روزی روزگاری: اپرای کهکشانی زیرپای فرمانده شپرد | نقد و بررسی بازی Mass Effect 2
اپرای فضایی (Space Opera) به عنوان یک زیرسبک، در سبک علمی-تخیلی (Science fiction) شناخته می شود. سبکی که امروزه، و به علت توفیق عجیب هالیوود و توجه بی حدش به داستان های علمی-تخیلی، طرفداران بسیاری دارد و توانسته از دنیای کتاب های آیزاک آسیموف و آرتور سی.کلارک بیرون بیاید. اما جدا از موفقیت و وسعت عظیم این سبک زیبا و دوست داشتنی که همگی ما را حداقل، عاشق یکی از آثارِ خلق شده در این حوزه کرده است. باید به زیرسبک کمتر پرداخت شده و معرفی شده آن در ایران بپردازیم. زیر سبکی که بنا به موفقیت چشم گیر پدیده فرهنگی عظیمی به نام جنگ های ستارهای (StarWars) حالا به یکی از مهمترین زیر ژانر های سبک علمی تخیلی بدل گشته است. زیر سبکی که در واقع هیچ ادای دینِ تاثیر گذاری به علم نمی کند و همچون نوجوانی درگیر عشق اول، راهش را می گیرد و در پهنه بی همتای فضا، قصه مورد نظر خودش را تعریف می کند، آن هم بدون اینکه به جنبه های علمی آن توجهی داشته باشد. در داستان های اپرای فضایی میشود با یک کشتی فضایی درب و داغانی مثل میلِنیوم فالکون (Millennium Falcon) به سرعت نور رسید و شاهزاده لیا را نجات داد. در این زیر سبکِ مهیج و دوست داشتنی، هیچ اجباری مبنی بر هماهنگ بودن رویداد های فضاییِ داستان با مسائل علمی وجود ندارد. از این رو نویسنگان و هنرمندانی که قصد خلق ماجرایی در سبک اپرای فضایی را دارند، می توانند به راحتی چندین قرن در زمان سفر کنند، به کهکشان های خیلی خیلی دور بروند و هزاران موجود هوشمند دیگر خلق کنند. تا انسانها را، که لازم نیست همیشه ساکن زمین باشند، از تنهایی عظیمشان در این جهان بی همتا در بیاورند. در واقع این زیرسبک به منظور خلق داستان های رمانتیک، درام و عاشقانه در فضایی علمی تخیلی ایجاد شد. به همین منظور در داستان های اپرای فضایی هیچ ترسی از شکستن قوانین فیزیک وجود ندارد و برای همین است که جرج لوکاس افسانه ای می تواند یک لایت سیبرِ رنگی بدهد دست قهرمانان داستانش و آن ها را در منظومه ای بسیار دور، تبدیل به جدای هایی افسانه ای کند.
شاید بتوان بزرگترین نمونه اپرای فضایی را پدیده فرهنگی بزرگی مثل جنگ ستارگان دانست. پدیده ای که از یک اثر سینمایی موفق شروع شد و حالا خودش را به عنوان یکی از مهمترین آثار فرهنگی تاریخ معرفی می کند. اثری که به واسطه بودنش در زیرسبک اپرای فضایی، حالا هیچ محدودیتی برای تخیلات سازندگانش ایجاد نمی کند و سازندگان می توانند این داستان غنی را تا هرجایی که می خواهند بسط دهد. یکی دیگر از نمونه های موفق این ساب-ژانر را می توان سری پیشتازان فضا (Star Trek) دانست. سری فیلم ها و سریال هایی که برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ و با یک سریال عظیم به همگان معرفی شد. اما این زیر سبک دوست داشتنی، و البته با پتانسیل، در دنیای بازی های رایانه ای، جز در مواردی به شدت خاص، هیچ گاه نماینده ای مقتدر و قدرتمند، در حد و اندازه آثار سینمایی و تلویزیونی به خود ندیده بود. اثری که بتواند با بسط داستانی قدرتمند در جهانی غیر علمی اما باورپذیر، مخاطبش را مجبور به باورپذیری خودآگاه کند. (فرایندی که در آن مخاطب به طور ارادی و با علمِ کامل تمامی رخدادهای تخیلی و فانتزی داستان را بنا به منطق موجود در دنیای معرفی شده قبول و باور میکند.) این جای خالی، کماکان وجود داشت تا اینکه …
افسانهای به نام شپرد
داشتم میگفتم (امان از این وقفه های بی موقع!!)؛ تا اینکه فرمانده شپرد افسانه ای پا به عرصه گذاشت. شخصیتی که به معنای واقعی کامل و بی نقص پرداخت شد و توانست کاری کند که دنیای غنی و بزرگش را با تمام وجود پذیرفته و باور کنیم. و این باور، فقط و فقط اولین قدم در آشنایی ما در این اپرای فضایی عظیم و بی نقص بود. در سال ۲۰۰۷ و به لطفِ بایوور (BioWare) شاهد عرضه شدن یک بازی عجیب و غریب بودیم. بازی بزرگی که به دست یکی از کاربلدترین استدیوهای تاریخ بازی های ویدئویی در زمینه ساخت بازی های نقش آفرینی خلق شده بود. همه ما بایوور و کارهای بی همتایش را میشناختیم. از دروازه بالدور گرفته تا سری جدید اما بی نظیر عصر اژدها. در زمان معرفی بازی جنجالی Mass Effect همه ما می دانستیم که این استدیو [بایوور] حداقل در زمینه ساخت بازی های نقش آفرینی کارش را خیلی خوب بلد است و محال است که دست روی پروژه عظیمی بگذارد و بازی بدی تحویلمان دهد. به همین جهت، همگی با خیالی راحت، در انتظار یکی از بهترین تجربه های نقش آفرینی بودیم. تجربه ای که قرار بود ما در کهکشان راه شیری و سیاره های بسیارش، با همان شیرینی وصف ناپذیر این سبک، غرق کند. هرچند که دلمان نمی خواست گیر موجوداتی مثل دارث ویدر بیفتیم و او هم دستمان را به راحتی قطع کند و بعدش بگوید که پدرمان است(!) اما یک جورهایی دلمان لک زده بود برای گشت گذارهایی بی پایان در فضای بی کران، برای راندن یک کشی فضایی، برای استفاده از سلاح هایی که شاید هیچ گاه بنا به قوانین علمی نمی توانسته اند وجود داشته باشند. ما در سال ۲۰۰۷، واقعاً تشنه و منتظر یک اپرای فضایی درست حسابی بودیم. در سالی که نه دیگر خبری از جنگ ستارگان و ماجراهای پادمه و آناکین بود و نه خبری از کاپیتان کرک و اینترپرایزِ بیهمتایش، و البته آقای اسپاک با آن ابروهایش. حتی دلمان برای شخصیت بامزه ای مثل اسکاتی هم تنگ شده بود. و درست در زمان همین خلاء موقت بود که اثرجرمی (Mass Effect) پیدایش شد و دلمان را برد. اثر حجمی یک اپرای فضایی کامل بود. یک بازی دقیق که همه المان های این زیرسبک را رعایت می کرد. اثر حجمی داستانی زیبا و درام را تعریف می کرد که دلمان را اسیر شخصیت های بی نظیرش می کرد. شخصیت هایی که بنا به کهن الگوهای اساسی ژانر شکل گرفته بودند. اما هیچ گاه درگیرِ نقش های ساده کهن الگوییشان نشدند. از کاپیتان شپردِ افسانه ای، فرمانده کشتی فضایی نورماندی گرفته تا جوکر که مدام بذله گویی هایش کاردستمان می داد.
موفقیت شماره اول، بایوور را بر این داشت که مخاطبان را با ساخت دنباله ای بی نظیر برای اثر زیبایش خوشحال کند. دنبالهای که با نام مس افکت ۲ (Mass Effect 2) در سال ۲۰۱۰ مهمان کنسول ها و البته رایانه های شخصی ما شد. بازی خوبی که ماجراهای شپرد و نورماندی را از سر می گرفت. فرمانده و کشتی فضایی بی نظیری که ماموریتی خطیر را انجام داده بودند و حالا، با بار شهرتی به اندازه یک کهکشان روی شانه هاشان، سفر می کردند. شماره دوم، به دنبال موفقیت بی نظیرِ بازی اول، توانست نه تنها تکرار کننده شکوه پدرش باشد، بلکه این فرنچایزِ تازه متولد شده را به نقطه اوج خودش برساند. مس افکت ۲ با بازخورد هایی بی نظیر از جانب منتقدها مواجه شد و در زمینه فروش هم آمارهایی خوبی از خود به جا گذاشت، به طوری که توانست میانگین امتیاز ۹۴ را کسب کند. آن هم در حالی که هیچ گونه نقدِ منفیای در مورد این بازی نوشته نشده است. این موفقیت عظیم، نشان از خلاقیت و تسلط سازندگان بر زیر سبک اپرای فضایی دارد. چرا که داستان های دسته بندی شده در این زیر سبک، نیاز به بسترِ روایی قدرتمند، پیش قصه ای پرداخت شده، تاریخچه ای بینظیر و البته ساخت و پرداخت نژادهایی دارند که همگی باید خصوصیاتی خاص، تاریخچه و فرهنگ منحصر به خودشان را داشته باشند. با این حال شاهد این هستیم که بایوور به زیبایی هرچه تمام تر توانسته چنین دنیای عظیمی را خلق کند. دنیایی که از هر جهت کامل و بی نقص به نظر می رسد. چه از نظر خلق موجودات غریبی که از سیارات و منظومه های دیگر آمده اند، چه از ثبت تاریخچه ای به وسعت چندین کهکشان. مس افکت ۲، بازی بزرگی که در حال خواندن نقد و بررسیاش هستید، شاهکاری ست که اپرای فضایی را چندین قدم به جلو رانده.
