نقد و بررسی بازی Wo Long: Fallen Dynasty Complete Edition
به بهانه عرضهی نسخهی کامل بازی Wo Long: Fallen Dynasty، به سراغ نقد و بررسی کامل آن و بستههای الحاقی جدید رفتهایم.
داستان جدیدترین اثر استودیوی تیم نینجا یعنی Wo Long: Fallen Dynasty، در اواخر امپراطوری هان در کشور چین جریان دارد و آخرین سالهای این امپراتوری و در نهایت اضمحلال و سقوط آن را روایت میکند. چین درگیر شورش عظیم Yellow Turban یا همان گروه دستار زردها است که کنترل بسیاری از مناطق را به دست گرفتهاند. اما شورش این گروه، فاجعه و مشکل اصلی نیست.
در دنیای Wo Long: Fallen Dynasty، اکسیر جاودانگیای وجود دارد که طبیعتاً افراد و گروههای زیادی به دنبال هستند. اما به دست آوردن این اکسیر کار سادهای نیست و به میزان فوقالعاده زیادی Qi نیاز است. Qi به نوعی همان انرژی درونی انسانها به شمار میآید و شورش دستار زردها و کشت و کشتار عظیم، به نوعی پیش زمینه جمع کردن این Qi را فراهم ساخته است. حال با روندی قابل پیشبینی، شاهد شروری خبیث هستیم که قصد دستیابی به اکسیر و بر پا کردن یک امپراتوری جاودان را دارد! این تیپ آنتاگونیستها در سری Nioh نیز بسیار متداول بودند.
حال ما به عنوان سربازی بی نام و نشان، راهی ماجراجویی عظیمی میشویم تا هم شورش Yellow Turban را متوقف کنیم و هم جلوی سواستفادههای احتمالی از اکسیر جاودانگی را بگیریم. بازی، روایتی کلیشهای و آشنا را در بطن خود جای داده است. قهرمانی بینام و نشانی که جلوی شرارت میایستد و شروری خبیث و شیطانی که به دنبال جاودانگی و ساخت حکومتی ابدی است.
آثار هاردکور، چه روایت مستقیم داشته باشند (مانند آثار تیم نینجا) و چه از روایت محیطی بهره ببرند(آثار فرام سافتور)، هیچگاه وابسته به داستان، روایت یا شخصیت پردازی خود نبودهاند و مبارزات، مکانیزمهای گیمپلی و قابلیتهای مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. اما نکتهی مهمی که وجود دارد، این است که این مسئله توجیهی برای ضعیف بودن داستان و مشکلات ساختاری شخصیتپردازی نیست و دلیل نمیشود که هاردکور بودن و سولزلایک بودن یک بازی، به سازندگان این آزادی عمل را بدهد که دیگر نیازی به کار روی داستان، روایت، دنیاسازی و شخصیتپردازی نداشته باشند.
مشکل اصلی من با بخش داستانی بازی، فقط کلیشهای بودن روایت، پرداخت ضعیف شخصیتهای فرعی و قابل پیشبینی بودن داستان نیست، بلکه در وهلهی اول، مشکل من این است که سازندگان کوچکترین اهمیتی به داستان و دنیای بازی ندادهاند و به اتفاقات روایی، صرفا به عنوان بستر خلق مراحل چشم دوختهاند. از سری Nioh گرفته تا این عنوان، همیشه بستر خوبی برای روایت حماسهها و ماجراجوییهای بزرگ فراهم بوده است، اما در نهایت، همواره با داستانی ساده و کلیشهای طرف هستیم که در تقابل به شروری خبیث و ظالم خلاصه میشود. آشپزخانهای مجهز و مدرن را در نظر بگیرید که تمام وسایل و امکانات را دارا است و از طرف دیگر انواع و اقسام مواد اولیه غذایی نیز در آن وجود دارد. حال آشپزی به این جا میرود و با وجود فراهم بودن تمام موارد مورد نیاز، املت درست میکند!
وضعیت داستان Wo Long: Fallen Dynasty نیز به همین صورت است. میتوانستیم شاهد روایتی جذاب از جنس انتقام، رستگاری یا حتی عشق باشیم اما طبیعتا خبری از هیچکدام از آنها نیست و از پتانسیلهای موجود، چه در بخش روایت چه در بخش دنیاسازی، استفاده مطلوبی نشده است.
