داس و تمپلار! | نقد و بررسی بازی Assassins Creed Chronicles Russia

یکم اردیبهشت سال ۱۳۹۴ زمانی بود که شرکت یوبی‌سافت اولین نسخه از سه‌گانه Assassins Creed Chronicles با پسوند China را به بازار عرضه کرد و توانست با کسب متای ۶۹ از مجموع ۴۴ نقد نظر مثبت منتقدین را به دست آورد. حال پس از گذشت نزدیک به ده ماه شرکت یوبی‌سافت نسخه سوم و آخر از این سه‌گانه را با پسوند Russia به بازار عرضه کرده است تا آخرین تلاش خود را برای به موفقیت رساندن سری Chronicles انجام دهد. در این بررسی سعی شده است که بازی را به صورت مستقل از دو نسخه قبلی این سری و با توجه به قابلیت‌های خود آن مورد بررسی قرار دهیم؛ هر‌چند ممکن است در برخی موارد به نسخه‌های پیشین نیز به منظور فهم هر‌چه بهتر تفاوت‌ها اشاره شود.

قهرمانان سه‌گانه Chronicles

تا زمانی که ناسپاس باشی، نمی‌توانی انسان‌هایی را که برای رستگاری از بین رفتند، درک کنی.

«نیکولای اورلو»

داستان

داستان بازی یک سال پس از قیام معروف ماه اکتبر ۱۹۱۷، در روسیه به وقوع می‌پیوندد. نیکولای اورلو ( Nikolai Orelov) از انجمن برادری قاتلان به عنوان آخرین ماموریت خود دستور می‌گیرد، جعبه‌ای که تصور می‌شود یکی از تکه‌های عدن را در بر دارد از خانواده تزار (نیکولای دوم) به دست بیاورد و با انجام این ماموریت از انجمن برادری جدا شده و همراه همسر و دختر خود به آمریکا مهاجرت کند؛ از طرفی تمپلارها هم مانند همیشه در بازی حضور دارند و به کمک نیروهای ارتشی، به دنبال این جعبه می‌باشند. در ادامه نیکولای متوجه می‌شود که تنها بازمانده خانواده تزار یعنی آناستازیا نیکولاوونا رومانوا ( Grand Duchess Anastasia Nikolaevna of Russia) با روح قهرمان نسخه اول این سری بازی یعنی شاوو جون (Shao Jun) ارتباط دارد و می‌تواند به کمک شاوو جون به یک قاتل حرفه‌ای بدل شود. همکاری این دو شخصیت بیشتر اتفاقات مهم بازی را رقم می‌زند.

نمونه‌ای از میان پرده‌های بازی | چهره نیکولای در تمام حالات به همین صورت است و هیچ احساس خاصی را به مخاطب انتقال نمی‌دهد.

داستان از طریق میان پرده‌ها و متن‌هایی که در ابتدای هر ماموریت به نمایش در می‌آیند برای بازی‌باز بازگو می‌شود. این میان پرده‌ها با این که به خوبی، داستان و گفت و گو‌ها میان شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد اما نمی‌توانند احساسات شخصیت‌ها را به بازی‌باز منتقل کنند؛ شاید اگر کمی بر روی چهره شخصیت‌ها به خصوص نیکولای در میان پرده‌ها کار می‌شد داستان بازی برای مخاطب گیرایی بیشتری داشت. داستان این قسمت از پیچیدگی‌های خاص و در عین حال زیبایی برخوردار است و توانسته پایان قابل قبولی را بر این سه‌گانه رقم بزند.

تفاوت دو آناستازیا در واقعیت و بازی!

گیم‌پلی

پس از این که نیکولای، آناستازیا را نجات می‌دهد، نحوه پیشبرد مراحل بازی معمولا بین این دو شخصیت در حال گردش می‌باشد. به جرات می‌توان گفت بهترین قسمت از بازی Assassins Creed Chronicles Russia همین همکاری موجود میان دو شخصیت است. قسمتی از مراحل را شما در نقش نیکولای که قاتلی حرفه‌ای و سرسخت می‌باشد به ایفای نقش می‌پردازید و قسمت دیگر را توسط آناستازیای جوان که به تازگی خانواده خود را از دست داده است، سپری می‌کنید. نیکولای از یک تفنگ دوربین دار که بر سر خود یک چاقو دارد برای کشتن دشمنان از فاصله‌ دور و نبردهای تن‌به‌تن استفاده می‌کند، همچنین نیکولای دارای یک تفنگ قلاب انداز مجهز به جریان الکتریسیته است که می‌تواند با آن به سقف آویزان شود و از آن بالا برود و یا مدارهای الکترونیکی را از کار بیندازد و در بعضی از مواقع می‌تواند با هدف گرفتن آب زیر پای دشمنان از نیروی الکتریسیته قلاب خود برای بیهوش کردنشان نیز استفاده کند. برخی از مراحل نیکولای با استفاده از تفنگ دوربین دار خود به شکار دشمنان به شیوه عنوان Sniper Elite می‌پردازد، قسمت جالب ماجرا این است که وجود سلاح گرم در بازی نه تنها باعث آسان شدن بیش از حد بازی نشده است بلکه شیوه کاربرد آن توانسته است که نحوه پیشبرد مراحل را بیش از پیش زیبا کند. آناستازیا نیز از یک قلاب ساده برای بالا رفتن از سقف‌ها استفاده میکند و همچنین قابلیت ناپدید کردن خود و اجساد را نیز دارد؛ استفاده درست از قابلیت‌های آناستازیا در مراحل چالش بسیار جالبی را روبه‌روی بازی‌باز قرار می‌دهد.

