به چه روزی افتاده ام… کارم از نفسهای آخر هم گذشته است . دیگر حتی نفسی باقی نمانده است که به شماره افتاده باشد و صدای خسخس ضجهگونه آن ها را نیز نمیشنوم. مدتهاست که شبم، چه “طولانیزمانیست” رنگ خورشید و روشنایی واقعی را ندیده ام و حتی آفتابی ملایم تنم را که آماج زخم و جرح و خون و چرک است، نوازش نداده است. مدت هاست که روشنایی از من رخت بربسته است. مدت هاست که آفتاب روی تنم نیارمیده است و در عوض، تاریکی و سیاهی بر جسم و قلبم خوش لمیده است که گویی آرامگاه ابدی آن است. زمانهایی بس طولانیست که تشنگی و عطش سینه و گلویم را خشک کرده است و اما دریغ از آبی و دریغ از رفع عطش. به جای آب، سینه عطشانم با خون آبیاری میشود و هر لحظه مرا دلسوختهتر و عطشانتر از قبل باقی میگذارند. گرد و غباری محو از خاطرات گذشته نیز دیگر باقی نمانده است و حتی بارقه های امید نیز از روزگار حزنانگیزم رخت بربستهاند.
تنم مامن دیوان و ددصفتان است و انسانهایی که روزگاری “مردم” بودند، اکنون جانیانی روانی هستند و دیوهایی در لباس انسان. لحظهلحظه بر جایجای تنم زخم میخورد و جویهای خون بر تن و بدنم جاریست، گاهی چنان غرق در خون میگردم که گویی تازه از میان نطفه خونین زاده شده ام. وقتی که شکارچیان پای بر تنم میگذارند میدانم که چه در انتظارم خواهد بود. وقتی که تکتک این شکارچیان در حال نبرد با دسته دستههای دیوها و گرگها هستند، زخمهای مداوم است که بر تن خستهام وارد میشود و چنان زخمی و جراحت دیده هستم که دیگر جای سالمی بر پیکرهام باقی نمانده و زخمها روی زخم میخورند تا به مرگ ابدیام بیشتر نزدیک شوم. دیگر مرا امیدی به رستگاری نیست و حتی کورسوی نوری را نیز در دوردستها نمیبینم. لحظه لحظه غرق و غرقتر در منجلاب تاریکی میشوم و در باتلاق ناامیدی فرو میروم.
مرگ من نزدیک است. شاید نزدیکتر از چیزی که حتی خودم فکرش را میکنم. مرگی غلتان در خون و درد. مرگی در اوج خستگی و سیه روزی. این هم سرنوشت من بوده است و آسمانها و افلاک چه شوربختی و چه طالع نحسی را برای من مقدر کردهاند. شاید در زمانی دیگر و دنیایی دیگر من نیز رنگ آرامش به خود ببینم و جای رودهای خون و زخم های عمیق، رودهای آب زلال و دشتهای خرم و به جای تاریکی و سیاهی، روشنایی و نور و سپیدی بر تنم سیطره گسترانند. من Yharnam هستم، جنازه های بیجان از یک شهر، شهر بخت های شوم، آرامگاه طالع های نحس، شهر خون و گناه…
![yharnam همین یک تصویر برای کل مقاله کافیست فقط باید گفت بینظیر](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/Yharnam.jpg)
همین یک تصویر برای کل مقاله کافیست… فقط باید گفت بینظیر
بدون شک بازی Bloodborne یکی از بی نقص ترین عناوینی است که در نسل هشتم منتشر شده است و در تک تک بخش های خود از گرافیک و گیمپلی گرفته تا صداگذاری و … کیفیت فوق العاده بالایی دارد. به مانند همه این بخشها، این کیفیت در طراحی و پیشینهپردازی شهری که بستر وقوع اتفاقات بازی است نیز کاملا واضح و مبرهن است و شهر Yharnam یکی از مخوفترین شهرها و محیطهایی است که تا به حال بازیهای رایانه ای به خود دیدهاند و حتی با وجود بارها بازی کردن Bloodborne، به هیچ وجه محیط بازی و این شهر برای ما خسته کننده نمیشود.
