کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا

کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel

محمد صادق شجاعی
۱۰:۰۰ ۱۳۹۴/۰۶/۰۶
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا

سال ها قبل کودکی از خانواده ای شناخته شده پا به عرصه هستی گذاشت. نام او را گیم نهادند. به مانند هر کودک دیگری به دنبال سرگرمی، ماجراجویی و کشف ناشناخته ها بود. سال ها به همین منوال گذشت تا گذر روزگار او را وارد دوران نوجوانی کرد. دورانی که کمی پخته تر شده و در بسیاری زمینه ها پیشرفت کرده، اما همچنان هر روز چیز تازه ای می آموخت. در دوران جوانی بود که مفهومی به نام پول را درک کرد. با خود اندیشید که چرا از کارهایش کسب سود نکند. از این لحظه به بعد اعمال او رنگ و بویی تازه گرفت. سرگرمی ها و ماجراجویی های او توجیه اقتصادی پیدا کردند. با شناختی که از بازار پیدا کرده و تجربه ای در اثر رسیدن به دوران بزرگسالی بدست آورده بود به یک تاجر تمام عیار بدل شد. خاندان خود را بزرگتر و شبکه ای گسترده تشکیل داد. خانواده ای که تنها از قوانین او که همان سود دهی بود تبعیت می کردند. این خاندان سال های سال به اعمال تکراری مشغول بودند و توانستند نبض بازار را بدست آورند. در این بین خانواده هایی نیز حضور داشتند که کم جمعیت بوده و سرمایه کمتری داشتند، اما خلاقیت و اصولی که بزرگ خاندان زمانی به آن ها پایبند بود را با دل و جان حفظ کرده بودند. بزرگترهای خاندان این خانواده های کوچک را وصله ناجور می دانستند و توجهی به آن ها نمی کردند. امیدی که در دل آن ها رخنه کرد باعث شد تا بتوانند توجه بزرگترها را بدست آورند و تحت حمایت آن ها قرار گیرند. Unravel جزئی از این وصله های ناجور می باشد. این بازی به این دلیل وصله ناجور است که خلاف جهت حرکت می کند، از خطر کردن نمی ترسد، هدفی فراتر از سرگرمی داشته و تنها به دنبال سود بیشتر نیست.

unravel

محیطی زیبا با جزئیات دقیق

در E3 امسال، زمانی که Patrick Söderlund نایب رئیس اجرایی EA Studios بر روی سن کنفرانس EA آمد و از IP جدید سخن گفت، حدس زدم که عنوانی در سبک شوتر یا نقش آفرینی باشد زیرا EA در این دو سبک عملکرد بهتری داشته است. “متفاوت از آنچه که امروز دیده اید” تنها همین جمله کافی بود تا سطح هیجان و اشتیاق برای دیدن این عنوان جدید به بالاترین حد ممکن برسد. “شخصیتی کوچک با قلبی بزرگ” از این جمله می توان برداشت که با عنوانی واقع گرایانه رو به رو نیستیم، و باری دیگر وارد دنیای خیال خواهیم شد. Unravel نامی است که بر این اتفاق نهاده اند. در نمایشگر بزرگ سالن محیطی سرسبز نمایان می شود. همراه با صدای پرندگان و خش خش له شدن برگ ها در زیر پا. شخصیت کاموائی کوچکی وارد این فضا می شود. کاموایی که او را ساخته در حال باز شدن است. شخصیتی نامتعارف با چشمانی سفید و بدون دهان. در اینجا با یکی از المان های بازی آشنا می شویم; پرتاب کاموا و جابجایی اجسام با استفاده از آن. با قضاوت از روی لوگو بازی می توان اینطور نتیجه گرفت که مهم ترین عنصر بازی کاموا و اتصال اجسام مختلف به یکدیگر است. پس از دست تکان دادن این شخصیت دوست داشتنی، Martin Sahil کارگردان و خالق بازی بر روی سن می آید. می توان استرس و اضطراب در صدا او را به خوبی درک کرد. او ما را با Yarny و استودیو مستقل Coldwood Interactive آشنا می کند. طبق توضیحات Sahil استودیو کوچک آن ها از ۱۴ نفر تشکیل شده. حتما در مورد این استودیو برایتان سوال پیش آمده، بنابراین بهتر است کمی در مورد استودیو توضیح دهیم. این استودیو در شهر اومئو واقع در شمال سوئد قرار دارد. این استودیو توسط گروهی از افراد با تجربه و حرفه ای و با هدف ساخت عناوین عالی و خلاقانه در امر بازیسازی در سال ۲۰۰۳ تاسیس شد. با اضافه شدن پلتفرم های PS4 و Xbox One این استودیو تاکنون بر روی هشت پلتفرم بازی ساخته است. عناوین MOVE FITNESS، THE FIGHT – LIGHTS OUT، ONGOLF، SKI-DOO CHALLENGE، FREAKOUT، SKI-DOO SNOW X RACING، SKIRACING 2006 و SKIRACING 2005 ار ساخته های این استودیو هستند. اما به اعتقاد Sahil، بازی Unravel اولین ساخته آن ها براساس علاقه است و برای ساخته های قبلی استخدام شده بودند.