شپردزدگی مزمن (مرضی که برخلاف اسمش، به شدت لذت بخش است)
داستان بازی، درست چند هفته بعد از بازی اول آغاز می شود، جایی که یک کشی ناشناس به نرماندی حلمه کرده و طی این حمله، ما شاهد مرگ فرمانده شپرد هستیم. فرمانده نرماندی در ثانیه های ابتدایی بازی، و تحت کنترل شما میمیرد تا همگی وقوع یک افتتاحیه عالی و جذاب را شاهد باشیم. فصل افتتاحیه بازی، به زیبایی کاری می کند که تازه وارد ها هم شخصیت ها و روابط میان آن ها را درک کنند و دقیق متوجه شوند که شپرد افسانه ای چه اخلاقیاتی دارد.
پس از بازیابی بدن شپرد توسط سربروس (Cerberus) و عملیات احیایی که با نام پروژه لازاروس شناخته می شود، فرمانده شپرد پس از دوسال، چشم هایش را باز می کند و به زندگی بازمی گردد. اپرای فضایی است دیگر، قرار نیست که برای همه رخداد ها توضیح علمی پیدا کنید. شپرد رها شده از مرگ، درست در لحظه حمله به ایستگاه تحقیقاتی بیدار می شود و به کمک جیکوب تایلر موفق می شود از مهلکه بگریزد و به دیدار مردی برود که یکی از مرموز ترین شخصیت های سری را میسازد. Illusive Man در مورد غیب شدن های بی وقفه و ناگهانی کلونی های انسانی در سراسر کهکشان به شپرد میگوید و از او می خواهد که باعث و بانی این امر را بیابد. در راه یافتن راز غیب شدن کلونی های انسانی فرمانده شپرد، کشتی فضایی دیگر با نام Normandy SR-2 را فرماندهی می کند که بازهم توسط جوکر دوست داشتنی هدایت می شود.
داستان بازی شروعی جنجالی دارد که خودش را در همان فصل افتتاحیه ثابت می کند. این فصل تصاویری حیرت آور را با سرعت از مقابل چشمان شما عبور می دهد و کاری می کند که در همان دقایق ابتدایی به طوری شگفت آور عاشق این بازی شوید. بازی قدرتمندی که می تواند در طول ۳۰ دقیقه یکی از بهترین نمونه های معرفی شخصیت را به نمایش بگذارد. پس از شروع فصل اول و سفر شپرد با نورماندی جدید، شما باید تیمی را به منظور سفری اکشافی به Omega-4 Relay شکل دهید. تیمی که توان مقاومت در سفری بدون بازگشت را داشته باشد. چرا که شتاب دهنده امگا-۴ نقطه ای از کهکشان است که پس از شروع حملات رمزآلود کالکتورها، هیچ کس از آن بازنگشته است.
سازندگان به خوبی و در همان مراحل ابتدایی هدف نهایی شما را مشخص می کنند و بعد، به زیبایی کاری می کنند که برای آماده شدن و کسب قدرت لازم، وقت صرف کنید. وقتی که در طی آن مشغول انجام ماموریت های فرعی، جمع آوری منابع و طی کردن روند داستانی هستید. روندی که به زیبایی هرچه تمام تر پیش می رود. داستان بازی شخصیت های بسیاری را شامل می شود که خوشبختانه همگی به طور کامل پرداخت می شوند و وقت کافی برای خودنمایی دارند. شخصیت هایی که پیشینه مخصوص به خود را دارند، و هریک امیال و خواسته هایی منحصر به فرد را دنبال می کنند و در نهایت می توانند حس همذات پنداری مخاطب را برانگیزند. حسی که نشان دهنده کمال پرداخت یک شخصیت است. شخصیت ها همگی عالی هستند، اما اوج کار تیم سازنده را می توان در خلق شپرد افسانهای دید. شخصیتی که ابهت کافی برای فرمانده بودن را دارد، و آنقدر با کاریزما و مقتدر ساخته شده که بتواند نقش نماینده تمامی انسان ها در نبردی خطیر را ایفا کند. او که به انتخاب بازیباز می تواند جنسیتی مونث و یا مذکر داشته باشد، همه خصوصیات مورد نیاز برای قهرمان بودن را دارد. خصوصیاتی که با ساخت نسخه سوم و شکل گیری داستان آن به اوج خود رسیدند. در نسخه دوم اما شپرد هنوز آن فرمانده زخم خورده بازی سوم نیست و شاهد این هستیم که احساساتش گاهی کار دستش می دهند. شپرد با همه محکم بودنش، (بنا به انتخاب های کاربر) شخصیتی عاشق پیشه هم دارد که یکی از خصوصیات اصلی ساب-ژانر اپرای فضایی محسوب می شود.
جدا از مقوله پرداخت شخصیت ها، این نوع روایت داستان است که مخاطب را میخکوب می کند. بایوور در همان ثانیه های ابتدایی به شما می فهماند که با یک بازی نازنازی (و یا به اصطلاح Cute) طرف نیستید و قرار نیست که مخاطبانش را به یک سفرِ خوش و خرم ببرد. داستان بازی بی رحم است و در زمینه روایت، بلاهایی سرتان می آورد که گریه کنید. از ماجراهای مربوط به تالیزورا گرفته تا درگیری زیبایی که گروس واکاریان (Garrus Vakarian) را از میانش بیرون می کشید. رخداد ها و خرده داستان هایی که شکل دهنده به کلیتِ روایی بازی هستند، به خوبی در میان ماموریت های فرعی و اصلی جای گرفته اند و زمینه خوبی برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت ها و قوانین دنیای مس افکتی فراهم می سازند. زمینه ای که بستری مناسب است برای شکل دادن به یکی از بهترین نمونه های داستان پردازی در این سبک.
شپرد فرمانده نام آشنایی است و تقریبا هرکسی در کهکشان او را می شناسد، از این رو باید مراقب توطئه ها و دسیسه های دشمنانش باشد. همچنین به واسطه محبوبیت شپرد و ماجرهایی که داشته، ترسی توام با احترام را از سایر شخصیت ها نسبت به او شاهد هستیم. شپرد و روابط او با دیگران، به گونه ای خلق شده که در طول تجربه بازی، همواره این تصور را در مخاطب ایجاد می کند که خود او، فرمانده شپرد افسانهای است، چرا که سطح همذات پنداری به شدت بالا می رود و کاری می کند که در مواقعی که بازی نمی کنید هم همانند شپرد فکر کنید. این بازی شما را دچار بیداری خاصی می کند که می خواهیم نامش را بگذاریم شپردزدگی مزمن؛ شما همانند او فکر می کنید، عمل می کنید و به واقع، در اقیانوس ژرف و پر رمز و راز این شخصیتِ بی نظیر غرق می شوید. غرق شدنی که بسیار لذت بخش است. به همین دلیل است که می گویم توجه سازندگان به جزییات در بخش داستانی، و نحوه روایت آن کاری می کند که بازی در این بخش به یکی از بهترین نمونه های سبک علمی-تخیلی تبدیل شود.
اما جدا از بخش روایی و شخصیت ها، می رسیم به نحوه تاثیر گذاری بخش داستانی بر تجربه گیمی و برعکس؛ نحوه تاثیر گذاری انتخاب های مخاطب بر روند داستان.
به طور کلی، انتخاب ها و تصمیم گیری هایی که در طول داستان انجام می دهید، بنا به سبکِ بازی، یعنی نقش آفرینی بودنش. تاثیر بسیار زیادی بر روند داستانی خواهد داشت. تاثیری که در ابتدا خودش را در میان ارتباطات گسترده و بسیار طبیعی شپرد با همکاران و شخصیت های دیگر نشان می دهد. این ارتباطات به صحبت هایی در رابطه با هدف ها و ماموریت خلاصه نمی شوند و به درستی جنبه های مختلف هر شخصیت را نشان می دهند. از پیشینه و ماجرای زندگیشان گرفته تا نوع رابطه و احساسی که نسبت به شپرد دارند. این موضوع باعث شده که هر شخصیت در بازی ارزشی بسیار زیاد برای بازیباز داشته باشد و کاری کند که در لحظه اتخاذ هر تصمیم لحظهای مردد بمانید و به عواقبش فکر کنید. چرا که تصمیمهای این بازی به شدت سرنوشت ساز و تاثیر گذار هستند. همچنین به سبک بازی قبلی، امکان ایجاد روابطی صمیمانه تر را با بعضی از شخصیتهای موجود در بازی دارید. این روابط و به طور کلی، دیالوگ های بازی، به گونه ای باورپذیر و طبیعی خلق شده اند و کاری می کنند که فراموش کنید درحال وقت گذرانی در جهانی غیرواقعی هستید. همه این موضوعات و شدت رابطه ای که با شخصیت ها دارید. تصمیم گیری ها و تاثیرات شما بر روایت داستان را دو چندان می کنند. به این ترتیب بازی کاری می کند که شما داستانش را رقم بزنید. اما بی تاثیر از رخداد های بازی نباشید و با تصمیم های اشتباه ضربه های احساسی را برپیکره روحتان حس کنید. این امر به طور کلی باعث شده که مس افکت ۲ در بخش داستانی و مقوله های مربوط به آن به شدت پیچیده، زیبا و دست نیافتنی ظاهر شود. در حد و اندازه یک شاهکار واقعی.
همه به فرمان من
در بخش گیم پلی اما، مس افکت ۲، دنیایی دیگر است. گیم پلی مس افکت به چند بخش متفاوت تقسیم می شود که شرح دادن آن ها خالی از لطف نیست. در بخش ابتدایی، به شرح دادن گیم پلی در نورماندی و فرماندهی آن می پردازیم. در این حالت شما در نقش فرمانده شپرد و در کشتی فضایی او، نورماندی حضور پیدا خواهید کرد، جایی که از بخش های مختلفی مانند اتاق کنترل، موتورخانه، اتاق خواب شپرد و دیگر بخش ها تشکیل شده است. در مرکز کنترل شاهد وجود یک نقشه کامل از کهکشان هستید، در این نقشه فرمانده توانایی کنترل کشتی و سفرهای آن را بر عهده می گیرد. به این ترتیب امکان دسترسی به ماموریت ها، سفر میان سیارات و منظومه ها فراهم می شود. در بخش مربوط به کشتی فضایی توانایی های خاصی وجود دارند که تنوع بسیاری زیادی به گیم پلی می بخشند. یافتن منابع متفاوت برروی سیاره های و اسکن کردن آن ها برای استخراج منابع، یکی جذاب ترین بخش های بازی است. به وسیله منابع مختلف این امکان فراهم می شود که کشتی فضایی نورماندی را ارتقاء داده و به استحکامات آن اضافه کنید. همچنین امکان خریدِ زره های جدید برای فرمانده، ارتقاء سلاح ها و افزایش قدرت آن ها توسط همین منابع یافت شده ممکن می شود. علاوه بر این می توانید با خرید وسایل تزئینی که معمولاً قیمت زیادی هم دارند، اتاق خواب فرمانده را زیباتر کنید.
