چگونه ویچر ۳ تاج پادشاهی را از آن خود کرد؟
درحالیکه سازنده “اسکایریم” فرمول موفق و پر وسعت “نسیان”[۱] یا آبلیوین را با جلوههای زیباتر و دنیایی وسیعتر با مکانیک ها و قابلیتهای بیشمار گیمپلی به کمال رساند و آن را به یکی از بهیادماندنی ترین بازیهای تاریخ تبدیل نمود، یک اثر شهامت داشت تا نقصها و مشکلات چشم پوشیده و نادیده و در نظر گرفته نشدهی دنیای کتایب کهن را نمایان سازد. “شکار وحشی”[۲] که پس از مدتها تغییر و کوشش و تاخیر امسال در بازار جهانی عرضه شد، آخرین ماجراجویی گرالت ریویا را که پس از کتابهای نویسنده بزرگ لهستانی، آندره ساپکووسکی، قرار میگیرد، به تصویر جلوههای انیمیشنی بازیهای ویدئویی کشید.
زیباییهای طراحی و گسترش قلمروهای شمالی در این بازی بهقدری ماهرانه و خلاقانه و زیرکانه هستند که صرفا “اسکایریم” را بیش از حد برآورد شده[۳] نشان میدهند و گستره این ادعا از داستان و محیط و شخصیتپردازی بازی تا گیمپلی و مبارزات و جلوههای “شکار وحشی” بدیهی است. در این نوشته، لزوما “اسکایریم” را مورد نقد و انتقاد و بررسی دوباره قرار نمیدهیم، چه بسا که بازی در سال و دوران و وضعیت زمان انتشار به عنوان یک شاهکار خود را نشان داد، بلکه به عنوان یک مثال بارز و به کمک چند مثال و بازی دیگر میخواهیم ببینیم “شکار وحشی” چه چیزهایی را درست یا بهتر است بگوییم درستتر از رقیبان خود در سالهای اخیر انجام داده است.
از داستان شروع میکنیم. فکر میکنید که “شکار وحشی” مزیت وجودِ کتابهای نویسندهاش را از دنیای ویچر دارد و در همینجا از سر تضمین خاطر باید گفت که این نسخه بهعنوان تکمیلکننده سه گانه سی دی پراجکت داستانی کاملا مستقل را بازگو میکند و تنها نقطه عطف بازی و کتابها، همین شخصیتها و دنیای غنی ساپکووسکی هستند و تیم نویسندگان بازی حداقل بهعنوان نمادی از احترام و قدردانی بهطور کامل از این دو عامل اطاعت بردهاند. میتوان گفت که داستان و شخصیتپردازی “شکار وحشی” در رابطه ای مستقیم و بههمپیوسته سرتری خود را نسبت به دیگر روایات آثار نقش آفرینی با محیط وسطایی و فانتزی نشان میدهند.
قضیه و داستان و ماجرا تا حد زیادی شخصی و بر سر احساسات گرالت و علاقه شخصیتهای قصه ما به یک نجیبزاده ی خون والا[۴] دنبال میشود و با انسان و جادوگر و کوتولههایی در ارتباط هستید که هرکدام در این دنیا زندگی و اهداف و مشاغل خود را دارند. نوع رفتار و هنجار و ارتباط هریک با شما متفاوت است بهگونهای که بانو ینفر میتواند بسیار آزاردهنده و مرموز، سیریلا عجول و تریس دمدمیمزاج و لجباز باشد. شما داستان و دنیایی میخواهید که بتوانید آن را باور کنید و با کوچکترین جزئیات و رفتار و حرکت و صحبت شخصیتها به وجد آیید و دید جدیدی نسبت به مسائلی که در بازی شما را با خود درگیر میکنند، پیدا کنید که متاسفانه این روزها در بازیهای دیگرِ هم سبک و تحسین و تقدیر و ستایش شده، کمتر دیده میشود، و در صورت شخصیت های آنها به ندرت تجلیِ احساسات و واکنش[۵] به حوادث را میبینید.
دنیای خلقشده در “شکار وحشی” در دو حالت تجزیهشده میتواند غنی و پرمخاطره محسوب شود. در حالت اول، شما با یک دنیای تاریک و خطرناک و سرد روبهرو هستید که در آن تبعیض نژاد و جنسیت و طبقه اجتماعی بهوفور دیده میشود و در میان این دنیای تاریک، شخصیتهایی را داریم که بر شرایط غالب هستند، چه با کمک گرالت هیولا کش و چه با استقامت و قوای خودشان و همه اینها بهدرستی و زیبایی و کاملی هرچه تمام تر در بازی در ابعاد و سناریوهای مختلف به تصویر کشیده شده است. در حالت دوم با دنیایی هرچند مجازی، اما کاملا زنده طرف هستید که در روزهایش مردم به سر کارها و مشاغل خود میروند و در شبها بازارها و کوچههای آن بسیار خلوت و مخوف میشوند و به صورت متغیر با محیط بازی و تغییرات آن ارتباط برقرار میکنند که به شخصه امیدوارم در شب به کالاها و ضروریات نیاز نداشته باشید که اگر چنین باشد باید همانجا به تعمق[۶] بپردازید!
