در تکاپوی رستگاری | پیش نمایش The Last Guardian
صرفنظر از بعضی موضوعات مذهبی و افسانههای تاریخی، ارتباط یک انسان با بعضی از حیوانات تا حدودی غیرقابل باور است. چه داخل و چه خارج از ایران، افراد زیادی سگ دارند و اتفاقا با سگهایشان دوست هستند. این موضوع برای بیشتر حیوانات اهلی دیگر هم صدق میکند. اما وقتی پای یک حیوان وحشی به ماجرا باز میشود، داستان متفاوت میشود. چند وقت پیش از یکی از دوستانم شنیدم که یک خانم در یکی از کشورهای خارجی ببری را که از بچگی او را تربیت کرده، عاشقانه دوست دارد و عجیبتر اینکه ببر هم هیچ صدمهای به آن خانم نمیزند و اصلا در قفس نیست! حتی با فرض بر اینکه این موضوع واقعیت داشته باشد باز هم شگفتآور است. حالا موجودی را متصور شوید که دو قسمت بدن آن، مربوط به دو مخلوق متفاوت است! چیزی مثل قِنطَروس، ساتیر و حتی پری دریایی! موجوداتی که بیشتر به افسانهها تعلق دارند تا واقعیت. طبیعتا همنشینی و همصحبتی با چنین مخلوقاتی فقط در داستانها، انیمیشنها و گاهی فیلم و بازیها اتفاق میافتد. SIE Japan Studio با همکاری genDesign در حال ساخت یک بازی جالب با چنین موضوعی است.
میتوان گفت ساخت The Last Guardian ریشه در عنوان Shadow of the Colossus دارد. اگر از طرفداران کنسولهای سونی باشید آقای فامیتو اوئدا را میشناسید. مردی که علاوه بر طراح بازیهای ویدئویی بودن، یک کارگردان هم محسوب میشود و معروفترین اثارش بازیهای Ico و Shadow of the Colossus هستند. بازیهایی که هنوز هم وقتی از آنها نام برده میشود باعث تحسین شدن اوئدا میشوند. حالا این مرد بزرگ کارگردان The Last Guardian هم خواهد بود. شاید همین مرد یک دلیل قانع کننده برای تجربهی این بازی باشد.
از فوریهی سال ۲۰۰۷ است که The Last Guardian در حال ساخت است. یعنی حدود یک دهه! برای اولین بار این بازی در سال ۲۰۰۹ به صورت انحصاری برای PS3 معرفی شد و تاریخ انتشار هم برای سال ۲۰۱۱ برنامهریزی شده بود; که در واقع باید بازی ۵ سال پیش منتشر میشد. Halo: Reach ، Super Mario Galaxy 2 و Final Fantasy XIV از دیگر بازیهای شاخص E3 2009 بودند. اولین تریلری که به صورت غیرقانونی از این بازی لیک شد پسربچهای را نشان میداد که توسط یک موجود ناآشنا در حال تعقیب شدن بود و کمی بعد ورژن گستردهتر و آپدیت شدهی این تریلر در E3 رسما به نمایش درآمد. تاخیرهای متعدد دست از سر The Last Guardian هم برنداشتند و مشکلات سختافزاری، بازی را در سال ۲۰۱۲ مجبور کردند به کنسول PS4 منتقل شود. بازی در E3 2015 یک بار دیگر معرفی شد و این بار برای دسامبر ۲۰۱۶ تاریخ خورد. بازیای که قرار است ۶ دسامبر ( ۷ دسامبر در اروپا ) ۲۰۱۶ برای کنسول نسل هشتمی سونی، منتشر شود.
