یک تئوری دوستداشتنی | نقد و بررسی نسخه بازسازی شده بازی Heavy Rain
Heavy Rain جزو دستهای خاص از بازیهای ویدیویی است که به دل هرکسی نمینشیند. بازیای که هدفش دستهای خاص از گیمرهاست و به جرات میگویم هرکسی نمیتواند از آن لذت ببرد. اما آیا این بازی توانسته انتظارات را برآورده کند و آنطور که باید خودنمایی کند؟ برای گرفتن جواب خود، با نقد و بررسی این بازی همراه گیمفا باشید.
Heavy Rain یک بازی ویدئویی در سبک اینتراکتیو درام و تریلر روانشناسانه است که توسط شرکت فرانسوی کوآنتیک دریم ساخته شده و بوسیله سونی کامپیوتر اینترتینمنت منتشر شدهاست. این بازی توسط دیوید کیج، مؤسس و مدیر ارشد اجرایی کوآنتیک دریم کارگردانی شدهاست. Heavy Rain یک بازی دلهرهآور است که حول محور چهار شخصیت اصلی میگردد که درگیر یک قاتل سریالی مرموز شدهاند.
اولین تروفی که در شروع بازی Heavy Rain به آن بر میخورید یک تشکر ویژه از مردم برای حمایت از این درام تعاملیِ جذاب است! حالا چرا تشکر؟ خب … باید برگردیم به ۵ سال پیش جایی که بازی Heavy Rain در خفا منتشر شد. Heavy Rain در آن زمان فقط اسماً یک بازی بود! چراکه در حقیقت این بازی هدفش نشان دادن یک ایده بود؛ ایدهای که محوریت آن تناسب و ارتباط مستقیم بین دنیای سینما و بازیهای ویدیویی بود.
کسی فکرش را نمیکرد در آن زمان Heavy Rain اینقدر خوب ظاهر شود؛ بازی جنبههای احتیاطی را رعایت کرده بود و معلوم بود که حسابی رویش کار شده است. در یک مدت کوتاه بازی توانست مخاطبان خودش را پیدا کند. البته بازی آنقدر هم نتوانست جهان را تکان دهد (!)و فقط به عدهای از گیمرها بسنده کرد.
Heavy Rain ثابت کرد بازیهای ویدیویی میتوانند بهسرعت رشد کنند و این موضوع برای طرفداران این بازی بسیار خوشحالکننده و در عین حال حائز اهمیت بود. کنترلر دوالشاک بهخوبی با بازی هماهنگ شده بود و تجربه بازی واقعا لذتبخش بود. سازندگان برای شبیهسازی حرکات، از ویژگیهای منحصربهفرد این کنترلر استفاده کردند و باید بگوییم دمشان گرم!
پس از مدتی این بازی برای کنسول پلیاستیشن ۴ عرضه شد و بهبودهای بسیاری به خودش دید. تکسچرهای بازی بازسازی شدند و بخش تکنیکال بازی حسابی تغییر پیدا کرد و شکلی (تقریبا) نسل هشتمی به خودش گرفت. اما در کنار همه اینها، باگهای آزاردهندهای هم به بازی اضافه شدند و چاشنی کار شدند! این باگها بر روی نسخه پلیاستیشن ۳ بازی بههیچوجه وجود نداشتند. این باگها مربوط به انیمیشنهای بازی و گاهی لکنت زبان شخصیتهاست.
Heavy Rain یک بازی اکشن-ماجرایی است و بازیکن باید حرکت یکی از شخصیتها را بدست گیرد و بوسیله تعامل با اشیا یا شخصیتهای دیگر در صحنههای بازی به پیشرفت داستان کمک کند. بازی به بخشهای مختلفی تقسیم شدهاست که در هر قسمت یکی از چهار شخصیت ایفای نقش میکنند. تصمیماتی که بازیکن برای انجام دادن یا ندادن میگیرد در صحنههای بعدی داستان تاثیر خواهند گذاشت.