بله، اینطور است که شخصیتهای دنیای “شکار وحشی” هرکدام بهگونهای متفاوت راه میروند، صحبت میکنند و میجنگند؛ بجای اینکه در صورتها و انیمیشنها و جلوههای مختلف، مانند یک ستون راست و مثل هم در محیط بازی حرکت کنند یا در هنگام خطر، در حالت گارد به دشمنانشان ضربات یکنواخت عنایت نمایند و بگذارید دیگر در مورد نحوه حرف زدنشان صحبت نکنیم که لب های خویش هم بهزور حرکت میکند! “شکار وحشی” ایها در مرحله اول، زندگی و اهداف خود را در اولویت قرار میدهند و در نهایت عاملی به اسم سیری آنها را مقابل یک هدف واحد قرار میدهد و بیایید همینجا نیشی به داستان ویچر ۳ بزنیم که در انتهای بازی موضوعِ “انجماد سفید”[۷] را وسط کشید و به طرز توضیح داده نشده و غیرمنتظرهای خط داستانی را متحول و پایان بهاصطلاح نقش آفرینی و چندتاییِ بازی ما را ساخت.
در آخر میرسیم به بحث گیمپلی که جدا از بحث هنری برای بازیکنان اهمیت زیادی دارد و وقتی صحبت از عنصر “طراحی مراحل”[۸] شود، “شکار وحشی” بازهم سرافراز است. بازیکنی که در مقابل صفحه دیجیتالیاش هرروز مینشیند و بازی نقش آفرینی مورد علاقهاش تحت عنوان … را اجرا میکند از یکنواختی و انداخته شدن به داخل سیاهچالههای تکراری با موجودات مرگبار و سخت یا طی کردن مسافتهای طولانی، در محیطی که بهندرت پویا است، برای رسیدن یا تحویل دادن شیء ای مشخص خسته میشود و در اینجاست که بازیهایی مثل “شوالیه آرکام” با طراحی مراحل حرفی برای گفتن دارند چراکه بدون هیچ شک و تردید و بحث تکراری و دلیل بر نقض مسئله مطرحشده، طراحی مراحل هستند که جذابیت بازی و رغبت بازیکن برای ادامه آن را شکل میدهند. شما نمیخواهید به صورت یکی در میان افرادی را بدون دیده شدن تعقیب کنید یا با نفوذ به یک پایگاه چیزی را بدزدید و این مسئله، همان مسئله ایست که بازیهایی مثل “عقیده یک آدمکش”[۹] و “ندای وظیفه”[۱۰] را فلج کرده است. “شکار وحشی” این مسئله را بهخوبی درک کرد و حتی طراحی یک سری بافت کاملا جدید و متفاوت نسبت به خود بازی را برای یک مرحله منحصر به فرد (اشاره به مرحلهای که گرالتِ ویچر با آوالاک در زمان و فضا سفر میکنند) به جان خرید تا بازیکنان بفهمند هر بار که مرحلهای را انتخاب میکنند و در آن پا میگذارند، با چیز جدید و غافلگیرکنندهای رو به رو خواهند شد، حالآنکه سازندگان بازیهای نقش آفرینی دیگر با چشمپوشی از این مسئله و ساختن هزاران آیتم[۱۱] و وسیله و قابلیتهای بیشمار و نسبتا جزئی در گیمپلی، با مراحل تکراری و محیطهای مشابه روایت داستانی بحثبرانگیز و بهاصطلاح استاندارد و مناسب و درخور طرفداران سری یا فرنچایز[۱۲] را جلو میبرند.
عمق این “طراحی مراحل” وقتی برایم بهوضوح و روشنی آشکار شد که دریکی از مراحل، مجبور بودم با خودم بجنگم که آن شخص مقابل یک مقلد و عوض کننده شمایل بود! حال این بخش قدرتمند و وسیع و پرمحتوا را به داستان گیرا و درگیر کننده و جذاب و شخصیتپردازی چندلایهای و غنی و واقعگرایانه اضافه کنید تا استاندارد موردنظر ما درک و مسئلهای که بر سر آن بحث کردهایم مفهوم شود.