پسربچهای را تصور کنید که به دلیل شرایط خاص و اسرار آمیزش دزدیده شده و اکنون در خرابهای عظیم در یک سرزمین ناشناخته زندانی است. زمانی که پسر قصهی ما از خواب بیدار میشود خالکوبیهایی روی بدنش میبیند که قبل از ربوده شدن، آنها را نداشته است. بعد از اینکه راهی برای فرار از اسارت پیدا میکند به یک موجود عظیمالجثه و در عین حال چابک برخورد میکند که Trico نام دارد. اگر بخواهیم این اسم ژاپنی را ریشهیابی کنیم به نکات جالبی میرسیم. “Toriko” یک واژهی ژاپنی به معنای “زندانی” است. به علاوه، “Toriko” ترکیبی از دو واژهی “tori” و “neko” نیز میتواند باشد که به ترتیب معنی پرنده و گربه را میدهند. وقتی از این منظر به قضیه نگاه کنیم حتی اسم این حیوان نیز در نوع خود منحصر به فرد به چشم میآید. بعد از اینکه پسر به تریکو که در بند بوده و نیزه و تیرهای متعدد بدنش را زخمی کردهاند، برخورد میکند، به او کمک میکند تا این سلاحها را از بدنش خارج کند. پسر ابتدا به تریکو به چشم یک تهدید نگاه میکند که الحقهم قیافهای غلط انداز دارد. ولی جانور قبول میکند که پسر را راهنمایی و از او مراقبت کند. حالا جانور و بچه با هم سعی در رهایی و فرار از قلعه دارند و باید از شوالیهها و نگهبانان دور بمانند تا دوباره دستگیر نشوند. دوستی بین این دو شاید زیباترین بُعد داستانی بازی باشد. جایی که یک جانور غولپیکر و یک پسربچه حس نزدیکی به هم دارند. این روزها بازیکنان احساس نفرت، دوستی، شجاعت، انتقام، عشق و غیره را در بازیهای اکشن تجربه میکنند که گاهی این بازیها واقعا چنین احساساتی را در بازیکن به وجود میآورند و گاهی هم در این مهم شکست میخورند. قطعا چنین احساساتی در The Last Guardian هم میتوانند پررنگتر باشند و هم تاثیرگذارتر. به غیر از تریکو ممکن است جانورهای دیگری شبیه به این موجود در بازی وجود داشته باشند اما هنوز نمیتوان این موضوع را تایید کرد. وقتی به بازیهای قبلی Team Ico نگاه میکنیم، میتوانیم پتانسیل یک پایان غمانگیز را در The Last Guardian ببینیم. کسی چه میداند شاید بازی به مرگ یکی از شخصیتهای اصلی یعنی پسر یا تریکو ختم شود. البته به نظر میرسد که این بازی قرار است Open-Ended باشد. یعنی پایان بازی را با انتخاب خودتان رقم خواهید زد و از پیش تعیین شده نیست که برای یک بازی با چنین تمی مسلما کاری هوشمندانه است. احساسات در داستان بازی حرف اول را میزند. اعتمادی که دو شخصیت بازی به هم دارند و خطراتی که باهم با آنها روبهرو میشوند بازیکن را میتواند به درون دنیای بازی جذب کند. حتی اگر طرفدار چنین بازیهایی هم نباشید این بازی میتواند تنوع خوبی برای کاربران PS4 باشد. شخصیت اول بازی پسری دوستداشتنی و شیرین است. به اقتضای سنش، بدنی کوچک و لاغر دارد و در عین حال، شجاع هم هست. این پسر از آن دست بچههایی است که در آینده میتواند جنگجوی بزرگی شود.
از آنجایی که شاید با The Last Guardian آشنایی کافی نداشته باشید سعی میکنیم کامل بازی را توضیح دهیم تا با چشمانی باز دربارهی آن نظر دهید. عنوانی که قرار است توسط Sony Interactive Entertainment منتشر شود سوم شخص بوده و سبک آن ترکیبی از اکشن – ماجرایی و معمایی است. شما به عنوان بازیکن کنترل پسری را به دست میگیرید که هنوز اسمش مشخص نیست. کار خود را بدون هیچ اسلحه یا محافظی آغاز میکنید. پسرک میتواند بدود، بپرد، از جایی بالا برود و حرکاتی که نظیر آنها در Ico و Shadow of the Colossus دیده شده اند را نیز به این سه توانایی اضافه کنید. برای از بین بردن یا فرار کردن از نگهبانان مجبورید گاهی از محیط برای بیسروصدا حرکت کردن و دیده