unravel

پشت سر نهادن ارتباطات گذشته

در این روزگار جمع کثیری از بازیسازان تنها به دنبال سود بیشتر بوده و به اثرات سوئی که محصولات آن ها می گذارند اهمیت نمی دهند. وجود افرادی مانند Martin Sahil که از مسئولیت خودشان در قبال جامعه و بازی های ویدیویی به عنوان یک رسانه آگاه هستند، می تواند باعث مسرت و امیدواری باشد. هدف اولیه بازی های ویدیویی سرگرمی بوده، هست و خواهد بود اما چه دلیلی وجود دارد که در کنار این سرگرمی، هدف یا آموختن چیزی گنجانده نشده باشد. Unravel دقیقا همین رویه را در پیش گرفته و با این رویکرد باری دیگر وصله ناجور بودن خود را به اثبات رساند. آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. این ضرب المثل وصف حال Unravel است. زیرا Sahil و استودیو Coldwood این عنوان پازل سکوبازی را با عشق و علاقه ساخته اند. شاید این شخصیت شباهت های اندکی با ما انسان ها داشته باشد، اما زندگی ما را به زیبایی تصویرسازی می کند. در طول زندگی به چیزهایی زیادی دل می بندیم، از مسیرهای سهل و گاهی دشوار عبور می کنیم، از آنچه که به آن دل بسته ایم برای پیشرفت و ادامه زندگی بهره می بریم. اما هرچه بیشتر به جلو می رویم، گذشته و ارتباطاتی که قبل داشته ایم را فراموش می کنیم، به عبارت دیگر پیوندمان را باز (Unravel) می کنیم. در Unravel تمامی این لحظات وجود دارد. کاموایی که Yarny از آن ساخته شده همان عشقی است که حیات تمامی انسان ها به آن بستگی دارد. زمانی که کاموا Yarny را به چیزی متصل می کنید در واقع به آن دل بسته اید. همانطور که با فاصله گرفتن Yarny از آن اتصال کاموا باز می شود، پیوند شما نیز فراموش و گسسته می گردد. گاهی به عقب نگاه می کنید و خواهید دید که در انبوهی از کامواها و ارتباطات غرق شده اید، اینجاست که با خود فکر می کنید “چرا اینگونه شد؟”. اما همین کاموا می تواند راهی برای بازگشت به گذشته و تغییر باشد. زمانی که Yarny به Checkpoint رسیده و مقداری کاموا بازیابی می کند، در واقع مرحله ای از زندگی را به تصویر می کشد که فرصت دوباره عشق ورزیدن قبل از اتمام زندگی را بدست آورده ایم، زیرا با اتمام کاموا (عشق) Yarny دیگر وجود ندارد.

