افقی روشن برای رزیدنت اویل از دل کلبه تاریک و مرگزده | نقد و بررسی Resident Evil 7: Biohazard
ترس، حسی عجیب، اما واقعی! حسی که معمولا سرمنشأ آن ناشناخته هاست و همیشه از چیزی یا کسی که نمی دانیم چه کار خواهد کرد و یا مکانی که نمی دانیم کجاست و دو قدم جلوتر چه انتظارمان را می کشد می ترسیم. تجربه ثابت کرده است که در هنر و صنعت توسعه ی فیلم و بازی های رایانه ای، می توان به بهترین نحو ترس را به مخاطب القا کرد و او را را تا سر حد مرگ ترساند. از این رو این ایده ترساندن را بارها و بارها به کار گرفتند و خوشبختانه در بساری موارد آنطور که انتظار می رفت، نتیجه نیز خوب از آب در آمد. امروزه در قرنی زندگی می کنیم که علم و تکنولوژی پیشرفت چشم گیری داشته اند و پیرو همین موضوع، دو صنعت محبوب بیشتر نوجوانان، جوانان و بزرگسالان، یعنی صنعت فیلم سازی و بازی سازی، نسبت به قبل پیشرفت زیادی داشته اند. کاری با صنعت فیلم سازی نداریم. روی صحبتمان با صنعت بازی های رایانه ای می باشد که هم اکنون با شاخه های (منظور سبک های متفاوت بازی ها می باشد) گسترده ای که دارد، توجه ی عمده ی بسیاری را به خود جلب کرده و در بعضی موارد نسبت به صنعت فیلم سازی نیز موفق تر بوده است و گاها از آن نیز پیشی گرفته است. اما وقتی که به همین مسئله ی ترس یا بهتر بگویم بازی های “وحشت بقا” می رسیم قضیه فرق می کند و انگار این عناوین به جای پیشرفت، نسلشان به سمت منقرض شدن می رفت و دیگر کم تر پیش می آمد که عنوانی منتشر شود که مخاطب را در حالی که شخصیت بازی انواع سلاح را در اختیار دارد تا سر حد مرگ بترساند.
توجه: پیشنها می شود متن زیر عکس ها را مطالعه نفرمایید چرا که ممکن است بخش کوچکی از بازی را لو دهند. متن اصلی مقاله خالی از هرگونه اسپویل می باشد.
عملاً تا بدین لحظه در این نسل (هشتم) شاهد عنوان خیلی خاصی در سبک وحشت بقا نبودیم، نسل قبل (هفتم) نیز نسبتاً مشابه نسل فعلی بود با این تفاوت که شاهد تعداد انگشت شماری از عناوین سبک «ترس و بقا» که انصافاً بازی باز را می ترساند، بودیم. نسل ششم نیز به مراتب بهتر از نسل هفتم بود و برای مخاطبان، آن زمان عناوین زیادی به بازار راه یافتند که به کابوس شبانه ی بازی بازان تبدیل شدند. اما در زمان کنسول افسانه ای «پلی استیشن ۱» (Play Station 1)، اولین کنسول از خانواده ی «پلی استیشن»، قضیه فرق می کرد. چه عناوینی که در آن زمان عرضه نشدند! همگی نسبت به هم ترسناک تر بودند و واقعاً آن چیزی بودند که اکنون بازی بازان زیادی آرزویش را دارند. به خصوص نسخه های کلاسیک خانواده ی «Resident Evil» که در آن زمان غوغا به پا کردند. نسل به نسل با این سری همراه بودیم که متاسفانه در نسل هفتم کنسول ها، دیگر «Resident Evil»، «Resident Evil» همیشگی نبود. دیگر آن «Resident Evilی» نبود که تک تک لحظه هایش غنی از صحنه های ترسناک و نفس گیر باشد! در نسل هفتم دو عنوان شماره دار و چندین عنوان فرعی دیگر از این سری عرضه یافتند که متاسفانه هیچ کدام به مانند نسخه های کلاسیک سری و یا نسخه ی چهارم سری مذکور نبودند. گویی با رفتن «شینجی میکامی» (Shinji Mikami)، خالق مجموعه ی «Resident Evil»، این سری یک باره از عروج به سقوط (!) رسید. چه می شد کرد؟ کار از کار گذشه بود. همچنین با آغاز نسل هشتم کنسول ها، دیگر شاهد عرضه ی نسخه های پیاپی از این سری نبودیم. تنها یک عنوان فرعی و اکنون نیز یک نسخه ی شماره دار اصلی. هفتمین نسخه ی اصلی این سری تحت عنوان «Resident Evil 7: Biohazard» منتشر شد و باید بگویم امیدهای تمام بازیبازان و منتقدان دنیا بیهوده نبود. این نسخه دیگر با حذف المان های اصلی گذشته و ریشه ای این سری ساخته نشده است. «کپکام» (CapCom)، ناشر و سازنده ی این نسخه، پس از گذشت چندین سال بالاخره با ایده ی زیبا و بسیار منطقی بازگشته است تا این سری را دوباره به دوران محبوبیتش باز گرداند. اما حال سئوالی که پیش می آید این است که آیا جدیدترین نسخه این سری توانسته است آنطور که طرفداران می خواهند باشد؟ آیا همانند گذشته می تواند باری دیگر بازی بازان را تا مغز استخوان بترساند؟ آیا یک عنوان فاخر با فضایی کاملاً مناسب با این سری است؟ این سوال ها و خیلی سوال دیگر هدف اصلی ما از نوشتن متن پیش رو می باشد که در ادامه به تمامی آن ها پاسخ خواهیم داد.
«Resident Evil 7 Biohazard» در «E3» امسال با نمایشی چند دقیقه ای به طور رسمی معرفی شد. در همان نگاه اول، بازی شباهت بسیار زیادی به عنوان لغو شده ی «سایلنت هیل» یا همان دموی «P.T» داشت، به گونهای که جمعی از طرفداران حاضر در سالن کنفرانس، تصور میکردند عنوان جدید کوجیما است. کلبه ای مخروبه با محیط بسیار تاریک و ترسناک، صداگذاری اظطراب برانگیز و گیم پلی بسیار جذاب، همه و همه نوید یک عنوان خوب را میدادند. سرانجام لحظه ی موعود فرا رسید! کلمه «VII» به رنگ نارنجی بر صفحه ی نمایش نقش بست و سپس نام درخشان « Resident Evil» نیز پدیدار شد. کلمه ی «Biohazard» که نام بازی در ژاپن محسوب می شود نیز در ادامه ی اسم بازی نمایان شد که حرکت بسیار جالبی از سوی سازندگان تلقی می شد. توضیح منطقی ای در این باره نیست، اما گذشته از این، خوانده شدن این اسم در بازی بسیار زیبا است و مثل همیشه مو های تن مخاطب را سیخ می کند. حال در ادامه قصد داریم ببینیم «Resident Evil» جدید که برای اولین بار یک فرد غربی وظیفه ی نویسندگی بازی را بر عهده گرفته است و گیم پلی آن نیز به طور کلی تغییر یافته، چگونه عمل کرده است. پس در ادامه با ما همراه باشید که می خواهیم به نقد و بررسی Resident Evil 7 Biohazard بپردازیم.
به طور کلی جدیدترین نسخه از سری عناوین پر زرق و برق «Resident Evil» در تمامی زمینه ها تغییرات چشم گیری داشته است که قبل از انتشار بازی شاید چندان توجه برخی طرفداران را جذب نکرد، اما بد نیست بدانید که اشتباه می کردند که توجهشان جلب نشد! تنها می بایست بازی را تجربه نمود، آنگاه است که نظرتان به اصطلاح، زمین تا آسمان فرق خواهد کرد! در واقع «Resident Evil 7 Biohazard»، میلادِ دوباره ی این سری پس از رفتن «شینجی میکامی»، خالق این سری است. از جمله تغییراتی که سازندگان در این نسخه اعمال کرده اند، داستان سرایی و شخصیت جدید می باشد. پس از آنکه نسخه های قبلی سری «Resident Evil» با توجه به اکشن تر شدنشان (!) مورد بازخوردهای منفی طرفداران و منتقدان قرار گرفتند، سازندگان سعی کردند در این نسخه دیگر اشتباهات گذشته را مرتکب نشوند. آن ها این ریسک را پذیرفتند و از داستان شخصیت های اصلی این سری که به گونه ای هسته ی اصلی آن بودند دیگر در این نسخه استفاده نکردند. یک شخصیت جدید که نه در گذشته یکی از سربازان شجاع کشورش بوده و نه در تیر اندازی مهارت خاصی دارد. شخصی معمولی با نام «اتان وینترز» که برای یافتن همسر خود راهی سفری پر از ترس و اضطراب می شود. داستان بازی در کلبه ای بزرگ (یا همان عمارت) که متعلق به بیکر ها است، واقع در زمینی به ظاهر زراعی جریان دارد و کل گیم پلی بازی، در کلبه، محیط اطراف آن و مناطق دیگر روایت می شود. همچنین باید در همین ابتدا گفت که داستان بازی ربط چندانی به روایت اصلی سری ندارد و از لحاظ شخصیت پردازی، داستان جدیدی را دنبال می کند، البته نباید منکر آن بود که روایت بازی به قدری زیبا کار شده است که به آسانی با آن ارتباط بر قرار خواهید کرد. اگر چه در مقاطعی مخصوصا در ابتدای بازی شاید حس کنید داستان سرایی بازی اندکی گنگ و نا مهفوم است، اما طولی نخواهد کشید که با روایت بازی و نوع آن، کاملا آشنا خواهید شد. اکنون به راه رو های تاریک و ترسناک باز خواهید گشت، از اینکه چه چیزی در گذشته برای آن عمارت رخ داده است چیزی نخواهید فهمید و همه چیز تا اواسط راه، بی جواب خواهد بود. اما در اواخر بازی اتفاقاتی که درون آن عمارت رخ داده است به صورت تصویری در مناطق خاصی از بازی روایت می شود. که پیش تر مشابه آن را در عنوان «The Evil Within» وجود داشت.