اینها مشکلاتیاند که گریبان گیر بازیهای امروزه ما هستند و پاسخی بر سوالمان که چرا دیگر بازیها مانند گذشته جذابیت ندارند و حتی برای عدهای به یک عامل پولساز سالیانه تبدیلشدهاند و ما هم در یاد و خاطره بازیهای گذشته همچنان آنها را تجربه میکنیم و اینطور میشود که هرچند سال یکبار بازیهای معدودی مثل “شکار وحشی” تقریبا همه استانداردها را رعایت میکنند و سازندگان آنها بازیای را میسازند که خود هم از تجربه آن لذت میبرند و در آخر این میشود احترام متقابل سازنده به طرفداران و طرفداران به سازندگان که این جامعه گرم و بهشدت جذاب گیمری و گیمربودن را باری دیگر زنده میکند و اینگونه بود، چه ازنظر هنری و چه ازنظر جذابیتهای گیمپلی که “شکار وحشی” حداقل در سبک خودش که نقش آفرینیِ پرطرفدار باشد، تاج پادشاهی را بر سر قرار داد و باید دید که در آینده چه بازیای جرات میکند آن را باری دیگر بستاند.
- [۱] Oblivion
- [۲] Wild Hunt
- [۳] Overrated
- [۴] Elder Blood
- [۵] Facial Expressions!
- [۶] Meditation!
- [۷] White Frost
- [۸] Level Design
- [۹] Assassin’s Creed
- [۱۰] Call of Duty
- [۱۱] Item
- [۱۲] Franchise
پر بحثترینها
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
نظرات
هنوز هم که هنوزه دنیای ویچر ۳ پر از راز های مخفی هستش که کسی کشفش نکرده از بس نقشه این بازی بزرگه حتما این مقاله رو میخونم ممنون بابت مقاله آقای استادی
کاشکی درجه سختیش مثل dark souls بود خوب وقتی برای یه بازی میشه روی easy بازی رو رفت جلو من چرا رو hard بازی کنم…یا مثل سری اسکایریم وسط بازی اگر حریف غوله نمیشدی همونجا میزدی رو very easy با ۴ زربه میکشتیش اینم مثل همونه..ولی darksouls یه چیز دیگه بود بازیکن رو به چالش میکشید طوری که وقتی یه انگشتر پیدا میکردی یه حس هیجان بهت دست میداد :yes: :yes:
زربه = ضربه
😐
داداش شما کارو زندگی هم دارید صبح تا شب تو سایتی از بچه ها غلط املاء میگیرید ?:-)
علی جان عزیزم شما به بزرگی خودت ببخش…این چند وقته هم ما رو تحمل کنید، من یکی دو ماه دیگه عازم خدمتم…دیگه از شرم خلاص می شید 😉 اما اینکه میگی کار و زندگی نداری حرف سنگینی بود…اگه دقت کنی من از بعد از ظهر تا صبح روز بعد تو سایت نیستم…چون کارم یطوریه که اون موقع کار میکنم
راضیم ازت منم دو سال دیگه عازمم :laugh:
منم امسال عازمم ):
دقت کنید غلط املاء ننویسید خطر هجوم دکتر فریمن :))!!! شوخی بود امید وارم دکتر ناراحت نشه اصلا دکتر نباشه سایت بی روحه 🙂
چون هر بازی واسه خودش یه جوره اتفاقا من از همین خصوصیت دارکسولز بدم میومد سلیقه مهمه
بچه ها اون مرحله که گرگینه تو غاره باید چیکار کنم هیچ نمیمیره
اتفاقا منم میخواستم همینو بپرسم ولی گفتم الان میگن جاش اینجا نیست
هنوزم میخواین جوابشو بدونین؟
اخه نمیدونم فازه یه عده چیه که میان میگن من تموم کردم خب به ما چه یه مشت کامنت هرز پر شده تو سایت که بگن ماهم آره….یکی هم میخواد تورو شفا بده که فکر میکنی مردم واسه مثبت منفی میان تو سایت.
ممنون به خاطر مقاله
ویچر ۳ خیلی بازیه عالی بود. جز بهترین بازی های عمرمه
ممنون
اقا من تا حالا این سبکی بازی نکردم می تونم راحت بازی کنم یا دهنم اسفالته
نه یک درجه سختی ” فقط داستان ” داره که خیلی آسون میشه مبارزات ولی لذت بردن از بازی به تسلط به انگلیسی بستگی داره 😎
اسفالته از نظر معماها 😀
اسفالته
مقاله خوبی بود , ممنون .
واقعا ویتچر عالی بود .
