گپفا ۲۰؛ به بازی Alan Wake 2 چه امتیازی میدهید؟

در گپفا فرصتی فراهم میشود تا در مورد موضوعات مختلف پیرامون بازی های ویدیویی صحبت کنیم و با رعایت احترام به سلایق یکدیگر نظرات خود را به اشتراک بگذاریم.
این قسمت از گپفا به بازی ترسناک روانشناختی Alan Wake 2 اختصاص دارد. این عنوان در زمان عرضه توانست نظر بسیاری از مخاطبین و منتقدین را به خود جلب کند. در ادامه بخش نتیجهگیری بررسی گیمفا از این بازی را با شما به اشتراک میگذاریم:
Alan Wake 2 نه تنها یک دنباله فوقالعاده است، بلکه در قالب یک اثر وحشت بقا نیز مثالزدنی ظاهر میشود. داستانسرایی به شدت درگیرکننده، شخصیتپردازیهای پیچیده و در عین حال منطقی و قابل هضم، گیمپلی پایبند به اصول ژانر وحشت بقا و در نهایت طراحی مراحل و فضاسازی معرکهی این اثر، همگی باعث میشوند به آسانی آن را در صدر لیست برترین آثار وحشتی قرار دهم که طی چندین سال اخیر تجربه کردهام. اگر طرفدار ژانر وحشت بقا باشید و این عنوان را تجربه نکنید، وجدانتان هرگز شما را نخواهد بخشید!
۹.۵/۱۰
آرمان زرمهر
حالا نوبت شما است. شما از ۱ تا ۱۰ چه امتیازی به بازی میدهید. نقاط قوت و ضعف آن را چه میدانید و از چه طریقی میتوانست بازی بهتری باشد؟




















پر بحثترینها
- نیل دراکمن: The Last of Us Part 3 ممکن است هیچوقت ساخته نشود
- کارگردان Split Fiction: اگر دوباره جایزه بهترین بازی سال را ببرم خوشحال میشوم، اما با وجود GTA 6 رقابت سخت خواهد بود
- پاسخ کارگردان Split Fiction به کاربری که میگوید بازی فمنیستی است
- آیتمهای رایگان Halo Infinite به مناسبت ماه تاریخچه زنان در دسترس قرار گرفت
- دردناکترین داستانهای خیانت در بازی های ویدیویی
- خالق God of War: بازی Starfield دارای یکی از بهترین روایتها در میان عناوین تکنفره است
نظرات
«آلن ویک ۲»
*متن زیر در قالب «کل» معنا پیدا میکنه، جداسازی خطوط از پاراگرافها منظور رو انتقال نمیده*
– به قولی، برخی از افراد ممکنه «آلن ویک ۲» رو یک “واکینگ سیمولیتور” Glorified شده یا شاخ و برگ داده شده توصیف کنن و این موضوع تا حدودی صحت داره، اما برای این مورد به خصوص، چندان اهمیتی در کانتکست (Context) بزرگتر پیدا نمیکنه و به بازی آسیب جدیای نمیزنه. بیش از این که «آلن ویک ۲» یک «بازی ویدیویی» باشه، یک تجربه یا به قولی Experience به شمار میره، اگر بخوام مثالهای دیگری در صنعت گیم، به عنوان یک سری Experience مطرح کنم، میتونم به P.T از کوجیما و Immortality از «سم بارلو» اشاره کنم. مثل گربهای که در یک مکعب مقوایی محبوس شده و حالا با چنگ زدن به دیوارهها، مدام قصد فرار داره، این بازیها مدام سعی میکنن از فرم کلیشه شده و چهارچوبهای روایی و فضاساز فرار کنن و وادی جدیدی رو کشف کنن. برای چنین آثاری، بیرون زدن از فرم، به نقص در گیمپلی منتهی میشه و سازندگان هم به این موضوع آگاه هستند. در الن ویک ۲، در لحظاتی که کنترل و تسلط شما بر بازی بیش از حد محدود میشه، به فرم یک شهربازی در میاد و مخاطب رو محو خودش میکنه. آلن ویک ۲ حاصل اولویتدهی به کنار زدن نورم در روایت هست. یک بازی قانونشکن.
