آن سوی دروازههای جهنم | چگونه یک بازی دنیا را تغییر داد؟
در سال ۱۹۹۳، زمانی که بازی های دو بعدی به اوج شکوفایی خود رسیده بودند، بازی های سه بعدی و مخصوصا بازی های سه بعدی اول شخص هنوز جوان بودند. بسیاری از بازی های اول شخص اولیه یا آنچنان ساده بودند که تصاویر در آن ها قابل تفکیک نبود، یا صحنه های سه بعدی نمایش داده شده در واقع تصاویر دو بعدی بودند که قبلا توسط یک هنرمند رسم شده و بعد روی صفحه نمایش پدیدار می شدند (بسیاری از بازی های نقش آفرینی اول شخص آن زمان مثل Eye Of The Beholder اینگونه بودند). در آن زمان بازی بازها با بی صبری انتظار بازی ای را می کشیدند که موفق شود آن ها را به دنیای سه بعدی که از دید خود آن ها نمایش داده می شد ببرد و گیم پلی سریع و هیجان انگیزی را با صحنه های سه بعدی و طبیعی ترکیب کند.
اما بسیاری از بازیبازها هنوز به خوبی به یاد دارند چگونه نیمه شب ۱۰ دسامبر ۱۹۹۳ به وقت آمریکا تا صبح بیدار ماندند تا دموی بازی ای را که قرار بود به آرزوی آن ها جامه عمل بپوشاند، با مودم های کند و گران قیمت ۱۴ کیلو بایتی! خود دانلود کنند و وقتی دموی این بازی را برای اولین بار اجرا کردند، DOOM دنیای آن ها را برای همیشه تغییر داد. عصر بازی های شوتر اول شخص با تمام عظمت و زیبایی آن، این بار واقعا شروع شده بود. DOOM تصاویر طبیعی با سرعت بالا را با گیم پلی نرم، سریع و فوق العاده لذت بخش ترکیب کرد تا یکی از تاثیر گذارترین بازی های کامپیوتری تاریخ پدید آید.
هیچ بازیباز جدی ای وجود ندارد که DOOM را بازی نکرده یا حداقل نامی از آن نشنیده باشد و تقریبا هر بازی شوتر اول شخص یا حتی هر اول شخصی که بعد از آن تولید شد، به گونه ای از آن الهام گرفته است. این بازی بارها و بارها توسط منتقدان، کانال های تلویزیونی، نشریات، سایت ها یا مخاطبان آن ها به عنوان بهترین بازی کامپیوتری تاریخ، بهترین بازی شوتر اول شخص تاریخ یا یکی از بهترین بازی های کامپیوتری تاریخ انتخاب شد. این داستان ساخت DOOM نیست؛ بلکه داستان تغییر عظیمی است که این بازی در دنیای بازی های کامپیوتری و حتی خارج از آن ایجاد کرد و به راستی دنیا را تکان داد.
شناسنامه
بازی شوتر اول شخص DOOM در سال ۱۹۹۳ توسط تیم افسانه ای id Software ساخته شد. اعضای اصلی تیم عبارت بودند از: جان کارمک (برنامه نویس ارشد، مشهورترین برنامه نویس در تاریخ بازی های کامپیوتری و دارنده جوایز و افتخار های بزرگ بی شمار)، جان رومرو (برنامه نویس و طراح، یکی از مشهورترین و جنجالی ترین طراحان بازی های کامپیوتری)، سندی پیترسن (طراح مراحل)، آمریکن مک گی (طراح، مردی که به داشتن ایده های دیوانه وار مشهور است)، رابرت پرینس (موزیسین). طراح و گوینده مشهور، تام هال نیز در طراحی بازی دست داشت و نوشتن داستان بازی بر عهده ی او بود؛ اما پس از این که ایده های اولیه، داستان پیچیده و سیستم مرحله خلاقانه DOOM کنار گذاشته شد و بازی ساده تر شد؛ در حالی که به شدت ناامید شده بود id Software را ترک کرد و پس از پیوستن به ۳D Relams بعضی از ایده های خود را در بازی بسیار مشهور Duke Nukem 3D پیاده کرد.