گویی که هر بار Bloodborne را تجربه میکنیم، Yharnam نکته جدیدی برای ما به همراه دارد و زاویهای دیگر از زشتی و سیاهی و تاریکی خود را برای ما آشکار میکند تا هر چه بیشتر به سرنوشت آن بیندیشیم و همچنین به سرنوشت شکارچی که کنترل وی را در اختیار داریم. در این قسمت از سری مقالات شهر بازی که مدت کوتاهی است خدمت شما عزیزان معرفی و منتشر شده است قصد داریم تا در خصوص شهر Yharnam در بازی Bloodborne که بسیاری از شما خاطرات زیادی با آن دارید، با شما عزیزان صحبت کنیم. شهری که به هر گوشهاش که مینگریم حرفی برای گفتن دارد، آن هم حرفهایی تلخ و زهرآگین…
![bloodborne yharnam فضای شهر غم دارد انگار کلی حرف در دلش است](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/bloodborne-yharnam.jpg)
فضای شهر غم دارد… بغضی ز ماتم دارد.
Yharnam دارای طراحی و معماری برگرفته از لندن ویکتوریایی است با ساختمانهایی بلند، متروک و کثیف، با فضاسازی بسیار سیاه و مرده که نشانگر اتفاقاتی است که در آن رخ داده است. معدود انسانهایی که در این شهر هنوز انسان ماندهاند در خانههای خود مخفی شدهاند، ولی انگار همگی عقل خود را از دست دادهاند و شاید هم طی گذر زمان آنها هم تبدیل به یکی از دیوها و هیولاهای شهر شوند (مانند یکی از شخصیتهایی که از پشت پنجره با وی حرف میزنیم و بعدا در بازی تبدیل به یک دیو شده است) و دیگر کلا ذات انسانی خود را از دست بدهند. در هر قدمی که در شهر بر می دارید کاملا فضای مرده و مخوف آن را حس میکنید و هوای سنگین و پر از بوی خون آن را نفس میکشید.
در جای جای شهر، مرگ و نابودی نمایان است و وحشیگری عریان. هیولاهای بدترکیب و زشت سطح شهر را پوشانیدهاند و آماده آنند تا هر لحظه انسانی را بدرند. نبرد میان شکارچیان و دیوها مدت هاست که در شهر ادامه دارد و آن را هر روز بیشتر از دیروز به قتلگاهی برای انسان ها و هیولاها تبدیل می کند و میدان کارزاری است آکنده از خون فاسد و غرق در سیاهی گناه.
![gallery gaming bloodborne screenshot 01 به طراحی این مسیر دقت کنید](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/gallery_gaming-bloodborne-screenshot-01.jpg)
به طراحی این مسیر دالانگونه تا انتها دقت کنید…
Yharnam جولانگاه ددان و مقر ددصفتان است. نمادیست از یک کابوس هولناک، از شهری ویران، از زندگی مرده، از رنج و درد، نمادی است از سیاهی و تیرگی، تاریکی و نحوست، ناامیدی و اندوه، ذلت و مرگ، محل به گل نشستن کشتی آرزوها و غرق شدن در منجلاب تباهی، همان جا که سرشت انسانی را هیچ امیدی به پاک ماندن نیست و خوی انسانی خیلی زود در خون خواهد غلتید.
صفت غالب در Yharnam، حیوانیت است و بس، و هیچ کس را گریزی از جنون نیست. آنها که در خانه ماندهاند تا از شر ددان و هیولاها در امان مانند نیز به جنون دچار شدهاند و وقتی بر در خانه آنان میکوبی صدای خندههای مریضگونه و دیوانهوار آنان به گوش خواهد رسید، خندههایی که کم از گریه و فغان ندارند و شنیدن آنها بر تضاد حاکم بر شهر میافزاید و مهر تاییدی است بر نکبتی که شهر را احاطه کرده است و سرنوشت شومی که همه ساکنانش را هیچ راه گریزی از آن نیست.