نشدن استفاده کنید. البته هنوز معلوم نیست چگونه قرار است نگهبانان را شکست داد چراکه در ابتدای بازی سلاحی در اختیارتان قرار داده نمیشود. بعد از اینکه گرفتار چنگال نگهبانان شدید زمان خاصی به شما داده میشود و اگر در این مدت نتوانید خود را برهانید، بازی تمام خواهد شد. حرکات پسر و تریکو اثر متقابل خواهند داشت. پسر میتواند سوار تریکو شود و با او سواری کند. معماهای زیادی در بازی وجود دارند که گاهی برای حل کردن آنها باید از یک زنجیر بالا بروید، گاهی از دیوار و بعضی وقتها هم فقط تریکو است که میتواند به کارتان بیاید. اینکه به تریکو دستور میدهید کجا ساکن بماند هم مهم است و برای حل شدن معما صدالبته ضروری! معماهای بازی شبیه به بعضی از پازلهای Assassin’s Creed و Skyrim هستند. مثلا با پایین آوردن یک اهرم یک در باز میشود یا برای باز نگه داشتن یک دروازه از یک شئ خاص استفاده کنید. بعضی از محیطهای بازی هم شباهت به زیرزمینهای AC Brotherhood و AC Revelations دارند. این تشبیهها برای کسانی که Ico را بازی کرده باشند شاید خندهدار و دور از منطق به نظر برسند ولی اگر Ico را تجربه نکردهاید، تا حدودی این مثالها برای شناخت محیط بازی کمک خواهند کرد. تریکو به همان اندازه که حضورش لازم است، کنترل کردنش مشکل است. ممکن است برای اینکه کاری که از او میخواهید را برایتان انجام دهد، لازم باشد چندین بار به او دستور دهید تا بالاخره آن عمل خاص را انجام دهد. حال و هوای تریکو قابل فهم است. حرکات، حالت و رنگها در این راستا کمک خواهند کرد. برفرض اگر چشمهای تریکو قرمز باشد یعنی او عصبانی و وقتی زرد شوند یعنی محتاط است. هنوز البته نمیدانیم اگر تریکو عصبانی باشد کار به چه شکل پیش خواهد رفت. مثلا به پسر بچه حمله میکند؟ بعید میدانم! مراقبت از تریکو یکی از وظایف گیمر در طول بازی است. با غذا دادن و بیرون کشیدن نیزه و تیر از بدن تریکو، میتوان از او مراقبت کرد. ظاهرا جعبههایی در محیط پیدا میشوند که با پرتاب آنها برای تریکو؛ غذای این جانور را تامین میکنید. در عوض حیوان با شنا کردن و بالا بردن سرعت کارتان، و مواردی که بالاتر گفته شد، به محبتهای شما پاسخ میدهد. تریکو تواناییهای یک پرنده، گربه و سگ را باهم دارد و اگر با حیوانات افسانهای آشنایی دارید، میتوان گفت او حیوانی نزدیک به “شیردال” است. مردم ایران باستان، شیردالها را نگهبان گنجینههای خدایان میدانستند. البته این شیردالها که در بازیها با نام انگلیسی خود یعنی “Griffin” شهرت دارند اصالتا مصری و یونانیاند.
اگر احیانا در حال سقوط از ارتفاع باشید تریکو میتواند با دُم یا دهانش به دادتان برسد و یا شما را سوار خود کند و از فواصل زیاد بپرد. متاسفانه اینطور که پیداست کنترل شخصیت بازی خیلی قابل قبول نیست. برای چنین عنوانی این چیزی فراتر از یک ایراد معمولی محسوب میشود چرا که دائما شما باید در حال حرکت باشید. سازندگان بیشتر روی پرشها کار کردهاند و از کیفیت راه رفتن بازیکن غافل شده اند. شاید هم اهمیت ندادهاند! کنترل تریکو هم که کار سادهای نیست. به یک زبان صحبت نکردن پسر و تریکو میتواند توجیه نه چندان قانعکنندهی این ضعف باشد. تریکو معمولا کاری که خودش میخواهد را انجام میدهد و مطیع پسر نیست. مطمئنا چندین بار یک دکمه را فشردن برای اینکه یک دستور اجرا شود، خسته کننده خواهد بود. این چیزی است که حتی بدون تجربه هم میتوان راجبش نظر داد. تعداد معماهای بازی کم نیست و برای اینکه بازیکن از آنها خسته نشود، واقعا باید فکری اساسی کرد. مثلا برای اینکه از یک طناب بالا بروید باید دقیقا روی آن بپرید و ظاهرا پسربچه خودش