عناوینی که در سال ۲۰۰۹ انتشار یافتند در حد قابل قبولی قرار دارد و مشکل خاصی در آن دیده نمی شود. هر چند تعدادی مشکلات فنی نظیر دیر بارگذاری شدن بافت های دور دست و دیگر باگ های گرافیکی در آن مشاهده می شود که حتماً باید آپدیت های ارائه شده را نصب نمایید تا بر طرف شوند. انجین گرافیکی استفاده شده در بازی، «امتی فریمورک» (MT Framework) نام دارد که کارکنان شرکت ««کپکام» (Capcom) آن را ارتقاء داده و توانسته اند یک موتور گرافیکیِ متوسط را پیشرفته تر کنند. (از این انجین پیش تر در ساخت «Devil May Cry 4» نیز استفاده شده بود) از نکات منفی گرافیک بازی که بگذریم، باید گفت که یکی از نکات مثبت «Resident Evil 5» در این بخش، میتوان به طراحی قابل قبول محیط، نورپردازی های عالی و مثال زدنی اشاره کرد. در واقع طراحی بسیاری از محیط ها چشم نواز است و می توان بخش طراحی محیط این بازی را عالی در نظر گرفت. سایه زنی ها نیز بسیار خوب کار شده اند و مشکل خاصی ندارند. در حقیقت باید گفت طراحی زیبا و بدون مشکل بازی یکی از بزرگ ترین نکات مثبت این بخش می باشد. در کل هر چه که در بازی وجود دارد و با کیفیتی که از لحاظ بصری شاهد هستیم، مشخص است که نتیجه تلاش بسیار زیاد طراحان بازی می باشد که سعی کرده اند نقصی در کارشان دیده نشود که خوشبختانه همینطور شده است و در بخش گرافیک مشکل خیلی حادی وجود ندارد. صداگذاری و موسیقی بازی نیز در حد قابل قبولی قرار دارد و ریتم آن کاملا متناسب با گیم پلی بازی می باشد، هر چند نباید از «Resident Evil 5» توقع یک موسیقی فراموش نشدنی را داشته باشید، اما به هر حال صداگذاری آن به هنگام مبارزه با دشمنان بازی، هیجان آن را دو چندان می کند. همانطور که می دانیم صداگذاری بازی، نبردها را بهتر جلوه میدهد و همچنین شنیدن صدای آشنای شخصیت ها و دیالوگ های آنها به دلیل کیفیت عالی صداگذاری، بدون شک برای بازی بازان بسیار دلچسب می باشد. اما بهتر است بدانید که به هنگام مبارزه با دشمنان هیچ موسیقی پخش نخواهد شد و تنها صدای دشمنان بازی به گوش می رسد. همچنین جای دارد ذکر کنیم در زمینه صداگذاری بازی پیشرفت هایی موفق نسبت به نسخه های قبلی داشته است.
«Resident Evil 5» با اینکه از ریشه های اصلی سری دور شده بود، اما جذابیت خاصی نیز داشت. نبود حس ترس آن هم در یک عنوان رزیدنت اویل بازی را ناقص کرده و بازی تبدیل به یک اکشن محض شده بود. در «Resident Evil 5» ایده های جالب فراوانی وجود داشت که متاسفانه خوب پیاده سازی نشده بودند وگرنه بازی پتانسل بسیار بالایی برای خلق شدن یک رزیدنت اویل افسانه ای داشت. مشخص بود که تیم سازنده ایده های خوبی برای این نسخه داشتند که خوب به ثمر ننشسته اند اما این موضوع را نیز نمی توان کتمان کرد که به هر حال پنجمین نسخه این سری، هیجان خاص خود را دارد و یک بار تجربه آن لذت منحصر به فردی را برای بازی بازانو مخصوصا اکشن دوستان رقم می زند. مشخص است که «Resident Evil 5» بیشترین ضربه خود را از بخش گیم پلی و حذف تقریبا کامل المان های وحشت بقا می خورد. در نهایت اگر تصمیم داشتید در طی روزهای پیش رو نگاهی به گذشته بیندازید و اندکی هوس کردید بازی های گذشته را برای بار دیگر تجربه کنید، پیشنها ما به شما می تواند «Resident Evil 5» باشد مخصوصا با توجه به این که نسخه نسل هشتمی بازی نیز منتشر شده است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
هوش مصنوعی رو یادتون رفت
والا تا جایی که بنده از کودکی این فرانچایز رو بازی کردم و ۱۱ نسخشو تموم کردم تابحال حتی از خود capcom و shinji mikami نشنیدم که ایول رو یک ادونچر خطاب کنن حالا من واقعا برام جای تعجب داره شما منتقد حرفه ایه عزیز چطور ایول رو که سبکش اکشن و ژانرش وحشت و بقاست ادونچر خطاب کردین!!!
