نقد سریال Reacher | یک اثر خوش ساخت
حالِ هر سینما دوستی امروزه بد است. فیلمها پشت سر هم پوچ و تو خالی هستند و ما سینما دوستان امیدی به درست شدن این وضعیت نداشته و حتی منبع لذت خود را از دست دادهایم. اما در میان این حجم عظیم از آثار غیر سینمایی و ضعیف؛ اثری سر بلند کرده که به تنهایی شاهکار نیست اما نسبت به آثار چند سال اخیر، سریالی خوش ساخت و تمیز است که توانسته مخاطبان خود را راضی نگه دارد. این سریال Reacher نام دارد که توسط نیک سانتورا ساخته و همچنین توسط پرایم ویدئو آمازون عرضه شده است. به نظر من سریال Reacher با تمامی اشتباهات ریز و درشت خود اثری تماشایی با اکشن جالب توجه است که در این روزهای مبتذل سینمای اکشن، میشود از آن تقدیر کرد.
ریچر اثری در ژانر اکشن و جنایی است که توسط نیک سانتورا برای شبکه پرایم ویدئو ساخته شدهاست. این مجموعه بر اساس مجموعه کتابهای جک ریچر نوشتهی لی چایلد ساخته شده و آلن ریچسون نقش شخصیت اصلی جک ریچر، یک افسر پلیس نظامی سابق که در طول سفر با جنایتکاران خطرناک مبارزه میکند، را ایفا کردهاست.
فصل اول بر اساس رمان قتلگاه در ۴ فوریه ۲۰۲۲ منتشر شد. فصل دوم، بر اساس بدشانسی و دردسر، در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳ آغاز شد و در ژانویه ۲۰۲۴ به پایان رسید. این سریال برای فصل سوم در اوایل دسامبر ۲۰۲۳ تمدید شد که بر اساس رمان (متقاعد کننده) ساخته خواهد شد. داستان این سریال نیز درباره جک ریچر است، یک پلیس نظامی سابق ارتش ایالات متحده، از شهر خیالی روستایی مارگرو در جورجیا بازدید میکند و به جرم قتل دستگیر میشود. پس از آزادی، او با اسکار فینلی و روسکو کانکلین همکاری میکند تا یک توطئه بزرگ با افسران پلیس، سیاستمداران و تاجران فاسد را بررسی کنند. بررسی که در نوع خود تکراری است اما در دام کلیشه نمیافتد.
پس همانطور که از اطلاعات سریال میشود فهمید، ما با یک اثر جنایی، پلیسی، اکشن طرف هستیم که توانسته هر یک عنصر و ژانر را به صورت منفرد نیز بسازد. پس در مرحله اول چنین میشود گفت که Reacher در بحث نویسندگی، انتخاب بازیگر و خلق اتمسفر توانسته عملکرد خوبی را از خود نشان دهد. مهمترین اِلمان Reacher از جایی میآید که بازیگر و کاراکتر جک ریچر توانسته به قدری خوب باشد که بقیه عناصر را واقعیتر کند. در اصل جانمایه خلق یک اثر ادبی نمایشی در این است که ما بتوانیم یک اثر را واقعی بنماییم؛ در Reacher نیز این اتفاق مدیون کاراکتر اصلی خود جک ریچر با بازی بسیار خوبِ آلن ریچسون است. کاراکتر او ترکیبی از شرلوک هلمز و هالک است. در اکشن دیوانهوار کتک میزند و به هنگام حل مسئله به خوبی میتواند از خود کنش شرلوکی نشان دهد. البته بُعد اکشن جک ریچر قابل تقدیرتر و جذابتر است تا بُعد کاراگاهی او. در بعضی از صحنههای سریال کاملا آشکار است که فُرم جک ریچر در کاراگاه بودن لطمه میخورد و حتی شاید مخاطب نیز درخواست دارد که ریچر را در مقام یک پلیس اکشنکار ببیند تا کسی که معما حل میکند. به هر حال کاراکتر جک ریچر توانسته به خوبی ساخته شود. مهمتر از همه انتخاب بازیگری است که از هیکل و چهره نیز کاملا شبیه سربازان آمریکایی است. البته تام کروز عزیز نیز در نقش جک ریچر خوب بوده اما به نظر من آلن ریچسون مناسبتر و حتی جا افتادهتر از کروز است. سازندگان نیز در خلق پس زمینه شخصیت او تلاشهای خوبی کردهاند. به هنگام فلش بک و حتی در ساحت دیالوگ نیز میشود پی به این شخصیت پیچیده بُرد. کسی که بار سفر بسته و خودش را متعلق به جایی نمیبیند. نظامی بسیار مقرراتی که یاد گرفته باید کار را به درستی هرچه تمامتر انجام داد. به تمامی اینها فیزیک بدنی فوقالعاده ریچر را نیز اضافه کنید که به راستی تبدیل به یک قهرمان درست و حسابی میشود.