سیستم مبارزات بازی، شباهت انکار ناپذیری با سری Nioh دارد و به نوعی برادر کوچکتر این سری به شمار میآید. اما یک تغییر بزرگ را در Wo Long: Fallen Dynasty شاهد هستیم. خبری از خط استقامت یا Stamina نیست! در واقع، سازندگان دو نوار استقامت Stamina و جادو یا اصطلاحا Mana را با هم ترکیب کرده و یک نوار واحد به نام Spirit خلق کردهاند. استفاده از انواع و اقسام جادوهای پنج گانهی آب، آتش، فلز، زمین و چوب، جا خالی دادن و حملات قدرتمند Spirit، این نوار را پر میکنند و اگر به طور کامل ظرفیت آن پر شود، شخصیت شما برای چند ثانیه میایستد و فرمانپذیری ندارد.
مشابه چیزی که در صورت تخلیه کامل استقامت در آثار مختلف دیدهایم. اما نکتهی جالب این است که حملات معمولی و سریع که با دکمهی مربع انجام میشوند، دویدن و پریدن، نوار Spirit را پر نمیکنند و در واقع در این بخشها آزادی عمل بسیاری خوبی دارید. در واقع این دو مکانیزم مکمل یکدیگر هستند چرا که با حمله کردن، دوباره ظرفیت نوار Spirit خالی میشود و میتوانید از قابلیتهای مربوط به آن استفاده کنید. در واقع این سیستم، باعث شده تا با وجود آزاد بودن حملات و دویدن، شما همچنان بتوانید پرخاشگرانه بازی کنید و مدام با حملات مختلف، نوار Spirit را بازیابی کنید.
نکتهی هوشمندانهی مکانیزم مبارزاتی، این است که از آن جایی که جاخالی دادن مداوم به سرعت Spirit مصرف میکند و سریع شما را ناتوان میسازد، نمیتوانید صرفا در اطراف محیط مبارزات بچرخید، بدوید و جاخالی بدهید و از راه دور با جادو دشمنان را از پای درآورید، چرا که اولا به سرعت نوار Spirit ظرفیتش پر میشود و شما را آسیب پذیر میکند و از طرف دیگر، دشمنان نیز بسیار سریع هستند و تهاجمی رفتار میکنند.
بازی چند ویژگی جدید را نیز به مخاطبان معرفی میکند. مورد اول، قابلیتهای Martial Arts هستند که به سلاحها وابسته بوده و هر سلاحی، Martial Arts مخصوص خود را دارا است. این حملات ویژه، بخش قابل توجهای از نوار Spirit را مصرف میکنند، اما در عین حال، بسیار قدرتمند هستند و آسیب زیادی به دشمنان وارد میکنند. جالب است بدانید مانند بازی Sekiro، به نوعی یکی از بهترین راههای شکست دشمنان، پر کردن نوار Spirit آنها و آسیب پذیر کردنشان است. حملات Spirit، استفاده از جادوهای مختلف، Backstab یا همان حمله غافلگیرانه از عقب و مهمتر از همه Deflect کردن حملات دشمنان، همگی نوار Spirit آنها را افزایش میدهند. وقتی هم که نوار Spirit آنها کامل پر شود، بی دفاع شده و چند ثانیه فرصت دارید تا Lethal Strike را انجام داده و آسیبی زیاد به آنها برسانید یا به صورت آنی آنها را از پای درآورید.
قابلیت Deflect کردن، ستون اصلی بازی به شمار میآید و با وجود این که قابلیت بلاک کردن وجود دارد، از آن جایی که بلاک کردن به سرعت نوار Spirit را پر میکند، استفاده از آن زیاد منطقی نیست، زیرا به سرعت از پای درخواهید آمد. به شخصه ۹۰ درصد بازی را با Deflect کردن حملات دشمنان و شکستن دفاع آنها پیش بردم و خصوصا در باس فایتها، بهترین روش شکست آنها، استفاده درست از Deflect است.
همانند نسخهی دوم Nioh که شاهد Burst Attackهایی بودیم که حملات قدرتمند محسوب میشدند، ولی قابلیت Deflect کردن داشتند، در Wo Long Fallen Dynasty نیز شاهد قابلیت مشابهای هستیم. برخی حملات دشمنان که با افکت قرمز رنگ قابل تشخیص هستند، قابلیت بلاک شدن ندارند و فقط میتوانید آنها را Deflect کنید. Deflect کردن این حملات قدرتمند، آسیب زیادی به نوار Spirit دشمنان وارد میکند و بعضا سریع دفاع آنها را میشکند.
