ای کاش GTA 6 چنین باشد
در این مقاله قصد داریم به پیشبینی یا حدس و گمانی در خصوص نحوه شخصیت پردازی و روایت داستان در بازی بعدی راکستار، یعنی GTA 6، بپردازیم.
اگر واژه همگان را نمیتوان به کار برد، پس واژه «اکثراً» توصیف مناسبی برای تعداد افرادی است که چشم انتظار بودند؛ Grand Theft Auto VI در نهایت رونمایی شد. طبق بیانیه رئیس و بنیانگذار راکستار (Rockstar)، سم هاوسر (Sam Houser)، در رابطه با تایید ساخت نسخه جدید Grand Theft Auto و اعلام بازه انتشار تریلر بازی، «اکثرا» در انتظار این نمایش بودیم. راکستار اثبات کرد که برای ایجاد آشوب در دنیای بازیهای ویدیویی، نیازی به تبلیغات هنگفت یا سخنرانیهای آتشین ندارد، بلکه نمایشی یک دقیقهای همچون بمب، توجهات را به سمت خود جلب میکند؛ لازم به ذکر است که چنین اعتباری ناشی از سالها تلاش شبانه روزی اعضای راکستار برای تولید محصولاتی باکیفیت است. بگذریم، بنده قصد ندارم به تاریخچه و عناوین ساخته شده توسط این کمپانی بپردازم یا حتی تریلر را تحلیل کنم، بلکه پیشبینی و حدسگمان درباره نحوه روایت، شخصیتپردازی، فرهنگ و جامعهای که در مقابل دیدگان مخاطب قرار میگیرد، موضوع این مقاله است. برای شروع، بهتر است به تفاوت عنوان Red Dead Redemption و Grand Theft Auto نگاهی دوباره بیندازیم.
این دو برادر متفاوت هستند
به شخصه علاقه زیادی به عنوان Red Dead دارم، اما بهتر است بسیاری از ویژگیهای ذاتیاش را نزد خود نگهدارد. اگر فرض کنیم که این دو عنوان برادر یکدیگر هستند، شخصیت آنها بسیار متفاوت است. Red Dead بسیار جدی و رشته کلامی سنگین دارد، از سوی دیگر برادرش، بذلهگو و بیشتر عمرش را به تمسخر دیگران میپردازد؛ GTA همان آدم باحالی است که بقیه دوستش دارند (عامپسند!). خب سوال اصلی این است که چرا Red Dead نباید در رفتار و منش برادرش تغییری ایجاد کند؟ اصلا نیاز است این برادر رفتار خود را تغییر دهد؟ آیا تغییر لازم است؟ همه ما به درستی میدانیم که خارج شدن از چهارچوبها شجاعت میخواهد و گسترش آن ممکن است به نحوی ماهیت را تغییر دهد! در Red Dead هر آنچه که فکرش را بکنید، میگنجد جز شوخی و دلقکبازی! حال تمامی اتفاقات رخ داده در این بازی را با خودتان مرور کنید، بجز چند مورد نادر، هیچگاه قصد نداشته به حوادث رخ داده نگاهی طنز داشته باشد. اساسا در جایی که هفتتیر کشی یک مهارت کلیدی است، قتل و غارت یک شغل محسوب میشود و وجود دوئل برای اثبات حقیقت یا بازگشت شرافت رخ میدهد، جایی برای خنده وجود ندارد. اینجا، کلمه Redemption (به معنای رستگاری)، به عقیده بنده نگاهی تلخ دارد؛ هیچکس در Red Dead به رستگاری نمیرسد! ممکن است پاسخ دهید :«خب تمامی این موارد، مخصوصا قتل و غارت به نحوی در GTA وجود دارد» با چنین پاسخی کاملا موافقم، اما پردازش به عمق مطلب و نحوه نمایش آن متفاوت است و این تفاوت به معنای برتر یا ضعیف بودن نیست بلکه اینجا ماهیت و هدف سازندگان، تعیین کننده است.
جهان Red Dead، به همراه کنش و واکنشهایش، انیمیشنهای واقع گرایانه، شخصیتپردازی عمیق، روایتی عاری از هرگونه شتابزدگی، دست در دست هم عنوانی رئال (Realism: واقعگرایی)، را نشان میدهد. حال اگر این واقعگرایی بیش از حد را به اجبار در عنوان GTA غالب کنیم، حاصل چیست؟ احسنت، تضاد رخ میدهد زیرا اصولا GTA قصد ندارد یک نمایش واقعگرایانه باشد اما یک نکته جالب توجه وجود دارد، اینکه خواسته یا ناخواسته بر حسب دلایلی، چون پیشرفت تکنولوژی و انتظار طرفداران عنوان GTAرا به سوی واقعیت سوق میدهد؛ اگر یک تقلید کورکورانه از Red Dead صورت گیرد، نتیجه چیزی جز یک Red Dead در دنیای مدرن نیست، پاسخ این سوال که «چرا باید Red Dead بیشتر ویژگی های مختص به خود را نزد خود نگهدارد» باید چنین باشد که الهام گرفتن بله، اما صرفا تقلید ماهیت بازی را به خطر میاندازد. پس راکستار باید حواسش باشد این واقعیت به گونهای نباشد که در سرعت بازی اخلال ایجاد کند (انیمیشنهای طولانی).
