روزی روزگاری: دو نیم کردن دنیا، تا فتح! | نقد و بررسی بازی Split/Second
بی هیچ شک و شبهه ای بازی های مسابقه ای یا Racing از پرهیجان ترین بازی های صنعت گیم اند. آدرنالین ترشح شده هنگام بازی های Racing بیش از هر بازی دیگری ست. (به ظن آدرنالین بدن خودم!) راندن و تازاندن تا به پیروزی رسیدن، انگیزه و معنایی تمام ناشدنی دارد. پیروزی و پیروزی و فقط پیروزی.
مدخل
با یاری جستن از عالم سینما و برداشتی از فیلم خوش ساخت Rush، ساخته ران هاوارد، محصول سال ۲۰۱۳، که درباره دو راننده رقیب فرمول یک به نام های جیمر هانت (با بازی کریس همسوُرث) و نیکی لاودا (با بازی دنیل بروهِل) است، می خواهم به این نکته اشاره کنم که به پیروزی رسیدن و پشت سر گذاشتن موانع و چشیدن شیرینی فاتح شدن، هر چه و هر طور که می خواهد باشد، نیرویی پرقدرت و فروننشاندنی ست که طالب آن را مجنون وار راهی میدان می کند. و وقتی طلب کننده پیروزی با چنین انگیزه ای وارد پیست می شود، کوه ها را جابجا می کند، پل ها را ویران می کند، پرنده های آهنین را از نوک آسمان به زیر می کشد و حتی مرگ را به ستیز دعوت می کند!
دوست داشتم روی چنین زمینه ای انگشت بگذارم و چیزی را که پسِ مسابقه، خاصه مسابقه های ماشینی نهفته است، باز گویم. که این عنصر تیز تک پیوند خورده با دنیای “سرعت” و “ماشین”، نه تنها هرگز وانهادنی نیست، بلکه آنقدر در درون آدمی رشد و نمو پیدا می کند، تا سر از آستان جنون در آورد.
سال ۲۰۱۰ سال Racing
حال با دانستن همین مایه انگیزش، وارد دنیای Game شویم. در سال ۲۰۱۰ سه بازی در سبک Racing Arcade به بازار آمد. Need for Speed: Hot Pursuit ،Blur و Split/Second. هر سه بازی سرشار از ایده بودند. هر سه بازی هواداران خودشان را پیدا کردند و اکنون از Cultهای (کالت به یک شخص یا چیزی برجسته در میان گروهی از جامعه گفته می شود) صنعت بازی محسوب می شوند. و هر سهشان تجربههای جدیدی به بازیهای سبک مسابقهای اضافه کردند. (بگذریم از Gran Turismo 5 و F1 2010 و Nail’d) در این میان Split Second از همه عجیب تر، و با بیانی سینمایی اکشن تر بود. شاید این بازی را باید جدی ترین توسعه Disney در صنعت بازی های ویدئویی دانست. ایده های جاه طلبانه این بازی هنوز هم از سوی هیچ استدیوی بازی سازی جرات پیاده شدن، پیدا نکرده است. خراب کردن و تخریب محیط بازی و مسیرهای راندن، تا سر حد جنون! و از بین بردن رقیبان و حریفان و دوستان، با آوار کردن اتوبوس و کامیون و بمب و پل ها و کوه ها بر سرشان! این بازی چنین قدرتی به بازی باز می دهد. خرابی عظیمی که به اشاره سرانگشتان شما بسته است.
