از درون بنگر| تحلیلی بر بازی INSIDE
پرسش های بی شمار، جواب های نامعلوم این دو هستند که تمام بازی inside را برای هر فردی میسازند.فکرو دوباره کمی فکر بیشتر تمام چیزی است که استودیوی پلی دد از پلیر بازی اش طلب میکند.به طور حتم اگر به شما بگویند جمله ” عمیق تر بیندیش ” شعار کدام استودیوی بازی سازی است بایستی بی درنگ پاسخ دهید پلی دد.آری این استودیو چند سال روی بازی هایش زمان میگذارد و آن ها را به بهترین نحو ممکن میسازد تا برای مدتی هم که شده هر چند کوتاه شما را وادار به اندیشیدن کند و به شما بگوید زندگی همیشه از آن چه شما فکر میکنید لایه های بیشتری دارد به عبارتی دیگر میگوید : دیدی چگونه ما ذهن تو را به بازی گرفتیم؟ یک استودیوی کوچک؟ حالا فکر کن این دنیا چگونه تو را بازی میدهد! در این مقاله تلاشم بر آن است که برداشت شخصی خودم و آنچه را که خودم از این بازی دریافتم با شما درمیان بگذارم،درست یا غلط، نمیدانم اما هر چه که هست میدانم این بازی سزاوار یک کاوش از سوی بازی کنننده اش را دارد.
پسرک قرمز پوش بی چهره
از آغاز بازی با فردی روبرو میشویم که هیچ اطلاعی در مورد وی نداریم، برای او هیچ پیش زمینه ی داستانی تعریف نشده. این که او کیست، از کجا می آید، چه شده که در این مخمصه ی تعقیب و گریز بی پایان قرار گرفته، سوالاتی است که تا پایان بازی هم به قوت خود باقی میمانند اما چیز های دیگری هست که با پیش رفتن در بازی به آن ها پی میبرید،مانند این که این پسرک شجاع است، بی نهایت شجاع است حتی با وجود این که تمام بازی یک فرار بزرگ محسوب میشود و او فراری، باز هم میفهمید که او بینشی بی نهایت بزرگ در سرش دارد این که به هیچ وجه تسلیم نشود!(اشاره به این موضوع که پس از هر بار فرار کردن این پسرک نفس نفس میزند و آشکارا میترسد اما خود را تسلیم نمیکند.)این که قرمز بپوشد اما سبز فکر کند، این که در تاریکی زندگی کند اما هدفش روشنایی باشد، این که تلاشش را بکند حتی اگر تنها فرد زنده به معنای واقعی این دنیا باشد، این که مسیرش را دنبال کند و بداند مسیر است که ارزش دارد حتی اگر پایان کارش چندان خوشایند نباشد.(اشاره به پایان عجیب داستان)
چرا او قرمز میپوشد؟ این یکی از ساده ترین سوالاتی است که در بازی ذهن شما را به خود مشغول میکند احتمالا برای آن که به خودش ثابت کند با بقیه فرق دارد و این رنگ در بدترین لحظات و تاریک ترین آن ها یاور شجاعتش باشد. چرا پلی دد شخصیت اصلی بازی را یک پسر کوچک قرار داده است؟ بیشتر به این خاطر که همه ی ما ویژگی پسر بچه های کوچک را میشناسیم و آن هم چیزی جز کودکانه دنبال کردن رویاها( که در اینجا آزادی است) نیست.پسرکی که وقتی تمام دنیا در سمت مخالف او هستند واقعیت نبرد را در ذهنش تغییر میدهد و خود را برنده ی این بازی میکند و با این باور به پیش میرود.
چرا این پسر چهره ندارد؟ در اینجا دو عقیده وجود دارد: یکی اینکه خود این پسر چهره اش را به شما نشان نمیدهد تا شما هم نتوانید به طور کامل او را کنترل کنید و توهم کنترل را از ذهن شما بزداید.(در این مورد بعدا بیشتر بحث خواهیم کرد.) و دیگری که شاید بیشتر به حقیقت نزدیک باشد آن است که او یک فرد خاص نیست و هر کسی میتواند باشد و به این دلیل چهره ی منحصر به فردی ندارد.