برای مثال ممکن است یکی از شخصیتها بمیرد و یا بازداشت شود دراین صورت در بخشهای بعدی داستان حضور نخواهد داشت (و همین داستانپردازیِ عالی یکی از نقاط قوت بازی به شمار میرود). در بازی پایانهای متفاوتی بسته به تصمیمات و عملکرد بازیکن وجود دارد. هنگامی که بازی به اتمام برسد بازیکن قادر به بازگشت و انجام دوباره صحنههای پیشین به منظور تغییر وقایع آنها خواهد بود.
در بیشتر قسمتها بازیکن میتواند شخصیت بازی را در محیط اطراف حرکت دهد و همچنین با زدن کلیدی میتواند افکاری که در ذهن شخصیت میگذرد را مشاهده کند. وقتی شخصیت بازی به شیء و یا شخصیتهای دیگری نزدیک میشود آیکونی را مشاهده میکند که باید برای انجام آن کار واکنش نشان دهد. در بخشهای دیگر بازی، بازیکن کنترل کامل شخصیت را دردست ندارد و به جای آن باید خود را برای واکنش در مقابل آیکونی که به سرعت در تصویر ظاهر میشود آماده سازد، همانند مبارزات تن به تن و رانندگی در سمت مخالف بزرگراه! (متشنج کننده است؛ نه؟!)
داستانی تشنجآور؛ چاشنی روند بازی
داستان Heavy Rain با اتان مارس شروع میشود که زندگی مسالمت آمیزی با خانواده خود دارد. او یک معمار جوان است که به همراه همسر خود گریس و دو پسرش زندگی شادی دارد. اما او پسر بزرگ خود، جیسون را در یک سانحه رانندگی در جلوی مرکز خریدی از دست میدهد. اتان با پریدن سعی کرد او را از جلوی ماشین نجات دهد، اما موفق نشد و جیسون جانش را از دست داد و خود او نیز به مدت شش ماه به کما رفت. دو سال بعد، اتان دچار افسردگی شد، از مکانهای شلوغ هراس داشت و به مدت چندین ساعت دچار توهم شده و سنکوپ میکرد. از زن خود جدا شده و از پسر دیگر خود شان نیز بسیار فاصله گرفته بود. در یکی از روزها هنگامی کهشان را به پارکی برده بود، دچار توهم دیگری شد و وقتی بهوش آمد، شان دیگر آنجا نبود و گم شده بود.
گم شدن شان، اتان را مشکوک به قتلهای زنجیرهای قاتل اوریگامی کرد. روش کشتن آن قاتل بدین صورت بود که پسران جوان را در فصلهای بارانی، مانند پاییز میربود و چندین روز بعد جسد آنها در مکانی دوردست پیدا میشد. علت مرگ آنها غرق شدن بود و در دست همه مقتولین یک اوریگامی با اشکال حیوانات، و یک ارکیده بر روی سینه آنها قرار داشت. بعد از ربوده شدن شان، اتان به هتلی نقل مکان کرد تا از دست رسانهها خلاص شود. او نامهای به همراه یک جعبه کفش که داخل آن یک تلفن همراه، اسلحه کمری به همراه پنج شکل اوریگامی وجود داشت، دریافت کرد. در نامه اطلاعاتی درباره یک جعبه رمزدار واقع در ایستگاه قطاری وجود داشت. تلفن همراه، او را برای انجام یک سری مأموریت که بر روی هر یک از اشکال اوریگامی نوشته شده، راهنمایی میکند و در آخر به او میگوید چقدر آمادگی این را داری که برای نجات شان جلو بروی؟ (از روی یکی از جملات معروف این بازی، چقدر حاضری برای کسی که دوستش داری جلو بروی؟) بعد از انجام هر مأموریت یک قسمت از آدرس خیابانی که شان در آنجا زندانی بود به عنوان پاداش به او داده میشود. مأموریتها با جلوتر رفتن سختتر میشوند، از دردهای فیزیکی مانند بریدن انگشتان گرفته تا کشتن یک انسان و یا خوردن جام زهر! در حین انجام این مأموریتها او با مدیسون پیج آشنا میشود که به او در بهبود جسمی و عاطفی بعد از انجام کارهایش کمک میکند؛ همین موضوع مدیسون را نیز وارد داستان بازی میکند.
