جاذبه هنر جاپونی | نقد و بررسی Gravity Rush Remastered
اگر بخواهیم برای واژه «هنر» تعریفی ارائه دهیم، آن تعریف چه خواهد بود؟ آیا هنر یک واژه منطقی است و با ابزار عقل قابل توصیف است؟ قطعا اینگونه نیست. وقتی میگویم فلان بازی طراحی هنریاش خوب است یعنی چه؟ در ساخت یک بازی هوش مصنوعی، سیستم مبارزات و خیلی از موارد دیگر را با منطق و عقل میسازند اما بحث طراحی هنری که پیش میآید، ناخودآگاه به دید قلبی خود رجوع میکنیم. وقتی میگوییم گرافیک هنری یک بازی عالی است یعنی سازنده، تکهای از وجودش را درون آن اثر گذاشته است و این موضوع کاملا در مورد عنوان Gravity Rush صدق میکند. سازندگان این بازی در استودیوی نام آشنای Sony Japan Studio قطعا برگ زرین دیگری در پرونده خود قرار دادهاند و باری دیگر نشان دادهاند با عناصری محدود و کم خرج، میتوان یک اثر هنری ساخت.
همانطور که میدانید عنوان Gravity Rush در سال ۲۰۱۲ برای کنسول دستی پلیاستیشنویتا منتشر شده بود. به دلیل محبوبیت این عنوان، نسخه پلیاستیشن۴ نیز به وسیله استودیوی Bluepoint Games که کارشان بازسازی بازیهای سونی است، ساخته و روانه بازار شد. جدا از پیشرفتهای صورت گرفته در بازسازی، بیشتر میخواهیم در مورد اصلیت بازی صحبت کنیم. با ما در ادامه و نقد و بررسی عنوان Gravity Rush Remastered همراه باشید.
هجوم جاذبه
روزی روزگاری در سرزمینی افسانهای و آرام، مردم با خوشی و خرمی زندگی میکردند و روزگار میگذراندند. همه از زندگی راضی بودند و هیچ خطری آنها را تهدید نمیکرد، تا اینکه یک سیب از بالای درخت به زمین افتاد. داستان بازی اینگونه آغاز میشود. سیب از درخت میافتد و در سراشیبی شهر، به سرعت حرکت میکند. پس از مدتی سیب به سر شخصیت اصلی داستان برخورد کرده و او بیدار میشود. حرکات دختر جوان قصه ما بسیار عجیب است. او نمیداند کجاست و هیچ چیزی از گذشته خود به یاد نمیآورد. گرم در افکار خود است که زمین شروع به لرزیدن میکند. مردم شهر هراسان به اینطرف و آنطرف میدوند و خراب شدن خانههایشان را نگاه میکنند. دخترک داستان ما قصد کمک کردن دارد اما کاری از دستش برنمیآید. در حالی که میخواهد از سکویی به پایین پبرد، متوجه قدرت جادویی خود میشود؛ او میتواند با دفع کردن جاذبه زمین، در هوا معلق بماند و به اطراف حرکت کند. حال، با استفاده از این قدرت به مردم کمک میکند و در جهت دریافتن علت این قضایا و جدا شدن شهرها از یکدیگر (چند تکه شدن زمین) عمل میکند. داستان بازی با اینکه کمی باعث سردرگمی مخاطب میشود اما در ادامه آنقدر خوب خودش را توجیه میکند و دلیل وقایع را یکی پس از دیگری توضیح میدهد که آن را بسیار دوست داشتنی میکند.
عنصری که داستان و روایت آن را در Gravity Rush جالب و منحصر به فرد میکند، تعریف آن به سبک کتابهای مصور است. در بازی به ندرت میان پردهای مشاهده میکنید و در همان مقدار کم نیز داستان روایت نمیشود. گفت و گوهای شخصیتهای بازی و روایتهای کامیکی داستان روایت میکنند. اگر تا به حال بازیهای نقشآفرینی ژاپنی بازی کرده باشید، میدانید منطورم چیست. اما قدرت روایت داستان از ظاهر آن بسیار بیشتر است. شاید فکر کنید که با این وضعیت، روایت داستان به شدت ضعیف است و شخصیت اصلی بازی به هیچ وجه خوب شخصیت پردازی نمیشود، اما سخت در اشتباه هستید. Kat، شخصیت اصلی داستان که این نام را یکی از شخصیتهای بازی برروی او میگذارد (به این دلیل که او نامش را فراموش کرده است)، آنقدر جذاب و مهربان است که در همان ابتدای بازی عاشق او میشوید. بی تجربگی او در مقابل قدرت عجیب و مسئولیتهای فراوانی که بر دوش او گذاشته میشود، یک شخصیت فوقالعاده را خلق میکنند. همانطور که میدانید Gravty Rush را همان سازندگانی ساختهاند که بازیهای تحسین شده «سایه کلوسوس» و «ایکو» را ساخته بودند. در آغاز سایه کلوسوس، هیچ سرنخی در مورد عشق واندر به معشوقه او ندارید اما در طول بازی و بدون میان پردهای قصه گو، آنچنان اهمیت موضوع را درک میکنید که انگار به دنبال معشوقه خود هستید. در ایکو وقتی اسب او از پرتگاه سقوط میکند، یکی غمانگیز ترین صحنهها در دنیای بازیهای ویدیویی را رقم میزند (آن هم یک اسب که نه ناطق است و نه عشق میفهمد). این مثالها را زدم که بدانید سازندگان Gravity Rush بلدند با استفاده از چند خط دیالوگ و شخصیتهای صامت، استادانه قصه گویی کنند. شخصیت خاکستری بازی، Raven که از همه نظر (رنگ، قدرت و…) با Kat تفاوت دارد و انگیزه و رفتارهایش در اوایل بازی گنگ و نا معلوم جلوه میکند، یکی از نقاط قوت داستان است. داستان در ادامه پیچ و تاب گرفته و با معرفی شخصیتهای جدید (که پرداخت خیلی خوبی ندارند)، پرو بال میگیرد. داستان Gravity Rush قطعا بسیار دوست داشتنی است و در ذهنتان خواهد ماند.
بازی با جاذبه
گیمپلی Gravity Rush همانطور که از نام آن پیداست، بر مبنای جاذبه طراحی شده است. قدرتهای Kat آنقدر سرگرم کننده و متنوع هستند که هیچ گاه در طول بازی لحظات تکراری احساس نمیکنید. بازی به طور کلی سند باکس است و به محیطها و بخشهای گوناگون تقسیم میشود.علاوه بر آن محیطهای جدیدی هم وجود دارند که فقط از طریق بخش داستانی قابل دسترسی هستند. کنترل Kat بسیار روان است. بازی با جاذبه و مبارزه به وسیله آن به بهترین و روان ترین شکل ممکن ساخته شده است. Kat در طول بازی تنها از ضربه پا استفاده کرده و هیچ استفادهای از مشت خود نمیکند. برروی زمین میتوان از ضربات متعدد لگد استفاده کرد اما برگ برنده شما در مقابله با دشمنان، غلبه بر جاذبه است. شما میتوانید با یک کلید جاذبه را غیر فعال و با کلید دیگر، به حالت عادی بازگردید. در هوا میتوان از ضربه Gravity Kick و کلی قدرت ویژه استفاده کرد، البته محدودیتهایی نیز برای این قدرتها در نظر گرفته شده است. اما کمی درباره ضد جاذبگی بازی حرف بزنیم. در Gravity Rush همیشه دلتان میخواهد بر فراز آسمانها برواز کنید. رفتن به اوج، تمام شدن جاذبه و سقوط از آن بلندی، آنقدر لذت بخش است که میخواهید بارها این کار را انجام دهید. گشت زدن در شهر و جا به جایی در آن در حالی که همیشه بر فراز شهر پرواز میکنید، احساس خوبی دارد، مخصوصا اینکه میتوانید سرعت خود را افزایش داده و دور و بر خود را تنها به صورت بلور مشاهده کنید. البته با تمام این توضیحات، گمان میشود که Kat برروی زمین هیچ قدرت خاصی ندارد اما اینگونه نیست. Kat میتواند برروی زمین از Gravity Slide استفاده کند؛ یعنی با استفاده از قدرت خود در سطح زمین لیز بخورد و سریع حرکت کند اما قطعا بازیبازان کمتر از این قدرت استفاده میکنند و بیشتر ترجیح میدهند از زمین فاصله بگیرند.
برویم به سراغ اکشنها و مبارزات بازی. دشمنان بازی که Navi نام دارند، هیولاهایی با طراحیهای جالب و عجیب هستند که همگی یک نقطه ضعف در سطح بدن خود دارند. این دشمنان بنفش رنگ، آنقدر متنوع هستند که بازی در هر قسمت از گیمپلی، یکی از آنها رو میکند. ساده ترین نوع آنها، بسیار کوچک است و تنها یک نقطه ضعف دارد (نقاط ضعف به رنگ قرمز برروی بدن Naviها مشخص است). دشمنان در طول بازی سرسخت تر و پیچیده تر میشوند و گونهای از انها وجود دارند که حتی از Kat نیز سریع تر هستند. اما اوج مبارزات در Gravity Rush به مبارزه با غولآخرهای بازی برمیگردد. غولآخرهای ابتدایی بازی حرفی برای گفتن ندارند و به راحتی نابود میشوند اما غول کرمی زیرزمین، یکی از بهترین آنها است و برای شکست دادنش، چندین بار با او رو در رو خواهید شد. مبارزه با Raven نیز بسیار خوب از کار درآمده و از معدود دشمن غیر هیولای بازی است. در سطح دنیای بازی، آیتمهایی به نام «الماس ارزشمند» وجود دارند که با جمع کردن آنها، میتوانید تواناییها و قدرتهای Kat را ارتقا دهید و یا قدرتهای جدید خریداری کنید. افزایش زمان غیر فعال کردن جاذبه، افزایش قدرت ضربات مختلف، افزایش میزان سلامتی و… از ارتقاهای بازی هستند. از طرفی قدرتهای مخصوصی مانند قدرت تولید سنگ یا قدرت درست کردن گردباد برای خریداری موجود هستند. علاوه بر آیتم الماس در دنیای بازی، آیتمهایی نظیر برگرداندن قدرت ضد جاذبه و برگرداندن سلامتی وجود دارند که در هنگام مبارزه با دشمنان (مخصوصا دشمان هوایی) به کار میآیند.
Gravity Rush تعداد ۲۱ مرحله داستانی (اصلی) دارد که هر کدام تنوع و سناریوی جالبی دارند. به غیر از مبارزه با Naviها، در برخی از مراحل سکوبازیها و معماهای جالبی وجود دارد؛ لولههای درازی که در آن سر میخورید و فصل پیدا کردن راه خروج از دنیای زیرزمینی، همگی از طراحی خوبی برخوردارند. در سطح شهر مکانهای مخفی و کشف نشدهای وجود دارد که با وارد شدن در آنها فکر میکنید وارد بازی دیگری شده اید. در هر کدام از دنیاهای مخفی نیز هیولایی پنهان است و باید آنها را نابود کنید (خودتان را اذیت نکنید، مکانها را لو نمیدهم). نسخه ریمستر شده بازی، بستههای الحاقی را نیز در خود دارد. بازی دارای سه بسته الحاقی به نامهای Spy Pack ،Maid Pack و Special Force Pack است که هر کدام از آنها ۲ مرحله داستانی و ۲ مرحله چالشی جدید وجود دارد و بازیبازان را بیش از پیش سرگرم خواهد کرد. همچنین با اتمام هر کدام از مراحل فرعی، یک پوشش جدید برای Kat آزاد میشود. اما میرسیم به مشکل بزرگ Gravity Rush Remastered؛ در نسخه اولیه یا نسخه پلیاستیشنویتا، به دلیل سخت تر بودن کنترل، شاید این نکته کمتر به چشم میآید اما باید اعتراف کنم که نسخه بازسازی شده پلیاستیشن۴، بسیار آسان است. این موضوع یا به دلیل راحت تر بودن کنترل با Dualshock 4 است و یا درجه سنی بازی (+۱۲) مزید بر علت شده است. در هر صورت با ارتقای Kat و کمی یاد گرفتن مکانیکهای بازی، امکان شکست خوردنتان در بازی بسیار کم میشود (بازی درجه سختی ندارد). گیمپلی Gravity Rush در کل بسیار سرگرم کننده و خوب است. قطعا طرفداران بازیهای ماجرایی یا طرفداران بازیهای ژاپنی، این عنوان را دوست خواهند داشت.
جاذبه درمانی
اگر یادتان باشد در ابتدای نقد، در مورد هنر و دید هنری صحبت کردیم. برای بررسی جلوههای بصری عنوان Gravity Rush باید دید هنریتان را به کار بیاندازید. اولین جلوه هنری بازی، میان پردههای کامیکی بازی و دیالوگهای شخصیتها هستند. طراحیهای هنری بازی مانند نقاشیهای رویا گونهای هستند که از نگاه کردن به آنها لذت میبرید. طراحی شهرهای تکه تکه شده بازی فوقالعاده است. شهرها معماری پیچیدهای دارند و همگی، علاوه بر سطح زمین، محیطهای زیرزمینی نیز دارند. نکته جالب در مورد شهرهای بازی این است که هر کدام پس زمینه بسیار متفاوتی با یکدیگر دارند. این تفاوت، تنها به معماری ساختمانها و مردم شهر محدود نمیشود بلکه رنگ پردازی، نورپردازی و موسیقیها نیز در هر کدام به کل متفاوت است. گرافیک بازی با پوشش سل شید تزئین شده و باید گفت که بسیار به تن بازی نشسته است. یکی از بزرگترین نقاط قوت بصری Gravity Rush، رنگ پردازی فوقالعاده بازی است. هنرمندان Japan Studio آنقدر بازیشان را رنگارنگ ساختهاند که گاهی اوقات چشمتان از نمایشگر جدا نمیشود. رنگ بندی بازی سرشار از رنگهای تند و براق است و سطح جو و اتمسفر فانتزی بازی را به طرز قابل ملاحظهای بالا برده است. اما از بحث گرافیک هنری که خارج شویم، به گرافیک فنی بازی میرسیم. همانطور که میدانید بازی ابتدا برای کنسول دستی پلیاستیشنویتا عرضه شده بود پس قطعا انتظار گرافیک فنی بالایی نداریم اما بازسازی شدن Gravity Rush برای پلیاستیشن۴، بهبودهایی فراوانی را در بخش بصری به وجود آورده است. افزایش میزان سایهها، با کیفیت تر شدن بافتها و از همه مهمتر، اجرا شدن بازی با نرخ فریم ۶۰ بر ثانیه، همگی تجربه بازی را لذت بخش تر میکند. تا جایی که با وجود اینکه نسخه ویتا را بازی کرده بودم، با تجربه نسخه بازسازی شده، حس کردم بازی حال و هوای دیگری دارد.
در بحث موسیقی و صداگذاری، صحبت خاصی نمیتوان درباره Gravity Rush ارائه کرد زیرا بازی صداگذار ندارد. شاید در ابتدا باورش سخت باشد اما به غیر از روایت مختصر Kat در قسمتهایی از داستان، صدای دیگری را نمیشنوید. سازندگان دیالوگها را فقط به صورت گفت و گوهای متنی طراحی کردهاند و کسی، دیالوگی بر زبان نمیآورد. موسیقیهای بازی زیبا و آرامش بخش هستند. همانطور که گفته شد، در هر منطقه از بازی، موسیقی خاصی پخش میشود که حال و هوای بازی را تغییر میدهد. به عنوان مثال در یک منطقه موسیقی آرام پیانوی ژاپنی پخش میشود، در منطقه دیگر موسیقی جاز سریع و در جای دیگر موسیقی حماسی. هنگام مبارزه با دشمنان نیز موسیقیها جدی تر میشود و پس زمینهای دلهره آور به خود میگیرد.
Gravity Rush یک بازی ماجرایی بسیار خوب است. اگر انتظارتان را از این عنوان در حد یک بازسازی از یک بازی کنسول دستی تنظیم کنید، قطعا این عنوان را تا انتها و با علاقه بازی خواهید کرد. توصیه من به شما این است که پس از اتمام بازی کردن Gravity Rush، به سرعت از جایتان بلند نشوید زیرا ممکن است سرتان گیج برود (برای من اتفاق افتاده است).
پر بحثترینها
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
- شرکت Sweet Baby نقشی در پروسه ساخت Dragon Age: The Veilguard نداشته است
- تهیهکننده Final Fantasy: اسکوئر انیکس میخواهد بازیهای آینده را همزمان روی Xbox منتشر کند
نظرات
خسته نباشی اشکان جان. مقاله زیبایی بود.
این بازی عنوان خاص و زیباییه. من با این که روی ویتا دارمش ولی مطمئنم روی ۴ هم لذت خاص خودش رو داره. البته چون اصل بازی برای ویتا و بر اساس قابلیت های این کنسول دستی قدرتمند طراحی شده فکر میکنم روی ویتا جذاب تره ولی این فقط فرضیه اس چون تا روی ۴ بازی نکنم نمیشه قطعی گفت.
خیلی ممنون سعید جان. لطف داری
والله من هم اول روی ویتا بازی کردم و خیلی خوب بود اما بازسازی PS4 فقط گرافیک بیشتر نیست. مثلا رو هوا با تکان دادن کنترلر دوربین زاویش تغییر میکنه و افکت های صوتی که از اسپیکر کنترلر پخش میشه و…
ولی چون درجه سختی این بازی برای ویتا تنظیم شده، با کنترلر راحت ps4 احساس میکنین بازی آسونه که یکی از نقاط ضعفش هم هست.
در هر حال تجربه بازی رو به دوستداران بازی ژاپنی و دوست داران ماجرایی توصیه میکنم
نویسنده ها چه قربون صدقه هم میرن :-))
خسته نباشین
عاشق بازیشم
عجب کارکتر خوبی داره پس دیگه باید حتما تجربش کنم :laugh:
بازی زیبایی به نظر میاد ممنون از اینکه وقت گذاشتید و نقد بازی رو تهیه کردید
سلام دوستان شرمنده بابت اسپم من ps3 دارم میخواستم بازیهامو کپی کنم از هارد. وصلش کردم به کامپیوتر ولی نشناختش بعد وقتی دوباره گزاشتمش داخل کنسول شروع کرد به restore کردن فایل ها که روی ۵۰درصد گیر کرد من هم فکر کردم هاردم سوخته برای تست کردن زدمش به کامپیوتر و با ویندوز اکسپی کلا پارتیژنش را حذف کردم و دوباره پارتیژن بندی کردم سیستم اومد بالا و تغییرش دادم به فت ۳۲ و گزاشتمش داخل کنسول اینبار یه پیام میده که system file corrupted cant be run correct press ps button. To restart خواهش میکنم هرکی میدونه کمکم کنه
کسی نبود جواب مارو بده؟؟
یک خسته نباشید و خدا قوت خدمت شما اقای عالی خانی.بازی بسیار زیبا و دلنشینه امیدوارم بتونم هر چه سریعتر تجربش کنم.ولی فکر نمیکنین دوستان که قیمت ۳۰ دلاری خیلی منصفانه نیست؟
خسته نباشید آقای اشکان عالی خانی،نقد عالی بود خیلی لذت بردم :yes:
عاشق بازی های هنریم،وقی هم نقدو خوندم از بازی خیلی خوشم اومد حیف ک نمیتونم تجربش کنم 😥
امیدوارم ps فنای عزیر و طرفدارای این سبک همگی از بازی لذت ببرند
خسته نباشی اشکان جان خیلی خوب بود.
Gravity Rush بی نظیره با وجود اینکه روی ویتا تجربه کردم شاید نسخه فور هم بگیرم.
ابراهیم جان شما لطف داری به من… عزیزمی برادر
بله بازی خوبیه منتها اگر وقتت کمه و قبلا هم بازی کردی، تو این شلوغی بازیها توصیه نمیکنم