داستان بازی در ابتدا بسیار سربسته روایت می شود، اما با پیش روی در آن، این روایت بسیار زیبا و صد البته معنی دار خواهد شد. باید بدانید که داستان بازی برخلاف آنکه ربط زیادی به داستان اصلی سری ندارد، اما به شیوه ی خیلی هوشمندانه روایت می شود و بازی باز به هیچ عنوان حس نمی کند که روایت بازی پوچ و بیهوده است. تمامی این موارد را «کپکام» مدیون نویسنده و هنرمند کاربلد غربی، یعنی «ریچارد پیرسی» (Richard Pearsey) است. شخصی که وظیفه ی نویسندگی عناوین فاخر زیادی را در کارنامه ی خود دارد و حتی چندین عنوان ترسناک را نیز نویسندگی کرده است. تمامی این موارد سبب شد که «کپکام» برای داستان سرایی خود، این نویسنده را انتخاب کند که خوشبختانه داستان بازی آنطور که انتظار می رفت عالی از آب در آمده است. در طول بازی بر خلاف نسخه های قبلی با شخصیت های زیادی روبرو نخواهید شد و عملاً در بیشتر بازی تنها هستید و این یکی از دلایل بزرگ القای حس ترس به مخاطبان می باشد. همچنین بدون شک پس از آغاز و آن پایان عجیب و زیبای بازی، صد در صد خبری از نسخه ی بعدی نیز در آینده خواهد بود. اینکه چرا «کپکام» شخصیت جدیدی را وارد بازی کرده است را می توان به زیرکی این استودیو در خلق یک داستان جدید ربط داد که به واقع این ریسک لازم را انجام دادند تا این سری را نجات دهند و این تغییرات چیزی بود که سری اویل نیاز داشت. داستان نه تنها ضعیف از آب در نیامده بلکه بسیار نیز موفق پرداخت شده است. به شخصه با داستان این نسخه به خوبی ارتباط برقرار کردم و مشکل خاصی در آن مشاهده نکردم. همانطور که شرح داده شد، روایت داستان این نسخه بسیار خوب از اب در آمده است، اما باید گفت که درک کامل این داستان، بدون توجه به جزییات درون محیط بازی (که در بخش گیم پلی بیشتر درباره ی آن توضیح خواهیم داد) و دیالوگ های موجود در بازی، بسیار سخت است؛ چه بسا اگر در فهمیدن داستان بازی به تمامی جزئیات دقت بسیار زیادی نیز به خرج دهیم، بازهم در فهمیدن مقاطعی از آن سردرگم بمانیم. همچنین باید ذکر کنیم که با پیش روی در بازی، مخاطب بیشتر با گذشته ی شخصیت آشنا می شود و این یکی از نکات مثبت دیگر بازی به شمار می آید. در کل باید گفت داستان بازی روایت سربسته ای را مخصوصا در اوایل بازی به دوش می کشد و در عین آنکه عجیب و پیچیده می باشد، بسیار شیرین و مخاطب پسند است.
و اما بخش گیم پلی، مهم ترین هسته ی بازی! در این نسخه ما شاهد گیم پلی بسیار عالی و بی نقص هستیم که به گونه ای تحول عظیمی در این سری محسوب می شود. گیم پلی بازی به طور کلی وارد بُعد جدیدی شده است و تغییرات بنیادین زیادی را نیز به دوش می کشد. بسیاری از این تغییرات همان مکانیزم های سایر عناوین سری هستند که به لطف سازندگان در این نسخه به طور کلی بهبود یافته اند. همچنین دیگر خبری از آن «Resident Evil» اکشن نیست و در همین زمینه بازی به طور کلی تغییر کرده است. این تغییرات انصافاً عالی از آب در آمده اند و آن حس ترسناک بودن بازی به خوبی معلوم است. مکان هایی که بازی در آن جریان دارد، بسیار تاریک و عجیب و غریب هستند که حتی در صحنه هایی که خطری وجود ندارد، سبب می شود باز هم مخاطب با ترس و لرز پیش برود. به شخصه هنگام تجربه ی بازی همیشه آماده ی صحنه های غیر قابل پیش بینی (منظور صحنه های ترسناک بازی که به صورت ناگهانی رخ می دهند) بودم، اما باید گفت که این صحنه در مواقعی رخ می دهند که حتی تصورش را هم نمی کنید! همانطور که در بخش داستان گفتیم، این دفعه قدم بر راه رو های ترسناک، تونل و فضای مشابه جنگل آن هم با نورپردازی بسیار قدرتمند قدم خواهید گذاشت! هر جا بروید ترس و اضطراب همراهتان می باشد و لحظه ای در بازی وجود ندارد که نفس عمیقی بکشید و بگویید “بالاخره جایی دور از ترس و اضطراب و صد البته دور از دسترس آن موجودات عجیب را پیدا کردم”. اینگونه نیست، هر جا که بروید خطر دنبالتان می باشد و از همه بدتر صداگذاری بازی به گونه ای است که حتی در نبود موجودات عجیب بازی، باز هم حس می کنید شخصی به دنبالتان می باشد. این مسئله کاملا نشان می دهد که سازندگان برای بازگرداندن حس ترس در بازی دست به هر کاری زده اند! حتی باید گفت در مراحل ابتدایی بازی تنها می بایست از دست موجودات بازی فرار کرد و در جایی مخفی شد تا آنان شما را گم کنند. این مسئله در اوایل بازی اندکی خسته کننده می شود، اما طولی نمی کشد که گیم پلی بازی مسیر پر هیجانی را در پیش می گیرد. اما به زاویه ی دید بازی می رسیم! «Resident Evil 7 Biohazard» اولین عنوان این سری نیست که به صورت اول شخص عرضه می شود (با در نظر گرفتن عناوین فرعی) بلکه اولین عنوان موفق این سری می باشد که زاویه دید اول شخص آن تأثیر زیادی در موفقیت بازی داشته است. بدون شک تغییر زاویه دید دوربین از سوم شخص به اول شخص را همانند وجود شخصیت جدید در بازی، می توان به نوآوری در بازی ربط داد که غیر از این موضوع، این امر سازندگان تأثیر زیادی در القای هر چه بهتر حس ترس به مخاطبان دارد. با توجه به تجربه ای که از بازی داشتیم، حالت دید بازی به گونه ای بود که بخش بسیار محدودی از محیط بازی را در دید داشتیم و این سبب شده بود که پیش بردن بازی بسیار دشوار شود. از حق نگذریم که این کار سازندگان بسیار هوشمندانه بوده است و به شخصه پس از سال ها انتظار، بألاخره ترس را در این سری بار دیگر ملاقات کردم. همچنین باید گفت که این زاویه دید دوربین امکان آن را هم فراهم کرده است که استفاده از تکنولوژی های واقعیت مجازی نیز ممکن گردد و سازندگان بتوانند تجربه ای از واقعیت مجازی را در جدیدترین عنوان خود فراهم کنند. به شخصه به دلیل در دسترس نبودن جدیدترین ساخته ی «سونی» در زمینه ی واقعیت مجازی، از تجربه ی واقعیت مجازی این نسخه باز ماندم، اما اگر بخواهیم از نظر دیگر بازی بازان بخواهیم این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم باید گفت که این قابلیت بازی، ترس بازی چندین برابر می کند. البته نباید منکر آن بود که خود بازی نیز به تنهایی هیجان و ترس خود را دارد و همانطور که پیش تر عرض کردیم، تمامی لحظات بازی به لطف گرافیک خوب و صداگذاری آن، ترسناک هستند و این دقیقاً آن چیزی می باشد که خیلی از طرفداران سالیان سال است که انتظارش را می کشند. اما به هر حال باید این را گفت که با توجه به آن چه که تا کنون از کسانی که تجربه واقعیبت مجازی بازی را داشته اند شنیده ایم، تجربه بازی با واقعیت مجازی به حد مرگباری ترسناک و حتی شاید برای برخی خطرناک نیز باشد.
از لحاظ سخت بودن، «Resident Evil 7 Biohazard» جزو شاگرد اول های این نسل است! حتی اگر بازی را بر روی درجه ی بسیار آسان تجربه کنید، باز هم برایتان دشوار خواهد بود، در مراحل ابتدایی بازی که می بایست تنها پنهان شد و دنبال مهمات گشت، بازی بسیار دشوار می باشد و تنها باید از دست چندین موجود به ظاهر زامبی، فرار کرد. اما در اواسط بازی دیگر پای موجودات ماورا الطبیعه به بازی باز خواهد شد و دیگر تنها می بایست با تفنگ به آن ها شلیک کرد تا شاید بتوان از دست آن ها خلاص شد. چرا که هر چقدر به آن ها شلیک کنید باز هم بر می خیزند! البته باید گفت که در اواسط بازی، به مهمات زیادی دست پیدا می کنید که روند سخت بودن بازی را اندکی کاهش می دهد و دیگر تنها با آن کُلت اوایل بازی شلیک نخواهید کرد! چرا که سلاح های زیاد دیگری نیز پیدا می کنید. در طول بازی سلاح هایی نظیر هفت تیر، شات گان، شعله افکن ها و مواد منفجره وجود دارند که پیشروی در بازی در اختیار شما قرار می گیرند. جای دارد اضافه کنیم که چاقو، اره، چوب، میله و… که جز سلاح های سرد هستند نیز در دسترس قرار دارند. همچنین در طی مراحل بازی، با صحنه های خشن و دل خراش (اعضای مثله شده ی بدن انسان و…) زیادی روبرو خواهید شد و حتی کشتن موجودات بازی با اره برقی و چاقو نیز بسیار خشن می باشد که به طور کلی بارها در طول بازی تکرار می شوند. همچنین باید گقت که دیگر در بازی شاهد آن مسسل های با خشاب های تمام نشدنی گذشته نیستیم و مدیریت مهمات با هم بازگشته است. آن منوی سلاح ها و آیتم های نسخه های پیشین را به خاطر دارید که با مراجعه به آن می توانستید از آیتم سلامتی و خیلی آیتم های دیگر استفاده کنید؟ باید ذکر کنیم که این قابلیت در این نسخه نیز وجود دارد و به گونه ای ساعت هوشمند شخصیت درون بازی می باشد که با آن می توان از میزان سلامتی و آیتم هایی که در اختیار دارید با خبر شد. در کل بازی نسبت به قبل پیشرفت چشم گیری داشته است، به خصوص در بخش جست و جو در محیط بازی که نقش مهمی در بازی دارد. بر خلاف اینکه در نسخه های قبلی این مکانیزم نقش کم رنگ تری داشت و تنها در بررسی میز ها و کمد ها خلاصه می شد، حال مکانیزم ذکر شده در این نسخه تغییرات بسیار زیادی کرده است و برای کشف آیتم ها، کلید و خیلی چیز های دیگر ضروری می باشد! مکانیزم مخفی کاری نیز به همین مقدار در بازی حیاتی است، به خصوص در اوایل آن که تنها می بایست از دست موجودات فرار کرد و پنهان شد! همچنین معماهای بازی نیز بسیار عالی هستند و بر خلاف دیگر نسخه ها، در این نسخه سخت تر شده اند. امکان جست و جو در محیط بازی یکی از مهم ترین قابلیت های بازی می باشد که بدون آن محال است که بتوانید بازی را پیش ببرید، به خصوص زمانی که برای حل معماهای بازی احتیاج به وسایل مخصوصی دارید که ممکن است در جایی از محیط بازی مخفی شده باشند. هوش مصنوعی دشمنان نیز در سطح بسیار بالایی قرار دارد و مبارزه با آنان بسیار سخت می باشد و قطعا اگر بازی بر روی درجه ی بسیار سخت باشد، بسیار چالش بر انگیزتر نیز می شوند. البته مبارزه با باس های بازی نیز بسیار سخت هستند، اما متأسفانه مبارزه با باس آخر بازی بسیار ضعیف است و قاعدتا می بایست سخت ترین باس فایت در این عنوان می بود ولی متاسفانه اینطور نیست. در مجموع گیم پلی بازی در سطح بسیار قابل قبولی قرار دارد و در اصل توانسته است المان ترس همراه با گیم پلی را به مخاطب القا کند! این برای اولین بار است که «کپکام» توانسته بدون «شینجی میکامی» این سری را دوباره ترسناک کند و به واقع نسبت به نسخه های قبلی پیشرفت خیلی خوبی داشته است.