داستان بازی به مدت چندین روز در اکتبر ۲۰۱۱ اتفاق میافتد. شهری که وقایع Heavy Rain در آن اتفاق میافتد هیچ وقت نامگذاری نشد، اما نشانههایی که بر روی تابلوهای بزرگراه در قسمت «صحنه جرم» وجود داشت، نشان دهنده این بود که بازی در جایی نزدیک به نیویورک رخ میدهد. دیوید کیج مدیر ارشد اجرایی کوآنتیک دریم اشاره داشت که این شهر از روی فیلادلفیا نمونه برداری شدهاست. همچنین در کارت شناسایی جکسون نویل که به مد جک معروف است محل زندگی او در جنوب فیلادلفیا، یعنی پنسیلوانیا ذکر شده است. در دفتر اسکات شلبی نیز نقشه شهر فیلادلفیا وجود دارد. یکی دیگر از مکانهایی که بازی به آن اشاره دارد سواحل شرقی آمریکا است.
در کل به نظر من داستان تقریبا پیچیده بازی بسیار درگیرکننده و جذاب است و به شما قول میدهم از اتفاقاتی که در روند بازی برایتان رخ خواهد داد حسابی متعجب خواهید شد.
۴ شخصیت؛ ۴ ایده!
چهار شخصیت اصلی در این بازی وجود دارند و گیمر در یک زمان کنترل یکی از شخصیتها را بر عهده دارد و معمولاً با شخصیتهای متفاوتی در هر قسمت بازی میکند. هرکدام از این چهار شخصیت ویژگیهای خاص خود را دارند که در زیر مختصرا آنها را برایتان توضیح میدهم:
ایتن مارس (به انگلیسی: Ethan Mars): یک فرد جوان که در ساحل شرقی آمریکا زندگی میکند. دو سال قبل او پسر بزرگ خود را در یک سانحه رانندگی از دست داد که این اتفاق او را به کما برد. او که سابقاً مردی موفق و خوشحال بود، دچار غم و افسردگی شده و ضمن جدایی از همسر، از پسر دیگر خود شان نیز بسیار فاصله گرفت. او همچنان از اثرات بعدی آن سانحه رنج میبَرَد. این مسئله که ممکن است پسر دیگرش، شان، قربانی بعدی یک قاتل زنجیرهای به نام اوریگامی باشد، برایش به مانند کابوسی شد و او را درگیر داستان بازی کرد.
مدیسون پیج (به انگلیسی: Madison Paige): یک عکاس جوان است که به تنهایی در شهر زندگی میکند. او از مرض بیخوابی و کابوسهای وحشتناک رنج میبرد. او اغلب شبها به هتل میرود، چون به نظر میرسد تنها جاییست که میتواند راحت بخوابد و استراحت کند. اگرچه او رابطهای مستقیم با پروندهٔ قاتل اوریگامی ندارد، اما بطور غیر منتظرهای خود را درگیر تحقیقات مییابد. او از خود شجاعت نشان داده و برای پیدا کردن حقیقت، خود را در معرض خطر قرار میدهد.
نورمن جیدن (به انگلیسی: Norman Jayden): نورمن یک پلیس FBI است که برای کمک به نیروی پلیس در تحقیقات درباره اوریگامیِ قاتل فرستاده شده. جیدن متخصص در استفاده از یک وسیله آزمایشی به نام ARI (مخفف «Added Reality Interface») است که بهشکل بینظیری اجازهٔ جستجو در صحنه جنایات و تجزیه و تحلیل مدارک حاصل از تحقیقات را به او میدهد.