سیاه پوشان سرکوب گر
معماهای ابتدایی بازی بیشتر بر مبنای فرار از این افراد است،افرادی که به نوعی نیروی تاریکی به حساب میآیند و قصدشان اسیر کردن شماست،حال گاه با پای پیاده،گاه با ماشین و بیشتر اوقات با سگ هایشان.این افراد نماد تاریکی و ظلم و ستمی هستند که هر روزه بر مردم وارد میشود،سنگ دلانی که میخواهند به هر قیمتی که شده مهم ترین دارایی شما یعنی آزادیتان را از شما بگیرند و قوانین دلخواه خودشان را بر شما اجرا کنند،قوانینی سخت گیرانه و بیرحمانه که شما را در قفسی تنگ زندانی میکنند و به مرور زمان شادی،نشاط و پویایی را از زندگی شما میگیرند.(اشاره به مردمان بیروحی که به کرات در بازی یافت میشوند.)
از سگ ها سخن گفتیم،سگ هایی که در حقیقت حیوانات دست آموزی برای شکار شمایند و جانوری بیش نیستند،اما با این حال آنقدر از داشتن چنین وظیفه ای هیجان زده اند و میخواهند خودشان را به صاحبانشان اثبات کنند،که حتی شدیدتر از آن ها وارد عمل میشوند و در قالب یک گروه میخواهند شما را برای به دست آوردن پاداششان قربانی کنند.(اشاره به این موضوع که سایر کاراکتر های بازی بیشتر به دنبال دستگیری شما هستند و نهایت شدت عملشان بیهوش کردن شماست،در حالی که بیشتر اوقات سگ ها گروهی به شما حمله میکنند و شما ر به تکه های کوچک تبدیل میکنند. )
جانوران بدون روح،انسان های سابق
جدای از طراحی بینظیر محیط بازی،شاهکار دیگر این بازی ساختن کاراکتر هایی بیروح و انسان مانند بوده است.شخصیت هایی که در نگاه اول بسیار عجیب وگاهی رعب آور به نظر می رسند اما نکات ریز بسیاری را در خود جای داده اند.این کاراکتر ها عموما انسان هایی به شکل کارگران ساختمانی یا انسان های پیر و فرتوت هستند(این که چرا هیچ فرد خردسالی در میان آن ها مشاهده نمیشود خود جای تامل دارد.) که نه تنها چهره ای ندارند بلکه فاقد ذره ای شخصیت اند.به حرکت دست ها و پاهای این آدم ها اگر نگاه کنید،دقیقا کلمه ی “برده” در ذهن شما تداعی میشود.(اشاره به این موضوع که این انسان ها دقیقا حرکت شما را تقلید میکنند و برای حل تعدادی از معماهای بازی به آن ها نیاز دارید.)موجوداتی که به شکل انسان هستند اما تنها در ظاهر! و مهم ترین ویژگیشان یعنی شخصیت انسانیشان را از دست داده اند.
در این جا هم دو عقیده وجود دارد یکی اینکه این شخصیت ها در زمان گذشته و در مواجه با سختی ها و ستم هایی که بر آن ها روا داشته شده،با وجود شکیبایی و صبر و تحمل بسیار در آخر شکسته شده اند و برای این که از این درد و رنجشان کاسته شود،به دستورات زورگویان گوش سپرده اند و به عبارتی خودشان را گم کرده اند و حالا تنها کاری قادر به انجام آن هستند تقلید حرکات دیگران است.دیگری این که این شخصیت ها به میل خودشان و نه با اجبار و زور سلطه ی ستم کاران را پذیرفته اند و به دستورات آن ها عمل کرده اند اما کم کم از این کار خود پشیمان شده و به موجب ناراحتی و غصه ی فروان از آن چه انجام داده اند،ترجیح داده اند خودشان را از دست روحشان خلاص کنند تا بلکه به آرامش برسند(اشاره به طریقه ی نشستن این افراد که دقیقا همان کنایه ی گوشه غم بغل گرفتن را یاد اور میشوند.) اما نکته ی جالب اینجاست که هرکدام از این دو عقیده هم که درست باشد باز هم در انتها با افرادی روبرو میشویم که کارشان تقلید محض است و نمیتوانند برای خودشان تصمیمی بگیرند و یا مستقل از دیگران عمل کنند.