ویتچر=ویچر
من تازه شروعش کردم و اولین بازی ار پی جی و ویچر که دارم تجربه میکنم. انگلیسی ام هم بد نیست
ویچر فوق العاده ست
ویچر واقعا شاهکاره من الان تو اون شهر برفی هستم اخرین شهر
من هنوز اوایل شم
با اون هیولا کوچیکه که یه ذره شبیه آدمه بعد یهو بزرگ میشه
شخصیت پردازی بازی حرف نداره به نحوی که آدم خودشو جای گرالت میتونه حس کنه
به شخصه اون مرحله که به دنیاهای دیگه میریم واسم خیلی جذاب بود و کلی به لوکیشن بازی دقت کردم که یه زمانی هم اینجا حیات وجود داشته…
یا مثلا یه مرحله دیگه که میریم دنبال زن یه شکارچی که گم شده،بعد میفهمیم که خواهر زنش عاشق طرف بوده و طرف هم گرگینه میشده بعضی شب ها، از قصد خواهر زنش کاری میکنه که شکارچیه زنشو بکشه تا بتونه باهم زندگی کنن،در طی مرحله بارها میبینیم که اون زن میخواد مارو از ادامه مسیر منصرف کنه و در آخر هم مرد شکارچی در حالی که گرگینس و تازه متوجه ماجرا میشه قصد کشتن خواهر زنشو داره که گرالت نمیزاره
در جای جای نقشه داستانی برای روایت داره این بازی.
New game+ بازی رو چند روزه شروع کردم تا یه مقداری اچیومنت های بازی بالا بره (به زور اچیو میده یه دور بازی رو تموم کردم ۲۸% گرفتم )
هم اینکه تو لیدربرد بازی kill هام بیشتر بشه (۱۲۰۰ kills نفر ۱۰ ام، نفر اول ۳۰۰۰kills)
خلاصه دوست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. خطر اسپویل میزدی :-/ :sweat:
یکی از کوئست های فرعی بازیه
در هر صورت شرمنده
من تجربش نکردم وایسادم متال رو بگیرم وپشیمون نیستم . رو pc گرافیک پایین بازی کردم این شاهکارو . کاندید گوتی امساله حداقل جزو ۵ تایه برتره مرسی بابت مقاله
ویچر۳ واقعا شاهکار بود بابت مقاله ممنون
هم بازی عالی بود هم مقاله…و استفاده از لغت فارسی در متن و پانویس کردن کار جالبیه و خیلی خوشم امد.ممنون
بچه ها بازی RPG ینی چی؟؟؟
role playing game یا سبک نقش افرینی سبکی از بازیهای ویدئویی است که ریشه در بازیهای تختهای و نوشتاری قدیمی مانند اژدها و سیاهچالهها دارد. بازیکن در این سبک بازیها یک یا چند شخصیت را در جریان ماموریتهای مختلف در دنیایی خلایی هدایت میکند. در این بازیها معمولاً داستان بسیار قوی بوده و علاوه بر خط داستانی اصلی شامل ماجراهای فرعی متعدد میشود.#ویکیپدیا# :smirk:
معمولا هم بازی های OPEN WORLD هستند و توی بازی انتخاب هایی که شما میکنید تأثیر زیادی در روند بازی داره.
اقا دمتون گرم یه راهنمایی کنید اونجاه که روح بچه منو به یه خونه راهنمایی میکنه باید دنبال چی بگردم.همونجا که با مرد چاقه پیداش میکنیم میگم.
دنبال همون برو و witcher sense رو فعال کن و همه چیز ها رو بررسی کن و بعد خودش تو رو به یه جای دیگه میبره یا باید یه ردی رو دنبال کنی (یادم نیست کدومشون)
لطفا کلمه wild hunt رو ترجمه نکنید چون به معنی شکار وحشی نیست بلکه اسم گروهی از سواره های الف است که دنبال سیری میگشتند.
برمبنای چه چیزی میگید یک اسم خاص نباید ترجمه بشه؟
شما کجا دیدی که ترجمه کنن ?:-) 😐
مثل اینه که من “محمد” رو ترجمه کنم “ستایش شده” 😐
درسته ولی محمد اسم هست نه صفت شکارچی وحشی مدرسه ها دوباره شروع شه چه حالی میکنید!