یعنی سازنده ی این فرانچایز هم چنین جسارتی به خرج نمیده و ندادع که سبک بازیشو عوض کنه
به به چه نقد دلچسبی بود آدم حوس میکنه بازیش کنه اما خوب اینطور که از نقد فهمیدم باید انتظار ترس رو نداشت ولی حتی بعنوان یک اکشن هم بازی عالی هست من حتی رزیدنت ۴ رو هم نرفتم هیچ نسخه ای رو متاسفنه ولی با این نقد خیلی هایپ شدم
دوستان بنده درباره دین و خدا و… تحقیق کردم و چون تبلیغات آتءیست ها زیاد شده با مطالعاتی که داشتم با دلیل عقلی باهاشون بحث میکنم و شکستشون میدم اگر کسی درباره خدا یا هرچیز دیگه ای براش شکی پیش اومده من درخدمت عزیزان گیمفا هستم با این آیدی در تلگرام @ahmadreza963
منفی چرا میدی؟شما اگر راست میگی بیا بحث کن با دلیل عقلی تا ببینیم حق با کیه
یادش بخیر…یادمه اینو میشستم توی اتاقم شبا که تاریک بود بازی میکردم که حس ترسش بیشتر شه…کریس کجایی داداچ
خداییش چرا این بنده خدا ۳تا منفی خورده
شاد تو این سایت زیاده
داداش بلاخره هر کسی یه سلیقه ای داره شاید یارو با اتمسفر بازی کردنه من حال نمی کنه ولی خداییش امتحان کنین ترس بازی بیشتر به دل میشینه تو تاریکی خخخخخخخخخخ
یادش بخیر چه قدر خاطره داشتم با این بازی
RE5 بازی خوبی بود
ولی هیچی Re4 نمیشه
دوستان من به شخصه از RE7 خوشم نمیومد مارگارت و که کشتم بازی و پاک کردم :no:
والا re Survivor بهتر از این بود هم فضا های مختلفی داشت هم اول شخص.
داداش اسپویل چرا میکنی خب اول بنویس خطر اسپویل 😐
denim
مشکل شما همین بوده که در اون قسمت بازی رو پاک کردید، اگه ادامه میداد هم آخرش خیلی جالب و هیجان انگیز (ترسناک تر به نوعی) هست و هم تنوع مکان رو میدید و هم اینکه در قسمتی از بازی اکشن بالا میره! که خیلی جالبه (یعنی سازندگان تلاش خودشون رو کردن که بازی یکنواخت نباشه)
Farhad-ps4
قبلش بگم خطر اسپویل شدید دوستانی که نمیخوان براشون ۱ ذره هم لو بره نخونن!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بازی از وقتی که جک رو میکشی به شدت افت میکنه و دیگه ترسناک نیست !
و به شخصه به نظرم دموی ساعات آغازین قشنگ تر بود !
وقتی پیش مارگارت میری و شعله پخش کن رو که میگری عملا دیگه از چیزی نمیترسی و این NPC ها هستن که باید از تو بترسن به شخصه دلم خیلی برا مارگارت سوخت :laugh:
لوکاس هم فقط اون قسمتی که VHS تولد رو پیدا میکنی خوب ظاهر میشه و بعدش باز تکرار مکرراته!
اواخر بازی هم که دیگه باس های چند صد متری بودن و دیگه عملا ترسی نداشت
خود منهم به شخصه میخواستم پاک کنم اما تنها نکته ای که منو منصرف کرد داستان جالب بازی بود
( گرچه آخراش به خصوص تیکه های مربوط به اویلین زیاد به دلم نچسبید و به شخصه ترجیه میدادم داستان کامل مستقل باشه !) اما بهترین راه برای وصل کردن داستان این سری با سری های قبلی همین داستان بود و به شکل عالی پیاده سازی شده بود !