اسکات شلبی (به انگلیسی: Scott Shelby): یک پلیس ۴۵ ساله بازنشسته که در حال حاضر بطور خصوصی بعد از ۲۰ سال برای اداره پلیس کار میکند. دو دهه کار در خیابانها از او یک آدم سرسخت و بدگمان ساخته است. لارن وینتر مادر یکی از آخرین قربانیهای قاتل اوریگامی، در قسمتهایی از بازی او را همراهی میکند.
هنرنمایی کوآنتیک دریم در پیادهسازی موسیقی متن
در این بازی موسیقیهای متن بسیاری وجود دارند که یکی از دیگری جذابتر هستند و با سکانسهای بازی بسیار هماهنگاند؛ به جرات میگویم یکی از جذابترین بخشهای بازی Heavy Rain موسیقی متن است که به زیبایی در بازی پیادهسازی شده؛ مطمئن باشید حسابی از موسیقی متن این بازی لذت خواهید برد.
در کنار موسیقیِ متنِ بازی، من شاهد گرافیک خیلی خوبی از بازی بودم. صادقانه میگویم انتظار همچین گرافیک خوبی را از این بازی نداشتم؛ در زمان عرضه بازی بر روی پلیاستیشن ۳ من حسابی از گرافیک متعجب شدم و باید بگویم همین اتفاق بر روی نسخه پلی استیشن ۴ بازی نیز رخ داد. گیمپلی بازی نیز بسیار روان است و با گرافیک، هماهنگ است.
جمعبندی
بازسازی بازی Heavy Rain در این نسل (با توجه به حضور بازیهای بزرگ و نامدار) کار بسیار عجیب و ریسکی بود؛ ریسکی که نتیجهاش مثبت بود و توانست باز هم دل کاربران را بهدست بگیرد. Heavy Rain یک بازی جذاب است که به زیبایی طراحی شده اما خالی از نقص نیست؛ همانطور هم که در ابتدا اشاره کردم همه گیمرها نمیتوانند با این بازی رابطه برقرار کنند و این بازی تنها به دل بعضیها (از جمله بنده!) مینشیند. به هر حال من پیشنهاد می کنم حتما این بازی را تجربه کنید تا به نبوغ کوآنتیک دریم در خلق داستانی جذاب پی ببرید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
واقعا این بازی یکی از بهترین بازی هایی که من انجام ندادم 🙁 🙁 🙁
شاهکار داوود قفس!
این بازی منو یاد فیلم سون می انداخت.
خیلی بازی جذاب و درگیر کننده ای بود.
ولی من بیاند رو بیشتر دوست داشتم
گفتی سون اصلا ناامیدشدم 😐
ضعیف ترین اثر دیوید فینچر بزرگ (نظر شخصی)
اسپوبل:
.
.
.
.
اون قسمت که کوین اسپیسی توضیح میداد چطور با کشتن افراد میتونه جامعه رو بهتر کنه و ۲ پلیس روشن فکرمون هم تایید کردن و قابل پیشبینی بودن پایان بعد از فهمیدن اینکه جعبه ارسالی برای برد پیت هست.اون شاهکار شروع فیلم رو نابود کردن 😥 😥
ببخشید ربطی به پست نداشت اما اعصاب نمیزارن ک 😐
فایت کلاب کجا سیر میکرد و این کجا (نظر شخصی)
چرا من از سون خوشم اومد!
ولی فایت کلاب یه چیز دیگه بود. درسته من پدر خوانده رو از همه بیشتر دوست دارم ولی فایت کلاب واقعا عالی بود!
ولی جدا از همه خیلی خیلی شبیه سون بود!
فضا های بارونی
فیلم برداری تنگ و بی روح
شهر کوچیک
قاتل زنجیره ای
مذ.هبی های دیوونه
خلاصه خییییییلی به هم شبیه بودن
دوست ندارم این جمله رو بگم ولی فکر می کنم داوود قفس بعضی وقتا از فینچر اسکی رفته
خب امضاى کارگردان هست دیگه مثلا فیلماى نولان هم اکثرا فضاى سرد و فانتزى و گاهى در امیخته با علم داره.