حق با شماست، hunt تو این عبارت به معنی شکارچیه، نه شکار (دقیق ترش میشه گروهی از شکارچیان سواره) و بهتره مثلا بصورت “شکارچیان وحش” ترجمه شه…حتی اسسینز کرید هم به نظرم نادرست ترجمه شده (عقیده یک آدمکش) که معمولا به شکل فرقه قاتلان یا فرقه حشاشین ترجمه میشه که دقیق تر و درست تره
به صورت کلی بخوام جواب بدم، اول از همه اینکه Wild Hunt در اسم بازی به خود گروه و شکار سیری که محور اصلی بازی هست اشاره داره و به اصطلاح به کار بردند و از نظر لغوی هم ترجمش میشه “شکار وحشی” که میتونه به خود گروه اشاره داشته باشه. در مورد Assassin’s Creed با توجه به کلمه اول که جمع هم نیست و معناش “قاتل” هست و کلمه دوم که Creed (عقیده یا کیش) میشه، ترجمه اصلی و دقیقش همون “عقیده یک آدمکش” هست که هر دو این ترکیب ها چه از نظر معنایی و چه از نظر مفهومی با توجه به خود بازی ها قابل درک هستند
اما فرقه قاتلان یا فرقه حشاشین که شما اشاره کردید، چیز جا افتاده تریه ولی اینجا ما ترجمه دقیق عبارت مد نظرمون هست
البته من قصد طول دادن این بحث رو ندارم چون در مهارت شما شکی نیست
اما واژه Hunt در هر دو معنای “شکار” و “شکارچی” وجود داره هرچند که معنای دوم کمتر استفاده میشه و با توجه به اینکه عبارت wild hunt به یک گروه اشاره داره و نه به هدف این گروه در نتیجه بهتره بصورت اسم فاعل ترجمه شه که نتیجتا میشه “شکارچی وحش” و چون این گروه چند نفرن پس “شکارچیان وحش” دقیق تره…و اما در خصوص “عقیده یک آدمکش” تا حدودی با شما موافقم اما این عبارت فاقد حرف تعریف نامعینه (an)؛ پس با توجه به اهمیت شما به دقت در ترجمه، حرف تعریف “یک” نباید در ترجمه باشه…پس باید گفت “عقیده آدمکش” (طبق راهکار شما، البته)…اما باز هم چون در داستان اصلی با یک گروه از آدمکش ها طرف هستیم ترجمه مفهومی میشه “فرقه/گروه قاتلان/آدمکش ها”…این نظر شخصیمه و شما به عنوان نویسنده مطلب اختیار تام دارید
ممنون از پاسخگویی شما آقای استادی عزیز 🙂
در ارتباط با Wild Hunt همون حرف رو باز میزنم (با اینکه نکته ای که شما اشاره کردید هم کاملا درسته و در ترجمه زیاد تفاوتی ایجاد نمیکنه) با توجه به اینکه فقط به عنوان فعل و گاهی اسم طعمه (شکار بودن) به کار میره
در ارتباط با Assassin’s Creed هم یک توضیح مختصری میدم برای اطلاع عموم. ببینید اگر اسم Assassin Creed بود، میشد جمع بست و گفت “عقیده آدمکش ها” یا “عقیده آدمکش” یا اگر آپوستروف (‘) بعد از s قرار می گرفت به این صورت: Assassins’ Creed
ولی با توجه به اینکه Assassin’s هست و مفرده، به یک شخص اشاره داره، نویسنده به راحتی میتونست بگه Assassin Creed پس مطمئنا منظور خاصی داشته و اگر به مفهوم بازی ها هم توجه کنید، قابل درکه
اگر فکر میکنید بحث ریشه شناسی کلمات جذابه 😀 بهتره صحبت رو در انجمن ادامه بدیم چون اینجا مناسب نیست
به هر حال من قصدم به هیچ وجه زیر سوال بردن کار شما نبوده و نیست و فقط میخواستم در این مورد باهاتون گفتگو کنم 🙂 البته ترجمه بیشتر یه کار ذوقیه و شخصا ترجیح میدم در برخی موارد از ترجمه مفهومی به جای ترجمه تحت اللفظی استفاده کنم، چون اینطوری بر زیبایی ترجمه افزوده میشه…با حرفتون موافقم…ترجمه شما دقیق تره اما به گوش زیبا نیست (لااقل من این حس رو دارم)…در حالیکه ترجمه مفهومی این عبارت با وجود دقت کمتر، هم روح عبارت رو در خودش داره و هم زیباتر و خوش لحن تره…واژه Assassin هم اگر به منابع بازی رجوع کنید به یک فرقه اشاره داره، نه به یک شخص واحد…همون فرقه حشاشین که با نام Assassin Order هم شناخته میشه…با توجه به این نکته من میتونم این امکان رو برای خودم فراهم کنم که از ترجمه جمع استفاده کنم (دقیقا مشابه برخی واژه های انگلیسی که شکل مفرد و جمع یکسانی دارن – چون Assassin یک واژه ی وام گرفته شده ست از زبان عربی اگر اشتباه نکنم و از حشاشین گرفته شده پس میشه در این مورد خاص از جمع هم استفاده کرد)…
به هر حال از هم صحبتی با شما خوشحال شدم عرفان جان 🙂
دقیقا
Assassin’s در اینجا s’ منظور مالکیته
creed هم عقیده
عقیده یک آدمکش
ولی بازم میگم خیلی از اسم هارو نمیشه به فارسی دقیق برگردوند
نگید استاد
من مطمئنم شما حداقلش معلم ادبیات هستید
از غلطای املایی که از بچه ها میگیرید مشهوده
واسه اطلاعات عمومیتون میگم، حیات وحش به انگلیسی wild life میشه 🙂
نه، جدی گفتم، سیکل دارم، ترک تحصیل کردم
احیانا wild وحشی معنی میده ها
Wild animal ( حیوان وحشی )
Hunter هم به معنای شکارچیه، اگه اطلاع داشته باشین er پسوند فاعل سازه
Hunt به تنهایی معنای شکارکردن(شکار ) میده
Wild hunt منظور اینه که این گروه به صورت وحشیانه به شکار بقیه میپردازن( دیگه خیلی بخوایم به فارسی برش گردونیم میشه شکارچیان وحشی )
هرچیزی که معنی تحت الفظی نمیشه کرد
قورمه سبزی میشه rice grass?
