معرفی سریال Shōgun | نمایش جنبه هراس انگیز سامورایی‌ها

مجموعه تلویزیونی Shōgun تمام آن چیزیست که طرفداران آثار تاریخی و حماسی می‌توانند انتظار داشته باشند.

دهه ۲۰۱۰ میلادی را می‌توان نقطه عطفی در آثار تاریخی مدیوم تلویزیون به شمار آورد که سریال‌های جذاب، به یاد ماندنی و هیجان‌انگیزی همچون DaVinci’s Demons (پلیدی‌های داوینچی)، Knightfall (سقوط شوالیه)، Spartacus (اسپارتاکوس)، Vikings (وایکینگ‌ها) و The Last Kingdom (آخرین پادشاهی) به نمایش درآمده و شبکه HBO نیز با تلفیقی از تاریخ و فانتزی اثری قابل ستایش به نام Game Of Thrones (بازی تاج و تخت) را به ارمغان آورد. آثاری که هر یک به شیوه مختلفی دوست دارانش را به وجد آورده و وقایع سرگرم‌کننده‌ای را برایشان به ارمغان آورد.

با آغاز دهه ۲۰۲۰ میلادی و پایان یافتن آثار نام برده شده و در عین حال وضعیت نه چندان رضایت بخش مدیوم تلویزیون، خیلی بعید به نظر می‌رسید که سر و کله اثر تاریخ محور دیگری پیدا شده که بتواند با بودجه‌ای هنگفت، روایتی حماسی و جذاب را برای دوست داران این ژانر پدید بیاورد.

با این حال به طرز غیرمنتظره‌ای سر و کله سازندگانی به نام‌های ریچل کندو و جاستین مارکس پیدا شد تا اثر تازه‌ای را خلق نمایند که نه تنها کمی از قاره اروپا فاصله گرفته و یکی از تیره و تاریک‌ترین دوره‌های تاریخ کشور ژاپن را به تصویر بکشد، بلکه برای نخستین‌بار اثر بزرگی را حول محور سامورایی‌های قرن نوزدهم به ارمغان بیاورد که تاکنون فیلم و یا سریال ارزشمندی از آن‌ها ساخته نشده است.

اثر نام برده شده Shōgun نام دارد که با انتشار نخستین تریلرش هر مخاطبی را شیفته خود کرد و حال که پخش فصل نخست آن آغاز شده، به سریال محبوب و پرسر و صدایی تبدیل شده که عملاً به ترند روز شبکه‌های احتماعی بدل گشته است. سریالی که در معرفی این هفته به سراغش رفته تا نگاهی به داستان، شخصیت‌ها و وضعیت کلی آن داشته باشیم.

• نام سریال: Shōgun
• نام سریال به فارسی: شوگان/شوگون
• ژانر: درام تاریخی
• سال پخش: ۲۰۲۴
• سازندگان: ریچل کندو و جاستین مارکس
• شبکه: هولو/FX
• بازیگران: هیرویوکی سانادا، کوسمو جارویس، آنا ساوایی، تادانابو آسانو، تاکه‌هیرو هیرا و تامی بستو

مجموعه تلویزیونی Shōgun اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جیمز کلیول محسوب می‌شود که کشور ژاپن را در اواخر دوره سن‌گوکو بین سال‌های ۱۴۶۷ تا ۱۶۰۰ به معرض نمایش می‌گذارد. دوره‌ای که این کشور قدرتمند از یک سو درگیر فساد و دسیسه‌های سیاسی، جنگ‌های داخلی و نابرابری شدید اجتماعی شده و در سوی دیگر ماجرا دخالت کشورهای اروپایی به بیشترین حد خود رسیده تا حدی که قدرت سامورایی‌ها را حسابی با چالش مواجه کرده است.

در چنین دورانی که کشورهای بریتانیا و پرتغال برای گسترش نفوذ خود بر ژاپن جنگ سیاسی به ظاهر پشت پرده‌ای را رقم زده‌اند، مرگ پادشاه ژاپن سبب می‌شود تا قدرتمندترین خاندان‌های سلطنتی برای کسب قدرت به جان یکدیگر افتاده و شاهزاده جوان عملاً از هیچ قدرتی برای کنترل امور برخوردار نباشد و زنده ماندنش به تار مویی وابسته باشد که هر گاه می‌تواند زندگی‌اش را پایان دهد.

یکی از این خاندان‌ها توسط فردی زیرک، قدرتمند ولی دست و پا بسته به نام لرد توراناگا رهبری می‌شود که برای تضمین جان خود، مادر شاهزاده را در کاخ خود حبس کرده و این مسئله و همچنین قدرت گسترده وی سبب می‌شود تا جانش توسط خاندان‌های دیگر مورد تهدید قرار بگیرد تا حدی که فاصله چندانی با اعدام نداشته باشد. با این حال پیدا شدن سر و کله یک کشتی بریتانیایی تمام معادلات را به هم ریخته و به تنها امید این لرد برای زنده ماندن تبدیل می‌شود.

کشتی بریتانیایی نظامی در ظاهر برای تجارت آزاد وارد آب‌های ژاپن شده تا گستره کنترل پرتغالی‌ها را محدود کرده و سمت دیگر این کشور را به مستعمره جدید امپراتوری خودشان تبدیل نمایند. کشتی‌ای که حامل فردی به نام جان بلکتورن بوده که با زیرکی هر چه تمام قصد دارد تا ژاپنی‌ها را به زانو درآورده و امورات آن‌ها را به کنترل بریتانیایی‌ها دربیاورد. هدفی که البته با چالش و مشقت‌های بسیاری همراه شده و شخصیت وی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نکته حائز اهمیت درباره سریال Shōgun نسبت به باقی آثار تاریخی محور به نمایش دوره سیاهی از تاریخ کشور ژاپن مربوط می‌شود که سرشار از بی‌رحمی‌های وحشتناکی بوده که از همان قسمت نخست هر ببیننده‌ای را در بهت و حیرت فرو می‌برد. برخلاف چیزی که بسیاری از مردم درباره سامورایی‌ها تصور می‌کنند، در این سریال شاهد جنبه مخوفی از آن‌ها هستیم که در کسری از ثانیه می‌توانند حمام خون به راه انداخته و سر هر مخالفی را از بدنش جدا نمایند.

رویای کسب قدرت برای خاندان‌های سلطنتی به حدی شیرین و جذاب جلوه کرده که برای حذف رقبای خود حاضر به انجام کثیف‌ترین کارهای ممکن بوده که موجب روایت واقع‌گرایانه‌ای شده است. رویکردی که سبب شده تا خوشبختانه از کلیشه‌های این روزهای هالیوود فاصله گرفته و صرفاً شاهد جبهه خوب و بد داستان نباشیم؛ زیرا حتی به اصطلاح شخصیت‌های خوب داستان نیز برای زنده ماندن مجبور به انجام دیوانه‌وارترین کارهای ممکن خواهند بود. شیوه روایت داستانی که تا حدودی می‌تواند یادآور بازی سیاسی مرگبار سریال بازی تاج و تخت بوده باشد.

مهمترین نکته‌ای که از همان دقایق آغازین می‌تواند توجه شما را جلب نماید، بهره‌گیری از بازیگران حرفه‌ای می‌باشد که شخصیت‌های تاریخی را باورپذیر و پیچیده به نمایش گذاشته‌اند و همانطور که انتظار می‌رفت، هیرویوکی سانادا را باید گل سرسبد این سریال در نظر گرفت که به استادانه‌ترین شیوه ممکن شخصیت لرد یوشی توراناگا را نقش آفرینی کرده است.

در قدم بعدی شاهد جلوه‌های بصری تماشایی از کشور ژاپن هستیم. سازندگان این سریال موفق شده‌اند تا به نحو احسنت حس و حال یک کشور قدرتمند ولی در معرض فروپاشی شرقی را در برابر دیدگان مخاطب به ارمغان بیاورند که نه تنها سکانس‌های اکشن سراسر تنش و هیجانی را رقم زده، بلکه نمایش طبیعت، شهرها، ارتش‌های عظیم و سبک زندگی سامورایی‌ها نیز چشم‌نواز از آب درآمده و عملاً برخی از سکانس‌ها به مانند یک قاب نقاشی زیبا عمل کرده است.

در پایان باید گفت که مجموعه تلویزیونی Shōgun شروع قدرتمندی را رقم زده است. یک اثر تاریخی با المان‌های درام که برای سال‌ها فقدان آن‌ را در بین ساخته‌های بزرگ تلویزیون احساس می‌کردیم. اثری که نشان داده پتانسیل تبدیل شدن به رویداد جدیدی در حد و اندازه بازی تاج و تخت را دارا بوده و اگر که همین روند باکیفیت فعلی خود را حفظ نماید، قطعاً در ادامه طرفدارانش را شگفت‌زده خواهد کرد.

منبع: گیمفا