اگه هم یک روز بخوام DLC هارو بخرم فقط به خاطر اینه که ببینم کریس چرا اینجا بود و دقایق بیشتریو با جک و لوکاس سپری کنم 😀
خلاصه به دسوتمون حق میدم گرچه پیشهادم اینه به خاطر داستانش یه بار بازیو تا ته برید !
Hold the Door
امکان اسپویل :
انصافن آخر بازی که برمیگردیم دوباره به اون کلبه، و اتان به توهم دچار میشه، ترس و وحشت ناگهانی ایجاد میشه، حالا درسته از نوع توهمه با مدل ترس از جک و… اوایل بازی متفاوته ولی باز خیلی جالبه
دلیل اصلی دیگه هم اینه که اکشن طرفدار زیادی داره و کپکام قسمت هایی رو اکشن کرده بخاطر جلب رضایت همه ی طرفدارها بود
من که مشکلی با قسمت اکشن بیشتر و ترس کمتر نداشتم
۷٫۵ 😐 خیلی کم دادید . ۸٫۵ حقش بود
یکی از بهترین تجربه های گیمینگم همین نسخه ای ۵ رزیدنت اویل بود
نسخه ای که پرفروش ترین بازی در این فرانچایز محسوب میشه
نمره ای که داده شد خیلی پایینه
حداقل بالای ۸ میتونست منصفانه تر باشه
یادمه اون زمان که اومده بود،مراحل اولش خیلی برام ترسناک بود،ولی همین که دو تا شخصیت همزمان باهم بودن،نصف ترس بازی از بین رفته بود…
اون زمان زامبی ها هنوزم اوباهت داشتن و تا این حد خز نشده بودند :-/
خاطراتم زنده شد
به عنوان یک بازی اکشن و co-op جالب بود ! ولی به عنوان یک بازی تو سبک ترس نه…این نسخه رو میشه گفت یک اتمسفری داشت ! ولی نسخه ی ۶ که کلا تعطیل کرد همه چیز رو..
با احترام برای نویسنده گرامی ولی اصلا با نمرتون موافق نیستم. من این بازی رو دو نفره با برادرم انجام دادم. درسته که عنصر ترس خیلی کم بود، ولی با کمبود تیرها و جون و زیاد بودن و قوی بودن دشمن ها عنصر بقا واقعا قوی بود و خیلی هیجان به بازیباز تزریق میکرد. در همه زمینه ها بازی فوق العاده عالی و بی نظیر بود، فقط ترسناک نبود. کمترین نمره قابل تصور برای این بازی ۸٫۵ هست به نظر بنده
دوست گرامی نظر شما محترم… هر شخصی نطری داره
منتها شما گفتین بازی تو همه ی زمینه ها قوق العاده عمل کرده و این برای بنده جای تعجب داره…
تو زمان خودش تنها نکته عالی بازی گرافیکش بود… بقیه موارد متوسط و ضعیف…
داستان کاملا ابکی و قابله پیشبینی…
گیمپلی پر از مشکل… من نمیدونم چرا سازنده تو بازی همچین کاور گیری مسخزه ای گذاشته بود…
در کل عنوان متوسطی بود…. البته بازی پتانسیل زیادی داشت… منتها همش اجرا نشد
ممنون بابت نقد.به نظرم نباید نسخه پنجم و ششم رزیدنت اویل رو به خاطر ترسناک نبودن کوبوند.کاری که خیلی از گیمر ها و منتقد ها انجام دادن ولی در حقیقت حق این دوتا بازی بیشتر از ایناست و هردوشون در سبک اکشن ادونچر شاهکار بودن.من که هرکدوم رو پنج شش بار تموم کردم و جزو بهترین تجربه های زندگیم بودن
نسخه ی ۶ رو طبیعیه همه کوبوندن چون واقعا چرت بود ولی کسی رو ندیدم نسخه ی ۵ رو بکوبونه شاید یه مقدار به ترسناک نبودنش ایراد بگیرن ولی کسی رو ندیدم بکوبونه غیر از منتقد گیمفا 😐 😉
اصلا نسخه ی ۵ با ۶ قابل قیاس نیست چه از لحاظ متا چه از نظر گرافیکی که زمان خودش داشت و چه گیم پلی و باس ها…نسخه ی ۶ یه شوخی بی مزه بود :sick:
خداییش هم ۵ هم ۶ قشنگ بودن
تنها دلیلی که منتقدا نمره کم کردن ترسناک نبودنش بود و از اون حالت بقا خارج شده بود.