– فراتر از روایت و تعمیم اون به جزء به جزء و اتم به اتم بازی، به نظر من تحسینبرانگیزترین پدیده در مورد آلن ویک ۲، «بهرهوری» هنری از ۱- «خروجی بصری» ۲- «موسیقی» هست. آلن ویک ۲ جلوه بصری پیشرو و تحسینبرانگیز خودش به لطف موتور نورثلایت و رویکرد خاص خودش نسبت به موسیقی رو به این خاطر نداره که فقط و فقط شما تحت تاثیر واقعگرایی و غوطهوری در اون قرار بگیرید. از تلفیق موسیقی و خروجی بصری برای «اهداف» هنری استفاده شده و از محدود عناوینی به شمار میره که بین جلوههای بصری، موسیقی و داستان ارتباط معنادار شکل گرفته. آلن ویک ۲ فراتر از غوطهوری در محیط و اتمسفرسازی، از قدرت موتورگرافیکی نورثلایت و موسیقی POTF برای خلق یک Experience نو استفاده میکنه. برای همینه که اگر در مورد ۹۹ درصد بازیهای ویدیویی گرافیک اهمیت کمتری نسبت به داستان و گیمپلی داشت، اینجا از محدود مواقعی هست که گرافیک اهمیتی هماندازه پیدا میکنه و «تجربه» خلق میکنه تا این که صرفاً کاتالیزوری برای یک تجربه باشه.
– رسوخ داستانگویی در بند بند بازی، قابل توجه هست. آلن ویک ۲ در خدمت داستان و شیوۀ خاص روایت خود توسعه پیدا کرده و تک تک سیستمها، مکانیکها و جزئیات بصری، در همان زمان پیش تولید، با این ذهنیت طرحریزی شدن که اگر نمیتوان داستانی ازشون نقل کرد، همان که Scrap و حذف بشن، بهتره. نتیجه، یک روایت چند لایهاس که به محتویات فرعی هم تزریق شد و از خط اصلی به خطوط فرعی بسط پیدا کرده. آپگرید کردن سلاح، معماها، پازلها و مکانیکهای نوآورانه همگی بر مبنای داستانپردازی طراحی و اعمال شدن.
– در مبحث گیمپلی آلن ویک ۲ مشکلات ریز و درشتی داره که گاهی در ژانر خودش بسیار مهم و تاثیرگذار هستند. در یک تجربۀ با درجه سختی نورمال، بازی سطح مناسبی از بقاء (Sruvival) رو ارائه نمیده، به خصوص در بخشهای ساگا که شامل محیطهای سندباکس بزرگتر با لوت بیشتر میشه، همیشه Inventory شما پر و حتی Shoe Box هم پره. به شخصه طرفدار و مخاطب پر و پا قرض این ژانر نیستم، اما اطمینان دارم که در یک بازی سوروایوال نباید چنین اتفاقی رخ بده و بازی به وضوح با سیستم مدیریت Inventory قصد داره کاملاً بقاء محور باشه و حتی به بهترین های این ژانر نزدیک نمیشه از این مبحث.
-Navigation در این بازی، به خصوص در بخشهای ساگا، چالشبرانگیزه. محیطها در اولین دور از بازی، تا حدودی پیچیده به نظر میرسن و جابهجایی بین نقشه و اکتشاف به شکل قابل توجهای خستهکننده و اذیتکننده اس. بازی میبایست قابلیتی داشته باشه که بتونید در حین خواندن نقشه، حرکت هم بکنید، به گونهای که کاراتر اصلی نقشه رو در دست داره.