فیلماى تارانتینو معمولا داراى فضاى گرم ،دلپذیر و در عین حال مصنوعى(به عمد) داره تو بخشى از فیلماش راوى هم داره 😀
والا داستان هاى استاد داوود قفس بسیار خوب هستن اما فک نکنم تو صنعت سینما اینطور موفق میشد.صنعت گیم نابالغ هست و شاید داستان احساسى پدر و پسر و سوپرایزهاى اخر بازى خیلى بیشتر استقبال بشه تا صنعت سینما که استادانى مثل فینچر چنین ناهنجارى هاى فرهنگى و تندرو ها رو به قابل فهم ترین شکل به تصویر میکشن.
شاید ب همین دلیل هم ایشون سمت سینما نرفتن چون بازیهاشون بیشتر شبیه فیلمه تا بازى.
این یک گیم احساسی فوق العاده هست که ادم و ناراحت می کنه
با خودم یک و دوبار بخاطر داستان این گیم گریه کردم
داستانش و محیطش فوق العاده هست
2011این و بازی کردم عالی بود تو زمان خودش از انچارتد بهتره به نظرم
واقعا این بازی شاهکار بود
یادمه سره بازی بیاند چقدر از این منتقدای ۲زاری درباره بازی beyond نقدای منفی مینوشتن همون موقع هم گیم اسپات که همیشه طرفدار ایده های جدیده یه مصاحبه با استاد انجام داد… بعد از گذشتن چند سال الان همه میفهمن اون بازیای دیوید کیج چه جایگاه بالایی داشت
و سر مشقی برای بازی هایی مثل walking dead و شاهکاری به نام life is strang شد…
همین الان دارم بیاند میزنم. خیلی می حاله
دقیقا این دست از بازیا که کاملا بر اساس یه سناریوی تنظیم شده اجرا میشن و معلومه کلی فسفر واسشون سوزونده میشه به دلم میشینه.مثل بیاند،آنتیل دان،و life is strange .زمانی که این دسته از بازیا تموم میشن واقعا غم تمام وجودمو میگیره.با خودم میگم خدا کنه قسمت بعدیشم بسازن.اسپویل:یاد پایان فصل دوم واکینگ دد افتادم که کلمنتاین باید از رفقاش جدا میشد.
به جایی که گیمر با این گیم ، بازی کنه ، این گیمه ، که با گیمر بازی میکنه !!! این بازی گاهی اوقات شما رو احساساتی میکنه ( یعنی اگه خودت بخوای و اتفاقات داخل بازی رو مهم بدونی ) ، امیدوارم همه از این بازی لذن ببرید . واقعا زیباست . بازی BEYOND هم بازی خویه .
________$$$$
_______$$__$
_______$___$$
_______$___$$
_______$$___$$
________$____$$
________$$____$$$
_________$$_____$$
_________$$______$$
__________$_______$$
____$$$$$$$________$$
__$$$_______________$$$$$$
_$$____$$$$____________$$$
_$___$$$__$$$____________$$
_$$________$$$____________$
__$$____$$$$$$____________$
__$$$$$$$____$$___________$
__$$_______$$$$___________$
___$$$$$$$$$__$$_________$$
____$________$$$$_____$$$$
____$$____$$$$$$____$$$$$$
_____$$$$$$____$$__$$
_______$_____$$$_$$$
________$$$$$$$$$$
لایک آقای احمدی
آیا از ویکی پدیا هم در نوشتن این نقد استفاده کردی ؟ چون چند خط از این نقد شبیه مطلب توی ویکیپدیاست !