![۸۰ yharnam زادگاه چنین موجوداتی است](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/80.jpg)
Yharnam زادگاه چنین موجوداتی است…
در Yharnam مرگ، حاکم مطلق و خون، اسانس جاریست. هیچ چیز در این شهر رنگ و بویی از شادابی و انسانیت ندارد و ددصفتی در شهر بیداد می کند. به قدری فضای شهر مرده و سیاه است که در کمتر بازی رایانهای تا به حال چنین شهری دیده ایم و حتی نمی توان به این فکر کرد که شاید روزگاری این شهر، یک شهر عادی با مردمانی عادی بوده است و زندگی به طور نرمال در آن جریان داشته است. حتی رویای چنین موضوعی را نیز نمی توان در Yharnam دید و در خواب نیز کابوس خواهید دید (هر چند که شاید حتی کلیت بازی نیز در دنیای کابوس جریان داشته باشد).
در این شهر حتی به ظاهر انسانی هم نمیتوان اعتماد کرد و ممکن است یک دیو پلید در پس نقاب ظاهر انسانی مخفی شده باشد، به مانند مردی ژولیده و نحیف که بر روی سقف یکی از خانههای شهر میبینیم و از شما درخواست کمک میکند تا به وی پناه دهید و اگر جایی پناهگاه دارید وی را نیز به آنجا راهنمایی کنید. ولی کافی است که دلتان برای وی بسوزد (که احتمالش هم زیاد است) و وی را به سمت جایی که دیگر مردم را نجات دادهاید بفرستید. دفعه بعدی که به پناهگاه بروید مشاهده خواهید کرد که وی همه مردم را کشته است و این گونه تاوان دلسوزی خود را میدهید. در حالی که اگر از همان اول بر روی سقف خانه چند ضربه به وی بزنید تبدیل به هیولایی قدرتمند میشود که کار سختی هم برای کشتن وی دارید. این گونه است که در Yharnam حتی ظاهر انسانی نیز دلیلی بر انسانیت نیست و مخوفترین هیولاها شاید در قالب انسان منتظر دریدن طعمههای خود باشند.
![mwerh7cozbjg5ev7spyt شهری با موجودات تشنه خون](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/mwerh7cozbjg5ev7spyt.jpg)
شهری با موجودات تشنه خون…
کار طراحان و سازندگان بازی در استودیو فرام سافتور و در راس آنها هیدتاکا میازاکی در طراحی و فضاسازی شهر Yharnam چیزی از خلق یک شاهکار کمتر نیست و خلق این شهر را باید جزو Master Piece های این استودیو به حساب آورد. اتمسفر شهر Yharnam به دلیل نوع معماری خاص آن که برگرفته از لندن ویکتوریایی است بسیار تاریک تر و مخوفتر از اکثر مناطقی است که تاکنون در دیگر عناوین میازاکی مثل سری سولز مشاهده کردهایم و به طور کلی باید گفت فضاسازی و اتمسفر شهر Yharnam به قدری حزنانگیز، تاریک، ناامیدکننده و مرده است که Bloodborne را تبدیل به تاریکترین عنوان میازاکی تاکنون کرده است.
کاملا مشخص است که میازاکی قصد داشته تا Bloodborne را تبدیل به برندی کاملا مجزا از سری سولز کند و اولین روشی که در راه رسیدن به چنین منظوری پیاده کرده است، طراحی Yharnam است که شبیه به هیچ یک از عناوین سولز نیست و زمانی که بستر وقوع دو بازی و داستان و پیشینه آنها کاملا با هم متفاوت باشند، خیلی سخت است که بخواهیم آنها را کاملا مانند هم فرض کنیم، حتی اگر المانهای گیمپلی بسیار مشابهی هم داشته باشند. در واقع میازاکی در خلق یک سری جدید و مجزا از عناوین سولز کاملا موفق عمل کرده است و یک فرنچایز انحصاری جدید و عالی را برای سونی و پلیاستیشن ۴ به ارمغان آورده است.