شخصیت های جانبی
در این بخش میخواهم دو شخصیت جانبی را معرفی کنم.مورد اول دیو دریایی است منظورم همان موجود سیاه رنگ با موهای بلند در اعماق آب های تیره است.موجودی که به معنای واقعی کلمه تباهی را به یاد انسان میآورد،این که موجودی در اعماق آب های تیره که جایگاه موجودات تاریک است زندگی کند و منتظر باشد تا فردی به نزد او برود و آنگاه کاری را انجام دهد که فکر میکند مناسب است یعنی به دام انداختن او و پایین کشیدن وی تا با این کار خود دیگران را هم مرتبه ی مقام پست خود بکند.(اشاره به علاقه ی آن ها برای شکستن زیردریایی شما و طریقه ی دورکردنشان با نور که بسیار نمادین به نظر میرسد.)
شخصیت دوم که شما احتمالا اعتراض میکنید که یک شخصیت نیست همان گلوله ی چسبناک و لزج در انتهای بازی است.شخصیتی که هم ظاهر و هم صدای بسیار آزاردهنده ای دارد و ماحصل امید وآرزو های برباد رفته است،شخصیتی که نتیجه ی کنجکاوی و جسارت بیش از اندازه است،شخصیتی که با وجود ظاهر آشفته اش باطن زیبا و یکدستی دارد،موجودی که سراپا امید و آرزو است و تا آخرین نفس رویای خودش را تعقیب میکند.این طرح نشان دهنده ی انسان های شجاعی است که مرگ را به ذلت و خواری ترجیح میدهند و هیچ چیزی و هیچ مانعی نمیتواند جلوی آن ها را بگیرد.(اشاره به نحوه ی تشکیل این گلوله بزرگ وسرانجامی که دارد.)
صحنه های تامل برانگیز
نه این که بخواهم بگویم صحنه هایی که اینجا آورده نشده اند از نظر کیفی کم و کاستی داشته اند،بلکه فقط آن حالت نمادین را در خود نداشتند.
- صحنه ی انسان های به خواب رفته:نمایی رعب آور که تعداد نسبتا زیادی انسان های به خواب رفته را نشان میداد که در زیر آب قرار گرفته اند و توسط منابع خاصی با یک لوله تغذیه میشدند.این صحنه بیشتر برایم یاد آور همان خواب غفلت و ناآگاهی بود که بسیاری از مردم در آن به سر میبردند و معلوم بود که پس از بیدار شدنشان به چه سرنوشتی دچار میشوند.
- صحنه ی تماشای مردم: درست قبل و بعد از این که توسط یک دستگاه خاص به درون آن گلوله ی بزرگ کشیده شوید آدم های زیادی را دور محفظه ی نگه داری میبینید و برایتان سوال میشود که چرا این مردم(و تعداد بیشتری که در حال آمدن به آن قسمت از ساختمان بودند)صرفا در حال تماشای شما هستند و هیچ کاری انجام نمیدهند؟مگر نه این که شما در حال درد کشیدن و تحمل سختی برای کار نکرده تان هستید و آن ها باید به شما کمک کنند؟این صحنه هم انسان هایی بیاحساس و خودخواه را که فقط و فقط مشکلات خودشان برایشان مهم است و درد کشیدن و مشکلات دیگر مردم را احساس نمیکنند،برایم تداعی میکرد.
- صحنه ی کمک کردن کارگران زنده:تقریبا در قسمت های انتهایی بازی و جایی که شما در حال تقلا کردن برای رها شدن از این گلوله بزرگ هستید،بایستی یک جعبه را به تعدادی از کارگران زنده ی کارخانه بدهید تا آن را برایتان شارژ کنند و از آن برای فرارتان استفاده کنید.اگر کمی با دقت باشید متوجه میشوید که این تنها قسمت از بازی است که افرادی واقعا زنده به شما کمک میکنند که از این موضوع دو چیز قابل برداشت است یکی این که آن ها میدانند چه پایانی در انتظار شماست و میخواهند هر چه سریعتر کار شما را یکسره کنند و دیگری آن که شما و دیگر آدم هایی که در آن گلوله بزرگ گیر کرده اید تنها کسانی نیستید که برخلاف جریان آب شنا میکنید بلکه انسان های دیگری هم هستند که این عقیده را دارند و میخواهند راه شما را ادامه دهند.
- صحنه ی اسکن کردن افراد:در قسمتی از بازی بایستی در صفی قرار بگیرید که توسط یک روبات اسکن میشود و صلاحیت شما را مورد بررسی قرار میدهد یا به عبارتی دیگر بررسی میکند آیا شما به اندازه ی کافی از خودتان دور شده اید که به درد کار قدرت زورگوی حاکم بخورید یا نه.
- صحنه ی غرق شدن:در قسمتی از بازی مشاهده میکنیم که پسرک با دیوی دریایی درگیر شده و با وجود سعی و تقلای فراوان باز هم نمیتواند خودش را خلاص کند و گویا به زیر آب رفته و در ظاهر غرق میشود! شاید گمان کنید که بازی واقعی در آن نقطه به پایان رسیده و تمام اتفاقات بعدی تماما خیال و توهم هستند!اما اینگونه نیست و من برای آن دلیل خوبی دارم.حقیقت آن است که پسرک داستان ما از روی خوش شانسی اش اینبار به درون نوعی مایع قابل تنفس میافتد و تنها در چند لحظه ی اول به او شوکی وارد میشود و از هوش میرود.توجیه این اتفاق هم بسیار ساده است اگر یادتان باشد در چند مرحله ی بعد با معمایی روبرو میشویم که هم درآن آب هست و هم از آن مایع،به این صورت که اگر در مایع قرار بگیرید میتوانید نفس بکشید و راه بروید اما اگر در آب قرار بگیرید نفستان حبس میشود و تنها قادر به شنا کردن هستید.اما این اتفاقات به چه معناست؟به عقیده ی من این مایع تیره تر از آب اما قابل تنفس خود استعاره ای از شرایط بد و تیره و تار است،به این معنا که شرایط هر چه قدر هم که سخت و ناگوار به نظر برسند باز هم میتوان خود را با آن وفق داد و راه حلی برای خلاصی از آن یافت حتی اگر مشکل شما مشکلی باشد که نفس یا رمقی برایتان باقی نگذارد.
دو نقطه ی پایان
- هرچقدر هم که بدبین باشید هیچ وقت به ذهنتان خطور نمیکرد که این بازی چنین پایان دلسرد کننده ای داشته باشد اما بیاید این نقطه ی پایان را بار دیگر بررسی کنیم.
شما در یک گلوله چسبناک و لزج همراه با دیگر آزادی خواهان!گیر افتاده اید و پس از حل چندین معما به شکلی دهشتناک در آخرین مرحله،پنجره ای را شکسته و به بیرون پرتاب میشوید.به ظاهر این آخر کار است و همه چیز تمام شده است اما اشتباه میکنید!دو اتفاق ممکن است رخ داده باشد یکی این که شما به دیار باقی رفته اید که چندان هم بد نیست و بالاخره همراه با تمامی هم قطار هایتان به آزادی معنوی رسیده اید!منظورم این است که شما به معنای واقعی کلمه آزاد شده اید و هیچ وقت شکست را نپذیرفته اید.همان طور که قبلا گفتم آن چه اهمیت دارد مسیر رسیدن به مقصد است و نه خود آن.اتفاق دیگری که احتمال وقوع آن بیشتر بوده،آن است که اگر به مسیری که این گلوله در آن غلت زده نگاه کنیم متوجه میشویم که این گلوله از ارتفاع سقوط نکرده و فقط روی زمین کشیده شده و با توجه به خصوصیات این گلوله که در مراحل قبل مشاهده کردیم مثل مقاومت در مقابل ضربات و آتش و غیره میتوانیم امیدوار باشیم که پسرک برایش اتفاقی نیافتاده باشد و پس از مدتی حالا که دیگر به محیطی با نور روشن و شاد یعنی آزادی رسیده است(اشاره به این که تمام لوکیشن های بازی در محیط های تاریک به تصویر کشیده شده و تنها صحنه ای که نور زرد رنگ در خود داشت صحنه ی پایانی بود.) با دیگر دوستانش راه حلی پیدا کند و به خوبی و خوشی زندگی کند.
- اگر فکر میکنید که بازی فقط همین یک پایان را داشت باید بگویم سخت در اشتباهید!بازی یک پایان مخفی دیگر هم دارد که رسیدن به آن کمی زمان بر است.در سراسر بازی لامپ های نورانی وجود دارد که شما بایستی آن ها را با دستتان از برق در بیاورید که کاری بس زمان بر است و شما میتوانید راهنمای محل دقیق این آیتم ها را با جست و جویی در اینترنت بیابید سپس در مرحله ای که باید از یک نردبان طویل پایین بیایید به جای پایین آمدن،بالا بروید تا به یک محل عجیب وارد شوید که در سمت راست آن لوکیشن خاص یک دستگاه شبیه به ماشین زمان طراحی شده که با ورود به آن و فشردن دکمه ی دستگاه به نظر اتفاق خاصی نمیافتد اما میافتد! و شما با نگاه به تابلویی که در سمت چپ لوکیشن تعبیه شده در مییابید که چراغ مرحله ی دوم روشن مانده که بعد از رفتن به مرحله ی دوم درمییابید که اشتباهی رخ داده و ما قبلا لامپ این مرحله را خاموش کرده ایم سپس با دربی ربرو میشویم که با کدی خاص باز میشود و سپس شما به محوطه ای کارگاهی راه پیدا میکنید و سیمی را روی زمین پیدا میکنید که به کلیدی وصل است و هنگامی که کلید را فشار میدهید،بوم!بازی تمام میشود!این پایان هم به نظر دلسرد کننده میآید نه؟حقیقت امر این است که پلی دد منظور خاصی از این نوع پایان ها دارد و در اینجا هم این قاعده را رعایت کرده.منظور از این پایان آن است که پسرک به شما بفهماند مترسک دست شما نیست که هر کاری بگویید انجام دهد و شما کاملا او را در اختیار داشته باشید بلکه شما بایستی راهنمای او باشید و او را هدایت کنید به عبارتی دیگر پسرک توهم کنترل را از ذهن شما پاک میکند و با کشیدن برق کنترل شما را از بین میبرد.
بار دیگر در پایان یادآور شوم که تمامی این نوشته بر اساس برداشت شخصی بنده بوده که با چندین بار تمام کردن بازی بدست آورده ام و به معنای درست یا دقیق بودن این فرضیه ها نیست.
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
آقای عباسپور
سومین مقاله تون رو تبریک میگم. زیاد اسمتون آشنا نبود واسم ولی مقاله خیلی خوبی بود
امیدوارم از این مقاله های تحلیلی و نه فقط نقد بیشتر بخونیم
کاش این بازی در انحصار مایکروسافت باقی میموند چون من یکی واقعا ازش لذت بردم.خیلی خیلی بهتر از Limbo و شاهکار در عین بی ادعا بودن و سادگی
—————————————————-
برای عضویت در گروه “جمهوری خودمختار گیمفا”، لطفا بر روی اسمم کلیک کنید.
ممنون دکتر عزیز 😉 چشم حتما حتما سعی میکنم بیشتر مقالات تحلیلی بنویسم
این بازی محشره ، البته هنوز تمومش نکردم اما نصف اول رو انجام دادم و فوق العاده بود / یکی از کاندید های اصلی بهترین بازی امسال یکی این یکی the witness
داداش یه توضیحی درباره witness میدی ؟
یه بازی پازلی هستش که باید پازل های مختلفشو حل کنی / توی یه محیط شخصیتت حرکت می کنی و … بعد پازل های مختلفی سر راهت قرار می گیره که باید حلشون بکنی
ممنون بابت راهنمایی
می شود چند تا بازی مستقل خوب برای کامپیوتر در حدود ۲۰ دلار معرفی کنید؟
یکی از کاندید های اصلی بهترین بازی امسال؟ 😮 :dazed:
کاندید بهترین بازی مستقل سال میشه ، اما کاندید بهترین بازی سال؟ یه کم دقت کنید خواهشا 😐
:rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
بیایید با نو.بها کمی مهربانتر باشیم :yes:
بیایم ب سلایق دیگر احترام بزاریم ناموسا
خیلی ممنون آقا عباس پور مقاله خیلی خوب بود
ممنون از اینکه مقاله رو مطالعه کردید
یه بازى عالى من هنوز بازیش نکردم ولى مى گن پایانش بسیار مبهم بوده اگه تونستم حتما بازیش مى کنم
دوستم توى دو سه ساعت توسنت تمومش کنه ولى من خودم اهل اینجور بازبا نیستم
من بتلفیلد ۴ رو که ۲۴ گیگ بود تو ۶ ساعت تموم کردم روی حالت هارد . آخرشم خیلی خنک تموم شد و حالم به هم خورد . فک کنم یه بازی تحسین شده ی ۱ گیگی ارزش ۳ ساعتو داشته باشه . توام امتحان کن
ببخشید دوستان ولی من این بازی رو گیر کردم
اون قسمتی که بازیر دریایی میری تا اخر بعد پیاده میشی و چنتا کار انجام میدی و بعد اون در بزرگ رو باز میکنی بعدش دوباره برمیگردیم پیش زیردریایی بعدش دقیقا باید چیکار کنم ؟؟؟ ?:-)
ممنون میشم راهنمایی کنید! :yes:
اگه منظورت اون دریه که بالاتر از سطح آبه باید ctrl رو نگه داری با جهت بالا و راست بعد چند ثانیه ctrl رو ول کن میپره اونور 😉 حالا اگه جای دیگه منظورته بگو ?:-)
ممنون
دقیقا منظورم همون جاس ولی مشکلم پریدن اینور یا اونور نیس چون قبلش پیش زیردریایی بودم بعد از زیر اب رفتم اونور دریچه رو باز کردم بعد دوباره برگشتم پیش زیردریایی!!
حالا دقیقا نمیدونم کجا باید برم !! ?:-)
اگه اون قسمتی که چندتا محفظه قل میخورن به سمتت و.. میگید باید همونطور که دوستمون گفت با زیردریایی بپرید اون سمت دری که باز کردید. و زیر آب برید و حرکت کنید یه در قرمز رنگ هست که باید بازش کنید
من همین دیروز این بازی رو گرفتم بسیار بازی زیبا و جذابیه و از بابت مقاله هم تشکر میکنم
خوشبختانه افتخار اینو داشتم که این شاهکار رو چند روزی قبل تجربه کنم
و باید بگم واقعا لذت بردم از همه المان های بازی و چقدر حسرت خوردم به حال بازیسازهای داخلی خودمون که تو ذهنشون میخان از نظر گرافیکی بازی ای مثل کرایسیس ۳ بسازن ولی حتی ایده ساده ای در حد قامت کوچک اینساید هم ندارن و نهایتا نتیجه امر شکست مفتضحانه ای خواهد شد که هممون می بینیم
من پایان مخفی بازی رو از یوتیوب مشاهده کردم و بازم خیلی منو به فکر فرو برد و باید بگم این بازی پر از نماد های مختلفی هست که باید کالبدشکافی تخصصی در موردش صورت بگیره
این بازی همه چیش به جا و درست بود،وجود هیچ چیزی کم و کاستی نداشت و یا در ایجادش زیاده روی نشده بود
مختصر،ساده و مفید
سپاس بابت نقد
حرفتو درباره بازی سازای ایرانی درک میکنم…
یکی از مشکلات بزرگ ما ایرانی ها همین ایده پردازیه
خیلی زیبا بود و حرفایی هم که میزدید با عقل جور در میومد.
مرسی بابت زحماتتون و خسته نباشید
دیشب بازی رو دانلود کردم.
تعریفشو زیاد شنیدم.
امیدوارم شاهکار باشه