– شخصاً، Case Board و پروسه قرار دادن مدارک کنار هم در بخش ساگا رو به شدت عبث و بیهوده دیدم. دقت کنید، این یک پازل نیست، این بخش حکم «مدارک ثبت شده» در بازیهای دیگه مثل RE رو داره تا روند داستانی از دست شما در نره و «اگر لازم دیدید»، به اون سر بزنید تا چیزی رو فراموش نکنید. درسته که سعی کردن یه حس و حال جنایی و کاراگاهی القاء کنن اما به نظرم این پروسه فقط و فقط Pace و ریتم بازی رو بهم میزنه. این بخش از بازی حکم خواندن پروندههایی رو داره که در طول مسیر پیدا میکنید در بازیهای دیگه، اما در آلن ویک ۲ در بسیاری از اوقات به صورت Force (اجبار شده) این اتفاق رخ میده که باید یک سری نشانه (clue) که مثل روز روشنه کجای بورد باید قرار بگیرن رو به صورت دستی در جای مناسب قرار بدین (مثلا نوشته نایتینگل پیدا شد، و باید عکس نایتینگل رو کنار اسم نایتینگل قرار داد که خندهداره). به نظر من هر بار که document یا clue جدیدی پیدا میکرد پلیر، به طور خودکار میبایست روی بورد قرار بگیره، یا این قابلیت رو به پلیر بده که با یک دکمه همه چیز سر جای خودش باشه. به هم ریختن ریتم بازی ارزش غوطهوری نداره و به نظرم حتی غوطهوریای که همراه با تعامل و چالش نباشه معنا نداره. Case board اگر یک رویه پازلطور بود، بله به بخشی از گیمپلی تبدیل میشد و اصلا با ریتم تداخلی نداشت، اما اینطور نیست.
– قابلیت ساگا مبنی بر ذهنخوانی، تقلب نویسندۀ بازی، جناب سم لیک هست. راه حلهای بزرگ و مهمی با این قدرت به دست میآمدند که اگر از طریق کنار هم گذاشتن مدارک یا به صورتی غیرماوراء طبیعی و همراه با هوش پلیر / ساگا این اطلاعات کسب میشد در جریان داستان خیلی ارزشمندتر بود تا این که ساگا فقط با کلیک روی پروفایل نیت ادمها بهش الهام بشه. ترجیح میدادم Super Power دیگری میداشت و پتانسیل هدر رفته در این بحث وجود داره.
– پایانبندی بازی قابل بحثه، پایانبندی اصلی، بیش از هر چیز داستان رو معلق نگه میداشت و به نظرم تیم سازنده احساس کرد که پس از یک داستان ۲۵ ساعته، نمیتونه تا این حد مبهم باقی بمونه. برای همین The Final Draft یک پایان جدید اضافه کرد که تکلیف برخی موارد رو کم و بیش روشن میکنه. ممکنه Final Draft به این منظور منتشر شده باشه که اگر بازی فروش خوبی نداشت، حداقل پرونده بتونه بسته شده در نظر گرفته باشه.
– بازی رشتههای روایی باز زیادی داره و به نظرم میبایست رشتههای روایی باز خیلی کمتر باشن، از سرنوشت تیم برکر تا Door و توماس زین و …
– بازی در ژانر ترس روانشناختی قرار میگیره و در این ژانر چندان تمرکزی روی تنوع دشمنان نیست، اما به نظرم با ایدۀ سایهها این پتانسیل رو داشت که دشمنان و باسهای بیشتر و بهتری داشته باشه و به نظر یک پتانسیل از دست رفته وجود داره در این زمینه. باسها به شدت ابتدایی طراحی شدن.
آیا آلن ویک ۲ روی بازیهای همتای خود تاثیر میگذارد و یک بازی مهم برای تحول است؟
هم بله هم خیر، آلن ویک ۲ بیش از این که مرزهای روایت و داستانگویی رو پیش ببره، به خودی خود و ایزوله از تمامی بازیهای یک تجربۀ منحصر به فرد و عمیقه. بازی به لطف کانسپت و ایدۀ رقم زدن حوادث به لطف Dark Place تونسته متفاوت و جذاب باشه. ایدۀ نویسندگی و عواقب تنها و تنها از چنین کانسپتی بر میاد. اما قطعاً آلن ویک ۲ میتونه یک الهام و Inspiration برای سازندگانی باشه که مدام سعی دارن فرمها و قالبها رو بازیچه خودشون قرار بدن و اعتقادی به پیروی از قوانین ندارن. چنین عرضۀ بزرگی، با این جوایز، میتونه تشویقی برای سازندگانی باشه که قصد دارن چیزهای تازه و تجربیات جدید خلق کنن. اما فروش کم بازی چندان این موضوع رو تحکیم نمیکنه.
