نقد و بررسی فیلم Freelance | محصول سینمایی به جای فیلم سینمایی
فیلم Freelance فیلمی کمدی-اکشن است که توسط «پیر مورل» ساخته شده است. در این فیلم «جان سینا» و «آلیسون بری» به ایفای نقش میپردازند. این فیلم با بودجهای ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده است و در باکس آفیس شکست بزرگی را تجربه کرده و تنها ۹ میلیون دلار فروخته است!
میسون پتیس، مامور سابق نیروهای ویژه با نقش آفرینی «جان سینا»، در یک کار دفتری به بن بست خورده است و زندگی نامتعادلی را پشت سر میگذارد. یک روز شرکتی مستقل از او میخواهد که امنیت خصوصی یک روزنامه نگار را -در حالی که قرار است با یک دیکتاتور بی رحم مصاحبه کند- تامین کند و او با اکراه این پیشنهاد را در ازای پولی خوب میپذیرد. درست زمانی که او در حال درک کردن مفهوم زندگی است؛ یک کودتای نظامی رخ می دهد و حالا باید سه نفر غریب دریابند که چگونه از جنگل جان سالم به در ببرند و یکدیگر را زنده نگه دارند.
«پیر مورل» کارگردانی است که سالهای سال ساخت فیلمهای اکشن مختلفی را در هالیوود عهده دار بوده است. میتوان مهمترین اثر او را فیلم Taken محصول سال ۲۰۰۸ دانست که آغازی بر یکی از بهترین سهگانههای اکشن هزاره جدید بود. میتوان با نگاهی به کارنامه او فهمید که فیلمهایش اغلب اکشن و جناییهایی تریلر بوده است. این بار او سراغ اثری رفته است که کاملا مشخص است پروژهای شکست خورده محسوب میشود.
در دنیای امروز واضحا سینما دیگر یک هنر خالص محسوب نمیشود و عبارت هنر-صنعت به مراتب کلمه مناسبتری برای این عرصه است. سرمایه گذاریهای کلان استودیوهای فیلمسازی باعث شده است که سینما هم مثل هر بخش دیگری در دنیای کنونی اولویت خودش را به پول دهد و از آن اصالت خودش فاصله بگیرد. در سینمای امروز سالانه هزاران فیلم تولید میشود. الان تبلیغات و پول است که تعیین میکند کدام فیلم باید دیده شود. مسلما در چنین وضعیتی اکثر فیلمهای تولیدی رنگوبویی از هنر ندارند و یک سری محصول شرکتی محسوب میشوند. محصولاتی که صرفا هدفشان [سرگرم] نگه داشتن مخاطب برای ۲ ساعت و کسب درآمد از آنها میباشد. طبیعی است که تماشای این محصولات به نام فیلم سینمایی ما را اذیت میکند. فیلم Freelance دقیقا از همین جنس است. Freelance یک فیلم نیست؛ یک محصول است چرا که در آن هیچ رگهای از هنر وجود ندارد ولی تا دلتان بخواهد ویژگیهای یک محصول فروشی را از جمله انتخاب بازیگری مثل جان سینا برای ایفای نقش اصلی دارد. در ادامه جزئیتر به جنبههای مختلف این محصول خواهم پرداخت.
بیایید بحث را با این سوال آغاز کنیم: چرا این اثر یک محصول [تجاری] محسوب میشود؟ این سوال ما در همان ابتدای فیلم پاسخ داده میشود چرا که فیلم بارها تلاش میکند تا به ما بگوید که «من را جدی نگیر!». برای چه باید فیلمی ساخته شود که حتی خودش هم خودش را گردن نمیگیرد؟! واضحا پاسخ این پرسش، پول و فروش محصول است!
کافی است شما به کاراکتر رئیس جمهور کشور فرضی پالدونیا نگاه بیندازید. این چه رئیس جمهوریست؟! فیلم در همه جنبهها میخواهد در سطحیترین حالت ممکن باشد. از همان ابتدای فیلم و شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی بگیرید تا به کودتا و بعد از آن بحث میهن پرستی و … برسید. فیلمی است که حتی ذرهای تلاش برای عمق پیدا کردن نمیکند و قصد دارد در همان سطح، چند لحظهای بیننده را بخنداند و یک پولی از جیب او بیرون بکشد و خداحافظی کند!! البته این توضیحات من مختص به Freelance نیست و این توصیف غالب فیلمهای حال حاضر (هالیوود) است. فیلمهایی که اگر یک مقدار دقت کنیم میبینیم هیچ ضرورتی برای ساخته شدنشان وجود نداشته است.