Split/Second که در انگلستان با پسوند Velocity به بازار آمد، به معنای دو نیم کردن یا شکافتن است. در عالم بازی های رایانه ای مسابقه های رانندگی با ایده های تزریقی مختلف توانسته بودند به سبب ماهیت سبک Racing بازی بازها را اغنا کنند. نیای تمام این بازی ها، که هرچه ایده بوده را تا کنون پیاده کرده، Need for Speed بوده است. اما حقیقتا این سبک نیاز به نوآوری هایی فراتر از تعقیب و گریز با پلیس یا راندن در محیط هایی با چشم اندازهای گوناگون یا نهایتا داغان کردن ماشین ها داشت! چیزی که تخیل آفریننده را به جنگ بطلبد. به طور مثال خودم به عنوان یکی از شیفتگان بازی های Racing، همیشه در این آرزو بوده ام که این بازی ها تدبیری بیندیشند تا مسیرها در بازی عوض شود و سر از جاهای عجیب و غریب در آورد و پس از گذشت چند ساعت از بازی، از مسیرهای تکراری خسته نشویم. و این خود نیاز به یک مکانیزم جدید در این سبک بازی های را ایجاب می کرد. سال ۲۰۱۰ سال Racing بود. می توان این گونه ادعا کرد که سه بازی نام بردهشده (آرکید)، همگی با تصور ارائه ابزارهایی برای از بین بردن رقابت کنندگان در مسیرهای رانندگی، که همچون مگسانی سمج، مزاحم چشیدن طعم پیروزی می شوند، بیرون آمدند. Blur و Hot Pursuit تقریبا مکانیزم های شبیه به هم داشتند. و معروف تر از این عنوان شدند؛ اما Split/Second چیزی عجیب تر بود. رنگ و بویی آخرالزمانی در آن وجود داشت و تخریب محیط بازی، آن هم با اندازه هایی بزرگ، حرف اول را می زد.
احتمالا پس از ساخت این بازی بود که سازندگان سری فیلم های Fast & Furious چراغی در ذهنشان روشن شد و با خود گفتند: پسر این ایده تخریب های غول آسا خوراک فیلم ساختن است! سپس این فیلم ها از سال ۲۰۱۱ وارد فازی تازه شد. (من فقط حدس زدم)
Gameplay
بازی مکانیزم ساده ای دارد. شما با قرار گرفتن پشت ماشین ها و دریفت کردن بر سر پیچ ها، نیرویی دخیره می کنید که برای ترکاندن نقشه بازی آزاد خواهد شد! نیروی شما ۳ خط (Level) دارد و به اندازه هر خط قدرت تخریب معلومی را آزاد می کنید. دوتا از این خط ها آبی رنگ اند و خط سوم قرمز رنگ است و برای بزرگ ترین تخریب ها تعبیه شده است. مثلا منفجر کردن یک کامیون یا انداختن بمبی از هلیکوپتری منتظر برای فرمان شما، بر سر راه آن بی نوایی که خوشحال خوشحال ازتان جلو زده فقط یک خط از نیرویتان را مصرف خواهد کرد. (اگر بدانید چه حرصی خالی می کند، وقتی حریفتان را منهدم می کنید) اما خرابی های بزرگ تر، هم چون عوض کردن مسیر بازی، تمام نیروی تان را مصرف خواهد کرد. ضمنا نیروی شما صرفا برای تخریب به کار گرفته نمی شود و برخی اوقات، در برخی مسیرها می توانید از آن برای جابجا کردن اجسامی که خود بازی با یک فلش بزرگ آبی رنگ نشانتان می دهد، برای خود میان بری درست کنید.
بازی در منوی خود ۴ بخش مختلف (غیر از بخش های مربوط به محتویات و Credit و Tutorialو…) برای بازی کردن دارد. Season، Quick Play، Splitscreen و Online. وقتی وارد Season می شوید، ۱۲ Episode وجود دارد که هر کدام از آنها ۶ بازی مختلف دارد. در ابتدا فقط Episode اول برای شما در دسترس است. با برنده شدن هر کدام از بازی های نخستین قسمت، قسمت های بعدی باز خواهد شد. وقتی موفق می شوید Episode بعدی را باز کنید، پیش نمایشی از آنچه در پیش خواهید داشت، و تخریب هایی که منتظر شما و رقیبانتان است تا سد راه شود، نشان داده خواهد شد.
