گنجینه هایی که خاک می خورند… افسانه های بی ادامه | ۱۰ بازی فوق العاده که هیچ گاه نسخه دوم آن ها ساخته نشد

در دنیای بازی های رایانه ای معمولا این گونه است که سازندگان و کمپانی ها وقتی که یک عنوان موفق می سازند و ای پی جدید خلق می کنند که مورد توجه زیادی قرار می گیرد و بازخوردهای مثبتی را دریافت می کند، می توانیم مطمئن باشیم که آن بازی، دیگر یک فرنچایز و یک سری است و قطعا سازنده ها از پول  سود ساخت نسخه دوم و ادامه یک بازی موفق نمی گذرندکه البته غیر از این هم نمی تواند باشد و شاید خود ما نیز در جایگاه سازندگان و ناشران همین کار را می کنیم. وقتی می شود به طور مرتب و هر ساله یا چندساله میلیون ها دلار از نام هایی مثل Call of Duty و Assassin’s Creed و FiFa و PES و Far Cry و Forza و GTA و Resident Evil و صدها فرنچایز بزرگ دیگر، به جیب زد چرا از فرصت استفاده نکنند. درست است که این موضوع نهایتا و کم کم باعث سطحی شدن و افت وحشتناک یک فرنچایز می شود ولی به هر حال نام بزرگ می فروشد و شرکت ها نیز اول به فکر پول هستند تا هر چیز دیگری. به همین طریق در تاریخ بازی ای رایانه ای تا به امروز فرنچایزهای قدرتمند و بزرگ و شاهکاری خلق شده اند که چندین نسخه از انها را دیده ایم . حال برخی از انها قدرت و اعتبار خود را در تمام شماره ها حفظ کرده اند و علاوه بر فروش، به بازیبازان نیز فکر کرده اند مانند عناوین سولز و ویچر و … و برخی نیز در طول سالها افت فاحشی کرده اند و فقط می فروشند مانند Call of Duty.

این روند معمول در دنیای بازی هاست و اتفاقی است که برای فرنچایزها و بازی های بزرگ رخ می دهد اما در این مطلب ما به روند معمول کاری نداریم و در واقع به دنبال استثنائات هستیم. چه استثنائاتی؟ عناوینی که منتشر شده اند و بسیار هم موفق و خوش ساخت بوده اند و بازخوردهای مثبتی را دریافت کرده اند و همگان فکر می کرده اند که آن بازی آغاز یک فرنچایز بزرگ و موفق خواهد بود و نسخه های بعدی از ان در راه خواهند بود، اما در طول سال ها به طرز عجیبی چنین اتفاقی نیافتاده است و همان یک بازی بدون انتشار نسخه دیگری از ان، باقی مانده است و حتی به فراموشی سپرده شده است و شرکت ها انها را از یاد برده اند. عناوینی که هر کدام برای خود نام بزرگی دارند ولی هیچ ادامه یا دنباله ای نداشته اند.

در این مطلب قصد داریم تا به ۱۰ مورد از بازی های بزرگی که بر خلاف انتظارات هیچ گاه برای ان ها ادامه ای ساخته نشده است و چندین سال از انتشار آنها گذشته است اشاره کنیم و شما را با انها اشنا کنیم، هر چند که اغلب این نام ها بسیار بزرگ هستند و همگان با آنها اشنایی دارند. در ابتدای این مطلب ذکر چند نکته لازم است که از شما عزیزان درخواست دارم قبل از خواندن این مطلب، به این موارد توجه نمایید. قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کرده ام تعداد بسیار زیاد دیگری بازی های زیبا و قدرتمند در دنیا و در طول تاریخ وجود داشته اند که هیچ گاه نسخه جدیدی از انها ساخته نشده و می توانستند در این مطلب حاضر باشند اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، عناوینی را که از نظر خود مهم تر بوده اند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، ۱۰ بازی زیبا که هیچ گاه نسخه جدید نداشته اند، از نظر بنده است، نه ۱۰ بازی زیبا که هیچ گاه نسخه جدید نداشته اند از نظر کاربران عزیزمان، یا ثبت شده و رتبه بندی شده در دنیا! زیرا که اساس چنین مقالاتی این گونه است و  سلیقه شخصی نیز بسیار اهمیت دارد. رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن ان وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی یک بازی بسیار سطح پایین و ضعیف را بیاورد و در صدر لیست قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است اما به هر حال سلیقه شخصی نیز در چنین مقالاتی بسیار اهمیت دارد. پس در نظر داشته باشید که عنوانی که مثلا من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که ان بازی حتما ششمین بازی بزرگ بدون دنباله و ادامه در دنیاست، بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکته بعدی این که تمامی عناوین این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان بازی از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه بازی فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی از بازی های مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. قطعا وقتی شما فلان بازی از لیست من را بازی نکرده اید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. همچنین لازم به ذکر است که در این مطلب بازی های جدید و فوق العاده مانند بلادبورن که همین یکی دو سال منتشر شده و هنوز ادامه برای ان ها ساخته و معرفی نشده است را لحاظ نکرده ایم زیرا که احتمال ساخت ادامه برای انها بسیار زیاد است و زمان زیادی از انتشار انها نگذشته است. در نهایت بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “۱۰ بازی فوق العاده که هیچ گاه نسخه دوم آن ها ساخته نشد” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.

۱۰ – World of Goo

World of Goo

سازنده: ۲D Boy

ناشر: Nintendo, 2D Boy, Akella, Brighter Minds Media, Mastertronic Group

ژانر: Puzzle video game

پلتفرم مقصد: Android, Microsoft Windows, Wii, iOS, Linux, Nintendo Switch, Macintosh operating systems, BlackBerry