در صورتی که برای هر حرکتتان برنامه ریزی نکنید با این صحنه زیاد مواجه می‌شوید.

سیستم مخفی کاری در بازی بسیار خوب کار شده است و شما را وادار می‌کند برای هر حرکت خود برنامه ریزی دقیق کنید از طرفی حالت تک تیرانداری بسیار خوب و روان به اجرا در می‌آید اما کیفیت کنترل شخصیت‌ها در مبارزات تن به تن زیاد جالب نیست و شاید این موضوع یکی از دلایلی است که شما را به سمت به اتمام رساندن مراحل به صورت مخفی کاری سوق می‌دهد. آیتم‌های قابل جمع آوری و راز‌های پنهان نیز در بازی مانند دو نسخه قبلی وجود دارند، از مدارک و تاریخچه‌های موجود در جیب دشمنان گرفته تا کد‌های مخفی پشت نشان بازی که تنها با استفاده از دید اساسینی (Eagle Vision) قابل مشاهده است، همه و همه بازگو کننده اطلاعات جالبی از داستان و دنیای بازی و در کل سری Assassins Creed می‌باشند. به طور حتم می‌توان گفت بازی از دو نسخه قبلی خود در طراحی مراحل یک سر و گردن بالاتر است. شما باید هر مرحله را مانند یک پازل حل نمایید و همین موضوع همراه با میزان سلامتی بسیار کم شخصیت‌ها باعث سخت‌تر شدن بازی شده است و شما با کوچکترین اشتباهی جان خود را از دست می‌دهید. شما در هر لحظه از بازی باید برنامه ریزی درست انجام دهید تا بتوانید مراحل را پشت سر بگذارید کافی است در تصمیمات خود ذره‌ای درنگ کنید تا در کسری از ثانیه مجبور به تکرار دوباره مرحله گردید. هوش مصنوعی دشمنان هم به خوبی کار شده است و کمبود خاصی با توجه به سبک بازی در این مورد مشاهده نشد. همچنین بازی دارای سه حالت مختلف (Normal ،Plus و Plus Hard) می‌باشد که در هر سه حالت، بازی از سختی بالایی برخوردار است. در کل گیم‌پلی بازی و طراحی مراحل به خوبی صورت گرفته‌اند البته در نسخه پلی‌استیشن۴ و اکس‌باکس وان کنترل شخصیت‌ها کمی با مشکل طراحی شده ولی در نسخه کامپیوترهای شخصی کنترل بازی بسیار روان و جذاب صورت گرفته است.

گرافیک

کیفیت بافت‌ها در بازی در حد قابل قبولی قرار دارد با این حال بافت برخی از اجزا مانند بوته‌ها خوب کار نشده است. نورپردازی یکی دیگر از قسمت‌های نسبتا خوب بازی به شمار می‌رود. شاید به نظر نورپردازی کلی محیط مقداری کم باشد اما با حال و هوای بازی کاملا همخوانی دارد. Assassins Creed Chronicles Russia مانند تمام بازی‌های شرکت یوبی‌سافت، باگ‌های ریز و درشتی را در خود جای داده است؛ برای مثال سایه دشمنان در بیشتر موارد از پشت دیوار‌ها مشخص است. همچنین در هر دو نسخه رایانه‌های شخصی و پلی‌استیشن۴ بازی، یکی از مراحل دارای باگی بود که مین‌های موجود بر روی زمین را در مکان اشتباه نشان می‌داد که باعث کشته شدن شخصیت‌ها می‌گردید! (این باگ پس از یک بار کشته شدن شخصیت رفع گردید و مشکلی در پیشبرد بازی به وجود نیاورد) کیفیت بافت انفجار‌ها نیز نسبتا خوب بود با این حال در مواقعی بزرگی انفجار‌ها غیر طبیعی بود برای مثال یک مین ضد نفر انفجار بزرگتری از چندین بشکه باروت را داشت و کاملا غیر عادی به نظر می‌رسید.