![town square در طراحی تک تک جزییات شهر حداکثر دقت به عمل آمده است](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/Town_square.jpg)
در طراحی تک تک جزییات شهر حداکثر دقت به عمل آمده است…
طراحی هنری بازی به حدی زیبا و فوقالعاده انجام شده است که امکان ندارد بازیباز از این سطح از حرفهایگری که در طراحی شهر به کار رفته است شگفت زده نشود و طراحان بازی را تحسین نکند. خیابانهای سنگفرشی کثیف و پر از سیاهی، موجودات بدشکل و بدفرم مثل ترکیب سگ و کلاغ، هیولاهای غول پیکر، انسانهای مجنون و دیوانه، دیوهایی که به شکل انسان در آمدهاند، ساختمانهای رنگ و رو رفته و دوده گرفته و کثیف، وسایل و لوازم رها شده در خیابانها و کوچهها مثل کالسکهها و …، هوای سیاه رنگ و آلوده، محیطی مرده و فاقد هر گونه شادابی، همه و همه باعث شدهاند تا بازیباز کاملا در محیط و جو بازی قرار بگیرد و هر چه بیشتر در داستان بازی غرق شود. در واقع محیط شهر Yharnam کاملا منطبق و مکمل داستان بازی و داستان نیز کاملا در راستای طراحی محیط شهر است و این باعث هر چه بیشتر قدرتمند شدن Bloodborne شده است.
![ss02 1402364352 یکی از نخستین تصاویری که از yharnam منتشر شد به تضاد کالسکه با محیط دقت کنید](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/ss02_1402364352.jpg)
یکی از نخستین تصاویری که از Yharnam منتشر شد… به تضاد کالسکه با محیط خوفناک دقت کنید.
میازاکی و تیم هنرمندش بارها و بارها ثابت کردهاند که از منظر طراحی هنری محیطهای مخوف افسانهای و قدیمی و همچنین طراحی شخصیتهای کاملا دفرمه و باسهای عجیب و خوفناک؛ بسیار مهارت دارند و نه تنها این را در یک بازی بلکه چندین بار به وفور ثابت کرده اند. جو Yharnam طوری است که حتی وقتی هیولا و دیو و دشمنی نیز در محیط حضور ندارد و شما مشغول قدم زدن در آن هستید هم احساس ناامنی و استرس به شما دست میدهد و حسی دارید مانند این که هر لحظه یک نفر مشغول پاییدن و زیر نظر داشتن شماست و انگار محیط شهر، خیابانها و ساختمانها شما را جوری در بر گرفتهاند که حالت خفگی به شما دست میدهد. در جای جای محیط شهر حس غم و اندوه و مردگی موج میزند و اینطور به نظر میرسد که شهر بغضی در گلو دارد و مدتهاست که غمی بزرگ و کهنه در دلش خانه کرده است که هر لحظه بیم انفجار آن میرود.
![bloodborne old yharnam قدم زدن در شهر خالی و بدون دشمن هم خوفناک است](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/Bloodborne-Old-Yharnam.jpg)
قدم زدن در شهر خالی و بدون دشمن هم خوفناک است…
بیشک دیدن یک کالسکه کودک در وسط خیابانی تاریک و سیاه که سگهایی مریض و هیولاگونه در آن ول میگردند تضادی بسیار زننده و کریه و از سویی بسیار غمناک و ناراحت کننده است. بیمارستان و دواخانهای که در آن مریضها بر روی تخت پزشکی مردهاند یا تبدیل به موجوداتی دیگر شدهاند و در اتاق راه میروند حس بسیار دردناکی را به بازیباز منتقل میکند.
فکر این که هر یک از آن موجودات و هیولاها روزی یک انسان عادی بودهاند و مشغول زندگی با همسر و فرزندان خود بودهاند، دل انسان را به درد میآورد و حتی گاهی شاید ما را در کشتن آنها نیز دچار تردید کند اما وقتی وحشیگری و خونخواری بیحد و حصر آنها گریبانتان را میگیرد دیگر تردید از یادتان میرود و میبینید که دیگر هیچ نشانی از انسانیت حتی در اعماق وجود آنها نیز باقی نمانده است و مرگ برایشان به نوعی رهایی و خلاص شدن از این زندگی نکبتبار است.
![bloodborne 62 درود بر طراحان from software](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/06/Bloodborne-62.jpg)
درود بر طراحان From Software… فقط همین
باید اذعان داشت که طراحان نابغه استودیو فرام سافتور باعث شدهاند تا این استودیو به عنوان یکی از دو یا سه شرکت اول در صنعت بازیهای رایانهای در زمینه طراحی محیط، طراحی دشمنان و همینطور طراحی باسها مطرح شود و باید گفت در زمینه طراحی محیط، شهر Yharnam کمی بالاتر از طراحی محیطهای سری سولز، به عنوان برترین کار طراحان فرامسافتور شناخته میشود و یکی از برترین طراحی محیطها در تاریخ بازیهای رایانهای نیز به حساب میآید.