جای جای مسیرهای بازی محتویاتی برای منفجر کردن وجود دارد و وسعت تخریب در بازی بسیار زیاد است. از کوچک گرفته تا بزرگ و مهیب. در واقع همه شهر در این بازی سلاح شماست. تنوع این انفجارها هم زیاد است، و از واژگون کردن کشتی تا هدایت هلیکوپتری که با ماشین غول پیکر معدنی به استقبال رقیبتان می رود، تا انفجار راکتور یک نیروگاه (نمی دانم هسته ای هست یا نه!) بازی را از تکراری بودن در امان می دارد. هنگام انفجارها و تخریب های بزرگ زمین می لزرد و این امر باعث می شود در هدایت خودروی خود دچار لغزش شوید. در آن مواقع باید قدری بیشتر روی جهت ها فشار بیاورید تا به سبب تشعشعات ناشی از خرابی یا انفجار، نروید توی در و دیوار. چون برخورد شدید با کناره های مسیر هم از دلایل ترکیدن ماشین شما خواهد بود. نوع بازی ها هم به ۶ نوع مختلف تقسیم بندی می شود. Race، که برای اول شدن با ۸ رقیب رقابت می کنید و در مسیر هم با خرابکاری ها مانع اول شدن حریفتان می شوید. Detonator، که در آن مسیر بازی تمام انفجارهایش را برایتان رو می کند و شما باید در بهترین زمان از دل آتش و آوار و انفجار، یک دور مسیر را طی کنید. Air Strike، در این نوع هلیکوپتری پیشاپیش شما به پرواز در می آید و مسیر بازی را با انفجارهای خود ناامن می کند و باز هم باید بهترین رکورد را به دست آورید. Air Revenge، اینجا نوبت شماست که از هلیکوپتر انتقام بستانید و نیرویی که خودرو ذخیره می کند در برگشت دادن انفجارهایی که هلیکوپتر به سمت شما روانه می کند، کاربرد دارد. آنقدر باید هلیکوپتر را بزنید تا سقوط کند. و Elimination که حتما با آن آشنا هستید. (هر کی آخر بمونه باخته!) و حالتی به نام Survivor که در آن پشت سر یک تریلی که بشکه یا کپسول های انفجاری پرت می کند حرکت می کنید و هرچه بتوانید تعداد بیشتری از آنها را پشت سر بگذارید، قاعدتا موفق ترید.
نکته ای که باید درباره حریفانتان در بخش آفلاین به آن اشاره کرد این است که آنها چندان بی سر و پا و قضاقورتکی هم نیستند. فارغ از اینکه بسیار سمج و مسرند، هر کدام نامی بالای ماشین خود دارند و در مراحل و رکوردهای سخت تر، تنها نام چند تن همچون Vixen و… در رده های بالا دیده می شود، که باعث می شود برای شکست این حریفان خیالی هم انگیزه ای داشته باشید.
ضعف ها و قوت ها
تخریب ها در بازی با موارد کوچک شروع می شود و تا خراب کردن کل مسیر بازی پیش می رود. تا سقوط هواپیمای آنتونوف غول پیکری که باید از زیر بالش جا خالی بدهید و دنبال کردن سیر سقوطی آن در آسمان تا زمانی که به شما می رسد و از بالای سرتان عبور می کند و با باند فرودگاه برخورد می کند، از دیدنی ترین لحظه های این بازی ست. شکستن سدی که مسیر را با طغیان و فشار آب خراب می کند، انفجارهای پی در پی فروشگاه ها و ساختمان هایی که کنار مسیرها با صدای بوم بوم بوم جاده را می لرزاند، به هوا فرستادن پمپ بنزین ها و… مشاهده چنین تخریب هایی به خودی خود هیجان آور است و بزرگی و عظمت شان در بازی تحسین شدنی ست.
صدا گذاری بازی ملغمه ای عجیب است. از طرفی صداگذاری مناسبی برای اجسام و اشیاء مختلف، و همینطور انفجارها و صدای ماشین ها انجام شده است. و از طرف دیگر آنقدر صداهای مختلف می شنوید که گمان می کنید هیاهویی از صوت های مختلف به گوشتان می رسد؛ و شباهت به کارناوالی از کرناهای گوناگون دارد! عقب آمدن کامیون از کوچه، برخورد با آت و آشغال های مسیرهای باریک، صدای برخوردن به گارد ریل، صدای هلیکوپتر، اگزوز ماشین، موسیقی الکترونیک ضربی بازی و انفجارها. می توان گفت که آنقدر صدا هست که گمان می کنید صدایی نیست! نمی توان چنین مساله ای را ضعف نامید؛ چون حس و حال خوبی را به وجود می آورد و در تناسب با دنیای پر از آتش و انفجار مسابقه است. صدای حرکت یا انفجار برخی خودروها یا پاره های قابل تخریب بازی هم کاملا زاده تخیل است (آخر چطور می توانستند صدای سقول یک آنتونوف را ضبط کنند؟!) گوش شما در میان حجم آتش و انفجار و زوزه ماشین و موسیقی، چیزی جز خود انفجارها را تشخیص نمی دهد! برخی انفجارهای بزرگ صدایی شبیه این دارند: غیـــــــــــــــــــــــژژژ!
