رتبه بندی بهترین شخصیت‌های خلق شده توسط استودیو جیبلی

جیبلی را می‌توان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین استودیوهای صنعت انیمه به شمار آورد که برخی از به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌های این مدیوم را خلق کرده است.

زمانی که استودیو جیبلی در سال ۱۹۸۵ میلادی واقع در توکیو کار خود را آغاز نمود، شاید هیچکس حتی تصورش را هم نمی‌کرد که آن‌ها طی دهه‌های آینده چه تاثیری در صنعت انیمه خواهند داشت. استودیویی که به معنای واقعی کلمه دنیای انیمه را متحول کرد و هر بیننده‌ای فارغ از هر سن و سالی را شیفته آثار خود نموده است.

آن‌ها که حتی مخاطبین غربی خود را نیز تحت تاثیر قرار داده‌اند، دنیاهایی جادویی، روایاتی به یاد ماندنی و آموزنده و شخصیت‌هایی دوست داشتنی را به ارمغان آورده و اصولاً هر یک از ساخته‌هایشان به عنوان یک رویداد عمومی در نظر گرفته می‌شود که ذهن و قلب هر بیننده‌ای را به تسخیر در خواهد آورد.

با توجه به سبک منحصر به فرد استودیو جیبلی در تولید انیمه‌های سینمایی، در مقاله امروز به سراغ رتبه بندی شخصیت‌های خلق شده توسط آن‌ها رفته‌ایم. شخصیت‌هایی که هر یک ماجراجویی و وقایع به یاد ماندنی را رقم زده و تا مدت‌ها در یاد بیننده باقی مانده‌اند.

۱۵. آنا

انیمه When Marnie Was There ساخته سال ۲۰۱۴ میلادی استودیو جیبلی می‌باشد که داستانی درباره تنهایی، غم و اندوه و افسردگی پس از پایان دوره کودکی را روایت‌ می‌کند.

ما با دختری ۱۲ ساله به نام آنا مواجه می‌شویم که ناخواسته برای زندگی با بستگانش مجبور می‌شود تا به مکانی در حومه ژاپن نقل مکان کند. When Marnie Was There که به عنوان یکی از نادیده گرفته شده‌ترین آثار دنیای انیمه در دهه ۲۰۱۰ میلادی شناخته می‌شود، قهرمانی دوست داشتنی و قابل درک را در برابر مخاطب به تصویر می‌کشد که نقل مکان ناخواسته سبب گشته تا به غم و اندوه سرشاری دچار شود. شخصیتی که به ما یاد می‌دهد تا احساسات درونی خود را بیش از پیش شناخته و در بروز آن‌ها ترس و واهمه را کنار بگذاریم.

۱۴. لیدی ایبوشی

انیمه Princess Mononoke محسول سال ۱۹۹۷ استودیو جیبلی به حدی زیبا و خاص است که در وصف آن هرچه گفته شود باز هم نمی‌توان حق مطلب را ادا کرد.

در یکی از بزرگسالانه‌ترین داستان‌های روایت شده دنیای انیمه که به خطرات زیست محیطی اشاره می‌کند، با شخصیتی به نام لیدی ایبوشی آشنا می‌شویم که خلق و خویی مستقل و تا حدودی خشن از خود بروز می‌دهد. زنی که تنها هدف و خواسته‌اش، بقای مردم شهرش بوده و برای دستیابی به چنین مسئله‌ای، هیچ خط قرمزی نمی‌شناسد. در حالی که شخصیت اصلی انیمه Princess Mononoke تمامی توجهات را به سمت خود جلب می‌کند (که در ادامه به سراغش خواهیم رفت) اما باید گفت که لیدی ایبوشی را می‌توان به عنوان شخصیتی در نظر گرفت که اهداف و خواسته‌هایش را حتی اگر دیوانه‌وار، می‌توان با تمام وجود درک کرد و با وی همزادپنداری نمود.

۱۳. شیزوکو

شاید بتوان گفت که هیچ استودیویی نمی‌تواند به مانند جیبلی روایتی بزرگسالانه و چه بسا دردناک را در بستری از محیطی رنگارنگ به معرض نمایش بگذارد.

موضوعی که به صورت واضح و شفاف می‌تواند در قبال اثری همچون Whisper of the Heart محصول سال ۱۹۹۵ میلادی صدق نماید. انیمه‌ای حول محور دختری به نام شیزوکو که علاقه شدیدی به مطالعه کتاب داشته و با پسری که آشنا می‌شود که شناخت کاملی حول محور کتاب‌ها دارد؛ پسری که شیزوکو عاشق وی شده و وقایعی درام و بسیار زیبا را به تصویر می‌کشد. شیزوکو شخصیتی درونگرا، کنجکاو و شوخ طبع دارد که تماشای رفتارهای وی می‌تواند هر بیننده‌ای را شیفته وی نماید و تجربه “عشق اول” توسط او در Whisper of the Heart به حدی تاثیرگذار ظاهر شده که رتبه سیزدهم این مقاله را برایش به همراه داشته است.

۱۲. ماهیتو

به لطف آخرین ساخته استودیو جیبلی یعنی The Boy and the Heron که سبب گشت تا هایائو میازاکی به بازنشستگی چندین و چند ساله‌اش پایان دهد، با پسر جوانی آشنا می‌شویم که مرگ مادرش زندگی او را دگرگون کرده است.

در بستری از جنگ جهانی دوم، با ماهیتو همراه می‌شویم. پسری جوان و دوست داشتنی که به شکلی شوکه‌کننده شاهد مرگ مادرش بوده و قابلیت ورود به دنیای بین زنده‌ها و مردگان را پیدا می‌کند. به لطف انیمه جاه‌طلبانه The Boy and the Heron ما با مفاهیمی نظیر درس گرفتن از گذشته و کنار آمدن با تراژدی‌های زندگی به لطف شخصیت پردازی ماهیتو مواجه می‌شویم. سفر او در دوره بلوغ و سر و کله زدن با مسائل بزرگسالانه سبب تحولی در وی می‌شود که تا حد ممکن از کلیشه‌های رایج فاصله گرفته و المان‌هایی تلخ ولی حقیقی را در مقابل ما قرار می‌دهد.

۱۱. ستسوکو

علی‌رغم این که هایائو میازاکی به عنوان نماد و چهره شناخته شده استودیو جیبلی شناخته می‌شود اما نباید نام تاثیرگذاری همچون ایسائو تاکاهاتا را فراموش کنیم؛ کسی که یکی از دردناک‌ترین انیمه‌های تمام تاریخ را کارگردانی کرده است.

درام جنگی Grave of the Fireflies روایت‌گر داستانی بی‌رحمانه و دلخراش در بستری از جنگ جهانی دوم می‌باشد که تلاش مردم عادی کشور ژاپن برای زنده ماندن به تصویر کشیده است. داستانی حول محور تلاش قهرمانانه برادری به نام سیتا که سعی دارد تا خواهرش کوچک خود به نام ستسوکو را زنده نگه دارد. ستسوکویی کوچک و معصوم که هیچ درکی از مفهوم جنگ نداشته و در حالی که می‌بایست در امنیت و آرامش بچگی کند، مجبور می‌شود تا با رخدادهای دیوانه‌واری دست و پنجه نرم کند که حتی انسان‌های بالغ را نیز از پا در خواهد آورد. دختربچه‌ای که به عنوان نماد انیمه Grave of the Fireflies شناخته شده و ماجراجویی او و برادرش قطعاً قلب شما را به درد می‌آورد.

۱۰. کیکی

همکاری هایائو میازاکی و استودیو جیبلی منجر به تولید اثر کلاسیکی تحت عنوان Kiki’s Delivery Service در سال ۱۹۸۹ گشته که روایت فانتزی و در عین حال ساده آن حسابی جذاب ظاهر شده است.

در این انیمه با جادوگر جوانی به نام کیکی آشنا می‌شویم که مجبور می‌شود تا زندگی مستقلی را در پیش گرفته و باید یاد بگیرد تا در میان انسان‌های عادی بدون تکیه بر قدرت‌هایش، روزگار را سپری نماید. Kiki’s Delivery Service به عنوان اثری محسوب می‌شود که لذت نبردن از آن تقریباً غیرممکن خواهد بود؛ انیمه‌ای که به مسائلی همچون بلوغ و استقلال مالی و اجتماعی پرداخته و موانع سر راه را به واسطه حضور شخصیتی به نام کیکی مورد کنکاش قرار می‌دهد.

۹. سان

پس از اشاره به یکی از شخصیت‌های فرعی Princess Mononoke حال در رتبه نهم نوبت به قهرمان اصلی این اثر جاودانه رسیده که حتی در داستان‌سرایی مدرن امروز نیز حرف‌های بسیاری برای گفتن خواهد داشت.

در مقابل لیدی ایبوشی که برای حفاظت از مردم خود هیچ ابایی از نابودی دنیای خارج از شهرش ندارد، با شاهزاده مونونوکه یا سان روبرو می‌شویم که برای بقای موجودیت طبیعت و نجات آن حتی حاضر به فدا کردن جانش نیز می‌باشد. سرنوشت طبیعت در انیمه Princess Mononoke به نخی نازک و شکننده‌ای وابسته است که در صورت کوچکترین خطایی می‌تواند به مرگ تمام موجودات زنده منتهی شود. سان یکی از منحصر به فردترین شاهزاده‌های داستان‌های فانتزی به شمار می‌رود که برخلاف پرنسس‌های دیزنی، خلق و خویی جنگنده و وحشی داشته و سکانس‌های اکشن به یاد ماندنی را به ارمغان آورده است.

۸. نو فیس

اثری که برنده جایزه اسکار بهترین انیمیسن سال شده و بسیاری عقیده دارند که یکی از بهترین انیمه‌های تمام تاریخ می‌باشد، Spirited Away نام دارد که به عنوان انیمه‌ای بدون تاریخ انقضا محسوب می‌شود.

انیمه‌ای زیبا با مفاهیمی چالش‌برانگیز که داستانی حول محور دختربچه‌ای ۱۰ ساله را روایت می‌کند که در حین سفر به همراه والدینش، وارد شهر اشباح شده و با موجودات ماورایی عجیب و غریبی روبرو می‌گردد. یکی از این موجودات، روحی تنها به نام نو فیس می‌باشد که از ظاهری چه بسا ترسناک بهره برده و برخلاف هیبت گول زننده‌اش، از تنهایی و انزوا رنج می‌برد. رویارویی او با شخصیت اصلی داستان سبب می‌شود تا شاهد یکی از زیباترین تعامل‌ها بین شخصیت‌های دنیای انیمه باشیم که سخنان رد و بدل شده بین آن‌ها هر بیننده‌ای را به فکر فرو خواهد برد.

۷. شاهزاده کاگویا

در انیمه‌ای آبرنگی با The Tale of the Princess محصول سال ۲۰۱۳ طرف هستیم که ترکیبی از جلوه‌های کلاسیک و مدرن را به نحو احسنت برای مخاطبینش به ارمغان آورده است.

اثری که برگرفته از روایتی کهن مربوط به قرن دهم کشور ژاپن بوده و حول محور کودکی جریان دارد که در یکی از روزها میان انبوهی از گیاهان بامبو، توسط یک کشاورز و همسرش پیدا شده که بعدها به زنی زیبا و جسور تبدیل می‌شود. اثری به شدت آموزنده که پلیدی‌های جامعه را نسبت به دختران و زنان به معرض نمایش گذاشته و والدین و خانواده‌ها را نسبت به حساسیت‌های موجود هشدار می‌دهد. شاهزاده کاگویا در انیمه The Tale of the Princess به حدی شخصیت خاص و متمایزی دارد که تقابل او با جامعه پلید اطرافش می‌تواند به راحتی مخاطبین بزرگسالش را تحت تاثیر قرار دهد. اثری که در دنیای امروز ارزش و اهمیت مفاهیم آن را بیش از پیش باید مهم و کلیدی به شمار آورد.

۶. نائوشکا

از منظر فنی انیمه Nausicaä of the Valley of the Wind یک سال پیش از تاسیس استودیو جیبلی ساخته شده و بر روی کاغذ متعلق به آن‌ها نمی‌باشد. با این حال واقعیت این است که موفقیت این ساخته هایائو میازاکی تاثیر قابل توجهی بر کلیت استودیو جیبلی داشته است.

اثری که این روزها به سبب شایعات حول محور ساخته شدن دنباله‌‌ای بر آن باری دیگر مورد توجه قرار گرفته است، روایت‌گر زندگی پر فراز و نشیب شاهزاده جوانی به نام نائوشکا می‌باشد که خود را در میان دشمنی میان ۲ ملت یافته و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا بلکه بتواند از بروز جنگی ویرانگر میان آن‌ها خودداری نماید. Nausicaä of the Valley of the Wind یکی از بهترین ساخته‌های علمی تخیلی دهه ۱۹۸۰ میلادی به شمار می‌رود که موضوعاتی نظیر اهمیت محیط زیست و خطرات جنگ را به زیبایی هر چه تمام به معرض نمایش گذاشته و شخصیتی تسلیم‌ناپذیر و جسور را در مرکز توجه داستان قرار داده که می‌تواند الگوی اخلاقی مناسبی برای نوجوانان و جوانان باشد.

۵. پورکو روسو

انیمه Porco Rosso که علاقه بی حد و اندازه هایائو میازاکی به مقوله پرواز را نشان می‌دهد، در سال ۱۹۹۲ منتشر شد و علی‌رغم این که به لحاظ کیفی در حد و اندازه بهترین‌های استودیو جیبلی محسوب نمی‌شود اما همچنان جادوی منحصر به فرد آن‌ها را در خود جای داده است.

در این اثر نسبتاً ناشناخته به دهه ۱۹۳۰ ایتالیا می‌رویم. جایی که خلبان کهنه کار جنگ جهانی اول به نام پورکو روسو که به سبب نفرینی جادویی، ظاهر خوک را به خود گرفته، با مسائل مختلفی در طول زندگی مواجه می‌شود تا بتواند پیام‌های ضدفاشیستی و فمنیستی را به مخاطب القا نماید. پورکو روسو که از نام واقعی مارکو پاگوت بهره می‌برد، قهرمانی بی‌پروا و جذاب با خوی درونی آشفته‌ای است که دوران پر فراز و نشیب میان‌سالی را مورد کنکاش قرار می‌دهد. تماشای انیمه Porco Rosso و ماجراجویی‌های شخصیت پورکو روکو می‌تواند جنبه‌های متفاوتی از اخلاقیات هایائو میازاکی را برای شما به معرض نمایش بگذارد.

۴. توتورو

از همان دهه ۱۹۸۰ میلادی استودیو تازه تاسیس جیبلی آثاری را به ارمغان آورد که نشات گرفته از تخیل و خلاقیت بی حد و اندازه آن‌ها بوده است.

نمونه بارز این مسئله را می‌توان در انیمه My Neighbor Totoro مشاهده کرد. اثری که شاید جاه‌طلبی باقی ساخته‌های هایائو میازاکی را نداشته باشد اما روایت‌گر داستانی جمع و جور، زیبا و آموزنده با محوریت شخصیتی به نام توتورو می‌باشد که به چهره‌ای بین‌المللی تبدیل شد و امروزه به عنوان نماد استودیو جیبلی از آن یاد می‌شود. موجودی بامزه و دوست داشتنی که در سیاه‌ترین روزهای دختربچه‌ای معصوم، سر و کله‌اش پیدا شده و به عنوان روح جنگل، زندگی این کودک را از این رو به آن رو می‎کند. توتورو شاید که یکی از منحصر به فردترین جلوه‌های مرتبط با طبیعت باشد که تنها نگاه کردن به رفتارهایش می‌تواند لبخند را بر روی لبانتان جاری نماید.

۳. هاول پندارگون

در سال ۲۰۰۴ هایائو میازاکی و استودیو جیبلی به سراغ اقتباسی از رمان دایانا وین جونز رفته و انیمه‌‌ای مثل همیشه زیبا به نام Howl’s Moving Castle را پدید آوردند که مجموعه‌ای از ایده‌های نوین را به معرض نمایش می‌گذاشت.

حماسه‌ای ماجراجویانه که باری دیگر به مقوله خطرات جنگ پرداخته و یکی از عجیب و غریب‌ترین شخصیت‌های استودیو جیبلی را به معرض نمایش می‌گذارد. شخصیتی به نام هائل پندارگون که در عین شرارت‌هایش اما به عنوان رهبری دلسوز، مخاطب را در بهت و حیرت فرو می‌برد. خلق و خوی رفتاری او به حدی غیرقابل پیش‌بینی و عجیب است که تماشای انیمه Howl’s Moving Castle را به تجربه‌ای تکرار نشدنی تبدیل کرده است.

۲. سوفی هتر

نقطه مقابل هاول پندارگون به عنوان رهبری دلسوز و در عین حال خبیث ما با قهرمان داستان انیمه Howl’s Moving Castle آشنا می‌شویم که یکی از پخته‌ترین شخصیت‌های خلق شده توسط استودیو جیبلی لقب گرفته و توانسته تا رتبه دوم این مقاله را به خود اختصاص دهد.

سوفی هتر، زن جوان، زیبا و وظیفه شناسی که به شکلی ناخواسته پیر شده و چنین رویدادیی سبب می‌شود تا دیدگاه و نگرش وی نسبت به اطرافش دستخوش تغییر قرار گرفته و ماهیت زندگی در برابرش به چالش کشیده شود. او انسانی دلسوز با قلبی بسیار بزرگ و بخشنده است که به معنای واقعی کلمه می‌تواند مفهوم “قهرمان داستان بودن” را در برابر دیدگان مخاطبینش تعریف نماید. در دوره و زمانی که شخصیت‌های مونث به ترندهایی احمقانه و مبتذل چنگ انداخته تا بتوانند خودی نشان دهند، باید بیش از پیش قدر نویسندگانی مثل دایانا وین جونز را بدانیم که شخصیتی همچون سوفی هتر را خلق کرده تا بلکه برای نسل‌ها، بانوان در هر سن و سالی بتوانند الگوی مناسبی برای خود داشته باشند.

۱. چیهیرو اوگینو

در نهایت نوبتی هم که باشد، نوبت به رتبه یک این مقاله رسیده که به مانند باقی مقالات مرتبط با استودیو جیبلی و شخص هایائو میازاکی، به انیمه تکرار نشدنی Spirited Away اختصاص یافته است.

عجیب است که هر چیزی مرتبط با این انیمه سال ۲۰۰۱ میلادی، جلوه خاص و منحصر به فردی دارد که گذر سال‌ها ذره‌ای از ارزش و جایگاهش را تحت‌الشعاع قرار نداده است. اثری که به عنوان بهترین ساخته تاریخ استودیو جیبلی محسوب می‌شود، شخصیتی به نام چیهیرو اوگینو را در برابر مخاطب به تصویر می‌کشد. دختربچه‌ای وحشت‌زده که ناخواسته قدم به دنیای ارواح گذاشته و برای یافتن و نجات والدینش مجبور می‌شود تا ماجراجویی ترسناکی را آغاز نماید که شجاعت، مسئولیت‌پذیری و غلبه بر ترس‌ها را به وی می‌آموزد. شخصیت‌پردازی او در انیمه Spirited Away به حدی استادانه کار شده که می‌تواند کلاس درسی برای مخاطبین هر سن و سالی باشد تا بتوانند راه غلبه بر ترس‌های زندگی را بیاموزند. زمانی که او بالاخره یاد می‌گیرد تا بر ترس و وحشت درونی‌اش غلبه کرده و به قهرمانی شجاع و تسلیم‌ناپذیر تبدیل شود، به حدی جذاب و تاثیرگذار از آب درآمده که به تنهایی می‌تواند دلیلی برای برنده شدن جایزه اسکار توسط این انیمه بوده باشد.

آیا استودیو دیگری را سراغ دارید که در طول مدت زمان فعالیتش بتواند چنین حجمی از شخصیت‌های فراموش نشدنی را خلق کرده باشد؟ آیا شخصیت دیگری از آثار استودیو جیبلی را سراغ دارید که در این مقاله مورد اشاره قرار نگرفته باشند؟ شخصیت مورد علاقه و به یاد ماندنی شما از آثار این استودیو چه نام دارد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: کولایدر