پس به صورت کلی، ساختار مبارزات به قابلیت Deflect حملات دشمنان، استفاده از Martial Artsها و تلاش حداکثری برای پر کردن نوار Spirit دشمنان خلاصه میشود. در این بین، باید حواستان به نوار Spirit خود نیز باشد چرا که پر شدن این نوار، به معنی بیدفاع شدن چند ثانیهای در مقابل تمام خطرات است. بنابراین باید هوشمندانه مبارزه کنید. شجاع باشید، اما طمع نکنید؛ چرا که Martial Artsها، جادوها و حملات Spirit، با این که نوار Spirit دشمنان را به سرعت پر میکنند، به همان نسبت نوار Spirit شما را نیز خالی میکنند.
یکی از نقاط قوت بازی، سیستم چکپوینت است که این بار در قامت Battle Flag حضور دارد. با استفاده از این Battle Flagها میتوانید لول آپ کنید، استراحت کنید یا خریدهای مورد نیاز را انجام دهید. بر خلاف Shrineهای Nioh که کم تعداد بودند، تعداد این Battle Flagها بسیار زیاد است و فواصل کمی نیز با یکدیگر دارند. به شخصه از این مورد به شدت استقبال میکنم چرا که هم کاوش را راحتتر میسازد و هم از پیمایش مسیرهای تکراری جلوگیری میکند و نیازی نیست پس از هر باس فایت، مسافت زیادی را بیهوده طی کنید تا دوباره با او مبارزه کنید.
کمی در مورد جادو های بازی نیز صحبت کنیم. بر خلاف سری Nioh، خبری از جادوهای پیچیده با درخت مهارتی بسیار عمیق و چند شاخه نیست و کل جادوهای بازی، در پنج دستهی کلی قرار میگیرند: آب، آتش، فلز، چوب و زمین. هر کدام از این جادوهای پنجگانه، در مقابل یکی از عناصر ضعیف و در مقابل دیگری قوی هستند. برای مثال، آب در مقابل آتش پیروز میشود و آتش نیز در مقابل فلز. این روابط بین عنصرها، هنگام مبارزات به کار میآید و دشمنان مختلف با عناصر گوناگون، نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارند.
اما برویم سراغ مشکلات و کاستیهای بازی. مشکل اول، مربوط به ساختار مراحل و طراحی آنها است. همان طور که میدانید، تیم نینجا از ساختار یکپارچه استفاده نمیکند و ساختار مراحل جداگانه را به کار میگیرد که شاهد محیطهای مختلف میشود. مشکل این جا است که این ساختار، کمی منسوخ شده و متاسفانه در پیادهسازی نیز شاهد خلاقیت و نوآوری خاصی نیستیم. سازندگان قابلیت پریدن را اضافه کردهاند که کاوش روی پشت بامها و برخی بلندیها را ممکن ساخته، اما حقیقتا دردی از مشکلات ساختاری بازی را دوا نمیکند. محیطهای پیچ در پیچ که با استفاده از میانبرها به هم وصل میشوند و در نهایت، محیطی بزرگ برای مبارزه با باس هر منطقه. به شخصه انتظار داشتم بعد از دو نسخهی Nioh، کمی شاهد تغییر و تکامل باشیم که متاسفانه رخ نداده است. مشکل بعدی بازی، از سری Nioh به ارث رسیده و آن، ضعف مراحل فرعی بازی است. مراحل فرعی بازی، تقریبا تماما از محیطهای تکراری مراحل اصلی استفاده میکنند و نه تنها به شدت تکراری هستند، بلکه جذابیت زیادی ندارد و حتی از لحاظ پاداش نیز ضعیف هستند.
حتی برخی از این مراحل، صرفا به یک باس فایت تکراری خلاصه میشوند که واقعا غیرقابل قبول و ناامیدکننده است.
دو عامل ذکر شده، یعنی طراحی مراحل و ساختار ضعیف و تکراری ماموریتهای فرعی، باعث شدهاند تا بازی، خصوصا در یک سوم پایانی، به شدت تکراری شود و حس یکنواختی شدیدی به مخاطب انتقال دهد. در واقع، بازی یک چرخه از کارهای تکراری است که به علت طولانی و هاردکور بودن، بیشتر نمود پیدا میکند.