تاریخ انتشار: ۱۲ اکتبر ۲۰۰۸

امتیاز متا: ۹۶/۱۰۰

بر روی گوشی های همراه در سال های اخیر بازی های بزرگ و قدرتمندی منتشر شده اند که هم در زمینه بازخوردها و نقدها و امتیازات موفق عمل کرده اند و هم سازندگان خود را که شاید گاها تنها چند نفر بوده اند تبدیل به یک شرکت بزرگ و پولدار کرده اند. معمولا نیز سازندگان این عناوین بعد از موفقیت شروع به ساخت دیگر نسخه ها از آن بازی می کنند تا موفقیت و پولسازی ان را ادامه دهند. مثال بارز این نوع عناوین، سری پرندگان خشمگین یا انگری بردز خودمان است که پس از موفقیت بی نظیر نسخه اول، سازندگان شروع به ساخت انواع بازی های مختلف بر اساس انگری بردز کردند و از جنگ ستارگان گرفته تا نسخه های مختلف این بازی را عرضه نمودند و خود را تبدیل به یک استودیوی بزرگ و ثروتمند کردند. بله، ابن روشی است که قاعدتا باید اتفاق بیافتد ولی می دانید که این مطلب برای مورادی که قاعدتا باید اتفاق بیافتد نیست! بلکه برای مواردی است که قاعدتا بایستی اتفاق می افتادند ولی نیافتادند! در مورد عنوانی که بی نهایت موفق بود و یک شاهکار که ابتدا برای پلتفرم های Microsoft Windows و Wii و سپس برای گوشی های هوشمند عرضه شد و فوق العاده نیز عمل کرد ولی هیچ گاه دنباله ای نداشت. شاهکاری به نام World of Goo که ۹ سال از عرضه ان می گذرد و هیچ وقت خبری از بازی دوم نشده است.

یک بازی بسیارر زیبا، چالش برانگیز و لذتبخش

World of Goo یک عنوان پازل است که توسط استودیو مستقل ۲D Boy ساخته و منتشر گردید. انتشار اولیه بازی در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۰۸ و بر اساس پلتفرم های Microsoft Windows و Wii بود. در ادامه نیز این عنوان برای انواع سیستم های عامل و موبایل از قبیل Mac OS X و Linux و آندروید و بلک بری منتشر گردید و حتی قرار است تا در تارذیخ ۳ مارچ ۲۰۱۷ با عرضه کنسول نینتندو سوئیچ برای این پلتفرم جذاب نیز منتشر گردد. این عنوان فوق العاده از زمان انتشار پشت سر هم موفقیت ها را درو کرد و نقدهای بی نظیر و عالی یکی یکی برای بازی منتشر گردیدند تا یک متای باورنکردنی و فراتر از رویایی را برای بازی رقم بزنند، یعنی امتیاز متای ۹۶/۱۰۰٫ می دانید یعنی چه؟ یعنی امتیاز متای بایوشاک! دیگر همین تشبیه برای بیان موفقیت این بازی کافیست و نیاز به توضیحی بیشتر نیست! بازی تا به امروز برنده جوایز بسیار زیادی در زمنیه بازی های مستقل و .. شده است و تمام این موراد دست به دست هم دادند تا مطمئن باشیم نامی از نسخه دوم این بازی خواهیم شنید اما خیر! چنین اتفاقی نیافتاد و بعد از ۹ سال هنوز هم قرار است همان بازی اول برای نینتندو سوئیچ عرضه شود نه نسخه ای جدید. هر چند که امیدواریم در اینده سرانجام نامی از نسخه دوم این عنوان پازل بی نظیر بشنویم و شاهد World of Goo جدید باشیم.

۹ – Enslaved: Odyssey to the West

Enslaved: Odyssey to the West

سازنده: Ninja Theory

ناشر: Namco Bandai

ژانر:  Action-adventure game, Platform game

پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360

تاریخ انتشار: ۵ اکتبر ۲۰۱۰

امتیاز متا: ۸۲/۱۰۰

گاهی وقت‎ها افراد برای خود و دردفترچه یادداشت ذهنی از تاریخچه گیمریشان، یک سری بازی هایی را در ذهن دارند که شاید آن‎چنان بزرگ و مشهور هم نباشند ولی در قلبشان جای گرفته است و تا همیشه به یاد آن‎ها هستند و به این بازی‎ها فکر می‎کنند. این بازی‎های نه چندان مشهور ولی خاطره‎انگیز بسته به سلیقه افراد متفاوت هستند و هر بازیبازی قطعا یکی دو بازی را به این شکل در ذهن و قلب خود سراغ دارد و عمیقا و در حد یک بازی شاهکار به آنها عشق می‎ ورزد و همواره دلش برای آنها تنگ می ‎شود و دوست دارد که دوباره پس از چند وقت به آن ‎ها بازگردد و دوباره این عناوین را تجربه کند و یا خبر اعلام ساخت نسخه جدیدی از انها را بشنود. بدون شک برای من و شاید بسیاری بازیبازان دیگر یکی از این عناوین Enslaved odyssey to the West باشد که همواره به یاد ان هستیم و واقعا منتظر بوده و هستیم تا شاید که عنوانی جدید از آن منتشر شود. Enslaved یک تجربه اکشن ماجرایی ۸-۱۰ ساعته است که از لحظه اول تا انتها فوق‌العاده سرگرم کننده است و لحظه‌ای نیز شما را ناامید نمی‌کند. در واقع این عنوان از آن دست بازی‌هایی است که سازندگان آن کاملا معنای احترام به مخاطب را درک کرده‌ و سعی کرده‌اند تا در تک‌تک بخش‌های بازی حداکثر تلاش خود را به کار گیرند و برای بازیبازان سنگ تمام بگذارند. این تلاش‌ها نیز جواب داده و منجر به انتشار یکی از برترین عناوین سال ۲۰۱۰ شده است.

کاش باز هم مانکی و تریش را ببینیم…

Enslaved odyssey to the West در زمان انتشار خود از نظر برخی سایت‌ها حتی کاندید قرار گرفتن در بین برترین عناوین سال نیز بود و این برای چنین عنوان بی‌ادعایی یک موفقیت بسیار بزرگ محسوب می‌شد و ارزش آن را بیش از پیش مشخص می‌کرد. این روزهاکمتر عنوانی است که مثل Enslaved به قدری داستان را زیبا روایت کند و به قدری شخصیت‌پردازی عمیق و عالی داشته باشد که نتوانید از آن دل بکنید و عاشق شخصیت‌های آن شوید و برای همیشه آن‌ها را خاطر خود بسپارید. روایت جذاب داستان، شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی، دنیایی خیره‌کننده و چشم‌نواز به همراه گیم‌پلی و مبارزات هیجان‌انگیز و سرگرم کننده سبب خلق عنوانی شده‌اند که بی‌شک حیف است دیگر هیچ گاه نامی از این فرنچایز نشنویم و شاهد ساخت نسخه های بعدی آن نباشیم. تا امروز که ۷ سال از انتشار بازی می گذرد هنوز خبری از ساخت نسخه ای دیگر از این فرنچایز مطرح نیست ولی بی شک اگر این موضوع اتفاق بیافتد بازیبازان زیادی در دنیا خوشحال خواهند شد زیرا که Enslaved: Odyssey to the West یکی از عناوین ارزشمندی است که کاملا استحقاق ساخت یک نسخه جدید را داراست ولی تاکنون فراموش شده است.

۸ – Grim Fandango

Grim Fandango

سازنده: LucasArts, Double Fine Productions

ناشر: LucasArts, Double Fine Productions

ژانر: Adventure game

پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation Vita, Android, Microsoft Windows, iOS, Macintosh operating systems, Linux, DOS

تاریخ انتشار: ۳۰ اکتبر ۱۹۹۸

امتیاز متا: ۹۴/۱۰۰

برخی عناوین هستند که زمان هیچ تاثیری در این که آنها قدیمی کند و گرد و خاک کهنگی بر آنها بنشاند ندارد و در واقعا این قدرت را ندارد. زیرا هر چه که می گذرد انگار باز هم بهتر می شوند و چیزهای بیشتری از آنها می فهمیم. می دانید چه چیزی است که زمان نمی تواند ان را قدیمی کند؟ بی شک گرافیک بازی نیست، المان های گیم پلی بازی نیست، صداگذاری بازی و … نیست. اینها همه در طول زمان می میرند. تنها داستان قدرتمند و بی نقص و روایت بی نظیر است که در سال ۱۹۸۰ زیباست، در سال ۱۹۹۰ زیباست، در سال ۲۰۰۰ زیباست و در سال ۲۰۱۷ و بعد از ان نیز زیبا خواهد بود و تازه خیلی مواقع با گذر زمان کلی موارد بیشتر از داستان دستگیرمان می شود و ارزش ان بیشتر مشخص می شود. برای همین است که بایوشاک تا ابد زیباست و مدام زیباتر هم خواهد شد. برای همین است که Grim Fandango در سال ۱۹۹۸ بی نظیر عمل می کند و اکنون نیز که ریمستر می شود باز هم بی نظیر عمل می کند. این قدرت داستان گویی و طنز تلخ است. این قدرت داستان هنجار شکن است و داستانی که حرفی جدید برای گفتن دارد. زمان زورش به این داستان نخواهد رسید و نمی تواند ان را از دل بازیبازان و علاقمندان خارج کند. Grim Fandango مثال واضح و بارز این نوع داستان و روایت است. یک شاهکار قصه گویی.

وای که داستان و ابده این بازی چقدر نبوغ امیز و خاص است

Grim Fandango یک عنوان ماجرایی است که در سال ۱۹۹۸ توسط  LucasArts و در حالی که تیم شفر را به عنوان کارگردان خود می دید ساخته شد و برای پی سی منتشر گردید. این اولین عنوان ماجرایی دارای گرافیک ۳ بعدی از لوکاس ارتز بود بر خلاف بک گراندهای استاتیک و از پیش رندر شده بازی های ماجرایی قبلی این شرکت. یک نسخه ریمسترد شده از این بازی در سال ۲۰۱۵ برای پلتفرم های دیگری نیز عرضه شد که شامل PlayStation 4, PlayStation Vita, Microsoft Windows, OS X, Linux. Android و iOS بودند. بازیباز باید با دیگر شخصیت ها تعامل می داشت و مواردی مثل ازمایش کردن و استتفاده کردن و برداشتن و .. را انجام میداد. این بازی به معنای واقعی خاص بود و داستان خاصی داشت. دنیای بازی یا همان “سرزمین مردگان”به نوعی بر اساس ترکیب اعتقادات آزتک ها از دنیای بعد از مرگ و فیلم های نوآر مثل Maltese Falcon, On the Waterfront و Casablanca ساخته شده بود. دوست دارم کل داستان شاهکار و بی نظیر بازی را برایتان بگویم اما چون نسخه ریمستر شده بازی در نسل هشت عرضه شده حرفی نمی زنم و تنها می گویم این بازی را از دست ندهید. از بحث خارج نشویم. بسیار بسیار عجیب بود که با وجود موفقیت بسیار بالای Grim Fandango هیچ گاه نسخه دیگری برای ان ساخته نشد در حالی که آن دنیا پتانسیل خلق کلی داستان جدید و جذاب را داراست و فکر می کردیم که شاید در نسل ۸ شاهد بازی جدیدی از این سری باشیم اما تیم شفر و دوستان به نسخه ریمسترد شده اکتفا کردند که البته همین هم عالی بود. امیدواریم که اکنون که حدود ۲۰ سال از انتشار اولیه بازی گذشته است شاید روزی شاهد اعلام عنوان جدیدی از Grim Fandango باشیم.

۷ – Heavenly Sword

Heavenly Sword

سازنده: Ninja Theory

ناشر: Sony Interactive Entertainment, Sony Computer Entertainment Europe

ژانر: Action-adventure game, Hack and slash

پلتفرم مقصد: PlayStation 3

تاریخ انتشار: ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۷

امتیاز متا: ۷۹/۱۰۰

باید اعتراف کرد عناوین نینجا تئوری نوعی جذابیت خاص دارند که بازیباز را شیفته خود می‎کنند و با داستانی زیبا و شخصیت‎پردازی عالی در کنار گیم‎پلی هیجان‎انگیز باعث می‎شوند تا هر لحظه بازیباز به ادامه روند بازی و پیشروی در داستان تشویق شود که این فرمول دقیقا در عنوان Heavenly Sword نیز پیاده شده است و یکی از انحصاری‎های زیبا و قدرتمند پلی‎استیشن ۳ را رقم زده است. داستان بازی حول محور دختری به نام ناریکو می‎چرخد و دغدغه‎ها و سختی‎هایی که وی برای حفظ میراثی ارزشمند به نام “شمشیر بهشتی” برای جلوگیری از افتادن آن به دست پادشاهی شیطان صفت متحمل می‎شود را دنبال می‎کند و شما نیز باید در این مسیر او را یاری کنید. ناریکو دختری بسیار قدرتمند، با اراده و مهربان است که مسئولیت بسیار سنگینی را بر دوش خود می‎بیند ولی ذره‎ای نیز پا پس نمی‎کشد و تا پای جان برای انجام صحیح این مسئولیت و ماموریت تلاش می‎کند و می‎جنگد. تصور این که این عنوان دارای ادامه باشد و نسخه های جدیدی از ان ببینیم بعد از انتشار بازی در سال ۲۰۰۷ اصلا دور از ذهن نبود و این بازی المان های لازم برای جذابیت و سرگرم کننده بودن یک فرنچایز دنباله دار که حداقل یک نسخه دیگر را داشته باشد، دارا بود.

