طنز: “آینده‌ی نه چندان دور بازی‌های ویدئویی…!”

چند لحظه چشماتون رو ببندید و تصور کنید وارد یک دنیای تازه شدید. یه دنیایی که توش برای انجام هر بازی عوامل اون بازی باید حاضر می‌شدنند تا شما بازی کنید! این دنیا چه شکلی می‌شد؟ آیا شباهتی به اتفاقات زیر داشت؟

ساعت ۲:۳۰ صبح_خونمون_من و ممد

-: ممد! بپر دستگاه رو روشن کن یه دست فیفا بزنیم.
-: ای بابا! ول کن سر جدت! اندی خوابه الآن.
-: اندی و خواب؟! تا نیم ساعت پیش داشت بازی رئال-بارسا رو گزارش می‌کرد.
-: باز گفتی رئال-بارسا؟! آقا چند بار بگم این فصل تیم رو فرم نبود!
-: خُب حالا گریه نکن! پاشو یه زنگ بزن به اندی تا نخوابیده.
-: الــو؟ الــــو! اندی جان! خودتی؟
-: بفرمائید.
-: اندی جان ممدم.
-: به جا نمیارم.
-: بابا ممد! اکس باکس لایو! کلوپ سر محل!
-: ای خدا! باز تویی؟! آقا من به چه زبونی بگم! من دیگه برای فیفا گزارش نمی‌کنم!
-: تلفن کیه مرد؟
-: هیچکی خانوم! یه سری از بچه‌ها هستند میگن بیا یه بازی گزارش کن.
-: چــی؟! بازی؟! مگه من نگفتم دیگه حق نداری پاتو تو اون EA کوفتی بذاری؟ مگه نگفتم تا آخر مس افکت تغییر نکنه حق نداری بری اونجا؟ نکنه باز چشم من رو دور دیدی رفتی پیش اون آلن و مارتین چشم سفید؟
-: نه به خدا! من اصلا دیگه نود هم نگاه نمی‌کنم چه برسه به گزارش کردن.
-: من تو رو آدمت می‌کنم!
بـــــوم!
-: ممد! چی شد پس این؟!
-: حاجی فکر کنم صدای گلوله اومد!
-: گلوله؟! خیالاتی شدی بابا!
-: باور کن…
-: ای خدا! ساعت سه صبح شد! چی شد این گزارشگر؟
-: اینو ولش کن الآن زنگ میزنم به مارتین.
-: مارتین؟
-: مارتین تایلر دیگه!
-: آها! دمت گرم به همون یه زنگ بزن بگو فوری فوتی خودش رو برسونه.
-: الــو؟ منزل آقای تایلر؟
-: بله خودم هستم؛ بفرمائید.
-: مارتین جان من از آشنا‌های اندی هستم.
-: بـه بـه! خیلی مخلصیم آقا! چه خبرا؟!
-: قربان شما. آقا شرمنده مزاحم شدم، حقیقتش یه بازی هست میخوایم گزارش کنید.
-: آقا روم سیاه!
-: چرا؟!
-: حقیقتش فردا باید برم یه جا یه مصاحبه کاری دارم؛ شرمنده به خدا!
-: مصاحبه کاری؟!
-: والله بین خودمون باشه دیدم کونامی خوب داره پول میده گفتم یه سر بزنم شاید یه فرجی شد و یه حقوقی به ما رسید.
-: ایول! موفق باشی داداش! راستی! شماره‌ی این آلن رو نداری شما؟
-: اسمیت؟
-: بله
-: چرا عزیزم یادداشت کن…

ساعت ۵:۳۰ صبح_خونمون_من و ممد

-: آلن هم برنمیداره!
-: ولش کن بابا! بدون گزارشگر میزنیم این دست رو.
-: میبینم که میخوای باخت‌های قدیم رو جبران کنی اینجا!
-: ولی من نمی‌…  گـــل! گـــل!
-: حاجی خود مسی هم نمیتونست همچین گلی بزنه! امــیــر!
-: هــان؟! چـی؟! کـی؟!
-: گل خوردی دکتر!
-: بابا بازی جوانمردانه کجا رفته پس؟! ناسلامتی خواب بودم من!
-: خواب اونم وسط بازی؟!
-: اُه! یه نگاه به ساعت بنداز…!

خُب! دنیای خیالی شما چقدر با ما متفاوت بود؟ به نظرتون اگه واقعا گزارشگر‌ها برای هر بازی توی عناوین ورزشی حاضر می‌شدند دنیای بازی ها چه شکلی می‌شد؟!

نویسنده: امیر گلخانی

***یک نکته‌ی کوچک و این که بنده در نوشتن طنز به اندازه‌ی مقالات تحلیلی مهارت ندارم، لذا از شما عزیزان خواهشمندم با ذکر مشکلات متن، بنده را هر چه بیشتر در ویرایش این دست از مقالات یاری نمایید.***