در پایان،
آلن ویک ۲ فراتر از روایت منحصربهفرد، یک تجربۀ جدید و متفاوت هست. چیزی که مشابه اون در صنعت گیم کمتر دیده میشه. اگرچه رمدی راه درازی رو در پیش داره تا استاد گیمپلی در ژانر وحشت بقاء بشه، اما در عین حال نیازی هم به درجۀ استادی نداره تا بتونه یک Experience ویژه خلق کنه.
ببخشید اقای کریمی ، بنظرتون حیف نیست این کامنت های تحلیلی رو تبدیل به یه مقاله کنید ؟
به شخصه وقتی کامنت شما رو خوندم دیگه روم نشد تحلیل کنم و نمره بدم :))
شکسته نفسه میکنید، من فقط حوصله و علاقه زیادی به نوشتن در مورد بازی ها دارم، شما هم حتماً اگر حوصله و علاقه داشته باشید، میتونید در مورد تجربیاتتون بنویسید.
فقط من آخر کامنت منتظر نمره بودم:d
واقعا لذت بردم از تجزیه و تحلیل بسیار عالی تون
احسنت……یک زمانی من هم واقعاً چنین نگاهی به بازیهای ویدیویی داشتم. اما الآن سعی میکنم کمتر نقد و بیشتر لذت ببرم. البته ناشی از دور شدنم از فضای گیم و نقد گیم هست، اما قدرت تحلیلی جنابعالی همیشه بسیار عالیه.
ولی واقعیت اینه که در جهانی که همه چیز سطحی ، ساخته و پرداخته میشه ، آلن ویک ، به ظاهر یک دریاچه اما در باطن یک دریای عظیم است ! . . . جهان Dark Place زیباست ، پتانسیل شدیدا زیادی داره ، ولی ازونجایی این جهان بسیار بزرگ تر میشه که در Remdy Univers قرار گرفته و در تمام آثار Remedy بهم دیگه پیوسته ست ، البته که فروش بازی کم بوده ، اما اپیک گیم شریکی مناسب و عاقل میتونه باشه ، استودیو رمدی ، ناتی داگ ، واقعا کم یاب هستند
فکر نمیکنم «همه چیز» ساده و سطحی شده باشه، اما میتونم بپذیرم گرایش مخاطب به سرگرمی گذرا بیشتر شده. هنوز هم سازندگانی هستند که تجربیات عمیق خلق میکنن، منتهی متاسفانه خیلی از این آثار به خاطر قالب متفاوتشون دیده نمیشن، مثل Planet of Lana یا Chants of Sennaar یا NORCO. بازیهای AAA زیادی هم هستن که کم عمق و ساده به نظر میرسن اما در حقیقت عمیق و قابل تاملن مثل It Takes Two.
لذت بردم از برداشت کلیتون از بازی و تا حد خیلی زیادی موافقم ،ولی این جمله رو با تک تک سلول های بدنم درک کردم و چقد خوب اشاره کردید: آلن ویک ۲ بیشتر از اینکه ی بازی ویدیویی یا به قولی سرگرمی باشه ی تجربس. دوست داشتم نمره خودتون به بازی رو هم بدونم اگه امکانش میشه
خیلی ممنون.
نمره دادن به چنین بازیهایی خیلی سخته و از اون آثاری هست که ممکنه بعدها تصمیم بگیری تغییر بدی ایده اولیهات رو. فاکتورهایی مثل تجربه بودن نسبت به «بازی ویدیویی» بودن نمرهدهی رو سخت میکنه اما شخصاً نمرهای بالاتر از ۸.۵ و پایین تر از ۹ رو مناسب میدونم: ۸.۷ به طور مثال.
تحلیلتون جناب کریمی کامل بود و از نظر من یکی درست
به خاطر اینکه مشابه این بازی به این خوبی من تا حالا ندیده بودم و حس ترس عالی که به من منتقل کرد من ۱۰ میدم
اخه این چی داشت که ده دادی داستان به شدت پیچیده هرکس داستانش بزار تا چند روز گریه میکنه😂 انتاگونیست تکراری یا گیمر نیستی یا اولین بازی زندگیت أصلن فروش زیادی نداشته این بازی روانشناختی تا ترسناک نمیدونم میانگین سن اعضا چند ولی تو حتمن ۳تا ۷ساله ای
حتما باید یچیزی بپره تو صورتت که بهش بگی ترسناک؟
احتمالا تو ۷ سالت باشه که داستان بازیو نفهمیدی یا فکر میکنی هر بازیی که پر فروشه ارزش تجربه داره و بازیای که فروش خوبی نکرده بده
مردک تو هنوز تفاوت بازی ترسناک بازی روانشناختی نمیدونی بازی ترسناک رزیدنت اویل میگن ن این به اوتلست میگن
معمولا حوصله جواب آدم هایی مثل تو که توهین میکنن حوصله ندارم بدم ولی والا من بازی کردم این بازی نظر میدم
تو که بازیشم نکردی ….این بازی ترس روانشناختی داره و فوق العاده هم خوب عمل میکنه….همین که میگی چون فروش نکرده من اشتباه میکنم طرز فکرت معلومه
به من گفتی بچه البته مشکلی نیست ولی نمیدونستم منی که یک سال از آقای کریمی بزرگ ترم بچه محسوب میشم….
سن یه عدد حاجی بچه داریم درکش از یه پیرمرد ۹۰ساله بالا تر یکی ترو داریم درکش رو همون ۷ساله هاست 😂 تو هنوز فرق بازی خوب بد نمیدونی بعد میای نظر میدی نگاه به متاش نکن دقیقا کپی پیست شمار یکش بازی روانشناختی ترسناک حساب نمیشه
چیزی هم مونده ما بتونیم بگیم با این کامنت مقاله طور :دی 👍
من فقط میتونم بگم نمرش میشه ۶.۴ از ۱۰
میتونم بگم تقریبا تمامی نکات ریز و درشت این بازی رو تو یه نیمه مقاله گفتید.
من باب گیم پلی و بحث ترس و تعلیق و اکشن هنوز هم سری رزیدنت ایول خصوصا شماره ۸ و ریمیک ۲ و ۴ رو به خیلی از بازیهای دیگه ترجیح میدم.
واقعیت اینه که از بحث گیم پلی به نظر من این بازی نسبت به نسخه اول یه جورایی عقب گرد محسوب میشه. نسخه اول اگه ترس ماورایی کم بود حداقل تو بخش تعلیق و استرس خصوصا تو درجات سختی بالاتر یه سروگردن از بقیه بالاتر بود. تو نسخه قبل چند جا میشد که اگه دقت نمیکردی مهمات تموم میکردی و باید تا رسیدن به اولین جعبه مهمات یا تو نور میموندی یا اگرم نبود فقط باید فرار میکردی که مخصوصا تو اداره پلیس اینکه یهویی ظاهر میشدن واقعا خوفناک بود.
و اینکه متاسفانه درگیری ها هم خیلی کمتر شدن. البته اینم بگم، هیچ کس دوست نداره فاجعه کالیستو پروتوکل رو دوباره تجربه کنه. ولی آدم بعد از یه جایی دیگه فقط هی میگه «پس اکشن بازی کو؟؟!! این که فقط شد راه رفتن !!!!»
یه مورد دیگه هم که خیلی منو ناامید کرد این بود که چرا دوستان رمدی رو قطع عضو دشمنان کار نکردن. بازی که برای بزرگسالان هست. روی انیمیشن و خون ریزی دشمنان بعد از آسیب زدن هم که کار کردی . یدونه اون بحث قطع عضو رو هم اوکی میکردی دیگه. حالا نمیگم مثل اویل ریمیک دو بحث استراتژی و واکنش متناسب با محل برخورد بهشون بده . یه چی تو حد ریمیک ۴ اویل کافی بود.
اینا مواردی بودن که من خیلی انتظار داشتم از این بازی ببینم و شاید بگم پاشنه آشیل این بازی پرداخته نشدن به گیم پلی اونجوری که باید و شاید هست.
به غیر از اون واقعا از نظر روایی (البته به جز پایان بندی) شاید اگه نگم برترین یکی از برترین روایت ها و نحوه جلوبرد داستان رو داره. بیخود نگفتم اگه بگم دلیل اینکه خیلی از دوستان از جمله خودم ایرادات گیم پلی رو به جون خریدن فقط بحث داستان و روایتش بود. کاملا مشخصه که گیم پلی رو تو اولویت دوم گذاشتن و پلان و روایت بازی رو اول.
گرافیک هم که به معنای واقعی کلمه با یه غول طرف هستیم که البته با اون سیستمی که از ما میبره باید هم همچین کاری بکنه
حرف آخرتون در مورد جمع بندی کاملا درسته. رمدی هنوز تا استاد اکشن بقا و ترس شدن خیلی فاصله داره . ولی محصولی تولید کرده که تو نوع خودش کمیاب هست.
نمره من به این بازی ۷ هست
البته، بازی اول یه thriller با المان های اکشن زیاد بود؛ بازی دوم قصد نداره اون باشه و دو چیز کاملاً جدا هستند. بازی جدید خط روایی به شدت پیچیده تری داره و روایت هم به همون اندازه چند لایه تره. گیمپلی و حال و هوا اثر به توان ۲ سنگین شده. گیمپلی تضعیف شده یا عدم هماهنگی با بازی اول حاصل همین موضوع هست. منتهی من اصولاً سعی میکنم برای چنین آثاری اگر فداکاری (تضعیف گیمپلی) رو در نظر میگیرم، از سوی مقابل چیزی که به واسطۀ این فداکاری به دست آورده هم در نظر بگیرم. اما این مواردی که به عنوان ضعف مطرح کردم مثل Navigation یا case board و … به نظرم مواردی بودن که در عین داستان عمیق و فرم بازی، میتونستن برطرفشون کنن و ضعفهایی هستند که حاصل فرم اثر نیستن بلکه به واسطۀ کمکاری یا vision سازندگان وجود دارن.
آقا کریمی بازی آلن ویک ۲ بیشتر روانشناختی تا ترسناک هرچی شمار یکش داشت کپی پیست کردن فقط تبلیغات بازی سنگین بود بیشتر واسه کمپانی رمدی پشتش متا بالا گرفته من فن سونی نیستم ولی بازی لست اف اس پادشاه در برابر این
بنظرم از اونجایی همیشه توی گیم گیم پلی مهم تر از داستانه نمره من بهش ۸۰ … اما از نظر داستانی حتی ۹۰ به بالا هم حقشه
امروز یه بار دیگه این متن رو خوندم. واقعا زیبا نوشتید. منتظر نقد شما از بازی Control 2 و ریمیک های مکس پین هستیم.
من که بازی نکردم هنوز ولی زیر ۹.۵ بهش نمیدم چون ارزشش بالاست یا علی
یک کلام
10/۱۰
امسال حق الن بود گوتی بشه
نگرانم اگر ریمیک مکس پین ۱و۲ رو هم بده
همین آش بشه و همین کاسه
من شخصا بهش ۱۰ از ۱۰ میدم
هیچ چیزی راجب این بازی منو نا امید نکردم ، از تک تک لحظه های بازی لذت بردم
همینقد که بهش افتخار میکنم ، افسوس میخورم از فروش کمش…
من بهش ۹ میدم اون یک نمرم فقط بخاطر اینکه میتونستن گیم پلیو عمیقتر کنن چون بازی واقعا پتانسیل بالایی برای باسهای بیشتر و سلاحا بیشتر داشت .اما اونجور که باید از این پتانسیل استفاده نشد
در اصل بازی نبود یک فیلم سینماتیک بود که فقط بهت گان میداد تا یه سری باس و موجودات تاریکی رو با چراغ قوه و گان های مختلف بزنی با یه سری معما همین!