شمشیر بهشتی…

Heavenly Sword یک عنوان Hack and slash جذاب و سریع با داستان و روایت عالی، شخصیت‎پردازی فوق‎العاده، جلوه‎های بصری چشم‎نواز، مبارزات بسیار هیجان‎انگیز، صداگذاری حرفه‎ای و موسیقی زیبا است که البته ضعف‎هایی نیز دارد که شاید گاها چندان کوچک هم نباشند ولی از آن دست عناوینی است که در مجموع بخش‎های مختلف آن، یک معجون دلچسب و لذت‎بخش محسوب می‎شود و کاملا ارزش این را دارد که سازندگان توانمند ان در نینجا تئوری، با رفع ایرادات این بازی، نسخه ای جدید از این فرنچایز را بسازند و بخش دیگری از ماجرای ناریکو یا هر شخصیت دیگری که به این سری مربوط است را روایت کنند. Heavenly Sword از عناوینی است که بسیاری از دارندگان پلی استیشن ۳ در نسل هفتم که ان را تجربه کرده اند، بسیار علاقمندند تا شاید نسخه ای جدید از ان معرفی شود و دوباره نام Heavenly Sword را بشنوند هر چند که بعید است، زیرا در ۱۰ سال گذشته چنین موضوعی رخ نداده است….

۶ – Eternal Darkness: Sanity’s Requiem

Eternal Darkness: Sanity’s Requiem

سازنده: Silicon Knights

ناشر: Nintendo, Nintendo of Europe

ژانر: Action-adventure game

پلتفرم مقصد: GameCube

تاریخ انتشار: ۲۴ ژوئن ۲۰۰۲

امتیاز متا: ۹۲/۱۰۰

Eternal Darkness: Sanity’s Requiem یک عنوان psychological horror action-adventure یا اکشن ماجرایی و وحشت روانی بود که توسط Silicon Knights ساخته شد و در سال ۲۰۰۲ توسط نینتندو برای GameCube عرضه شد در حالی که از ابتدا برای انتشار بر روی نینتندو ۶۴ برانامه ریزی شده بود. داستان بازی در عمارتی در  Rhode Island که خانه پدربزرگ شخصیت اصلی بازی Alexandra Roivas است رخ می دهد و حول محور کتابی می گردد که الکساندرا در این عمارت پیدا می کند. بازی از زاویه دید سوم شخص دنبال می شود که بازیباز باید در قابل ۱۲ شخصیت در دوره های زمانی مختلف در این محل جستجو و کاوش کند و البته سیستم “sanity effects” در بازی نیز گیم پلی ان را خاص و استرس زا کرده است. با وجود این که Eternal Darkness: Sanity’s Requiem از لحاظ تجاری موفق نبود اما توسط تمامی بازیبازان و منتقدین تحسین شد و نمرات بی نظیری را دریافت کرد (شبیه موضوعی که برای شاهکار اکامی اتفاق افتاد) و همینطور جوایز بسیار زیادی را نیز برنده شد. این عنوان موفق شد تا در نهایت امتیاز متای فوق العاده عالی ۹۲ را کسب نماید را اما این صنعت نشان داد که فقط پول مهم است و چون این بازی خوب نفروخت دیگر از رده خارج می شود. نینتندو یک دنباله مستقیم برای بازی را کنسل کرد و استودیو سازنده بازی یعنی سیلیکون نایتس هم ورشکسته و نعطیل شد.

با وجود این که Eternal Darkness: Sanity’s Requiem از لحاظ تجاری یک شکست بود اما توسط تمامی بازیبازان و منتقدین تحسین شد و نمرات بی نظیری را دریافت کرد

با این حال نویسنده و کارگردان بازی اصلی، Denis Dyack قصد داشت تا یک دنباله معنوی برای Eternal Darkness: Sanity’s Requiem با نام Shadow of the Eternals بسازد اما پروژه کیک استارتر این عنوان شکست خورد و شاهد ساخت ان بازی نبودیم. هر چند که اگر ساخته می شد هم باز نام Eternal Darkness: Sanity’s Requiem را در این لیست می اوردیم زیرا که عنوانی که میخواسته ساخته شود اصلا از این فرنچایز نبوده، زیرا که امتیاز این سری در اختیار نیتندو است و Denis Dyack فقط می خواسته یک دنباله معنوی بسازد که آن هم ساخته نشد. لااقل بین تمامی بازیهای این لیست یک دلیل برای این بازی وجود دارد که بگوییم چرا تا به حال دیگر هیچ نامی از یک دنباله و نسخه دوم و .. از سری Eternal Darkness نشنیده ایم، زیرا که بازی از لحاظ مالی یک شکست برای نینتندو بود و احتمالا نیز هیچ وقت شاهد بازی دیگری از این سری نخواهیم بود اما به هر حال یک بازی فوق العاده زیبا و با کیفیت با متای ۹۲، بسیار عجیب است که کاملا کنار گذاشته شده و فراموش شود. لااقل خوبی این مطالب در آن است که می توانیم یادی از چنین عناوین بزرگ و بی نظیری که فراموش شده اند کرده و بازیبازان جدید تر ببینند که زمانی که نینتندو بازی هاردکور هم می ساخته است عناوین بی نظیری مثل Eternal Darkness: Sanity’s Requiem و Perfect Dark را برای ما خلق کرده است. شاید به احتمال خیلی ضعیف در اینده شاهد باشیم که نینتندو یا یک شرکت دیگر که با نینتندو به توافق برسد دوباره سری Eternal Darkness را احیا کرده و بازی جدیدی از این فرنچایز ساخته شود.

۵ – Alan Wake

Alan Wake

سازنده: Remedy Entertainment

ناشر:  Microsoft Corporation, Remedy Entertainment, Microsoft Studios, THQ Nordic

ژانر: Action-adventure game

پلتفرم مقصد: Xbox 360, Microsoft Windows

تاریخ انتشار: ۱۴ می ۲۰۱۰

امتیاز متا: ۸۳/۱۰۰

می شد که نام Alan Wake را در لیست نیاوریم زیرا احتمال ساخت دنباله ان خیلی بالاست، اما واقعا به قدری این بازی زیبا و تاثیرگذار بود که جای تعجب دارد چطور ۷ سال هیچ خبری از آن نشده است و چگونه مایکروسافت و سم لیک هنوز نسخه ای جدید در ادامه این سری نساخته اند. نه اشتباه نکنید.  Alan Wake’s American Nightmare یک دنباله و یک نسخه دوم برای بازی اصلی Alan Wake نیستودر حقیقت مانند یک بسته مجزا یا full stand-alone title در شبکه ایکس باکس لایو منتشر شد. طرفداران خواهان یک بازی با همان داستان بی نظیر عنوان اصلی هستند که به عنوان ادامه و نسخه بعدی این سری منتشر شود اما تاکنون این اتفاق نیافتاده است، هر چند اخیرا زمزمه هایی به گوش رسیده است مبنی بر ساخت نسخه ای جدید از سری Alan Wake. به واقع نیز باید چنین اتفاقی بیافتد زیرا حیف است چنین عنوانی و چنین فرنچایز زیبا و با کیفیتی که برای داستان ارزش قائل است، فراموش شود و بعد از ۷ سال هنوز نامی از آن نشنیده باشیم. عنوان Alan Wake یک اکشن ماجرایی psychological horror است که توسط استودیو رمدی با کارگردانی و نویسندگی سم لیک ساخته شد و توسط مایکروسافت در سال ۲۰۱۰ برای ایکس باکس ۳۶۰ و در سال ۲۰۱۲ برای رایانه های شخصی منتشر گردید. بازی که از زاویه دید سوم شخص دنبال می شود و در حقیقت مبارزات ان بر پایه شوتر سوم شخص است.

یک بازی فوق العاده زیبا. امیدواریم زودتر خبر ساخت نسخه جدیدش را بشنویم…آلن! بیدار شو!

این عنوان داستان نویسنده ای به نام Alan Wake را که نویسنده پرفروش ترین کتاب هیجانی است دنبال می کند که به دنبال کشف راز ناپدید شدن همسرش در طول یک سفر تفریحی به شهری خیالی به نام Bright Falls است. وی در این روند، تمامی اتفاقات کتابی که نوشته است را تجربه می کند در حالی که خودش به یاد نمی اورد آن ها را نوشته است. از لحاظ کلی این بازی مانند سریال های تلویزیونی و اپیزودیک است که در هر اپیزود کلی اتفاقات هیجان انگیز رخ می دهد و پایان های کلیف هنگر بسیار عالی و … بدون شک بازی Alan Wake عنوانی بود که تمامی بخش های آن قدرتمند و خوب کار شده بودند اما ستون اصلی آن، داستان و روایت بی نقص داستان بازی بود که این بازی را خاص کرده است. شاید بتوان گفت Alan Wake را تمام کسانی که در نسل هفتم ایکس باکس ۳۶۰ داشته اند تجربه کرده و همگی نیز به عنوان یک بازی عالی از آن یاد می کنند که کاملا استحقاق و پتانسیل ساخت ادامه و ادامه های بعدی را نیز داراست. بسیار بعید است که دیگر هیچ وقت شاهد بازی جدیدی از این سری نباشیم و همین الان نیز شایعاتی مبنی بر ساخت این بازی وجود دارد اما موضوع اینست که تا همین امروز نیز که ۷ سال گذشته است، زمان خیلی زیادی برای چنین فرنچایز زیبایی محسوب می شود. کافیست تا این سری را بدهید به برخی شرکت ها تا سال بعد همین موقع منتظر نسخه هفتم Alan Wake باشیم که البته متای آن هم به ۶۰ رسیده! به امید این که در اینده ای نزدیک شاهد در امدن این سری از گنجه مایکروسافت باشیم تا دستی به سر رو روی ان کشیده و ادامه ای زیبا مثل بازی اصلی را برای Alan Wake شاهد باشیم.

۴ – Bully

Bully

سازنده:  Rockstar

ناشر:  Rockstar

ژانر: Action-adventure game

پلتفرم مقصد: Android, PlayStation 4, PlayStation 2, Xbox 360, iOS, Microsoft Windows, Wii

تاریخ انتشار: ۱۷ اکتبر ۲۰۰۶

امتیاز متا: ۸۷/۱۰۰

بازی Bully یکی از عناوین محبوب و جذاب شرکت بزرگ و جنجالی راک استار محسوب می شود. این عنوان جذاب در سال ۲۰۰۶ توسط راک استار به طور انحصاری برای کنسول افسانه ای پلی استیشن ۲ منتشر گردید و البته ۲ سال بعد این عنوان برای پلتفرم های Xbox 360 ،Wii و رایانه های شخصی نیز عرضه شد و مدتی قبل نیز در راستای طرح اجرای بازی های پلی استیشن ۲ بر روی پلی استیشن ۴، این عنوان نیز در شبکه پلی استیشن قرار گرفت. بازی به محض انتشار بازخوردهای بسیار مثبتی را دریافت کرد و به عنوان یکی از برترین عناوین سال ۲۰۰۶ شناخته می شد. وبسایت IGN به بازی امتیاز ۸۹ و وبسایت گیم اسپات امتیاز ۸۷ را اختصاص دادند و در نهایت امتیاز متای این عنوان نیز به مانند نمره گیم اسپات ۸۷ شد. نمیتوان کتمان کرد که مقداری از این امتیازات کسر شده توسط وبسایتهای مختلف قطعا مربوط به تم بحث برانگیز بازی و جریان داشتن آن در مدرسه بوده است که می توانسته باعث الگوگیری غلط برای کودکان و نوجوانان باشد وگرنه از لحاظ گیم پلی و المان های بازی، Bully نیز به مانند دیگر عناوین راک استار عنوانی بسیار بسیار کم نقص بود و تمام موراد و المان های لازم برای سرگرم کننده بودن و جذاب بودن یک عنوان را دارا بود و تمامی اتفاقات و درگیری ها و مسائل دیگری که ممکن بود در یک مدرسه شبانه روزی رخ دهد در بازی لحاظ شده بود.

بچه پررو به معنای واقعی!