برخی شهرها در دنیای بازیهای رایانهای وجود دارند که به مانند بازی مربوط به خود در تاریخ این صنعت جاودانه میشوند و شاید یکی از دلایل جاودانه شدن آن بازی، شهر مورد نظر و طراحی بینقص و جذاب آن باشد. بدون شک Yharnam از همین دسته شهرهاست که در کنار بازی Bloodborne جاودانه شده و تا همیشه بازیبازان از آن به نیکی یاد خواهند کرد و به یاد خاطراتی که در این بازی و در این شهر داشتهاند خواهند افتاد. خاطراتی که البته از نوع هاردکور هستند! پیشنهاد میکنم اگر تاکنون جرات نکردهاید یا قصد نداشتهاید تا پای به Yharnam بگذارید، اکنون دیگر تصمیم خود را بگیرید و تجهیزات خود را آماده کنید و پای به شهر تاریکی، مرگ، جنون و خون بگذارید. باشد که رستگار شوید…
نظرات
جناب آقابابایی ، ای کاش که قلم من به اندازه شما شیوا و زیبا بود ، تا میتونستم به زیبایی قلمی که دارید بابت این بررسی که نه ، بلکه بابت این “متن هنری” زیبا از شما تشکر کنم … :inlove:
با آرزوی افزایش روز افزون گیرایی و هنر قلم شما … :heart:
درود بر شما. واقعا از این نظر زیبا و لطف خیلی زیادتون متشکرم. شرمنده کردید من رو. در برابر لطف شما هر مقاله ای کمه واقعا.
من این بازی دارم چپتر۱گیرکردم لامصب خیلی سخته
اورواچ ادکنین
HessamRB
:laugh:
اقاسعید دمت گرم یه مقاله برامون بنویس من اصلا بلدنبودم
وسیله حمله ایی شا از اپشن بازی بیارم خیلی قشنگه بازیش اما من یکی نمیتونم برم اخه بدیش اینه که خونش سزیع میره سیوش ببخشیدا افتضاحه ولی خوبازی ترسناکه دیگه
با تشکر از آقای آقابابایی
یکی از ۵ بازی برتر زندگیم . چقدرم ازش خاطره دارم . برخلاف خیلیا که بازی رو تا حدود لول بالای صد تا دویست تمام میکردن اینو اینقدر بازی کردم که حدودا تا لول ۵۱۲ پیش رفتم .دیگه اینقدر قوی شده بودم خودم باس بودم واسه باساش ! واقعا بازی بی نطیری بود . سبک بازی کاملا هجومی بود سپر و این چیزا نبود طراحی مراحل ، بخش های مخفی ، باس های قوی ، آیتم ها و اسلحه های زیاد . در کل بازی بی نظیری بود و جدا امیدوارم شماره دو این بازی هم ساخته بشه
درودبر شما. خیلی ازتون ممنونم.
بله خب معمولا هر کس این رو بازی کرده باشه میشه جزو ۵ بازی برتر زندگیش.
چه حال میده خوردن پاپ کورن
با دیدن مناظر بلاد بورن
بعضی جاهاش پر زشتی و سیاهی
بعضی جاهاش خیلی زیبا و رویایی
یعضی وقتا فکر میکنی واقعا تو این فضایی
به به عجب مقاله خوبی سعید آقا بابایی
😀 :yes:
یا خدا ایدن شاعر ندیده بودیم که دیدیم 😀 هرکی اواتارشو عوض میکنه شاعر میشه 😐
دیشب اعصابم رو خورد کردین حالا برای شاد شدن روحم مجبور به اینکار شدم.ثبت نام کردم مکتب حکیم پوریا 😀 :yes:
دکتر حکیم پوریا اصلش 😀
من همزمان. 😀 :yes:
بیا پست آدام بویز 😀 😀
:yes: :yes:
به به. علی جان شما هم به جرگه شعرا پیوستی؟
واقعا مسخرست گیمفا داره به کجا میره برای یه شهر هم نقد نوشتن در حالی که ده ها بازی جدید اومده که گیمفا نقدشان نکرده
خب داداش اینجای خسته نباشیدت خوب داداش اقا سعید دوست داره درباره شهر بنویس شما مشکل داری نیا توسایت
مسئله ای نیست. خودتون رو اذیت نکنید. خیلی ممنونم ازتون. نظرات شما کافیه.
جناب به شما ربطی نداره با تشکر از ضحمت من نمیگم این کارارو نکنید میگم بازی های دیگه هم نقد کنید
احسان جان بازی بزرگ و مهمی این مدت نبوده که از زیر دست ما دررفته باشه و نقدش نکرده باشیم. گاهی تنوع لازمه. در هفته ۳ نقد و ۳ پیش نمایش داریم و یه مقاله جانبی با موضوعات مختلف هم لازمه برای تنوع. اگر شما دوست ندارد مسئله ای نیست و کسی نمیتونه بگه چرا شما دویت ندارید این مقاله رو ولی این که یه مسئله رو به کل سایت ربط بدید و … گموننمیکنم کار صحیحی باشه. البته باز هم میل و نظر خودتونه و هر چی که بگید محترم و عزیزه.
واقعا هر چیزی که میخواستم بگم رو فرمودین. خوشحالم که کاربرا انقدر با من رابطه شون خوبه که وقتی نباشم هم هوای من رو دارن. انشالله که لیاقتش رو داشته باشم. خیلی خیلی ازتون متشکرم.
تا الان بازی بزرگ و یا مهمی حتی یه مورد نقدش توی این مدت از دست ما در نرفته و همه بازی ها نقد شدهحتی بسته الحاقی. فقط مقداری وقت می بره چون برای ما بازی قبل انتشار برای نقد ارسال نمیکنن.
اقا سعید کاش یک بررسی میکردی ببینی from software بلاد بورن۲ رو میسازه یا در اینده خواهد ساخت .
والا نمیشه فهمید اینو که
عالی بود واقعا بازی خوبی هستش :yes: :yes: :yes:
متشکرم ازشما.
این بازی فوق شاهکاره و تنها بازی که لایق بهترین بازی سال ۲۰۱۵ بود
همچین مقاله هایی ارزش خوندش خیلی بالاست(خسته نباشی اقای نویسنده) سر فرصت خواهم خواند
لازم میدونم یه چند نکته رو بگم در مورد اون پست قبلی نقد ویچر
اول اینکه امیدوارم کدورتی پیش نیومده باشه
با شناختی که من از شما دارم اگه اشتباه نکنم ۳۲ سال سن دارید و با ۹سال اختلاف سن با من به خوبی این چیزا رو میدونید و من خودمو در حدی نمینیم که به بخوام این چیزا رو به شما بگم و این رو به عنوان یه تلنگر یا یاداور بدونید
سعی کنید انتقاد پذیر باشین.تو همون پست قبلی شما هم گفتم ولی شما اکثر نظرات منو که جز انتقاد از بازی چیزی نبود پاک میکردی..این نشون میده انتقاد پذیر نیستین
شما نقد نمینویسی!! (به نقدای شما باید بگم روایت تجربه ی شخصی)..دید شما نسبت به همه ی بازیا اینه(همه ی بازیا خوب هستن)..مفهوم کلمه نقد چیه؟ نقد از انتقاد میاد و کسی که نقد میکنه باید اون نیمه ی خالی لیوان رو بررسی کنه و ببینه یک اثر چه ضعفایی داره نه اینکه فقط تعریف و تمجید بیخود کنه..(کی اهمیت میده اخه به مفهوم نقد!) اینجا کسی درک درستی از نقد نداره.مثل حیوونی که درک درستی از غذایی که میخوره نداره.واسه همین تا حالا کسی از شما انتقاد نکرده بود و منی که متوجه شدم و به شما گفتم زیاد به مزاجتون خوش نیومد و انتقاد رو بی احترامی تلقی کردی و حتی حاضر بودی منو بن کنی
زیاد حرف زدم!!! بهر حال امیدوارم کدورتی پیش نیومده باشه منم مثل شما گیمرم و گیم جز ای از زندگیمه..با این تفاوت که شما یه گیمر سطحی نگر و همه بازیا رو خوب میدونید و من یه گیمر عمقی نگر و ضعفای بازی رو نمیپوشونم از روی احساسات و تعصب به بازی و میگم ایراداتی اگه داشته باشه
شما معیار نقداتون رو این قرار بدید
انحصاری سونی>>>مولتی پلتفرم
بازیایی که میتونید فقط ازش تعریف و تمجید کنی فقط انحصاری سونیه نه مولتی پلتفرم..ویچر واقعا ضعف داره و بازی پر ایراده
تایید کنید لطفا
شما درست حرف زدن رو هم حتی بلد نیستید و در پست ویچر نشون دادید کاملا تواناییهاتون رو. حتی بلد نیستید به بازی که کس دیگه دوست داره احترام بذاری و همین الان هم باز از خرفای زیبات زدی که فلا بازی چرت و مقاله نمیخواد و …. دیگه باقی موارد بماند. شما تشریف ببرید جایی که به بازی ها ۲ میدن. سعی کن که به بازی که کسی دیگه دوست داره بد و بیراه نگی . میتونی بگی من بدم میاد و خوشم نمیاد نه که اشغاله و … جوری که انگار شما فقط میدونی. احتمالا به اندازه کل سن شما من فقط گیمر بودم و قطعا در مورد نوشتن و مقاله خیلی بیشتر از شما میدونم. شما چند تا از مقالاتتون که معنای نقد واقعی در اون رعایت شده به من نشون بدید تا یاد بگیرم. نمره پایین میخواید نقد لاک پشت های نینجا رو بخونید که ۶ گرفته. پس به بازی یا مقاله ای توهین نکنید. اگر انتظار دارید به ویچر بدیم ۳ تشریف ببرید سایتهای درپیت دنیا چون فقط اونا هستن که نظرشون شاید با شما یکی باشه. البته همه دنیا غلط میگن شما درست!!!!!
اقا سعید دمتون گرم این شد پاسخ به کسایی که به نظرات بقیه احترم نمیذاره و هی …….. میگه ( ببخشیدا). واقعا جواب عالی بودد :-)) :yes:
پس چه شد ایا بنده ی حقیر ۲ماه در این شهر مشغول بودم و توانستم ۳ پایان بازی را ببینم ? جواب : بله تونستی افرین
اوس علی پس چه شد تویی پس
آقای بابایی عالی بود عالی مثل همیشه
واقعا یارنام یکی از بهترین شهر های بازی توی عمرم بود محیط ویکتوریایی زیبا طراحی بسیار با جزئیات و بی عیب و نقص و موجوداتی خوفناک با دیدن این مقاله هوس کردم بلادبورن رو برم برای بار سوم تموم کنم
آقای بابایی من الان بعد دارک ۲ و دارک ۳ میخوام برم دارک ۱ بخرم شنیدم باس orenstain&smough سخت ترین باس سری سولز هست که تو دارک ۱ هست میخواستم ببینم راهنمایی در مورد این باس دارید چون این تنها باسی هست که میترسم نتونم شکست بدم
سخت ترین باس بلاد بورن که من نتونستم بکشم باس اول دی ال سیه ( باسی که اول بهش می رسی نمی تونی با هاش مبارزه کنی باید بری باس بعدی رو بکشی که شبیه اسبه بعد اون ازاد می شه ) می تونی باهاش مبارزه کنی بدنش اتیش داره
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون.
خیلی ممنونم علیرضا جان. لطف دارید.
اون دو نفر واقعا یکی از سخت ترین باس های تاریخ بازی های رایانه ای هستن. پیشنهادم اینه که اول لاغره رو بکشید چون اگر اول چاقه رو بکشید وقتی لاغره قدرت اونو میگیره و بزرگ میششه خیلی خیلی سخت تهر از وقتی که چاقه بزرگ میشه.
ممنونم از راهنماییتون سعی میکنم همین کارو کنم تا شکستشون بدم ولی من تو سولز از باسهایی که بیشتر از ۱ نفرن مثل ruin sentinels و یا حتی باس shadows of yarnam بلادبورن متنفر بودم و به سختی کشتمشون امیدوارم که بتونم این دوتا رو حداقل بتونم بکشم و سعیم رو میکنم
خواهش میکنم. باور کن که من هم بار اول شاید نزدیک ۲۵ بار با این دو تا جنگیدم تا کشتمشون و حتی شاید بیشتر از ۲۵ بار. صبر و استقامت و پایداری و اموختن از اشتباهات لازم داره.