جدای از بحث واقعگرایانه بودن، روایت بازی دومین موردی است که شخصا دوست دارم به پیشبینیاش بپردازم.
آخرین راه تعادل است
اگر تا این لحظه اختلاف نظری بین ما وجود نداشت، اکنون این اختلاف ممکن است رخ دهد. بگذارید صادقانه بگویم، من هیچ علاقهای ندارم که چهار یا پنج ساعت ابتدای بازی را خسته کننده بگذرانم، هرچند پرجزئیات باشد. این اندیشه در ذهن من وجود دارد که چرا عناوینی به مانند Red dead و GTA IV آنقدر دیر مخاطب را به دل ماجرا قرار میدهند. به بهانه یافتن و آموزش شکار، مسافتی طولانی را طی کنم و بعدا از همان مسیر به نقطه اولیه بازگردم؛ برای دیدار با یک شخص که حتی ممکن است هیچ گاه دوباره ملاقاتش نکنم با یک خودرو از ابتدای شهر تا انتهای شهر بروم، چند کار بیهوده انجام دهم، در نهایت هم بازی با برچسب صدآفرین مرا خوشحال کند. نظر شما چیست؟ اینکه به جای شروع در برف و بوران، از همان دزدی ناموفقی که در بلک واتر ( Black water)، رخ داد بازی را آغاز میکردیم و در ادامه همان روایت (پیدا کردن سیدی ادلر و…)، طی میشد؟ میتوانیم چنین موردی را شبیه به شُک بدانیم که حداقل کاربر، هیجان را دریافت و بیشتر اشتیاق خود را نسبت به دانستن این موضوع نشان دهد؛ در سمت دیگر مراحلی که بازیکن باید به آموزش و یادگیری بپردازد حداقل مفرحتر باشند یا در مراحل دیگر ترکیب شود. اینکه شروع بازی بر پایه یک اتفاق مهم باشد و صرفا شنونده این موضوع باشم، باید بگویم چنین حسی را دارم که از سفری خوب با دوستان جا مانده و تنها تعریف خاطراتش به من رسیده درحالی که من هم دوست دارم این خاطرات را تجربه کنم! من یک اتفاق مهم را از دست دادهام. اشتباه نکنید! من قصد ندارم روایت GTA IV یا Red Dead را بد بدانم بلکه شروعی به این آهستگی باید کنار گذاشته شود. اتفاقا جدای از یک شروع خسته کننده، مابقی روایت، موجب ارتباط بیشتر با محیط و از طرفی دیگر باعث ارتباط با شخصیتهای داستان میشود. اگر شخصیتی مثل آرتور مورگان یا نیکو بلیک از پردازش بسیار پختهای برخوردار هستند، تنها بخاطر چنین روایتی است؛ این مدل روایت فرصتی را ایجاد میکند که سیر نزولی و صعودی بسیاری از شخصیتها در مقابل خود شما رخ دهد. با این وجود، در خانواده راکستار فرزندی وجود دارد که قصد ندارد راه گذشتگان (Red Dead و GTA IV)، را طی کند. همین فرزند عصیانگر، نه شخصیت پردازی قوی ارائه میدهد نه داستانی به آن خوبی را روایت میکند، اما چه دلیلی دارد که تا این حد موفق ظاهر شده؟ قطعا شما هم پاسخ را حدس زدهاید، این عنوان تنها میخواهد سرگرم کننده باشد؛ پس داستان و شخصیت پردازی که صورت گرفته میتوان گفت برایش کافی است. اما معادلات با وجود فرزند دیگر بهم میخورد، دقیقا با دو قشر متفاوت روبهرو هستیم که هرکدام سلیقه متفاوتی دارند؛ ایجاد یک تعادل شاید گزینه مناسبی باشد.