باید به تیم سازنده برای گنجاندن این مفاهیم در بازی تبریک گفت. طبیعت به عنوان زیباترین خالق منبع طراحی محیط ها بوده. زمانی که Sahil عروسک اولیه و واقعی Yarny را به همگان نشان می دهد، دستانش این بار نه از شدت اضطراب بلکه از شدت شوق و علاقه می لرزد. می توانید Sahil را در وجود Yarny مشاهده کنید. ذهن خلاق و ساده انگار او بود که Yarny را بی آلایش خلق کرد، مانند وجود پاک هر انسانی. انسانی که از خاک آفریده شده با Yarny که از سیم و کاموا خلق شده، تفاوت ندارد. وجود هر دو آن ها عاری از هرگونه ناپاکی است، و مملو از عشق خالق هستند. به مانند همه ما، او نیز هدفی دارد. زندگی ماجراجویی و ماموریتی در پیشروی ما قرار داده، و خلاقیت و هوش ماست که روشن کننده راه است. پیرزنی به تنهایی در حومه شهر و به دور از دوستان و نزدیکانش زندگی می کند. Yarny وظیفه دارد که خاطرات گذشته او را بازیابی کند. طبیعت همانگونه که می تواند دشمنی بی رحم باشد، می تواند همچون مادری مهربان در هر لحظه نقش کمک رسان و یاری دهنده را ایفا کند. سرنوشت، مفهومی است که به کوچکی یا بزرگی، قدرت یا ضعف و دارایی های شما اهمیت نمی دهد. گاهی مهره های کوچک این دنیا که مانند Yarny به چشم نمی آیند، کارهای بزرگی انجام می دهند که از عهده هیچکس دیگر برنمی آید. در این مسیر شاید با مخالفت و دشمنی های دیگران مواجه شوید، حتی در بدترین شرایط و با ناامیدی رو به رو شوید، اما هیچگاه مایوس و دلسرد نشوید زیرا در پایان هر مرحله پاداش در انتظار شما خواهد بود. Yarny قصد دارد گذشته را احیا کند، شاید ما هم باید چنین کاری را انجام دهیم.

unravel

کاموا، عنصر اصلی حل پازل ها

اولین چیزی که با مشاهده Unravel نظر شما را جلب می کند، گرافیک زیبا، واقع گرایانه و متفاوت از دیگر عناوین مستقل است. اگر محیط های بازی را با تصاویر واقعی مقایسه کنید، متوجه دقت سازندگان در القای حس کاوش در دنیای واقعی خواهید شد. به جرات می توان گفت بهترین طراحی مراحل را در این بازی دیده ام و این موضوع در اندک نمایش های بازی به خوبی مشهود است. زمانی که در خانه پیرزن خارج می شوید، با دنیای زیبا رو به رو می شوید. جثه کوچک Yarny مانع از ادامه کشف ناشناخته ها نمی شود. پس از گذر از گل های آفتاب گردان که نماد شادی هستند، دنیای اطراف رو به تاریک می رود. به اعتقاد من زیباترین لحظه بازی، زمانی است که در اثر لغزش یک تکه سنگ وارد دنیایی تاریک و کمی ترسناک در زیرزمین می شوید. دنیایی که خطر هر لحظه در کمین بوده و با آن دنیای شاد فاصله دارد. لازم به ذکر است که Yarny جنگجو نیست و وسیله ای برای دفاع ندارد، تنها راه پیش روی شما فرار یا مخفی شدن است. برای مثال در زیرزمین باید فرار کرده و از دست کلاغ ها باید پشت بیل مخفی شوید. دشمن دیگری که باید از آن دوری کنید آب است، زیرا Yarny در آب دوام نمی آورد. همانطور که در ابتدا گفته شد، کاموا مهمترین عنصر بازی است. از کاموا می توانید برای ساخت پل استفاده کنید. اجسام را بالا یا پایین برده، و یا با پرش بر روی آن ها به مکان های بالاتر دسترسی پیدا کنید. ویژگی که مانعی در برابر خسته کننده بودن بازی می باشد، این است که اگر از محل مرتفع و در اثر اشتباه به پایین افتادید می توانید بدون تکرار مسیری که برای صعود طی کرده اید، تنها با استفاده از کاموا به بالا برگردید. هیچگونه پازل عجیب و غریبی در بازی وجود ندارد. تمامی آن ها براساس فیزیک و با استفاده از عناصر محیطی طراحی شده اند. برای مثال در مرحله ای باید تعدادی سیب را به داخل حوضچه ای انداخته و با باز کردن شیر فلکه، حوضچه را پر از آب کرده و با استفاده از سیب از حوضچه عبور کنید. طبیعت فرصت های متفاوتی را در اختیار Yarny قرار می دهد، از جمله پرواز با بادبادک و سورتمه سواری. در مقاطعی خاطراتی از گذشته وجود دارد که به شکل نقاط نورانی و متحرک هستند، و با نزدیک شدن به آن ها هاله ای از آن خاطره را تشکیل می دهند. همانطوری که در نمایش های Gamescom و E3 مشاهده کردیم، در پایان مرحله Yarny شیئی کاموایی بدست می آورد که به احتمال زیاد ارتباطی با خاطرات گذشته دارد. موسیقی یکی از زیباترین جنبه های بازی است. موسیقی آرامش بخش در کنار صدای امواج دریا باعث می شود لحظه ای ایستاده و به اعمالتان فکر کنید. در عنوانی که شخصیت اصلی کلامی به زبان نمی آورد، اهمیت و نقش موسیقی در انتقال احساسات بیش از پیش نمایان می شود. هر چیزی در بازی صدای خاص خود را دارد، از صدای ریزش برف و آب گرفته تا صدای چوب و بشکه ها، همه و همه به زیباترین وجه ممکن در بازی گنجانده شده اند.

unravel

شیئی کاموائی و شاید مرتبط با گذشته

کلام آخر…
Unravel یکی از الزامات این دوره و زمان است. عنوانی که برخلاف تمامی بازی های جنگ و قتل عام محور شما را قدری با خودتان آشتی می دهد. Yarny در روزگاری ظهور کرده که احساسات به بازیچه و اهرمی تمسخر آمیز بدل شده اند. مشغله های جهان امروز دیگر جایی برای گذشته و ارتباطاتش باقی نگذاشته است. بسیاری از ما دوران کودکی را فراموش کردیم. از یاد برده ایم که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پدرها و مادرها که چرخش روزگار به آن ها وفا نکرده چشم به راه دیدن فرزندان و نزدیکانشان هستند. شاید بی تفاوت به طبیعت صدمه زده یا حتی با مواد رادیواکتیو آن را آلوده کردیم، و در نتیجه اعمال ما به محلی تاریک و تهی از زندگی تبدیل شده است. شاید زمان آن رسیده که به جای حسرت خوردن باری دیگر خاطرات گذشته را زنده کنیم، و مطمئنا Unravel قدمی بزرگ در این راه برداشته است. در فیلم V for Vendetta دیدیم که انتقال احساسات به صورت احتیاجی نداریم، اما در Unravel متوجه شدیم که بدون حتی یک کلمه نیز این کار امکان پذیر است. در هنگام فرار از دست کلاغ ها که مدام به اطراف نگاه می کند و هنگامی که با ناامیدی و درماندگی در جاده قدم می گذارد، Yarny به زیبایی با زبان بصری با ما صحبت می کند. تنها رقبای این بازی Limbo و Ori and The Blind Forest هستند. برخلاف آنچه که تصور می کردم، هیچ چیز این بازی خیالی نیست.

unravel

استفاده از عوامل محیطی برای حل پازل

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا
کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

کوچک اما با قلبی بزرگ | اولین نگاه به Unravel - گیمفا