الگوی اصلی بازی سازها در طراحی DOOM، دو بازی قبلی آن ها یعنی Wolfenstein 3D و Spear Of Destiny بود؛ اما به پیشنهاد جان کارمک، داستان به حمله ی جهنم تغییر پیدا کرد و به جای موجودات عجیب و غریب و فضایی، از هیولاهای جهنمی و شیاطین به عنوان دشمنان اصلی در بازی استفاده شد. الگوی اصلی در طراحی این موجودات جهنمی، بازی های نقش آفرینی بودند. بعضی از اسلحه های بازی نیز از روی فیلم های اکشن و ترسناک ساخته شدند (مثلا بر اساس گفته های طراحان بازی، اره برقی بازی با الهام از فیلم Evil Dead استفاده شد). این بازی چند دنباله ی مستقیم و غیر مستقیم از قبیل DOOM 2 ،Final DOOM و The Ultimate DOOM و تعداد زیادی دوباره سازی از قبیل DOOM 64 و DOOM 3 دارد. بازی دیگری نظیر DOOM RPG بر اساس DOOM ساخته شده است و بازی های، Quake و Duke Nukem 3D و حتی بازی رقیب Unreal شباهت های ریز و درشت بی شمار به DOOM داشتند و اشاره های واضح و مستقیمی به شخصیت ها، اسلحه ها و موجودات DOOM در آن ها دیده می شود. فیلم سینمایی DOOM نیز بر اساس داستان این بازی و با الهام از بازی DOOM 3 ساخته شد و باید گفت در جلب نظر طرفداران و منتقدان موفق نبود. این بازی یک Fan Base یا جامعه ی طرفداران عظیم دارد که تعداد بسیار زیادی بازی دیگر، از قبیل بازی های دو بعدی، مراحل اضافی، ماد و… برای آن ساخته شده است. علاوه بر این تعداد زیادی داستان مستقیم و غیر مستقیم بر اساس این بازی نوشته شده و داستان ها، فیلم ها و بازی های زیادی با الهام از آن ساخته شده است و البته باید این موضوع را نیز اضافه کرد که تمام بازی های DOOM از لحاظ گرافیکی جز عناوین انقلابی زمان خود محسوب می شدند که در ادامه ی مقاله به بررسی آن نیز خواهیم پرداخت.
سفر به جهنم
ایده ی حمله ی موجودات فضایی به زمین، سفر به سیاره های دیگر یا رویارویی با نیروهای سرکوب گر حکومت های شیطانی قبل از عرضه DOOM بارها و بارها در داستان ها، فیلم ها و بازی های دیگر استفاده شده بود. از این رو هیچکدام از اعضای تولید DOOM تمایل نداشتند در بازی که بی هیچ شک و شبهه ای قرار بود یک شاهکار باشد؛ ایده های کلیشه ای بازی های قبلی را بگنجانند. ساخت بازی با ایده های اولیه در زمینه حمله موجودات فضایی به مریخ شروع شد، اما در اوایل کار جان کارمک سوال بسیار ساده ای پرسید که مسیر ساخت بازی را به سرعت تغییر داد. کارمک از تیم پرسید: چه می شد اگر ما به جای موجودات فضایی، از هیولاهای جهنمی استفاده می کردیم؟ این ایده بلافاصله مورد قبول کلیه اعضای گروه قرار گرفت و داستان بازی نیز بر اساس آن تغییر پیدا کرد. در آن زمان مرسوم بود داستان بازی های PC از دو طریق روایت شود: طریق اول خود بازی و طریق دوم، راهنمای بازی بود که به منظور صرفه جویی در فضا و کاهش تعداد دیسک ها، بخش های مربوط به مقدمه و حاشیه های داستانی در آن توضیح داده می شد. DOOM یک داستان بسیار جالب دارد که در آن زمان بی نظیر بود. بازی هم از لحاظ نوع مقدمه داستانی (ماجراهای شخصیت اصلی بازی و چگونگی تبعید او به مریخ) و هم از نظر رخداد های بعدی آن بسیار استثنایی و غیر منتظره بود، به گونه ای داستان آن را باید یکی از منحصر به فردترین و اصیل ترین داستان های منحصر به بازی های کامپیوتری محسوب کرد.
ایستادن بر دوش غول ها
بر خلاف تصور بسیاری از بازیبازهای کم سن و سال، DOOM نه تنها اولین بازی اول شخص تاریخ نبود؛ بلکه حتی جز اولین بازی های اول شخص یا شوتر اول شخص هم به حساب نمی آید. بازی های اول شخص بسیار قدیمی تر از DOOM هستند و قدمت آن ها به زمان پیدایش PC و کنسول های اولیه شرکت آتاری می رسد. بازی DOOM حتی اولین بازی اول شخص ساخته شده توسط شرکت مشهور id Software هم نیست. اولین بازی شوتر اول شخص ساخته شده توسط id Software، یک بازی سه بعدی ابتدایی به نام Hover Tank 3D است و بازی بسیار مشهور Wolfenstein 3D که در ایران شهرت و محبوبیت زیادی دارد و بسیاری از بازیباز های ایرانی به اشتباه آن را اولین بازی شوتر اول شخص شرکت id Software می دانند، در واقع سومین و DOOM نیز پنجمین بازی اول شخص ساخته شده توسط این شرکت است.
بازی DOOM بیش از هر چیز مدیون بازی های اول شخص قبلی این شرکت و بخصوص دو بازی مهم Catacomb 3D و Wolfenstein 3D است. در واقع DOOM شباهت های بی شماری به این بازی ها دارد و اگر داستان بازی را نادیده بگیریم، دنباله ای پیشرفته برای Wolf3D است. نحوه حل کردن معماها، استفاده از کلید با رنگ های مختلف برای باز کردن درها، چهره قهرمان بازی که در پایین صفحه نمایش داده می شود و حالت او را نمایش می دهد، مشخصات بازیباز و سلاح های موجود که به صورت ریز روی صفحه نقش می بندد همگی بر اساس این دو بازی طراحی شده است. گیم پلی و اسلحه های بازی شباهت بسیاری به Wolf3D دارد و موجودات بازی نیز شباهت زیادی به موجودات خیالی Catacomb 3D دارند. با وجود اینکه DOOM یک جهش عظیم بود و دوران حکومت بی چون و چرای بازی های شوتر اول شخص را آغاز کرد؛ اما این جهش در واقع با Wolf3D آغاز شده بود.
تفاوت اصلی DOOM با این دو بازی در ساختار سه بعدی آن است. بازی های قبلی ساختار ساده ای داشتند که در آن دیوار ها و اشیا باید به صورت شبکه ای، در نقاط مشخص و با زاویه ۹۰ درجه قرار می گرفت، در حالی که DOOM از ساختار سه بعدی انعطاف پذیر و واقعی که قبلا در بازی Ultima Underworld استفاده شده بود؛ بهره گرفت (براساس اظهارات جان کارمک، حتی موتور Wolf3D نیز با الهام از دموی تکنیکی بازی Ultima Underworld طراحی شده بود؛ پس به راحتی می توان حدس زد که بازی های اول شخص id Software و بخصوص DOOM تا چه حد مدیون این شاهکار عظیم شرکت Looking Glass Studios هستند).
جهنم واقعی
گرافیک واقع گرایانه DOOM (البته در زمان خودش) به لطف یک موتور بسیار پیشرفته میسر شده بود. برای طراحی موتور DOOM، کارمک تکنولوژی مورد استفاده در Wolf3D را کنار گذاشت و در عوض موتور جدیدی طراحی کرد که علاوه بر تفاوت ظاهری با موتور قبلی، تفاوت های ساختاری نیز داشت و عملا به طراح اجازه می داد مراحلی را طراحی کند که پیاده سازی آن در Wolf3D حتی با گرافیک پایین هم امکان پذیر نبود. پشتیبانی از مراحل چند طبقه و تفاوت ارتفاع میان سطوح باعث شد مراحل DOOM ساختار پیچیده تری داشته باشند و بازیباز بتواند در چند سطح مبارزه کند. از طرف دیگر در Wolf3D طراح مجبور بود دیوارها را صرفا با یک قطر ثابت و به صورت مشبک ۹۰ درجه در مرحله قرار دهد؛ در حالی که موتور DOOM به بازی ساز اجازه می داد دیوارهایی با قطر و زاویه دلخواه در مرحله قرار دهد که باعث می شد مراحل DOOM بسیار پیچیده تر از مراحل بازی قبلی باشند. این تغییر، اجازه طراحی بازی های اول شخص با استانداردهای کنونی را به بازی سازان داد و بزرگ ترین تغییری بود که در ساختار بازی های اول شخص ایجاد شد؛ به گونه ای که بسیاری از پیشرفته ترین بازی های اول شخص امروز (به استثنای بازی های خاص مثل Prey و Portal) از ساختاری که DOOM برای اولین بار معرفی کرد در مراحل خود استفاده می کنند.
اما تغییرات ظاهری بازی نیز انقلابی بود. DOOM نور پردازی پیشرفته ای داشت که امکان نمایش جلوه های پیچیده نور و مکان های پر نور وتاریک را فراهم می کرد؛ از این رو علاوه بر نمایش طبیعی تر تصاویر، به طراح مرحله اجازه می داد با کم و زیاد کردن نور یک اتاق خاص عملا گیم پلی را دستخوش تغییر کند. به عنوان مثال در بعضی از مراحل DOOM بازیباز باید در تاریکی مطلق مبارزه می کرد؛ مساله ای که به عنوان یکی از جالب ترین ویژگی های بازی شهرت خاصی پیدا کرد و باعث شد بازی DOOM 3 به طور کلی در یک محیط کاملا تاریک ساخته شود.
کلیه سطوح (دیوارها، سقف و کف) در DOOM دارای بافت های با کیفیت بالا بودند؛ در حالی که در بازی های قبلی تنها دیوارها چنین ویژگی داشتند. علاوه بر این اسلحه بازیباز هنگام حرکت به طرز طبیعی تکان می خورد و همه این ویژگی ها در کنار هم باعث شد DOOM از لحاظ گرافیکی، یک بازی انقلابی در زمان خود و حتی در تمام طول تاریخ باشد. با وجود استفاده از این همه تکنیک پیشرفته، DOOM با سرعتی باور نکردنی اجرا می شد. گرافیک بازی به قدری نرم بود که بازیباز در ابتدا به دلیل حرکت طبیعی دیوارها احساس وحشت می کرد و بسیاری از بازیبازها پس از اولین بار بازی با DOOM احساس سرگیجه و سردرد داشتند. اصلی ترین دلیل شهرت DOOM در آن زمان همین گرافیک باور نکردنی بود و دلیل آن هم بر کسی پوشیده نیست. گرافیک در DOOM فراتر از هر آنچه بود که سخت افزار های خانگی در آن زمان اجازه می دادند و این یک معجزه بود.
تکنولوژی پویا
DOOM یک موتور انعطاف پذیر و ساخت یافته داشت که به طراح اجازه می داد تقریبا هر کاری با آن انجام دهد. به این ترتیب DOOM اولین بازی بود که متد لایسنس کردن موتور های نرم افزاری را معرفی کرد. شرکت Raven برای ساخت بازی Heretic از موتور بازی DOOM استفاده کرد و از تولید کننده های تکنولوژی در سراسر دنیا از قبیل BioWare و Monolith این راه را ادامه دادند. اما انعطاف پذیری تکنولوژی در DOOM حتی برای مبتدیان هم جالب بود. بسیاری از طرفداران بازی DOOM با استفاده از نرم افزارهای ماد سازی، مراحل اضافی، ماد، بسته های الحاقی کامل، نرم افزارهای جانبی متعددی برای DOOM طراحی کردند و باعث گسترش دنیای DOOM شدند.
مبارزه با دوستان
DOOM مبارزه های هیجان انگیز تحت شبکه را در حالت اول شخص برای بازیبازها به ارمغان آورد. این بازی به بازبیازها اجازه می داد با استفاده از یک کابل یا مودم به کامپیوتر دوست خود وصل شده و با هم بازی کنند. اما لذت واقعی بازی چند نفره با DOOM بخاطر سرعت بالای آن بود. گیم پلی DOOM در حالت تک نفره بسیار سریع بود. استفاده از ماوس برای نگاه کردن به چپ و راست که به سرعت به Mouse Look کامل در بازی های اول شخص منجر شد؛ هدف گیری و حرکت را بسیار سریع تر از یک بازی اول شخص سنتی کرده بود. علاوه بر این بازی از موتور پیشرفته ای استفاده می کرد که نه تنها تصاویر سه بعدی را با سرعت بالا نمایش می داد؛ بلکه به قدری قوی بود که استفاده همزمان از تجهیزات شبکه سرعت نمایش تصویر را کاهش نمی داد. به این ترتیب سرعت بالای DOOM در شبکه جادویی می شد. وقتی یک بازیباز برای اولین بار با سرعت بسیار زیاد در محیط حرکت می کرد و دوستانش را می کشت؛ احساس می کرد دیگر نمی تواند از پشت کامپیوتر بلند شود.
دیگر نوآوری ها
علاوه بر آنچه گفته شد، DOOM ویژگی های بدیع ریز و درشت دیگری نیز داشت، از سکوهای متحرک به یاد ماندنی گرفته تا درهای مخفی و از اسلحه هایی که روی دست موجودات سوار می شدند تا عنکبوت های نیمه مکانیکی غول پیکر، همه و همه برای اولین بار در DOOM معرفی شدند. DOOM دنیای بازی های کامپیوتری را برای ما واقعی و قابل لمس کرد و بازی های اول شخص را به یکی از محبوب ترین ژانرها تبدیل کرد. بسیاری از بازیبازها در سراسر جهان اکنون به خوبی اولین روزی که DOOM را بازی کردند به یاد می آورند. اما آیا DOOM تنها دنیای بازی های کامپیوتری را تغییر داد؟ خیر!
DOOM به آنچنان پدیده ای تبدیل شد که همه را تحت تاثیر قرار داد. کانال های تلویزیونی، روزنامه ها و حتی نشریاتی که هیچ ارتباطی به بازی های کامپیوتری نداشتند درباره آن خبر منتشر کردند و برنامه هایی ویژه به آن اختصاص دادند. در واتیکان برای مقابله با DOOM جلسه تشکیل دادند و کارمندان آنچنان به این بازی اعتیاد پیدا کرده بودند که در ادارات آمریکا بخشنامه هایی علیه بازی کردن DOOM صادر شد. روانشناسان درباره آن کتاب نوشتند و سیاستمداران برای جلب محبوبیت آن را نقد کردند. (در آخر یکی از بهترین قطعات موسیقی از این سری شاهکار را برای شما قرار داده ایم، لذت ببرید).
جای پای DOOM نه در تاریخ بازی های کامپیوتری، بلکه در تاریخ بشر جاودانه ماند و تاثیری که بر روی دنیای ما گذاشت به قدری زیاد بود که به جرات و بی هیچ تردیدی می توان اعلام کرد که DOOM دنیا را تغییر داد.
پر بحثترینها
- تریلر جدید فصل دوم سریال The Last of Us شخصیت ابی را نشان میدهد
- کامنتهای هفته ۲۹؛ بَک تو بَک
- شایعه: کنسول نسل بعدی Xbox در سال ۲۰۲۶ با نام Xbox Prime عرضه خواهد شد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Alan Wake 2: رمدی میخواهد نسخه اروپایی ناتی داگ باشد
- ۱۵ بازی بزرگ خاطرهانگیز گیمرهای ایرانی
- کلیپ جدید Assassin’s Creed Shadows با محوریت پارکور
- گزارش: شرکت Sweet Baby Inc نقش فعالی در پروژه معرفی نشده Remedy دارد
- بازی Assassin’s Creed Shadows بار دیگر تاخیر خورد
- کامنتهای هفته ۲۸؛ هیتلر: The Last of Us Part 2 بهترین بازی تاریخ است
- از کنترلر جدید Xbox با طرح DualSense رونمایی شد
نظرات
این بازی برا نسل چندمه؟ 😐
(Doom1&2 )
اگه بخوام حدودی بگم میشه نسل ۴
یکی از بهترین بازی هایی که بازی کردم DOOM بود،اصلا شاید با این بازی پام به گیم باز شد.مرسی بابت نقد
خاطراتم زنده شد،بیشترین خاطرات رو داشتم
فکر کنم نسل پنجم باشه
نه بابا!نسل پنج اونقدرام قدیمی نیست :-))
چرا اتفاقا همینقدر قدیمیه در ضمن برای نسل ۴ هست
یادمه زمانی که دوم ۳ منتشر شد (به همراه هف لایف ۲) غوغایی به پا کرد…اون زمان خیلیا فقط به خاطر همین دو بازی مجبور شدن سیستمشون رو ارتقا بدن از جمله خود من که رم ۱۲۸ (!) داشتم و کارت m.x.400 جی فورس و سی پی یو ۸۰۰ مگاهرتزی پنتیوم ۳ (!)، به خاطر این بازی مجبور شدم مین برد و سی پی یو و رم و کارت گرافیکو ارتقا بدم…صداگذاری فوق العاده ش، گیم پلی سریع و روانش، طراحی عالی مراحل و محیط ها، و موجوداتی که طراحیشون هنوزم زیباست و مخصوصا شوالیه جهنمی که لرزه به تن می انداخت یا اون هیولا گنده هه که خیلی کند راه میرفت و دو تا B.F.G داشت…وای که چقد محشر بود این بازی
——————————-
دوستانی که میخوان هر سه نسخه دوم رو یکجا بازی کنن (اگه هنوز تجربه شو نداشتن) میتونن D.o.o.m III B.F.G E.d.i.t.i.o.n رو دانلود کنن که هر سه تا رو تو یه پک داره
با همون کیفیته یه بهتره؟
ری.مستر شده، البه فقط دو.م ۳ (وی سی.نک و موش.ن بلر و سطو.ح بالا.تر فیل.تر آنیسو.تروپیک و آنتی آلیا.زینگ اضافه شدن به بخش تنظی.مات)
دوم ۱ و ۲ همون شکلن تقریبا
داداش ی ۲ تا اخلاقت خیلی بده
1کی ایراد املاء ـی همه رو میگیری
2 اینکه مشتی اینقدر نقطه لا به لا نوشته ها چیه اخه ناموسن؟
۱ مشکلاتمون رو در تایپ میگه که یاد بگیریم
۲ نقطه نذاره میره بررسی حتی ممکنه خودت در اینده مجبور به استفاده از نقطه بشی
علی اصغر، عاشق اون آواتارتم 😉
اسلندر من جواب شما رو لطف کردن دادن
شهروز جان مثل همیشه دل نشین و فوق العاده 🙂
_____________________
من یکی از نسخه های ۱ یا ۲ را تو سن ۴-۵ سالگی رو یه سیستم با گرافیک ۵۱۲ و رم ۲۵۶(اون زمانا این جوری مشخصات میدادند) بازی میکردم با همون مانیتور بزرگای LG واقعا یادش بخیر :-(( … انصافا اون موقع ها نمیدونستم اصن چی هست باید چیکار کنم تازه با روحیاتمم سازگار نبود ! :rotfl: ولی در یک کلام عاشقش بودم یکی اینو یکی هیتمن ۱ کلا مغزمو ترکوندند رفت … :-)) بعدشم مکس پین و دس پاشکسته شدنم تو تقلید حرکات اکشنش !
ممنون علیرضا، آره کلا خاطراتمون مرور شد 🙂 دوم ۳ جزو ده بازی برتر عمرمه و از معدود بازی هایی بود که به خاطرش (و البته به خاطر هف لایف ۲) سیستم ارتقا دادم…آخرین بازی ای که به خاطرش این کارو کردم ویچر ۳ بود
فیلم دووم موزیک دووم بازی دووم.خیلی هم عالی
موزیک دووم نیست اقا تلفیقیه همه چیش از سمپلینگ هیه هاپی بگیر تا گیتار الکتریک، ولی واقعا حرفه ایه
منظورم این بود.فیلم دووم قشنگه موزیک دووم قشنگه بازی دووم هم قشنگه
وقتی تو بیست سال از اون گرافیک رسیدیم به این گرافیک بیست سال بعد میخاد چی بشه ?:-)
به نظر من بازی ها دیگه از لحاظ گرافیک رشد نمیکنند(منظورم الان نیست شاید نسل ده) و همه بازی سازها روی به واقعیت مجازی و انجام پروژه هایی با مضمون گیم با تحرک بدن (منظورم کینکت نیست) و کنسول های پوشیدنی میارند
ادم نگا میکنه به پیشرفت صنعت گیم چگونه بوده چه خاطراتی برا ما گذاشته بغضم میگیره 😥
وای یادش بخیر
چهار پنج ساله بودم گه پد.رم اینو برم تو رایانه ریخت
خیلی ردیف بود و جزو بهترین بازی هام بود
من هنوز بازیشو دارم خیلی سخته 😀
موندم چیکار کنم
یادش بخیر رو PsOne چقد بازیش کردم اینو :blush:
باز هم تشکر از مقاله عالیتون خسته نباشید :yes: :yes:
ممنون از شما دوست عزیز
یه جایى از بازى گیر افتادم و هرگز تمومش نکردم. خیلى دلم مى خواد بدونم بعد از اون مرحله چى مى شد. شاید هم چیزى که من بازى کردم به جاى شماره دوم یه جور ماد بوده (خیلى بعیده چون خیلى طولانى بود و دیگران هم تجربه مشابه داشتن) تا اینکه ناگهانى سونى با کنسولش از راه رسید و مسیر بازى کردن من رو تغییر داد. 😎
یک انقلاب در صنعت بازی های ویدئویی و در ژانر FPS واقعا بهترین بازی در این سبک هست هنوز هم نسخه BFG رو میرم امیدوارم نسخه جدید خراب نکنه که البته فکر نکنم چون گیم پلی بسیار سریع همراه با خشونت کافی رو داشت که همین از یک DOOM انتظار میره
فقط این تم زردش یک مقداری روی اعصاب بود
دوم پایه گذار این سبک بود ولی در این سبک سیریوس سم رو ترجیه میدم!!
اه
یاد سیریوس سم بخیر
خیلی باهاش حال میکردم
نسخه ی دوم حرف نداشت
موزیکش حماسه ایه یه جورایی، تلفیقی از dubstep و سمپلینگ و متال و راک. سولو حرفه ای یعنی این
نه اینو بازی کردم نه wolfenstein 3D. اولین Wolfenstein که بازی کردم Return to Castle Wolfenstein بود.
Id software استودیو فوق العاده ای هست بازی بد نداره (Rage خیلی خوب نبود) کلا همه زیر مجموعه های ZeniMax Media عالین.
ممنون بابت مقاله اگه پیدا کردم میگیرمش :yes:
واقع بازیش تو زمان خودش عالی بود با این کیفیت….چه حالی میکردیم.یاد بازیا ی قدیمی افتادم که سرشون بحث نبود فقط بازی میکردیم.
