نگاهی به شخصیت «بابا نیِر» و مقایسه او با «دادا نیِر»
اگر از هواداران سری نیِر (Nier) باشید، احتمالا تاکنون با اصطلاح «بابا نیِر» مواجه شدهاید و با آن تا حدودی آشنایی دارید. در این مقاله قصد داریم تا به پروتاگونیست نسخه غربی بازی Nier نگاهی بیندازیم و این شخصیت را با همتای شرقی او مقایسه کنیم.
اصلا کلمه Nier به چه معناست؟
یکی از سوالاتی که شاید برایتان پیش آمده باشد، این است که کلمه Nier یعنی چه؟ خارج از عنوان سری، این کلمه چیزی نیست که در داخل بازیها وجود داشته باشد یا حتی به زبان آورده شود. اصلا Nier چیست؟ اینکه کلمه Nier دقیقا به چه معناست، هیچگاه مستقیما بیان نشده و معنی واقعی آن، همچنان نامشخص است. یکی از چیزهایی که میتوان در این باره گفت، این است که Nier نام شخصیت اصلی در نسخه اول بازی است، اما درست همچون بسیاری از چیزها در سری، توضیح این مورد هم چندان ساده نیست.
در طول بازی، نام شخصیت اصلی هیچگاه به زبان آورده نمیشود و شما در ابتدای بازی، میتوانید اسم دلخواه خود را برای او انتخاب کنید؛ با این وجود، اینکه Nier اسم شخصیت اصلی بازی است، موردی است که در بسیاری از اطلاعات رسمی منتشر شده از سوی سازندگان وجود داشته. میتوانید چگونگی کارکرد چنین چیزی را همچون نام شخصیتهای اصلی در فاینال فانتزی (Final Fantasy) ۱ تا ۹ تصور کنید که در آنها، اگرچه شخصیتها دارای یک نام مشخص هستند، ولی شما میتوانید به دلخواه، نام آنها را هر چیزی که میخواهید قرار دهید.
تریلر، وبسایت رسمی بازی و بسیاری از داستانهای فرعی و خارج از بازیِ سری Nier، تنها چند مورد از جاهایی هستند که در آنها، پروتاگونیست مستقیما با نام Nier خطاب میشود. چند مثال از خطاب شدن شخصیت اصلی با نام Nier و از سوی منابع رسمی:
در وبسایت رسمی هر دو نسخه بازی و در بخش مربوط به شخصیتها (اگر نمیدانید که منظور از «هر دو نسخه بازی» چیست، جلوتر درباره این مورد توضیح داده خواهد شد).
در تریلر بازی و در بخش معرفی شخصیتها.
خطاب شدن شخصیت اصلی با نام نیِر (Nier-san) در Nier Replicant Drama CD (قسمت The Promise of One Thousand Years، حوالی دقیقه ۵:۲۷).
با در نظر داشتن این اطلاعات، میتوان به این نتیجه رسید که Nier نام شخصیت اصلی بازی است، درست؟ نه! در چند سال اخیر، سازندگان تقریبا هرگز شخصیت اصلی نسخه اول را با این نام خطاب نمیکنند و پس از انتشار Nier: Automata، کلمه Nier بیشتر به نام فرنچایز تبدیل شده. در سالهای اخیر، شخصیت نسخه اول بازی صرفا به عنوان Protagonist یا گاها با لقب The World-Ender خطاب میشود و یوکو تارو (Yoko Taro [کارگردان و خالق سری]) اینکه نام این شخصیت Nier بوده را تکذیب میکند! در برنامه زندهای که مدتی پیش از عرضه بازسازی نسخه اول Nier و در پلتفرم اشتراک ویدیوی ژاپنی Niconico Douga پخش شد، از یوکو تارو و یوسکه سایتو (Yosuke Saito [تهیهکننده سری]) درباره این موضوع سوال شد:
سوال: دلیل اینکه در وبسایت نسخه بازسازیشده بازی، نیِر (در اینجا منظور شخصیت اصلی بازی) به عنوان «پروتاگونیست» معرفی شده، چیست؟
یوسکه سایتو: دلیلش این است که نام او «نیِر» نیست!
یوکو تارو: بله، نیِر عنوان سری است، نه نام او (شخصیت اصلی نسخه اول). من این را به همه میگویم، ولی هیچکس به من گوش نمیدهد!
یوسکه سایتو: وقتی که اِمیل (Emil) میگوید «نیِر!» چی؟
یوکو تارو: همچین چیزی هیچوقت در بازی گفته نمیشه.
مای کادواکی (صداپیشه اِمیل): پس در Drama CD که او مستقیما با نام نیِر خطاب میشود چی؟
یوکو تارو: خب، آنجا دیگر نمیتوانستم کاری بکنم!
یوسکه سایتو: پس داری میگی از یه جایی به بعد، مردم شروع کردند که پروتاگونیست را با نام نیِر خطاب کنند و وضعیت همینطور باقی ماند؟
یوکو تارو: بله، هواداران شروع کردند به اینکه او را نیِر صدا بزنند و همینطور ادامه پیدا کرد.
یوکو تارو: وقتی که داشتم رمان کوتاه مربوط به بازی را مینوشتم، به من گفتند که شخصیت اصلی باید یک نام داشته باشد، من هم با بیمِیلی آن نام (نیِر) را به او دادم؛ اما در داخل بازی، او صرفا پروتاگونیست است، نیِر نام او نیست.
یوکو تارو: وقتی که مردم NieR: Automata را بازی کردند و میپرسیدند: «چرا وقتی که نیِر در بازی نیست، عنوان بازی نیِر است؟» من با خود میگفتم «ولی نیِر که اسم او نیست!»
یوکو تارو: این کلمه عنوانِ بازی است.
یادداشت نویسنده: منظور یوسکه سایتو از «اِمیل میگوید نیِر!»، در اشاره به صحنه فداکاری اِمیل است؛ بدون ورود بیش از حد به جزئیات، بسیاری از هواداران ادعا میکنند که در آن صحنه، اگر دقت کنید میتوانید بشنوید که اِمیل کلمه نیِر را به زبان میآورد، ولی همانطور که یوکو تارو گفت، همچین چیزی وجود ندارد و در آن صحنه، اِمیل صرفا یک صدای مبهم ایجاد میکند که ممکن است توسط برخی شبیه به نیِر شنیده شود.
در مجموع و با در نظر داشتن آنچه که بالاتر خواندید، آیا Nier نام پروتاگونیست بازی است؟ تا قبل از انتشار Nier: Automata، این موردی بود که تقریبا همه هواداران بر آن توافق داشتند و داستانهای فرعی سری، تریلر، وبسایت رسمی بازی و … نیز، آن را تایید میکردند؛ ولی اگر آخرین نظر سازندگان درباره این موضوع را در نظر بگیریم، نه، Nier نام پروتاگونیست بازی نیست؛ با وجود این مورد و فارغ از نظر شخصی که درباره این مقوله دارید، فکر کنم همه موافق باشند که پاسخ و دلیل ذکر شده توسط سازندگان و درباره این موضوع، چندان خوب نیست! تا قبل از این پاسخ، در چند مورد از منابع رسمی مشاهده کردیم که این شخصیت به عنوان نیِر خطاب شده بود؛ اینکه نظر سازندگان تحت تاثیر بازخورد مخاطبین قرار گرفته و به همین خاطر، در جاهای مختلف و حتی داستانهای فرعی و خارج از بازی سری، او به عنوان نیِر معرفی شده، پاسخ چندان خوبی نیست؛ چونکه در نهایت، این سازندگان هستند که حرف آخر را درباره چنین مسائلی میزنند و اگر میخواستند، آنها میتوانستند نام دیگری به این شخصیت بدهند؛ اینکه خطاب شدن شخصیت اصلی با نام نیِر از سوی منابع رسمی، حتی پیش از عرضه بازی و در جاهایی همچون یک تریلر نیز وجود داشته، باعث میشود که چنین پاسخی واقعا عجیب باشد.
این دومین بار است که در حین نوشتن یک مقاله به خود میآیم و میفهمم که بخش نسبتا زیادی از مطلب، برای پرداخت به نام یک شخصیت استفاده شده! ولی خب، این مورد هنوز که هنوز است، باعث سردرگمی هواداران میشود و بدون دانستن اینکه چرا پروتاگونیست نسخه اول بازی توسط بسیاری با نام نیِر خطاب میشود، برخی از اصطلاحاتی که جلوتر با آنها مواجه خواهید شد، میتوانند شما را نیز سردرگم کنند!
«بابا نیِر» و «دادا نیِر»
بازی اول نیِر که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، دو نسخه مختلف دارد: Nier Replicant و Nier Gestalt. بازی Nier Replicant بهصورت انحصاری برای پلیاستیشن ۳ و فقط در ژاپن (و کره جنوبی) عرضه شد؛ Nier Gestalt نیز نام نسخه Xbox 360 بازی در ژاپن بود. بازی در سایر نقاط جهان، هم بر روی پلیاستیشن ۳ و هم Xbox 360، صرفا با نام Nier منتشر شد و محتویات آن با نسخه Gestalt کاملا یکسان بود.
.Nier Replicant و Nier Gestalt
اگر با خواندن پاراگراف بالا گیج شدید، میتوان نسخههای مختلف بازی اول نیِر را به این دو دسته تقسیم کرد:
- بازی Nier Replicant که انحصاراً برای پلیاستیشن ۳ و فقط در ژاپن (و کره جنوبی) عرضه شد.
- بازی Nier Gestalt یا صرفا Nier که بر روی Xbox 360 و پلیاستیشن ۳ در سرتاسر جهان منتشر شد.
سوالی که پیش میآید، این است که تفاوت میان این دو نسخه چیست؟ تنها تفاوت قابلتوجه میان این دو نسخه در شخصیت اصلی بازی است:
- در Nier Replicant شما در نقش یک پسر جوان بازی میکنید که در تلاش برای نجات دادن خواهر کوچولوی خود است و با توجه به آنچه که بالاتر خواندید، پروتاگونیست این نسخه از بازی، توسط بازیکنان «دادا نیِر (Brother Nier)» نام گرفت.
- در Nier Gestalt شما در نقش یک مرد میانسال بازی میکنید که در تلاش برای نجات دادن دختر خود است و پروتاگونیست این نسخه از بازی، لغب «بابا نیِر (Papa Nier)» را از سوی بازیکنان دریافت کرد.
بابا نیِر و دادا نیِر.
سوال دیگری که ممکن است برایتان پیش بیاید، این است که اصلا چرا دو نسخه مختلف از بازی وجود دارد؟ نسخه اول Nier در ابتدا فقط با حضور دادا نیِر به عنوان شخصیت اصلی و بدون مدنظر داشتن دو نسخه مختلف در دست ساخت بوده. دلیل خلق شخصیت بابا نیِر و در نتیجه انتشار دو نسخه مختلف از بازی، طبق گفته سازندگان، بهخاطر جذاب جلوه کردن بیشترِ بازی در بازار غرب است. اگر بخواهیم آن را ساده کنیم، بهعقیده سازندگان، یک مرد هیکلیِ میانسال، بسیار بیشتر از یک پسر نوجوان در راستای ترندهای آن دوران بازیها قرار میگرفته و بازی کردن در نقش چنین شخصیتی، برای بازار وقتِ غرب، بیشتر جذابیت داشته. ساخت دو نسخه متفاوت از یک بازی و بهمنظور جذب بهتر بازارهای مختلف، ایدهای است که شاید اکنون غیرقابل باور بهنظر برسد، ولی همانطور که احتمالا میدانید و در این مقاله بهصورت گذرا درباره آن صحبت شد، در زمان ساخت نسخه اول Nier و بهصورت کلی در دوران نسل هفتم کنسولها، صنعت بازیسازی ژاپن در وضعیت چندان خوبی قرار نداشت و با یک جور بحران هویتی دست و پنجه نرم میکرد.
بجز شخصیت اصلی، هیچ تفاوت قابلذکری میان نسخههای Replicant و Gestalt وجود ندارد و همه چیز از وقایع داستان تا سایر شخصیتها، گیمپلی، موسیقی و … در این دو نسخه، کاملا یکسان هستند.
یک شخصیت؟
با توجه به آنچه که تا اینجای مقاله خواندهاید، احتمالا انتظار دارید که بابا نیِر و دادا نیِر عیناً یک شخصیت و صرفا با ظاهری متفاوت باشند، اما باید بگویم که اینطور نیست و بابا نیِر و دادا نیِر یک شخصیت نیستند! البته، این دو در طول داستان کارهای یکسانی انجام میدهند و اتفاقات مشابهی را پشت سر میگذارند، ولی یک شخصیت فقط به کارهایی که انجام میدهد خلاصه نمیشود.
برای شروع، تفاوت سنی که میان بابا نیِر و دادا نیِر وجود دارد، در طرز تفکر و دیدگاه این دو شخصیت نسبت به مسائل مختلف، تاثیرگذار است و به همین خاطر، این دو برداشت و واکنش متفاوتی نسبت به سناریوهای یکسان دارند. در اوایل بازی که دادا نیِر یک پسربچه است، این شخصیت دیدگاه خوشبینانه و معصومانهای نسبت به بسیاری از وقایع دارد و احساسات او در تصمیمگیریاش اثر میگذارند؛ در حالی که بابا نیِر دیدگاه پختهتری دارد و میتواند وضعیت را به شکلی که هست و با میزان کمتری از تداخل احساسات ببیند. چند مثال مختلف از واکنش متفاوت این دو شخصیت به سناریوهای مشابه:
بعد از نبرد با کاینه (Kainé) و فهمیدن اینکه او کاملا یک Shade نیست:
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
وایس (Weiss): این زن توسط یک Shade تسخیر شده، اما او نه کاملا انسان است و نه کاملا Shade.
دادا نیِر: احساس بدی دارم که مثل یکی از اون موجودات باهاش رفتار کردم. باید بهش کمک کنیم!
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
وایس: این زن توسط یک Shade تسخیر شده، اما او نه کاملا انسان است و نه کاملا Shade.
بابا نیِر: نیمه انسان بهتر از اینه که اصلا انسان نباشه، ولی اگه اون نیمه از بین رفت، مثل بقیه Shadeها میکُشمش.
بعد از اینکه کاینه در داخل عمارت اِمیل گُم میشود:
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
دادا نیِر: وایس، باید در رابطه با کاینه چه کاری انجام بدیم؟
وایس: ولش کن! اون زن به تنهایی از پس خودش بر میاد.
دادا نیِر: یادم باشه که هیچوقت اون روی تو رو بالا نیارم! *اشاره به اینکه پیشنهاد وایس چندان مهربانانه نیست.*
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
بابا نیِر (خطاب به وایس): بهنظرت لازمه که دنبال کاینه بگردیم؟
وایس: ولش کن! اون زن به تنهایی از پس خودش بر میاد.
بابا نیِر: حق با توئه.
بعد از اینکه پیشخدمت اِمیل از گروه برای درمان مریضی اِمیل درخواست کمک میکند:
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
بابا نیِر (در پاسخ به درخواست پیشخدمت): شما به یه دکتر نیاز دارید؛ من فقط یه مرد گندهام که چیز میکُشه.
وایس: خودم هم نمیتوانستم بهتر از این توضیح دهم!
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
دادا نیر (در پاسخ به درخواست پیشخدمت): میفهمم… *نشان دهنده اینکه حتی با وجود عدم توانایی دادا نیِر برای کمک به یک مریض، او نمیتواند حقیقت را بگوید و درخواست کمک پیشخدمت را رد کند.*
وایس: با عرض پوزش، ولی این پسر جوان (دادا نیِر) نه یک قهرمان است و نه یک طبیب!
در کنار این مورد، نکته دیگری که این دو شخصیت را از یکدیگر متمایز میکند و به عقیده من، یک برتری برای پروتاگونیست پدر محسوب میشود، این است که بابا نیِر بسیار بیشتر از دادا نیِر، از خود شخصیت بُروز میدهد. در بسیاری از مواقع، واکنش دادا نیِر نسبت به اتفاقات، چیزی فراتر از صرفا یک واکنش نیست و این شخصیت همان چیزی را میگوید که احتمالا در ذهن مخاطب یا شخصیتهای دیگر بازی میگذرد؛ اما بابا نیر در مواجهه با بسیاری از وقایع، واکنشی خاصتر دارد که باعث میشود او شخصیتی جالبتر و دارای خصوصیات شخصیتیِ مشخصتری باشد؛ او در بسیاری از مواقع، واکنش خود در مواجهه با موقعیتهای مختلف را با یک شوخی، یک جمله تهدیدآمیز، یک جمله طعنهآمیز و … بروز میدهد و در نتیجه، واکنش او نسبت به اتفاقات مختلف جالبتر و کمتر قابل پیشبینی است. بهصورت خلاصه، چیزی که میخواهم بگویم این است که بابا نیِر بیشتر شخصیت دارد! چند مثال از تفاوت میان واکنش بابا نیِر و دادا نیِر به سناریوهای کاملا مشابه:
قبل از آغاز مراسم ازدواج پادشاه در منطقه Facade:
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
کاینه: احساس خوبی ندارم. جشن عروسی یه مراسم برای شادیه، اصلا من به همچین جایی تعلق دارم؟
دادا نیِر: خود پادشاه ما رو به مراسم دعوت کرد، یادت نیست؟
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
کاینه: احساس خوبی ندارم. جشن عروسی یه مراسم برای شادیه، اصلا من به همچین جایی تعلق دارم؟
بابا نیِر: شاید با یه مقدار بددهنی کردن بیشتر احساس راحتی داشته باشی!
بعد از ورود باسفایتِ Jack of Hearts:
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
وایس: خدای بزرگ، اون موجود دیگه چیه؟!
دادا نیِر: نمیدونم، ولی باید جلوش رو بگیریم.
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
وایس: خدای بزرگ، اون موجود دیگه چیه؟!
بابا نیِر: یه چیزی که قراره بمیره!
بعد از دیدن Grimoire Rubrum:
دیالوگ در سناریو دادا نیِر:
دادا نیِر: این کتاب شبیه توئه وایس!
دیالوگ در سناریو بابا نیِر:
بابا نیِر: عالیه… چرا همه کتابهایی که من میبینم گند دماغن؟
البته، تمام دیالوگهای این دو شخصیت در سناریوهای مشترک، متفاوت نیست؛ اگرچه چیزی که بالاتر خواندید تنها چند مورد از تفاوتهای میان دیالوگهای این دو شخصیت در سناریویهای مشابه است و مثالهای بیشتری نیز وجود دارد، اما تعداد سناریوهایی که دیالوگهای این دو شخصیت در آنها کاملا یکسان است و هیچ تفاوتی میان آنها وجود ندارد نیز، بسیار زیاد است؛ خوشبختانه، حتی در بسیاری از سناریوهایی که در آنها، دیالوگ بابا نیِر و دادا نیِر کاملا مشابه است نیز، این دو شخصیت لحنی متفاوت از یکدیگر دارند؛ موردی که بار دیگر و همچون مثالهای قبلی، باعث تمایز این دو شخصیت از یکدیگر میشود. برخلاف موارد قبلی، برای این تفاوت قرار نیست مثالهای خاصی ذکر کنیم، چونکه برای این مورد، مثالهای بیشماری در بازی وجود دارد؛ اما بهصورت کلی، میتوان گفت که در بسیاری از زمانهایی که دیالوگ بین دو شخصیت کاملا یکسان است و بهویژه در حین نبرد، بابا نیِر معمولا بهشکلی اغراقشده عصبیتر است و بیشتر داد و بیداد میکند؛ در حالی که دادا نیِر تقریبا هیچگاه عصبی نمیشود و حتی در مواقعی که از سر کدورت صدای خود را بلند میکند، او بیشتر مصمم است تا خشمگین.
شاید بهصورت پراکنده، این موارد ناچیز و کماهمیت بهنظر برسند، ولی با تجربه کامل بازی، تمام این چیزهای کوچک گرد هم آمده و یک تصویر بزرگتر از دو شخصیت با اخلاق و دیدگاههای متفاوت را شکل میدهند و باعث میشوند که بابا نیِر و دادا نیِر، چیزی فراتر از صرفا یک شخصیت با دو ظاهر متفاوت باشند. همانطور که گفته شد، یک شخصیت فقط به کارهایی که انجام میدهد خلاصه نمیشود و بابا نیِر و دادا نیِر، در سناریوهای کاملا مشابه و بهخاطر نقش متفاوت آنها در داستان، واکنش و طرز رفتار متفاوتی از یکدیگر نشان میدهند. اینکه بابا نیِر و دادا نیِر را به یک شخصیت خلاصه کنیم که صرفا دو ظاهر متفاوت دارد، عادلانه نیست و از ارزش کار سازندگان میکاهد.
داستان برای پروتاگونیست برادر نوشته شده
تا اینجای مقاله، بیشتر صحبت درباره بابا نیِر مثبت بوده و به تعریف و تمجید از این شخصیت اختصاص یافته؛ اما همانطور که میدانید، داستان نسخه اول Nier با در نظر داشتن پروتاگونیست برادر به عنوان شخصیت اصلی نوشته شده و وجود پروتاگونیست پدر، چیزی نبوده که از ابتدای ساخت بازی، مدنظر سازندگان بوده باشد. مهم نیست که سازندگان چقدر دیالوگها و لحن صحبت بابا نیِر را تغییر دهند، تا وقتی که وقایع کلی داستان یکسان است، برخی چیزها قرار نیست برای شخصیتی که داستان با در نظر داشتن او نوشته نشده، جواب دهند. قبل از رفتن به سراغ اینکه چه چیزی در داستان بازی وجود دارد که با تجربه بازی به عنوان بابا نیِر جواب نمیدهد، جا دارد اشاره کنم که بسیاری از وقایع کوچک در طول داستان یا حتی مراحل فرعی وجود دارند که در آنها، هر کدام از دو پروتاگونیست، میتوانند دیدگاه و برداشت جالبتری از دیگری ارائه دهند؛ هم بهخاطر تفاوت دیالوگ میان دو نسخه و هم بهخاطر ارتباط ذهنی که مخاطب میان نقش این شخصیتها به عنوان یک پدر میانسال/برادر جوان، و آن وقایع ایجاد میکند؛ اما این بخش از مقاله، راجع به مثالهای کوچک نیست و درباره وقایع اصلی و مهم در طول داستان است؛ چونکه در طول بازی، چندین مثال مختلف از اینکه چگونه هر کدام از شخصیتها و بهخاطر نقششان، میتوانند دیدگاه جالبتری درباره یک سناریو خاص ارائه دهند، وجود دارد و اگر بخواهیم به این مثالهای کوچک بپردازیم، باید تا فردا اینجا باشیم!
بزرگترین مفهومی که داستان با استفاده از پروتاگونیست برادر به آن میپردازد و با بازی کردن به عنوان پروتاگونیست پدر، اصلا منتقل نمیشود، از بین رفتن معصومیت است. همانطور که در طول مقاله گفته شد، معصومیتی که پروتاگونیست برادر و به عنوان یک پسربچه دارد، در طول بازی و بهویژه در دیدگاه او نسبت به مسائل مختلف مشهود است؛ او اجازه میدهد احساسات در تصمیمگیریاش دخالت کنند، بسیار مثبتاندیش است، ترجیح میدهد یک دروغ شیرین را بهجای حقیقت تلخی که از آن باخبر است باور کند و …
در ابتدای پرده دوم داستان، زمان پنج سال به جلو میرود و شاهد تبدیل شدن پروتاگونیستِ برادر، از یک پسربچه به یک مردِ جوان هستیم و تغییراتی که گذر زمان در این شخصیت ایجاد کرده، از همان لحظات اول دیدن او کاملا پیدا است؛ برخلاف اوایل بازی که او از دشمنان Shade میترسید، اکنون او آماده است تا بدون لحظهای درنگ، خود را در خون آنها غسل دهد، احساساتی مثل خشم و نفرت به آسانی و حتی نسبت بهشخصیتهایی همچون Devola و Popola که برای او همچون مادر هستند، بر او غلبه میکنند و … تغییرات ایجاد شده در رفتار این شخصیت و معصومیت از بین رفته او، چیزی است که مخاطب سریعا به آن پِی میبرد و از آنجا که این تغییرات بهصورت تدریجی در او اعمال نمیشوند و داستان بازی در یک چشم بههم زدن، پنج سال به جلو میرود، دیدن چنین تغییرات چشمگیری در رفتار این شخصیت، میتواند بسیار شوکهکننده باشد.
تغییرات ایجاد شده در پروتاگونیست برادر و تفاوت آشکاری که در رفتار او نسبت به اوایل بازی دیده میشود، یکی از عوامل اصلی است که باعث میشود مخاطب از زاویهای متفاوت و با اندکی تردید به بسیاری از اتفاقاتی که در ادامه داستان رخ خواهد داد، نگاه کند و اگر بازی را تجربه کرده باشید، میدانید که این موارد، چه نقش مهمی در اثرگذاری روایت بازی ایفا میکنند.
حتی اگر اهمیت داستانی که این تغییرات در بر دارند را نادیده بگیریم نیز، صرفا دیدن شخصیت بازی به عنوان یک مردِ جوان با ظاهری جدید، بسیار هیجانانگیز و باحال است! اما این حس با تجربه بازی به عنوان پروتاگونیست پدر از بازی حذف میشود!
صحنه ورودِ «قهرمانانه» و رونمایی از ظاهر جدید پروتاگونیست برادر، بسیار هیجانانگیز است و با تماشای آن، حس میکنید که بازی تازه شروع شده. تنها تغییر بابا نیِر نسبت به قبل، زدن یک چشمبند است!
مواردی که گفته شد، برای بابا نیِر صدق نمیکند و بعد از اینکه زمان بازی پنج سال به جلو حرکت میکند، او همچنان همان شخصیت قبلی است و هیچ تغییر قابلتوجهی در رفتار او ایجاد نشده؛ چنین چیزی باعث میشود یکی از تغییرات مهم شخصیتی که پروتاگونیستِ برادر در طول بازی دارد و به جذابیت داستان بسیار میافزاید، با بازی کردن در نقش پروتاگونیست پدر، در تجربه بازی وجود نداشته باشد.
کدام شخصیت بهتر است؟
گمان نکنم که احتیاجی به گفتن باشد، اما اینکه کدام شخصیت را ترجیح میدهید، به سلیقه شما بستگی دارد؛ با این وجود، اگر نظر من را بخواهید، باید بگویم که شخصا بابا نیِر را بهعنوان یک شخصیت بیشتر دوست دارم! همانطور که گفته شد، بابا نیِر بیشتر از خود شخصیت بروز میدهد و بهعنوان یک پروتاگونیست جالبتر است؛ چنین چیزی را کمتر میتوان درباره دادا نیِر گفت و در بسیاری مواقع، میتوان شخصیت او را به «پروتاگونیست کلیشهای JRPG» خلاصه کرد. بابا نیِر خصوصیات شخصیتی مشخصتری دارد و در نتیجه پروتاگونیست خاصتری است. در کنار این مورد، اینکه بابا نیر یک مرد میانسال است، نکته دیگری است که باعث میشود او پروتاگونیست جالبتری باشد. شخصیتهای خوش قد و قواره جوان و با موهای تیغ-تیغی، چیزهایی هستند که مثل نقل و نبات در عناوین نقشآفرینی ژاپنی وجود دارند! به عقیده من، حضور یک پدر میانسال در نقش پروتاگونیستِ چنین عناوینی، بسیار تازه است و کمتر دیده شده.
سوال دیگری که مطرح میشود، این است که کدام شخصیت برای داستانی که بازی قصد سرودن آن را دارد، بهتر است؟ همانطور که گفته شد، در طول بازی لحظات متعددی وجود دارد که در آنها، نقش هر دو پروتاگونیست به عنوان یک پدر میانسال/ یک برادر جوان، میتواند به شیوه خاص خود، به داستان بیفزاید و منجر به ارائه دیدگاه جالبتری از سوی هر شخصیت شود؛ اما اگر همه و همه نقات قوت و ضعفی که بازی کردن در نقش هر شخصیت به همراه دارد را بسنجیم، من میگویم که دادا نیِر برای داستان بازی بهتر است؛ بزرگ شدن این شخصیت و تحولاتی که در او ایجاد میشود، یکی از بخشهای بسیار مهم روایت است که با تجربه بازی به عنوان بابا نیِر، کاملا از بازی حذف میشود.
جایگاه بابا نیِر در سری
بازسازی نسخه اول Nier در سال ۲۰۲۱ و تحت عنوان …NieR Replicant ver.1.22474487139 منتشر شد (محض رضای خدا اسکوئر، نمیشه اسم عادی روی بازیهات بذاری؟) و داستان بازی فقط پروتاگونیست برادر را شامل میشد؛ موردی که قابل درک است، چونکه همانطور که گفته شد، پروتاگونیست پدر در جایگاه اول، به منظور جذب بهتر بازار غرب بهوجود آمد و در سالهای اخیر، هم وضعیت فرنچایز Nier و هم صنعت بازیسازی ژاپن، بسیار متفاوت از زمان انتشار نسخه اصلی بازی است. با این وجود، بسیاری از هواداران وجود داشتند که پیش از عرضه نسخه بازسازیشده بازی، خواهان حضور پروتاگونیست پدر در آن بودند و گاها، همچنان منتظر هستند. سوالی که پیش میآید، این است که آیا نبود پروتاگونیست پدر در داستان نسخه بازسازیشده بد است؟
*سه پاراگراف بعدی بهشکلی مبهم، پایان نهایی Nier و نسخه بازسازیشده آن را اسپویل میکنند.*
در انتهای نسخه اول Nier و در یکی از بهیادماندنیترین پایانها در تاریخ بازیهای ویدیویی (پایان D)، شاهد پاک شدن هرگونه نشانهای از وجود شخصیت اصلی هستیم. اگر بازی را تجربه کرده باشید، میدانید که «پاک شدن هر نشانهای از وجود شخصیت اصلی» صرفا در چهارچوب داستان نیست؛ بازی بخش «پاک شدن» را بسیار جدی میگیرد و مستقیما فایل Save شما و حتی نام صداپیشه شخصیت را از تیتراژ پایانی پاک میکند!
در نسخه بازسازیشده بازی، پروتاگونیست برادر یک پایان جدید و نسبتا شاد دریافت میکند (پایان E) که در نسخه اصلی بازی وجود نداشت و فراموش شدن او را خنثی میکند. بهصورت کلی، پایان E نزد هواداران محبوب است و شخصا نیز آن را دوست دارم، اما اگر بخواهم صادقانه بگویم، وجود این پایان جدید، از تاثیرگذاری پایان D میکاهد. هیچ پایان دیگری وجود ندارد که بتواند حس دریافت پایان D برای بار اول را تداعی کند و آن پایان به معنای واقعی کلمه بینظیر است.
فارغ از اینکه چه دیدگاهی نسبت به پایان E دارید، پروتاگونیست پدر هیچگاه این پایان جدید را دریافت نکرد، زیرا همانطور که گفته شد، او در داستان نسخه بازسازیشده وجود ندارد! داستانهای فرعی و خارج از بازی سری نیز، همگی درباره پروتاگونیست برادر هستند و هیچکدام وجود پروتاگونیست پدر را به رسمیت نمیشناسند! یکی از پروتاگونیستها واقعا در خط داستانی فعلی سری فراموش شده و در نسخههای جدید فرنچایز، اینکه چنین شخصیتی وجود داشته، هم در چهارچوب داستان و هم توسط سازندگان، نادیده گرفته میشود! بهنظر من چنین چیزی، چه بهصورت خواسته و چه ناخواسته، به داستان بابا نیِر میافزاید. فراموش نکنید که ایده بردن روایت به خارج از چهارچوب بازی و بهشکلی به اصطلاح Meta، یکی از چیزهایی است که با انجام کارهایی مثل حذف کردن فایل Save بازیکن، همین الان نیز در بازیهای یوکو تارو وجود دارد و انجام چنین کارهایی از سوی او، چندان دور از انتظار نیست. من همچین چیزی را جالب میدانم و حتی اگر هدف سازندگان این نبوده (که احتمالا نیست)، شخصا چنین برداشتی را دوست دارم.
سخن پایانی
بابا نیِر به عنوان یک ابزار تبلیغاتی به وجود آمد و این شخصیت میتوانست همان پروتاگونیست نسخه ژاپنی بازی و تنها با ظاهری متفاوت باشد؛ اما به دلایلی که نمیتوان گفت چقدر از آنها خواسته سازندگان و با هدف ایجاد تمایز بین دو پروتاگونیست بوده، و چقدر از آنها ناخواسته و صرفا بهخاطر تفاوتهای طبیعی است که از طرز رفتار یک پسربچه و یک مرد میانسال انتظار میرود، این شخصیت به چیزی فراتر تبدیل شد و هویت خود را کسب کرد؛ اما حقیقت این است که داستان نسخه اصلی Nier با در نظر داشتن پروتاگونیست برادر به عنوان شخصیت اصلی نوشته شده و در داستانهای فرعی و خارج از بازی سری نیز، فقط این نسخه از شخصیت حضور دارد؛ بههمین خاطر، وجود بابا نیِر معمولا توسط سازندگان نادیده گرفته میشود، یا به ارجاعات کوچک خلاصه میشود و این روزها، پروتاگونیستِ پدر به برگی عجیب از تاریخ فرنچایز تبدیل شده؛ با وجود این مورد، هنوز که هنوز است، بسیاری از بازیکنان وجود دارند که این شخصیت را به عنوان پروتاگونیست بازی ترجیح میدهند و برای شخصیتی که کار خود را به عنوان یک ابزار تبلیغاتی آغاز کرد، این دستاورد خوبی است!
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
گاهی اوقات تابو شکنی ها مثل همین استفاده از شخصیت های میان سال میتونه بهترین هارو خلق کنه
اکثر شخصیتهای محبوب میان سالن
اولین نسخه nier یک شاهکاره از عقیده من
تا قبل از نسخه replicant افراد زیادی بیرون از ژاپن با (به قول نویسنده D: دادا نیر ) یا همون نیر brother اشنا نبودن .
مامان نیر چی؟
به امید مقایسه این دو عزیز با ماما نیِر
من بیشتر با (به قول نویسنده) دادا نیر حال می کن.
ممنون و خسته نباشید آقای قربانی🌹
خدا بگم چیکارت کنه یوکو تارو 😂😭
البته با اونو بیشتر توی فضا مجازی پاپا نیر صداش میکردیم😁
اول یه چیزی اشاره کنم،اولین تجربه من از NieR تقریبا مال ۵ یا ۶ سال پیش بوده،پس مطلقا من خاطره با پاپا نیر بیشتر دارم.
بنظزم این کیس خیلی جالبی بوده،با اینکه به صورت یهویی رخ داد ولی به صورت ناخواسته،نتیجه فوق العاده ای این ورژن دریافت کرد،ممکن این حرف من کمی عجیب باشه ولی اون زمان به خاطر داشتم ،نقش پاپا نیر حز اولین فادر فیگور ها بازی ها ویدیویی قرار داده بودن که در جهان آخر زمانی زندگی میکنه ،و این مال وقتی که ،قبل از این که این سبک ترند و معروف بشه
(این حاجیمون مال سال ۲۰۱۰هه یعنی قبل از لی از walking dead قبل از جوئل از last of us و حتی کریتوس در داستان ها نورس،آسورا از asura’s wrath و …..من حتی یادمه اونن موقع یه ویدیویی دیدم مقایسه عملکرد جوئل با نیر بود)
صدا گذاری قوی و محکم و دیالوگ ها پخته تر نکات خوبش واقعا بودن(اوکی،قبول،از دید رپلیکنت،نکته اینکه شخصیت از یه پسر کم تجربه به یه مرد بالغ تبدیل بشه،ولی بنظرم این ایده بیش از حد استفاده شده بود (همون تایپیکال تینیجر آر پی جی هیرو مهربون، (نمیگم بد بود،ولی تا حدودی این نقش EMIL داشت ایفا میکرد،برام پاپا جالب تر بود،از این گذشته که پاپا نیر ترکیبی از خشونت و دهن کجی کاینه،زبون بازی و تیکه انداختن گریمور وایس و و رفتار ها emil بود…منظورم اینکه یه پیرمرد عصبانی توی این گروه بیش از حد عجیب،خودش بیشتر یونیکش میکنه)
حالا که از خوبیاش گفتم،از بدیاش هم بگم،خب مسلما بعضی اوقات سکانس ها با کاینه ارزش خودشون از بین میرفت،و بعضی انیمیشن ها مختص برادر بوده که با پاپا تیر کمی همخوانی نداشت…البته از اون طرف بنظرم داینامیک بهتری بین پزوتوگانیست و آنتاگونیسم ایجاد شد و مخاطب هم همزادپنداری بهتری با هر دوتاشدن میگیره(شخصا بنظرم اون موقع طبیعی تر بود یه پیرمرد عضلانی بتونه اون شمشیر غول پیکر بلند کنه نسبت به برادر،چون اون اسلحه اصلی وآیکانیک نیر بوده)
آقا قربانی،لاین هایی که گذاشتید واقعا جالب بود،اتفاقا به صورت محدود یادمه پاپا نیر بعضی اوقات کنار گریمور وایس به کاینه تیکه مینداخت و یا به حرف ها بعضی شخصیتها، در حالی که برادر بیشتر قبول میکرد یا فقط با موضوع کنار می اومد،مثلا یادمه پاپا نیر به خدمتکار ایمیل گفت”،من پزشک نیستم،من فقط یه مرد گندم که بلده شمشیر بچرخونه”،درحالی که برادر فقط با یه جمله،”اوکی گرفتم “حرف بست
میدونم مبنا بازی بر مبنا برادر بود،ولی چنان پاپا نیر تاثیر گذار و آیکانیک بود مخصوصا بعضی دیالوگ ها متافاوتش،صدا گذاریش و بعضی نکات دیگه که بنظرم خداقل برسی نیر گشتالت(اورجینال) لازم میدونه(البته یه سری تغییر ریزی هم توی نحوه پخش بعضی موزیک ها هم داشت ولی خب دیگه این خیلی ریزه…البته اورجینال بیشتر شبیه بازی ها زلداست تا هک اند اسلش ولی هنوز بنظرم ارزشش داره😀)
)شرمنده برای نامه نوشتن :پست ها گیم فا مرتبط با یوکو ورس نمیتونم ول کنم)
اوه آقای قربانی فراموش کردم،اینو لازم نیست گفت ولی همونطور که میم معروفش هست: There is no happy ending
پایان E هم محتملا شامل همین دسته است
.
.
فک نکنم پایان Eبه هیچ وجه پایان اصلی خراب کرده باشه،اگه اشتباه نکنم،هنوز اتفاقات nier automata بر اساس D نیر هه،این فقط یه تایم لاین دیگه باز کرد که فک کنم بر اساس کتاب grimour nier بوده
(به قول فن بیس، یه حمله معروفی هست میگه I hear a sound پس فک کنم این خلاصه میکنه پایان بازی E)
(از این گذشته،خوبیه این سری اینکه پایان داستان بازی ها به عهده پلیر میزاره،پایان اصلی واقعا وجود نداره،حداقل برداشت من اینه)
من هنوز گیجم از این دنیا
شخصا هم پاپا نیئر رو بیشتر میپسندم
سخت لازم نیست گرفت برادر،حتی منم کل lore جهان نیر دنبال نکردم(مثال ممیزنم یه کتابی دادن بیرون فک کنم اسمش بود kingdom of night یا یه همچین چیزی)بنظرم مهم تراز اینکه چطوری هر بازی (یا کتاب یا نمایش زوی صحنه یا انیمه یا (واقعا دهن یوکو سرویس،فقط سری fate و nasuverse هست که میگم بیشتر از یوکو تارو با ساخت اسپین اف ها عجیب غریب بیشتر پیچیدس و دنبال کردن داستان هاش سخت تره)…) به هم متصل اند،مهم تر اینکه بتونیم از داستان که هر کدوم ارائه دادن لذت ببریم،بنظرم توی این سری،مقصد مهم نیست،مسیر مهمه…آره میدونیم احتمالا پایان ها هر داستان بده،ولی این مسیر مهمه که ببینم هر شخصیت چطوری رشد میکنه،از خوب به بد،یا از بد به خوب یا …،بنظرم لحظات وسط بازی بعضا از لحظات پایانی اونا هم میتونن مهم تر باشن،در کل بنظرم چیزی که منو جذب این سری کزده شخصیت ها و مسیری که طی میکنن هستن یا چه تصمیم هایی میگیرن تا برسی اینکه جهان داستان چطوری پیش رفته یا تایم لاین جدید قرار چه تاثیری توی این سری بزاره(مثلا جدیدا داشتم انسمه اتوماتا میرفتم،میدونم این این مسیر داستانی جدیده،ولی با تمام ایراداتی که بهش گرفتم،قبول داشتم لیلی شخصیت به شدت حذاب تری از amemon هست(گمون کنم اسمش اشتباه گفتم))
ای خدا تو خماری موندیم . یوکوتارو بکش بهم !
خیلی تیتر بامزهای بود 😁
عمیقا از خوندن این مقاله لذت بردم.
خیلی خوب و قشنگ همه چیز با زبان روون توضیح داده شده بود.
خیلی خوشحالم که هنوزم این اطراف طرفدارای این سری هستن.🤝
(ولی حالا خدایی دادا نیِر؟😭)
ها؟