۲۰ 💥
این بازی سراسر نقاط قوت بود…
داستان کامل داشت
فضای بازی که بسیار عالی بود
موسیقی های بینظیری که هماهنگ با جریان بازی بود
حس ترس رو واقعا به پلیر منتقل میکرد
نمره ۱۰ از ۱۰
به من که ترسی منتقل نکرد. :/
حتی جامپ اسکرهای ترسناکی هم نداشت.
میدونی چرا بازی أصلن ترسناک نیست روانشناختی شمار یکشم همین بود دوستان جو گیر شدن میگن ترسناک بازی أصلن فروش زیادی نداشت
دقیقا. بازی روانشناختیه. منتهی.. با اینکه بازی اول اکشن تر بود ولی همون تنشی که یهو ایجاد میشد خیلی حس اضطراب بیشتری میداد تا این نسخه
میخاستم بگیرمش گیم پلی دیدم فهمیدم ارزش ندار همون نسخه یک کپی پیست کردن
چرا بابا خیلی فرق کرده. اون اکشن بود این سروایور. این یکی بهتره از هر نظر
ارع مگه میگم بد رمدی کمپانیش اسمش میاد جای هیچ بحثی نیست شاهکار
با ارفاق به این بازی ۵ از ۱۰ میدم
به دلیل پورت افتضااااح روی سری اس، سرشار از باگ، در حدی که دیگه بازی جلو نمیرفت نصفه کاره موند و باید از اول بازی اجرا میشد !!!
دلیل دوم: عدم شباهت نسخه دوم به نسخه اول، کلا الن ویک دو انگار یه بازی دیگست به هیچ عنوان شباهتی به نسخه اول نداره، اکشن بازی به شدت کم شده، دیگه بیش از حد بازی گُنگ و روانشناختی شده،
دلیل سوم: مپ بسیار گیج کننده مخصوصا قسمت جنگل که باید ده تا بیراهه رو برید و برگردید تا مسیر اصلی رو پیدا کنید
دلیل آخر: موضوع بسیار نامفهوم بازی که اگر زبان انگلیسی قوی ندارید به هیچ عنوان سمت این بازی نرید که ذره ای از داستان رو متوجه نمیشید
Alan Wake 2 و مسیری که برای ساخت این اثر طی شد، حول این ایدۀ ذهنی مرکزی بود که چی میشه اگر روایت رو مرکز قرار بدیم و گیمپلی یا حتی گرافیک (!!) و موسیقی (!!) رو حول این روایت بسازیم. اگر به داستان بازی اول توجه کرده باشید، متوجه میشید که داستانی که آلن به نگارش در میاره، به لطف MR Scratch / Barbara Jagger از ژانر Thriller به ژانر Horror یا وحشت تبدیل میشه. این که بازی هم گیمپلی تغییر کرده و اکشن Thriller به وحشت بقاء کشیده میشه، یک تصمیم هنری و بر اساس داستان بوده. فرم ساخت آزاد بازی هست که اونو منحصر به فرد میکنه. این که گیمپلی از داستان بازی تاثیر میپذیره جالبه و منحصر به فرد بین کل بازی ها.
همچنین، ۱۳ سال یا دو نسل گذشته، فکر کنم این جا پایبندی به ریشه معنای خاصی نداره.