در زمان خودش شاهکار بود امیدوارم دوباره به اوج برگرده
واقعا تو دوران خودش چیزی مثل انچارتد ۴ الان بود….
بشدت منتظر نسخه ی ریبوتش تو سال بعد هستم
نسخه های قبلیش مخصوصا doom 3 به تمام بازیساز ها نشون داد که بازی یعنی چی ..حالا بعد از ۱۲ سال یه بار دیگه هیولای دنیای گیم بیدار شده تا رقیب ها رو به اتیش بکشه منظورم doom 4 هستش…..درود بر doom
این مقاله باعث شد فکر کنم بازی رو چند بار تموم کردم…
درحالی که اصلا بازیش نکردم…
مقاله هاتون عالین اقای نجارپور…
نظر لطف شماست دوست عزیز. خوشحالم که از مقاله راضی بودین
هر چی از این شاهکار id software بگیم جدا کم گفتیم. :mean:
وای تو ۲۵ سال چه پیشرفت گرافیکی رو شاهد بودیم. بعد الان بعضیا میزنن تو سر گرافیک بازیا و میگن مضخرفه :reallypissed: :reallypissed:
واقعا عالی بود یادش بخیر امیدوارم doom 4 بترکونه و دوباره به اوچ برگرده :yes:
Wolfeshein 3D خیلی خوبه
پور در مخفی
اگه بازی نکردین بگیرین
ولی مال ۱۹۹۲
خیلی مقاله ی خوبی بود جناب نجارپور خاطراتمون رو زنده کردی.دمت گرم 😉
ممنون از شما دوست عزیز. بنده نیز تنها هدفم از نوشتن اینجور مقالات، زنده کردن خاطرات شما دوستان عزیز بوده امیدوارم تونسته باشم این کار رو به نحو احسن انجام بدم.
یک مقاله هم در بارهی crash بنویسید واقعا عالی میشه :snicker:
بابت این مقاله زیباهم ممنون.شاید یکی از خبرهای خوب تو این سال عرضه نسخه جدید DOOM بود برام :yes:
اقا یه مقاله از never hood,crash هم بزنید
من که نه تاحالا بازی کردم،نه دوست دارم بازی کنم. 🙄
شما اصلا مجبور نبودین اطلاع رسانی کنید
واقعاعالی بود مقالش .
منم از ۵ سالگی بازی میکردم الانم با emulator بازی میکنم
کاش داستانشم میذاشتین خیلی مشتاق بودم واس خوندنش… تشکر بابت مقاله
دوستان من بازی Doom 3 رو بازی کردم خیلی سال پیش گرافیکشم خیلی خوب بود
ادامه این بازی ساخته نمیشه دیگه؟
یه باره دیگه دوباره سازی شده اونو بازی کن تقریبا سه سال پیش منتشر شده! :inlove: :inlove:
اقای نجارپور خسته نباشید واقعا که عالی بود و مثل دیگر مقاله هاتون خاطره انگیز.
ممون از شما جناب آقابابایی که همیشه نسبت به بنده لطف دارید و وقت خودتون رو صرف خواندن مقالات بنده می فرمایید.
من فقط wolf رو بازی کردم اونم هر سه قسمت وبا قسمت آخریquake رو 😀 😀 😀
ولی یاد اون روزا بخیر که من بودم ولی یه میکرو داشتم نه سگا . 😥 😥 😥 😥 😥
افسوس و صد افسوس یادش بخیر.
doom رو تا حالا متاسفانه بازی نکردم ولی جدیده که قراره بیاد حتما میگیرم.
و اسم اون آهنگه که پایین گذاشتین چیه خیلی خوب بود
ممنون 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂
ممنون از شما. اسم آهنگ هم اسم خود بازیه یعنی DOOM
دمتون گرم
وای که چه بازی بود!من نسخه game boy advance رو با emulator بازی کردم به شما هم پیشنهاد میکنم بازی کنید عالی هست بازیش