درسته که بازی تر سناک نیست ولی این دلیل نمیشه که بگیم بازی شکست خورده چون از نظر خیلی ها این یه بازی خوش ساخت و با گرافیک عالی و داستان خوب که در زمان خودش یعنی هشت سال پیش که بازی عرضه شد جزئ بهترینها بود .
اگه بازی شکست خورده پس چرا میانگین امتیازاتش زیر ۹۰ نیومد
داداش میانگین امتیازات بازی که بیشترین نقد تو xbox 360 داشته شده شده ۸۳ با ۹۱ نقد از سایت های معتبر .متاکریتیک :yes:
ممنون بات نقد :yes: :yes:
۴ بار تو همه سختی هاش تمومش کردم با ps3 یک بار هم با pc تموم کردم بازیش از نظر من عالی و دلهره اوره اما زیاد ترس نداره dlc هاش عالی و ترسناکن و تم ترسناک تری نسبت به خود بازی دارن
ممنون بابت نقد و بررسی…فقط نمره رو کم دادین…اگه نسخه ی ۵ نمره ی ۷٫۵ بگیره پس نسخه ی ۶ باید ۳ یا ۴ بگیره و رزیدنت ۷ هم باید ۶ بگیره چون همه میدونن رزیدنت ۵ شباهت های زیادی به رزیدنت ۴ داشت فقط یه مقدار چاشنی ترس بیشتر میخواست که اونم توی dlc ها بهش اضافه شد و واقعا dlc هاش چیزی از اویل ۴ کم نداشت…همین الان اگه یه بازی مثل اویل ۵ ساخته بشه با اون کیفیت و باس ها از منتقدا نمره ی بالای ۹۰ میگیره ولی اون زمان با اویل ۴ مقایسه شد و به حقش نرسید.
رزیدنت اویل۷ باید۶ بگیره؟؟؟؟؟اگه اینجوری باشه رزیدنت اویل یکم باید۶٫۵ بگیره چون رزیدنت۷ شبیه به رزیدنت یکه
نوب خان 😀 (شوخی)
من دارم در قیاس نمره ی منتقد که به رزیدنت ۵ داده ۷٫۵ میگم باید به رزیدنت اویل ۷ بده ۶ وگرنه رزیدنت ۷ بازی خوبی بود و حداقل ۸ نمرشه
رزیدنت اویل۷ به این دلیل نمرش شد۹٫۳ چون هم پتانسیل بالایی برای رزیدنت بودن داشت و ازش استفاده کرد و دلیل دوم اینه که به ریشه هاش برگشت بعد مدت ها
فک کنم اینجا با من پدرکشتگی دارن دروغ میگم رزیدنت اویل۷ یکی از بهترین رزدنتاس؟حتما رزیدنت۶ چرت و پرت خوبه
ببینید گاهی اوقات جو و خواسته ی گیمرها متفاوته، مثلن الآن همه از اینکه cod در آینده و تخیلی باشه متنفر شدن که اومد برگشت به گذشته ولی یه زمان از یکنواختی زمان گذشته خسته بودن که mw1 رو ساختن، در مورد RE هم همین هست، بعد از اینکه نسخه ی چهارم به اون مؤفقیت فوق العاده رسید تمایل بیشتر گیمر ها (مخصوصن گیمر های جدید) رفت سمت اکشن بیشتر ، خب سازندگان هم وقتی همچین چیزی می بینن نمیان ریسک کنن و به گذشته برگردن بخاطر همین به دنبال ادامه ی فرمول نسخه ی قبل بودن
اما یک نکته گفتنش خیلی مهمه، در صحبتی که با بعضی دوستان داشتم، فهمیدم که در RE 5 قرار نبود همراه داشته باشیم ! بلکه بعد از اعتراضات واقعن بی مورد و مسخره که این بازی نژاد پرستی هست و سیاه پوست ها وحشی ساخته شدن و شخصیت سفید داره سیاه ها رو می کشه! کپکام مجبور میشه برای جلب رضایت یک شخصیت سیاه پوست به عنوان همکار و همراه در کنار کریس قرار بده! خب این مسئله بسیار مهمی هست در روند بازی و کاهش ترس! و حتی روی داستان هم تأثیر میگذاره و می تونه از کیفیتش کم کنه!