بخش دیگر گیم پلی مربوط به ساخت شخصیت و انتقال دادن فایل های ذخیره بازی قبلی به این نسخه است. در صورت این انتقال می توانید شاهد تاثیر گذاری بسیار زیاد رخداد ها و تصمیماتی باشید که در شماره قبلی توسط شما شکل گرفته اند. همچنین در مراحل ابتدایی و در زمان بازگشت شپرد به زندگی، به صفحه ساخت شخصیت فرستاده می شوید. این مکانیک به لطف گرافیک چشم نواز بازی یکی از لذت بخش ترین بخش های بازیست. ساخت و پرداخت چهره شپرد و جزییات آن آنقدر جذاب است که می تواند شما را برای ساعت ها سرگرم کند و درست پس از این باید به سراغ انتخاب کلاس بروید. بازی شامل کلاس های فراوانی می شود. به طور کلی شش کلاس مختلف در بازی وجود دارد که هرکدام استفاده از سلاح ها و فنون خاصی را برای شپرد مقدور می سازند. کلاس هایی مثل ونگارد (Vanguard) که در زمینه مبارزات نزدیک و سلاح های سنگین تخصص دارند و یا کلاس اینفیلتریتور (Infiltrator) که خصوصیاتش را در زمان مخفی شدن و استفاده از سلاح های دور برد نشان می دهد. وجود کلاس ها در یک بازی نقش آفرینی امری بدیهی است، اما ظرافت و دقت سازندگان در شکل دهی به کلاس های مس افکست تحسین برانگیز است. از سوی دیگر با کسب امتیاز تجربه توسط شما و اعضا تیمتان، امکان ارتقاء قدرت های مختلف شپرد و تیمش وجود دارد. هر قدرت به چهار درجه مختلف تقسیم می شود که رسیدن به تمامی ان ها سعی و تلاش غیرقابل وصفی را طلب می کند. اما به طور کلی این قدرت ها آنقدر تاثیر گذار و جذاب هستند که برای به دست آوردنشان به آب و آتش بزنید و ماموریت پشت ماموریت، به کسب امتیاز تجربه بپردازید.
بخش بعدی مربوط به گان-پلی و مبارزات است. این بخش به لطف تلفیق شدن ریشه های سبک نقش آفرینی با استانداردهای یک اکشن سوم-شخص شوتر به بهترین نحو ساخته شده است. مبارزات درگیر کننده و پر هیجان هستند، صحنه های نبرد پر می شود از فریاد ها و گلوله های رنگی که هرکدام تاثیرات متفاوتی بر هدف دارند. از قابلیت به آتش کشیدن آن ها گرفته تا منجمد کردن اهداف، اما نکته اصلی این بخش، برتری بخشِ پرمغز آن نسبت به بخش بی مغزش است. بازی اکشن است، اما همچنان نیاز بسیار زیادی به ارائه تاکتیک های نظامی و استفاده از کمی فسفر در آن حس میشود. مبارزات به لطف هوش مصنوعی بسیار خوب بازی سخت و دشوار هستند. این درحالی است که شما در هر مبارزه می توانید ۲ تن از یارانتان را همراه داشته باشید. این یاران باوفا به طور کامل توسط هوش مصنوعی کنترل می شوند. اما بنا به ریشه نقش آفرینی بازی، به طور کامل از دستورات شما اطاعت خواهند کرد. به این ترتیب شما می توانید دستور استفاده از قدرتی خاص و یا شلیک به هدفی خاص را به اعضا گروهتان بدهید. همچنین امکان تعیین محل سنگر گرفتن آن ها هم از طرف شما وجود دارد. از سوی دیگر با زخمی شدن و آسیب دیدن این اعضا باید به کمک آن ها رفته و نجاتشان دهید. این درحالی است که با پایان یافتن خط سلامتی شپرد، مجبور هستید بازی را از آخرین نقطه ذخیره آغاز کنید.
بخش مبارزات به همین جا ختم نمی شود، این بخش دو زیر مجموعه دارد، در حالت اول بازی به طور همزمان دنبال شده و نمایی سوم شخص با امکان پناه گیری، همچون بازی های سری Gears Of War را ارائه می کند. اما در حالت دوم امکان نگه داشتن روند بازی ممکن می شود در این حالت همچون سری عصر اژدها می توانید با آرامش خاطر به همرزمانتان دستور دهید و استراتژی های جنگیتان را بررسی کنید.
شپرد و اعضا گروهش به طور کلی دو خط سلامتی دارند، خط اول مربوط به سپر دفاعی آن ها است که پس از مدتی شکسته شده و آسیب ها را به خط سلامتی اصلی وارد می کند. البته هر دو خط سلامتی اصلی و سپر دفاعی به طور خودکار پر خواهند شد. این موضوع در مورد دشمنان هم صادق است؛ اما آن ها سپرهایی با ماهیت های متفاوتی دارند که هریک در مقابل نوع خاصی از حملات ضعیف هستند. به طور کلی دشمنان و قابلیت های آنان طوری برنامه ریزی شده است که بازیباز حسی مشابه با بودن در یک بای اکشن بی مغز را، نداشته باشد و نیاز اساسی به فکر کردن و برنامه ریزی برای مقابله با دشمنان را حفظ کند. هرچند که این نیاز نسبت به شماره اول کمتر حس می شود و بازی ماهیت اکشن تری به خودش گرفته. با این حال، باید گفت که بخش مبارزات بازی، یکی از بهترین نمونه ها در این سبک است و به نقطه ای نزدیک به تکامل رسیده است و نقص خاصی در خود نمی بیند.
بخش بعدی گیم پلی مربوط می شود به سیستم دیالوگ های بازی، سیستمی که با نام چرخ دیالوگ (Dialogue Wheel) شناخته می شود، این سیستم با اینکه در جوهره اصلی به بازی های نقش افرینی وفادار است، اما خیانت هایی هرچند ریز و جزئی به این سبک را هم در خودش جای داده. این چرخِ دیالوگ، به نحوی طراحی شده که هر کدام از جهات آن، جدا از متن دیالوگی که برروی آن نوشته شده، نشانگر نوع خاصی از دیالوگ ها و رفتار ها باشند. به این ترتیب که طرف راست، نشان دهنده دیالوگ های عمیق هستند؛ دیالوگ هایی که معمولا به ارتباط میان شخصیت ها و روابط آن ها معطوف میشود. دیالوگ های سمت چپ معمولاً به ادامه دادن صحبت ها ربط دارند و کاری می کنند که از موضوع سریع تر گذر کرده و جلو بروید. دیالوگ های بالای چرخ معمولاً ماهیتی دگرخواهانه و مودبانه دارند و به دنبال آن روابطی دوستانه تر را به همراه میآورند. در حالی که دیالوگ های پایین چرخ معمولاً با پرخاش ها و فریاد های شپرد همراه هستند. همچنین در چرخ دیالوگ مس افکت ۲، علاوه بر دیالوگ ها، بنا به رخداد های بازی، می توانید واکنش های از سوی شپرد را انخاب کنید که موجب قطع شدن و یا ادامه دادن صحبت ها می شوند. این واکنش ها هم دقیقاً همانند دیالوگ ها توسط چرخ دسته بندی میشوند. شاید این موضوع برای طرفدارن نقش آفرینی های قدیمی تر، چندان جالب نباشد. چرا که با مشخص کردن مقصود هر جمله، در واقع عنصر شگفت انگیر بودن و غافلگیرانه بودن واکنش های شخصیت های دیگر، به مانند دیگر بازی ها خودش را نشان نمی دهد. اما از طرفی شاهد این نیستیم که با انتخاب یک خط دیالوگ، شخصیت موضوعی کاملاً متفاوت با خواست شما را بیان کند. اتفاقی که به علت خلاصه نوشتن بعضی دیالوگ ها در بازی های نقش آفرینی رخ می دهد. همچنین این سیستم موجب می شود که با اعتماد کامل، در مواقع حساس دست به تصمیمی گیری بزنید و پاسخی درخور به واکنش های شخصیت های دیگر داشته باشید. به واسطه چرخ دیالوگ، سیستم دیگری در بازی معرفی می شود که اخلاقیات (Morality) نام دارد. این سیستم که با متغیرهایی مشابه خوب و بد اندازه گیری می شود، اعمال شپرد را به دو بخش تقسیم کرده و طبق آن به اعمال و رفتار های خوب شما امتیاز مثبت و با اعمال خصمانه و سخت گیرانه امتیاز منفی میدهد. این سیستم مقیاسی به شما می دهد که در میزان وفاداری یارانتان تاثیر به سزایی دارد. در بازی ماموریت هایی وجود دارند که طی آن ها باید وفاداری یارانتان را کسب کنید. این ماموریت های بیشترین میزان تاثیر را در معیار اخلاقیات دارند و میتوانند تاثیر بسیار زیادی بر پایان بندی بازی داشته باشند. به این ترتیب که با وفاداری بالای آن ها شاهد پایان های به مراتب بهتری خواهید بود.
اما یکی از جالب ترین مراحل بازی، دقیقاً مربوط به پایان بندی و تصمیماتی است که در ماموریت پایانی می گیرید. این ماموریت که بنا به تصمیمات قبلی شما، می تواند حالت های مختلفی به خود بگیرد. طوری طراحی شده که علاوه بر تصمیمات قبلی و میزان وفاداری یارانتان، از تصمیمات و توانایی های لحظه ای شما هم تاثیر بپذیرد. به این ترتیب با گرفتن هر تصمیم ساده در این مرحله می توانید باعث مرگ و یا زنده ماندن هرکدام از اعضا گروهتان شوید. همچنین مدت زمانی که برای به پایان رساندن هریک از دستورهای این مرحله صرف می کنید بر سرنوشت شما و دیگر اعضا گروه تاثیر گذار است. این موضع باعث شده که آخرین مرحله بازی به یکی از زیباترین و جالب ترین مراحل در بین بازی های این سبک تبدیل شود. این مرحله چنان حساس، چالش برانگیز و هیجان انگیز ساخته شده که هیچگاه از خاطرتان نخواهد رفت.
به طور کلی، در بخش گیم پلی، مس افکت ۲ هیچ گونه عیب و نقصی به خودش نمی بیند. بازی از هوش مصنوعی بی نظیری برخوردار است که به درستی یاران شما و دشمنان را در محیط نبرد ها کنترل می کند. سیستم های کنترلی بازی عالی هستند و به هیچ وجه دست و پا گیر و آزار دهنده ظاهر نمی شوند، سیستم دیالوگ ها و تاثیر بسیار زیاد آن ها بر روند بازی به غایت عالی و زیباست و در آخر هم باید از طراحی مرحله بازی صحبت کرد، موضوعی که باعث می شود هر یک از ماموریت ها تازه و به شدت نو به نظر برسند و به هیچ وجه حس تکرار را در بازی حس نکنید. مس افکت ۲ در بخش گیم پلی هم همانند یک شاهکار تمام عیار، نوآورانه، خلاقانه و به دور از هیچ گونه نقصی ظاهر می شود.
به زیبایی راه شیری
مس افکت ۲ در زمینه گرافیکی یکی از بهترین های زمان است. طراحی محیط ها و چهره ها به بهترین نحو ممکن انجام شدهاند. هرگز فراموش نمی کنم که در زمان ساختن چره فرمانده شپرد، جزییات بی نظیرش چطور من را شگفت زده کرده بود. از زخم روی پیشانی که تا انتهای بازی رو صورتش خودنمایی می کرد گرفته تا حرکات ظریف و بی نقص اجزا صورتش. دقت سازندگان به جزییات در بخش گرافیکی هم بی همتاست. چهره ها به بهترین نحو ممکن ساخته شده اند و جای هیچ گونه حرفی را باقی نمی گذارند. این موضوع تنها به شپرد خلاصه نمی شود. کافی است نگاهی به صورت عجیب گروس، دوست وفادارتان بیاندازید تا متوجه شوید که سازنده ها برای ساخت چهره نژاد های مختلف بازی چقدر زحمت کشیده اند. هر یک از نژاد های خصوصیات ظاهری خاصی دارند که نشان دهنده ذوق و هنر تیم سازنده بازی است. در این بین بسیار کم پیش می آید که در محیط های اغلب شلوغ بازی شاهد چهره های مشابه باشید.
نور پردازی و دقت در رنگ بندی یکی دیگر از موضوعاتی است که به زیبایی هرچه تمام تر مس افکت ۲ کمک کرده. بازی با تمی علمی تخیلی ساخته شده، به همین دلیل شاهد وجود المان های این سبک و استفاده بسیار زیاد از نور های رنگی هستیم. همچنین وسایل نقلیه عجیبی که امکان استفاده از آن ها در بازی فراهم نیست هم وجود دارند که به زیبایی طراحی شده اند و نشان گر سبک بازی هستند. انیمیشن ها و جزییات به کار رفته در حرکات شخصیت ها، مخصوصاً در زمان صحبت کردن بسیار بی نظیر است و کاری می کند که از دیالوگ های طولانی و همصحبتی های پرتعداد بازی خسته نشوید. همچنین افکت های استفاده از قدرت های مختلف، بسیار زیبا و چشم نواز طراحی شده اند.
یکی از موضوعاتی که از نظر بصری بسیار جذاب است، نوع و دقت در طراحی زره های متفاوت شپرد و به طور کلی لباس های شخصیت های بازی است. این لباس ها همگی نشانگر خصوصیاتی متفاوت هستند که به درستی لحاظ شده اند. مثلا کافی است به طرز لباس پوشیدن شخصیت میراندا لاوسون (Miranda Lawson) دقت کنید تا به گوشه هایی از خصوصیتهای شخصیت او پی ببرید. و اینجاست که توانایی بی نظیر سازندها خود نمایی می کند.
خصوصیات چهره ها و موج زدن احساس در آن ها، دقت به طراحی محیط، اشاره به جزییات در طراحی لباس ها و موارد دیگر گرافیک، همگی در مقابل زوایای دوربین در صحنه های سینماتیک بازی هیچ هستند. این زوایا که به طور کامل از سینما به مس افکت وارد شده اند، با ظرافتی وصف ناپذیر، خصوصیات شخصیت ها، احساسات و صحنه های زیبای بازی را به تصویر می کشند. این کارگردانی بی نظیر، خودش را در تمامی صحنه های بازی (جز در مبارزات که کنترل دوربین به عهده شماست) نشان می دهد و کاری می کند که بازی در اغلب مواقع همچون یک فیلم سینمایی خوش ساخت به نظر برسد. همچینی کیفیت نورپردازی و گرافیک، جزییات بافت ها و کیفیت بسیار خوب آن ها باعث شده که بازی به طور کلی از نظر بصری هیچ گونه کم و کسری نداشته باشد.
مس افکت در بخش صداگذاری هم یکی از شاهکار هاست، بازی در زمینه صداپیشه ها، عالی ست، چه شپرد زن و چه شپرد مرد، هر دو صداپیشه هایی قدرتمند دارند که به زیبایی از عهده نقش های مهمشان برآمده اند. نقش هایی که موجب شکل گرفتن یکی از به یاد ماندنی ترین شخصیت های تاریخ بازی های رایانه ای شده است. اما در دیگر نقش ها هم شاهد به کار گیری صدا پیشه های کاربلد هستیم. کافی است کیفیت صداگذاری و وسعت این موضوع را با دیگر بازی های هم سبک مقایسه کنیم تا به زحمات بسیار زیاد تیم سازنده پی ببریم. تک تک دیالوگ ها و روابط به زیبایی هرچه تمام تر صداگذاری شده اند. این موضوع باعث شده که شخصیت ها به طور کامل باورپذیر و واقعی جلوه کنند. چرا که هر یک همچون یک انسان واقعی، صدا دارند، صداهایی که حاصل احساسات و طرز تفکر آن هاست.
امگا ۴ …
در نگاه پایانی و در بخش نتیجه گیری باید اشاره کرد که داستان عالی و شخصیت پردازی بی نقص مس افکت ۲، هرگز بدون وجود گرافیک چشم نواز و صداگذاری بی نظیر بازی ممکن نمی شد. شخصیت ها به واسطه بروز احساسات در چهره ها و صدایشان، در زمان برقرار ارتباط ها به شدت باورپذیر و واقعی می شوند. این را بگذارید در کنار، دیالوگ های عالی و جذاب و روند داستانی بی نظیر بازی که شیوه روایتی زیبایی هم دارد. این موضوعات در کنار هم باعث ایجاد یک بخش داستانی بیهمتا شدهاند که هیچ نقصی به خودش راه نداده، از پرداخت شخصیت های مرموزی مثل میراندا گرفته تا شخصیت های کاریزماتیکی همچون گروس، همگی به بهترین نحو نمایش داده و درک می شوند. و این موضوع کاری می کند که مخاطب تا لحظات پایانی هم درگیر شخصیت ها، تمایلات، خواسته ها و روابط میان آن ها باشد. از سوی دیگر مس افکت ۲ در بخش گیم پلی آنقدر خوب و روان ظاهر شده که نمی توانیم هیچ نقصی در سیستم مبارزات، دیالوگ ها و یا حتی افزایش سطحاش بیابیم. و به این ترتیب شاهد یکی از بی نقص ترین بازی ها در زمینه داستان، گیم پلی، گرافیک و دیگر بخش ها هستیم. مس افکت ۲ نمونه کاملی از یک بازی است که در تمام بخش ها موفق بوده. و نه در یک بخش خاص، و به همین دلیل است که می توانیم به سادگی هرچه تمام تر، این مخلوق بایوور را یک شاهکار بنامیم. شاهکاری به وسعت یک کهکشان.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
نظرات
خوب بود
ولی این اندرومدا دیگه چه خواهد شد تریلرش که محشر بود
در ضمن واسه بازی کردن انلاین با ps4 و دانلود بازی اکانت ترکیبی چند گیگ حجم اینترنت لازمه حداکثر
یعنی بخوای بکوب بازی کنی ؟؟؟؟
بالاترین حجم رو بگید
برای بازی آنلاین ده تا پانزده گیگ بسته و لی برای دانلود بازی اکانت های ترکیبی وابسته به حجمشه
خبر رایگان شدن این مس افکت۲ رو هم بزارید دیگه, حالا که نقدش هم نوشتین !
دیتا بازی ها رو دانلود نکن خیلی خیلی گرون میوفته برات مثلا یه گیگ میخری ۳ تومن بازی هم ۵۰ گیگه باید ۱۵۰ خرج کنی تا دالود شه اما ببر مغازه مغازه دار برات بازی رو میریزه ۱۰ تومن
اگه نامحدود داری+صبر ایوب خودت دان کن
من تنهار بازیی دیتا ریختم gta v بود چون با انلاین حجم زیادی داشت
با ایرانسل دانلود کن من دوتا شب رایگان میزنم ۷۰-۸۰ گیگ دانلود میکنم باهاش تو ۶ ساعت.
البته من تو pc اینقدر دانلود میکنم. از دوستام که پرسیدم گفتن رو ps4 خیلی کم سرعت میده.
بسته شبانه سه ساعتع نامحدود ایرانسل با ۴g من از سایتهای دانلود ایرانی دانلود میکنم دیتاهارو سرعت تا ۴ مگ هم میرسه بعض از شبها من ۶۰ گیگ رو با ۳ تا بسته ۲ تومنی دانلود کردم که کاملا به صرفس
با شبانه همراه اول دان کن ارزون ترین بسته شبی هزار ۱۸ گیگ دان میکنه.
دادا کدوم بسترو میگی همراه اول که شبانه جداگونه نداره ؟ ؟راهنمایی کن ما هم بخریم .
خودم شبانه همراه اول استفاده کردم
سرعتش هم بد نیست
ولی واسه دانلود بازی ps4 به نظرت مناسبه چون من برای xbox360 یه بازی رایگان از ایکس باکس لایو دانلود کردم ولی اکثر بازی هام رو میخرم
الان دارم برای اکانت ترکیبی ps4 تحقیق میکنم که اگه بخوام ps4 بخرم
@mojy_star
با کد #۲*۱۰۰۰* میشه خرید.
فقط حواست باشه اگه سقف حجمش تموم شه(۱۷ ۱۸ گیگ برا طرح هزاریش) یا زمانش تموم شه(مثلا ۲ تا ۷) برا سیم اعتباری از شارژ پولیت کم میکنه تا صفر شه سیم دائمی هم خدا تومن قبض میاد.
@Hanna gh
با ps4 پرو دوستم تو ۳ ساعت ۱۲ گیگ دان کرد.
رو اکس باکس وان شده تو یه شب با طرح ۱ تا ۱۱ خودم ۲۸ گیگ دان کردم.(۳G آنتن دهی ۳ خط) دقیق گیرز اف وار ۴ با ۵۴ گیگ حجم تو ۲ شب دان شد.
طرح هفتگی ۱۵ تومن شبی تا ۵۰ گیگ هم دوستان دان کردن.
آنتن دهی خونمون خیلی بده فقط ۱ خط میده . به نظرت سرعت دانلودش ۴ جی چند میشه ؟؟؟
با ۳g که تا ۱ مگ و نیم میره ۴ جی قطعا خیلی بیشتره البته اگه انتن دهی خوبی هم باشه.
خیلی بده که اینطوری زیر حرفتون میزنید آقای عبداللهی من الان ۳ هفتس منتظرم rome totalwar 1 رو نقد کنید ولی مثل اینکه به دروغ به من گفتید که بررسیش میکنید. واقعا دستتن درد نکنه.
واقعا این حرف زدن درسته؟ دروغ؟ عزیز من اینجا همینجوری نیست که بلافاصله هر شخصی هر مقاله ای میگه به ما بذاریم بلافاصله که. هستن الان کسانی که ۳ ماه پیش درخواست دادن هنوز براشون ننوشتیم ولی دونه دونه میذاریم مقالات درخواستیشون رو. واقعا که نمیدونم چی بگم. این همه اقای عبداللهی زحمت کشیده مقالات نوشته و درخواستی ها رو هر چی من بهشون گفتم نوشتن بعد اولین نظر توی مقاله شون میاید میگید دروغ گفتی؟ مگه ایشون تعهد دادن که راس ۲ هفته براتون قرار می گیره؟ واقعا یه ذره انصاف و معرفت هم خوب چیزیه
خب من شاید آدم با معرفتی نباشم ولی اول اینکه شما کار درستی نمیکنید که ۳ ماه مردم رو معطل میکنید در ضمن من شاهد بودم دوستان مقاله درخواستیشون کمتر از یه هفته نقد شده ولی واسه من ۳ هفتس که منتظرم!
+اگه ایشون یا قبل تراز اون خود شما و آقای صدری جواب من رو نمیدادید که این بازی رو نقد خواهید کرد یا حداقل میگفتید که سرتون شلوغه و نمیتونید من به خودم اجازه نمیدادم که بیام و چنین اعتراضی کنم ولی مطمئنا چنین سهل انگاری از سوی شما نه به خاطر شلوغ بودن و درگیری زیاد که به خاطر نادیده گرفتن نظر بنده بود و الا میتونستید همون موقعی که درخواست کردم چنین جوابی رو به من بدید یا حداقل چنین نکته ای رو متذکر بشید که اینقدر چنین کاری طول میکشه.(بگذریم که ابدا چنین بهانه ای مورد قبول نیست).
ازد کی تا حالا وظیفه سایت ها شده مقالات درخواستی رو بنویسن بلافاصله؟چه سایت این کارو میکنه؟ کدوم سایتی می پرسه از کاربراش چی دوست دارین براتون بنویسیم؟ این موضوع رو هم بنده اوردم و شروع کردم و حتی توی گیمفا هم نبود که کاربرا بگن فلان چیز نوشته بشه و تحریریه همون رو بنویسه. به خاطر احترام زیادی که برای کاربرامون قائلم و از صمیم قلب دوستشون دارم این موضوع رو اوردم که ذره ای از لطف و حمایتشون رو جبران کنیم ولی انگار برای شما دیگه موضوع تبدیل شده به وطیفه ما که باید هر چی شما امر کنی سریعا براتون بنویسیم. اون نظر اول اینم نظر دوم که واقعا زننده هست. اگر بهتون احترام گذاشتیم گفتیم می نویسیم یعنی می نویسیم. دروغ چیه؟ مگه کسی مجبورمون کرده از اول یا مگه قانونه مقاله درخواستی که بهتون بگیم می نویسیم که دروغ گفته باشیم؟!!! سایت برنامه داره و روال داره و هر چیزی زمانش نوشته میشه.
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
من درسته خیلی اذیت میکنم کاربرارو و این چیزا ولی من به خودم اجازه نمیدم به نویسنده ها تو.هین کنم من خودم دو ماهه میگم نقد company of heroes 1 رو بزارین ولی شما میگین ۳ هفته 😐
اقای بابایی جواب اینجور ادامارو ندین ارزش سایت میاد پایین
بعدشم اقای بابایی درست میفرمایند هیچ سایت گیمی اینطور نیست که کاربرا هر بازی بگن و نویسنده ها نقدش کنن
ت.وهین تا چه حد
حد اقل ی خسته نباشید میگفتی…
البته مقصر من هستم من اینکارارو کردم که کاربرا پرو شدن و هر کاری دلشون میخواد میکنن…
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون که اینقدر محبت و لطف دارید به من و به سایت خودتون و نویسنده هایی که به عشق شما می نویسن. بله نقد درخواستیتون توی لیسته و قطعا منتشر میشه. دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره و حتما براتون منتشر می کنیم.
متشکرم از این که منطقی هستین و مرسی از حمایتتون.
والا اگر با من بودن شاید جواب نمیدادم ولی به همکار من که سرپرست تحریریه اس و عشقش اینه که مقاله هایی بنویسه که شما دوست داشته باشید، بیان بگن دروغگو دیگه واقعا بده. برنامه سایت رو من می ریزم. مگه دست نویسنده هاس که بدون برنامه بنویسن هر چی درخواستی بود که شما میای بهشون میگی دروغگو.؟
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
اقای revolution نقد نوشتن که الکی نیست کلی بازی هم هست دیگران درخواست میکنن که فقط شما نیستید .وقتی گفتن مینویسم یعنی نوشته میشه شما هم انقدر عجول نباش
درود بر شما
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
دادا مگه زنگ زدی تا آهنگ درخواستی پخش کنن!!! :laugh: :evilgrin: :laugh:
مقاله نویسی به همین سادگی نیست از بررسی منابع مختلف گرفته تا گنجاندن بخشی از سلیقه شخصی و بررسی مجدد و تایپ و مراحل ویرایش کلی زمان میبره! اومدی تو یک سایت گیم داری از اخبار و مقالات و مطالب مفید سایت “مجانی” لذت میبری آخه این چه حرفیه حتی اگه اسپانسر سایت بودی بازم اینقدر طلبکار بودن از نویسندگان تحریریه مجاز نبود.
درود بر شما.
مممنون بابت نقد خیلی کامل و منطقی . زمانی که داشتم این عنوان و تجربه میکردم باورم نمیشد که دارم همچین بازی فوق العاده ای رو تجربه میکنم . واقعا بی نظیر بود به قدری که بعد از چن ساعت بازی خودم و غرق تو دنیای mass effect دیدم و واقعا حسش فوق العاده بود
امیدوارم اندرومدا هم شبیه همین نسخه های مس افکت جذاب دربیاد.مس افکت یک و دو و سه زیاد مناطقشون وسیع نبودن ولی همون مناطق کوچیک پر از جزئیات و چیزای جالب بودن.امیدوارم نسخه جدید با وسیع تر شدنش این ویژگی رو حفظ کنه و شبیه اینکوئیزیشن پر ماموریتای بی مغز و خسته کننده نباشه.
سلام به دوستان . خیلی ممنون از آقا میثم عزیز . واقعا در وصف این بازی هر چی بگی کمه . تو هر ضمینه ایی عالی بود . روند داستانی خیلی خوب ، گرافیک چشم نواز در زمان خودش و همچنین جنبه های نقش آفرنی عالی و از همه سرامدتر شخصیت پردازی فوق العاده برای تک تک شخصیت های بازی که هر کدومشون قصه و داستان جدایی داشتند. (مخصوصا دوستانی که بازی رو بازی کردن میدونن چی میگم ، چون برای دیدن بهترین پایان بازی باید تمام داستان یاران خود راتمام کنید و همه آن ها از حالت عادی به لویال تبدیل کنید و سفینه خود رو تمام آپگرید کنید ) در مجموع عالی بود این بازی . نسخه جدید هم که تا چند وقت دیگه میاد اونم بی شک از بهترین بازی سال خواهد شد .
واقعا خسته نباشی میثم جان. لذت بردم از مقاله ت. البته نزدیکای صبح بود خوندمش. واقعا واقعا نکات منفی مس افکت ۲ به طرز عجیبی صفره. اصلا این بازی یه بازی واقعا عجیبیه که انگار ادم رو میگیره میکشونه توی دنیای خودش و چنان سیفته و دلبسته اش میشید که تک تک صحبت ها رو با همه افراد خط به خط گوش میکنید از بس که بازی براتون مهم میشه و تمام گوشه و کنار دنیای بازی رو می گرده ادم. واقعا اگر معنای امتیاز ۱۰ و کامل رو بخوایم بگیم یکی از بهترین مثال هاش مس افکت ۲ هست بدون ریزترین نکته منفی.
باز هم ممنون میثم عزیز.
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
خیلی به من لطف دارین اقای اقابابایی، هنوز چیزهای بسیاری باید از شما یادبگیریم. متشکرم
مرسی میثم جان. ماشالله سرعت یادگیری شما و تیم تحریریه بسیار زیاده و منم هر چی بتونم تجربه ام رو در اختیارتون میذارم که نهایتا منجر به اعتلای نام گیمفای عزیزمون بشه.
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
این بازی تو اورجین رایگان شده.میتونین بگیرین
یک سوال ریزی که در مورد نقد و بررسی های روزی روزگاری برای من پیش اومده اینه که آیا اگر این نقد همون زمان انتشار بازی ها توسط همین نویسندگان نوشته میشدن آیا باز هم همین نمرات رو میگرفتن یا سخت گیری بیشتری تو نمره دهی بهشون انجام میشد ؟ (این حرف من به هیچ عنوان اعتراضی نیست فقط یه سواله چون توجهم رو جلب کرده ) چون مثلا کسلوانیا اربابان سایه ۲ رو من یادمه موقع عرضه چقدر بازی کوبیده شد و نمرات نه چندان خوبی گرفت ولی شما بهش حدود ۸٫۵ دادین .
البته این سوال شمارو باید اقای اقابابایی پاسخ بدند، اما من جسارت میکنم و نظر خودم رو میگم، حقیقت اینه که نمیشه تضمین کرد که نمره الان با نمره زمان انتشار یکسان باشه، اما تمام تلاش ما این هستش که حتی با گذشت این همه سال منصفانه نمره بدیم و فکر میکنم این کار رو میکنیم. چون ایرادها یه هرشکل خودشون رو نشون میدن، هرزمانی که شما یک بازی رو تجربه بفرمایید و بسته به پیش زمینه فکری که از زمان انتشار دارید، بازی ضعف های خودش رو به شما نشون میده.
در مورد اربابان سایه ۲ هم، جناب آقابابایی به طور کامل در نقد گفتن که از ابتدا هم نظرشون با منتقد هایی که بازی رو کوبیدن تفاوت داشته و ایشون این بازی رو تحسین میکنند.
متشکرم از نظرتون.
البته من اون رو فقط به عنوان مثال آوردم چون تو ذهنم بود و الا به طور خاص آقای آقابابایی مد نظرم نبودن . ممنونم از پاسختون .
دقیقا پاسخ رو میثم جان خدمتتون دادند و در مورد این بازی من از ابتدا که یه بار بازی کردم نظرم همین نمره بود و در مورد خودم لااقل میتونم بگم چه الان نقد کنم چه زمان انتشار و چه ۴ سال بعد نمره ام به بازی یکیه و فرقی برام نمی کنه. ضعف ضعفه و قوت قوت. همیشه هست و خودش رو نشون میده و لذتی که از بازی می برید براتون مشخصه. پس نمره برای من یکی لااقل ثابته همیشه. امیدوارم پاسخ رو گرفته باشید.
http://www.aparat.com/saeedsliipknott
بله کاملا جوابمو گرفتم و ممنونم . یه چیز دیگه اون بحث مقالات درخواستی که بالاتر با یکی از کاربران سرش بحثتون شد … دقیقا چطوری باید نقدای درخواستیمون رو بگیم ؟ همین جا تو کامنتا یا یه بخش مخصوص داره چون من ندیدم .
بسیار خب.
من یه لیست دارم که توش اسم نقدهایی که کاربرا میخوان و بهم گفتن رو نوشتم و همینطوری در طول زمان و کنار مقالات روز و بازی های جدید و مقالات جانبی و .. اونا رو هم کم کم و یکی یکی می نویسیم. اگر نقدی مد نظرتونه بفرمایید من یادداشت میکنم
خیلی حقیقتش دلم میخواد یه نقد و بررسی برای l.a.noir گذاشته باشه . شایدم هست ولی من پیداش نکردم متاسفانه .ممنون میشم اگر نیست داخل سایت .نقدش کنید .
باشه چشم. چک میکنم حتما
عجب بازیهای سه گانه قوی تو نسلهای مختلف داشتیم مثل:
۱- بایوشاک
۲-مس افکت
۳- دد اسپیس
۴-ویچر
۵-مکس پین
و…
و بازهای شاهکار و تکی مثل:
آخرین بازمانده
بیوند
هوی رین
ریممبر می
و…
که با روح و روان انسان بازی میکنن از روایت داستان گرفته تا گیم پلی و گرافیک و غیره واقعا عالی بودن و هستن و جاودانه خواهند ماند. :yes: :yes: :yes:
درآخر هم تشکر ویژه از دادا میثم نویسنده برجسته تحریریه گیمفا که تحولی عظیمی در مقاله نویسی و نقد و بررسی بازیها در گیمفا ایجاد کرده باز هم تشکر فراوان از ایشون. :yes:
skyrim .Uncharted . COD MW series هم بودن تو نسل قبل
بسیار عالی.
تو سبک بازیهای فضایی هیچ بازی رو غیر اولین نسخه Red Faction تجربه نکردم.ولی تعریف این بازی و سری Borderlands رو زیاد شنیدم.
ای کاش بایوور ی ریمستر از کل نسخه های قبل تا پیش از انتشار آندرومدا میزاشت تا ی تجدید خاطره بشه برامون. :-(( :-(( :-((
خدایی بازیی ب این بزرگی و عظمت در سبک خودش نیومده.ممنون بابت نقد :yes: :yes: :yes:
دادا متاسفانه ریمستر نشده ولی اگه p30 هستی اولتیمیت ادیشن هر سه نسخه کرک و فشرده شده (بلک باکس) یا (فیت گرل) تو اکثر سایتها هستش اگه با xb1 هستی از نسخه بکوارد ۳۶۰ استفاده کن و اگه ps4 هستی شاید در آینده نزدیک به لیست ps now اضافه بشه.
تشکر ویژه از آقای عبداللهی پور
_______________________________
دوستان کار تحلیل Death stranding رو به پایان رسوندم و حتی عنوان هم براش انتخاب کردم.
تو خبر بعدی که تو سایت قرار داده میشه
در همون صفحه پابلیک میکنم :yes:
خسته نباشی اقا میثم عزیز
واقعا با نقدتون هوس کردم بگیرمش
اقا سعید مس اینکه تا اخر سال لیست مقاله ها پره
مقاله gow 2 میوفته اونور سال؟؟
______________________
هیچ وقت با مس افکت ارتباط برقرار نکردم 😥
مقاله مجبورم کرد یه سری بهش بزنم 😀
دوستان برای دیدن تحلیل Death stranding به لینک زیر مراجعه کنید
https://gamefa.com/369904/the-plague-عنوان-اکشن-ماجراجویی-جدید-برای-کنسو/
تو بخش نظرات هستش البته مدتی طول میکشه تا از حالت بررسی در بیاد.
ممنون آقا میثم.نسخه ی دوم مس افکت برای من و خیلی های دیگه یه افسانه بود.زمان خودش و حتی الان هم از نظر گیمپلی،گرافیک،داستان،شخصیت پردازی و….. یکی از بهترین و قدرتمند ترین نقش آفرینی هاست.بازم باید از شما و آقا سعید و بقیه به خاطر رونق دادن بخش روزی روزگاری تو این چند وقت و زحمتی که میکشید تشکر کنم.
آخ آخ چه بازیی رو نقد کردین چقدر این بازی فوق العادست زندگی کردم باهاش تو سه گانه معروف بنظرم بهترینش همین نسخه دوم هست
“نورمن در سرزمین عجایب” :rainbow:
https://i1.wp.com/killscreen.com/wp-content/uploads/2016/06/031318.jpg?zoom=2.5600000000000005&fit=880%2C495&ssl=1
ﻧﻤﯿﺪوﻧﻢ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺁﻟﯿﺲ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻋﺠﺎﯾﺐ ﺭو ﺧﻮندید ﯾﺎ ﻧﻪ.ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺭسه ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ،ﯾﮏ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻋﻠﻤﯽ تخلیه،ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ بگیم که ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺧﻮﺩﻣون، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ هست ﮐﻪ ﺁﻟﯿﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻢ ﺷﺪ!
ﻣﮑﺎﻧﯿﮏ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ، ﻗﻠﻤﺮﻭﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺍﺳﺖ. ﺫﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻄﺢ ﺍﺗﻤﯽ ﻭ ﺯﯾﺮﺍﺗﻤﯽ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﺣﺪ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﻧﺪ.ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺫﺭﺍﺕ،ﺑﺎ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺑﻬﺎﻣﺎﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﺎﺑﻊ ﻣﻮﺝ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﻨﻨﺪ.
بله رفقا!!
به فکر این باشید که چند تا واحد فیزیک کوانتوم پاس کنید تا برای وارد شدن به جهان متفاوت death stranding آماده باشید. :hypnotized:
(با همین پیش زمینه کوتاهی که دادم تا آخرش بخونید استاد کوجیما با پیاده کردن افکارش در این بازی چه بر سر ذهن شما می خواد بیاره)
https://gamefa.com/wp-content/uploads/2017/01/1.jpg
_برای دسترسی به این نتایج,مهندسی معکوس رو به کار گرفتم که خیلی کمکم کرد.یعنی از آخر شروع میکنیم میرسیم به سر نخ هایی که استاد کوجیما داده_
اما به نظر شما کوجیما ایده هاش رو از کجا گرفته؟
بهتره سراغ کلیپی که ریچارد داوکینز یکی از آتئیست های معروف درباره ی جهان های موازی حرف میزنه بریم(البته من کلیپی که به فارسی گویندگی شده رو گذاشتم)
http://as7.cdn.asset.aparat.com/aparat-video/4e61cc61b6eb5278cc2e21f17e5e6b024705601-270p__73000.mp4
از همون ابتدا کلیپ,تمرکز رو بر روی سوال هایی قرار میده که جوابشون رو نمیشه بدست آورد! زمینه داستانی بازی هم میتونه مربوط به همین سوال ها باشه.