انتظار رنگ‌های شاد عنوان India را نداشته باشید | ترکیب رنگ‌های قرمز، سفید و مشکی حال و هوای انقلاب نهم اکتبر روسیه را به خوبی نشان می‌دهد

تلفیق رنگ‌های مشکی، سفید و قرمز توانسته است به خوبی حال و هوای خفقان و کشتار دوران انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه را به نمایش در آورد. در پشت صحنه اصلی بازی کارخانه‌ها، ساختمان‌های بلند و دریاچه که نور آبی زیبایی را در خود جای داده است خود نمایی می‌کنند. محیط بازی با این که زیبایی و شلوغی نسخه‌های India و China را ندارد اما کاملا زنده و دارای حرکت می‌باشد. از چراغ های روشن دربرخی از ساختمان‌ها گرفته تا دودی که از دودکش کارخانه‌ها بیرون می‌آید همه و همه به خلق محیط بحران زده آن دوران کمک کرده است. با این وجود استفاده زیاد از رنگ قرمز در بازی معمولا باعث خستگی چشم می‌شود. البته باید در نظر داشت که تمام این طراحی‌ها لازمه ایجاد دوران تاریک بازی می‌باشد. طراحی لباس شخصیت‌ها، دشمنان و همان تعداد کمی از مردم عادی که در بازی مشاهده می‌کنید نیز به خوبی صورت گرفته است. ممکن است در نسخه رایانه‌ شخصی بازی تصویر شما دچار تاری شود که با برگرداندن بازی به تنظیمات اولیه این مشکل رفع می‌شود. درکل ایراد خاصی به گرافیک بازی نمی‌توان گرفت با این حال سازندگان می‌توانستند در طراحی بافت‌های بازی و گرافیک هنری بهتر عمل کنند چرا که دو نسخه قبلی این سری به خصوص نسخه China از گرافیک هنری بسیار زیبایی برخوردار بودند.

موسیقی و صداگذاری

مراحل بازی همواره از حالت مخفی کاری به حالت سکوبازی سریع تغییر حالت می‌دهند با این حال موسیقی بازی معمولا ریتم ثابت و آرامی را حفظ می‌کند. شاید این موضوع در مراحل مخفی کاری خوب به نظر برسد، اما در مراحلی که شما نیاز به سرعت عمل بیشتری دارید، ظرب آهنگ آرام بازی دکمه زنی‌های شما را کمی کند می‌کند که همین موضوع باعث می‌شود در این مراحل شما در زمان مورد نظر به مقصد نرسید و مجبور به تکرار دوباره آن شوید. شما همواره در بازی احساس می‌کنید که موسیقی درستی با توجه به نوع ماموریت پخش نمی‌شود. صداگذاری شخصیت‌های اصلی بازی نیز خوب کار شده است با این حال دشمنان معمولا گفت و گو‌های تکراری را باهم دارند در حالی که این گفت‌ و گو‌ها معمولا خانوادگی هستند. همچنین با این که مراحل بازی در کشور روسیه می‌باشد هیچ گفت و گویی به زبان روسی در بازی وجود ندارد و حتی دشمنان و مردم معمولی هم به زبان انگلیسی با لهجه روسی صحبت می‌کنند که با توجه به مکان بازی کمی غیر طبیعی است. صداگذاری وسیله‌های موجود در بازی در حد متوسطی انجام شده است؛ برخی از اسلحهها صدای طبیعی دارند و برخی صدای اسباب بازی می‌دهند! صدای انفجار‌ها نیز با اندازه آن‌ها رابطه مشخصی ندارد. در مراحلی که مردم عادی حضور دارند با این که با یکدیگر صحبت می‌کنند، هیچ صدایی از آنها بیرون نمی‌آید و تنها صدای بچه‌هایی که اصلا در آن مکان حضور ندارند پخش می‌شود. در کل صداگذاری‌های وسیله‌های موجود (به جز اسلحه‎‌های نیکولای، صدای برق و صدای قطارها) در بازی کمی ضعیف کار شده است.

داس و تمپلار!

می‌توان گفت بازی Assassins Creed Chronicles Russia بهترین نسخه از سه‌گانه Chronicles  از لحاظ داستان، گیم‌پلی و ماموریت‌های بازی می‌باشد. طراحی مراحل به خوبی صورت گرفته است و همواره شما را به چالش می‌کشد. داستان بازی از دو نسخه قبلی به خصوص India بهتر نوشته شده است و روند و بیان زیباتری دارد. امکان بازی در نقش دو شخصیت با قابلیت‌های کاملا متفاوت به بازی جذابیت بسیاری داده است. در انتها باید گفت که بازی Russia برای کسانی که به دنبال تجربه یک سکوبازی سخت و چالش برانگیز همراه با مخفی کاری بسیار خوب می‌باشند و همچنین کسانی که به سری Assassins Creed علاقه دارند انتخاب بسیار درستی است هر چند ممکن است بازی‌بازان تازه کار از سختی زیاد بازی لذتی نبرند.

نقد بازی بر اساس نسخه‌های رایانه‌های شخصی (ویندوز مایکروسافت) و پلی‌استیشن۴ صورت گرفته است.