هیچکاری نمیکند. با مشکلاتی که گفته شد احتمال زمین خوردن بازی بیشتر از موفقیت آن است. این موارد در دموی بازی دیده شدهاند و باید دید سازندگان برای نسخهی اصلی چه تدابیری خواهند داشت. به هر حال باید بازی آنقدر خوب عمل کند که ارزش ده سال صبر کردن را داشته باشد. زاویهی دوربین یکی دیگر از مشکلات بزرگ The Last Guardian است. دوربین بازی میتواند بزرگترین دشمن شما باشد و قبل از نگهبانها، باید با دوربین بجنگید! سازندگان برای حل این مشکل یا باید دوربین را درست کنند یا حداقل کنترل آن را کاملا در اختیار بازیکن قرار دهند. دوربین در جاهای بلند اغلب پشت وسایل گیر میکند و دید بازیکن را میبندد. حتی تریکو باعث میشود دیدن چیزهایی که میخواهید ببینید غیرممکن شود. البته احتمال اینکه در نسخهای که منتشر میشود چنین ایراداتی را نبینیم کم نیست و شوهی یوشیدا نیز اطمینان دارد که The Last Guardian موفق خواهد شد. در بازی صحنههای خشن دیده نمیشود. در مبارزات اندکی هم که انجام میشوند خشونت خاصی وجود ندارد و برای روحیهی بازیکنان مشکلی ایجاد نمیکند. به هر حال بعد از تجربهی بازیهای خشن و با درجه سنی بالا، تجربهی The Last Guardian از نظر روحی میتواند مفید باشد. یکی از مهمترین ارکان این بازی طراحی مراحل است که باید به قدری خوب باشد که بازیکن حس تکراری بودن نکند. این یکی از چالشهای مقابل سازندگان است. در مورد هوش مصنوعی هم نمیتوان چیزی گفت و بهتر است تا انتشار بازی، منتظر بمانیم. خود آقای اوئدا گفته که میخواهد رابطهای که بین Wander و Argo در کاوش محیط بود، در The Last Guardian هم دیده شود. با این صحبتها، شاید باید تریکو آمادهی سرنوشتی مثل Argo در SotC باشد.
قبل از اینکه بخواهیم گرافیک بازی را زیر سوال ببریم باید بازیهایی مثل Ico و Shadow of the Colossus را به خاطر بیارویم. همینطور آقای فامیتو اوئدا را! خود آقای اوئدا یک طراح زبردست بوده و کارش را خیلی خوب بلد است و علاوه بر کارگردان بازی، عنوان دیزاینر ( طراح ) را نیز یدک میکشد. روی بعضی جزئیات بازی به خوبی کار شده است و قرار است به نرمی واقعیت باشند و بعضی دیگر هم هنوز رنگ و بوی نسل هفتمی دارند و برای ورود به نسل هشت آماده نیستند. مثلا رنگ آب مثل واقعیت بوده و بالاترین کیفیت ممکن را دارد. بدن تریکو از پر تشکیل شده است و تکتک پرهای بدن او شبیه به یک پرندهی واقعی هستند. عدم وجود باگ بین پرهای تریکو، نکتهای است که به شدت مرا شگفتزده کرد. پرهای تریکو حتی قابل شمارش است بدون اینکه به خاطر وجود باگ، یکی از آنها نصفه و نیمه یا داخل پر دیگر قرار گرفته باشد. این موضوع برای وقتی که پسربچه سوار تریکو میشود هم صادق است. پاهای پسرک بین پرها گم نمیشود و یا داخل آنها نمیرود. هیچ باگی در این هنگام دیده نمیشود و این چیزی نیست که به راحتی از آن بگذریم. برخلاف تریکو، روی صورت پسر خیلی کار نشده و جزئیاتی روی صورتش دیده نمیشود. تنها وجه اشتراک صورت پسر با یک صورت واقعی، وجود چشم و ابروها، دهان و دماغ و گوشها هستند که حتی طراحی این اجزا هم تعریفی ندارد. شاید خود اوئدا نخواسته وقت روی چنین مواردی بگذارد که شاید برای بازیاش، عواقبی هم داشته باشد. فیزیک بازی هم از نکات مثبت گرافیکی به حساب میآید. برای درک این موضوع فقط کافی است به حرکت پرهای بدن تریکو توجه کنید. تکسچرها هم طراحی نسل هشتمی ندارند و شاید سر همان PS3 بهتر جواب میدادند. بافتها نیز همینطورند. در کل شاید در بخش گرافیکی فقط بتوان از طراحی خوب تریکو و فیزیک بازی تعریف کرد. در مورد بقیهی موارد مثبت و منفی بهتر است بعد از تجربهی بازی نظر دهیم.
The Last Guardian یک بازی اکشن ماجرایی و معمایی است. برخلاف بیشتر بازیهایی که واژهی Action را کنار واژهی Genre خود میبینند، The Last Guardian یک عنوان خشن نیست. شاید اصلا آنقدر قسمت اکشن آن کمرنگ باشد که به چشم نیاید. اگر از بازیهای Ico و Shadow of the Colossus لذت بردهاید احتمالا این بازی هم جذبتان خواهد کرد. در غیر اینصورت، فقط میتواند یک تجربه باقی بماند و نه یک بازی خاطرهانگیز و در کنار خیلی از بازیهای دیگر، همانجا بعد از تمام شدن، دفن شود. به نظر میرسد به هر صورت، ارزش بازی کردن را داشته باشد. کسی چه میداند کِی دوباره چنین بازیای ساخته میشود؟ مسیری که در بازی طی میکنید اعتماد و دوستی دو مخلوق کاملا متفاوت را نشان میدهد. پایان بازی میتواند به اندازهی لذت آن، غمانگیز باشد! به هر حال، خیلیها سمت این بازی نخواهند رفت ولی مطمئنا The Last Guardian طرفداران خاص خود را دارد که قرار نیست به نمرات و بازخوردهای بعد از انتشار اهمیت بدهند و آنرا تهیه میکنند. این بازی ۶ دسامبر امسال به صورت انحصاری برای Play Station 4 منتشر میشود.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
امیدوارم موفق بشه. من خودم از shadow of colossus خیلی خوشم اومد. ولی این زیاد به دلم ننشست. صبر میکنم تا بازی عرضه بشه ببینم نظرات چطوره در موردش.
نمبدونم چرا هر کاری میکنم این یه قلم بازی با من سازگار نیست …
از زمان شروع ساخن بازی:
هنوز ۴ جی ختراع نشده بود
رونالدینیو از بارسا جدا نشده بود.
قیمت دلار ۹۸۰ تومن بود.
سری بلک آپس اصلا وجود خارجی نداشت.
صد.ام حسین اعودان نشده بود
بن لا.دن زنده بود
هنوز پل شهی.د کلانتری افتتاح نشده بود
بیگ باس به کما نرفته بود
جورج بو.ش هنوز ر.ییس جمهو.ر بود
کریستین رونالدو هنوز منچستر بود
پاول ندود بوونتوس بود
ره.بر کره شمالی کیم ایل جونگ بود
سودان شمالی و جنوبی یک کشور بودن
مایکل جکسون زنده بود
تعداد استان ها ۲۸ تا بود
منم اون م وقع هنوز ریش نداشتم
بحران اقتصاد جهانی اتفاق نیوفتاده بود
اسلووانی جز اتحادیه اروپا نشده بود
سازکوزی رییس جمهور فرانسه نشده بود
ترانسفورمرز اکران نشده بود
ریحانا فقط نوزده سالش بود
ملکه الیزبت رکورددار طولانی ترین سلطنت نبود
پوپک گلدره زنده بود
پیمان آزاد تجارت جهانی امضا نشده بود
کیتی پری اولین آلبومشو بیرون نداده بود
کنکور دانشگاه آزاد و سراسری جدا بود
فیدل کاستزو ره.بر کوبا بود
اوسین بولت رکورد دوی جهانو نشکسته بود
هنر پیشه جوکر زنده بود
۹ سال پیش نیکلا سارکوزی رئیس جــمـهـور فرانسه بود .
از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ رئیس جـمـهـور بود.
این عنوان چقدر زیباست
تریلرش رو دیدم عاشقش شدم :inlove: واقعا روابط اون پسر و ت.له س.گش خیلی طبیعی و زنده بود
با یه شاهکار طرفیم 😛
جنرال این بازی واسه پرو هم قراره بیاد؟
خیالت راحت داداش.چه بسا با گرافیکی بالاتر 😛
خدایی آگه میخوای شعر بگی یه چیزی بگو قافیه داشته باشه
مثل خط ۲ و ۳
این که شعر نیست اصلاً
منم همینطور
این بازی به احتمال بالا با باز خورد های مناسبی رو به رو نمیشه ، و همین طور متا مناسبی رو هم نمیگیره .
سر و کله زدن با موجود غول پیکر و یه بچه که راه رو برای این موجود باز میکنه شاید بعد از مدتی تکراری بشه و محیط بازی برای گیمر یکنواخت .
به نظرم این بازی بیشتر شبیه به یه بازی حل معما و پازل شبیه هست تا یه بازی با داستان غنی که بعد از این همه سال که گیمر ها انتظارش رو میکشیدن بتونه انتظارات شون رو براورده کنه.
—————————————————————————-
پس در کل این بازی احتمال شکستش خیلی بالاست.
جناب General … نظر شما برای ما محترم….بازی ریسکش زیاده قبول دارم…اونم تو این نسل!!
منتها این که شما میگید بازی شبیه حل پازل هست تا داستان غنی… کاملا با شما مخالفم… شخصی به نام فامیتو اوئدا پشت این عنوان هست… تاریخ و تجربه نشون داده به ما که هرچی فامیتو اوئدا بسازه دارای داستانی غنی و احساسی هست که نمونش تو هیچ عنوانی پیدا نمیشه
در ضمن جناب General … تو سایت های پر مخاطب که نظرات زیاده… ریپلای کردن رو نظر اول کار پسندیده ای نیست… اینو بدون هیچ قصدی و برادرانه به شما گفتم
سلام
دستت درد نکنه بابت مطلب
ولی با این موجود زیاد حال نمیکنم
امیدوارم این بازی خراب نکنه خیلی منتظرش بودیم
یه دوره زندگیم تمام شد .
این بازی نیومد
۲۰۰۶-۲۰۱۶
خیلی حرفه
مطمئنن این بازی پیروز خواهد شد چون همیشه شرق در نشان دادن رابطه ها بهتر از غرب عمل میکنه و اگه مشکل فنی زیادی نداشته باشه موفقیتش حتمیه
طراحی هنری بازی فوق العاده است به نظرم بیشتر بازی به آیکو شباهت داره. همکاری بین دو تا کاراکتر اصلی حل معما و مبارزات بازی رو جذاب تر میکنه فقط امیدوارم داستان بازی اتفقات بازی های قبلو پوشش بده و این سه گانه رو تکمیل کنه.
البته من جایی خونده بودم دلیل تاخیر بازی مشکل بین سونی و اودا بوده ولی خوشحالم در نهایت این بازی منتشر میشه.
طراحی چهره 😐
کیفیت راه رفتن بازیکن غافل شده اند. شاید هم اهمیت ندادهاند! 😐
کنترل تریکو هم که کار سادهای نیست. به یک زبان صحبت نکردن پسر و تریکو میتواند توجیه نه چندان قانعکنندهی این ضعف باشد 😐
بهتر بود قبل از نوشتن متن نگاهی به مصاحبه های اوئدا بزرگ می نداختین
همه ای این کار ها عمدی صورت گرفته
تریکو یک موجود باهوش که همراه پسرک قرار نیست یه سگ دست آموز باشه
در مورد گرافیک بازی هم کافیه دموی مشهور مایکروسافت که با همکاری square enix و sli چهار تا Titan x برای نشان قدرت DX 12 انجام شد بیاد بیارین
در اون دمو شخصیت مونث بود که لباسی پوشیده از پر داشت
حالا کافیه مقایسه ای بین تریکو و اون شخصیت مونث انجام بدین تا به عظمت این مرد بزرگ پی ببرین
تازه کیفیت راه رفتن شخصیت اصلی یکی از مواردی هست که خیلی ریزه کاری شده یعنی زمین خوردنش نحوه پریدن به عقب برگشتن و… خیلی طبیعی کار شده فقط کافیه ویدیویی که pewdie گذاشته رو ببینید که خودش می گه موارد زیادی در این قسمت هست
رفیق این یه بازیه فانتزیه لزومی نداره بیان طراحی در حده گرز و انچارتت بکنن.
یه دلیلی داره که انیمه هنوز اون سبکه ۱۰ فریم رو ادامه داده چون طرفداراش عاشقه این سبکن.
کلا اینگار با این عنوان مشکل داری :rose:
خب دوست عزیز ممنون که مطالعه کردید
راجع به مصاحبه های اوئدا عرض کنم خدمتتون که قبل از نگارش مقاله تمام مصاحبه ها و اطلاعات منتشر شده حتی شایعه ها و حتی اونایی که تو وبسایت های فارسی ترجمه نشده رو کامل میخونیم. پس از این بابت خیالتون راحت باشه 😉 شما که انقدر خوب ایرادات بازی و مصاحبه ها رو میخونید پس باید چشمتون به چند جمله بعد از این مشکلاتی که گفته شد هم خورده باشه که گفتم اینا مشکلات نسخه دمو بوده و شاید هم تو نسخه ای که قراره منتشر بشه چنین ایراداتی نباشه. اینا نظر چند تا از وبسایت های معتبر بود یعنی همین مشکلاتی که شما داری توجیه میکنی میتونه تو قسمت بدهای خیلی از سایت های بزرگ بعد از انتشار باشه.
شما باید ظرفیت این رو داشته باشید که با هر انتقادی از نویسنده مطلب دلخور نشید یا از کوره در نرید. قرار نیست من بیام اینجا فقط بگم بازی عالیه و خوبه و هیچ نقصی نداره که احیانا به طرفدارای بازی برنخوره.
بله قطعا اوئدا مرگ بزرگی هست. شکی درش نیست
موفق باشید 😉
روزه موعود سونی فنا نزدیکه.
یه بازیه بزرگ از شرکتی که فقط شاهکار میسازه.
خیلی دوست دارم تجربش کنم سبکش خیلی جالبه یه جورایی معما محوره تا ماجراجویی,بهشت گیمرهای عشق معما :heart: اون باس فایت های نسخه قبلی جالب بود کشتنشون هنوز یادمه که ۱۰ سالم بود خیلی واسم سخت بود بازی اما جوری معتاده بازیش بودم که نمیتونستم نیمه ولش کنم خیلی عالی بود ایشالا مثله گرز موفق بشه خیلی دوست داشتم زود تجربش کنم. :heart: :heart: نکته جالبه بازی اینه که با اینکه گیم پلی بازی خیلی جزعیه اما اصلا احساس کمبود نمیکنید مثاله بارزشم inside o limbo هستند. :yes:
احساس میکنم از اون بازیهایی بشه که با روح و روان آدم بازی میکنن مثل جورنی که اشک من رو درآورد 😥
سایه کلوسوس ایکو هم اشک من در اورد که ساخته همین کارگردان پس بی اشک این بازی هم همینطور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ممنون بابت مقاله :yes:
من تریلر گیم پلی رو دیدم.مشکلات فنی مثل راه رفتن و پریدن پسر بچه و دوربین مشکل ساز بود.خود تریکو هم وقتی بهش دستور میدادیم دیر عمل میکرد.از نظر گرافیکی هم بنظر بین نسل ۷ و ۸ گیر کرده.البته شاید گرافیک هنریش اینطور باشه ولی قابل قبول بود.
در کل من ب این بازی ایمان دارم و اگه مشکلاتش برطرف بشه یک بازی زیبا و هنری بی نقص رو شاهدش هستیم :yes: :yes: :yes:
خیلی ممنونم ازتون آقای علیخانی… پیش نمایش خیلی زیبایی بود…. در بخش دمو بازی همونطوریکه گفتین مشکلاتی وجود داشت، امیدوارم حل بشه…. خیلی برای بازی منتظرم :inlove:
میخوام یبار دیگه منجمد بمونم و تا چند روز بگم، واو این چه خدایی بود دیگه. :chic:
خواهش میکنم. نظر لطف شماست
بازیش موفق میشه و متایه بالایه ۹۰ میگیره .مبارک طرفداراش از جمله خودم :smirk: :-)) 😀
بازیه جالبیه و مطمئنم که منتقدها هم ازش استقبال میکنن
این بازی،نمونش فقط خود همون ۲ عنوان قبلیه.یعنی هیچ بازی دیگه ای شبیهش نیست.یه بازی خاص که طرفدارای خاص خودش رو داره.من که عاشقشم.اوئدا بازی الکی نمیسازه اونم بعد ۱۰ سال
ممنون اقای علیخانی بابت پیش نمایش
درد این بازی رو کسی میفهمه که منتظر میمونه :liquor: :rain: :rain: :rain: :bowl: :bowl: :bowl: :bowl: :bowl:
سلام ببخشید اینجا میپرسم بهترین برند لپ تاب گیمینگ تا ۶ میلیون تومن معرفی میکنید؟! ?:-)
ایسوس :chic: :-))
یک انحصاری بالای نود دیگه
ایول.عجب قضیه ای پشت ایون سه بازیه.مرسی داداش
حداقل بخاطر تیم توسعه دهنه هم کهشده امیدوارم این عنوان خوب و موفق عمل کنه.
این مورد واقعا آزار دهنده خواهد بود اگر که بعد از این همه مدت شکست بخوره.