ماشین ها هم مدل هایی خیالی اند و در واقع Licence نشده اند. اگرچه برخی هاشان در سرعت و هندلینگ با هم فرق می کنند، اما تقریبا همه شان طرحی از Musle Carهای امریکایی هستند. تعدادشان هم زیاد نیست و از ۳۰ تجاوز نمی کند. که این مورد در کنار تعداد کم Trackها یا Map بازی (۱۱ تا) از نقاط ضعف آن به شمار می رود. (علیرغم همین مسیرهای اندک، تنوع محیط های بازی به قدری جذاب است که تنها پس از تمام کردن بازی متوجه کمبودشان می شوید) بازی به خودی خود اندکی سخت است. مخصوصا رقابت های Bunos بسیار مشکل اند. بازی در دو نوع مسابقه، آن هم در بخش Quick Play، درجه سختی یا Difficulty دارد. (Race و Elimination) در بخش Season هرچه جلو می روید بازی سخت و سخت تر می شود. و این روند برایتان طبیعی و حتی منطقی جلوه می کند. هنگام پیشرفت در روال بازی، حامیانی مالی با کسب پیروزی به شما می پیوندند و لوگویشان را روی ماشین خود می بینید. البته شما هیچ گونه نظارت یا دسترسی بر این امر ندارید. (گمان نکردید که همانند اسپانسرهای Grid اختیاری باشد؟!) سرعت ماشین ها مطلوب است. حتی می توان گفت سرعت بازی هنگامی که با یک خودروی پرسرعت بازی می کنید بسیار بالاست. خطوط تیز در طراحی محیط و تناوب گذر ساختمان ها و کوه ها و مونوریل ها و مناظر، حس سرعت را در چشمان شما تشدید می کند.
گرافیک بازی نسبت به محیط تخریب پذیر آن خیلی خوب است. نور پردازی ها و سفیدی و سیاهی رنگ های آن هم چشم نواز است. یقینا احساس ضعف نمی کنید. اگرچه فیزیک خودروها چندان تعریفی ندارد و هنگام ترکیدنشان به بازی باز نمی چسبد. طوری به گارد ریل مسیر می خورید و می ترکید که هیچ حسی از منفجر شدن خودروتان دریافت نمی کنید. می شد در این بخش بیشتر کار کرد و روی کنترل ماشین ها هم وقت بیشتری گذاشت. گاهی هنگام دریفت کردن ماشین کاملا بر می گردد و لذت کار را از بین می برد.
شخصی سازی در بازی به تغییر رنگ ماشین ها اکتفا کرده است و زحمت دیگری به خود نداده است. سازندگان بازی چندان در ساخت عناوین مسابقه ای تازه کار نیستند، اما گویی هیچ وقتی هم برای شخصی سازی صرف نکرده اند. بازی هر چه در خلق دنیاهایی تخریب پذیر موفق عمل کرده است، در گرافیک پر جزییات و خوش رنگ کار کرده است، و مسابقاتی پرهیجان و سخت دست و پا کرده، در ساختن عنصر اصلی خود یعنی ماشین ها کم کاری کرده است. البته نباید از حق گذشت که خطوط تیز و طراحی خشن همین ماشین های خیالی، کاملا با دنیای بازی منطبق و سازگار هستند. شاید اگر شخصی سازی همین ماشین های خیالی در بازی کار می شد، نحوه از بین رفتن ماشین ها هم طبیعی تر می بود، و محتویات آن افزون تر می شد، شکی در شاهکار بودنش وجود نمی داشت.
پس از آنکه بخش آفلاین را تمام کردید (البته اگر بتوانید همه Episodها را باز کنید و همه شان را با مدال طلا پشت سر بگذارید)، می توانید سراغ بخش آنلاین بروید. بخش آنلاین بر اساس سیستم ارتقای رتبه کار می کند و محتویات اندک بازی را در بخش آفلاین اندکی می پوشاند. بخش آنلاین Split/Second هم به اندازه بخش آفلاینش سرگرمتان می کند. شکی در این امر نیست. این بازی می تواند بیشتر از ۱۳-۱۴ ساعت شما را مشغول نگه دارد.