از سطحی بودن محصول Freelance بگذریم. شخصیت پردازیهای فیلم بسیار ضعیف است. شخصیت اصلی با نقش آفرینی جان سینا یک تیپ است. تیپ یک سرباز بازنشسته آمریکایی خانواده دوست شجاع و نترس و قهرمان! اما نقطه قوت ماجرا این است که جان سینا بلد است حداقل چنین تیپی را به نمایش در بیاورد. پوکر فیس و جدی بودن او در کنار قد و هیکلش به نقش نشسته است و توانسته که حداقل کاراکتر اصلی قابل قبولی را به تصویر بکشد. واضح است که هیچ کس جان سینا را یک هنرمند و بازیگر حرفهای نمیداند. ولی به نظرم جان سینا برخلاف هم ردههای خودش چیزهایی از سینما میداند و حداقلها را دارد.
از قهرمان کلیشهای داستان با نقش آفرینی قابل قبول جان سینا که بگذریم به کاراکترهای بسیار ضعیف دیگر میرسیم. همسر «میسون پتیتس» اصلا شخصیت پردازی نشده است و خود کلیشه است! کاراکتر روزنامهنگار هم که بیشتر یک شوخی محسوب میشود! آن مقدمهای که برای این کاراکتر تعریف میشود -از او به عنوان یک خبرنگار مبارز با دیکتاتوری و حکومتهای مختلف نام برده میشود- بیشتر شبیه یک جوک است. او در بهترین حالت یک زن بیکار است که میخواهد «میسون پتیتس» را اغوا کند! درباره کاراکتر رئیس جمهور هم که پیشتر توضیح دادم که هیچ چیزش به رئیس جمهور نمیخورد. مجموعا شخصیتپردازیهای فیلم بسیار ضعیف است.
در واقع این فیلم اصلا کمدی نیست. کمدی یکی از مهمترین ژانرهای تاریخ سینما بوده، هست و خواهد بود. اما در حال حاضر در سینما فیلمهایی را به اسم کمدی میبینیم که هیچ شباهتی با یک کمدی هدفمند و دارای چارچوب ندارند. Freelance من را به یاد فیلمهای کمدی درجه چندم ایرانی میاندازد. فیلمهایی که بلد نیستند شخصیت پردازی کنند؛ بلد نیستند مسئله ایجاد کنند و بیننده را درگیر کنند و بلد نیستند یک انتقاد جدی و درست حسابی وارد کنند و سعی دارند تا در نازلترین شکل ممکن با شوخیهای بی ارزش، سطحی و گاهی جنسی چند باری مخاطب را بخندانند.
اما بازی برخی بازیگران قابل قبول است و حداقلها را دارد. شاید اگر بازیگران ضعیفتری به جای جان سینا و خوان پابلو رابا (رئیس جمهور) ایفای نقش میکردند تحمل این کاراکترها برای بیننده به مراتب سختتر میشد. آنها متوجه هدف و جنس فیلم شدهاند و توانستهاند اجرای درستی را پیادهسازی کنند.
داستان فیلم با اینکه داستانی سطحی است اما سرگرم کننده است. به نظر میآید که «پیر مورل» هنوز هم بلد است یک اثر سرگرم کننده بسازد. ریتم فیلم خوب است و فراز و فرودهای فیلم به اندازه و به موقع است و همین مهمترین عاملی است که میتوان گفت فیلم Freelance یک فیلم سرگرم کننده محسوب میشود و توانایی سرگرم کردن را دارد.