سلام دوست خوبم؛ ممنون لطف داری
بله همینطوره. برای این بررسی به یه سری اطلاعات اولیه نیاز داشتم تا باهاش مخاطب رو بیشتر بفهمونم چون یه خورده افرادی که این بازی رو تجربه کردن زیاد نیستن. خواستم بیشتر آشنا شن و بدونن چطوریه
ممنون از توجهتون
هر چند کارتون عالیه ، بعد از مدتی توی گیمفا یه نقد ارزشمند گذاشته شد .
شاد و سر بلند باشید.
من از هر ۳ بازی فارنهایت، هوی رین و بیاند تو سولز بسیار لذت بردم و پیشرفت کوانتیک دریم کاملا مشخص هست. امیدوارم بازی های بعدیشون همین روند رو ادامه بده
اتفاقا به نظرم بیاند نسبت به هوى رین بسرفت کرده بود
من تو قبلا تو psn به id قبول کرده بودم id javad iran
دقیقا.بیاند بیشتر مثل یه فیلم درجه دو اکشن هالیوودی بود.در حالی که هوی رین با روح و روان بازی میکرد!!!روند بازیای دیوید کیج به نظر من شیب رو به پایین داشته.فارنهایت بهترین و بیاند ضعیف ترین.امیدوارم دیترویت روندو عوض کنه (که احتمالا میکنه).
دقیقا درست میفرمایید واقعا بیاند خیلی ضعیف تر از هوی رین و فارنهایت بود
بیاند فقط روایت داستان زیبایی داشت ( پرش های مداوم به گزشته و حال ) و شخصیت پردازی و برخی سکانس های نسبتا درگیر کننده ( مثل سکانس بی خانمان شدن جودی ) و همینطور پیشرفت تو گیم پلی
ولی به نظر من داستان بیاند به گرد پای این شاهکارم نمیرسه
در مورد فارنهایت هم من هوی رین و فارنهایت رو تو یه سطح میبینم ( فقط روایت داستان فارنهایت به نظرم بهتر از هوی رین بود )
متاسفانه هنوز نتونستم هیچکدوم از شاهکار های استاد کیج رو بازی کنم بازی های کیج صرف نظر از گیم پلی متفاوت همیشه داستان های بی نظیری داشتن که بازی کردنش برای کسانی کنسول های سونی رو داشتن واجبه و مطمئنن شاهکار های بزرگی رو از دست دادم امیدوارم دترویت هم بتونه موفقیت Heavy Rain رو تکرار کنه
انشالله که بعدا بتونی بازی کنی مخصوصا همین هوی رین و فارنهایت رو. واقعا زیباست. البته فارنهایت رو روی پی سی می تونی بازی کنی و پیشهاد می کنم که تجربه کنی. واقعا لذت خواهی برد.
:yes: :yes:
منم موفق نشدم شاهکارهای حضرت دیوید کیج (ره) رو بازی کنم. یکی از کمبودهای مایکروسافت همین نوع از سبک بازی هاست. امیدوارم دیترویت بازی موفقی بشه تا مایکروسافت هم سراغ این نوع سبک از بازی ها بره 🙂
فارنهایت با حجم بسیار کم برای پی سی تو نت گیر میاد
فعلا اونو تجربه کنید ( واقعا شاهکاره. روند داستانیش شدیدا درگیر کنندست )
تا ایشالا موفق به تجربه بقیه هم در آینده بشید
ممنون دوست عزیز :yes: :yes:
منم پیشنهاد میکنم فارنهاتو بازی کنی رو پی سی واندورید اومده خیلی قدیمیه برمیگرده به نسل شیش ولی یه داستان افسرده کننده ای داره که تو نسل هشت نمیشه پیداش کرد خیلی درامتیکه گریم نگرفت ولی بدجور ناراحت شدم بدجور
من دیروز تموم کردم عالی بود :yes:
قطعا یکی از تاثیر گذارترین بازی هایی که هرکس تجربش کرده تا سال ها بعد تو ذهنشه
واقعا برای افراد خاصه
سپر چک کن پ.خ
همه گیمرها نمیتوانند با این بازی رابطه برقرار کنند و این بازی تنها به دل بعضیها مینشیند. :yes: :yes: :yes:
دقیقا
داستانش فوق العادس…. مثل Until Dawn و Beyond Two Souls
ولی من ترجیح میدم اینجور چیزا فیلمش رو ببینم با بازیش زیاد حال نمیکنم
حرف نداره این بازی :yes: :inlove:
مگه میشه تو اون سکانسی که داشت حیرون و عاجز دنبال بچش میگشت گریه نکرد.(به نظره من اثرگذارترین کات سنس تاریخ بازی های ویدیویی هست)این بازی رو اگر صرفا به چشم یه گیم نگاه کنی اصلا اون نهفتگی هنریشو درک نمیکنی.باید خودتو بزاری جای یه پدر(ایتان مارس) که تنها دلخوشیش و داراییش همین یه پسره یه چی فراتر از شاهکاره در کل
اسپویل !!!!