آقای بابایی شما یه حرفه ای هستین من سر همین باس آخر دارک سولز سه حداقل ۵ الی ۶ ساعت جنگیدم تا بکشمش که میشه نزدیک به حدود ۵۰ الی ۶۰ بار.فکر کنم سر orenstain &smough ۸۰ الی ۱۰۰ بار هم بمیرم 😀
به هر حال سعیم رو میکنم ببینم چی میشه 😀
انشالله موفق میشی علیرضا جان. همین که این بازی ها رو بازی کردی و ولشون نکردی یعنی این که میتونی رد کنی و دل و جرات بازی سخت رو داری. من باس اخر دارک سولز ۳ رو بار اول کشتم. هیچ کدوم از باس های دارک سولز ۳ منو اذبت نکردن غیر از اون باس انتخابی که سوار اژدها بود و بعد خودش هم پیاده میشد. اگر این دو تا چاق و لاغر رو بکشی مطمئن باش که همه باس های کل بازی های میازاکی رو میتونی بکشی. البته یه باس لعنتی هم دی ال سی بلادبورن داره که از دارک سولزها هم سخت تره
اقا سعید من اون دو تا باس رو کشتم تو دارکسولز ۱ باورتون نمیشه من اونموقع ۱۲ سالم بود . نزدیک به ۳۰ بار باختم به معنای واقعا اشکم در امده بود . وقتی برده بودمشون میخوستم شیرینی بدم کل کوچه رو 😐 تازه فکر کنم دفعه ۱۲ ام داشتم دسته میکیوبندم تو پنجره اتاق اما خودم کنترل کردم
اون دو تا باس واقعا معرکه بودن مخصوصا وقتی یکیشون می مرد تازه میازاکی برات داستان جدید رو میکرد و اون یکی دو برابر میشد. یادش بخیر. من دارک سولز ۱ رو ۱۳۰۰ ساعت بازی کردم.
ممنون از مقاله زیباتون آقای آقابابایی :yes: :yes: :yes: :yes:
به نظر شما امکان عرضه نسخه بعدی این عنوان وجود دارد ?:-)
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید.
بله راستش رو بخواید من فکر میکنم حتما نسخه دومی هم در کار خواهد بود.
یعنی من تصمیم گرفتم به انچارتد چهار با اینکه فن سونی ام لقب یونیتی اعظم رو بدم لامصب :rotfl: با این باگهای مسخ.ره اش :reallypissed:
بابا باگ نیست به ق.ر.ا.ن
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
باو باگ بود بالاخره بعد از اینکه چند بار ریست کردم بالاخره رد شد طناب نیتن غیب میشد ولی مرحله به یاری خداوند رد شد
یه صلوات محمدی پسند بفرست 😀
اللهم صل علی محمد و ال محمد
وجدانا داشتم فقط واست دعا میکردم
باو الان chapter 18 هستم ۳۵ تا چپتر داره من نمیدونم چطور سایت زو.مجی میگفت این ۱۵ ساعت گیمپلی داره باو من الان ۱۰ روزه روزی ۲ ساعت بازی میکنم تموم نمیشه 😀
باو ۳۵چیپتر ۲۳تا چیپتر داره
۲۲ تا چپتر داره
اسپویل
با بچش ۲۳ تا
یاسین چرا از” باو “من استفاده کردی 😀 :reallyangry: :-X
😀 ُ دیدم نیستی گفتم استفاده کنم صداش در نمیاد بعد اومدی ویرایش هم برداشته شده بود 😀
من که می گفتم باو :-X
آواتار من رو بردار همش فکر میکنم تو منی! :reallyangry:
بپا خود زنی نکنی از زور خوشحالی 😀
خیلی دلم میخاد تجربش کنم بخاطر گیم پلی طوفانیش اما نمیشه
بازیش خوبه ولی ب پایه سولز ۳ نمیرسه :yes: