نقد فیلم The Hunger Games2023 | شلوغکاری الکی
شاید اصلیترین سوالی که پیرامون این فیلم وجود دارد این باشد که آیا به راستی فرانسیس لارنس این فیلم را ساخته است؟ کسی که سه گانه خوبِ هانگر گیمز را ساخته بود؟ متاسفانه باید بگویم که بله. این فیلم را فرانسیس لارنس ساخته و به معنای دقیق کلمه نیز اثری بسیار بد، غیر انسانی و حتی غیر سینمایی ساخته است که حداقل از این کارگردان بعید است.The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes اثری بسیار زننده؛ ضعیف و مبتذلی است که هیچ لذت سینمایی را به همراه خود ندارد.
شاید مهمترین نقدی که بنده بر The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes دارم؛ مسئله فضا و زمان آن باشد. نخست داستان از جایی شروع میشود که دو بچه خردسال به دنبال غذا هستند؛ مردی در حال خوردن جسد و فضا کاملا آخرالزمانی است. سپس در ادامه داستان متوجه میشویم که این دو فرد خردسال؛ بچه یک آدم مهم هستند. دوربین به آینده فلش فوروارد میزند و ناگهان همهچیز درست شده است! دقیقا این دو فضا با چه چیزی به هم مرتبط و متصل میشوند؟ فضای اول چه بود؟ فضای دوم چیست؟ چرا فضای اول آخرالزمانی اما فضای دوم چنین نیست؟ حال حول محور همین مسئله یک چیز را بگویم؛ داستان The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes به ۶۴ سال قبل از هانگر گیمز جنیفر لارنس میپردازد. ما کی این زمان را در فیلم میفهمیم؟ اصلا زمانی وجود دارد؟ فضا نیز مثل همین زمان است. سر و ته ندارد. اصلا ساخته نشده و لق است. بر فرض مثال با چند شاتی که از درون شهر (کاپیتل) نشان داده شد؛ بنده پی بردم که چقدر فضا شبیه شورویِ نشان داده شده در فیلمهای هالیوودی است. بعدها با دیدنِ کامپیوتر و مانتورهای کوچک نیز کمی فضای ۱۹۸۴ جورج اورول ساخته شد. گویی کارگردان محترم قصد داشته تا یک فضای توتالیتاریسمی را به تصویر بکشد، اما نتوانسته. دوربین از ساختنِ توتالیتاریسم، تنها این را بلد است که ساختمانهای کهنه را بسازد.
البته فیلم چندباری سعی میکند تا فضاهای دیگر را نیز به داستان خود اضافه کند. مثلا منطقه ۱۲ را در نظر بگیرید. چه تمایز عنصری و بصری میان منطقه ۱۲ و کاپیتل است؟ اصلا منطقه ۱۲ چه المان و ویژگیهایی دارد که آن را از بقیه فضاها جدا کند؟ کل منطقه ۱۲ در چند انسان خلاصه میشود که به صف ایستاده و از چهره آنها نیز هیچ استعماری را نمیشود فهمید. مسئله مهمتر درباره فضای فیلم The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes زشت و کریه بودن آن است. انسانها همگی زشت؛ گریمها زشت، میزانسنها زشت و تمامی عنصرهای بصری زشت است. مثلا خانم وایولا دیویس را در نظر بگیرید. چقدر زشت است. چه رفتاری و چه ظاهری. تیپیکالی بد است. یعنی تنها از بیرون و به لطف گریم و پرده سبز بد است. هیچ شخصیتی از او ساخته نمیشود. پُر از دیالوگهای الکی و اضافی است که اصلا حس خلق نمیکنند. اصلا او کیست؟ همهکاره است؟ رئیس است؟ دشمن است؟ او صرفا یک کاراکتر اضافه است که متاسفانه از بازی بسیار بدی هم برخوردار است.
شاید بهتر باشد به دو کاراکتر اصلی فیلم یعنی تام بلیث در نقش کوریولانوس اسنو: مربی بزرگداشت منطقه ۱۲ و همچنین ریچل زگلر در نقش لوسی گری اشاره کنیم. آقای اسنو جوانی جویای نام است که گویا میخواهد مادربزرگ و دختر عمویش را سعادتمند کرده و برایشان خانه بخرد. این انگیزه در قهرمان داستان ما کاملا دروغین است. اصلا در طول فیلم نشان داده نمیشود که خرید خانه و کمک به خانواده مسئله قهرمان ما باشد. از طرفی لوسی گری وارد داستان میشود که او بدتر از اسنو است. انتخاب میشود که به مسابقهای غیر انسانی برود و به هنگام انتقال به قتلگاه شروع به خواندن میکند! شاید با خود فکر کنید که خواندن سلاح او باشد اما کمی جلوتر به این مسئله نیز خواهم رسید.
بدتر از این دو کاراکتر؛ رابطه میان این دو نفر است. اسنو به ملاقات لوسی گری میرود. الکی و بدون هیچ انگیزه خاصی خود را درون ماشین حمل زندانی انداخته و با لوسی گری آشنا میشود. از طرفی نیز لوسی گری که گویا دوست دارد جواب پس دهد؛ با او یک رابطه دوستی برقرار میکند. انسانهایی که قرار است قربانی شوند؛ در یک باغ وحش جمع شده و مردم به تماشای آنها آمدهاند (چقدر ساختگی و سیاهنمایی) در این باغ وحش ناگهان لوسی گری بسیار پیروزمندانه و قهرمانان با یک گاگول مصاحبه کرده و برای دشمن شاخ و شونه میکشد. روایت در این چند دقیقه آنچنان سریع اتفاق میافتد که اصلا معلوم نیست باید ترسیدن لوسی گری را باور کنیم یا صحبتهای قهرمانانهاش را؟!
حال بعدها The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes سعی میکند یک رابطه عاشقانه میان این دو نفر داشته باشد که اصلا ساخته نمیشود. به هم کمک میکنند؛ با هم دیالوگ رد و بدل میکنند و ناگهان عشقی میان این دو ساخته میشود! چه عشقی؟ اصلا کاراکتری وجود ندارد که عشقی وجود داشته باشد.
برسیم به مسابقه مرگ در The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes. مبارزین وارد میدان شده و زنگ به صدا درمیآید. همگی به سمت سلاحها دویده و شاید یکی دو دقیقهای اکشن ببینیم. دقیقا در همین سکانس نیز اتفاقات عجیب و غریبی میافتد. اولین اتفاق به همان مسئله زمان مربوط است که گفتم در فیلم ساخته نمیشود. در فیلم هیچ زمانی نیست و ما مجبوریم که خودمان از روی عناصر زمان را حدس بزنیم. در The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes دوربینها همه قدیمی، میکروفونها همه قدیمی و هیچ خبری از تکنولوژی نیست. اما در میدان جنگ دوستان دوربین مداربسته پیشرفته نصب کردهاند! اصلا از این موضوع بگذریم. اما یک چیز واقعا مرا اذیت کرد. بعد از شروع مسابقه لوسی گری فرار میکند. بقیه مبارزین به جای اینکه همدیگر را بکشند، به دنبال لوسی گری میروند تا او را بکشند. این تعقیب و گریز نیز با یک نفرت خاص دنبال میشود. گویی لوسی گری دشمن خونین این افراد است. خب چرا؟ چرا اینقدر مهم است که لوسی گری بمیرد؟ البته من میدانم چرا فیلسماز محترم چنین کرده؛ او میخواهد با این کارها که نشان از بی سوادی او دارد، بگوید که لوسی گری قهرمان داستان ماست. قهرمانی که خواننده نیز هست. اما خواننده بودنِ او نیز لق است و فیلمساز هرکاری میکند تا او بخواند و همه بگویند به به. بر فرض مثال. اسنو به لوسی میگوید که بخوان تا مخاطبین زیادی جذب برنامه شوند (هیچ مخاطبی ساخته نمیشود و اصلا معلوم نیست چه کسی برنامه را تماشا میکند) لوسی نیز میگوید که به او یک گیتار برسانند تا قبل از مسابقه یک اجرا داشته باشد. اما خود اسنو قبل از انجام اینکار مجروح شده و به بیمارستان منتقل میشود. پس چه کسی این گیتار را به لوسی گری داد؟ اصلا چرا مردم از شنیدن آهنگ او اینقدر احساسی میشوند؟ تا به کنون موسیقی نشنیدهاند؟ چرا نه؟ اصلا فرض کنیم که در این حکومت توتالیتاریسمی موسیقی وجود ندارد؛ خب چرا این به من مخاطب نشان داده نمیشود؟ کمی قبلتر نیز نوشتم که موسیقی یک ویژگی ساختگی و تیپیکالی در لوسی است و اصلا به فرم نمیرسد.
مسئله بعدی و بیشک مهمترین مسئله نگاه ضد انسانی و کریه فیلم The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes است. دوربین در این فیلم عملا طرف سرمایهداری و زورگویان است. به زاویه دوربین توجه کنید. وقتی که استعمار گران نشان داده میشوند؛ دوربین کاملا از پایین به بالاست که میخواهد به این کاراکترها اُبهت بدهد. اما وقتی کار به پرولتاریا و افراد بیگناه میرسد، دوربین خیلی لطف کند آنها را در یک لانگ شات و فضای پرت نشان میدهد. البته اشتباه نکنید؛ این خواست فیلمساز نیست بلکه ناخودآگاه اوست. به نظر من سینما سختترین هنر است چرا که با یک دوربین اشتباه همهچیز لو میرود. در The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes همهچیز لو میرود. دوربین مرا به ناخوآگاه فیلمساز رسانده و نگاه این فیلمساز بسیار ضد انسانی و بد است. تمامی مسائل انقلابی و آزادی و انسانی دروغین است. اصلا تضاد میان تفکر داستان با نگاه فیلمساز آشکار است. نان تقسیم کردن لوسی با اسنو و کمک اشلی لیائو به مردم منطقه دوازده همگی ساختگی است. هیچ فرمی پشت این جهان بینی وجود ندارد. اگر هم احساس کردید که نیمچه انسانیتی در این فیلم وجود داشته، مطمئن باشید که فیلم قصد اخاذی احساسی را از شما داشته است. مثلا آن دختربچه اوتیسمی را در نظر بگیرید. به نظر شما چرا چنین فردی به داستان اضافه شده است؟ کاملا معلوم است که این فیلم شعاری قصد اخاذی احساسی از مخاطب را دارد. اما گفتم؛ فیلم طرف سرمایهداری و طبقه حاکمه است.
در پایان میخواهم The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes را بدترین فیلم ۲۰۲۳ از میان آثار شناخته شده، عنوان کنم. The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes اثری بسیار بد است که حتی نیمچه لذت را نمیشود از آن بُرد. این فیلم نه داستان دارد؛ نه شخصیتهایش را به درستی ساخته و نه هانگر گیمز دارد. بازیگران نیز همگی بد هستند و خانم ریچل زگلر نیز بعد از گرفتن یک گلدن گلوب توهم برش داشته است که بازیگر است؛ اما او بدتر از همه است. وایولا دیویس نیز این چند سال اخیر هرچه فیلم بد هست؛ در آن بازی کرده و کم کم دارد آن کارنامه درخشان را نیز نابود میکند. به نظر من The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes جزو بدترین فیلمهای تاریخ سینماست.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
نقد عالی بود 👌👌
به نظر من هم این فیلم جزو بدترین های سینما بود و اصلا ارزش یکبار تماشا رو هم نداره. به معنای واقعی یک کلمه «فاجعه»
👌
کل این سری شلوغ کاریه الکیه 😂
با تشکر از آقای کریمی🙏🏻
اکثر فیلمای امسال خراب کردن
حتی آثار مورد انتظار مثل اوپنهایمر و قاتلان ماه کامل و باربی هم در حد انتظار ظاهر نشدن اصلا
سال خوبی نبود اصلا برای هالیوود
کاملا حق میگی.
ببینیم ناپلئون چه میکنه
ریدلی اسکات فکر نکنم خراب کنه
ناپلئون جزو بدترین فیلم های ریدلی اسکات هستش.
اوپنهایمر در حد انتظار نبود؟! بهترین فیلم امسال قطعا همین اوپنهایمر بود.
خیلی دیگه گنده شده،درحد انتظار نبود خدایی انگار مستند نگاه میکردی ،بد نبود ها اصلا ولی شاهکار نبود
اول از همه وقتی به یک سیستم اشاره می کنیم کلمه توتالیاریستی هست نه توتالیتاریسمی. اون برای زمانی هست که به تفکر اشاره می کنیم. دوم اینکه تمایش افراد خارج از دسترس از پایین به بالا، و افراد عادی در نمای عمومی هست یکی از قوانین اولیه ساخت قیلم در توضیح قدرت هست. مگر اینکه زبان تصویر تغییر کرده باشه. یا کارگردان دنبال قدرت دادن به طبقه کارگر باشه به جای حاکم که توی این فیلم انفاق نمی افته. نهایتا می رسیم به حمله های تند نویسنده به بازیگرها، انگار داره یک سریال ترکی رو نقد می کنه نه چندتا از بازیگرهایی که در بدترین شرایط حداقل قوانین اولیه بازیرو بلدن. و البته این حجم از خشم بر علیه فیلمی متوسط رو به بالا در مقابل انبوه فیلمهای سطح وایین، در این نقد مشخص نیست. به نظر من تنها ایراد بزرگ فیلم ضرباهنگ اواخر فیلم بود و شیاهت زیادی به اون فیلمی که دیدیم نداشت.
اول از همه اینکه بنده کی گفتم به تفکر اشاره نمی کنم بلکه به سیستم اشاره دارم؟
درباره زبان دورربین هم نمی دونم چه کسی به شما یاد داده، ولی سینما هنری نیست که چند چیز رو حفظ کنیم و بعد پیاده کرده و بگیم که مثلا نماد فقر ساخته شد. فیلمساز با اتکا به فرم و جهان بینی خودش تمامی عناصر رو از اول می سازه و صرفا در پایان دوربین خودش رو مشخص میکنه.
درباره بازیگر ها هم بگم که بازیگران ترکی ما قبل نقد هستند و بنده اصلا به اون ها نظر نمیکنم. کسانی هم که نقد کردم در مرحله اول بازیگر بودن که نقد شدن. مثلا خانم وایولا دیویس که در نقد نیز به کارنامه درخشان ایشون اشاره کردم.
از اهداف نمای Low Angle نمایش سوژه در موضع قدرت هست فارغ از برحق یا ناحق بودنش. آیا شما مخالف این هستی که مسئولان و رهبران کاپیتول و پانم در داستان در موضع قدرت هستن؟
سلام
زاویه دوربین از پایین به بالا به تاتر برمیگرده که مردم از صحنه پایین تر می نشستن و هنرمندان بالا از زاویه چشم؛ همین موضوع بعد تو سینما ریشه کرده و به معنای مهم بودن شخص اون بالاست. حتی توی سخرانی های حکومتی نیز معمولا اون شخص مهم بالا وایمیسته. اما این تک دوربین و زاویه دادن به نما؛ به معنای ساخت قدرت نیست. اگر اینطور باشه که هرکسی دوربین رو از زاویه پایین میزاره و میشه کارگردان. یک فیلمساز باید عنصر قدرت رو به فرم برسونه و به اون عمق بده. تکنینک در اصل تنها لباس فرمه و بدون فرم این تکنیک هم چیزی نیس. اما مسئله اینکه توی این فیلم اشخاص در قدرت اصلا ساخته نشدن. از طرفی هم بنده گفتم که کارگردان دوربین زاویه دار رو فقط معطوف با افراد منفی داستان کرده در حالی که قهرمان داستان ما مثلا لوسی گری یا اسنو هستش. پس کارگردان طرف آدم های بد ایستاده.
فیلم ضعیفی بود. اصلاً به جذابی چهارگانه اصلی نیست.
شاید بعنوان یه کتاب خوب بوده باشه، ولی بعنوان یه فیلم چیز خاصی برای ارائه نداره. بخش اوّل فیلم قابل تحمل هست، امّا بخش دوّمش شدیداً خسته کننده است. این داستان بیش از اینکه یه پیش-درآمد برای بازی های گرسنگی باشه، یه اسپین-آف راجب گذشته شخصیت “کورنلیوس اسنو” هست که مثلاً میخواد بگه چطور شد که اونطوری شد (که آنچنان هم گیرا و جذاب نیست)
اون دختره هم “سندروم دان” بود نه اوتیسم.
کاملا بی دلیل هیچ وقت نتونستم با این مجموعه ارتباط بگیرم..
نسخه اول و دومش فقط خوب بود
چقدر این فیلم بد بود ، اون همه خاطره که با ۴ نسخه قبلش داشتم رو خراب کرد ، شخصیت پردازی لوسی گری و انتخاب بازیگرش به معنا واقعی افتضاح بود ، از همون ثانیه اول ورودش به فیلم فقط داشتم حسرت جنیفر لارنس رو میخوردم
جذاب ترین بخش این سری که بازی هاش بود رو به بد ترین شکل ممکن و کم اهمیت ترین شکل ممکن نمایش دادن ، بقیه فیلم که بماند ، حیف اون دو ساعت و نیمی که سر این فیلم تلف شد
” به نظر من The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes جزو بدترین فیلمهای تاریخ سینماست. ”
همین پایان بندی شما نشون دهنده غرض ورزی تو نقدتون هست
سال ۲۰۲۳ بعد باربی این دومین فیلمی بود که نتونستم تا انتها نگاه کنم … باربی اتفاقا هیاهو برای هیچ بود … جوک خالص
مثل همیشه نقد عالی و فوق العاده بود اقای کریمی 👌
انگار فیلم از روی کتاب ۵۰۰ صفحه ی ساخته شده که محبوبه
اما کارگردان نتونسته درست ب تصویر در بیارش و خلاصه شده
واقعا رفتار شخصیت ها برای منم قابل درک نبود و منطق فیلمو درک نمیکردم و بسیار ضعف داشت همینطور که گفتین
یه چیزی تو نقد اشاره نکردین دوست ثروتمند اسنو که اسمش یادم نیست بود واقعا رفتار هاش قابل درک نبودن و خیلی عجیب بود
بنظرم روابط لوسی گری و اسنو یکی از بزرگترین ضعف های فیلم بود خیلی مصنوعی میزد اخرشم ب بدترین شکل و غیرمنطقی تموم شد
فقط اقای کریمی چون ادم منطقی و انتقاد پذیری هستین میگم
لحن تندتون(با اینکه حقه😆) در بعضی جاها ممکنه باعث بشه بعضیا ناخوداگاه گارد بگیرن و مقابلتون قرار بگیرن بخصوص اگه فیلمو ندیده باشن
با پنبه سر ببر 😁
سلام رفیق عزیز
باور کن اگر یک نکته مثبت داشت من میگفتم بهترین فیلم ساله. اصلا این فیلم یه نمای درست هم نداره.