به نظر من تاثیر گزارترین سکانس بازی سکانسی بود که میخواست انگشتش رو قطع کنه
انقدر من با ایتن تو بازی ارتباط برقرار کرده بودم تو اون لحظه بدنم لرزید. کلا طراحی جو بازی و شخصیت پردازیشو تو کم بازی میشه مشاهده کرد .
واقعا بازی فوق العادست
ببخشید اسپم میدم ولی واست متاسفم گیمفا که پست آموزش قدم به قدم کرک اکانت های Ps4 میذاری و یاد میدی چجوری میشه کلاه برداری کرد…این جوری میخوای جهانی شی برو تو خواب ببینی.
من هنوز هوی رین بازی نکردم، اما هفته پیش هردو بازی Uncharted Collection برای ps4 و Gears of War ultimate edition برای xbox one گرفتم، از لحاظ گرافیگ واقعا مایکروسافت خیلی عالی کار کرده، مثلا گیرز ۱ در مقابل آنچارتد ۱ از لحاظ گرافیک فوق العاده بهتر و قوی تر بود. لطفا اگر امکانش هست هردو سری رو نقد کنید برای دوستان گیمفا. ولی هردو سری ازبست جالب بودن با اینکه دوباره تکرار میکردم اما برام تازگی و جذابیت داشت. واقعا بازیهای گذشته پرمحتواتر بودن، اگر دوباره بازی کنید متوجه میشید.
ممنون بابت نقد
عجب داستانی عجب وضعیتی! حیف که من ps3 نداشتم و ۳۶۰ داشتم… :/
درگیر بازی شدم باید حتما بازیش کنم عالی به نظر میرسه
ممنون بابت نقد خوبتون
یکی از بهترین هاست.
من هر کی رو میشناسم از بازیش شدید لذت برده.
از دست ندید.
واقعا عالی بود داستان خیلی قشنگی داشت هی دوست داری بازی کنی ببینی اخرش چی میشه
ممنون :yes:
کوانتوم بریکم بررسی کنید لطفا ببینیم نظر گیمفا چطوره :lashes:
خواشه میکنم خوشحالم لذت بردین
اون بازی هم حتما به زودی بررسی اش منتشر میشه
هرکی اینو بازی نکرده نصف عمرش بر فناست البته نصف عمر خودم هم بر فناست :-/ 😥 😥 :-(( :-((
ولی خوشبختانه فارنهایت رو بازی کردم، عالی بود
از دیروز دارم دارک سولز ۳ رو بازی میکنم بازی نسبت به بلاد بورن خیلی سخت شده
بعد از این بازی هوی راینو بازی می کنم
به من چه
این بازی به دل ن*و*ب ها و کسانی که در هنر سر رشته ندارند نمیشیند
خسته نباشید اقای احمدی نقد خیلی خوبی بود . همینطور که شما گفتید این عنوان به دل هرکسی نمیشینه ولی این عنوان یکی از بهترین بازی های تاریخه . من خودم بسیار لذت بردم با این که نسخه ps4 این عنوان نسبت به نسخه ps3 مشکلات زیادی داشت ولی بازم مثل قبل خوب بود . ممنون از نقد خوبتون
خواهش میکنم دوست خوبم، خوشحالم لذت بردی
یکی از بهترین های نسل ۷
و جزو top5 من.