Bully عنوان فوق العاده ای بود. یک بازی با گیم پلی و تم جذاب که هر بازیبازی را مجذوب و شیفته خود می کرد. اما به هر حال مانند همیشه و مانند اکثر بازی های راک استار بحث برانگیز نیز بود زیرا همان طور که از نام بازی پیداست، این عنوان به نوعی در مدح و ستایش “کله خر بازی” و شرور بودن است! آن هم در مدرسه! محلی که بچه ها در آن درس می خوانند و نباید شیطنت و شرور بازی در آن جا انجام دهند. در بازی هر نوعی شیطنت و شرارتی که فکرش را بکنید توسط شخصیت اصلی بازی و به دست شما در مدرسه انجام می شد، از دعوا گرفته تا خرابکاری و ازار معلم ها و … با بازخوردهای موفق و مثبتی که این عنوان جدا از جنجالی بودنش کسب کرد همگان فکر می کردیم که شاهد تولد یک فرنچایز بزرگ و ادامه دار دیگر از سوی راک استار هستیم زیرا جنجالی بودن چیزی نبود که در طول سال ها باعث منع راک استار از ساختن بازی های جنجالی دیگر باشد و این شرکت به این مسائل عادت داشت. کمتر کسی فکر می کرد که تا به حال که ۱۱ سال از انتشار اولیه این بازی گذشته است هیچ خبری و حرفی و صحبتی از نسخه ای دیگر و جدیدتر از سری Bully نشنویم اما به واقع این اتفاق رخ داده است و این بازی نیز به لیست عناوین بزرگی پیوست که با یک شماره دیگر رها شدند و ادامه پیدا نکردند. از انجایی که هیچ چیزی در این صنعت بعید نیست شاید در اینده شانس این که شاهد معرفی نسخه ای جدید از این بازی باشیم را داشته باشیم.

۳ – Perfect Dark

Perfect Dark

سازنده: Nintendo, Rare, 4J Studios, Ultimate Play the Game

ناشر: Nintendo

ژانر: first-person shooter

پلتفرم مقصد: Nintendo 64 (نسخه Xbox 360 بازی با نام زیرو در نسل هفتم منتشر شد که متای ان ۸۱ شد)

تاریخ انتشار: ۲۲ می ۲۰۰۰

امتیاز متا: ۹۷/۱۰۰

Perfect Dark یک عنوان شوتر اول شخص بود که توسط استودیو Rare ساخته شد و در سال ۲۰۰۰ برای پلتفرم Nintendo 64 به صورت انحصاری منتشر گردید. Perfect Dark بلافاصله بعد از انتشار با سیل نقدهای بسیار مثبت و قدرتمند روبرو شد و تمامی دست اندرکاران صنعت گیم از بازیبازان گرفته منتقدان آن را از همه نظر مثل گرافیک و صداگذاری و …تحسین کردند. منتقد گیم اسپات به این عنوان امتیاز ۹٫۹/۱۰ را اعطا کرد که این بازی را تبدیل به برترین بازی شوتر اول شخص گیم اسپات کرد و نهایتا با امتیاز متای باورنکردنی و رویایی ۹۷ به کار خود پایان داد که این امتیاز متا را تنها چند عدد انگشت شمار از بازی ها در تاریخ کسب کرده اند. شوتر اول شخص با متای ۹۷/۱۰۰ یعنی یک بازی بی نقص با بالاترین سطح از لذتی که یک شوتر می تواند به شما منتقل کند. عنوان Perfect Dark در سال ۲۰۰۰ نه تنها یکی از برترین شوترهای تاریخ را رقم زد بلکه همه را متعجب کرد که چطور نینتندو ناگهان چنین عنوان خشن و بزرگسالانه ای را منتشر کرده است. این عنوان نخستین بازی با درجه M و فقط مخصوص بزرگسالان بود که نیتندو تا به حال عرضه کرده بود، آن هم در زمانی که این شرکت را با بازی های شاد و خانوادگی و مناسب سنین پایین مانند Pokémon و Mario Bros. می شناختیم.

امتیاز متا: ۹۷٫٫٫٫ نینتندو جان! بساز خب این بازی رو بازم.

نینتندو با Perfect Dark قدرت خود را به همگان نشان داد و این گونه اعلام کرد که اگر بخواهد بازی بزرگسالانه و هاردکور و شوتر اول شخص منتشر کند نیز عنوانی با نام Perfect Dark با متای بی نظیر و استثنائی ۹۷ عرضه می کند تا همگان را شوکه کند.  Perfect Dark همواره در لیست های “برترین بازی ها” قرار داشته است و تا همیشه از آن به عنوان “یکی از برترین بازی های تاریخ بازی های رایانه ای” یاد خواهد شد که بسیار بسیار عجیب است که تاکنون ساخت نسخه ای دیگر از آن کلید نخورده است و این فرنچایز شاهکار و بی نظیر به فراموشی سپرده شده است. البته یک نسخه از بازی در نسل هفتم با نام پرفکت دارک زیرو برای ایکس باکس ۳۶۰ منتشر شد که اصلا نتوانست مانند بازی اصلی رویایی عمل کند ولی عنوان بسیار خوبی بود و متای ۸۱ را کسب کرد ولی اصلا به عنوان یک دنباله و ادامه برای این سری شاهکار محسوب نمی شد. بعید نیست که در سال های پیش رو مجددا نام این سری را بشنویم و شاهد معرفی عنوان جدیدی از این سری فوق العاده جذاب و محبوب باشیم که امیدواریم همینطور نیز باشد.

۲ – Vanquish

Vanquish

سازنده: Platinum Games

ناشر: Sega

ژانر: Third Person Shooter

پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360

تاریخ انتشار: ۱۹ اکتبر ۲۰۱۰

امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰

Vanquish که توسط استودیو پلاتینیوم گیمز ساخته شده است در سال ۲۰۱۰ توسط سگا برای دو کنسول نسل هفتمی سونی و مایکروسافت یعنی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ منتشر گردید و بازخوردهای بسیار عالی را نیز از وبسایت ها و منابع معتبر گیمینگ در دنیا دریافت کرد و مورد تحسین اکثر منتقدان و وبسایت‌های معتبر بازی‌های رایانه‌ای در سراسر دنیا قرار گرفت. وبسایت گیم اسپات امتیاز ۹ را به بازی اعطا کرد و IGN امتیاز ۸٫۵ را به بازی اختصاص داد و نهایتا بازی با امتیاز متای ۸۴ به کار خود پایان داد که نشان از یک عنوان خوش ساخت و زیبا داشت آن هم برای سازنده ای که اولین بار بود بازی در این سبک می ساخت و انصافا آنها به درستی از کمک استاد میکامی استفاده کرده بودند تا اولین بازی خود در سبک شوتر سوم شخص را به یک بازی عالی و کاملا خاص تبدیل کنند که شبیه به هیچ عنوان دیگری نباشد و کاملا اوریجینال و خاص باشد. در حقیقت دلیل اصلی مورد توجه قرار گرفتن این بازی نیز همین خاص بودن و اوریجینال بودن آن بود. Vanquish یک شوتر سوم شخص بسیار هیجان انگیز و سریع است که مهمترین خصیصه آن منحصر به فرد بودن آن است. در واقع کمتر عنوانی تا آن زمان و حتی تا کنون شبیه به Vanquish با آن استایل خاص گیم‌ پلی ساخته شده است و همین تک بودن و یونیک بودن بازی را به یکی از برترین تجربه های بازی بازان و منتقدان تبدیل کرد. Vanquish در حقیقت هنر سازندگی میکامی و سبک سرعتی و دیوانه وار عناوین Platinum Games را با هم یکجا داشت و تبدیل به یکی از بهترین ساخنه های این استودیو در کارنامه پر بار خود شد و برگ زرین دیگری را در کارنامه پربار و قدرتمند استودیو Platinum Games و البته استاد میکامی رقم زد، به طوری که واقعا سخت بود تصور کنیم چنین فرنچایزی خلق شده ولی دیگر تا ۷ سال بعد، هیچ چیزی از ان نخواهیم شنید.

