روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا

روزی روزگاری: “تاریکی” تقاصش را می گیرد… | نقد و بررسی بازی The Darkness

سعید آقابابایی
۰۹:۰۰ ۱۳۹۵/۱۲/۲۳
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا

“یادش بخیر، عجب بازی معرکه ای بود”… برخی از بازی ها را مهم نیست چند سال قبل بازی کرده باشی و یا چند بار بازی کرده باشی،فقط کافیست نام آنها مطرح شود تا جمله اول این مطلب سریعا در ذهنتان نقش ببندد و حس کنید که دوباره دوست داری به سراغ آن بروی و تجدید خاطره کنی. عناوینی که تا همیشه در ذهنت حک می شوند و تا یادشان می افتی، آن گاه است که انگار دلت می ریزد پایین و یک حس شادی و شعف از به یاد آوردن خاطره تجربه کردن آن عنوان در وجودت ایجاد می شود و در یک لحظه به سرت می زند که فارغ از این که آن بازی در چه نسلی بوده، بروی و دوباره آن را بازی کنی. نمی دانم که آیا دقیقا این حس برای شما تا به حال رخ داده است یا خیر ولی برای من کاملا به همین شکلی است که برای شما شرح دادم و این حس در من به وجود می اید. بعید می دانم که برای شما نیز تا به حال چنین حالتی رخ نداده باشد و همه ما بازیبازان بازی هایی در ذهنمان داریم که با آمدن نامشان دلمان از شادی بریزد پایین. حتی ممکن است آن بازی از حافظه کوتاه مدت شما و ضمیر خود آگاهتان نیز رفته باشد و اصلا به آن فکر نکنید اما تا نامش را بشنوید همه چیز تازه می شود و انگار بازی می آید جلوی چشمانتان. چندی قبل دقیقا همین اتفاق برایم من رخ داد و در حالی که در صدد یافتن عنوانی خوب که در آرشیو گیمفا نقد نشده باشد، بودم و میثم عبداللهی پور عزیز، سرپرست تحریریه، نام عنوانی را بر زبان آورد و به من پیشنهاد داد که نگو و نپرس…

maxresdefault 2

The Darkness… عنوانی ارزشمند و خاطره انگیز

شنیدن نام آن بازی همانا و به یاد اوردن تک تک لحظات و حال و هوای غمگین بازی و گیم پلی خاص و جذاب آن نیز همانا. به قدری از شنیدن این نام خوشحال شدم که انگار گمشده ای در ذهنم داشتم و آن را پیدا کردم. این بازی، عنوانی است که شاید نام ان را نشنیده باشید و شاید نیز ان را تجربه کرده باشید و شاید حتی به خاطر خاص بون آن، از آن خوشتان نیامده باشد و آن را رها کرده باشید اما برای من این بازی یکی از خاص ترین و زیباترین خاطرات نسل هفتم را رقم زده است. بازی که داستان سرنوشت غمناک جکی استکادو را روایت می کند، شخصیتی که نامش انگار برای نقش اول بودن در یک بازی رایانه ای خلق شده است! نام این بازی The Darkness است. اگر بخواهبم بازی هایی را انتخاب کنیم که نامشان کاملا با بازی منطبق باشد و تمام بازی در نام آن نهفته باشد بی شک The Darkness یکی از اولین هاست که به واقع مانند نامش تاریک و تاریک و تاریک است. The Darkness تاریکی محض است. قصه مرگ و غم و انتقام و فروختن روح به تاریکی. سرگذشتی غمناک و تراژیک از جوانی که نمی خواست سرانجامش این شود ولی دست تقدیر برایش خواب دیگری دیده بود.