مگه واسه سری اس خوب پورت نکردن ؟
معلوم نیست کجا اکانت هکی زده که اپدیت روز عرضشم براش نزدن
حتی ردد۲ هم بدون اپدیت اولش فاجعس از لحاظ سخت افزاری
ولی من ردد دو رو همون سال ها که هکی ریخته بودم روی فور بدون اپدیت هیچ مشکلی نداشتا
شک نکن همراه با اپدیت اول بوده
من ۱۰ چون لذتی بردم که وصف ناپذیره
من نمره ۹ رو میدم چون تنها بازیی بوده (بغیر از بازیهای سولزلایک) که من چند دور تو نیو گیم پلاس بازی رو تجربه کردم و واقعا لذت بردم. فقط دوسداشتم پایان بندی کامل تر و بهتری داشت چون واقعا برای من خیلی گنگ بود که البته توی اندینگ نیو گیم پلاس ب سوالات بیشتری پاسخ داده شد و کامل تر بود
۱۰ تمام این بازی واقعا شاهکار بود خدایی عجب گیمی بود چه گیم پلی جذابی داشت و چه گرافیکی این بازی من تا الان ۲ بار کامل تمومش کردم و واقعا لذت بردم ( وااااااااای حالا فکر کن نسخه اولش هم ریمیک کنن با همین گرافیک بووووووووووم لعنتی چقدر خوب میشه ) بازم میگم ۱۰ از ۱۰
۱۰
شاهکاری که هر چند سال یه بار عرضه میشه
گیمپلیش هم برای من اوکی بود و به خوبی بالانس بین اکشن و ترس روانشناختی رو رعایت میکرد
بازی رسما یه میکس از Resident Evil و Silent Hillعه
بخش ساگا مثل Resident Evil 4 میمونه
بخش الن هم مثل Silent Hill
این بازی فارغ از داستانی که روایت میکنه به زیبایی تمام Remedy Connected Universe رو گسترش میده و اشارات متعددی هم به Control و وقایعش میکنه و بیش از پیش به این تئوری که Dark Place و Dark Presence بخشی از ابعاد موازی ای هستن که تو Control بهشون اشاره شده بود نشون به اون نشون که دیلن برادر جسی تو یکی از صحبت هاش با جسی به این موضوع اشاره میکنه که با یه مرد به اسم Mr. Door رو به رو شده که تو یه مکان تاریک بوده و یه نویسنده هم کنارش بوده که داشته داستانی مینوشته که تبدیل به واقعیت شده و Mr. Door به دیلن میگه جهان های موازی زیادی وجود دارن و دیلن از Mr. Door میخواد که راه رفتن بهشون رو نشونش بده تا بتونه باهاش Hiss رو به اونجا ببره که Mr. Door مخالفت میکنه و دیلن از خواب میپره !
همین ثابت میکنه ربط داشتن Alan Wake و Control به هم بیهوده نیست و یه دلیلی پشتشونه
خودم حدسم اینه Dark Place و Dark Presence بخشی از ابعاد موازی ای باشن که تو Astral Plane و Board بهش اشاره میشه
بی صبرانه منتظر Control 2 هستم تا بیشتر به سوالاتی که ایجاد شده پاسخ داده بشه همینطور DLC های Alan Wake II که قطعا جواب خیلی از سوال های داده نشده مثل پایان بازش رو قراره بهمون بده
برای منی که داستان هم راستای گیم پلی تو اولویت هست بعد از سال ها اولین بازی بود که اصلا به گیم پلی توجه چندانی نکردم و خیلی درگیر داستان بودم ! که اکثر جاها عالی بود ولی کاراکتر ساگا نقطه ضعف اصلی بازی هست بنظرم نه اون قدری پرداخت شده بود که ازش لذت ببری نه اونقدری ضعیف بود که بگی مهره اضافیه که مدام رو مخم بود این قضیه.
بهش ۹ میدم ولی بنظرم بار فیلمنامه سنگین تر از مدیوم گیم هست واقعا باید فیلم می شد چون عملا گیم پلی برده داستان بود نه مکملش.
۸/۱۰
اضافه کنم که اصلاً اون شاهکار فرابشری که خیلی ها تصور میکنن نیست. ولی ارزشمند هست.
برای من هر لحظه از بازی عالی بود، خودم اول با کرک بازی رو تموم کردم ولی وقتی دیدم فروش بازی زیاد نیست، رفتم و بازی رو از اپیک خریدم که هم نیو گیم پلاس رو قانونی برم و هم ساپورت بشه که Alan Wake 3 رو حتما ببینیم خیلی زود.
۱۰/۱۰