در نهایت یه چیز شخصیه ترجمه همونطور که شما گفتید
من هم لذت بردم، درود :yes:
آیا من جایی گفتم w.i.l.d به معنای وحشی نیست؟
H.u.n.t بر اساس فرهنگ وبستر در هر دو معنی شکار (عمل شکار کردن) و گروه شکارچیان به کار میره
در نهایت درست ترین نوع ترجمه ترجمه ایه که در عین وفاداری به شکل اصلی به مفهوم هم توجه کنه
هردوبار نوشتی شکارچیان وحش 🙂
وحش هم اشتباست چون به معنای طبیعت و زندگیه
حتما شنیدید حیات وحش
حرف شما هم درسته
اما من “وحش” رو به معنی جانوران وحشی و (با توجه به دنیای بازی) هیولاها به کار بردم (که در این معنا هم به کار میره) و کلا برداشتم متفاوت از شماست…شما صفت دیدی، من اسم…هر چند که دید شما وفادار به واژه اصلیه اما برداشت من کاملا مفهومیه
Wild به هیچ وجه معنای وحش نمیده(گیاه خودرو،دیوانه،وحشی )
شرمنده الان حرفتون ۲تا شد
یه جا اشاره کردید منظور از wild hunt گروهی که تو بازی وجود داره
الان میگید منظور دنیای بازیه؟
بالاخره کدوم؟
قبول کنید اشتباه کردید در تایپ احتمالا
(اگر میخواید مجبورم کنید که اشتباهمو قبول کنم، باشه من اشتباه کردم)
w.i.l.d در نقش صفت میشه وحشی، اما در نقش اسم معادل دیگه ی wilderness به معنای دنیای وحشه…یعنی جهانی پر از حیوانات و جانوران وحشی…”شکارچیان وحش” یعنی گروهی که به شکار هیولا ها میپردازن یا نزدیک به این مضمون…گفتم که نگاه من متفاوته…(منظورم همون گروه داخل بازیه، نه دنیای بازی، متاسفانه نظر منو درست متوجه نشدید)
به هر حال بهتره دیگه ادامه ندیم، زیادی اسپم دادم
من پرچم سفید رو به نشانه تسلیم بالا میارم!
دوست عزیز اگه هرکس میخواست برداشت کنه
دیگه سازنده ها اسم نمیزاشتن
میگفتن بازی کنید با توجه به محیط بازی یه اسمی که بش میخوره بزارین واسه اسم بازی
خیلی خوبه افرادی مثله شما در سایت هستن،دانشگاه چه رشته ای خوندید؟
Wilderness به معنای بیابان
اگرم dictionary میخواید که چک کنید google translate رو پیشنهاد میکنم
من سیکل دارم
شما کاملا درست میگید، من رو بابت جسارتم ببخشید
سلام.من نمیدونم چرا از این بازی خوشم نیومد؟ ?:-) سبکشو خیلی دوست دارم ولی نمیدونم چرا ازش خوشم نیومد؟بازیش برای من زیاد جالب نبود به هر حال ولی بخاطر نمره هاش حتما جزو بهتریناس :blush:
اها فهمیدم انگلیسی یاد ندارم :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
مهمترین دلیل اعتماد سازنده ها به بازیبازای pc و همچنین احترامی که واسه جامعه pc بازها داشت،باعث شد فروششو دوچندان کند :heh:
ویچر زندگی بود، سفری بود به عمق روا.بط انسان ها و تصمیما.ت سرنوشت سازی که ممکنه سر راه هر کدوم از ما قرار بگیره و این اوج هنر ساز.ندگان این شاهکار بی بدیل و کم نظیره که یک جهان باز رو به جایی برای زند.گی میلیون . ها نفر تبدیل کنن…دنیا.یی که با روایت زیبای داستان، شخصیت هایی حقیقتا باور پذیر که حتی کم اهمیت تر.ینشون هم ماجرای خودشون رو دارن، و جهانی به شدت غنی که به سرعت به یه مکان آشنا و دوست داشتنی تبدیل میشه
———————
و.یچر با.زی ای نیست که به سرعت تمو.مش کنی و بعد یه گوشه رها.ش کنی تا خا.ک بخوره..ویچر رو مثه یه غذای لذ.یذ باید مزه مزه کرد و آروم از هر لقمه ش لذ.ت برد
سیکل داری ?:-)
روا.بط = روابط
آخر ازت غلط گرفتم هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها!!!! :laugh:
برای این بازی بزرگ کلمه عالی هم کمه…………به امید گوتی سال :yes: :yes:
بزار fallOut4 بیاد
چه ربطی داشت
ویچر ۳ یکی از بهترین بازی های ار پی جی بود که تا به حال کردم ولی خداییش(واسه من البته)با نوع جنگیدن dragon’s dogma بیشتر حال کردم،برام از سر و کله ی یه هیولا بالا رفتن حیجان انگیز تر به نظر میرسه تا رو زمین باهاش جنگیدن.
حیجان = هیجان
:sarcasm: شماهم اینقد گیر نده :sidefrown:
نه بزار إصلاح کنه اقای فریمن
خیلی از گیمرا نه که املا شون خوبه
راست میگی اشتباه تایپ کردم ببخشید :rotfl:
اقا دستتون درد نکنه مقاله زیبایی بود . اقا سایتی میشناسین که بازی رو به جیمیله ادم بفرستند و من هزینه رو اینترنتی پرداخت کنم. با تشکر
به جرعت میتونم بگم یکی از بهترین بازی های عمرم بود ! هر جوری شد با سیستم پایین بازیش کردم …
من هیچ وقت بازیی رو که عاشقش بشم دو بار بازی نمی کنم :۱
البته به غیر از ویچر که مطمعنم روی یه سیستم بالا تر بازیش میکنم:)
تا انگلیسیت خوب نباشه اصلا بازیش هیچ معنی نداره !!! 😉
دمتون گرم.مقاله خوبی بود. :yes: :yes: :yes:
اون قسمتی ک میگید بازی های امروزه دیگه جذابیت گذشته رو ندارن بسیار باهاش موافقم.
ویچر ۳ نمونه یک بازی زیبا و جذاب با داستان فوق العاده است.اگه گوتی بشه حقشه.
آخرین بازی ک من باهاش زندگی کردم اسکایریم بود اما ویچر ۳ رو دستش بلند شد.
باز هم تشکر آقای استادی :yes: :yes: :yes:
این تابستون کلا بهترین تابستون گیمینگم بود اول که ویچر بعد بتمن بعدش هم متال کلا خیلی طوفانی بود از نظر من این سه تا باهم باید گوتی بگیرن چون توی این سه تا بازی هر کدوم زیبایی خاصه خودشو داره مثلا ویچر ۳ داستان و شخصیت پردازی بسیار عمیق داره بجاش مشکلاتی توی گیم پلی داشت و توی متال دیگه برعکسه گیم پلی بسیار متنوع ای داشت بجاش داستانش زیاد عمیق نبود (البته داستانش عالی بود ولی نه به اندازه ی ویچر ۳)
مقاله مطالعه شد و مثل همیشه باید بگم عالی بود عرفان. هنوز فرصت نکردم این بازی رو تجربه کنم اما حداقل با قلم زیبایی که توی مقاله به کار بردی، به قسمتی از بزرگی های بازی پی بردم.
ویچر یکه بازی عالی در سبکRPGاست و جز بهترین ها خواهد ماند اما چون کیت مود سازی تخصصی برای بازی عرضه نشد هنوز یه سروگردن از اسکاریم پایین تر است
متشکر عرفان عزیز بابت مقاله.ویچر واقعا دنیای زیبایی داره یه بازی زنده ست.از حرکت نهنگ ها در دریاها گرفته تا پرواز پرنده ها در دور دست
سلام دوستان.یه سوال:
من درگیر GTA V بودم و هنوز ویچر ۳ رو بازی نکردم. سیستم من بازی GTA V رو میکشه. از این رو با این مقایسه به نظرتون ویچر ۳ رو هم PC من میکشه یا نه؟
برام مهم نیست رو Medium باشه یا Low فقط بدون تیک و مشکل بتونم بازی کنم.میتونم ؟؟
میتونستی این رو در انجمن عنوان کنی و اینجا اسپم ندی!