از همان اول که بازی به طور رسمی در کنفرانس سونی معرفی شد، کاملاً مشخص بود که با یک عنوان فوق العاده ترسناک طرف هستیم. بدون شک این امر تنها با طراحی محیطی مخوف و هراس انگیز ممکن است که خوشبختانه ما در جای جای «Resident Evil 7: Biohazard» شاهد چنین محیط هایی آن هم با طراحی پیچیده و تاریک و تو در تو هستیم. تنها کافی است بازی را تجربه کنید، مطمئناً در همان نگاه اول به این امر پی خواهید برد که طراحان بازی کار خود را به بهترین نحو احسن انجام داده اند. گرافیک و نجوه ی طراحی محیط های بازی بدون شک نقش بسیار مهمی در خوفناک تر جلوه دادن بازی دارد. در این نسخه دیگر شاهد محیط های بزرگ و البته بسیار روشن نسخه های پیشین نخواهیم بود! در این نسخه تنها تاریکی وجود دارد که بدون استفاده از وسایلی نظیر شمع و چراغ قوه دید شما در بازی ضعیف می شود و جزئیات درون محیط چندان دیده نخواهند شد! عمارتی که بیشتر بازی در آن روایت می شود، بسیار بزرگ است و محیط های زیادی در آن وجود دارد. محیط هایی که با پیش روی در بازی می توانید وارد آنجا شوید. انصافاً محیط های مخوف بازی نقش مؤثری در بهتر جلوه دادن بازی دارند. همچنین انجین گرافیکی بازی، همان «RE Engine» معروف می باشد که سازندگان آن را پیشرفته تر کرده و گرافیکی مطابق انتظارات طرفداران در نسل هشتم فراهم کرده اند. با توجه به آنکه دید دوربین بازی به صورت اول شخص می باشد، پس در نتیجه باید شاهد جزئیات ریز و بهتری از محیط بازی باشیم که خوشبختانه این مورد نیز در حد قابل قبولی قرار دارد، اما به هر حال می توانست بهتر هم باشد. در ادامه ی همین مبحث باید گفت که طراحی محیط های بازی که اغلب شامل دخمه ها، راهرو ها، اتاقک ها و تونل ها می باشند، بسیار زیبا و فوق العاده است (البته زیبا از نظر مخوف بودن!) و تقریبا تمامی این محیط ها در تاریکی مطلق و یا کورسویی از نور به سر می برد که حس ترسِ نهفته در جو بازی به خوبی منتقل می شود. همچنین تغییرات زیادی در دشمنان بازی دیده می شود و جزئیات ظاهری آنها بسیار طبیعی تر شده اند. نور پردازی که از مهم ترین المان های بخش گرافیک عناوین سبک «ترس و بقا» به شمار می آید در سطح بسیار بالایی قرار دارد. نورپردازی بازی به معنای واقعی کلمه شگفت انگیز است و تماشای تابش نور از درز های باریک این عمارت تاریک و مرگزده و انعکاس آن بر روی اشیاء کهنه و قدیمی، به غایت زیباست. نورپردازی از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که می دانیم سبک این عنوان «ترس و بقا» می باشد و همیشه کیفیت بالای نورپردازی در عناوین سبک مذکور و زیر شاخه های آن به دلیل تاریک بودن آن ها، بسیار پر اهمیت تر است که خوشبختانه سازندگان «Resident Evil 7: Biohazard» در این قسمت سنگ تمام گذاشته اند. جدا از این مورد طراحی اشیاء و آیتم های موجود در بازی نیز به نوبه ی خود خوب کار شده اند. همچنین افکت های خون، با توجه به آن که در «Resident Evil 7: Biohazard» شاهد صحنه های زیادی از خون ریزی هستیم بسیار خوب و طبیعی کار شده اند. همچنین سایه زنی ها در حد قابل قبولی قرار دارند و آن حس واقع گرایانه را به خوبی منتقل می کنند. در کل هر چه که در بازی وجود دارد و با کیفیتی که از لحاظ بصری شاهد هستیم، مشخص است که نتیجه ی تلاش بسیار زیاد طراحان بازی می باشد که سعی کرده اند نقصی در کارشان دیده نشود که خوشبختانه همینطور شده است و در بخش گرافیک هیچگونه مشکلات فنی اعم از باگ ها و افت فریم و … وجود ندارد. در کنار جلوه های بصری چشم نواز بازی، صداگذاری بی نقص بازی نیز به عنوان یک فاکتور فوق العاده مهم و موثر، باعث افزایش و تشدید هیجان و اضطراب در بازی شده است. از لحظه ای که قدم بر عمارت بازی می گذاریم، ما شاهد و شنوای موسیقی و صداگذاری بی نقص بازی هستیم که تجربه ی آن را بیش از پیش لذت بخش تر می کند. به خصوص صداهایی که به گوش می رسد، اما نمی دانیم از کجا می ایند و منبع آنها چیست. صداگذاری بازی به واقع زیبا و بی نظیر کار شده است و مثلا صدای جیر جیرک هایی که وقتی در محیط بیرونی عمارت بیکر ها هستیم می شنویم کاملا تصور حضور در ان محیط را به شما می دهند و همچنین در صحنه هایی که نه خبری از صدای جیر جیرک است و نه موسیقی بازی و تنها صدای گام های شخصیت بازی به گوش می رسد، نیز صداگذاری بازی مثال زدنی است.
شاید از دید خیلی ها آنچه که «Resident Evil 7 Biohazard» را به موفق ترین «Resident Evil» پس از «شینجی میکامی» تبدیل کرده است، وجود نوآوری و تنوع در این نسخه می باشد. هر چند که خیلی های دیگر می گویند «Resident Evil 7 Biohazard» آن «Resident Evil» سابق نیست. اما به هر حال این جدیدترین نسخه ی «Resident Evil» است و باید اعتراف کنم که واقعا نیز یک رزیدنت اویل اصیل و زیباست! خوشبختانه این بار کپکام با «Resident Evil 7 Biohazard» توانست موفق عمل کند و این امید می رود که در چند سال آینده نسخه های بعدی نیز با همین کیفیت و حتی بهتر عرضه خواهند شد. شما را نمی دانم، اما به شخصه منتظر هستم ببینم که شخصیت های اصلی این سری، در قالب جدید چگونه خواهند بود. اگر در انتها بخواهیم در یک جمله کوتاه این بازی را شرح دهیم باید بگویم: «Resident Evil 7 Biohazard»، یک تابلوی زیبا از ترس است…
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- مایکروسافت: هر دستگاهی میتواند یک ایکس باکس باشد
نظرات
وای خدا. لحظه شماری میکنم بتونم این شاهکار رو بازی کنم. بی نظیره :inlove:
ممنون بابت نقدتون آقای جعفرنیا
میدونی بازدارن حالیه و راستش دیگه اون زامبی های بی عقل ما نیستن
بلکه حالت جنی و از این نوع حرف هارو داره و باید بگم در طول بازی شما از یک SmartWatch بهره می برید
فقط یکم غول آخرش عجیب بود (پیره زن ****)
این برای اون هایی که می خوان بازی رو انجام بدن:این داستان در مورد یک خانواده ی تاریک هست که در اون ها یک پدر و یک مادر و دو بچه ی (یکی دختر،یکی پسر)شیطانی وجود دارن…. نمی تونم جلو تر برم چون کلا داستانو لو میدم
با تشکر از حسین جعفرنیا
واقعا کسی جرات داره این بازیو با VRبازی کنه و تمومش کنه ؟!
.
.
هر کسی اینکارو بکنه ….من یکی بهش ایمان میارم ….
.
دموی رایگانش رو که بازی کردم …..که فقط در چند جا شوک به آدم میده ….سکته داشتم میکردم …ولی به حال اتمام بازی …..اونم با VR!!!
هر چی با خودم کلنجار میرم که این بازی عالیه
میبینم عالی نیست بی نظیره :yes:
دوست عزیز مجبوری بگی باس فایت اخر چی بود؟ منی که بازی نکردم چه گناهی کردم که ذره ذره همه چیز برام اسپویل شه ؟ 😐
اقا من الان دارم بازی میکنم نمیدونم چرا بعد از یه نیم ساعت بازی شروع میکنه گیر کردن و fps drop
کسی راهشو بلده که حلش کنم؟ تو رو خدا اینجوری اصلا نمیشه بازی کرد
……………………………………
این مراحل اولیش که عالی بود…باقیش چی باشه
بازی رون اجرا میشه ولی از محیطی به محیط دیگر میرم چند ثانیه گیر میکنه که رو اعصابه
یکی کمک کنه
مطمنی همچین مشکلی داری؟؟؟؟!!!
بازی ۶۰ فریم که هس هیچ
حتی یه لحظه هم افت فریم یا گیر کردن و لگ و… ندیدم
تو ps4 بازی میکنی؟؟
pc داداش
@۷KHAT_
تا جایی که میدونم و خودم دیدم بازی خیلی بهینس، ولی برا مشکلت میتونم اپدیت کارت گرافیک و نرم افزار های نیازمند بازی رو پیشنهاد کنم. بازم میتونی تو فروم های خارجی سرچ کنی. در ضمن احتمال خیلی زیاد رو window mode بزاری درست شه
رزیدنت اویل یعنی leon
رزیدنت اویل یعنی باس فایت هایی که چند متر از خودت بزرگ ترن
رزیدنت اویل یعنی گشتن دنبال ایتم های ارزشمند
رزیدنت اویل یعنی یه جزیره یه شهر
ریدنت ویل یعنی نمسیس
رزیدنت اویل یعنی ترس از تموم شدن مهمات نه ترس از یه پیر زن
به خدا این رزیدنت اویل نیست هر اسمی میشه روش گذاشت جز رزیدنت اویل
اگر کسی واقعه یک رزیدنت اویل باز واقعی باشه حرف شمارو تایید میکنه کسانی از سری کلاسیک بازی میکردن در ضمن این بازی رو یک بار رو میکرو فکر کنم بود نمی دونم یا سگا دقیق یادم نمیاد کپکام یکبار دیگه داده بود فقط الان لعابش زیاد شده. رزیدنت اویلی ک استارت اول بازی نگه رزیدنت ایول دیگه تهش میشه اینی ک واقعا دو روزه فکر منو درگیر کرده رزیدنت ایول با ۴-۵ کاراکتر الان من نمیدونم دقیقا چه بیو تروریزم رخ داده اینجا فقط برا خنده ارم امبرلا رو چند جا میبینیم .ولی خدایش ظاهر اویل قدیمی داره اونم فقط در حد دسگاه سیو جعبه و اینکه با یکیف جای ایتم هاتون بیشتر میشه چی بگم …
انصافا راست میگی این رزیدنت اویل نیست ولی نمیتونیم بگیم بازی بدیه. ای کاش یه ip جدید بود و رزیندنت هنوز میموند که البته تقصیر خود طرفدارا هم هست بعد اینکه نسخه ۶ اومد همه گفتن این شده کالاف خیلی اصرار کردن برگرده به گیم پلی ترسناکش ولی نمیدونم چی شد کمکاپ فک کنم بعد نظر گیمرا رو گرفت کلا رفت یه سبک دیگه زد و ترسناکش کرد که این اون چیزی نبود که میخواستن اونا میخواستن رزیدنت اویل ترسناک بشه نه اینکه کلا یه بازی جدید ترسناک باید بیرون خداکنه که دوباره یکروز اون شخصیتا جمع بشن دور هم لئونو کریسو کلیر ادا وانگ وسکر و… اینقد هم شخصیت دازه همشونم محبوبن. جز معدود بازیایهه که این همه شخصیت معروف داره و همشون هم محبوب
ای کاش که برگرده
احسن اولی رو خوب اومدی به تو میگن رزیدنت اویلی :-*
جناب جعفر نیای عزیز اون ۰٫۳ امتیاز رو چجکری حساب کردید؟؟؟؟ممنون میشم اگه پاسخ بدید
مرسی بابت نقد ولی خیلی جاها اسپویل کرده بودین بازی رو معمولا تو نقد و بررسی این کارو نمی کنند
دوستانی که بازی نکردند نقد رو نخونند بهتره …
دست شما درد نکنه آقای نویسنده .این بازی ارزش ۶۰دلارو داره دوستان؟چند ساعت گیمپلی داره؟تا چند بار ارزش تکرار داره؟هرکی بازی کرده لفطا جواب بده.please
۱۵ساعت ولی من که تمومش کردم در طول ده ساعت فک کنم بود، ارزش تکرار به اندازه ی دل و جیگری که داری،اگر دنبال ترس هستی واقعا ارزششو داره
البته گاهی موقع محیط های تکراری می آیند مثلا همون آشپزخانه
دنبال ترس نیستم اما خب مرض دارم که بترسم:dمیتونه منی که خیلی میترسم از این بازیارو ۱۰۰ ساعت سرگرم کنه؟؟؟؟(تا حالا دنبال هر بازی ترسناکی که رفتم تمومش نکردم یا به سختی تموم کردم)
این یه بازی خطیه مگه ارپی جی که ۱۰۰ ساعت سرگرمت کنه ؟ چه انتظار هایی داری ها .دو بار تمومش میکنی اگه خوشت بیاد یعنی ۲۰ تا ۳۰ ساعت
این سری همه ی نسخه هاش حتی این دو نسخه ی آخری ارزش تکرار بالایی داشتند .
خودم RE4 رو ۱۶ بار تمومش کردم !!! ۱۲ بار رو ps2 و ۴ بار رو pc !!!
دقیقا یادم می یاد بار اول ۱۵ ساعت طول کشید ( کنار اسم هر سیو نوشته می شد ) و بار آخر سه ساعت و نیم !!! ( خیلی از دشمنارو نمی کشتم فقط از کنارشون رد می شدم !)
خیلی دوست دارم به یاد نسخه های قدیم این رو بازی کنم ولی کو پول ؟؟؟ :smug:
راستی یه سوال دیگه .نقد اسپویلر که نداره؟نمیخوام کوچک ترین چیزی برام اسپویل بشه آخه.
سلام.
خیر. سعی کردیم اصلا اسپویل نکنیم. البته همانطور که گفتیم متن زیر عکس ها ممکن است بخشی از بازی را لو دهند.
این بازی فقط با vr پیشنهاد میکنم و همینطور ۱۲ به بعد بازی کنین که قشنگ بچسبه 😀
به به!عجب نقد و بررسی خوبی نوشتید.خیلی عالی بود.خوشحالم میبینم بهترین فرانچایز زندگیم به اوج بازگشته :inlove:این فرانچایز برای بنده فراتر از یک بازی هست
خیلی عالی قهرمان باز میگردد…فقط آیا روی pc بازیش کردین؟ چقدر بهینس رو pc؟
نسخه PC خیلی بهینست مثل نسخه PS4.مقایسشونو نگاه کنی عین همن ولی Xbox one بد پورت شده.
از ps4 هم بهتره من همزمان رو دوتا پلی کردم البته بسته ب سیستم
ممنونم دوستان
آقا نقد رو خوندم مرسی بابت متن خوبتون
جا داره بگم بازی از نظر من عالی بود و بشدت گیرا بود ،گرافیک و نورپردادی که حرف اول رو میزنن و صداگذاری هم که حرفی براش نمیمونه و عالیه
داستان بازی با اینکه کامل روایت شد ولی هنوز گنگه و باید منتظر سیزن پس بازی باشیم که شامل چند بخش داستانی هم هست تا با تموم کردن اونا به داستان کامل پی ببریم و از چندتا سوال بی جواب سر در بیاریم
در مورد ترسناک بودنش میشه گفت ترسناکترین بازی این نسل هست به علاوه تلاشی که باید برای بقا کرد
حرف اخر اینکه من بشدت عاشق این نسخه شدم
متاسفانه vr باعث حالت تهوع عجیب غریبی میشه بهتره اگر میخواین بخرین قبل از خرید برید جایی و نیم ساعت امتحان کنید
کسی تمومش کرده ؟ چقدر طول کشیده ؟
برای من ۱۲ ساعت و نیم :yes:
تا چند بار ارزش تکرار داره؟
حسین جان متفاوته؛ نمیشه جواب دقیقی داد؛ اگر وحشت رو دوست دارین بلی و صد در صد و اگر هم نه، خیر.
هشت ساعت
نقد کامل و جامعی بود؛ متشکرم :yes:
مرسی بابت نقد ، یکم قیمتا بیاد پایین حتما میخرمش .
راستی ، دلم شدیدا واسه اون بدبختایی میسوزه که با VR بازی میکنن!
:search: نیم نگاهی به بازی RE 7
زمانی که بازی برای اولین بار معرفی شد این حجم از تغییرات اعمال شده نسبته به نسخه های گذشته، من رو نسبت به آینده RE7 بسیار نگران کرده بود و اون رو در بهترین حالت عرضه خودش یک اثر متوسط رو به ضعیف می دونستم ولی در زمانی که بازی رو تجربه کردم نظرم عوض شد هر چند که بعد از اتمام آن متوجه ایرادات بسیار و تلف کردن بسیاری از ظرفیت ها و پتانسیل های با ارزش این اثر شدم که جای تاسف داشت شدم :yes: :-/
بر خلاف گذشته اول نگاهی لیست وار به نکات مثبت می اندازم و سپس به بررسی ضعف های این اثر خواهم پرداخت 😉
∆ گرافیک واقعی
∆ طراحی محیط با جزئیات بسیاز بالا
∆ روایت جذاب به سبک فیلم های ترسناک و زنده کردن حس واقعی بقا
∆ صداگذاری تحسین برانگیز
∆ متعادل بودن میزان سختی بازی
نکات منفی بازی
√ شخصیت پردازی کاملا مقوایی و فراموش شدنی
√ارزش تکرار بسیار پایین بازی
√از بین رفتن حس ترس بعد از چند ساعت
√ طراحی ضعیف و تکراری دشمنان البته به جز اعضای خانواده بیکر
√ نداشتن ارتباطی خاص و درست و حسابی با مجموعه RE (فقط در حد وجود کریس ردفیلد به اندازه یک ثانیه) اینم شد ارتباط!! ما اصلا شک نمی کنیم تیم سازنده بی تجربه بوده و مجبور شده آخرین لحظه یک فکری به حال مسئله ارتباط بکنه
√ سیستم تصمیم گیری مضحک پایان بازی ( زویی/میا) کاملا مشخصه سازندگان هیچ فکری نداشت و با عجله این قسمت رو اضافه کردن و چون فرصت نداشتن از فرمول کپی/پیست هم بهره بردن. از طرفی چون رابطه شکا نگرفته سیستم انتخاب کاملا ابلهانه بود می تونست با کمی کار دو خط پایانی کاملا متفاوت بسازن تا جذابیت بازی بالاتر بره. اما امان از بی تجربگی و تنبلی!
√ پایین بودن تعداد اعضای خانواده بیکر، اگه بیشتر بودن مطمئنا بازی جذاب تر می شد. ۳ نفر کمه!! بازی هم به دلیل ضعف کاراکترهای دشمن درست حسابی سریع یکنواخت میشه! تا مبارزه با استفراغ Evelyn…
√ قرار دادن یک عدد پشمک حاج عبدالله به عنوان غول آخر :-/
√ کالاف دیوتی شدن بازی در انتهای بازی – اضافه شدن مسلسل و بمب – :sweat:
√ شخصیت پردازی غیرقابل درک، ناتوان، سردرگم و مفعول Zoe. خب با توجه معرفی ابتدایی این کاراکتر من امید زیادی بهش داشتم و اولش یه جوری وارد شد مخصوصا پای تلفن که خیلی خاص و مرموز به نظر می رسید بعد هم با حمایت ناگهانی و منگنه کردن دست ایتان خیلی حرفه ای به نظر می رسید. ولی… یک دفعه بعد از ربوده شدن توسط لوکاس …کلا سازنده ها دچار آلزایمر شدن و هویت این کاراکتر از هم متلاشی شد.
√ بازی بسیار کوتاه و صد البته خیلی خیلی خیلی کوتاه؛ چون مولتی نداره واقعا حیفه ۶۰ دلار آدم بده. بهتره خریدش رو بذارید برای زمان تخفیف!
√ بازی قابلیت روایت داستان از طریق vhs رو داشت که خوب بود و می تونست از این قابلیت بیشتر استفاده کنه که نکرد به هر حال خانواده بیکر خیلی وقت بود در حال شکار مردم بودن و می شد داستان جانبی بیشتری وارد خط داستانی اصلی کرد تا هم بازی طولانی تر بشه و محتواش غنی تر.
√ evelyn در کنار تاثیرات زیستی و محیطی، بر روی روان ملت تاثیر هم می ذاشت که متاسفانه از فاز سایکو هم بهره نبردند . می شد کلی ترسناک تر کرد و به لحاظ معرفی هم، اون رو به بدترین وجه ممکنه وارد داستان کردن و با حوصله سربر ترین حالت ممکن کشتند.