ظلم به صنعت بازی است اگر نسخه دوم ونکوئیش ساخته نشود.

Vanquish بی شک یکی از برترین عناوینی است که لیاقت و ارزش ادامه دار بودن و ساختن نسخه های جدید از روی آن را داراست. این عنوان از خاص ترین، برترین و جذاب ترین عناوین شوتر سوم شخصی است که در نسل هفتم و شاید در دنیای بازی های رایانه ای دیده ایم. Vanquish شبیه به سیل شوتر های تکراری که این روزها و همینطور آن روزها! از در و دیوار می ریزند نبود و به واقع ثابت کرد که برخی کارگردانان آن قدر بزرگ و نابغه هستند که در هر سبکی که قصد کنند عنوانی را بسازند می توان مطمئن بود یک بازی عالی و خوش ساخت از کار در خواهد آمد. حال می خواهد یک بازی وحشت بقای خوفناک و بی‌نظیر باشد و یا یک شوتر بسیار بسیار سریع و انفجاری و هیجان انگیز. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید و فقط برخی سازندگان محدود هستند که در ساختن هر سبک و هر نوع بازی استاد هستند. صنعت بازی های رایانه ای افراد کمی را مثل استاد Shinji Mikami به خود دیده است و خواهد دید. مردی که بی شک پدر سبک وحشت بقاست و عناوین Resident Evil وی تا ابد فراموش نخواهند شد. استاد شینجی میکامی کاملا این موضوع را در بازی Vanquish ثابت کرد که پدر رزیدنت اویل و وحشت بقا، حتی اگر یک شوتر سرعتی نیز بسازد بهترین ان را و البته خاص ترین آن را می سازد.  Vanquish  نشان داد ترکیب یک کارگردان فوق العاده و یک استودیو قدرتمند و کاربلد، منجر به یک بازی بی‌نظیر خواهد شد. عناوینی مثل Vanquish در دنیای این روزهای بازی های رایانه ای بسیار بسیار کم تعداد هستند و یه همین خاطر است که باید قدر آنها را هر چه بیشتر و بیشتر بدانیم و سازندگان باید این فرنچایزهای قدرتمند را گسترش دهند و نسخه های جدیدتر و بهتری از آنها بسازند. امیدوار هستیم که در اینده ای نه چندان دور دوباره نامی از عنوانی جدید از سری Vanquish را بشنویم.

۱ – Shadow of the Colossus و Ico

Shadow of the Colossus و Ico

سازنده: Team Ico, Sony Interactive Entertainment, SIE Japan Studio

ناشر: Sony Computer Entertainment

ژانر: Action-adventure game

پلتفرم مقصد: PlayStation 2, PlayStation 3

تاریخ انتشار: ۱۸ اکتبر ۲۰۰۵ و ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۱

امتیاز متا: ۹۱/۱۰۰ و ۹۰/۱۰۰

اگر می بینید که در جایگاه اول این لیست ۲ عنوان قرار گرفته اند به این دلیل است که این دو بازی به نوعی از یک روح و از یک خانواده هستند و طعا باید در جای اول و دوم قرار می گرفتند که اینگونه جا برای قرار دادن یک بازی دیگر نیز در لیست باز می شود و از طرفی نیز نمی توان بین این دو کاملا گفت کدام یک برتر هستند. از اینها گذشته این که در سال ۲۰۱۱ بود که سونی نسخه های بازسازی شده این دو شاهکار را برای کنسول پلی استیشن ۳ به صورت انحصاری منتشر کرد و به نوعی همین کالکشن در اصل، در لیست ما جای گرفته است. این نسخه بازساری شده موفق گردید تا فوق العاده عمل کند و امتیاز متای آن از هر دو عنوان به صورت تنها، بالاتر شد و موفق گردید تا با امتیاز ۹۲/۱۰۰ به کار خود پایان دهد که برای یک بازی ریمستر شده یک امتیاز رویایی محسوب می شود و کمتر در طول تاریخ یک بازسازی توانسته چنین امتیازی را کسب کند آن هم بازسازی دو شاهکار زمان خود. کالکشنی که دو عنوان بی نظیر دارد که بسیار عجیب است که با این که هر دو از برترین های تاریخ بازی های رایانه ای هستند هیچ گاه نسخه دومی برای انها ساخته نشد و اخیرا سازنده این دو شاهکار، بازی بی نظیر سوم خود را با نام لست گاردین نیز منتشر کرد تا شاید ۳ گانه ای را که اودا همیشه در ذهن داشته است به پایان برساند. حالا شاید وقتش است که به سراغ ساخت نسخه دوم یا ادامه یکی از دو شاهکار Shadow of the Colossus و Ico برود و این گونه تعداد زیادی از بازیبازان را در دنیا خوشحال کند. بگذارید تا کمی بیشتر در مورد این دو شاهکار صحبت کنیم تا ارزش انها را بیشتر بدانیم و دلیل این که این دو بازی در صدر لیست بازی هایی که که عجیب است هیچ گاه دنباله نداشته اند قرار گرفته اند را بدانیم.

شاهکار ایکو یادتان است؟ مگر کسی یادش می رود این شاهکار هنری را…

Shadow of the Colossus عنوانی اکشن ماجرایی بی نهایت زیبا بود که در سال ۲۰۰۵ توسط استودیو Team Icoو با همکاری Sony Interactive Entertainment و SIE Japan Studio ساخته شد و به صورت انحصاری برای پلی استیشن ۲ منتشر گردید و تمامی بازیبازان و منتقدین صنعت گیم یک صدا لب به تحسین آن گشودند و لقبی جز شاهکار را برای ان مناسب نمی دانستند و سرانجام نیز این عنوان با امتیاز متای ۹۱ به کار خود پایان داد. در این عنوان بی نظیر شاهد فداکاری همه جانبه شخصیت اصلی بازی در راه نجات عشقش هستیم و یکی از زیباترین و مستحکم ترین عشق ها را در وی مشاهده می کنیم که برای نجات عشقش از هیچ کاری دریغ نمی کند و تا پای جان به مبارزه با عظیم ترین و خوفناک ترین غول های عظیم الجثه یا همان Colossi ها می رود و همین مسئله در انتها باعث رقم خوردن سرنوشتی شوم و وحشتناک برای او می شود. بر خلاف تصور عده ای که می گویند بازی های رایانه ای اثر منفی دارند اما آن ها این سمت زیبای این صنعت را نمی بینند که به بازی باز عشق واقعی و فداکاری و مقاومت در این راه را می آموزد. درست است که سرنوشت در این بازی بسیار تراژیک رقم می خورد اما این عشقی که در جای جای بازی وجود دارد، بسیار بسیار تاثیر گذار و الهام بخش است.

 Shadow of the Colossus عنوانی بود که از هر نظر خاص بود و شاید باید گفت در کل نسل ششم و شاید بعد از آن عنوانی با این سبک و سیاق وجود نداشته یا بسیار متفاوت تر از این بازی بوده است. در بازی با شخصیت های زیادی طرف نبودیم و شخصیت های بازی حتی به اندازه انگشتان یک دست نیز نبودند اما آن ها به قدری عالی شخصیت پردازی شده بودند که به هیچ وجه جای هیچ کمبودی را از این نظر احساس نمی کردیم. این بازی در حقیقت فقط باس فایت بود و دشمنانی که با آن ها مبارزه کنید و … وجود نداشتند. شما در Shadow of the Colossus نقش یک سوار شجاع و مبارزی به نام Wander بودید که برای پس گرفتن زندگی عشقش Mono به سرزمین peninsula که Forbidden Land یا سرزمین ممنوعه نام داشت آمده بود و تنها همراه و کمکش در بازی اسب وفادارش Agro بود و البته کمک هایی نیز از جانب یک ماهیت وجودی مرموز که Dormin (برعکس نام وی”Nimrod” است) نام داشت نیز به وی می رسید. افسانه ها می گفتند که وی توانایی زنده کرده مردگان را دارد و برای همین نیز Wander به سرزمین ممنوعه قدم گذاشته بود. وی شمشیری باستانی را در اختیار دارد که تنها سلاحی در دنیاست که قابلیت از بین بردن colossi ها را داراست. Dormin به Wander قول می دهد که در ازای از بین بردن ۱۶ colossi توسط او، Mono را زنده کند و Wander با این که Dormin به او هشدار می دهد که باید برای زنده کردن Mono بهایی بسیار سنگین را بپردازد اما باز هم آن را می پذیرد و پای به میدان نبرد می گذارد و…

چقدر عالی می شود اگر باز هم بتوانیم عنوانی مانند این شاهکار را پیدا کنیم…

گرافیک هنری و طراحی های بازی به ویژه colossi ها بی نظیر و شگفت انگیز بود و از موجوداتی عظیم الجثه و بسیار غول پیکر با فرم بدنی انسان گونه گرفته تا فرم های حیوانات و پرنده و … را شامل می شد که گاها در زیر اب بوده یا در آسمان پرواز می کردند و باید نقطه ضعف آن ها را پیدا می کردید تا بتوانید طی نبرهایی حماسی و دشوار شکستشان دهید. بازی در زمان عرضه خود یکی از خوش گرافیک ترین بازی ها محسوب می شد و اسب سواری در دنیای بزرگ بازی با آن گرافیک زیبا و حرکت یال های اسب، یکی از برترین جلوه های گرافیکی بود که تا آن زمان تجربه و مشاهده کرده بودیم. در واقع یکی از دلایل اصلی زیبایی فوق العاده بازی همین گرافیک هنری و طراحی بسیار عالی و خاص دنیای بازی و مخصوصا colossi ها بود که آن را از هر عنوان دیگری متمایز می کرد و ترکیب این گرافیک هنری زیبا با گیم پلی جذاب و داستانی بسیار عالی، Shadow of the Colossus را تبدیل به یکی از برترین های این صنعت نمود. Shadow of the Colossus عنوانی است که نه ما و نه تاریخ، آن را از یاد نخواهند برد و در دفتر برترین بازی های تاریخ هنر هشتم جایگاه جاودانه ای را برای خود کسب کرده است.

دیگر شاهکار این سازنده یعنی بازی Ico نیز از دیگر سردمداران کنسول پلی استیشن ۲ بود و بسیار مورد تحسین و تمجید منتقدین و بازیبازان در سراسر دنیا قرار گرفت و تبدیل به یکی از برترین عناوین تاریخ پلی استیشن ۲ و همچنین یکی از برترین انحصاری های تاریخ کنسول های پلی استیشن، گردید و جوایز بسیار زیادی را نیز دریافت نمود و موفق به کسب امتیاز متای ۹۰ شد. اگر این بازی شاهکار را تجربه کرده باشید محال است که جذب این بازی زیبا و رابطه عمیق و پیشرونده ای که بین Ico و Yorda به وجود می اید، نشده باشید. این بازی مانند دیگر بازی های تیم ایکو سرشار از عشق است و بر اساس پیشرفت رابطه بین دو شخصیت بازی بنا شده است. Ico همواره برای پشتیبانی و حمایت از یوردا حاضر است و حتی حاضر است تا در مبارزه جان خود را برای محافظت از وی فدا کند. او همیشه در کنار یوردا حضور دارد و آماده است تا او را از شر تمام شیاطین و هیولاها نجات دهد. البته تنها Ico نیست که این گونه همه چیزش را حاضر است برای یوردا فدا کند زیرا در پایان این یوردا است که ایکوی ضعیف و آسب دیده را به امنیت می رساند. به راستی که این بازی یکی از شاهکارهای هنری تاریخ بازی های رایانه ایست. امیدوار هستیم که ساید در اینده ای نزدیک بتوانیم شاهد معرفی شدن نسخه ای جدید و ادامه ای بر هر کدام از عناوین شاهکار Shadow of the Colossus و Ico باشیم زیرا که تا همین الان نیز عجیب است که چطور حرفی از ساخت نسخه ای جدید از این عناوین به میان نیامده است.