قتل چه در ادبیات و چه در سینما مجهول بسیار پیچیدهای است و برای خلق آن نیاز به اتمسفری دقیق است. معمولا در آثار جنایی یا قاتل خیلی آرمانی است یا کاراگاه. فضا هم ساخته نمیشود. اما در Reacher این مهم است که اتمسفر به خوبی هرچه تمام ساخته شده است. بر فرض مثال در فصل اول، قتل در یک شهر کوچک خیالی به نام مارگرو اتفاق میافتد. یکی از مقتولین نیز برادر خود جک یعنی جو است. چیزی که در این مبحث مهم است، بحث خلق فضایی کوچک است که میتواند درون خود این جنایت را حل کند. یعنی اگر ما با یک شهر بزرگ با جمعیتی زیاد طرف میبودیم، قتل به خوبی ساخته نمیشود. نه ریچر میتوانست به راحتی دنبال مقتول باشد و نه ازدحامها پلیسها چنین اجازهای میداد. پس همین که ریچر فصل اول خود را در شهری کوچک ساخته نشان از هوش سازندگان دارد.
از طرفی پلیسهای محلی این منطقه کاملا در اختیار داستان هستند. کاراکترهایی به فُرم رسیده با بازیهای قابل تحسین که بیش از حد هایپر اکتیو نمیشوند. بازیگران سعی میکنند در حد همان پلیسهای محلی باقی بمانند. همین موضوع نیز شخصیت ریچر را نسبت به دیگر شخصیتها برجستهتر میکند. مقابله این کاراکترها هم خوب است. نخست برای یکدیگر شاخ و شونه میکشند. هر کس نظریه خود را دارد و هر کس خودش را بهتر از آن یکی میداند. اما رفته رفته کاراکترها بهم نزدیک میشوند و رابطه بسیار خوبی میان آنها شکل میگیرد. هرکس در سهم خود کمی مسئله را شخصی میکند و این برای شناخت بهتر شخصیتها مناسب است.
(هشدار اسپویل)
به نظر شخصی بنده فصل اول Reacher بسیار تماشایی و حتی بدون ایراد بزرگ و مهم است. اما در پایان این فصل جذاب ما متوجه میشویم که بدمن، پسر بورژوازی منطقه است. این بدمن در نوع خود خیلی پیش و پا افتاده است. در مقابل ریچر به این بزرگی قطعا باید بدمن عمیقتر و بهتری را شاهد بودیم. اما متاسفانه بدمن یک نیمچه بورژوازی علاف بچه ننه است که مثلا میخواهد مقابل ریچر قد علم کند. در همین اختتامیه نیز اکشن به خوبی ساخته نمیشود. جایی که کارخانه آتش گرفته و در میان دود و دم جنگی میان خیر و شر صورت میگیرد. اکشن این سکانس با کاتهایی نه چندان مرتبط و اکشنهایی ساده ساخته شده و به قول خودمان بسیار ابتدایی و سر سریع خلق شده. این سکانس به هیچ وجه در حد Reacher نبود!
فصل دوم Reacher بزرگتر و کمی جدیتر نسبت به فصل اول است. شاید بهتر بود که کم کم آتشِ آشوب ریچر را بیشتر کنند و مثلا از یک قتل محلی به مقابله با تروریستها نمیآمدیم! به هر حال فصل دوم Reacher نیز خوب است. در فصل دوم، ریچر توسط یکی از اعضای واحد ۱۱۰ که خود فرمانده آن بود، مطلع میشود که یکی از دوستان و سربازان وی در شرایط مرموز به قتل رسده. او تیم قدیمی خود را دوباره جمع میکند تا قاتلان را پیدا کرده و از آنها انتقام بگیرد. که درنهایت پی به یک مسئله امنیتی مهم میبرد، آیا یازده سپتامبر دیگری در راه است؟ همین هشدار مهم ریچر آمریکایی و قطعا ناسوسیالیست را به جان دشمنان ملت میاندازد.
قطعا که بازیگران و کاراکترها همگی عوض شده و به جز یک چهره آشنا (نیلی) کس دیگری از گذشته و فصل یک در جمع جدید ریچر نیست. البته سازندگان با ذکاوت خاصی یکی از کاراکترها را در میانه فصل دوم برمیگردانند و این موضوع کمی حس نوستالژی را در مخاطب برمیانگیزد. فصل دوم نیز بازیگران قابل توجه و کاراکترهایی نسبتا خوب دارد. ارتشی بودنِ این گروه کوچک به خوبی ساخته شده و اینبار میشود ریچر را میان عناصر ارتشی دید که همگی باهم قهرمانانی جذاب هستند. برخلاف فصل اول، در فصل دوم شاهد بدمنهای عمیقتر و بالغتری هستیم. همین عنصر، کنش میان دو گروه را جذابتر میکند. اما چیزی که در فصل دوم به فُرم Reacher آسیب میزند؛ بزرگتر شدن فضاست. در این شهرهای بزرگ قتل پشت قتل اتفاق میافتد و خبری از پلیس نیست. در روز روشن بمب منفجر میشود و خبری از پلیس نیست! این نوع اکشن شاید در شهر کوچک و دورافتادهای قابل قبول باشد اما به هیچوجه در وسط پایتخت آمریکا چنین چیزی قابل قبول و حتی قابل باور نیست!
با اینکه هر یک از فصول Reacher با دیگری متفاوت است اما بعضی ایرادت و خوبیهای آن کلی است. مثلا موسیقی متن Reacher کاملا مناسب با فضای پلیسی و اکشن آن است. فیلمبرداری عالی است و کسی که پشت دوربین ایستاده میداند که چگونه باید اکشن بگیرد. اما مشکلاتی در این میان وجود دارند. مثلا هیکل تنومند ریچر قطعا باید تغذیه و ورزش مناسبی داشته باشد اما در کل طول سریال نه خبری از ورزش است و نه تغذیه! در بهترین حالت ریچر کمی تنقلات میخورد. یا مثلا در بخشیهایی از اثر، اکشنها غیر قابل باور هستند. مثلا در انتهای فصل اول کاراکتری ضعیف که در عمر خود اسلحه به دست نگرفته با یک شلیک چند متری درست مغز دشمن را هدف قرار میدهد!
یکی دیگر از ایرادات که در ابتدای نقد به آن اشاره کردم، کاراگاه بازی ریچر است. در بعضی از صحنهها ریچر معادلات را خیلی راحت حل میکند. مثلا به دنبال پسورد است و تنها چهار شانس برای امتحان دارد. آن هم پسوردی که هم عدد دارد و هم کلمه، پس میشود میلیونها جواب برای این معما پیدا کرد اما ریچر با چند دیالوگ ساده پی به ناخودآگاه فرد برده و خیلی راحت رمز عبور را پیدا میکند!
در اصل چنین میشود گفت که Reacher با تمامی درخششهایش، بعضی وقتها اصلا توجهی به جزئیات نمیکند و سطح اثر را تا حد زیادی پایین میآورد.
در پایان میشود گفت سریال Reacher با تمامی کم و کاستیهایش اثری بسیار تماشایی و عامهپسند است که میتواند مخاطبین خود را تا حد زیادی سرگرم و غرق در دنیایی جذاب خودش بکند. بازیگران از جمله بازیگر اصلی این سریال یعنی آلن ریچسون عالی است و کاراکتر او به فرم رسیده است. Reacher هم اکشن خوبی دارد، هم پلیسبازی و هم جنایی خوبی، اما بهتر این میبود که بیشتر توجه سازندگان به اکشن باشد تا حل معما. به هر حال اگر به دنبال یک سریال تماشایی پلیسی اکشن هستید، Reacher قطعا مناسب شما خواهد بود. میتوانید Reacher را ببینید و از آن لذت ببرید با توجه به اینکه ایرادتی هم دارد و بینقص نیست.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
فصل اول رو خیلی بیشتر از فصل دو دوست داشتم.
منم فصل اولو بیشتر دوست داشتم مخصوصا به خاطر اون خانم بلوند :)))
چه عجب بالاخره یه سریال خوب!
تشکر از آقای کریمی بابت نقد❤
پ.ن : هیکل شخصیت اصلی رو خریدارم🤩
اره بد گولاخیه صداشم خیلی خوبه 👌😍
همه چی تمومه پس
مثل من🗿😑
مخلصیم
داداشمون یه پا شرلوکه
آقای منتقد میشود کسی منتقد را نقد کنید انسان از چشم های و گوش هایش باعث ورود خس بدت بخشی به رگ های احساس میشود و جریان آرامبخش آدرنالین هیچگاه با دیدن و شنید واژهای تکراری و کلی گویی اتر منتقد دچار شعف نمیشود .خواهش می کنم کسی این کلمات را نصیحت کند بروز و زیبا باشند .با درودددددد
حرفات هیچ معنی نداشت کلی هم غلط املایی داشتی
آقای کریمی با این ریز بینی بگه خوبه بدونید برای بیننده عادی شاهکاره
عزیزی.
شما خودتون ببینید، نظرتون رو هم بگید ببینیم نظرمون یکیه یا نه
اصل اولش خیلی بهتر بود ولی در مجموعه سریال خوبیه ارزش وقت گذاشتن داره
نویسنده فکر میکند فیلم جالبی است ( درست فکر میکند 😄👍 )
برای وقت بگذرونی خوبه چرتو پرت تحویلت نمیده..لات بازی و اکشنش بابا پسنده