√نکته برتر نبودن و یا تفاوت ایجاد نکردن اول شخص شدن بازی.
√ وجود نامه ها که کلا خواندن آنها کمک چندانی به جذابیت داستان نمی کرد و خیلی زود سازندگان امکان برای روایت را به صورت سطحی استفاده کردند
ختم کلام
نسخه هفتم رزیذنت اویل که با کلی سر و صدا و قیف و قپی معرفی شدن نه تنها ترسناک نیست بلکه هیچ ارتباط خاصی با دنیا RE ندارد و تنها نان اسم رزیدنت اویل را می خورد. متاسفانه ما شاهد یک اثر متوسط هستیم که با وجود ظرفیت بالا همگی باطل شدند و اثر در میانه راه از هم می پاشد. در کنار اینها مواردی مثل هوش مصنوعی بالا دشمنان و استفاده از قابلیت مخفی کاری در بازی ترسناک نیز هم چون ترسناک بودن و داشتن ریشه جکی بیش نبود. انگار سازندگان فقط برای ص ساعت ابتدایی بازی ایده و برنامه داشتن و برای بقیه بازی دچار پوچ گرایی شده اند. شاید بخش عظیمی از آسیب های این نسخه بیشتر ممکن است به خاطر نبود وقت کافی جهت ساخت و هم چنین بی تجربه بودن سازندگان و تمرکز بالا روی تبلیغات. ما با اثری فراموش شدنی طرف هستیم که به اندازه نسخه ۴ انقلابی نیست و صرفا مثل نسخه ۶ بی در و پیکر و مخاطب فریب است
:lamp: امتیاز من به بازی با اغماض و ارفاق فراوان : ۵.۸ از ۱۰
کوتاه بودن را موافق با اینکه خودم هنوز بازی نکردم ولی میدونم بازی حدودا ۱۵ ساعت گیم پلی داره که ده ساعته هم میشه تمومش کرد خب به نظر من هم واقعا کوتاه هست فقط امیدوارم این رویه ساختن رزیدنت کش پیدا نکه
peen عزیز
خب ما رو سطح نرمال رفتیم البته همراهش کلی تنقلات هم داشتیم :yes: 😉 😛 حدودا ۱۴ ساعت شد که البته چند نفری بازی کردیم فکر کنم زیاد شد و گرنه من این ظرفیت رو در خودم می بینم زیر ۱۰ ساعت تمومش کنم، اما…
چون بازی هیچ صحنه خاطره انگیزی نداره که تکرارش کنم دلیلی برای دوباره بازی کردنش نمی بینم دقیقا برخلاف RE4 😐
مسعود عزیز
پس بازی کوتاه هست :-/
به نظرم حداقل این رویه ساخت تا دو نسخه اینده ادامه پیدا می کنه این بازی جدید هم رزیدنت اویل هست هم نیست ولی ممکنه اتمسفر بازی ترسناک شده باشه ولی راه کلی به نظرم اشتباه هست
کلا این بازی رو بهتر بود حداکثر قیمت ۴۰ دلار می ذاشتن. :-/
اگه نخریدی فعلا صبر کن تا تخفیف بخوره :yes:
حرف اول و آخر رو موفقیت تجاری می زنه و کپکام توی فروش این بازی برندس پس این فرمول رو تا جایی که همه با شنیدن اسم رزیدنت اویل بالا بیاریم تکرار می کنه 😐
از خیلی لحاظ موافقم باحات البته دیگه اغراق کرده بودی در رابطه با کالاف دیوتی شدن نمره ای که دادی یکم زیادی کم بود. قبلا هم گفتم این شخصیت ها چیزی برا گفتن نداشتن و شخصیت انها قابل لمس نبود و داستان بازی از داستان اصلی بیش از حد دور شده بود.نسخه هفت بازی زیبایی بود اما رزیدنت نه چندان زیبا.
rise of devil جان
من بعد از برآورد کردن تمام خصوصیات و کلیات بازی امتیاز رو دادم البته ناگفته نماند تلاش کپکام در هایپ کردن و خصوصا اون تریلر جذاب در کاهش امتیاز بازی بی تاثیر نبود. حداقل توفقع منو تا حدی بالا برد.
در مورد کالاف شدن اگر به بازی و نحوه تغییر گیم پلی توجه کنید متوجه دلیلم خواهید شد کپکام فکر می کرده با اکشن تر کردن قسمتی نهایی بازی و اضافه کردن سلاح های متفاوت نظیر بمب و مسلسل دل بیشتر طرفداران قدمی می تونه کسب کنه که شکست خورده
بله درسته شخصیت ها شکل نگرفته بودن و در نیامده بودن؛ از طرفی دیالوگ ها اغلب ضعیف کار شده بود و هیچ حسی در مخاطب ایجاد نمی کرد.
نسخه هفتم، خُب بعد از این، قطعا از همین الگو ناقص برای نسخه های فرعی استفاذه می شه که این تیر خلاصی بر این مجموعه خواهد بود. صبر کنید چند ماهی از انتشار بگذره اون موقع اگه نظر مردم رو بپرسید متوجه ضعف ها بیشتر خواهید شد مخصوصا برای اثری که نه خاطره انگیزه نه طول عمری داره. 😉
زنده باشی استاد.سازنده بازی وقتی نقد شما رو خوند دیده شده که جامه دریده و در حالی که داشته گریه به سمت بیابان دویده تا بچره.روی واشنگتن پست سفید.:d
hosseingamer@irib tv3 ir
حسین جان، ممنون که نیم نگاه رو خوندی. شانس اورده سازنده، که من به چند مورد خاص اشاره نکردم و گرنه با اولین شاتل مقیم مریخ می شد :yes: :laugh: 😀
این روزها منتقدهای زیادی با پول خریده می شن اما هنوز هم بزرگترین پایگاه یعنی آی جی ان، خریدنی نیست. علتش هم ساده هست. پول قادر به خرید هر چیزی هست اما پولی که بتونه اعتبار بزرگترین پایگاه رو بخره یک مبلغ نجومی هست! برای خرید آی جی ان کپ کام باید برشکست می شد. اما به جای اینکار خیلی منطقی پایگاه های کوچک و کوچک تر رو با پول خرید تا میانگین امتیاز بره بالا.
آی جی ان به این عنوان امتیاز ۷٫۷ داد که دو دهم از امتیاز RE6 کمتره. لازم به توضیحات آی جی ان در این جا نیست چرا که این دوست عزیز علت ها رو خیلی واضح بیان کردن.
sog_eros
دوست عزیز، ممنون که نیم نگاه رو خوندین
بله درست می فرمایید، متاسفانه سطح کیفی نقدای متا اومده پایین و این اصلا برای دنیای گیم مطلوب نیست.
من تلاشم این هست که تا حد ممکن دلایل ضعف رو شیوا و رُک بیان کنم تا مخاطبین با آگاهی بیشتری به سمت بازی ها برن، خوشحالم هنوز کسانی هستند که پیامم رو درک می کنند. 🙂
شما حرف نزن :laugh: :laugh: :laugh:
کپکام با این بازی نشون داده که میتونه به ریشه هاش برگرده دمش گرم هم متاش خوب شده هم متااسکورش
خطاب به اوسا مسعود
aboalfazl.gamer عزیز
وقتی شیر در بیشه نباشه هر گربه ماهی(!) میشه سلطان جنگل!! :yes: :laugh:
وقتی در نسل هشتم عناوین قوی و در و پیکر دار در ژانر وحشت/بقا نداریم سرابی مثل RE7 متاش هم باید سر به فلک بکشه :yes: 😐
باشه تو خوبی نکنه دلت میخواست کپکام یه بازی بی در و پیکر مثل رزیدنت ۶ بهت تحویل میداد گربه ماهی هم خودتی این همه هم ادعای دانش نکن هیچ پوخی نیستی
بازی هم برات تعریف نشده مثل اینکه
حالا چرا اینقدر وحشت کردی :beauty: 😎
ابوالفضل جان.اوسا مسعود داره فقط شوخی میکنه جدی نگیر دادا.یکمم مودبانه تر لفطا.
اوسا چیه باوا عمله بناس :sick: :yawn:
و مثل همیشه نیم نگاه قدرتمندی یود 😀 :yes: بازم به اشتراک گذاشتم تا جهانی بشی دوست خوبم :yes:در بعضی حالات موافق هستم باهات.
نیم نگاه ؟ داداش سایت رو اشتباه اومدی 😀 😀
داداش احسان :yes: نیم نگاه منظورم به اوسا مسعود بود :yes:
Ali Nietzche
ممنون نیچه جان :yes: 🙂
و ممنون که مطالب بنده شیر می کنی 🙂
اگه نکته خاصی هست بگو تا در موردش بحث کنیم
یکی از بهترین نقدهایی که دیدم . کاملا موافقم . من که اصلا نتونستم ارتباطی بین RE7 با اسطوره های اویل ( ۱،۲،۳، زیرو و کد ورنیکا ) پیدا کنم . این بازگشت به ریشه ها که دروغی بیش نبود . لااقل میگفتن بازگشت به برخی ریشه های پیش و پا افتاده شاید بهتر بود .
البته این نسخه بعنوان یه ساخته دیگه از کپکام بازیه بسیار خوبیه ولی نسبت دادنش به رزدینت اویل شینجی میکامی همانند برخی نسخه های دیگه بواقع یک حماقت بزرگ هست .
به نظرم این همه سر و صدا و جنجال صرفا برای ترغیب هواداران قدیمی جهت خرید این نسخه بود .
lordraef عزیز
ممنون که نیم نگاهم رو خوندین 🙂
با شما موافقم :yes:
این بازی نقشی بر آب زدن هست و اصلا در حد و ابعاد نسخه های مطرح این مجموعه نیست. اگر کپکام RE7 رو با عنوان یک بازی جدیدی معرفی می کرد مطمئنا بهتر بود هر چند فروشش کمتر می شد.
همه چیز در مورد نسخه هفتم اشتباه است؛ تیم سازنده، نحوه اعمال تغییرات، جامعه هدف و…. . 😐
ببخشید داداش اگه زیاده روی کردم اشتباه از من بود ببخشید
از کجا معلوم خدا رو چه دیدی شاید یوقت شینجی میکامی مرد اونوقت کی میخاد بازی وحشت بقا برات بسازه پس نتیجه میگیریم شینجی میکامی همیشه زنده نیست و نمیشه همش بهش تکیه کرد این بازی هم خیلی خوب بود ولی نه درحد رزیدنت اویل های شینجی میکامی ممنون از شما دوست عزیز
بدون شک شینجی میکامی بخاطر کارگردانی چند نسخه ایول تونست شهرت جهانی پیدا کنه و البته کپکام در اوج قرار بده …
و مابقی کارگردان ها نتونستن این شهرت رو انتقال بدن … این نشون میده ضعف بسیار زیادی توی کپکام برای انتخاب تیم سازنده وجود داره …
هرچند خود شینجی میکامی برا منه پلیر مهم نیست ، من فقط دلم میخواد اویلی رو بازی کنم که در حد و اندازه های نسخه های اولیه باشه ، حالا هرکی میخواد کارگردانش باشه .
با بخش هایی از حرفات موافقم ولی خب بیاین از این قضیه بهش نگاه کنیم که این یه شروع دوباره هست و تا به اوج برسه زمان نیاز داره ، از حق نگذریم خیلی نکات مثبت زیادی هم داشت و به وضوح میشد توش پیشرفت رو دید پس به نظرم بیاین منتظر باشیم و ببینیم بعدا چه به سر این عنوان خواهد آمد و به چشم یه نسخه خیلی خوب به هفتمین شماره نگاه کنیم (جایه شکر داره که از نسخه شیش رسید به این ، با اینکه شیش هم خوب بود ولی خب منظورمو میدونید دیگه اونی نبود که باید میبود)
بعدشم باید بگیم که تجربه این عنوان با وی آر فوق العاده میشه و یکی از مهم ترین چیزا این بود که : ما اینطوری با اویل آشنا شدیم که تویه مکان خیلی بزرگ (یا مکان ها) بیشتر وقت بازی سپری میشه و تو همون مکان با انبوهی از معماها و موجودات روبه رو میشیم مثل نسخه اول که تویه امارت اسپنسر میگذشت بیشترش و کم کم میرسید به آزمایشگاه و جاهایه دیگه یا نسخه دوم که بیشتر تو بازداشتگاه پلیس بودیم یا نسخه سوم که تو چند مکان بزرگ قرار میگرفتیم و باید درهایه زیادی رو باز میکردیم و کلی معما … و جاهایی مثل بیمارستان که هانترها میان یا برج ساعت و… بنابراین میشه گفت این نسخه هم یکی از ریشه های اصلی رو داراست که تو یه مکان بزرگ با کلی سوال بی جواب باید برای بقا بجنگی و معماهارو حل کنیم
ERKEFIENDE عزیز
رزیدنت اویل ۴ یه فرمول خوب برای ساخت داشت که قسمت ۵ به سختی از پسشس بر اومد و سرنوشتش شد قسمت ۶ و revelation ها که فاجعه بودن. اون ۴ بود که من زیاد فن سری نبودم و تنها قسمت ۳ رو بازی کرده بودم رو مجبور کرد که ۳ بار بازیش کنم ولی نتونست این فرمول حتی با تغییرات باعث موفقیت قسمتای بشه.
من قبول دارم این نسخه ۷ ویژگی های خوبی داره اما کپکام نتونست اونا رو خوب جا بندازه و پیش ببره!
نقاط ضعف در این اثر موج مکزیکی می زنه، شاید اگه ۱ سال دیرتر عرضه می شد بسیار موفق تر بود و کمبود های فعلی رو نداشت.
داداش ادای یاشار گروسیان رو در نیار 😀 😀 😀
تشکر بابت نقد خوبتون
خدا را شکر که این شماره از بازی موفق شد ولی برای من مثل روز روشن هست که کاپکام اینقدر این از روی همین فرمول به ساختم رزیدنت ادامه میده که دوباره شورش درمیاد و روز از نو قطعا با توجه به بازخورد ها و نقد ها نسخه بعدی هم به همین شیوه ساخته میشه
نقد جالبی بود
رزیدنت اویل کلا یل طولایی در سبک ترس داره
یادمه اولین بار ۸ سالم بود یه رزیدنت اویل بازی کردم تا چند شب خوابم نمی برد
یه نگاه به ردفیلدم تو اخر بازی مینداختیم هیکلش نصف زمانی بود که نسخه ۵ و ۶ میدیدیم
خیلی ممنون از آقای جعفرنیا برای نقد این شاهکار
بازی واقعا عالی بود من رو آخرین درجه سختی بازی کردم و خیلی موشکافانه بازی کردم و ۲۳ساعت طول کشید بازیم و الان بره دومین بار دارم بازی میکنم
پیدا کردن سلاح واقعا سخته
منتظر نقد ویدیوییم هستم
اگه به جا اون موجودات جهش یافته زامبی بود خیلی عالی تر میشد .
برای من که رزیدنت اویل رو از شماره ۱ تا ۴ بازی کردم، رزیدنت اویل یه تعریفی داشت
یه بازی ترسناک که بیشتر از هر چیزی داستانش برام جذاب بود
مثل آنچارتد که بدون داستان، گرافیک و گیم پلی بازیش هیچ جذابیتی نداره
اینکه تو نسخه های مختلف به کاراکتر های مختلف پرداخته میشد و گاها داستان ها به هم میرسیدن، چیزی بود که مشخصه اصلی این سری بود از نظر من
کاری به ۵ و ۶ ندارم، اومدن رو نقاط قوت بازی های قبلی زوم کردن، مثل کپی برداری احمقانه از شبه اکشن شدن زاویه دید رزیدنت اویل ۴ تو نسخه ۵ که فاتحه ۵ رو با این کار خوندن؛ و یا این قضیه داستان و تلاقی ها که فاتحه ۶ رو خوندن با این کارشون، چون عملا غیر از همین تلاقی داستان که یکم دُزش زیاد هم شده بود چیز دیگه ای نداشت عملا)
از بحث دور نشیم، من همین روزا رزیدنت اویل ۷ رو بازی کردم
الآن یه علامت سوال خیلی بزرگی تو ذهنمه
آیا این بازی واقعا رزیدنت اویل بود؟؟
یا یک بازی با کیفیت تو سبک ترس و بقا که آخرای بازی اومدن خیلی مسخره ربطش دادن به داستان رزیدنت اویل؟؟؟
این سوال من رو اگه یه جواب بدین خیلی ممنون میشم
رزیدنت ایول بود خیلیم رزیدنت ایول بود دوربینش اول شخص شده شخصیت عوض شده اما یه رزیدنت ایول اصیله منطقتم کلا تو حلقم
“مثل آنچارتد که بدون داستان، گرافیک و گیم پلی بازیش هیچ جذابیتی نداره”خب این حرف بود زدی بازی بجز اینا چی داره؟؟؟میریم رادیو گوش میدیم دیگه
نمیدونم چرا عادت کردیم چرت و پرت ببافیم بازی نکردی رف نزن خواهشا
۱: ادب حکم میکنه از الفاظی مثل “حرف نزن” و “چرت و پرت بافتن” تو صحبت با دیگران استفاده نکنیم، جتی اگه نظرش با نظر ما متفاوت باشه
۲: طبیعتا از کسی که اسم پروفایلش رزیدنت فن هست باید انتظارداشت که تا این حد تعصب داشته باشه رو بازی
۳: بازی کردم بازی رو
۴: میتونی قبول نکنی ولی از ۱ تا ۴ رزیدنت اویل بود، ولی ۵ و ۶ واقعا رزیدنت نبود
۵: نگفتم آنچارتد بازی بدیه، ولی اصل جذابیتش تو داستانش بود، طبق گفته ناتی داگ از ۱۰ سال پیش داستانش مشخص بوده و طبق نقشه پیش رفتن. (چیزی که بقیه بازی سازا ازش غافلن)
۶: من قبول دارم بازی خوب و ترسناکیه، ولی از رزیدنت اویل فقط ترسناک بدن رو داره
اگه بازی ریبوته باید کامل ریبوت باشه، چرا ربطش دادن به آمبرلا ؟ (خیلی هم بد ربط دادن، بازی عالی شروع شد و ضعیف تموم شد)
یادمه بچه بودم که رزیدنت ۱ اومد، اون موقع تنها میترسیدم، با داداشم بازیش میکردیم. پس تعصبی نگاه نکن خیلی با این بازی خاطره دارم دوست عزیز و حقیقت تلخ اینه که کپکام واقعا بدون میکامی نتونسته رزیدنت اویل بسازه
تو این نسخه بازی ترسناک خوبی ساخته ، ولی رزیدنت اویل ؟؟؟؟؟
بدون شک این نسخه هیچ ارتباطی بالقوه ای با ایول های ۱ تا ۴ نداره … قبلا هم گفتم شاید خیلی سر تر از برخی نسخه های دیگه باشه اما در حد و اندازه های ایول ۱ تا ۴ ، زیرو و کد ورنیکا نیست
من موندم ینی توی کپکام فلان شده کسی نیست به اینا حالی کنه رزدینت اویل این نسخه های بی سر وته بی ریشه نیست … چند سال هست که هی میگن داریم برمیگردیم به ریشه ها منتهی ساخته هاشون یه چیز دیگست . ضد حاله
۲۰۰۵:آیا رزیدنت اویل ۴ واقعا رزیدنت ایول بود؟
۲۰۰۹:آیا رزیدنت ایول ۵ واقعا رزیدنت ایول بود؟
۲۰۱۲:آیا رزیدنت ایول ۶ واقعا رزیدنت ایول بود؟
۲۰۱۷:آیا رزیدنت ایول ۷ واقعا رزیدنت ایول بود؟
جواب همش بلست. این سوال رو هوادارا همیشه میپرسن. شما با سری آشنا نیستید مگه؟ جز سه نسخه ی اولیه مگه بعد از هر نسخه تغییرات بیش از اندازه نداشتیم؟ نسخه ی چهار چقدر از ویژگی های بازی رو حذف کرد؟ یا ۵؟ یا ۶؟ عادت نکردید هنوز؟ میدونید چند سال گذشته؟ فکر نمی کنید تکرار این سوال، تاریخ انقضاش گذشته؟ این سری همینه. باهاش کنار بیاید. گر چه مطمئن باشید توی نسخه ی بعدی هم کسانی هستن که بیان بگن چرا مثل ۷ نیست؟ آیا رزیدنت ایول ۸ واقعا رزیدنت ایول بود؟
موضوع کلاهی هست که سازندگان بر سر گیمر های سبک قدیم رزیدنت اویل میذارن . هر دفعه قول میدن ولی بازم تغییرات اعمال شده رو نسخه های جدید راضی کننده نیست . باز ایندفعه برای ساخت RE7 نسبت به دیگر نسخه ها شاهکار کردن
طبق مصاحبه هایی که با سازندگان از کارگردان و نویسنده و غیره … قبل از انتشار بازی انجام شده . اونا ادعا کردن که این نسخه بازگشت به ریشه ها هست ینی چی ؟؟؟؟!!!!!
ینی کپکام خودش میدونه که این نسخه های که اخیرا ساخته شده اون رزیدنت اویل که باید باشه نیست . خود سازنده میدونه و اعتراف میکنه . اون وقت شما میخوای بقیه این رو بپذیرن !!!
شما چیزی که من میگم رو متوجه نشدی. من نمیگم این خوبه و نمیگمم این بده. دارم میگم این سری همینه.
مگه پینوکیو هستن هوادارای قدیمی رزیدنت ایول که کپکام هر بار میاد میگه “اوه ما میخوایم به ریشه برگردیم، اوه این مکانیکای گیم پلی جدید عالیه و…” با خودشون میگن: “آ…ه خب این شرکت دروغ گو که هر بار قولاش دروغن عوض شده مثل اینکه. این سری دیگه حله”. بعد دوباره میرن میگیرنش میگن: “این رزیدنت ایول نیست!!!” باهاش کنار بیاید. رزیدنت ایول همینه. یه سری که بعد از نسخه ی ۴ش هر نسخش با نسخه ی قبلیش کلی فرق داره. نمیخواید بازی نکنید. میخواید بازی کنید به من ربطی نداره. تصمیم با خودتونه ولی بازم میگم رزدینت ایول همینه که میبینید. حالا دوباره میخوان “رزیدنت ایول بودن یا نبودن، مسئله اینست؟!!!” راه بندازن دوستان فکر میکنم توی تاریخ گیر کردن. نسخه ۵ نیستیم که، نسخه ۷یم کلی هم نسخه فرعی این وسط اومده. دیگه باید تکلیفشون با این شرکت و این سری مشخص شده باشه.
در مورد این بخش :”ینی کپکام خودش میدونه که این نسخه های که اخیرا ساخته شده اون رزیدنت اویل که باید باشه نیست” کپکام براش مهم نست ریشه ها. با اون چیزی که تو اون سال ها درخواست بیشتری داره سری رو عوض کرده. یه دوره شوتر سوم شخص خالصش کرده حالام که دیده بازیای ترسناک مدن اومده با اسم بازگشت به ریشه ها بازی رو به سبک ترس و بقا برگردونده. اگر ریشه رو در نظر بگیریم که برای من یعنی ۱ تا ۳ و تا حد زیادی ۴ (نه کاملا) من یادم نمیاد این شکلی بازی منو بترسونه. اصلا جنس ترسش این نبود. هر چند به نظرم به لحاظ بقا و حل معماها، تا حدی به ریشه برگشته.
#پینوکیو_نباشید 🙂
منبازی رو تا اخر رفتم ولی نفهمیدم این داستانش چه ربطی به نسخه های قبل داره؟؟؟؟
با وی آر قشنگ سکته میزنیم 😕
دقیقا منتظرم یه جا یه بررسی درست و حسابی بزنن ببینیم اولین بازی وی آر تا چه حد خوب بوده، ببینیم کلا ارزش خرید داره این وی آر یا نه
البته این حرف که “بقیه بازی های رو نمیشه گفت بازی، بیشتر تجربه وی آر هستند” رو از بزرگان صنعت گیم وام گرفتم و ان شاالله که عشاق وی آر به دل نمی گیرند
عکست :yes: :yes: :yes:
من به عمرم غول آخر عین این ندیده بودم از لحاظ طراحی خیلی مضحک بود :wilt:
به نظر من یه چیزی مثل تایرانت های نسخه ی قدیمی می زاشتن بهتر از به غول اوسا مسعود یه پشمک حاج عبدالله بود :laugh:
یاد مبارزه با تایرانت ها تو نسخه ی ۲ بخیر :inlove:
بهترین بازی :inlove: :inlove: :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:
خسته نباشید نقد عالی بود واقعا که ایول با این نسخه دوباره به اوج بازگشت
سر و صدای زیاد ، این نسخه رو به اوج رسونده
البته خود بازی خارج از نام رزیدنت اویل بسیار خوب ساخته شده
من به تاپیک های خارجی زیادی سر زدم اغلب گیمر های سری ایول زیاد از این نسخه به عنوان یدک کشیدن نام پر آوازه رزدینت اویل راضی نیستن …
ولی بازم این نسخه یکم امیدوار کننده بود
خسته نباشی سعید عزیز .
چند روزی هست که بررسی ویدیویی میزارین تو سایت و مورد استقبال قرار گرفت و خیلی خوبه .
بررسی های ویدیویی که میذارین کامله کامل هستن و یه ایراد دارن
امیدوارم که با گفتنش ویدیوهاتون بهتر از الان بشه پست بهتری برا گفتنش پیدا نکردم .
این انتقادم فقط و فقط بخاطره اینه که گیمفا بهتر بشه و لاغیر .
انتقادم به نوع و لحن حرف زدن شماست و اینکه جملاتو بیش از حد تیکه تیکه میگین و این نکته بعد از حدود ۲ ، ۳ دقیقه
آدمو عصبی میکنه .
مثلا اینکه وقتی میخوای بگی ” نسل ششم پر از بازی های خاطره انگیز و درجه یک بود، و شادو آف کلوسوس هم یکی از بهترین بازیاش بود ”
میگی ” نسله ششم . پر از . بازی های . خاطره انگیز . و درجه یک بود . و شادو اف کلوسوس هم . یکی از . بهترین بازیاش بود ”
امیدوارم منظورمو رسونده باشم یه خورده پیچیدست اگه نفهمیدید بگید بیشتر توضیح بدم /:
کل نقد یه طرف
اون جمله آخر یه طرف
این جمله به طور خلاصه کل نقد رو گفت
من که جرئت نمیکنم برم سراغ بازیای ترسناک ویدیوشون رو از یوتیوب میبینم
از TheRadBrad ببینین اگه انگلیسیتون خوب باشه کامنتاش فوق العادس
دست شما درد نکنه آقای جعفر نیا.نقد خوبی بوداما صرف نظر از کیفیت نقد اسپویلر ها به شدت آزار دهنده اند .سعی کنید یدونه اسپویلر هم نزارید تا منی که بازیش نکردم راحت مقاله رو بخونم لطفا
آقا حسین دمت گرم خیلی حال کردم ممنون بابت مقاله زیباتون :rose: :rose: :rose: :rose:
ممنون بابت نقد کامل و زیباتون.
والا من ک دارم بازی میکنم زیادم ترسناک نیست فقط بعضی جاهاش سانگ های ترسناک پخش میشه ک زیاد شبیه فیلم کینه هستن,نظر شخصیمو درباره بازی نمیگم,درکل بازی خوبیه
به نظرم افقش خیلیم خاموشه .چی ساختن مگه یه بازی که کلن تو یه خونه باید از دست یه پیرمرد پیرزن روانی فرار کنی اون دختر بچه هم منو یاد بازی fear میندازه کلن احساس اویل بازی کردن به ادم دست نمیده.اویلی که خودش صاحب سبکه شده تقلید از fear و silent hill من کات سین های اویل چهارو به کل این بازی ترجیح میدم…….لیون کجایی که اویلتو کشتن :ghost: :ghost: :ghost:
یه بازی فوق العاده هست حتی منی که سمت ترس نمی رفتم با دیدن این بازی بهش علاقه مند شدم همونقدر که ترس داره هیجان هم داره یه قسمت اکشن و قسمتی دیگه بقا
گرافیکش خیلی به دلم نشست
با تشکر از اقای جعفر نیا بابت نقد کاملشون،هنوز نتونستم این عنوان رو تجربه کنم ولی اینطور که معلومه اینبار کپکام گل کاشته و یه اویل اصیل درست کرده.
آقای نویسنده تو نکات مثبت نوشته وجود تنوع در دشمنان بازی
تنوع دشمن تو این بازی انگشت شماره اگه اشتباه نکنم ۸ دشمن تو بازی وجود داره البته باس ها رو هم حساب کردم!!!
این بازی ریبا توسط گروه cpy کرک شد …
بازی کرک شد …….
با سلام خدمت گیمفا
هیچ چیزی بهتر از بازگشت به خونه نیست :inlove:
-رزیدنت اویل هفت به نظر من نه تنها تونست خودشو ثابت کنه بلکه بیشتر از انتظار ها هم بود ،رزیدنت اویل درسته به شخصیت هست منکرش نیستم اما عنصر اول به نظر من ترس هست و جدید ترین ایپی کپکام تونسته پاسخ گو باشه اینو در نظر بگیریم که در رزیدنت شیش هم اکثر شخصیت ها حضور داشتن ولی به نظر من اصلا در حد اویل نبود چه تو بخش لیان چه تو بخش کریس….. انتظار هایه ما در بیشتر موارد واقعا الکیه اون افرادی که می گن که رزیدنت هفت اشاره نمی کنه کاملا مخالفم از وقایع راکون سیتی تا عملیات بیولوژکی ….همه در رزیدنت هفت موجود هست.
خدمت کسایی که گفتن ترسناک نیس عارضم که تمامی المان هایه عنصر کلاسیک تو این شماره بود گرچند همه ایده ها مال خودشون نبود ولی واقعا تمییز کنار هم چیده بودن ،یه سری مشکلات و کم کاری حس می شد ولی رزیدنت فقط شخصیت و باس نیست أینا ملاک هایه پایین تَر از ملاک عنصر ترس هست که رزیدنت اویل ۷ تونسته موفق حاظر بشه و صداگذاری و جلوه هایه ایفکتش شاهکاره اینقد کم لطفی نکنین
تنها گله من از بازی تنوع کم محیط و باس ها هست در قبال بقیه پارامتر ها بازی بهترین اگه نبوده جز تراز بالاها هست
اگه به دختر بچه هست که فقط این شماره درش دختر بچه نبود که این ایده ها که دیگه جز مواد اولیه همه بازی ها و فیلم هایه ترسناکه یاد رولیشن بیافت !
سلام به همه ی طرفدارهای قدیمی این بازی.
من نه نویسنده هستم و نه منتقد و اصلا قصد مطلب نوشتن رو نداشتم ولی رزیدنت اویل ۷ باعث شد که نظر خودم رو بگم.
من خودم خیلی با سری های اویل خاطره دارم چون دهه شصتی هستم و مثل طرفدارهای قدیمی اویل با این بازیها بزرگ شدم.
قبل همه اینو بگم که کپکام دوباره در جذب مخاطب شکست خورد ! منظورم از این حرف این نیست که اویل ۷ بازی بدی باشه…دلیل این حرفم رو الان میگم…
من مدتی هست که در سایتهای مهمی مثل “گیم اسپات ، ای جی ان و متاکریتیک” میچرخم و نظرات مردم رو میخونم و نکته ای که متوجه شدم این بود که امتیازهایی که مخاطبین به اویل ۷ داده بودن به ۲ دسته تقسیم می شد که یا ۹ و ۱۰ بود و یا ۱-۲ !!!! امتیازهایی مثل ۶ ، ۷ به ندرت دیده میشد. و به این معنی هست که کپکام نتونسته نظر اکثر بازیکنها و طرفدارها رو جلب کنه و بجای اینکه به مخاطبین این بازی اضافه کنه باعث شده یه سری جذب این بازی بشن و یه سری دیگه متنفر بشن !!!