جدای از انتظارات هواداران مبنی بر واقعگرایانه بودن GTA 6، باید قبول کرد هیچ اندیشه واحدی بر نحوه روایت آن وجود ندارد. عدهای همان روایت سنگین را میپسندند، عدهای دیگر روایتی شبیه به GTA 5 را در نظر دارند. من قصد دارم به همراه شما دوستان که از دور شاهد کلنجار بین این دو حزب هستیم، جلو رفته، مشت خود را گره و محکم بر روی میز بزنیم به صورتی که تمامی افراد به سکوت وادار شوند. حالا که فرصت سخنرانی رسیده، میگوییم: «دوستان تا این حد دیکتاتور نباشید، هیچ چیز بهتر از دموکراسی نیست، اجازه دهید ما هم نظر خودمان را بیان کنیم. چرا یک تعادل برقرار نکنیم! اگر GTA 5 دارای سه تیپ شخصیت متفاوت که هرکدام راوی یک قشر یا سبک زنگی متفاوت بودند، به نظر میرسد ما در نسخه جدید تنها دو کارکتر داشته باشیم که این فرصت مناسبی (اختصاص دادن ساعات بیشتر به دو کارکتر)، را برای شخصیت پردازی فراهم میکند. لوسیا میتواند یک مهاجر باشد (در ادامه به آن می پردازیم)، که از منجلاب فساد و تبعیض جنسیتی سعی دارد به زندگی مناسبی دست یابد و از سوی دیگر جیسون شخصی شوخطبع است که خوشگذرانی در راس امورش قرار دارد. ما عقیده داریم که هیچچیز زیباتر از تضاد نیست! دو شخصیت متضاد، روند یکنواخت را از بین میبرند؛ چه از نظر گیمپلی چه از نظر شخصیتپردازی. در ضمن ما دو کارکتر داریم که ایجاد یک رابطه احساسی میان آنها میتواند در نوبه خود جالب باشد.»
لوسیا؛ یک مهره کلیدی
میتوان پیشبینی کرد که لوسیای (Lucia) داستان ما شخصیتی شبیه به سیدی ادلر (Sadie Adler)، داشته باشد اما با انعطاف بیشتر. زنی بیباک، خشن، زیرک و صد البته همراه با احساسات زنانه مختص خود. اعتراف میکنم به مانند بسیاری، در ابتدا نسبت به حضور یک زن در این سری واکنش های تندی از خود نشان میدادم و این درست در زمانی است که من شخصیتی مثل سیدی ادلر، لارا کرافت (Lara Croft) و الی (Ellie) در عنوان The Last of Us را فراموش کرده بودم. بر کسی پوشیده نیست که زیرکی زن جایگزین مناسبی برای مشت های گره کرده مردان است. دوست دارم بدانم که لوسیا تا چه حد از این زیرکی استفاده میکند و چگونه به جای کشیدن ماشه یک حیله زنانه به کار میبرد، چگونه در دنیای بیرحم گانگستری در مقابل مردان میایستد؛ اصولا روایت یک زن به عنوان شخصیت اصلی در دیدگاه راکستار چگونه است؟ میدانم که حتی نمیتوان به اندازه یک سَر سوزن درمورد شخصیت جیسون اظهار نظر کرد، اما به عنوان یک حدس، شاید لوسیا شخصیتی سرسخت و بُرندهتر نسبت به جیسون داشته باشد. در آغوش یکدیگر، لوسیا در ابتدا واژه «اعتماد» را بیان میکند؛ قاعدتا یک زن نباید این چنین به یک مرد اعتماد کند مگر اینکه شناخت کافی وجود داشته باشد؛ منظورم را واضح برسانم، لوسیا با شهامت و اعتماد به نفس، چنین واژهای را به کار میبرد. یا در صحنهای چون ورود به یک ماجراجویی (صحنههای آخر تریلر)، او جلوتر از جیسون قرار میگیرد؛ بازهم تکرار میکنم که اینها صرفا حدس و گمان شخصی بنده هستند.
فیلم Million Dollar Baby یک الهام مناسب است. در این فیلم داستان دختری بهنام مگی فیتزجرالد (Maggie Fitzgerald) روایت میشود که برای رسیدن به رویای خود سماجت غیرقابل وصفی نشان میدهد.
اگر لوسیا به مانند «مگی فیتزجرالد» باشد (مخصوصا با همان سرنوشت)، تبریک میگویم. راکستار فیتیله بمب اتم را زود آتش زده.
مورد بعدی که بسیار اشتیاق دارم محقق شود، مهاجر بودن لوسیا است. مهاجری که میتواند راوی مناسبی برای قشر ضعیف جامعه باشد؛ لازم است بدانید که بیشتر ساکنین میامی را، مردمان کوبایی یا اسپانیایی تبار تشکیل میدهند؛ لوسیا نماینده بسیار مناسبی است. راکستار میتواند از این مسئله استفاده کند تا آمریکای مدرن را به تصویر بکشد. اینکه آمریکای امروزی، مخصوصا میامی، از سال ۲۰۰۲ (GTA Vice City)، تا امروز، دچار چه تغییرات ریز و درشتی شده؟ فرهنگ، نگرش و موضوعات سیاسی اجتماعی قطع به یقین دچار تغییراتی شده و لوسیا به عنوان یک مهاجر میتواند به ما بازیکنان، این تغییرات را نشان دهد؛ همه شهروند آمریکا نیستند، من دوست دارم با جامعه و فضای جدید آمریکا آشنا شوم.