به زمان هایی که میگم توجه کنید
۰۰:۴۲
در این ثانیه از کلیپ گفته میشه:
چرا خیلی از حیوانات و انسان های بی گناه( Innocence ) از چیز های وحشتناکی رنج میبرند.
زخم روی شکم نورمن ریداس که شبیه صلیب بود
زخم روی پیشانی ﮔﯿﻠﺮﻣﻮ ﺩﻝ ﺗﻮﺭﻭ
مرگ حیوانات دریایی در بازی
نوزاد درون محفظه و نحوه بستن شدن یک چشمش )با نحوه بسته شدن یک چشم پیر مرد ژاپنی تو فیلم The wailing مو نمیزنه که آخرش پیرمرد …(
همشون گویای رنجی هست که بهشون تحمیل شده.
The Problem Of Evil
در این زمان ۰۰:۴۸
گوینده میگه:
آیا برای زندگی من برنامه ای از پیش تعیین شده وجود داره؟
آیا قراره آینده اتفاق بیافته؟ یا از قبل نوشته شده و فقط ما نمی تونیم ببینیمش؟
اونوقت اصلا من اراده دارم؟
اصلا من کیم؟
نکنه من فقط یه ماشین زندم؟(عجب صحنه جالبی ! در این لحظه گوشت و پوست انسان کنار زده میشه و اون رو به شکل یک “اسکلت”نشون میدن همونطور که تو تریلر دوم اون سرباز ها رو به شکل اسکلت دیدیم) :skeleton:
خوب پس چرا هوش و آگاهی دارم؟
اصلا آگاهی چیه؟آیا ربات ها یه روز خود آگاه میشن؟ (به نظر شما آیا ربات های انسان نما رو تو بازی میبینیم؟ آیا مدس میکلسون ممکنه یک ربات دارای هوش مصنوعی باشه؟)
۲:۳۰
نقش ستاره ها بر روی یک خرچنگ رو نشون میده!
چه مفهومی داره براتون؟
“صورت فلکی خرچنگ”
(تو دو تا تریلر بازی هم بار ها به خرچنگ ها اشاره شده بود)
صورت فلکی خرچنگ از ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﻧﻮﺭﯼ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ .ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﻧﻮﺭ ﺁﻥ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺧﺮﭼﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﯿﻨﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﺪﻭن ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ .(تیکه به آلودگی های اخیر با نشان دادن مرگ خرچنگ ها)
ﺩﺭﻃﻮﻝ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﺶ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﻣﺜﻼ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﻧﺴﺦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﺩﯾﻨﺎﻝ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺳﻤﺒﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﻧﯿﺰ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺪﺍﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺍﺳﺖ(همچنین می توان مرگ خرچنگ ها رو به آشوب و هرج و مرجی که در آن”جهان های”موازی ایجاد شده تشبیه کرد)
تو همون ثانیه ها,خرچنگ رو روی شن های ساحل نشون میده و این جمله رو بیان میکنه که”احتملا ۱۰۰ میلیارد کهکشان توسط تلسکوپ های ما قابل شناسایی اند بنابراین اگر هر ستاره به اندازه یک شن ریزه باشه,کهکشان راه شیری تقریبا مسافتی به اندازه ۳ متر مکعب از سواحل زمین ما را باهاش پوشش میده”(آدم رو یاد اشعاری که نخست در تریلر اول به نمایش در اومد میاندازه)
۰۵:۵۵
اشاره به جهان های موازی که بحث مفصلی داره.
کار ما با این کلیپ تموم شد
نگاهی به تریلر ها
ما در تریلر دیدیم که بچه درون دستان نورمن با اتصال بند ناف دل تورو به محفظه انتقال یافت.
برای این که بفهمیم ایده بند ناف چطور به ذهن کوجیما رسوخ کرده باید دست به دامن فیزیک کوانتوم بشیم!!
ام تئوری طرز کارکرد اشیا ریز و بزرگ رو در کیهان به طور همزمان توجیه میکنه.این تئوری میگه که ما بر روی غشای غول آسای پر از انرژی زندگی میکنیم.
جهان ما با”طنابی”(طناب یکی از تم های اصلی مربوط به بازیه,شاید کوجیما این طناب رو گفته)به نام ابعاد بالاتر نامرئی,به این دنیا افسار زده شده.
دیوانه کننده تر این که شش یا هفت تا از این ابعاد بالاتر که ما در زنگی روزمره مان نمیبینیم,ریز ریز هستن و دقیقا جلوی چشم ما هستن!!
این ابعاد بالاتر نامرئی به مانند”بند نافی” ,عامل اتصال ما به بالک یا ابر فضا هستند.
بخوام ساده بگم بچه با اتصال بند ناف به محفظه مخصوصش بین دنیا ها پاس کاری میشه.
آشنایی با تئوری ریسمان
تئوری ریسمان اینو مطرح می کنه که جهان های بیشمار دیگری نیز می توانند باشند که از انواع دیگری از ذرات ساخته شده اند,با ویژگی های متفاوت از قوانین دیگری پیروی می کنند.
http://www.tripwiremagazine.com/wp-content/uploads/2013/11/PhotoManipulation.jpg
برای این که بهتر با قضیه تله پورت بچه کنار بیاید این کلیپ رو ببینید
اصل علیت و تصادف در کوانتوم
https://m.youtube.com/watch?v=Y2mDoRFzigg
تونل
تونلی که تو تریلر دوم دل تورو در مقابل اون قرار گرفت,منو به یاد یه تصویر هنری از جهان های موازی انداخت به نام دروازه سحرآمیز
http://www.tripwiremagazine.com/wp-content/uploads/2013/11/MagicGatewayWallpaper.jpg
همون طور هم که در ادامه تریلر دیده بودید قطب نمای مدس میکلسون در این تونل پیوسته در حال چرخش بود.
میشه گفت این تونل با جهان دیگر بازی ارتباط داشته باشه که دل تورو میخواست واردش بشه!
کوجیما گفته بود تم بازی به نهنگ و دلفین هم مربوطه
و اینو بگم تو آسمون برا این حیوونا هم صورت های فلکی هست.
صورت فلکی دلفین
http://www.peoplesguidetothecosmos.com/constellations/delphinus-stellarium.jpg
ﺩﻟﻔﯿﻦ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕﻫﺎﯼ ﻓﻠﮑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﺷﮑﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﺁﻥ، ﺍﺯ ﺩﯾﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﺳﺖ . ﺍﺳﺎﻃﯿﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻬﻦ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ، ﺩﻟﻔﯿﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ
صورت فلکی نهنگ
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/8a/CetusCC.jpg
ﺩﺭ ﺗﻤﺪﻥﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻨﻬﺮﯾﻦ، ﺍﯾﻦ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﻧﺎﻡ ﺗﯿﺎﻣﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﮊﺩﻫﺎﯼ ﮐﯿﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪٔ ﻣﺮﺩﻭﮎ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ . ﺩﺭ ﺍﺳﺎﻃﯿﺮ ﮐﻼﺳﯿﮏ ﻗﯿﻄﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﻮﻻﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﺪﺭﻭ ﻣﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ
کوجیما گفته بود,قصد داره مفهوم جدیدی به مرگ و زندگی در بازی های ویدیویی ببخشه!
ما حدس خودمون را از این حرفش بر نظر فیزیک دانان کوانتوم میگذاریم
گربه شورودینگر
http://bigbangpage.com/wp-content/uploads/2014/03/schroedingerfull.jpg
ﺷﺮﻭﺩﯾﻨﮕﺮ ﺩﺭ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺧﯿﺎﻟﯽ – ﺫﻫﻨﯽ، ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺑﺴﺘﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻥ ﯾﮏ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﮐﺸﻨﺪﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻪ ﺍﯼ ﺣﺴﺎﺱ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﯾﮏ ﺍﺗﻢ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ . ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺗﻢ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ، ﻃﯽ ﻣﺪﺕ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺗﻮﯼ ﺳﺎﻃﻊ ﮐﻨﺪ، %۵۰ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﺍﺗﻢ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﺷﻮﺩ، ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﺪﻩ، ﻃﯽ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﻣﺎﺷﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭼﮑﺎﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺗﻢ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻧﺸﻮﺩ، ﻃﺒﯿﻌﺘﺎً ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺎﺷﻪ ﻧﯿﺰ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﻧﯿﺰ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﭘﺮﺳﺶ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺯﻧﺪﻩ؟
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺩﯾﮕﺮ، ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺑﺎﺯﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﺮﺑﻪ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ۵۰-۵۰ ﯾﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﺮﺩﻩ؛ ﺍﻣﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﺻﺤﯿﺢ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﻮﺍﻋﺪ ﻣﮑﺎﻧﯿﮏ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻡ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺫﺭﺍﺕ ﺯﯾﺮﺍﺗﻤﯽ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﮔﺮﺑﻪ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺣﺎﻟﺘﯽ ﻏﯿﺮﻗﻄﻌﯽ ﻭ ﻧﺎﻣﻌﯿﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﻩ ﯾﺎ ﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺩﻩ 😐
ﭘﺎﺭﺍﺩﻭﮐﺲ ﮔﺮﺑﻪ ﺷﺮﻭﺩﯾﻨﮕﺮ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﻣﺎﻧﻮﺱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺁﻟﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﺑﺮ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﭼﺸﺎﯾﺮ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻟﻮﺋﯿﺲ ﮐﺎﺭﻭﻝ می ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ : « ﮔﺮﺑﻪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ، ﺳﭙﺲ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ شد ﺁﻟﯿﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮑﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﻋﺠﯿﺐ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺭﺥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ همونطور که نورمن با غیب شدن بچه آنچنان زیاد تعجب نکرد.