و آمار فروش هم اینرو نشون میده…چون فروش ایول ۷ حتی از ایول ۶ هم کمتر بوده (علارقم اینهمه تبلیغ)
نکته بعدی اینکه وقتی دموی بازی اومد من خودم شخصا از اویل ۷ ناامید شدم ولی باخودم گفتم بیخیال بالاخره رزیدنت اویل هستش نه!!! حتی دوربین سوم شخص رو نادیده گرفتم….ولی وقتی بازی منتشر شد و گیم پلی رو دیدم تنها یک چیز جلوی من رو از بازی کردن گرفت اونهم فقط و فقط داستانش بود…!!!
دوباره دلیلش رو میگم:
داستان اصلا ربطی به سری های اویل نداره و وقتی نویسنده بازی رو بشناسید متوجه این قضیه میشین…داستان بازی توسط نویسنده بازی “fear” نوشته شده!
نمیگم بازی بدی هست نه… بازی خوبی هم هست ولی اصلا رزیدنت اویل نیست!!!
یعنی اگه اسم بازی رو شما نمیدونستید اصلا متوجه نمی شدین که دارین یکی از سری های اویل رو بازی میکنید…حتی برعکس فکر میکردید شاید سری جدید سایلنت هیل رو بازی میکنید!!!
داستان کاملا به فیلمهای کم بودجه ی سبک ترسناک هالیوودی شباهت داره که مخصوص شبهای هالووین هست. که بصورت خیلی ضعیف سعی شده المانهایی از سری های قبلی در بازی قرار بدن که کمی حس و حال اویل داشته باشه که حتی اونهم کار رو خرابتر کرده…فقط شما قیافه ی کریس رو در آخر بازی ببینید!!!
خیلی از طرفدارهای دو آتیشه اویل ۷ سعی کردن این قضیه رو با این روش توجیه کنن که اصلا اون یارو کریس ردفیلد نبوده و خودش رو بجای اون جا زده…ولی الان مشخص شده که اصلا طرف خود کریس بوده و قرار دی ال سی جدید ایول ۷ باشه !!!
بنظرم حتی داستان رزیدنت اویل ۶ هم از این بازی قویتر بود!
نکته ی بعدی اینکه این بازی اصلا ترسناک نیست! همینطور که گفتم المان های فیلمهای درجه ۲-۳ هالیوودی در اون استفاده شده بود. مثل صدای بلند و چرخش ناگهانی دوربین و یا وارد شدن ناگهانی کارکترها !!!
ترس اونی بود که در اویل ۳ بدون هیچ صدای موزیک و چرخش دوربینی ، تنها یه شیشه پنجره شما رو از روی صندلیتون بلند میکرد…و در تمام مدت شما نگران کاراکترتون بودین که نکنه یه اتفاقی واسش بیافته و برعکس تو اویل ۷ من اصلا هیچ حسی نسبت به هیچکدوم از کاراکترها نداشتم و اصلا برام مهم نبود که واسشون چه اتفاقی قرار هست بیافته!
دیگه وارد جزئیات دیگه نمیشم فقط اینو بگم که هزار تا سناریوی خوب تو ذهنم بود که واسه اویل ۷ میتونست اتفاق بیافته مثلا خیلی راحت میتونستن ایول ۶ رو با فضا و داستان ایول های ۱-۲ و ۳ ارتقاء بدن….و این اصلا کارسختی واسه شرکتی به بزرگی کپکام نیست!!! فقط شما نامکو رو ببینید!!! چقدر زیبا و بدون حاشیه داره سری Tekken رو ادامه میده…حتی قراره “Ace combat” رو واسه ژانویه منتشر کنه!!!
بنظرم کپکام اویل رو قربانی سونی و دستگاه ” وی آر” کرد…به این دلیل میگم که چون اگه نیگاه کنید، بازی خوب و جالبی واسه “وی آر” تا قبل از اویل نیومده بود…و میشه گفت الان دیگه سونی دستگاه “وی آر” رو با اویل ۷ تبلیغ میکنه.
فقط الان دیگه امیدم به ریمیکهای اویل هست که قراره قسمت دوم اون منتشر بشه…فقط خدا میدونه که من چند بار ریمیک های “زیرو” و ۱ رو رفتم و بینهایت ازشون لذت بردم.
خوب این دیگه نظر شخی من بود که تو دلم مونده بود و باید میگفتم.
نکات مثبت :
۱٫ طراحی فوق العاده ی محیط بازی
۲٫ گیم پلی استرس آور و وحشتناکی و همون چیزی که یک رزیدنت اویل باید داشته باشه.
۳٫ باس فایت های مشکل که یک گیمر واقعی رو به چالش وادار میکنه البته برای اون دسته از گیمرهایی که به سطح دشواری آسان اعتقادی ندارن و میدونن بازی رو باید رو سطح های بالاتر بازی کرد تا واقعی تر بشه.
۴٫ داستان بازی واقعا فوق العاده و عالی بود.
۵٫ در یک صحنه حق انتخاب داریم که پایان بازی رو تغییر میده و جالب بود.
نکات منفی :
۱٫ هوش مصنوعی نسبتا ضعیف زامبی ها که میتونست بهتر باشه البته نمیشه گفت خوب نیست ولی میتونست بهتر باشه.
۲٫ بازی بعد از خانه های بیکر ها کمی خسته کننده میشه و دیگه هیجان قبل رو نداره.
۳٫ اسلحه ها تنوع کمی دارند.البته میشه هم گفت چون بازی رزیدنت اویله این موضوع میتونه اشکال بازی نباشه.
۴٫ معما های بازی زیاد سخت و وقت گیر نبودند و مثل نسخه ی ۴ چالش بر انگیز نیستن.
۵٫ سرنوشت لوکاس پسر روانی خانواده ی بیکر ها نامشخص باقی موند که شاید البته تو نسخه ی بعد مشخص بشه.
۶٫ باس فایت نهایی خیلی آبکی و مسخره بود.
در کل رزیدنت اویل یعنی رزیدنت اویل ۴ ولی نسخه ی ۷ تلاش خوب و تحسین برانگیزی برای رسیدن به نسخه ی ۴ بازی کرده و امیدوارم بتونن رزیدنت ۴ رو دوباره تکرار کنن و البته ویژگی های خوب و بد دیگه هم ممکنه داشته باشه ولی من یادم نمیاد…
سلام فقط میتونم بگم شاهکار بود مخصوصا با واقعیت مجازی خودم بشخصه یکی از فن رزیدنتام اول اینو رو درجه نرمال تمومش کردم با واقعیت به هوایه اینکه infinite health یا infinite ammo باز میشه که نشد تو نت سرچ کردم فهمیدم بازی رو یه بار باید رو مدهوس madhouse تمومش کنی تا infinite ammo فقط داره که باز میشه البته رو حالت نرمال normal اسلحه ای به نام Albert-01 که انالیزگرها شاخ های اویل به نتیجه رسیده بودن که این اسلحه یکی از سلاح های البرت وسکر میباشد که این خودش ربطش به سری های قبلی رو میرسونه از ایتم های بازشدنیش بگم اگه ایزی easy باز میکنین زیر ۴ ساعت تمومش کنین یه عینک ایکس ری xray glasses گلس دو فایل مخفی یه جفت کفش قهوای Walking Shoes که سرعت دویدن رو نسبت به حالت معمولی کمی افزایش میده یه اره برقی به نام Circular Saw با اره برقی که باهاش جک رو کشتین اشتباه نشه سرگرده این یکی همینا براتون باز میشه من خودم دوساعت پنجاه چهار دقیقه تموم کردم ولی رو درجه سختی madhouse با واقعیت مجازی پدر چشمام در اومد بس که سخت بود در کل باید بگم سرنوشت لوکاس مشخص نشد بیشتر با شخصیت پیرزنی که رو ویلچر دیدم اشنا نشدم ولی مسبب این بلایی که سر خانواده بیکر اومده بود اولن دختر بچه ای که تو طول بازی باهاش اشنا میشین هست نکته منفیش اینکه اخر کار روح جک بیکر ازتون خواهش میکنه که خانوادشو از این عذابی که سرش اومده ازاد کنین که نشون دهنده تسلیم که دشمن به شخصیت مثبت اویل نباید اینجوری باشه پایان بازی با امدن هلیکوپتری از سمت شرکت امبرلا و شخصیتی که خودش رو ردفیلد مشخص میکنه تموم میشه که یه dlc بنام not a hero تو راهه بعید میدونم این شخصه کریس ردفیلد باشه چهرش انقد عوض شده باشه ولی گفتن تو dlc کریس ردفیلد حضور داره اگه این باشه خیلی جالب نیس بیشتر بخاین موشکافی بشه براتون dlc اول رو بازی کنین که شامل ۴ تا فیلم ویدیو هست حالت اولش نایتمر nightmare کابوس بیشتر شبیه مبارزه ای میمونه ویدیو دوم bedroom یا تختخواب هست داستانش قشنگه نشون میده که مارگاریت بیکر چه بلایی به سر ادم هایی که اطراف عمارت بودن اورده ویدیو سوم ۲۱ هست یه نوع مسابقه کارت بازی هست که به سرکردگی لوکاس بیکر با افراد اسیر شده تو عمارت انجام داده میشه ویدیو چهارم daughters که سرنوشت zoe رو نشون میده چطوری mia همسر ایتن رو پیدا میکنه و در اینده باعث میشه که به فرار ایتن و همسرش و پیدا کردن سرم کمک کنه دوتاپایان خوب بد هم داره اما dlc دوم شامل دو قسمت ایتن ماست دای ethan must die هست حالتی بسیار سخت در طول بازی با کوچکترین خطا ایتن میمیره در ضمن اینکه تله های بسیار زیادی تو بازی هست سیو هم نمیشه و از اول باید بازی کنین ولی اگه تمومش کنین میشه بنظر من (ethan never die) حالت دوم Jack’s 55th Birthday ینی تولد ۵۵ سالگی جک یه مسابقه زمانی هست که شما با کشتن زامبی و پیدا کردن غذا و نوشیدنی و مخلوط کردن بعضی از اونا باهم باید درجه هایی رو بگیرین که تو تایم مشخص شده بشخصه خودم تمام rank ss رو گرفتم کارسختی نیس فقط یکم استراتژیتون مهمه و اینکه فرضی دستتون تو انتخاب مخلوط کردن ایتم ها و اخر اینکه باید شکم جک رو سیر کنین 😀 سوالی بود در حدمتم
رزیدنت ایول واقعی یعنی این!!
بلاخره تجربه ای که در رزیدنت ایول survivor که فوق العاده ترسناک هم بود دوباره بدست آوردم دوربین بهترین قسمت این بازی بود تا علاوه بر چالش زاویه محدود دید باعث بشه حس ترس دوباره به وجود بیاد!!
و در خصوص نظرهای منفی هم بگم که رزیدنت اویل چهار هر چقدر هم خوب باشه بازم بخاطر کیفیت پایین دیگه قابل مقایسه با این نیست
در زمان خودش عالی بود ولی الان حرفی برای گفتن نداره!
میگین توش جن نیست ولی انگار جن تو بازی پیشمونه