در انتهای این بخش دوست دارم به شایعهای که شاید بسیاری از دوستان فراموش کردهاند بپردازم؛ وجود مراحلی در کوبا به همراه یک پَرش زمانی در دهه ۷۰ تا ۸۰ میلادی! اما چه ارتباطی بین کوبا و میامی وجود دارد؟ جواب این سوال به دوران پادشاهی مافیا ایتالیایی ـ امریکایی باز میگردد.
پادشاه فلوریدا و کوبا
کیست که کلمه مافیا را نشنیده باشد. هرج مرج، قتل، پولشویی، احترام (به ظاهر)، قوانین سخت گیرانه، نفوذ، قدرت، ثروت و هنر تنها زیر شاخههای محدودی هستند که میتوانم بیان کنم. اینکه واژه لطیفی چون هنر در میان این کلمات سخت و خشن آمده، شاید غیرقابل باور باشد؛ یک گل زیبا در میان این لجنزار؛ بدیهی است در دوران طلایی مافیا، کتاب و فیلمهای سینمایی بسیار زیبایی با استفاده از این موضوع خلق شدند. اجازه دهید بعدها در مقاله جداگانه تحت عنوان «قیام فرزندان سیسیل» بیشتر با این مفاهیم آشنا شویم. هر خانواده ایتالیایی در ایالات جداگانه فعالیت داشتند. سانتو ترافیکانته (در ادامه تنها با اسم سانتو ذکر میشود)، در ایالت فلوریدا حکمرانی میکرد (مَقر اصلی این خانواده در شهر تمپا در ایالت فلوریدا است)؛ گفتنی است که این قدرت از طریق پدرش در سال ۱۹۵۴ به او رسید، زمانی که ترافیکانتهی پدر، با دیگر مافیای این ایالت درگیر شد و تمامی قدرت آنها را از آن خود کرد؛ پدر سانتو در صورت هرگونه بیاحترامی بدون دانستن قدرت و شهرت رقیب، خیلی سریع واکنش نشان میداد. سانتو، تیزبین، بیرحم و بسیار باهوش بود، او میتوانست خارج از ایالت فلوریدا قدرت خود را در دیگر ایالت ها نشان دهد؛ اگر قیافه غلطانداز سانتو، هنوز هم دلیلی برای باور نکردن حرف های بنده است، کافیست بدانید که سانتو یکی از مظنونین اصلی، قتل جان اِف کِندی، با نام اصلی « John Fitzgerald Kennedy» در سال۱۹۶۳ است؛ البته هیچگاه مدارکی در دست داشتن سانتو در این ماجرا به دست نیامد!
با به روی کار آمدن «فولخنسیو باتیستا»، دیکتاتور کوبا، راه جدیدی برای کسب درآمد مافیا باز شد؛ به این صورت که سرمایهگذاریهای بیشماری برای قمارخانه، کلاب و هتلها انجام دادند؛ سانتو با تسهیل کردن کار دیگر خانوادههای مافیایی قدرت زیادی در کوبا و فلوریدا به دست آورد؛ او صاحب پنج قمارخانه بزرگ در هاوانا بود و همچنین بازار مواد مخدر در دست داشت (هاوانا حال هوای بسیار نزدیکی به میامی دارد پس میتوان به عنوان یک مکان مناسب از آن یاد کرد). همه چیز برای سانتو خوب پیشرفت تا اینکه انقلابیون با رهبری فیدل کاسترو (Fidel Castro)، دولت باتیستا را سرنگون کردند. با روی کار آمدن کاسترو، دیگر جایی برای مافیا وجود نداشت؛ سانتو به زندان افتاد و سرمایهگذاران خواهان طلب خود شدند. سانتو که کینه شدیدی از کاسترو به دل گرفته بود، فعالیت های خود علیه این رهبر کمونیستی را آغاز کرد؛ چه کسی بهتر از سازمان سیا! سازمان سیا که سانتو را سلطان قمارخانههای کوبا و فلوریدا میدانست، با او توافق کرد تا علیه کاسترو اقداماتی انجام دهد. در نهایت این عملیات با روی کار آمدن کِندی، تبدیل به عملیاتی بزرگ برای دستگیری روسای مافیا شد (کندی برای جلب رای نیاز به روسای مافیا داشت، اما بعد ها به مافیا خیانت کرد). سانتو تنها پدر خواندهای بود که دستگیر نشد و همچنان به فعالیت های خود در فلوریدا ادامه داد؛ سانتو ترافیکانته در نهایت از دادگاه به دلیل نبود مدارک معتبر مبنی بر دست داشتن او در قتل کِندی تبرئه شد. سانتو در سن ۷۲ سالگی در گذشت.
برای یک جمعبندی، بد نیست به این نکات تازه یا اشاره شده نگاهی دوباره بیندازیم:
- وقعگرایانه بودن بیش از حد، انیمیشنهای طولانی و تقلید کورکورانه از Red Dead، ممکن است ماهیت این فرنچایز را دگرگون کند؛ GTA یک عنوان واقعگرایانه نیست.
- بهتر است بازی در روایت خود یک تعادل برقرار سازد. دو شخصیت جدید به همراه شخصیتپردازی متفاوت که بار روایی را بر دوش دارند، میتواند این تعادل را ایجاد کند.
- در رابطه با یک شروع آهسته به همراه ماموریتهای آموزشی خسته کننده باید تجدید نظر شود.
- بهتر است در دنیای GTA سیستم شرافت وجود نداشته باشد؛ فکر نمیکنم کسی در هنگام دزدی از یک بانک به بهشت و جهنم فکر کند؛ حداقل با چنین کاری از تناقضی که در Red Dead 2 رخ داد، جلوگیری میشود.
- هربار که نسخه جدیدی از سِری GTA به سوی بازار روانه شده، شاهد یک امریکای متفاوت بودیم. شاید لوسیا به مانند نیکو، یک روایت متفاوت از رویای آمریکایی به ما نشان دهد.
- وجود شبکههای اجتماعی میتواند به واقعگرایانه بودن کمک شایانی بکند.
- داستان ترافیکانته به این دلیل روایت شد تا آشنایی با نحوه و چگونگی آغاز معاملات بین کوبا و فلوریدا را بهتر درک کنید. اگر قرار باشد بازی یک پرش زمانی داشته باشد، میتوانیم ماموریتی به نام «حمله به خلیج خوکها (Bay of Pigs Invasion)» داشته باشیم؛ این یک عملیات مشترک بین مافیا و سازمان سیا برای سرنگونی کاسترو بود؛ سانتو در این عملیات هزینه بسیاری کرد.
کلام پایانی
همانطور که در ابتدا و ادامه متن اشاره شد، این مقاله صرفا ناشی از حدس گمان و پیشبینی نویسنده است. شما مخاطبین عزیز میتوانید در صورت علاقه، ایدههای خود را در بخش کامنتها با دیگران به اشتراک بگذارید. از اینکه تا انتهای این مقاله بنده را همراهی کردهاید سپاسگزارم.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
دیگه جایی رسیده میگم بیاد هرجور میخواد باشه
ناامیدی زیاد از توقع زیاد داشتن میاد .کلا طرفدارا انتظارات زیادی از بازی دارن که واقعا معلوم نیست راکستار می خواد چکار کنه البته راکستار کار خودشو میکنه کاری به طرفدارا نداره اگه بخواد همه ایده هارو پیاده کنه بازی واسه سال ۲۰۲۷یا ۲۸بیاد
من فکر نکنم طرفداران این چیزهارو بگن اینا همش زیر سر راکستار پدرسوخته برای هایپ شدن مردم و همچنین تبلیغات برای بازیش،گانگستر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
🟢 راکستار که در Red Dead خودش را به جهان اثبات کرد، حالا هم نباید زیاد خواستههای آنچنانی داشته باشیم، چون هرچیزی قانون و قوائد خودشو داره و خود راکستار میدونه باید چکار کنه و ما هم درهر صورت استقبال میکنیم🥂
من حس می کنم یک چیزی بین مکس پین ۲ و جی تی ای وی و رد دد باشه بنظر می رسه لوسیا یه چیز تو مایه های مونا باشه البته با توجه به قیافه ش بنظر یکم از اون لطیف تره ولی خوب اگه یه داستانی در حد مکس پین داشته باشه(البته به سبک جی تی ای نه اون قدر جدی) و گرافیکی حتی بهتر از رد دد و خوب همین دنیای شلوغ پلوغ سری جی تی ای چه شود چون اکثرجی تی ای ها با اینکه داستانشون بد نبود ولی خیلی هم درگیر کننده نبود یادمه gta sa رو همیشه بخش های داستانی ش رو می زدم جلو
و مشکل اینجاست که همه طرفدارا انتظاراتشون یکی نیست یا درخواست یکسانی ندارن ، هر قشری از طرفدارا درخواست های خاص خودشونو دارن که نمیشه همه اونا رو تو بازی قرار داد و راکستار هر حرکتی که بزنه باز یه دسته از طرفدارا ممکنه ناراضی باشن
واقعا تنها چیزی در جی تی ای ۶ باید تغییر کنه داستان بازی هست چون باید ی داستان با محوریت باندهای تبهکار بین المللی در بازی در جریان باشه الان هرچه فکر میکنم این خانم آقا دقیقا میخوان چ داستانی در بازی پیش ببرن شاید در آینده افراد جدیدی به گیم پلی بازی اضافه بشه بعدش فرار دست پلیس باید سخت باشه
فرار از دست پلیس سخت باشه؟ نه ممنون مافیاش نکنید
بنظرم این داستان ( باندهای تبهکار بین المللی یا شبیه این) زیادی بزرگن ، بنظر من که فقط داستان درباره یه زوج عاشق و خلافکاره که رویاها و خواسته های زیادی دارن و سعی میکنن با انجام سرقت های مختلف به خواسته هاشون برسن ، و احتمالا بازی از دزدی های کوچیک مثل مغازه ها و فروشگاها شروع میشه و در اخر به سرقت از بانک های بزرگ میرسه .
البته ممکه این وسط داستان های دیگه هم رخ بده مثلا یه سرقتی انجام بدن و بعد بفهمن چیزی که دزدیدن متعلق به یکی از گروه های مافیایی یا گنگستریه فلوریداس و حسابی تو دردسر بیوفتن.
ایده دزدی اشتباه و افتادن توی دردسر عظیم هم خیلی جالبه داستان رو بنظرم دچار پیچیدگی و عمق جالبی میکنه ایمدوارم راکستار از قبل فکرتو میخوند سگ جان
من فکر مینکنم بزرگترین سورپرایز بازی شخصیت قابل بازی سوم هست که در اواسط بازی معرفی میشه و تو لیک ها هم دیده شده احتمالا همون شخص سیاهپوست با دندون طلایی تو تریلر هست یه شخص روانی مثل ترور
راکستار نباید اشتباهاتی که داخل GTA V
انجام داد رو تکرار کنه واقعا GTA IV خیلی نسبت به نسخه بعدش
پیشرفته تر بود
VI بعد از ۱۲ سال باید بهترین نسخه GTA بشه
چون بیشترین زمان نسبت به نسخه های دیگه براش گذاشته شده
و غیر از اینم انتظار نمیره
(وایس سیتی یک ساله ساخته شد)
ای کاش GTA VI اینگونه باشد:
داستان جذاب و شخصیت پردازی های با کیفیت
بالانسی بین واقعی گرایی و آرکید بودن، ترجیحا چیزایی مث فیزیک واقعی گرایانه باشه و بقیه موارد آرکید ک ی ترکیب جذاب و بالانس باشه.
مپ بازی فقط با کوه دشت پر نشده باشه!
لول دیزاین خوب با آزادی عمل خوب(المانای مخفی کاری درست حسابی داشته باشه ن سطحی باشه)
انتظارات من از بازی اینه🙌
حالا اگه کوه و دشت هم داشته باشه اشکالی نداره ولی با جزئیات
مثلا بتونی از پوست و گوشت حیوونا استفاده بکنی
بهرحال مث GTA V نباشه همین
اون ک بله، ولی من منظورم این بود ک دنیای بازی پر از فعالیتای مختلف باشه ن اینکه با کوه و دشت پر شده باشه مث GTA V
خلاصه مطلب: شبیه rdr2 واقع گرایانه نباشه
به امید موفقیتش
مثل چی میترسم قبل از اینکه پلی بدم اسپویل شم. روز عرضه پلی دادن این بازی از واجباته
عذرخواهم بابت اسپم
دوستان بهترین ریجن برای ساخت اکانت پلی استیشن که هم ارزون در بیاد هم برای شارژ کردن حساب راحت باشه کدوم کشوره؟ بغیر ترکیه
آرژانتین
پیدا نکردم تو گوگل زدم
بغیر از ترکیه همون آمریکا بهترینه بقیه گرون میشن
از دید من باید یک تعادل بین روشنی و تاریکی ولی بیشتر به سمت تاریکی باشه،چون اینجوری لحظات شاد مثل نوری در تاریکی هستن که مخاطب اونارو با خوشحالی تموم شکار میکنه و قدر میدونه،ولی اگر از اول تا آخر روشن یا تاریک باشه مخاطب از یک جایی به بعد خسته میشه …نباید عمده محتوا رو بزارن واسه بخش آنلاین،این یک ظلمه،داستان حق انتخاب های زیادی بده و انعطاف پذیر باشه جهان بازی بر اساس تصمیم های پلیر،درکلام آخر گیم پلی سرگرم کننده داشته باشه …نیازی هم نیست خیلی خیلی دیگه جزئیات داشته باشه
دست مریزاد آقای رهنورد 👏به شخصه عاشق مقالتون شدم 😁😁
متشکرم از شما
عجب مقاله تر و تمیزی بود دست خوش 👏 تشکر از شما
سپاسگزارم
ما انقدر توقع داریم که هروی بسازه بازم توقع من یکی بالاتره 👊😂
اگر با یک انتظار مناسب به سمت بازی بریم، قاعدتا لذت بیشتری هم از بازی میبریم.
صد درصد
ولی وقتی ردد از تصورات بالاتر و بهتر بود این انتظار ایجاد میشه
انتظارات هایی که از gta 6 دارم:
۱ – مراحل از حالت خطی دربیاد و آزادی عمل زیادی رو بده و مثلا به گیمر حق انتخاب بده که بصورت اکشن مرحله رو بره یا مخفی کاری
۲ – مخفی کاری در gta v و ردد ۲ بصورت خیلی سطحی طراحی شده بود که انتظار دارم در این بازی نقش اساسی در طراحی مراحل داشته باشه
۳ – ماشین رانی بازی واقع گرانه باشه اما بسیار لذت بخش ( یچیز مثل فورزا هورایزن)
۴ – طراحی نقشه بازی شبیه gta sa باشه که محیط های جنگلی و شهری به اندازه باشه و مثل gta v نصف نقشه بیابون نباشه
۵ – شهر vice city بسیار بسیار پویا باشه ( که حتما هم هست )
۶ – با اینکه خودم خیلی از واقع گرانه لذت میبرم ولی دلم نمیخواد به اندازه ردد۲ واقع گرانه باشه . اگر هم باشه به شدت لذت بخش باشه و خسته کننده نباشه
۷ – یه انتظاری که دارم اینکه راک استار یه چیزی اضافه کنه که هیچ کس توقعش رو نداشته باشه و همه سوپرایز بشن ( مثل شکار دقیق حیوان در ردد ۲ )
۸ – حقیقتا میدونم که همه انتظار ها حتی فراتر از اون هم راک استار عمل میکنه درست مثل وقتی که ردد۲ عرضه شد فقط کاشکی زمان بگذره و عرضه شه
و اینم در آخر بگم که قرار نیست بعد از عرضه حتی یکی یبار هم از کلمه( ایکاش !!!) استفاده کنه چون بی نقص خواهد بود
با توجه به وضعیت فکری و فرهنگی حاکم بر دنیا (مسائلی مثل woke و…) به نظر این GTA سخت ترین بازی این مجموعه برای سازنده ها و همچنین گُنگ ترین نسخه مجموعه برای طرفدار ها باشه.
اینکه راکاستار بتونه یک تعادلی ایجاد کنه که به بعضی از قشر های جامعه فشاری وارد نشه و در مقابل همین قشر فشاری به راکاستار وارد نکنن، بنظر من سخت ترین کار این مجموعه هست.
چون دیدیم همین مسئله چه معایبی برای stellar blade به همراه داشت؛ شاید موجب دیده شدن بیش از انتظار بازی شد اما مثل یک شمشیر دولبه عمل کرد و مسائلی رو هم برای بازی ایجاد کرد.
ووک ها جرئت حرف زدن در مورد شاهکارای راکستارو ندارن،چون راکستار ثابت کرده بازی بد نمیتونه بسازه،پس بهشون فشاری وارد نمیشه
راکستار پدر همچین حاشیه هاییه، خودش هم از عمد ایجادش میکنه، نمونه اش hot cofee. انقدر تو نسخه های قبلیش تابو شکسته که دیگه چیزی نمونده
برای این یکی باید یک مقدار محتاطانه تر عمل کنه چون عملا چشم کل صنعت روی این بازیه.
دوستان یه فیلم پیدا کردم دقیقا خود خورده جی تی ای شیشه
فیلم قوی نیست و داستان و روایتش و مخصوصا تمرکزش روی فضای مجازی و ایالت فلوریدا دقیقا همین فیلمه داستان درباره یه زوجه که تازه باهم دوست میشن و کارای خلاف و دزدی رو شروع میکنن و از دزدی هاشون فیلم میگیرن و پخش میکنن تو فضای مجازی ، خیلی از صحنه های کپی تریلر جی تی ای شیشه حتی ماشینشونم دقیقا همون ماشینیه که باهاش دریفت میزنن ، توصیه میکنم حتما این فیلمو ببینید. اسم فیلم : infamous
من اولین چیزی که من از تریلر برداشت کردم این بود که خب احتمالا بازی از زندان شروع میشه، ولی بعدا که چندبار دیگه نگاهش کردم و تریلرهای قبلی راکستار رو دوباره دیدم متوجه شدم که بعضا توی تریلرهاش ترتیب داستان رو کاملا به هم ریخته روایت میکنه!
و بنظرم این ایده هم بعید نیست که درواقع اون موضوع “Trust / سرقت از مغازه”، درواقع بخش اغازین بازی باشه که نهایتا لوسیا دستگیر میشه. البته مسلما صرفا در حد حدس و گمانه و احتمالا با توجه به تریلر دوم بهتر بشه پیشبینی کرد ولی خب اینم جالب میتونه باشه
ای کاش …🤲🤲🤲
به نکات خیلی خوبی اشاره کردین اما به نظر من چون ظاهرا راکستار بعد از GTA VI حالا حالا ها بازی جدید نمیده و از طرفی تجربه های خیلی خوبی به دست آورده GTA VI باید شاه بیت راکستار و عصاره ای از بهترین بازی های این کمپانی باشه یعنی ترکیب گانپلی و اکشن Max Payne 3، شوخ طبعی و فان بودن GTA V، داستان عمیق و شخصیت های پخته RDR 2، واقع گرایی و فیزیک و داستان دراماتیک GTA IV و از همه مهم تر تنوع فوق العاده و المان های rpg و فعالیت های جهان باز حتی بهتر از GTA San Andreas. نسخه های اخیر یعنی GTA V و IV هر دو دنیای تا حد زیادی یکنواخت داشتن و فعالییت های جانبی محدود بودن با فقط یک شهر. در حالی که SA سه شهر کاملا متنوع در کنار روستا ها، جنگل ها و… داشت. باید VI جبران کنه.
شایعات و لیک ها و حتی تریلر نشون میدن که واقعا راکستار تو GTA VI به یک بالانس خوب بین V و IV و RDR 2 رسیده و امید زیادی به این بازی هست
وقتی بیاد همه با یک گیم کاملا جدید از خیلی لحاظ مثل گیم پلی ، فیزیک ، گرافیک ، داستان ، هوش مصنوعی و رازهای جدیدی که سال ها وقت میبره که پلیرا حلشون کنن
ما با همچین گیمی طرفیم ولی انتظارات زیادی هم منجر به ناامیدی میشه ولی خب از شرکتی مثل راکستار انتظارات زیادی هست
و اینکه داستان بازی حول محور خیانت نچرخه، خسته شدیم از بس که خیانت جزو پیچش های داستانی راکستار بوده.
اون trust ای که جیسون به لوسیا گفت بدجوری بوی خیانت میداد
نمیخوام اسپویل کنم ولی از یک نکته نمیشه گذشت در داستان تقریبا همه جی تی ای ها ا ل م ا ن مرگ هست جی تی ای۳ خیانت کاتالینا به کلود جی تی ای وایس خیانت یک سری از افراد تامی به خودش جی تی ای سان رو همه میدونید جی تی ای وی هم این گزینه انتخابیه بیشتر
چند وقت اینکه این ( ای کاش) به واقعیت تبدیل میشه.
چند وقت دیگه این ( ای کاش) به واقعیت تبدیل میشه.
الان یک بچه سال میگه کاش سانسور باشه کفش نداشته باشه فلان فلان بشه جلوی خانواده بازی کرد
همینجوری اومدی یچی رندوم گفتیا
کاملا برعکس هنوز خیلیا میخوان کفش این داستانا تو بازی بیشتر بشه 😂😂
جی تی ای حالت کلاسیک بودنش رو حفظ میکنه پس از این بحث ها خبری نی…
یکی از مشکلات اصلی که با راکستار دارم تاریخ عرضه برای pc هستش…البته اگه هم release هم بشه…خیلی ها از جمله من نمیتونن گیم رو با کیفیت و fps مناسب تجربه کنن…ولی برای بقیه دوستان تجربه خوبی رو آرزومندم❤
راکستار کار خودشو بلده و بهترین برای ها رو عرضه میکنه امیدوارم که زنده باشم بازیش کنم
واقع گرایانه بودن باری صرفا مشکلی ندارد ، اتفاقا بیشتر پلیرها دنبال چنین چیزی هستند اما به قول نویسنده محترم این مقاله طوری نباشد که روی روند بازی تاثیر منفی بگذارد و یا پلیر را از بازی زده کند .
چقدر همنظر با نویسنده عزیز هستم درمورد بخشی که گفتن مرحله دزدی از بلک واتر فقط در حد یک استوری باقی موند نه ادم هایی که جزو داچ بودن و کشته شدن رو درک کردیم نه ریز جزییات داستان دزدیشو
دقیقا تصور اینکه RDR2 از دزدی بلکواتر استارت میخورد مخم رومیترکونه حتی با وجود لحن اهسته این بازی
فکر کن یه نسخه VR هم داشته باشه
متن جالبی بود واقعا
آقای رهنورد سلام خدا قوت
چه قلم شیوایی دارید
لذت خالص بردم انگار دارم کتاب صحافی شده میخونم
حس موقعی رو داشتم که داشتم هری پاتر رو اولین بار نیمه های شب میخوندم
واقعا لذت بردم
در پناه خدا همیشه موفق باشید
قربونتون ❤️🔥
شما خیلی لطف دارید. از اینکه مقاله مورد توجه شما قرار گرفته، بسیار خوشحالم.
مقاله خیلی جذاب و روان بود.
ممنون از قلم جادویی نویسنده❤️