خسته نباشید واقعا نقدتون عالی و حرف حق بود خدا قوت آقای احمدی
heavy rain جزع بهترین بازیهایی بود که من تا به حال دیدم امیدوارم بازیه بعدیه quantic dream اتمسفر ی شبیه به heavy rain رو داشته باشه
هوی رین رو خیلی دوست داشتم اما بیاند در داستان سرایی از اون هم بهتر بود. هر چند از نظر داستانی فارنهایت و هوی رین خیلی غنی تر هستند اما روایت داستان در بیاند حرفه ای تر هست.
زنده باد استاد کیج عزیز
هنوز قسمت نشده نسخه PS4 این بازی رو بگیرم ولی روی PS3 بازی رو بیش از چهار بار تموم کردم و پایانهای گوناگونش رو دیدم، به راستی که دیوید کیج یکی از بهترین داستان پردازان صنعت بازی هست، تو سبک درام و همینطور بازیهای تعاملی بهترین هست ، بازیهایی که میسازه حتی از یک فیلم درام هم بیشتر مخاطب رو درگیر داستان و احساسات نهفته درون بازیهاش میکنه و اون رو درون بازیهاش و داستانش غرق میکنه ، تو زمینه گرافیک همیشه ساخته هاش جز بهترینهاست ، تو زمینه موسیقی متن هم که عجوبه ای هست، اثر موسیقی موجود در Heavy Rain ساخته استادی به نام Normand Corbeil هست که به بهترین شکل با صحنه های احساسی ادغام شده و با موسیقی ایشون گیمر بیش تر از اونچه آدم فکرشو می کنه به عمق بازی فرو میره
در مورد باگ هم بنده تجربه ای نداشتم که بخوام نتیجه بگیرم ولی دو روز پیش GOW3 ریمستر رو داشتم بازی می کردم هم با باگهایی رو به رو شدم که در نسخه PS3 بازی وجود نداشت و بر خلاف اونچه که می گفتن کار بر روی پلی استیشن ۴ راحت تره شاهد بازیهای پر باگ تری نسبت به برادر بزرگترش بودیم ازش که حتی با به روز رسانی های پی در پی هم به طور واضحی از بین نرفتن، خلاصه اینکه اگر جز افرادی هستین که این بازی و بیوند رو تجربه نکردن و سبک درام رو می پسندن به شدت پیشنهاد می کنم کالکشن این دو بازی رو خریداری کنید چون حیفه که ازش بگذرید اون هم هنگامی که دوست دارید بازی به چالش بکشتون
به نظر من که هوی رین عالی بود
فارنهایت من چون کوچیک بودم نمیفهمیدم چی کار دارم میکنم و خیلی لذت نبردم ازش اصن نفمیدم داوشش از کجا اومد یا اون گدا ها چیکاره بودن
بیوندم تمشو دوس نداشتم
ولی هیوی رین عالی بود
مخصوصن وقتی میفهمی قاتل کیه پایاناشم کاملن متنوعه
برا من کع اتان مرد مدیسونو پلیسه زنده موندن ش ینی قاتلم دسگیر شد و پسرم زنده نجات دادن
برا شماها چییی
من این بازی رو چند بار تموم کردم باید اعتراف کنم که یه شاهکار فوق العادس ولی چنتا مشکل هم داره مثل : باگ های شدید و اعصاب خرد کن و صدا گذاری نه خیلی خوب اما داستانش بی نهایت قشنگ و درگیر کنندس و بازی ارزش تکرار رو داره گیمپلیش هم خیلی خوبه من به کسانی که این بازی رو انجام ندادند پیش نهاد میکنم اونو بازی کنن چون واقعا عالیه 🙂
بهترین بازی عمرم بود :yes: