دارکترین انیمههای سریالی تاریخ
بسیاری از طرفداران انیمه از آثاری با موضوعات تاریک، خشن و سنگین لذت میبرند، به همین دلیل در ادامه به ۱۵ تا از دارک ترین انیمههای سریالی تاریخ خواهیم پرداخت.
تعداد زیادی از انیمههای محبوب این روزها، مانند My Hero Academia و Jujutsu Kaisen، با توجه به روند داستان میتوانند بسیار تاریک و سنگین باشند، البته به صورت کلی تعادل را رعایت میکنند. اما تعداد زیادی انیمه با تمهای تاریکتر منتشر شدهاند که شاید بعضی از افراد علاقهمند به تماشای آنها باشند.
۱۵. Talentless Nana – 2020
انیمه Talentless Nana در دنیایی جریان دارد که کودکانی با قدرتهای فوقالعاده، که Talents نام دارند، برای آموزش به جزیرهای دورافتاده فرستاده میشوند. اما دختر جوانی با نام نانا هیراجی از طرف دولت مامور شده است تا این کودکان را به دلایل نامعلومی به قتل برساند.
او برای کشتن این کودکان باید وانمود کند که دوست و همکلاسی آنها است، این مسئله بر روی وجدان نانا سنگینی میکند. موضوع دیگری که قتلهای او را دلخراش میکنند، ظاهر او است، زیرا نانا به عنوان یک دختر جوان و بیاستعداد با موهای صورتی روشن به مظنون این قتلها تبدیل نمیشود.
14. Speed Grapher – 2005
پس از جنگ ویرانکننده Bubble، اختلاف طبقاتی به طور قابل توجهی افزایش داشته است. این سریال داستان عکاس سابق جنگی، یعنی شخصیت سایگا را دنبال میکند که پس از ملاقات با خانمی به نام کاگورا، میتواند هرچیزی که از آن عکس میگیرد را منفجر کند. بعد از آن ملاقات او تلاش میکند رازهای کلاب Roppongi را فاش کند.
Speed Grapher بسیار تاریک است و حتی در مواقعی بیننده را معذب میکند. برخلاف دیگر آثار لیست، این انیمه اکشن زیادی ندارد و برروی شخصیتها متمرکز است، به همین دلیل روند کندی دارد.
۱۳. From the New World – 2008
در آیندهای بسیار دور، پنج نوجوان با مشکلاتی در جامعه دست و پنجه نرم میکنند. این پنج شخصیت با موقعیتهایی نگرانکننده و واقعیتهای زندگی رو به رو هستند، به همین دلیل تماشای ۲۵ اپیزود انیمه From the New World، ممکن است برای افراد زیادی دشوار باشد.
موضوعاتی که سریال به آنها میپردازد به قدری عذاب آور هستند که تماشای دوباره آن را به کاری غیرممکن تبدیل میکنند. کسانی که تا به امروز From the New World را تماشا نکردهاند نباید این انیمه را از دست بدهند، البته باید آماده موضوعات سنگین آن باشند.
۱۲. Chainsaw Man – 2022
استودیو MAPPA با انتشار انیمه Chainsaw Man در سال ۲۰۲۲ سر و صدای زیادی به راه انداخت، این انیمه مانند اکثر ساختههای پیشین MAPPA تم تاریک و سنگینی داشت. بیشتر اتفاقات تاریک سریال، از قدرتهای نفرین شده گرفته تا بیرون زدن اره برقیها از دستان او، حول محور شخصیت دنجی جریان دارند. همچنین قدرتها و سن کم او باعث شدهاند تا شاهد سکانسهای اکشن بسیار خشنی در Chainsaw Man باشیم.
۱۱. Terror in Resonance – 2014
موضوعات تاریکتر زیادی از موضوع حملات تروریستی، به دلیل وقایع تلخ و هولناکی که در دنیای واقعی اتفاق افتادهاند، وجود ندارند. به همین دلیل Terror in Resonance با داستانی که از یک حمله تروریستی در توکیو آغاز میشود، انیمه تاریکی است.
Terror in Resonance نه تنها به خاطر اینکه یکی دیگر از آثار استودیو MAPPA است، بلکه به خاطر پرداخت به یک حمله تروریستی و عواقب آن، یکی از خوشساختترین انیمههای دو دهه اخیر به شمار میرود.
۱۰. Elfen Lied – 2004
چه چیزی از یک قاتل زنجیرهای با اختلال چند شخصیتی ترسناکتر است؟ قاتلی که یک Diclonii، موجوداتی جهشیافته با شاخ و بازوهایی قدرتمند، نیز محسوب میشود. البته این قاتل سریالی با نام لوسی، بیدلیل به کشتن مردم مشغول نیست و سعی دارد انتقام طرد شدن توسط مردم را بگیرد.
تماشای Elfen Lied به خاطر سکانسهای پر از خشونت برای همه راحت نخواهد بود. البته یکی از نکات مثبت این انیمه نوع نمایش خشونت است، زیرا هیچ سکانس خشن بیهدفی در سریال وجود ندارد و همه آنها برای جلو بردن داستان لازم هستند.
۹. Psycho-Pass – 2012
در قرن بیست و دوم، جهان سیستم Sibyl را به اجرا درآورده است، سیستمی که در آن با بررسی وضعیتهای ذهنی و روانی هر فرد، احتمال انجام فعالیتهای مجرمانه او تخمین زده میشود. داستان انیمه حول محور دختر جوانی با نام آکانه سونموری جریان دارد، که سعی دارد با کمک نیروهای Enforcer، که خود آنها نیز جنایتکار هستند، مطمئن شود تا از سیستم Sibyl برای ایجاد جامعهای بهتر به شیوهای عادلانه استفاده میشود. عدالت و آزادیهای فردی درحال حاضر بیشتر از همیشه مورد بحث هستند و این موضوع Psycho-Pass را حتی تاریکتر از قبل میکند.
۸. Now and Then, Here and There – 1999
بعد از اینکه شوو ماتسوتانی جوان، حمله افرادی به لالا رو، دختری با موهای آبی رنگ، را به خاطر گردنبند او مشاهده کرد، تصمیم گرفت تا از او محافظت کند. این تصمیم، او را به بیابانی عجیب فرستاد تا با چالشها و شرایط دشواری دست و پنجه نرم کند.
تماشای موقعیتهایی که شوو باید آنها را تحمل کند تا آسیبی به لالا رو وارد نشود، بسیار طاقتفرسا هستند و این موقعیتها باعث ایجاد فضایی تاریک و سنگین شدهاند.
۷. Made in Abyss – 2017
به دنیای Abyss خوش آمدید، حفرهای غول پیکر که در اعماق زمین قرار گرفته است. بسیاری، مانند مادر شخصیت ریکو، به دنبال کشف این دنیا هستند اما اکثر آنها ناپدید میشوند. ریکو و دوست ربات او با نام رگ، به اعماق Abyss میروند و به رازهای وحشتناک این مکان پی میبرند.
نکتهای که Made in Abyss را به انیمه جالبی تبدیل میکند، تضاد سبک هنری زیبا با خشونت وحشیانه آن است. اولین سکانس خشونتآمیز این انیمه برای بسیاری از تماشاگران غافلگیر کننده و حتی آزار دهنده خواهد بود.
۶. Paranoia Agent – 2004
کارآگاهان کیچی ایکاری و میتسوهیرو مانیوا تحقیقات خود درباره حملات Shounen Bat، ضاربی که با چوب بیسبال طلایی خود در شهر توکیو به مردم حمله میکند، را آغاز کردهاند. تنها سرنخی که ایکاری و مانیوا از ضارب دارند این است که او شبیه به یک دانش آموز دبیرستانی توصیف شده است، اما درحالی که آنها تحقیقات خود را ادامه میدهند همهچیز پیچیدهتر و ترسناکتر میشود.
ساتوشی کن با انیمه Paranoia Agent، موفق به خلق اثری آزاردهنده، بیپرده و پیچیده شده است و نشان میدهد که هرکسی میتواند کنترل خود را از دست بدهد و دست به اقدامات وحشتناکی بزند.
۵. Monster – 2004
زمانی که یک جراح مغز و اعصاب به کنزو تنما بین نجات پسربچهای جوان و شهردار، نجات پسربچه را انتخاب میکند معتقد است که تصمیم درستی گرفته است. شهردار در نهایت زنده نمیماند، اما سالها بعد آن پسربچه به عنوان یک قاتل سریال به زندگی او بازمیگردد، تنما که خود را مسئول این اتفاق میداند سعی میکند جلوی او را بگیرد.
انیمه Monster یک سفر ذهنی در مورد عواقب انتخابها، بیماریهای روانی و حتی زیر سوال بردن ارزش برخی از انسانها است، که در طول ۷۵ اپیزود خود شما را به فکر فرو میبرد. البته برای لذت بردن از Monster باید با روند کند و سرعت پایین پیشرفت داستان در برخی از اپیزودها کنار بیایید.
۴. Texhnolyze – 2003
انیمه Texhnolyze روایتگر داستان مبارزی با نام ایچیس در شهری زیرزمینی با نام Lux است، که کنترل آن را دار و دستههای جنایتکار برعهده دارند. او یک دست و پای خود را از دست داده و آنها را پیوندهای Texhnolyze جایگزین کرده است. زمانی که صلح شکننده این گروههای جنایتکار به هم میخورد و شهر وارد آشوب میشود، ایچیس خود را درگیر بزرگترین بحران زندگیاش میبیند.
Texhnolyze شاید به دلیل روند کند داستان و نوع روایت آن برای تمام طرفداران این مدیوم خوشآیند نباشد، اما اگر برای به اتمام رساندن آن حوصله به خرج دهید با ماجراجویی بینظیر همراه خواهید بود.
۳. Berserk – 1997
درحالی که سکانسهای خشن زیادی در Berserk وجود دارند، آنها تنها دلیل تاریک بودن این انیمه نیستند. داستان حول محور شمشیرزنی ماهر با نام گاتس جریان دارد که سعی میکند از پس چالشهای زندگی و شیاطین درون خود بربیایید.
تاریکی اصلی Berserk در داستان آن است، مخصوصا در پیشزمینه شخصیت گاتس، که چالشهای بزرگی را پشت سر گذاشته است. پیشینه شخصیت اصلی تا به امروز از خاطره طرفداران پاک نشده است و آنها را با احساس غم و افسردگی همراه میکند، اما همچنان سازندگان Berserk برروی این موضوع تاکید دارند که هیچ شخصیت خوب واقعی در داستان وجود ندارد و اکثر تصمیمات قهرمانان و شرورها به طرزی باورنکردنی خاکستری هستند.
۲. Devilman Crybaby – 2018
آکیرا فودو به Devilman تبدیل شده است و حالا وظیفه او و دوستش، ریو آسوکا، است که از بشریت در برابر نژادی شرور از شیاطین محافظت کنند.
مانند دیگر آثار فرنچایز Devilman این سریال نیز پیامهایی ضد جنگ دارد، اما این پیامها تنها دلیل تاریک بودن Devilman Crybaby نیست. یکی از مهمترین دلایل تاریک بودن این اثر، پرداختن به موضوع نفرت و نتایج آن با سکانسهایی غمانگیز و آزاردهنده است. ماساکی یوآسا، کارگردان Devilman Crybaby، در این اثر با تصاویری واقعگرایانه موفق شده است یکی از تاریکترین انیمههای تاریخ را خلق کند.
۱.Neon Genesis Evangelion – 1995
بااینکه در Neon Genesis Evangelion خبری از قتل عام دانش آموزان بیگناه نیست، این انیمه با ماهیت افسردهکنندهای که دارد، به یکی از تاریکترین انیمههای تاریخ تبدیل شده است. Neon Genesis Evangelion روایتگر داستان شینجی ایکاری چهارده ساله است که پدر او، پدری که تنها یازده سال داشت او را ترک کرد، ایکاری را مجبور کرده تا به واحد رباتهای عظیمالجثه ۰-۱ بپیوندد.
Neon Genesis Evangelion اثری است که حتی پس از به اتمام رساندنش نیز آن را فراموش نخواهید کرد، مخصوصا برای کسانی که در گذشته با افسردگی دست و پنجه نرم کردهاند یا در حال حاضر با آن درگیر هستند. این سریال در اکثر مواقع باعث میشود تا بینندگان درباره خود و نحوه برخوردشان با چالشهای روانی بیشتر فکر کنند و اهمیت بیشتری برای آنها قائل شوند.
منبع: کولایدر
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
تاریک بودن برزرک بخاطر انتخاب دو راهی های ترسناکشه. اینقدر ترسناک بوده که نویسنده هم خودش نتونست کاملش کنه و با مرگش قراره نفر بعدی بنویسه.