thedarknessresize 620x

بازی داستان و روایت فوق العاده عالی و بسیار غمگینی دارد

سال ۲۰۰۷ بود که استودیو Starbreeze (سازنده عناوینی مثل The Chronicles of Riddick ،Syndicate ،Payday 2 و Brothers: A Tale of Two Sons) عنوانی در سبک شوتر اول شخص را با نام The Darkness ساخته و توسط کمپانی ۲K Games برای کنسول های نسل هفتمی PlayStation 3 و Xbox 360 منتشر نمود. بازی خیلی زود برای خود نامی دست و پا کرد و به عنوان یکی از عناوین جذاب و شوترهای خاص آن سال نامش شنیده می شد. بازخوردها و نقدهای بازی اکثرا مثبت بودند و این عنوان موفق شد تا امتیازاتی نظیر ۸۸ از وبسایت گیم اینفورمر، امتیاز ۸۵ از گیم اسپات و امتیاز ۸۳ از گیم تریلرز را کسب نماید و نهایتا با امتیاز متای بسیار خوب ۸۲/۱۰۰ به کار خود پایان داد و یک عنوان موفق را در کارنامه سازنده اش ثبت نمود. نکته مهم اینجا بود که The Darkness از نظر خیلی ها که ان را تجربه کرده بودند از آن بازی ها بود که امتیاز متای آن نباید زیاد مورد توجه قرار گیرد زیرا عنوانی بسیار خاص است و نمی شود آن را به عنوان یک شوتر اول شخص معمولی نقد کرد و عنوانی مثل ان در بازار وجود ندارد.

maxresdefault 1

عمو پالی با بی رحمی جنی را به قتل می رساند و جکی را از درون خرد می کند

به همین دلیل نیز خیلی ها اعتقاد داشتند ارزش این عنوان بسیار بیشتر از امتیاز متای آن است و ان را در زمره یکی از برترین بازی های سال ۲۰۰۷ محسوب می کردند. به واقع نیز همین گونه است و اگر بازی The Darkness را تجربه کرده باشید می دانید که این بازی شبیه به هیچ عنوان دیگری نیست و تقریبا مشابهی ندارد، به همین خاطر نیز بسیار ارزشمند است. فضای بسیار خاص و غمناک، روایت زیبا و جذاب، وجود المان های شبیه به عناوین نقش افرینی، گیم پلی خاص به دلیل وجود موجودات تاریکی و بسیاری از موارد دیگر از The Darkness عنوانی ساخته بود که بسیار خاص و جذاب و هیجان انگیز بود و تجربه ای بسیار لذتبخش را برای بازیبازان رقم می زد. در این مطلب قصد داریم تا نگاهی به این عنوان انداخته و بخش های مختلف ان را از زوایای گوناگون برای شما عزیزان بررسی نماییم تا شاید خاطرات خوبتان با این عنوان زنده شود و یا اگر احیانا آن را تجربه نکرده اید با توجه به اطلاعات این مطلب تصمیم بگیرید که ایا میخواهید به سراغ ان بروید یا خیر. پس اگر به هر نحوی به عنوان The Darkness علاقمند هستید پیشنهاد می کنم در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی The Darkness با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.

give yourself to the darkness

خودت را وقف تاریکی کن…

بخش بررسی داستان این مطلب حاوی اسپویل کامل داستان بازی از ابتدا تا انتهاست و اگر این بازی را از ۱۰ سال قبل تاکنون تجربه نکرده اید از خواندن این بخش خودداری کنید.

غمناک، تاریک، تراژیک

مانند همیشه ابتدا به سراغ داستان بازی می رویم. عنوان The Darkness داستان Jackie Estacado را روایت می کند. داستان بازی به صورت روایت شدن وقایع گذشته در زمان آینده برای بازیباز تعریف می شود. در جشن تولد ۲۱ سالگی جکی استکادو، در پی انجام ناموفق یک ماموریت گرفتن پول، وی توسط مزدوران “عمو پالی” یا “Uncle” Paulie Franchetti که رئیس مافیای نیویورک است، هدف قتل قرار می گیرد. وی در حالی که در دستشویی قبرستان مخفی شده است، طرف صحبت “تاریکی” واقع می شود و این نیروی باستانی شیطانی که قرن ها در خانواده وی وجود داشته است در وجود او بیدار می شود و تمامی مزدوران را قتل عام می کند و از جکی به عنوان شخصی استفاده می کند که از قابلیت های شیطانی این نیروی نامقدس که تنها در تاریکی عمل می کند،، بهره می برد.  با استفاده از نیروی تاریکی، جکی قصد می کند تا تجارت عمو پالی را با از بین بردن بزرگترین دلال و توزیع کننده مواد مخدر او با نام Dutch Oven Harry نابود کند و کشتارگاهی را که وی پول هایش را در آنجا نگه می دارد سوزانده و از بین ببرد. در جواب، عمو پالی و بزرگترین نیروی فشار او یعنی Eddie Shrote که کاپیتان دپارتمان پلیس نیویورک است، نامزد جکی با نام Jenny Romano که بی نهایت عاشق اوست را می ربایند. آنها او را به یتیم خانه ای که جکی و جنی با هم در آنجا بزرگ شده اند برده و در جلوی چشم جکی که توسط نیروی تاریکی گیر افتاده و نگه داشته شده است و کاری از دستش بر نمی اید، عمو پالی با بی رحمی جنی را به قتل می رساند.

the darkness dead bloke

وای که این بازوهای تاریکی چقدر لذتبخشند

جکی که از لحاظ روحی ویران شده است اقدام به خودکشی می کند و سپس خود را در دنیایی دیگر می یابد که “سرزمین تاریکی” نام دارد که در آنجا وی بخش هایی از جنگ جهانی اول و همینطور ۴ سوار اخر الزمان را مشاهده می کند. وی پدر بزرگ پدربزرگ خود با نام Anthony Estacado را در انجا می بیند که افشا می کند او بوده است که تاریکی را به خانواده استکادو آورده است و به جکی می گوید که چطور باید خود را از تاریکی خلاص نماید. او باید به قصر تاریکی در دنیای دیگر حمله کند و با این نیروی قدرتمند مبارزه نموده و او را از بین ببرد. در حین این سفر مداخله ای صورت می گیرد و جکی دوباره به دنیای زنده ها باز می گردد. بعد از بهبود یافتن جکی قصد می کند تا قبل از روبرو شدن با پالی، کاپیتان Eddie Shrote را از بین ببرد . بعد از این که موفق به کشتن او در آپارتمانش نمی شود، جکی چمدانی ارزشمند که متعلق به کاپیتان است را می دزدد و در آن بمب می گذارد و قرار ملاقاتی در کلیسا با کاپیتان ترتیب می دهد. طی اتفاقاتی در آنجا جکی بمب را منفجر میکند و کاپیتان و افسران فاسدش را و نیز خودش را می کشد و دوباره به دنیای دیگر می رود و با کمک انتونی به قصر تاریکی می رسد. انتونی شدیدا مجروح می شود و قبل از این که بتواند اخرین قدم برای رهایی جکی از دست تاریکی را به وی بگوید روحش برده می شود. طی مبارزه با تاریکی این بار جکی موفق می شود برخلاف قبل مالک مطلق تاریکی شود و کنترل کامل ان را به دست بگیرد. “تاریکی” که کاری از دستش بر نمی اید و دیگر تحت کنترل جکی است به وی می گوید با مصرف روح هر شخصی که جکی بکشد او بیشتر در تاریکی غرق می شود.

the darkness the darkness video game 32642717 1024 574

دارکلینگ های وحشی و بیرحم و درنده

جکی محموله مواد مخدر پالی را نابود می کند و باعث می شود تا عمو پالی به فانوس دریایی گریخته و به انجا پناه ببرد و طی وقایعی نهایتا جکی وی را می کشد و انتقامش را می گیرد و این گونه تاریکی تماما جکی را در بر می گیرد. در اپیلوگ بازی، جکی خود را در رویایی می بیند که بر روی نیمکتی در پارک در اغوش جنی قرار دارد و جنی به او می گوید که انها تنها چند دقیقه وقت دارند تا با هم خداحافظی کنند و قبل از بیدار شدن جکی از بهترین لحظه زندگی خود لذت ببرند و نهایتا بعد از بیدار شدن جکی صفحه به صورت کاملا سیاه و تاریک محو می شود….

همانطور که مشاهده می کنید و به وضوح مشخص است داستان بازی بسیار جذاب و زیبا دنبال می شود و باید این را نیز بدانید که این تعریف کردن داستان به صورت نوشتاری حتی نصف زیبایی داستان این بازی را در خود ندارد و در بازی با روایت فوق العاده داستان و موسیقی و صداگذاری و فضاسازی عالی، داسیتان بازی بسیار جذاب تر و البته غمناک تر دنبال می شود. داستان بازی کاملا تراژیک است و هیچ پایان خوب و خوش و رستگاری و .. در خود ندارد که این موضوع داستان را بسیار واقعی تر و جدی تر جلوه می دهد و نقش زیادی در جذاب تر کردن ان دارد. نهایتا باید گفت The Darkness از لحاظ داستان و روایت آن عالی عمل کرده است و یک تجربه خوب داستانی را برای شما رقم می زند.

darkness powers

موجودات تاریکی بازی حالت هایی از طنز امیخته با شرارت نیز دارند

تاریکی زیباست

وقتی که سال ها از انتشار یک بازی می گذرد و قصد دارید ان را نقد کنید مشکل ترین بخش آن مطلب صحبت در مورد گرافیک و جلوه های بصری است زیرا که سالها از ان گذشته و انقدر بازی های با گرافیک روز و بی نظیر دیده ایم که ناخوداگاه فکر میکنیم که گرافیک بازی مورد نظر ما خیلی افتضاح است در حالی که بایستی ان را به نسبت سال انتشارش بررسی کنیم که این نیز کار اسانی نیست زیرا که ممکن است دقیقا مسائل گرافیکی ان را به یاد نداشته باشید و یا فراموش کرده باشید که بازی های هم دوره ان چه گرافیکی داشته اند و … اما به هر حال بایستی با توجه به دانسته ها و تماشا کردن ویدئوهای گیم پلی و یا دوباره بازی کردن ان عنوان، در مورد بخش گرافیکی بازی صحبت کرد. عنوان The Darkness از بازی هایی بود که در زمان عرضه گرافیک جذابی داشت و اصطلاحا خوش اب و رنگ بود مخصوصا با توجه به این که پر از صحنه های بسیار خشن و مرگبار و پاشیده شدن خون به در و دیوار و .. بود. در بازی از لحاظ گرافیک فنی مشکلاتی وجود داشت و گاها باگ های گرافیکی عجیبی را در آن مشاهده می کردید که تعدادشان گاها کم هم نبود. برخی مواقع در صحنه های شلوغ افت فریم نیز مشاهده می شد ولی تعداد این صحنه ها زیاد نبود و شما را زیاد ازار نمی داد. از لحاظ نورپردازی بازی فوق العاده بود و یکی از بهترین های زمان خود محسوب می شد.

blus 30035 game ss 11

بازی پر از صحنه های فجیع و وحشیانه است

 در زمینه کیفیت تکسچرها و بافت ها The Darkness یک بازی متوسط رو به بالا و شاید بهتر است بگوییم خوب محسوب می شد و از این لحاظ راضی کننده بود. از لحاظ گرافیک هنری بازی معرکه بود. همه چیز در بازی فوق العاده طراحی شده بودند و از طراحی بی نقص شهر نیویورک سیتی و متروی آن گرفته تا خیابان ها و انسان ها و … و همینطور از همه مهم تر طراحی معرکه و بی نقص و خوفناک موجودات تاریکی بود. در راس آنها نیز دو مار اصلی تاریکی که از روی شانه های جکی در امده بودند قرار داشتند که بسیار مخوف طراحی شده بودند و همچنین موجودات تاریکی کوچک تر یا Darkling که ظاهر می شدند و دشمنان شما را پاره پاره می کردند نیز بسیار عالی و هنرمندانه خلق شده بودند. طراحی شخصیت ها نیز عالی بود و به عنوان مثال طراحی شخصیت عمو پالی به گونه ای بود که کاملا می توانستید بفهمید یک رئیس مافیای بی رحم و خونخوار است و از کشتن هیچ کس هراسی ندارد. در مجموع باید گفت عنوان The Darkness در بخش بصری تنها ایراداتش شامل باگ های گرافیکی و افت فریم ها هستند که مربوط به گرافیک فنی هستند و در بخش هنری فوق العاده کار کرده است و در نهایت یک ترکیب زیبا و جذاب را پدید اورده است.

blus 30035 game ss 2

رئیس پلیس هم فاسد است و با پلیس ها نیز درگیری دارید

تاریکی، همه کاره گیم پلی

بخش اصلی و ستاره بی چون و چرای The Darkness که ان را بسیار خاص و متمایز از هر شوتر دیگری کرده بود، گیم پلی این عنوان بود که به واسطه وجود هوشمندانه و خلاقانه موجودات تاریکی، The Darkness را تبدیل به یک بازی که نظیر ان در بخش گیم پلی وجود نداشت و اولین بازی بود که چنین خلاقیتی را به کار برده بود که علاوه بر شوتینگ و تیراندازی شخصیت اصلی، دو هیولای تاریکی نیز از روی شانه های وی بیرون آمده باشند و دشمنان را به فجیع ترین شکل ممکن بدرند. همینطور موجودات کوچک تاریکی یا Darkling ها نیز در کنار شما حرکت می کردند و در مواقع لزوم به جان دشمنان می افتادند، جذابیت بیشتری به گیم پلی بازی بخشیده  و The Darkness را خاص تر کرده بودند. فقط بایستی این عنوان را بازی کرده باشید تا لذت استفاده از مارهای تاریکی و دریدن دشمنان با آنها را حس کنید و وقتی مشغول بازی کردن این عنوان هستید به معنای واقعی حس قدرت به شما دست می دهد. دشمنی را با یکی از بازوهای تاریکی می گیرید و در حالی که دارید به دشمنی دیگر تیراندازی می کنید با دیگر بازوی تاریکی ان را تکه تکه می کنید و در همین حال چندین Darkling شرور نیز به سر دشمنان ریخته اند و انها را می درند. فقط می توانم بگویم فوق العاده بود، فوق العاده. هیچ عنوانی چنین حسی را به بازیباز منتقل نمی کرد زیرا در هیچ شوتری دو بازوی مرگبار تاریکی نداشتید که به شما کمک کنند و دشمنانتان را سلاخی کنند. در گیم پلی بازی و برای مبارزه با دشمنان هم سلاح های متنوع را در اختیار دارید و هم می توانید از نیروهای تاریکی استفاده کنید.

b3

جابجایی بین نقاط مختلف و گرفتن خیلی از ماموریت ها در این ایستگاه انجام می شود

قدرتهای تاریکی شامل مواردی مثل احضار Darkling های درنده برای حمله به دشمنان، استفاده از بازوهای تاریکی برای گرفتن و دریدن دشمنان و همینطور شکستن دیوارها، استفاده “Creeping Dark” که روی زمین و از درون دیوارها و درب ها می خزد و به سراغ دشمنان در فاصله دور می رود و آنها را می کشد و همچنین ایجاد یک حفره سیاه تاریکی که همه چیز را به درون خود می بلعد. قدرتهای تاریکی را نمی توانید در مناطق روشن استفاده نمایید بلکه باید در تاریکی مطلق باشند. در مناطقی که روشن است می توانید لامپ ها و منابع نور را شکسته تا تاریکی ایجاد کنید. برای ارتقای قدرت های تاریکی باید به انها اجازه دهید که قلب دشمنان کشته شده را مصرف کنند. در طول روند بازی جکی به سلاح های دوتایی تاریکی نیز دسترسی پیدا میکند که خیلی قوی تر از سلاح های معمولی هستند ولی انرژی تاریکی برای شلیک مصرف می کنند. شما در بازی می توانید از طریق مترو بین مناطق مختلف شهر جابجا شوید و اید چندین بار به یک منطقه بازگردید که از این جهت بازی دارای المان هایی از سبک نقش افرینی نیز هست. شما می توانید با صحبت کردن با افراد مختلف در مترو ماموریت های جانبی دریافت کنید که این موضوع نیز بازی را بسیار شبیه به عناوین نقش افرینی کرده است. کامل کردن ماموریت های جانبی به بازیباز یک شماره تلفن می دهد که در بازی باید با هر تلفنی ان را شماره گیری کنید تا موارد مختلفی ازاد شوند و همچنین در طول مراحل نیز می توانید ایتم های قابل جمع آوری را پیدا کنید. در مراحلی که در دنیای بیرونی جریان دارند این ایتم های قابل جمع اوری به صورت نامه ها و پیام های پست نشده هستند که شما باید وقتی به نیویورک بازگشتید انها را به دست صاحبانشان برسانید. در نهایت باید گفت بازی The Darkness از لحاظ گیم پلی بسیار عالی و فوق العاده عمل کرده است و گیم پلی بازی بسیار متنوع و جذاب و خاص است به دلیل وجود نیروهای تاریکی در بازی که هیجان خاصی را به آن بخشیده اند.

۹۲۶۰۴۰ ۱۰ ۲۸ ۲ ۶۸ image58 jpg

بازوهای تاریکی دشمنان را تا سرحد مرگ می ترسانند و انها از دیدن همکارانشان که تکه تکه می شوند کنترل خود را از دست می دهند

نوای محزون اما مخوف تاریکی

شاید اگر بخواهیم یکی از قدرتمندترین بخش های بازی The Darkness را نام ببریم باید به صداگذاری بی نظیر، معرکه و بی نقص موجودات تاریکی اشاره کنیم که واقعا عالی کار شده بودند و هم صدای خوفناک و جذابی داشتند و هم دیالوگ های عالی را بر زبان می اوردند. صداگذاری دیگر شخصیت های بازی مخصوصا خود شخصیت جکی استکادو نیز عالی کار شده بود و هیچ گونه ایرادی در زمینه صداگذاری بازی دیده نمی شد. در بخش موسیقی نیز کار به همین شکل بود و موسیقی بازی کاملا مناسب حال و هوای غمناک و غمزده بازی بود و به واقع حس افسردگی که جکی استکادو دچار ان بود و اتش انتقامی که درون او شعله ور بود را به بازیباز منتقل می کرد. یک موزیک تاریک، غمگین و عاری از هر گونه شور و هیجانی، دقیقا همان چیزی بود که بازی The Darkness باید داشت و سازندگان موسیقی بازی مشخص بود که با داستان بازی و شخصیت جکی و حال و هوای بازی کاملا آشنا بوده اند و موسیقی کاملا مناسب را برای این بازی طراحی کرده بودند که تحسین برانگیز بود. در نهایت باید گفت این عنوان در بخش صداکذاری و موسیقی هیچ گونه مشکلی را در خود نمی بیند و بی شک ستاره این بخش، صداگذاری بی نقص موجودات تاریکی هستند که بازی را چندین برابر جذاب تر می کنند.

darkness610nowidth

این تاریکی ارزشمند است…

حتما وارد تاریکی شوید!

نهایتا در مورد بازی The Darkness باید گفت ارزش بالایی که این بازی دارد از نمره های خوب آن بسیار بیشتر است زیرا که این عنوان یک بازی خاص است. این بازی یک شوتر اول شخص معمولی مانند بقیه بازی ها نیست بلکه یک شوتر اول شخص با المان هایی است که آن را از هر بازی دیگری در سبک خود متمایز کرده است و حال وهوای بی نظیری به بازی بخشیده است. The Darkness بدون شک در زمه بازی هایی قرار می گیرد که اگر ان را تجربه کرده باشید هیچ گاه از یادتان نخواهد رفت وگیم پلی وداستان خاص بازی را به یاد خواهید داشت. شک نکنید که هنوز هم کاملا ارزش دارد که به نسل هفتم بازگردید و این شوتر اول شخص عالی با المان های نقش افرینی و اکشن را تجربه نمایید چرا که چنین بازی هایی به این صورت نیستند که هر سال ۱۰ عدد مثل انها منتشر شود و جای هم را بگیرند و قبلی ها از یاد بروند، بلکه این مدل عناوین شاید در یک نسل ۲ یا ۳ عدد بیشتر نباشند که اینچنین خاص باشند. The Darkness بازی بی نقصی نیست و قطعا ایراداتی دارد اما المان های نقش افرینی و بازوهای تاریکی که در بازی هستند بسیاری از معایب را می پوشانند و سبب می شوند تا یک تجربه فوق العاده لذتبخش در یک داستان و دنیای غمناک و جنایتکارانه برای شما رقم بخورد و یک بازی به واقع، تاریک را تجربه نمایید که اسمش کاملا برازنده ان است.

روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا

Dota2Behzad zargaryArthur Morgan

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا
روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

روزی روزگاری: "تاریکی" تقاصش را می گیرد... | نقد و بررسی بازی The Darkness | گیمفا