گاهی اوقات فکر می کنم که اگه اون اعتراضات بی مورد و مسخره نسبت به کپکام نبود ، و اجازه میدادن کار خودشون رو بکنن هم عنصر ترس می تونست بیشتر بشه دربازی و هم اینکه شاید داستان زیباتری داشتیم
اگرچه داستان خوب و مهم و تکمیل کننده ست اما من خودم یکسری انتقادات دارم بهش و اون هم نقش جیل در بازی هست بنظرم میشد که حضور و نقش جیل خیلی طبیعتی تر ساخته بشه که باز هم میگم شاید به همون تغییری که مجبور میشن بدن برگرده
البته شکی نیست که اگر میکامی از کپکام نمیرفت می تونست بازی بهتر بشه
(اگر می خواهید تجربه ی زیبایی از این بازی داشته باشید، بهتر است کار خود را از درجات بسیار سخت آغاز کنید.)
این رو موافق نیستم ، به عنوان یک فن RE همیشه پیشنهاد میکنم که برای بار اول RE رو در درجه ی آسون برید! حتی نسخه های ۵,۶
یادش بخیر ولی ۴ یه چیز بود
RE4 بهترین تو سری بود که انقلابی در صنعت گیم ایجاد کرد ولی بعد اون نمیدونم چرا هی انگار از ریشه های اصلی خودش فاصله گرفت نه اینکه بازی بدی باشه ولی دیگه مثل سری های قبلیش شاهکار نیست
جوابش سادش خالق بازی کپکام ترک و در واقع ترد کرد .شینجی میکامی پدر سبک وحشت و بقا معروف به پدر رزیدنت اویل :yes:
تنها نسخه از سری رزیدنت اویل که تا اخرش رفتم و تمومش کردم.
واقعا هم خیلی ترسناک بود.
همان طور که نسخه یک بازی که شینجی میکامی ساختتش خیلی خوب و ترسناک بود با ساخت نسخه ۴ این بازی نابود کرد و فقط نسخه های ۵ و ۶ راه نسخه ۴ رو ادامه دادند.
رو چ حسابی با ساخت ۴این بازی نابود شود.
عجب نابودی بزرگی که باعث شد بازی سال بشه و متاش ۹۵ شه ?:-)
با اینکه خیلی در سطح اویل نبود اما۷٫۵ کمشه
یادش بخیر
من این بازی رو با برادر و پسر خالم با لب تاب و پی سی دو نفره میزدیم
چه حالی میداد
من همش شیوا رو انتخاب میکردم 😉
من که بعد نسخه ۴ نسخه های دیگشو بوسیدم گذاشتم توی آشغالدونی چون هیچکدومشون شباهتی به شاهکار ۳ نداشتن
ولی الان بدم نمیاد از نسخه ۵ شروع به بازیش کنم
راستی یادم میاد نسخه ۵ دوبله شده بود کسی اگه لینک دانلود دوبلشو داره بزاره خیر ببینه :cowboy:
به به، چه به موقع… 😀
الان دارم RE6 رو بازی می کنم، بازی خوبیه!! 😛
بر خلاف حواشی که در موردش بود که بازی ضعیفه،
اما ضعیف نیست و حتی علی رقم ضعفاش ارزش بازی کردن رو داره
…..
RE5 بازی بدی نبود البته برای زمان خودش؛ اما توقع می رفت که بهتر باشه ولی آن چنان خوب نبود! 😐
……….