بخش دارک برزرک خیلی وقت قبل تر از مرگ کنتارو میورا تموم شده بود و دو تا آرک آخر بیشتر یه ادونچر فانتزی بودن تا دارک فانتزی ، برزرک حتی قبل از مرگ میورا هم خیلی افت کرده بود ، حتی اگه میورا هم زنده میموند بعید بود بتونه یه پایان خوب برا برزرک جور کنه
یعنی چی اینقدر ترسناک بود ک خود نویسنده نتونست تمومش کنه😐
کنتارو میورا بخاطر بیماری مرد
نفر بعدی هم عمرا بتونه ب گرد پای خود کنتارو برسه ایکاش میفهمیدم خود میورا چ پایانی در ذهنش داشته
Devilman برای ۱۹۸۸ نبود؟🤔
اون دویل من اوریجیناله این کرای بیبیه که مال نتفلیکس بود
جای خالی ergo proxy و parasyte : the maxim خیلی حس میشود
پاراسیت اوتقدرا دارک نبود
شاید
ولی بازم نمیشه که ازش یاد نکنیم به مراتب از یه سری انیمه های لیست داستان تاریک تری داشت
ارگو پراکسیو موافقم ولی مهم تر از اون Serial experiments lain
زیبا گفتی اونم داستان دارکی داشت
حتی hellsing ultimate هم با وجودی اینکه صحنه کمدی هم داره داستانش دارکه
البته برزرک میگن انیمش چرته
مانگاش بهتره
اینطوریام نیست.
…
فصل اولش که برای سال ۱۹۹۷ هست عالیه.
فصل دومش که برای سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ هست بدلیل CGI بودن از نظره گرافیک اُفت کرده و ضعیف شده، ولی همچنان از نظره داستانی عالیه.
سه تا فیلم Golden Ageش هم که بازسازی فصل اول با صحنه های اضافی هستن عالین.
برزرک ۱۹۹۷ عالی بود ولی بقیشون واقعا آرت بدی داشتن
فقط آرت بد؟
کلا داستان انیمه ب سمت فاجعه جلو رفت
کاملا حرفت اشتباهه
هم از لحاض آرت استایل و هم داستان، انیمه برسرک فاجعه ای خالص و تمام عیار بود
نصف کاراکترا حذف شدن
کلا خط داستانی ی سمت دیگه رفت
فقط حذف یدونه شوالیه جمجمه کل داشتان انیمه نابود کرد
توصیه میکنم برزرک ۱۹۹۷ و ببینی ، تغییراتی نسبت به مانگا داره ولی واقعا انیمه قشنگیه اگه با مانگا مقایسش نکنی
دیدم
و دقیقا باید با مانگا مقایسه بشه
چقدرررر سانسور
چقدرررر تحریف
متاسفم
ولی انیمه برسرک یکی از بدترین انیمه های تاریخه
Happy sugar life 💀💀💀
زندگی شاد شکری بابا چیمیگی
از روی اسم قضاوت نمیکنن
از پروفایلت قضاوت میکنن 🤣🤣
آشغال خالص
منی که اوتاکو نیستم ولی برزرک یچیزی اونور افسردگی
با اون عکسی که از Chainsaw Man گذاشتین کل آرکو اسپویل کردین
دفترچهی مرگ چرا نیست
دقیقا کجای دث نوت دارکه؟ نکنه شما از دنیای باربی ها تناسخ پیدا کردی؟
من ترجیح میدم شما رو قانع نکنم چون دیسلایک ها نشان دهنده ی همه چیز هستن (چقد دارم کتابی حرف میزنم)
بعد من تو کامنت یادم رفت بنویسم دث نوت تنها انیمه ای که من دیدم
دیسلابک برای من مهم نیست مشکل اینه که ممکنه برای روحیه جناب عالی اون انیمه دارک باشه ولی برای روحیه من نه
نصفش رو نخوندی نه ؟
دیسلایک ها به خاطر محبوبیت دث نوت و فن بوییه وگرنه دث نوت حتی نزدیک به انیمه های دارک هم نمیتونه قرار بگیره
بابا حالم رو بهم میزنین من ده بار گفتم من فقط دث نوت رو دیدم و دیگه هیچ انیمه ای ندیدم 😡😡😡😡
خب اگه تنها انیمه ایه که دیدی دیگه چرا نظر میدی 😹😹😹
دث نوت اونقدری که اینا دارکن دارک نیست ولی اگه یه لیست دیگه تهیه بشه قطعا دث نوت باید توش باشه
من بالا به یه کسی توضیح دادم من یادم رفت بنویسم دث نوت تنها انیمه ای که من دیدم
خدایی دفترچه مرگ دارک نیست 😂😂 بهترین انیمه زندگیمه داداش ولی به مولا که دارک نیست
عجب کاری کردم کامنت گذاشتم من میگم دث نوت تنها انیمه ای که من دیدم
مدفن کرم های شب تاب فکر نمیکنم دارک باشه ولی به شدت انیمه غم انگیزیه
عکس شماره ۱۲ اسپویل نیست احیانا؟
Neon Genesis فوق شاهکاره
نئون جنسیس فوق اور ریتد بود، اضافه کردن نقل قول های فلسفی و عمیق باعث عمیق و فلسفی شدن اثر نمیشه، این نقطه تقابل بین نئون جنسیس و کد گیاس با امثال مانستر و ترایگان هست
اونگلیون آرت و موسیقیش بینظیره تجربه صوتی ترد ایمپکت و اون قسمت کارو روی موسیقی بتهون واقعا جزو تک ترین لحظات انیمه بود برام ولی متاسفانه بزرگترین نقطه قوتش داستان (درکل انیمه) و کارگردانی ضعیف (در قسمتای پایانی مخصوصا اون و قسمت آخر که عملا منتاژ عکسه توهین به هرچی کارگردان زیر نقاب “دید جدید”ه) شه. انیمه سعی میکنه با رفرنسای مختلف داستانشو ببره جلو که کاملا ناموفقه منی که اطلاعات قبلی درباره این مسائل داشتم متوجهش شدم یکی دیگه شاید متوجه نشه و این نقص اثره یه اثر خوب اگه میخواد رفرنس یا نماد بیاره باید خیلی مشخص تعریفش کنه که آقا فلان چیز در این دنیا فلان معنیو داره بعدا تازه کارگردانیش کنه بکاره اونو توی ذهن مخاطب بعد باهاش کار کنه که واقعا این مسائل توی اونگلیون چیزی بجز یه سری رندوم نماد خوشگل نیست و درنمیاد و از اون خنده دار تر کل اثرو رو این سوار میکنند و از چیزای مهم تر مثل روابط درست شخصیتا میزنند برای پلات دیوایس ساختن مثلا شخصیت ری توی انیمه هیچگونه شخصیت پردازی درش وجود نداره صرفا یه پلات دیوایس و یه وسیله برای انتقاله مفهومه آسوکاهم همینه، شینجی شخصیت جالبیه که فدای شعارزدگی و نویسندگی ضعیف میشه تنها شخصیتای اصلی و قوی انیمه میساتو و اون دوستمون هندونه بود که ضربه ای که به این شخصیت فیلم اند آف اونگلیون میزنه بخاطر یه صحنه کوچیک کیس واقعا مهلکه و نشون میده هیچکدوم از این شخصیتا بجز شینجی برای نویسنده فردیت ندارند صرفا یه سری ابزارند برا پیش بردن داستانش درکل اونگلیون یکی از مهم ترین انیمه های تاریخه ولی این به معنی خوب بودنش نیست و مشکلاتش علاوه بر زیاد بودن بشدت اساسی هم هستند که اثر خودشو پشت نقاب نماد پردازی از روی هوا و عدم دانش مخاطب میبره و مخفیش میکنه که واقعا کار جالبی نیست یه مقایسه راحت میکنمش با انیمه ای که اونم مشکلاتی داره و اونم مونوگاتاریه مونوگاتاری نمادپردازیو خوب انجام میده و تازه با چیزایی که من به عنوان مخاطب نمیشناختم(جالبه من لیلیث و خیلی دیگه از رفرنسای اونگلیونو میدونستم) ولی تک تک این نمادارو میسازه توی دنیاش تعریف میکنه و بهشون بار معنایی درست میده اثر خوب اینه برزرکه نه اونگلیون که نویسندگیش خیلی مشکل داره و صرفا بخاطر اولین بودن اسم و رسم در کرده.
نئون جنسیس فقط اکشنش باب میلم بود وگرنه حتی فلسفی هم چیز جالبی نداشت ، بر عکس کد گیاس هم اکشن خوبی داشت هم موضوعات فلسفی خوبی رو مطرح میکرد هر چند خیلی یادآور عقاید خاخام های یهود بود
کد گیاس خیلی بهتر بود ولی اونم خیلی جاها شعارزده میشد، برای مثال اون صحنه شطرنج که اگه به دقت به صفحه نگاه کنین (آفرین بر انیماتور و کارگردان بابت واقعی بودنش) یه وضعیت خیلی برتر داره اشراف زادهای که به لولوش پول میده برای ادامه بازی و اصلا منطقی نیست که شانسی بازی رو تا اون مرحله رسونده باشه، ولی همچین جاهایی منطق رو نادیده میگیره که شعار «اگه شاه حرکت نکنه چطور از کسی از فرمانش پیروی بخواد» رو سر بده در حالی که این جمله در تمام سطوح ممکن غلط و اشتباه هست
نئون جنسیس فلسفی هم چیز جالبی نداشت❌
هیچ درکی از محتوای انیمه نداشتم ✅
دمت گرم مهدی تفاهم داریم بیشتر اوقات 🤝
اضافه کردن نقل قول های فلسفی؟ کل پلات و پایه اساس نئون جنسیس و حتی نقش کارکتراش فرشته ها و خود اونگلیون ها رو مفاهیم فلسفی و روانشناختی بنا شده. تو این انیمه صرفا همه چی غیر مستقیمه به خاطر همین درک کردنش واسه مخاطب عام سخت و شاید حتی غیر ممکن باشه. همینه که کاربری مثل سردبیر بعدی گیمفا(Moein) به اکامه گا کیل که یکی از سطح پایین ترین انیمه هاییه که دیدم میگه دارک و شاهکار بعد راجع به اونگلیون میگه حتی از لحاظ فلسفی هم چیز جالبی نداشت…
برادر من کدوم عمقی تو شروع تا پایان نئون جنسیس دیدی؟ غیر از ایو و آدام هیچ کدوم از انجل ها هیچ شخصیتی که ندارن هیچ، حتی اطلاعات خاصی هم ازشون نیست، بعد بر اساس مفاهیم روانشناختی طراحی شدن؟
ولی در این مورد باهات موافقم که نئون جنسیس به درد مخاطب عام نمی خوره، مخاطب ایده آلش امثال رائفی پور هستن که دنبال فلسفه تراشی هستن نه خود فلسفه وگرنه کل بیلدآپ داستان حول محور رقت انگیز بودن شینجی و تنفرش از خودش هست که در پایان اونقدری از خودش متنفر نیست که فردیت خودش رو از دست بده و در وجودیت متعالی تر (؟) حل بشه. اگه این سطح شما از داستان فلسفی هست در اون صورت ۷۰ درصد آثار آسیمف به شدت فلسفیتر و عمیقتر هستن، در مورد akama ga kill نظر نمیدم چون از پیش درآمدش خوشم نیومد و ندیدمش
برداشت شما اینه که کل بیلد آپ داستان حول محور رقت انگیز بودن شینجی میگذره. ولی شینجی سوای از رقت انگیز بودن در واقع یه روح گمشدس. همیشه درحال فرار از ترومایی که تجربه کرده و تلاش برای پیدا کردن نور یا امیدی که نمیتونه ببینتش. و گیر افتادن تو این وضعیت روز به روز بیشتر ناامیدش میکنه و عذابی که بابت روح زخم خورده و زندگی پایان نیافتش میکشه اونو مجبور به تفکر میکنه. و کارکترایی که شینجی باهاشون تو ارتباطه هر کدوم آیینه یه بخش از هویت شینجین. مثلاً آسوکا که همیشه شینجی رو قضاوت و سرزنش میکنه خود ایگوی شینجیه و بعدا هم تو خط داستانیش مشخص میشه که بک استوریش مشابه شینجیه(تجربه تروما و گمشدگی) یا ری که دید عمیق تری به مسائل داره نماد فراخود یا خود برتر شینجیه. به خاطر همین انقد رو هویتش تمرکز میکنه و دنبال جوابه تا بفهمه من کی هستم؟ من چی هستم؟ دیالوگ معروفش Watashi wa dare? و اینکه انقد انیمه رو موضوع تنهایی و بیگانگی با خود تمرکز میکنه به خاطر نیهیلیسمی هست که تو شخصیت شینجی میبینیم. مضامین اگسیتانسیالیستی حتی تو یکی از اپیسودا به اسم شوپنهاور اشاره میشه. من صرفا به چیزی که تو کامنت گفتی جواب دادم ولی اونگلیون انیمه ای هست که میشه درموردش کتاب نوشت و تو کامنت نمیشه درموردش حرف زد. صرفا خواستم بگم هیچ جوری نمیشه به اونگلیون گفت اورریتد یا اثر ضعیف
به هرحال این نظر شماست، نظر من بیشتر روی افسردگی شینجی و گیر کردنش توی یه لوپ بسته خواستن رضایت و علاقه والدین (جامعه) و عدم دریافتش گیر کرده، تلاشی هم برای بیرون اومدن از این لوپ نمیکنه، اتفاقا اینکه آسوکا و ری رو اید و سوپر ایگوی شینجی بدونیم اشتباهه و دقیقا نقطهی عکس چیزی هست خود انیمه نشون میده، مخصوصا چند قسمت آخرش. برعکس ری نماد نقش مادرانه هست به نظرم، از خود گذشتگی تمام عیاری که از قدم اول کنار شینجی بوده و تا آخرین قدم هم اولویتش شینجی هست، آسوکا برعکس نماد نقش معشوق هست، در عین حالی که از شینجی حمایت می کنه و حتی گاهی فداکاری می کنه، حمایتش بی چون و چرا و بی چشم داشت نیست، از طرف دیگه نقش پدرانه رو در داستان آدام به دوش میکشه، هرچند حضورش کوتاه هست ولی خیلی تاثیر عمیقی داره و با یه فداکاری ورای منطق همراه هست، شاید بپرسی پس نقش گندو چیه اگه نقش پدرانه مال ایو هست، گندو نقش جامعه رو داره (مادر شینجی نماد بخش حمایتگر جامعه هست و پدرش نماد بخش مطالبه گر جامعه)
همه اینها ولی در نهایت ختم میشه به اینکه شخصیت ها عمق نداشته باشن و به جای شخصیت بودن ابزار جلو رفتن داستان باشن، این باعث میشه که هم داستان خوب نباشه هم کسی که اون ایده فلسفی رو از قبل نمیدونه چیزی از داستان عایدش نشه، اونی هم که میدونه به سطحی بودن استفاده آگاهه. وقتی از مفاهیم فلسفی میشه درست استفاده کرد که در قدم اول داستان خوبی داشته باشی و بعد در قدم دوم انتقال مفهوم برای مخاطب عام راحت رخ بده، یه نمونه خوب از این مسئله کتاب اسطوره از دیوید گمل و عقل سرخ از سهروردی هست
در هر صورت نئون جنسیس هرچند اثر خیلی خوبی بوده موقع ساختش ولی همون موقع هم شاهکار نبوده، الان به زحمت جزو پنجاه انیمه برتر تاریخ باشه و اینکه ازش به عنوان یکی از برترین ها یاد بشه فقط به معنای اور ریتد بودنشه
آکامه گا کیل بیشتر از اینکه دارک باشه ناراحت کننده بود ، در هر صورت انیمه اونگلیون تو انتقال مفاهیم فلسفی به مخاطب عام ضعیف عمل میکنه ، هر چند بهترین شخصیت پردازی ای که دیدم و داره
یادم نمیاد گفته باشم آکامه گا کیل انیمه خوبیه یا دارکه از خودت نساز ، پیرو گفته های اون دوستمون گفتم تو همچین لیست سطح پایینی جاش خالی بود
لیست سطح پایینی نیست و اکامه واقعا نمیتونه کنار انیمه هایی مثل monster, made in abyss, paranoia agent و … قرار بگیره
Talentless nana
تنها فایده نانا توی مانگا اقدام به قتل نانائو ناکاجیما بود که باعث بووجود اومدن هیراکو دایچی شد
مدفن کرم های شب تاب رو ببینید
اولاً اون فیلمه نه سریال (مطلب درباره انیمه های سریالیه)
ثانیاً اون بیشتر یه انیمه غم انگیزه تا دارک.
خوبی ؟؟ دارک برای تو معنیش چیه
برخلاف غم انگیز (ملودرام) که باعث گریه و غصه میشه، دارک مثل تراژدی باعث تفکر میشه.
از نظره من انیمه “مدفن کرمهای شب تاب” هیچ چیز دارکی نداره. فقط غم انگیز و ملودرام (اشک انگیز) هست.
یعنی میگی انیمه مدفن کرم ها شب تاب باعث تفکر نمیشه 😀😀
Barefoot gen هم جاش خالی بود
اون فیلمه.
نه داداش ژن پابرهنه در اصل انیمه اس
یاخدا… هنوز برای یکسری باید فرق مدیوم فیلم و سریال رو توضیح داد!!!
…
عزیزکم، Barefoot gen یه فیلم انیمه است. مطلب درباره سریالهای انیمه ایی دارک هست نه فیلمهای انیمه ایی دارک.
…
فیلم = داستان طّی یک قسمت طولانی (یک ساعت به بالا) روایت و تموم میشه.
سریال = داستان در طول چندین قسمت کوتاه (عمدتاً کمتر از یک ساعت) روایت میشه.
کلا انیمه ها دارکند
جای akame ga kill خالیه تو این لیست
آخ آخ گفتیا ! واقعا انیمه دپرس کننده ای بود
ببخشید ولی تصویری که برای چینساو من انتخاب کردین اسپویل نیست ؟
From The New World و Monster شاهکار های آندرریتدی هستند که به تمام علاقه مندان پیشنهاد می کنم 👌
با تشکر از آقای امیری بابت این لیست جذاب 🌹❤️
برزرک دارک بودنو رد کرده
با اینکه بنظرم elfen lied یه حرف دیگست،ولی بنظرم madoka magica هم میتونست جا داشته باشه،حتی آقا یوکو تارو برای ساخت بعصی بازی هاش از مادوکا الهام گرفت(به گفته خودش)
الفن رو دوران کرونا دیدم ب شدت زیبا بود از تیتراژ آغازین و موسیقی بی بدیلی ک داشت مشخص بود،واقعا داستانی ک ندیدن پیشنهاد میکنم ببینن،
اسم مقاله (تاریک!!!) ترین عنیمه های سریالی است بعد عکس مقاله یک دختر با گوش های گربه ای است!
سطح عنیمه و طرفدارانَش!
سطح یه بچه سال که با گفتن عنیمه و ادبی صحبت کردن فاز صیعغا بودن میگیره 😍
دوست عزیز اون “دختر با گوش های گربه ای” باید بگم اونا گوش نیستن و در واقع زائده های استخونی هستن که از جمجمه اون کاراکتر زدن بیرون و اون کاراکتر هم شخصیت انیمه ای به اسم الفن لید – Elfen Lied هست و این انیمه یکی از منابع اصلی الهام برادران دافر برای خلق سریال استرنجر تینگز بوده
👏👏👏
آخی صبر کن تا بفهمی که لجندهات از انیمه اسکی میرن پیرمرد (ʃƪ^۳^)
نئون جنسیس واقعا دارک نبود
جای another و serial experiments lain خالیه
another عالی بود
بهترینش Berserk کلی هم گیم از روش ساختن
شماره ۱ تا ۵ واقعا دارکن . اما از ۶ به بعد با دارک خیلی فاصله دارن بنظرم
این لیست ناقصه کاملا انیمه های مثل steins gate و Akame ga kill حداقل باید تو لیست میبودن مخصوصا steins gate که خیلی دارکه
آقا الان من نمی فهمم منظور از دارک چیه یعنی ترسناکه یا غم انگیزه یا عجیب غریبه؟
دارک بودن انیمه به تو بستگی داره آیا برای تو این انیمه شوک آور و ترسناک هست یا نه من که زیاد انیمه دیدم بعضیا از این انیمه های دارک برام خیلی ترسناک نیستن یا شوک آور نیستن
مورد ۱۰ Elfen Lied
مانگا بخونید
ب انیمه اش گند زدن
انیمه اش نصف و نیمه است، مانگا پایان کامله
Another
Dororo
Parasyte
Promised Neverland
این یکی واقعا چیز جالبیه در ظاهر ی انیمه شاد و بدور از هر خشونت و چیز ترسناکیه
ولی شوک سنگینی ک توی دقیقه های اخر قسمت اول ب مخاطب میزنه کل معادلات ب هم میریزه
فصل اول انیمه رو ببینید بعد برید ادامه اش مانگا
انیمه اش فصل دومش مزخرف خالص میشه الکی خودتون اسپویل نکنید مانگاش ارزش داره
Tokyo ghoul
اینم نمونه معروفی مثل مثال بالاست با این تفاوت ک حتی فصل اولشم ک معروفه خیلی خوبه نسبت ب مانگا کم و کاستی و نقص داره
توکیو غول از همون اول مانگا بخونید همون فصل اول هم ک میگن خوبه
خورده شیشه داره
و اما تعجب میکنم چرا
Deadman Wonderland
توی لیست نیست
اینم کلا ۱۲ قسمت انیمه ساختن ک خدایی خوبه ببینید
ادامه اش برید مانگا شاید اولش یکم براتون ضعیف ب نظر بیاد
ولی واقعا اگر طرفدار آثار دارک. پر از خشونت. داستان های غم انگیز. و اتفاقات شوک آور باشید
مطمئن باشید در ادامه نا امیدتون نمیکنه و واقعا چیز خیلی خوبیه بهم اعتماد کنید
ب ویژه وقتی معلوم میشه مرد قرمز پوشی ک اول انیمه بچه هارو میکشه دقیقا کیه
دفتر چه مرگ هم میتونست باشه
شخصیتی که حاضره برا هدف هاش خانواده خودش رو قربانی که و رشد اون شخص از یک شخص که هدفش صلح جهانی بود ولی کم کم قدرت اون رو به یه هیولا تبدیل کرد تا ترسناک بودن قدرت عشق . زیاد فنش نیستم ولی درکل واقعا میتونست توی لیست باشه
دوستانی که خاطرات آینده رو دیدن ( اکه ندیدین پیشنهاد میکنم حتما ببینید ) بنظرن قبول دارن که اونم میتونست تو لیست باشه