در نهایت باید بگویم بازی کمی مشکل تعادل نیز دارد. برخی باسهای بازی را در تلاش اول شکست میدهید و برخی مناطق، آن قدر نحوۀ قرارگیری دشمنان بد است که احتمالاً بارها بمیرید! البته باید بگویم حس میکنم سیستم Morale جای کار بیشتری داشت چرا که تا حد زیادی روی چالش مبارزات تأثیر گذاشته است.
گرافیک بازی، متوسط است و اصلا انتظار یک خروجی بصری نسل نهمی را نداشته باشید. کیفیت بافتها زیاد جالب توجه نیست و کیفیت تکسچرها و سطح جزییات آنها نیز تعریفی ندارد. درست است که آثار هاردکور معمولا در این زمینه لنگ میزنند، اما به شخصه نمیتوانم بپذیرم عنوانی در نسل نهم و در سال ۲۰۲۳ با این کیفیت بصری و گرافیک هنری عرضه شود. البته ناگفته نماند بازی، از طیف رنگ وسیعی در محیطها استفاده میکند و تنوع لوکیشنهای بازی نیز به این امر کمک شایانی کرده است.
در بخش فنی اما شاهد عملکرد فوقالعادهای هستیم و بازی، روی حالت Performance واقعا روان اجرا میشود و بهینهسازی بازی بسیار عالی انجام گرفته است. در واقع هر چقدر در خروجی بصری بازی خروجیای مشابه بازیهای نسل جدید ندارد، در بخش فنی جبران کرده و بهینه سازی به کنار، شاهد مشکلات فنی و باگ گرافیکی خاصی در طول تجربهی بازی نبودم.
در بخش موسیقی، به شخصه انتظار موسیقیهای حماسیتری را داشتم، اما با این وجود، باید بگویم ساندترک بازی عملکرد بدی ندارد و همخوانی مناسبی با فضا و اتمسفر کلی ایجاد کرده است. در مورد صداگذاری شخصیتها، چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد چرا که نه فضایی برای تمجید وجود دارد، نه محلی برای انتقاد، با یک عملکرد کاملا متوسط طرف هستیم.
بررسی کلی بستههای الحاقی بازی:
اولین بستهی الحاقی بازی که در Season Pass و نسخهی Complete Edition در دسترس است، The Battle of Zhongyuan نام دارد که مراحل جدید (ده مرحله در مجموع) را به بازی اضافه میکند. در کنار مراحل اصلی و فرعی جدید، اکنون سلاح و زرههای شش ستاره نیز در دسترس هستند و میتوانید خود را بیش از پیش قدرتمند سازید.
ساز و کار تمام بستههای الحاقی بازی Wo Long: Fallen Dynasty Complete Edition، بسیار به بستههای الحاقی سری Nioh شباهت دارند. حدود ۶ تا ۱۰ مرحلهی جدید، سلاحهای جدید و درجه سختی جدید. به همان میزان، برخی کم و کاستیهای نسخهی اصلی، از برخی مشکلات متعادل سازی (Balancing) گرفته تا ضعف مراحل فرعی، در بستههای الحاقی هم به چشم میخورند و طبیعتا به شکل معجزه آسایی، شاهد پیشرفت در این بخشها نبودهایم.
با این وجود، گستردهتر شدن داستان بازی، پرداخت بیشتر به برخی شخصیتهای خط اصلی داستانی مثل Lu Bu و محتوای بیشتر و کاملتر، قطعا برای مخاطبانی که از بازی اصلی لذت بردهاند، جذاب خواهد بود. همچنین باید اشاره کنم شاهد پرش قابل توجهی در سختی و لول پیشنهادی برای به اتمام رساندن مراحل هستیم و اگر در نسخهی اصلی آن چنان زمان و وقت خود را صرف لول آپ و گرفتن Wizardly Pointsها نکردهاید، به نوعی مجبور خواهید شد خود را قویتر کنید و بعد به سراغ تجربهی بستههای الحاقی سه گانهی بازی بروید.
بستهی الحاقی بعدی یعنی Conqueror of Jiangdong نیز مشابه بستهی الحاقی اول، ۱۰ مرحلهی جدید، دشمنان جدید و البته یک نوع سلاح جدید یعنی Long Sword را نیز در دسترس مخاطب قرار میدهد. یکی از نقاط قوت بستههای الحاقی بازی، اضافه شدن تعداد قابل توجهی Spell و جادو (نزدیک ۱۸ جادوی جدید) است که اگر Build شما متمرکز بر استفاده از جادوهای پنج گانه باشد، فوقالعاده برای شما مفید واقع خواهد شد. البته باید بگویم مراحل فرعی بستههای الحاقی، اکثرا کوتاه هستند و مراحل اصلی محتوای به مراتب کاملتر و بیشتری را در اختیار شما قرار میدهند.
بستهی الحاقی Upheaval in Jingxiang نیز مانند دو بستهی قبلی، بیش از ده مرحله، دشمنان جدید و سلاح Whip را به بازی اضافه میکند و در این بستهی الحاقی، شاهد سختترین و چالش برانگیزترین مراحل بازی نیز هستیم که امری طبیعی است.
در کل باید بگویم از حیث محتوا، عملکرد بستههای الحاقی قابل قبول هستند، هر چند اگر فقط به سراغ مراحل اصلی بروید و لول بالایی داشته باشید، سه بستهی الحاقی را میتوانید حتی کمتر از ده ساعت به اتمام برسانید. از طرف دیگر متاسفانه هنوز تیم نینجا در بخش مراحل فرعی و فعالیتهای جانبی به شدت لنگ میزند و این مشکل در بستههای الحاقی نیز به وضع خود باقی مانده است. با این وجود سلاحهای اضافه شده و جادوهای جدید، میتوانند کمی فضای کلی بازی را بهبود ببخشند، اما انتظار تغییر شگرف یا معجزه آسا را نداشته باشید …
Wo Long: Fall Dynasty Complete Edition
بازی Wo Long: Fallen Dynasty یک اثر هاردکور جذاب است که به واسطهی برخی کم و کاستیها و مشکلات، خصوصا در بخش مراحل فرعی و طراحی مرحله، از رسیدن به پتانسیل حداکثری خود باز میماند. اگر از سری Nioh لذت بردهاید، قطعا Wo Long را نیز تجربه کنید، اما در نظر داشته باشید این عنوان تا سطح ایدهآل فاصله قابل توجهای دارد. نسخهی کامل این اثر تجربهای تمام عیار برای عاشقان سبک سولز لایک به شمار میآید.
نکات مثبت:
- مبارزات جذاب و روان
- سیستم ارتقاء شخصیت آسان و ساده
- تنوع مناسب جادوهای پنجگانه
- عدم پیچیدگی غیرضروری مکانیزمهای بازی
- چکپوینتهای متعدد و مناسب در قالب Battle Flag
- پیادهسازی مناسب سیستم Deflect و Martial Arts
- بهینهسازی فوقالعاده مطلوب
- محتوای مناسب بستههای الحاقی سهگانه
- اضافه شدن سلاحها و جادوهای جذاب در بستههای الحاقی
نکات منفی:
- داستان کلیشهای و سطحی با پرداخت نه چندان جالب شخصیتها
- مراحل فرعی تکراری و پوچ که هم طراحی ضعیفی دارند و هم پاداش مناسبی ارائه نمیدهند
- تنوع دشمنان، به خصوص در بستههای الحاقی، میتوانست به مراتب بیشتر باشد
- یکنواخت شدن بازی در یک سوم پایانی
- بستههای الحاقی هیچکدام از مشکلات بازی اصلی را برطرف نمیسازند
۸
این بازی روی پلتفرم PS5 و بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
آقای زاهدی ممنون بابت نقد خوبتون.
در کل این بازی از nioh بدتر بود یا بهتر؟
سلام
قطعا ضعیف تره
حرفی نمیمونه…
بنظرم به سکیرو نزدیک بود این بازی
با چیزی که دوستان گفتن احتمالا سکیروی مناطق محروم باشه 😁🤦🏻♂️
ولی خب ارزش تجربه داره…
بعد از تموم کردن lies of P و remnant 2 و نسخه اولش میخوای سراغ این بازی برم واقعا الان میتونم به جرات بگم یه سولزباز قهار شدم و عاشق این سبک شدم کاش دیمون سولز هم رو میشد پلی داد
اول سری دارک سولز رو تموم کن بعد nioh1و۲ بعد سکیرو . الدن رینگرو که رفتی بعد از اون تازه یه سولز باز هستی خیلی کار داره تا قهار بشی این بازی های که تو گفتی خیلی سخت نیستن اگه از سری دارک سولز شروع میکردی بهتر بود الان اگه بری دارک سولز بازی کنی واست خیلی سخته چون فرمول بازیش با این دو بازی فرق میکنه به کارت ادامه بده فقط به اعصابت مسلط باش😂😂😂
دارک سولز ۳ رو هم تموم کردم سکیرو رو ۱۰۰ درصد کردم اما nioh رو نمیتونم چون در دسترسم نیست اما دوست دارم پلی بدم البته سولزها دیگه زیاد برام سخت نیستن راستش الدن رینگ هم ۱۰۰ درصد کردم تو ۲۰۲۴ راستی چه سولزهایی داریم ؟ هایپ بشم برای چه بازی ؟
دارک سولز یکو نزدی؟ دارک سولز یک بازی سختی که نیست (برا ماکه همجارو گشتیم بود ولی بازیکنای الان حوصله اینارو ندارن یه گاید میبینن خوشونو راحت میکنن تجربه خالص و آزمایشم هیچی) ولی بازیش کن هنوزم خالص ترین تجربه ایه که سولزا بهش رسیدن و پوینت بازیای سولز اصلا سختی نیست بخاطر همینم بیشتر سولزلایکا برعکس بازیای خود فرامسافت خوب نمیشن چون فکر میکنن سختی ملاکه نه کیفیت بازی کلا خودم بجز نیو ۲ و لایز آف پی سولزلایک خوب دیکه ای نمیشناسم
سریز اس رو بفروش یه فایو بگیر دیمن سولز و بلادبورن رو برو بلکه هدایت شوی
سری ایکس دارم با حدود ۱۹۰ باری رو اکانتم و گیم پس ۱/۵ ساله ای که برام باقی مونده چیو بفروشم بعد این همه هزینه کردم برای این اکانت بفروشم که چی بشه ؟
پس بمون تو کف بلاد بورن و دیمن سولز😉
تو کف نیستم گرچه دوست دارم پلی بدم اما نمیشه که بخاطر چندتا بازی این همه بازی و قابلیت و امکانات رو ول کرد این برای سونی فنا هم صدق میکنه این همه هزینه اکانت کردن یک روزه که ول نمیکنن بیان ایکس باکس بگیرن
یکی از سولزلایک های اندرریتد واقعا ، از لحاظ گیمپلی حرفای زیادی برای گفتن داره ، سرعتی و چالش برانگیز اما اگه مکانیزم دیفلکت رو یاد بگیرید بازی ازونجا به بعد واقعا راحت میشه و اون چالش برانگیز بودن اولیه رو نداره. قطعا به سولزلایک های میازاکی نمیرسه اما از lies of p خیلی بهتره ( نظر شخصی )
دیفلکتش افتضاحه
در حال بازی کردن هستم و بازی بسیار خوب و سرگرم کننده ای هستش ولی یه سری ضعفهایی هم داره که میشه ندید گرفت ولی در کل گیمپلی خوبی داره هر چند که اول بخاطر اینکه میگفتن مثل سکیرو میمونه گرفتمش ولی هنوز بازی در حد سکیرو بازی نکردم ، خداکنه خود فرامسافتور نسخه دوم سکیرو منتشر کنه .
خیلی ممنون بابت نقد.
نمره ۸ واقعا حق این گیم نیست… آبروی هر چی سولز لایک رو برده این گیم بیشتر ۲ ساعت نتونستم پلی بدم قبل uninstall… گیم پلی بازی بیشتر هک اند اسلش بود تا شبیه به nioh باشه… گرافیک که در حد گیمای نسل ۷… هود بازی واقعا افتضاح اصلا آیکون سلاح ها و اسپل ها پیدا نیست… طراحی مراحل رو هم خوده منتقد اشاره کرد چه فاجعه ایه…نمیدوم چطور بعد از nioh 2 تونستن در این حد پس رفت کنن… فقط خواستن یه گیمی بدن تا بازاره سولزلایکا گرم…
آنقدرم بد نبود حالا
هرکی یه سلیقه اسی داره بنظرم بازیا نباید با هم مقایسه بشن و این اشتباهه . این بازی هم سرگرم کنندس وخوبه .
من که باهاش کیف کردم خدایی.
خیلی میگن شبیه nioh و sekiro هستش ولی متاسفانه هیچکدوم رو تجربه نکردم ولی قطعا بخاطر همین بازی هم که شده میرم سراغشون
فکر نمیکنم به اندازه سکیرو عاشقش باشم ولی چون شبیهش هست بهش نمره ۸/۵ میدم بشخصه