از آنجایی که فیلم هم خودش را جدی نمیگیرد و شخصیتپردازیها هم ضعیف است طبیعتا ما هم نباید جدی با آن برخورد کنیم. اما به نظرم یک سری جملات خوبی در جریان فیلم وجود دارد. علیرغم اینکه شعاری است و پرداخت مناسبی ندارد؛ اما فیلم را از تهی بودن کمی فراتر برده است. فیلم درباره موضوعاتی مثل استعمار و استقلال صحبت میکند. چندین ایده را در فیلمنامه دوست داشتم که در ادامه اشاره میکنم:
ما در ابتدا فکر میکنیم که «خوان ونگاس: رئیس جمهور» هلیکوپتر آمریکاییها را منفجر کرده است و به همین دلیل «میسون پتیتس» میخواهد او را بکشد و انتقام دوستانش را بگیرد. اما در ادامه متوجه میشویم که انفجار آن هلیکوپتر در واقع کار خود آمریکا بوده است. این ترفند سیاسی کثیف در دنیای کنونی اصلا عجیب نیست و بارها نمونهاش را دیدهایم.
همچنین در یک سکانس دیگری از فیلم «خوان ونگاس: رئیس جمهور» با رهبر مقاومت پالدونیا دیداری بسیار صمیمانه دارد. در ظاهر این دو فرد در مقابل هم میجنگند و باید به خون یکدیگر تشنه باشند اما در کمال تعجب متوجه میشویم که خود «خوان ونگاس» به این افراد خط میدهد تا یک سری خرابی در کشور به وجود بیاورند تا حکومت پالدونیا با از بین بردن این خرابیها و مبارزه با آنها خودش را حامی مردم و ضامن امنیت نشان دهد!
در سکانس دیگری هم میبینیم که خود جان سینا میگوید «ما سربازها همگی بازیچه دست قدرت هستیم.» در واقع در طول فیلم بارها اشاره میشود که قدرت در دستان ابرشرکتها و سرمایهداران است و آنها نظام قدرت را با توجه به سهمی که خودشان از هر طرف دریافت میکنند؛ تعیین میکنند.
درست است که این موارد و اشارات سیاسی در طول فیلم هیچ عمقی پیدا نمیکنند و در حد شعار و حرف باقی میمانند؛ اما حقیقتا من این جنبه فیلم را دوست داشتم و به نظرم در کمتر فیلمی چنین اشاراتی میبینیم و یکی از معدود موارد فیلم بود که شاید نتوان آن را کلیشهای و تکراری قلمداد کرد.
پایان بندی فیلم هم کاملا کلیشهای و قابل پیشبینی است. آز آنجایی که خانواده «پتیتس» هیچ پرداخت مناسبی ندارند این درام پایانی هم کاملا سطحی است.
در رابطه با اکشن و جلوههای ویژه فیلم هم باید بگویم که با توجه به بودجه ۴۰ میلیون دلاری قابل قبول است. طبیعتا بدلکاریها و اکشن این فیلم به آثار باکیفیتی مثل جان ویک ۴ -که چند ماه پیش اکران شد- نمیرسد. اما با این وجود ضعیف هم نیست و میتواند بیننده را پای فیلم نگه دارد.
موسیقی متن فیلم برعهده «جف زانلی» و «الیوت لونگ» است. موسیقی هم قابل قبول است و میتواند به سکانسهای مختلف فیلم کمک کند و مطابق با روند هر سکانس تغییر میکند و ریتم خوبی به فیلم میدهد.
در پایان باید گفت Freelance بیشتر از اینکه یک فیلم سینمایی باشد یک محصول یکبار مصرف است. محصولی است که همه چیزش در سطح میماند و کلیشهای است. نه تعلیق میسازد؛ نه شخصیت میسازد و نه کمدی. اما نمیتوان سرگرم کننده بودن آن را انکار کرد. همچنین تم سیاسی فیلم نسبتا جالب کار شده است و حرفهایی هرچند شعاری برای گفتن دارد.
نمره : ۴.۵ از ۱۰
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
این فیلم یکبار مصرف نیست… کلاً بی مصرف هست، چون حتی سرگرم کننده هم نیست و اصلاً ارزش دیدن نداره.
نقد بسیار عالی بود اقای عبداللهی خسته نباشید
چجوری با بودجه ۴۰ میلیون دلاری دستمزد جان سینا رو دادن ؟ بنظر بازیگر گرونی میاد 🤔
بخاطر نقد شما میرم میبینم چون گفتین سرگرم کننده س و انگار حالت مسخره بازی داره
من فیلمای این مدلی رو راحت بدون اینکه مغزم هی ایراد بگیره فیلمو زهرم کنه نگاه میکنم
و سنت شکنی کردین نمره فیلم رو هم نوشتین امیدوارم تمام نقد های بخش سینما هم همین کارو کنند
منتظر یه نقد منفی از قاتلان ماه گل از شما یا اقای امیر سالار کریمی هستم 👍😆
خواهشا فقط کسی نظرش منفیه یا حداقل از نظرش شاهکار نیست و ب فیلم انتقاد داره نقد کنه و اسکورسیزی و طرفدارانش با خاک یکسان کنید💘
ممنونم از لطفت دوست عزیز.
حقیقتا فکر میکنم ۲ هفته پیش بود که گیمفا استریم ویدیویی فیلم Killers of the Flower Moon رو رفت و اتفاقا خود منم توش حضور داشتم و نظراتمو کامل راجع به فیلم گفتم. (ویدیوی طولانیای هم شد و ۱ ساعت رو رد کرد.)
اونجا هم اشاره کردم که فیلمش به شکل کاذبی بولد شده و به نظرم ایده فیلم رو هدر دادن. با اینکه انصافا فیلم بدی نیستش ولی ضعفهای زیادی داره و خصوصا توی شخصیتپردازی خیلی ضعیفه.
الان سرچ زدم فهمیدم براساس داستان واقعیه (قاتلان ماه گل)
نمی دونستم فکر میکردم فقط الهام گرفته
اگه حالت مستند داشته که پس خسته کننده بودنش قابل درکه
دیگه بهش هیت نمیدم 😁
جان سینا داره برام منفور میشه
از شکستای چرندش توی رسلینگ ( پله شدن برای جوونا مشکلی نداره ولی تحقیر شدن چرا) تا پریه دریایی تا فیلمای سطحی و …
رحمان این فیلمه بود که گفتم بهتر از مارولزه🤣
اخه حتی چیزای سیاسیشم چیزایی بودن که همه ازش اگاهیم
۴.۵ هم زیادشه. یه فیلم کلیشه ای و مزخرف با موضوعات تکراری و بازی های مصنوعی و کمدی مضحک.
ولی انصافا امسال تمشک طلایی ۲۰۲۴ با اینهمه فیلم مزخرف که امسال اومد جذاب و موردانتظاره
من از اون دسته ادما نیستم که بشینم پای این فیلما یا حتی بپسندمشون ولی امروزه هالیوود داره برای تمامی ذائقه و سنین فیلم میسازه!
تصور کنید یه دورهمی هستش که از تمامی سنین و جنسیت ها تو این دورهمی هستن شما میایی براشون شاتر ایلند مارتین اسکورسیزی و سوون دیوید فینچر میزاری یا همین فیلمه جان سینا رو؟
پ.ن فکر میکردم از دوره ای که میرفتن ۵ تا فیلم ۲۵۰ فیلم برتر imdb حفظ میکردن یا میگفتن ما فقط از اسکورسیزی فیلم می بینم که شاخ به نظر برسن عبور کردیم……
سلام رفیق؛ نقد بسیار خوبی بود. خسته نباشی.
به نظر من سال ۲۰۲۳ واقعا مبتذل بود.
ولی یه چیزی هم بگم. اینکه نقد رو تند شروع کری خیلی خوب بود ولی رفته رفته نرم شدی و از جان سینا تعریف کرده و گفتی که فیلم سرگرم کننده است. با جان سینا کاری ندارم چون به قول خودت اصلا عددی نیست تو سینما. ولی فیلم سرگرم کننده نیست. اصلا رسالت سینما و تبار شناسی فیلم سینمایی سرگرمیه؛ ولی این مفهوم هم مثل خیلی مفاهیم دیگه توسط همین سینما متاخر به تباهی کشیده شده. البته بحث بر روی کلمه سرگرمی زیاده. ولی به نظرم کلمه سرگرمی برای این فیلم ها مناسب نیست. شاید لودگی. شاید مسخره بازی ولی سرگرمی نه.
البته اینم بگم. اینکه گفتم نرم شدی یه نقد سازنده از نقد شماست. فرض کن به هر دلیلی یکی از عوامل فیلم نقد شمارو بخونه. با خودش میگه درسته که فیلم من بده و معیار سینمایی نداره ولی سرگرم کننده و خوبه. مردم میبینن خستگی شون درمیره. همین موضوع ناخودآگاهی یه تاثیری میذاره تو ذهن طرف که مثلا من کارم شاد کردن مردمه. مثل سینمای فوق افتضاح ایران و فیلم های پژمان جمشیدی. ولی وقتی مثل اوایل نقد کوبیدی خرد و خاکشیر کردی؛ می فهمه که سینما جای این مسخره بازیا نیست و اگر بلد نیست بسازه همون بهتر که نسازه.
خلاصه اون روی تند علی عبداللهی رو نشونمون بده 😆
سلام امیر سالار عزیز
خیلی ممنونم از توجهت
حقیقتا از همون اول که شروع به نوشتن ریویو و نقد برای فیلمها کردم؛ برای خودم یه قانون گذاشتم که درباره هر فیلمی با هر کیفتی، هم از نکات مثبتش بگم هم از نکات منفیش.
طبیعتا فیلم (محصول) ضعیفی مثل Freelance نقاط ضعفش به مراتب بیشتر از نقاط قوتش هست ولی من همون چند تا ویژگی مثبتش- هر چند سطحی- رو توی نقدم قرار میدم.
دلیل اصلیم هم اینه که یه فیلم سینمایی هر چقدر هم ضعیف و بدردنخور باشه باز هم هزاران نفر برای ساخت فیلم دست به دست هم دادن و همونطور که خودت بهتر از من میدونی توی سینما درسته که در نهایت ما یک کلیتی به نام فیلمِ کارگردان میبینیم؛ اما در اصل بخشهای جدا و مختلفی این جزء رو به کل رسوندن. پس ممکنه اون کل چیز بدی دراومده باشه ولی دلیل نمیشه تک تک جزءهای فیلم بد بوده باشه و حقیقتا شیوه نوشتن من اینه که اون جزئیات رو توی متنم بیارم. (حتی اگه خیلی کمرنگ بوده باشه.)
البته این مدل نوشتن بنده هستش و ممکنه عدهای موافق باشن و عدهای مخالف.
اقای کریمی کامنت قبلی گفتم قاتلان ماه گل نابود کن
من فکر میکردم داستان فیلم فقط یه الهام از اون زمانه
الان فهمیدم نگو کلا براساس واقعیت بود و تمام شخصیتا هم واقعی بودن حرفمو پس میگیرم
کمی بهش رحم کن 😂
پس بگو چرا هیچ جذابیتی نداشت خسته کننده بود اگه میدونستم فیلم حالت مستند داره با نگاه دیگه ای میرفتم سمتش
این امریکایی ها عجب حیواناتی بودنا…
هنوزم هستن رفیقو فقط کمی شیک و پیک شدن
درباره سینمای سرگرمی هم کاملا باهات موافقم.
در گذشته نه چندان دور و زمان بچگی خودمون، سینمای سرگرمی مثلا سهگانه اسپایدرمن سم ریمی بود که از جنس سینما بود.
اما امروزه حوضه سرگرمی دیگه اصلا سینما نیستش و صرفا محصولات استودیوییه. (یه مقایسه سریع بین فیلمهای ابرقهرمانی حال حاضر با سهگانه ریمی همه چیز رو عیان میکنه.)
زنده باشی داش علی.
منتظر نقدهای بعدیت هستم.
خود کشتی کج یه طور نمایشه. پس طبیعیه که جان سینا یه چیزایی بلد باشه از قیافه گرفتن و … . ولی بقیه بازیگرا افتضاح بودن
نقد فیلم بسیار کامل و بجا بود ، تقریبا تمام آن چیزی که هر فیلم بازی مثل خودم پای این فیلم میشینه و دقیقا همین نقدهارو در ذهنش داره .
بازی جان سینا انصافا بد نبود اما عالی هم نبود و البته یکی از المان هایی که باعث میشه فیلم و نصفه کاره رها نکنی همینه ، صحنه های اکشن و جلوه های ویژه هم تقریبا خوب بودند موسیقی هم ای بدک نبود ، در کل فیلمی بود که یک و ساعت خورده ای شما رو سرگرم میکرد و البته کاملا یک بار مصرف .