برای فهم بهتر این کلیپ رو ببینید
خودکشی کوانتومی
https://m.youtube.com/watch?v=L-ed15-xJ1Q&itct=CBYQpDAYACITCLbMzKjKrNECFYGeVQodmr4AhFId2K7ZiNiv2qnYtNuMINqp2YjYp9mG2KrZiNmF24w%3D&client=mv-google&hl=en&gl=US
وقتی که داشتم اشعار گزیده ویلیام بلیک رو تو سایت های خارجی میدیدم
جملاتی از هموطنش جان راسکین هم در”کنارش”به چشم می اومد,که آدمو یاد اهمیت نوزاد درون بازی می انداخت
http://cdn.quotesgram.com/img/22/48/479546078-CuteFacebookStatusesMindPictures-8871.jpg
جان راسکین ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭﺵ,ﺗﻤﺎﻡ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺮﯾﻪ، ﻣﻮﺯﻩ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯼ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﯽ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﯾﺎﻓﺖ . ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺛﺎﺭ ﻭﯼ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻟﻌﺎﺏ اخلاقی است.
احتمال داره کوجیما همونطور که از اشعار ویلیام بلیک استفاده کرده از آثار جان راسکین هم الهام گرفته باشه زیرا نوزاد رو هم در ارتباط با تم کلی بازی معرفی کرده.
یادتونه در تریلر اول دوربین ناگهان به حالت اول شخص تبدیل میشه و نورمن به دست هاش نگاه میکنه
http://i288.photobucket.com/albums/ll185/neilstylestrauss/Death%20Stranding%2005.jpg
این مقاله رو بخونید که شعر ویلیام بلیک اولش اومده و تو تو تصویرش,حالت دستها شبیه به حالت دستهای نورمن هست
Hand in hand in mind
http://www.victoriamoyer.com/bodymindspirit/2015/8/5/hand-in-hand-in-mind
قضیه دستبند ها رو متاسفانه هنوز روش کار نکردم و فعلا باید با همون برداشت ساده ای که ازش داریم(اسارت و بردگی انسان ها)سر کنیم.
این نکته رو هم بازگو کنم جهان های موازی هنوز یک فرضیه هستش و معلوم نیست کی ثابت بشه.
در کل این اطلاعات برداشت خودم از مشاهداتی بود که بر این اثر داشتم,اثری که کوجیما بیان کرده که بهترین ساخته او خواهد بود.
انگیزه ی زیادی هم برای آشکار کردن ذهن پارادوکس گونه این بشر داشتم که به خاطر آشنا بودن ذهنیتش کار برام آسون تر شد.البته ممکنه شتباهات کوچکی هم کرده باشم.
نکات دیگری هم در تریلر ها پیدا میشد که به دلیل مشغله کاری نتونستم روشون کار کنم.
البته بهتره با دو تا تریلر و کمی اطلاعات درز کرده,دیگه بیشتر از این دل و روده بازی رو در نیاریم آخه استاد ممکنه ناراحت بشن :rotfl:
محسن.پ
http://bayanbox.ir/view/8413664478248261334/36418.jpg
https://i.ytimg.com/vi/RMDggV2DxTU/maxresdefault.jpg
https://www.walldevil.com/wallpapers/a23/wallpapers-images-visual-paradox-jootix-skull-crcyborgskull-wallpaper.jpg
اطلاعات شما قطعاً مفید هست و زحمت زیادی براشون کشیدید، بسیار متشکرم که این اطلاعات رو در اختیار ما گذاشتید، ولی همونطور که میدونید چندان به موضوع مرتبط نیست و کمی خارج از چارچوب موضوعی هست.
در هر حال بازهم تشکر میکنم از مطالب خوب شما.
آقای عبداللهی زحمت واقعی را شما می کشید که با ﺳﻨﺠﺶ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻋﻠﻤﻲ ﻳﻚ ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺖ اون رو به نقد در میارید و در اختیار ما می گذارید تا ما نیز از علمتان بهره ببریم وگرنه در مقابل شما من باید شاگردی کنم.
راستش رو بخواید اصلا قصد نداشتم متنم رو در فضایی خارج از موضوع مرتبط بهش بیان کنم
ولی از آنجایی که میدونستم اخبار مربوط به Death stranding به ندرت بیرون درز پیدا میکنه,مطلبم رو در اینجا گذاشتم تا زودتر به دست دوستان برسه وگرنه هیچ قصد دیگری از این کار نداشتم.
به هر حال قول میدهم هیچ وقت دوباره چنین عملی را انجام ندهم.
با تشکر 😉
خوب بود بابت مقاله ممنون آقای عبداللهی پور.
راستش تا به حال فقط نسخه سومش رو تجربه کرده بودم اما مثل اینکه بهترین اپیزود بازی نسخه دومش باشه.
دوستان این بازی تو اورجین رایگان شده
برین بگیرید(زمان دار نیست. برای همیشه می مونه)
واو :yes:، کهشکان زیر پای من است، من شپرد از برای دوستان و بشریت دست به قتل خویش نیز خواهم زد، نام من افسانه ی خواهد گشت، افسانه ی به غم آلودگی تاریکترین جنگ ها :yes:
عالی بود میثم جان، الحق که این بازی مشکلی نداره، نیمتونیم بکشیم ازش، بس که زیبا بود… ممنون :heart:
خیلی ممنون بابت نقد این بازی شاهکار
با اینکه از این نسخه خیلی خوشم اومد ولی به نظرم نسخه سوم بود که این عنوان رو به فراشاهکار تبدیل کرد
کلا وقتی این دو تا رو مقایسه میکنم تو داستان و صحنههای احساسی و خنده دار و… نسخه سوم همیشه بسیار تاثیرگذارتر و بهتر بوده (البته این نظر شخصی منه!)
درمورد این نسخه هم باید بگم که مرحله آخرش یکی از پراسترس ترین مرحله ها
هر لحظه دعا میکردم که کشته نشن : /
شخصیت های مورد علاقه من هم Garrus و Grunt بودن :evilgrin:
—————————————————————————–
دوستان اگه به اسمم کلیک کنید اطلاعات خوبی درمورد نژاد های مختلف بازی میده که خیلی خوبه بخونید و با دیدی بازتر بازی رو تجربه میکنید!
چه گرافیکی این بازی محشره
دست مریزاد میثم جان سنگه تموم گذاشتید
من تاحالا مس افکت بازی نکرده بودم . از تقریبا یک ماه پیش از mass effect 2 شروع کردم این فرنچایز رو بازی کنم . بازیش با این که قدیمی هست اما یکی از بهترین بازی های عمرم بود این بازی . پیشنهاد میکنم کسایی که بازی نکردن حتما این بازی و dragon age inquisition رو بازی کنن
بلاخره!
نقد یکی از برترین بازی های عمرم و بهترین در سه گانه ی مس افکت این بازی به معنی واقعی کلمه شاهکاره شاهکار! اگر چیزی قرار باشه ریمستر بشه امیدوارم سه گانه ی مس افکت باشه. تو نسخه دو مسائل بین کهکشانی بیشتر مطرح میشه و کاپتان شپرد هم بعد از ماجرا های Saren و نسخه ی اول الان از مقام و جایگاه خاصی برخورداره و البته توی این نسخه همکاری با illusive man و Serberus شکل میگیره.بازی کردن نسخه سوم بدون داشتن سیو نسخه دوم و بازی کردن نسخه دوم بدون داشتن سیو نسخه اول رسما هیچ لذتی نداره چونکه نمی فهمیم فلانی کیه اصلا چی میخواد چرا با ما همکاری میکنه
از نظر گرافیک هم حرفی برای گفتن نمیمونه چه نسخه دوم چه نسخه اول هر دو بسیار کامل هستن و حتی اگر همین الان بخواین بازی کنین به قدری هست که شما رو راضی کنه اگر از من میپرسید (که البته کسی نمی پرسه 😛 ) میگم که مس افکت رو بازی کنید تا معنی واقعی RPG و تعیین سرنوشت کارکتر ها رو بفهمید کوچکترین انتخاب دیالوگ توی بازی به شدت تاثیر داره و بعضی دیالوگ ها هم با توجه به شرایط در دسترس قرار میگیرن یعنی ممکنه پیش یه نفر برید فقط دو گزینه برای انتخاب باشه اما وقتی تصمیم میگیرید از اول بازی کنید و اینبار با مقام و اعتبار بالاتری پیشش میرید میبینید که یه گزینه دیگه هم در دسترس قرار گرفته!
ممنون از اقای عبداللی پور که این شاهکار به وسعت کهکشان رو نقد کردن
نسخه ۳ هم که خیلی وقت پیش توسط اقای استادی نقد شده و باز هم نمره کامل گرفته.یعنی که حتی اگر به نمره متا یا امتیاز کاربراش توی استور نگاهی بندازید میفهمید که چه چیز بزرگی رو از دست دادید
واقعا که یک شاهکاره … سه گانه رو پشت سر هم بازی کردم. همونطور که گفتی معنی واقعی یک RPG توو این سری بازی می شه فهمید. من تا حالا فن هیچ بازی نبودم که وقتی مس افکت رو دیدم به شدت با این بازی ارتباط برقرار کردم طوری هنوز گاهی وقتا دلم واسه یارانم تنگ می شه. بازی رو ۱۰۰% کردم یعنی دیگه جایی واسه بازی کردن نداشتم با تماس پک ها و dlc های هر سه نسخه.
دقیقا. منکه خیلی وقته مسافر اندرومدا شدم شما رو نمیدونم!
آقا این بازی محشره یعنی. من این بازی یکی از اولین بازی های سبک شوتری بود که انجام دادم و تا الان کلی خاطره ازش تو ذهنم مونده. محشره این بازی. این خبرو که خوندم به وجد اومدم. بی صبرانه منتظر ورژن دوشم! 😀
اینم یه والپیپر از بازی که من خودم هر از چند گاهی میذارم پشت دسکتاپم:
http://gamepro.ir/wp-content/uploads/2017/01/mass-effect-wallpaper.jpg
ورژن دو ۰_o