در هر حال…
ویچر از جی تی ای سنگین تره
اگه برای مثال جی تی ای رو میتونید در مدیوم و ۳۰ فریم به بالا بگیرید فک میکنم بتونید این رو روی لو بازی کنید
یه کورای ۳ با گرافیک ۲ با رم ۴ مبخوای که این سیستم رو low جواب میده
خداشاهده نیم ساعت گشتن توی مپ اسکایریم ۵.۵ گیگی رو به ۲۰۰ ساعت گیمپلی ویچر ترجیح میدم
ممنون از مقاله ی بسیار خوب
پاراگراف آخر حرف دل منه
واقعا بازی فوقلاده ای بود یه بازی بود که مراحل فرعیش اندازه مراحل اصلیش یا حتی بیشتر حال میداد وقتی یه کانترکت میگرفتم سریع میرفتم سراغش و به جز کانتراکتا مراحل فرعی دیگشم عالی بود یادمه یکیش که بهم خیلی حال داد باید با چند نفر میرفتی تو یه غار بزرگ که روح یه وال بالاش در حال شنا کردن بود و در اخر مرحله هم روح اردین رو میدیدیم ولی موفق نشدیم بکشیمش یا یه مرحله دیگه که باید یه hym رو میکشتیم در کل مرحله ها عالی زیادی داشت که نمیشه همرو گفت
فقط یک کلمه: شاهکار
ممنون بابت مقاله
ببخشید ولى کى تاج پادشاهی رو بدست آورد. اسکایریم هم متاش بیشتر شد هم فروشش تازه هنوز حتى معلوم نیست برترین rpg سال بشه هرچند بازى فوق العاده ایه ولى باید فالوت رو هم دید.
واقعا بهترین بازی عمرم بود مخصوصا اگه ویچر ۱ و ۲ رو بازی کرده باشین داستان ۳ خیلی براتون جذاب تره چون وقتی میخواین وارد دنیای ویچر ۳ بشین تنها هدفتون اینه که انتقامتونو از ادرین(رییس وایلد هانتا) بگیرید و ینیفر و پیدا کنید اما وقتی که وارد ۳ میشید با موجود جدیدی به نام سیری اشنا میشید و تازه ینیفر هم پیدا کردید و از اون هدف فاصله میگیرید و فقط میخواین سیری رو پیدا و ازش مراقبت کنید که همین امر باعث شد داستان بازی به شدت قشنگ و درگیرت کنه 🙂
نمیدونم چرا ولی با داستان ویچر دو بیشتر حال کردم :smirk:
ویچر جزئ کمتر بازیایی هست که توی همچین زمانی ساخته شده یعنی قرون قدیمی اروپا برای همین خیلی جزابه
جملات فلسفی بازی فوق العاده است.
گرگ یا سگ وحشی؟مسعله این است!
(دکتر جان همزه ندارم!)
من عااااااااشق ویچرم ، تمام مقاله ها مطالبشم میخونم
ممنون بابت مقاله زیبا
جیگرم حال اومد
واقعاً عالی بود ؛ خیلی ممنونم آقا عرفان :yes: :-*
اگه یک مقاله یا یک خبر داشته باشیم چطور میتونیم توی سایت بزاریم لطفا بگید
😕
بازیهای این سبک نیاز به طراحی و فکر بسیار زیاد دارند ولی ایا اکثریت گیمرها علاقه و یا لذت کافی از این سبک میبرند؟در جامعه اماری اطراف خودمان از هر ۱۰نفرتنها شاید یک نفر از این سبک لذت کافی ببرد . شاید عبارت تاج پادشاهی برای دراگون ایج و ویچر ۳در ایران و برای اکثریت گیمرهای ایرانی معنی خاصی ندهد.
مرسی
من که هم با دراگون اج هم با ویچر زندگی کردم
شما نمیخواهید به صورت یکی در میان افرادی را بدون دیده شدن تعقیب کنید یا با نفوذ به یک پایگاه چیزی را بدزدید و این مسئله، همان مسئله ایست که بازیهایی مثل “عقیده یک آدمکش”[۹] و “ندای وظیفه”[۱۰] را فلج کرده است.
این قسمت یکم مشکل داشت به عقیده من البته
شما ندای وظیفرو هم گفتی درصورتی که ندای وظیفه یه بازیه خطیه و تو داری روی یه خط جلو میری و یه جورایی میشه گفت با اجبار داری جلو میری
ولی بازیایی مثل ویچر و اساسین اینطوری نیستن و اوپن ورد محسوب میشن که خیلی از کارا دست خودته
تو این قسمت اساسینو فقط بگفتی برای مقایسه خیلی بهتر بود
مقاله رو کامل خوندم.
مقاله ی خوبی بود ولی بهتر بود اسامی رو انگلیسی مینوشتید. 😉
خسته نباشید آقا عرفان 🙂
لفظ شاهکار براش کم :yes:
عحب بازی بود با بیشت از ۳۰۰ ساعت بازی مردن تمومش کردم یادم دلم نمیخواست داستان اصلیرو خیلی زود پیش ببرم همش میخواستم مراحل فرعیرو برم نشد ی بار خسته کننده بنظرم برسه .حیف که هرکی به جایگاهو مقامیم میرسه فراموش میکنه کار و هدفش چیبوده(آب سافت و …)