در کل سری RE بعد از ۴ یه افت محسوسی کرد که اون ضعف برای من بیشتر در زمینه لِوِل دیزاین خیلی رخ نمایی می کنه! 😯
ولی در کل راضیم :laugh:
یادش بخیر عجب بازیه بود و یادش بخیر شخصیت های دوست داشتنی
برخلاف بازی چرت ایول ۷
رزیدنت ایول تا شماره ۴ خیلی عالی بود …. رزیدنت اویل ۵ چنگی به دل نزد فقط یه بازی خوب بود…. رزیدنت اویل ۶ یه فاجعه اسفناک بود… رزیدنت اویل ۷ بازگشت به ریشه ها بود ایراداتی داشت ولی امیدوار کننده بود…
هیچوقت نتونستم با نسخه های شوتر ۵ و ۶ ارتباط برقرار کنم ………… بازی های ۱ ۲ ۳ ۴ کجا با معماهای جالبشون ، بازی ۵ ۶ شوتر این نسخه ها کجا …………. نسخه ۷ این بازی هم اونقدر موجوداتش تخیلی و غیر واقعیه که آدم به جای ترس از بازی خسته میشه ……….. هر چند رفت و آمد توی محیط های خانه خیلی جالب و دلهره آوره ولی اون موجودات مسخره واقعا گند زده به بازی نسخه ۷ ………..
اون زمان که بازی اومد به شدت همه مشکل داشتن با نسخه ی ۵ :)) من با این که نسخه های قبلی رو بازی کرده بودم ولی اویل۵ بهم به شدت چسبید! نمیدونم به خاطر بودن کاراکتر های مورد علاقه ی من(وسکر.کریس.جیل) توی این نسخه بود یا چیز دیگه ای ولی بازی رو خیلی دوست داشتم. زمانی که بازی میکردم واقعا حس خوبی بهم دست میداد شاید ترس نبود ولی برای من کاملا هیجان انگیز و استرس زا بود که لذتش رو دو چندان میکرد. کریس برگرد که دلتنگتیم!
نویسنده بازیرو با خاک یکسان کردی جانم
چندصد بار اشاره کردی مهمات بازی زیاده بازی ترس نداره بعد از نکات مثبتش سایه زنی ها خوب بود؟! جدا؟ اخه سایه زنی خوب یا بد باشه چه تاثیری داره من که تا حالا توی هیچ بازی بهش دقت نکرده بودم
ایول ۵ عالیه، قسمتای قبلی از نظر همگی ترسناک یا بقای بیشتر توش نقش داشت چون سبک زامبی تازه اومده بود برای همین ترسناک بود خودمم با تجربه ی ایول یک و دو کابوس میدیدم زامبی ها تو حیاطمون حمله کردن
ایول ۵ یه اکشن سوم شخص زامبی کشیه پرهیجان
این بازی رو ۶۰ بار با پسر داییم تموم کردیم اخرشم همه تیرامون نامحدود شد .حیف دیگه مث این بازی نیومد
آقا جرم من چیه اویل اکشن دوس دارم؟
نسخه ۵ و ۶ خیلی بهم حال داد
درسته از سبک اصلی دور بودن ولی بعنوان یه بازی اکشن زامبی محور بازی خوبی بودن
اما الان باید برم غاز بچرونم چون دیگه کپکام راه خودشو پیدا کرده .اویل اول شخص
بازیای زامبی محور اکشن دیگه خیلی چرتن. فک کنم باید با این سبک خداحافظی کنم
اویل ۱ و ۲ و ۳ توی یه سبک بودن که به نظرم بهترینش همین سه تا بوده
۴ و ۵ و ۶ هم تقریبأ شبیه هم بودن بیشتر شوتر بودن ( به قول برادرم فکرشو بکن زامبی کشاورزی کنه و بهت تیر اندازی هم کنه :laugh: )
۷ هم که کلأ سبکش عوض شده
بازی خوبیه ولی رزیدنت اویل خوبی نیست
یعنی اصلأ رزیدنت اویل نیست
رفیق تو RE4 همه ی زامبی ها(فکر نکنم زامبی کلمه مناسبی واسشون باشه) تحت فرمان Osmund Saddler بودن که اگه دقت کنی تومرحله ۲ یا ۳ بود که به لیان با سوزن یه انگل تزریق میشه و… بهتره قبل نظر دادن داستان بازی رو درست درک کنی.
پ.ن: الان ک دارم نظر میدم تمام خاطرات بازی اومد تو ذهنم ، خدایا جرا میکامی رفت 😥
:no:
به به … یکی از بهترین بازی های عمرم . بیش از هر بازی دیگه ای تموم کردم .نزدیک ۴۰ بار .درسته ترس نداشت ولی واقعا از هر لحاظ عالی بود.مرسی از آقای جعفر نیا.
عشق است آلبرت وسکر
تنها دلیل من برای انجام این بازی