موخره
در مجموع بازی Split/Second بازی موفقی ست که با ایده ای یگانه و بی مانند پا به دنیای بازی های Racing گذاشت و تصاویر و دنیایی خلق کرد که ماندگار شد. گرچه ضعف هایی هم داشت، اما شور ناشی از بازی کردنش به ضعف هایش می چربد. در حقیقت Split/Second نان Gameplay نابش را خورد. چیزی مفرح و اعتیاد آور و بسیار نو، که هنوز هم پس از گذشت ۶ سال از ساخت آن، قدیمی و غبار گرفته به نظر نمی رسد. و این ماهیت یک اثر خوب است. تصور می شد بازی یی با چنین پتانسیل و قدرتی بتواند دنباله هایی هم برای خود ردیف کند. اما تا کنون خبری از ساخت عنوان دیگری با این نام به گوش نرسیده است. به شخصه تصور می کردم این بازی همچنان در جمع بازی های Racing حضور دشته باشد. شاید این هم همانند عنوان دوست داشتنی و انقلابی Burnout Paradise به صفحات تاریخ Game پیوسته باشد. نسل هشتم با این همه بضاعت و این همه دادار دودوری که راه انداخته می تواند سراغ ایده های نابی چون Split/Second برود و پرهیب باشکوهش را بار دیگر بر صفحه های نمایش بیندازد.
اگر Split/Second را تجربه نکرده اید، حتما سراغ از آن آنتونوفی بگیرید که مستانه و تلوخوران بر باند فرودگاه سقوط می کند. از دیدنش چشم درشت خواهید کرد.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- مروری بر عملکرد محتوایی ایکس باکس و پلی استیشن در سال ۲۰۲۴
- ۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب آرمین مُکاری، نویسنده
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
نظرات
خیلی ممنون از شما آقای غمگسار. حقیقتا ایده های خوب در این سبک کمتر به وجود میادو بازی هایی مثل اسپلیت سکند غنیمت هستند
………………………..
با سبک ریسینگ سوار فراری شدم
سوار آن قرمز ماشین اناری شدم
چون فورزا زدم جو گرفتش مرا
با پراید به یکیزدم و متواری شدم
*******
به به پوریا جان، دوباره رباعی سرایی رو آغاز کردی 🙂
نیچه جان شنیده بودم گفتی شاعران درو.غ گویانی بزرگ هستند 😀 😀 😀
آره 😀 تو حک.مت شا.دان قطعه ۸۴ اینو گفتم 😀
اگه تفسیرشو میخوای، فیستو ( این بهتره ) یا تلگرامتو بده
، اگرم میخوای اینجا برات پخ کنم 😀
آیدی تلگرامم همین رو اسمم کلیک کنی میاد :laugh: شوخی می کردم در ضمن.
بابت اسپم عذر میخوام
فرستادم :yes:
ممنون از شما کاربر خوش ذوق… مرسی که مقاله رو خوندید :yes:
سلام تو تبلیغات سایت گیمفا … فروشگاه جی گیمز ….بازی های ps4 رو سه هزار و نهصد تومان زده 😯 😯
قضیه چیه ?:-) ?:-) ?:-)
ps4 دار ها بخونن : من در زمان پلی ۲ بازی هارو با نرو رو دی وی دی خام کپی می کردم و راحت اجرا می شد و تو ذهنم یه چیزای می پچیچه که یه دی وی دی خام بلوره پیدا کنیم و یه بازی ps4 رو رو بلوره خام با نرو کپی کنیم شاید جواب داد اگه جواب بده که عالی میشه نظرتون چیه؟ ممکنه جواب بده ؟ رو پلی ۲ که جواب می داد
نه خیالت راحت با نرو یا هر نرم افزار رایت دیگه ای بزنی جواب نمیده
اون موقع بازیها قفل نداشتن
نسل قبل روی ۳۶۰ از همون اوائل میشد با یه نرم افزار واسطه بازیها رو اصطلاحا کرک کرد و بعد رایت کرد روی دی وی دی ناین و استفاده کرد
اما این نسل که تا الان روشی نیومده برای کرک کردن بازیها روی هر دو کنسول
به نظر نمیاد دیگه علاقه ای برای اینکار هم باشه و همه عادت کردن به این شرایط
ممنون آقای غمگسار…نقد زیبایی بود :yes:
این بازی آدمو یاد سری فیلم های سریع و خشن میندازه…واقعا اگر تو بازی های ریسینگ ، بخشی رو قرار میدادن که با تعقیب و گریز های پر زد و خورد همراه باشه خیلی ها جذب این سبک میشدن.
لطف دارید دوست عزیز. ممنون که وقت گذاشتید و خوندید
واقعا تو دوره خودش خیلی بازی خفنی بود من که هر موقع مینشستم پای بازی ادمو میخکوب میکرد و خیلی باحال بود مخصوصا وقتی یه هواپیما مثل این میومد تو صورت ادم یا میزدیم یکی از برج های نیروگا رو میاوردیم پیایین رو سر بقیه و خیلی چیزای دیگه واقعا جالب بود برای کسایی هم که تا الان بازی نکردن پیشنهاد میکنم حتما این کارو بکنید مخصوصا اگه عشق بازی های ریسینگ هستین اگه تا الان اینو بازی نکردین نصف عمرتون بر فناست و هنوزم با این که ۵ ۶ ساله فکر کنم از اومدنش گذشته با این حال بازم از نظر گرافیکی واقعا خیلی خوبه :-)) :yes:
درود بر شاهین غمگسار عزیز، چه نقد عالی و پر محتوایی، از خوندنش لذت بردم….
کامگار باشید :yes:
مایه افتخاره که متن بنده پسند افتاده …
شاهین جان ممنونم از شما بابت این که بازی های کمتر مورد توجه قرارگرفته اند را یادآوری میکنید .فقط از شما خواهش دارم بازی های خلاقانه و مستقلی که به حاشیه رفته اندرا
نیز دربارشان مقاله بنویسید
خواهش می کنم. تشکر
یادش بخیر من تینو واس psp ریختم خیلی اون موقع گرافیک داشت
تشکر از شما آقای غمگسار. واقعا این بازی یکی بهترین ریسینگ هایی بود که تجربه کردم. عالی بود.
سپاس برای توجه شما
سلام من تازه عضو شدم :mean:
خوش اومدی داداش گلم :rose: :rose: :rose:
خوش اومدی و امیدوارم مثل خودم از محبوب ترین اعضاء گیمفا بشی
:highfive:
:rose: :rose:
پوریا جان، دارم دیوانتو میخونم، چه شاعری بود تو، ایول :yes:
من هم تازه عضو شدم.خوش اومدی پسر.البته من از قبل گیمفا رو میشناسم فقط عضو نبودم.
بازی قشنگی بود مخصوصا موقعی که میزدی یه ساختمون و نابود میکردی و این کارا
یادش بخیر
من هنوزم بعضی وقت ها بازی میکنم :yes: 😀
خیلی ممنون آقا شاهین.تا قبل از خوندن این مطلب این بازی رو نمیشناختم ولی به لطف نقد زیباتون باهاش آشنا شدم.حتما تجربش میکنم
دو نفری هم میشه بازی کرد.رو کامپیوتر حتی.
خواهش میکنم … بدون هیچ شک و تردید برو سراغش
۴-۵ بار تمومش کردم :inlove:
عجب خاطراتی با این بازی داشتم :chic:
یادش بخیر خیلی عالی بود بازیش.اخرش جوری تموم شد که انگار قراره نسخه دوم هم ساخته بشه.کلا این بازی برگرفته از فیلم death race است که جیسون استاتهام نقش اول فیلم بود.
جزو اولین بازی هایی بود که تو ps3بازی کردم
بازی مزدوران ۲جهان در اتش رو هم نقد کنید.با تشکر.
تو اون سال از این سبک فقط از بلور و این خوشم اومد 😎
چون فک کنم تو اون سال تو این سبک فقط این دوتا بازی بودند 😕
اسپم : متای د لست گاردین ۸۳
چندین ساله هی میخواستم اینو بازی کنم هی میرفتم سراغ بازی های دیگه و از یادم میرفت.با این نقد زیبای شما دیگه حتما تو همین روزا میره تو صف دانلود هام :yes: 😉
اقا شاهین خیلی عالی بود.اگه ممکنه need for speed the run هم نقد کنید.ممنون.
اقای غمگسار خواهشا دفعه بعد NFS The Run رو بررسی کنید.
تایید لطفا :announce: