همانطور که میدانید این روزها صنعت بازیهای ویدئویی به سمتی پیش میرود که بازیها را با دو دسته از درجه سختی برای بازیبازان فراهم میکند. قسمت اول بازیهایی که درجه سختی از قبل تقسیمبندی شده دارند و قسمت دوم بازیهایی که درجه سختی آنها به صورت پویا با روند بازی افزایش پیدا میکند. در هر دو حالت در هر یک از بازیها ممکن است مراحلی را پیدا کنید که صبر شما را لبریز کنند و طاقت ادامه دادن در آن مرحله را نداشته باشید. در این مقاله برای شما ۱۵ مورد از این عناوین را نام بردهایم در ادامه میتوانید آنها را مطالعه کنید.
۱-(Blades Of Hades (GOD Of WAR
همان طور که میدانید، در نسخههای دوم و سوم از بازی GOD OF WAR شاید شاهد تمرکز کمتری در مراحل این چنینی بودیم؛ اما به هر حال در نسخهی اول از سری GOD OF WAR، این مرحله یکی از مراحل به شدت سخت و آزاردهنده بود که شبیه به یک کابوس بود. راه رفتن برروی الوارهای چوبی نازک و جا خالی دادن از ضربههای تبر و تیغهای اره یکی از سختترین کارهایی بود که میتوانستید به صورت همزمان در این مرحله انجام دهید و حاصل این فرایند چیزی جز مرگ و میرهای متعدد برای بازیبازان نبود.
۲-مراحل ابتدایی (The Legend Of Zelda: Twilight Princess)
در رابطه با بازی The Legend Of Zelda هرچه از نکات مثبت و قوت این بازی بگوییم کم است؛ از داستان به شدت خیرهکننده، مبارزات با باسها و مراحل مختلف گرفته و جهان بسیار زیبای بازی. اما نکتهی منفی در رابطه با این بازی چه بود؟ مرحلهی معرفی و ورودی طولانی! بله مرحلهی مقدماتی یا همان پرولوگ (Prologue) آنقدر طولانی و کسلکننده بود که میتواند به راحتی به یکی از نقاط ضعف بازی تبدیل شود. هدف این مرحله نمایش محیط دوستانه بازی و فضای روستا مانند آن است، اما از هرچه بگذریم دیگر مراحل مربوط به رسیدگی به کارهای گاو و گوسفندان در بازی میتواند بسیار کسلکننده باشد.
۳- (Blue Shell (Mario Kart
با اینکه این مرحله خود به تنهایی یکی از مراحل جالب بازی به حساب میآید، اما کافی است تصور کنید که شما در یک مسابقه از تمامی رقبای خود گذشته و سه دور پیاپی در مقام اول ایستادهاید اما تا به خط پایان نزدیک میشوید، یک صدف آبی رنگ ظاهر شده و با انفجار خودش شما را گیج و مبهوت میکند. در همین حین چند نفر از حریفان از شما جلو زده و شما به راحتی در این مسابقه میبازید. همین نکتهی ساده تمام جذابیت و جالب بودن این مرحله را برای شما از بین میبرد.
۴-گل در دقیقهی آخر (FIFA و PES)
برای هر یک از بازیبازان که تجربه بازی فوتبالی از جمله PES یا FIFA را داشته باشند، این اتفاق افتاده است که شما در تمامی طول مدت مسابقه در حال تلاش هستید و توپ را به سمت دروازه حریف هدایت میکنید اما هیچ کدام از آنها وارد دروازه نمیشود ولی در لحظهی آخر یک توپ شانسی برای حریف جلوی پای یک نفر افتاده و با یک ارسال و یک ضربهی سر شانسیتر از قبل، توپ وارد دروازهی شما میشود. این مورد نه تنها میتواند باعث پاک کردن بازی از سیستم شما شود، بلکه می تواند باعث ضرر مالی مانند شکاندن دسته یا اجسام دیگر نیز باشد.
۵-باسفایتها (Deus EX: Human Revolution)
با اینکه این بازی را میتوان به شدت فوقالعاده در نظر گرفت و حتی یکی از بهترین بازیهای نسل قبلی دانست، اما نکتهای که در مورد این بازی به شدت روی اعصاب بازیباز راه میرود، مبارزه با باسهای بازی است. علیرغم این که شما در طول بازی آنطور که دوست دارید میتوانید به دشمنان خود نزدیک شده و شرایط را تحت کنترل بگیرید، اما در زمان مبارزه با غولها شما هیچ اختیاری ندارید و در شرایط از پیش تعیین شده قرار خواهید گرفت که این امر میتواند به یکی از نکات منفی در این بازی تبدیل شود
۶-باگ…باگ…باگ
بسیاری از جهانهایی که شرکت بتسدا برای بازیهای خود درست کرده است پر از باگ هستند. اگر بخواهیم این جمله را کامل کنیم، بهتر است بگوییم مملو از باگها و خطاهای نرمافزاری متعدد! فارغ از اینکه این شرکت چقدر در این زمینه تجربه دارد، اما باز هم مشاهده میکنیم که حتی در بازیهای اخیر خود نیز به این مشکل برخورده است. از بازی Fallout 76 بگیرید تا برخی از دیگر عناوین که به شدت نیاز به بهروزرسانی دارند. چرا که باگها مشکلاتی هستند که خود به تنهایی قادرند تا بازیباز را مجبور به حذف کردن بازی کند.
۷- Land Of The Livid Dead (Rayman Origins)
شاید در این بازی رسیدن به مرحلهی آخر بازی کار بسیار دشواری باشد، اما دشواری اصلی از جایی شروع میشود که وارد مرحلهی آخر میشوید. ساده بگویم، این مرحله اصلا برای افرادی که صبر و حوصلهی کافی ندارند پیشنهاد نمیشود. سلاحهای کشنده، دشمنان قوی، محیط بسیار سمی و خطرناک و یک باس فایت عجیب که به تنهایی بسیار بسیار سخت خواهد بود را در کنار کمبود اکسیرهای سلامتی در نظر بگیرید که همه و همه دست به دست هم میدهند تا شما تصمیم به گرفتن Alt و F4 روی کامپیوتر خود بگیرید و در نهایت بازی را از سیستم خود پاک کنید.
۸-باسفایتها (Resident Evil 5)
نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که مبارزه با وسکر و جیل در بازی یکی از جذابترین نقاط داستان بازی است، اما واقعاً تا چه حد میتوان یک مرحله را اعصاب خرد کن تولید کرد؟ فقط کافی است تصور کنید که در این مبارزه شما در ابتدا با جیل روبرو خواهید شد که نه تنها نباید بگذارید همکار شما به او آسیب برساند و او را بکشد، بلکه باید حواستان به عکس این قضیه باشد و همکار شما نیز نباید توسط جیل کشته شود که این کاری بسیار سخت برای مدیریت است. البته پس از مدیریت موفقیتآمیز در این مرحله تازه به غول اصلی بازی میرسید که خود به تنهایی به حد کافی آزاردهنده است و میتواند لحظات آخر بازی را دقیقاً به چیزی دقیقا مخالف سرگمی برای شما تبدیل کند.
۹- (Demolition man (GTA: VICE CITY
حقیقت این است که هر قدر از جذابیتهای مجموعه بازیهای GTA بگوییم کم گفتهایم، اما نمیتوان انکار کرد که در هر یک از این بازیها مراحلی وجود دارد که به شدت آزار دهنده هستند. از نمونهی این مراحل میتوان به مرحلهی DEMOLITION MAN در این بازی اشاره کرد که شما را مجبور میکند تا در یک محدودهی زمانی مشخص با یک هلیکوپتر کوچک و کنترلهای بسیار سخت از موانع خاصی عبور کنید و این در حالی است که دشمنان در حال تیراندازی به شما هستند و سعی میکنند تا شما را از آسمان به زمین بیاورند. شاید اگر کمی واقعبینانه به این قضیه نگاه کنیم، متوجه شویم که این مرحله در اصل معنی واقعی شکنجه است.
۱۰- (Scouting The Port (GTA 5
دنیای این بازی سراسر رنگها، داستانها، شخصیتها و مراحل جالب برای شما را به ارمغان میآورد. اما نکتهای که واقعاً ذهن انسان را مشغول میکند این است که چرا ما باید در میان این همه زیبایی در یک مرحله واقعا طولانی، کنترل جرثقیل را به عهده بگیریم و با آن کانتینرهای متفاوت را از این طرف یه آن طرف تغییر مکان بدهیم؟ حقیقتا سوال اینجاست که این مرحله ایدهی چه کسی در بازی بوده است؟
۱۱- اون قطار لعنتی رو دنبال کن ! (GTA: SAN ANDREAS)
دنبال کردن قطار لعنتی! همانطور که از اسم این تیتر مشخص است این مرحله یکی از به شدت خسته کنندهترین مراحل در بازی است که در آن شما باید تلاش بیوقفهای را برای گذراندن این مرحله اختصاص دهید. و البته در آخر با هر بار شکست خوردن در این مرحله شخصیت بیگ اسموک به شما میگوید که شما یک کار بسیار کوچک را نتوانستید انجام دهید و شکست خوردید. حتی تصور شنیدن این جمله برای بارهای متعدد میتواند روح شما را زخمی کند.
۱۲- (Blighttown (Dark souls
در نسخهی ریمستر شدهی این بازی، این مرحله بهبود پیدا کرده است، اما افرادی که سری اورجینال این عنوان را تجربه کرده باشند هیچگاه نمیتوانند سختی این مرحله را فراموش کنند. چالشهایی که بازی DARK SOULS برای شما در هر یک از مراحل معمولی مهیا کرده است را در کنار یک محیط بسیار خطرناک و کشنده در نظر بگیرید و نکتهی جالب آن که کیفیت اجرای بازی نیز در این محیط چیزی حدود دو و نیم فریم بر ثانیه خواهد بود!
۱۳-بخش تمرینی (Driver)
و اما میرسیم به مرحلهی مقدماتی بسیار دشوار و کسلکنندهی مشهور در این بازی. شاید بپرسید که چه چیزی در رابطه با این مرحلهی آن را بسیار دشوار کرده است؟ چیز خاصی نیست؛ فقط کافی است چند پشتک وارو بزنید، سپس یک منبع سوخت اضافی برای خود پیدا کنید، پس از آن به سرعت پا به مریخ بگذارید و سپس با تغییرات آب و هوا در آنجا مبارزه کنید. بعد از این که تمام این کارها را انجام دادید میتوانید به بازی اصلی دسترسی داشته باشید!
۱۴- (The Perfect Run (Super Mario Galaxy
این بازی داستان بسیار طولانی برای شما ندارد اما اگر شما از افرادی باشید که بخواهید یک بازی را به صددرصد برسانید، این بازی بسیار بسیار طولانیتر از آنچه تصور میکنید خواهد بود. چرا که در فرآیند کامل کردن این بازی شما باید تا ۱۲۰ عدد ستاره که بسیار زمانبر هستند را برای خود جمعآوری کنید، باید تمام مدالها را دریافت کرده، تمام ستارههای سبز را نیز گرفته باشید و پس از آن باید چیزی نزدیک به ۱۰ هزار تکه ستاره جمعآوری کنید که آخرین آن تنها با تمام کردن مرحله نهایی به دست شما خواهد رسید.
۱۵-کشته شدن با تمام تجهیزات (Minecraft)
یکی از تجربههای دردناک در این بازی مردن با یک کوله پشتی پر از آیتمهایی است که به سختی در طول مسیر آنها را جمعآوری کردهاید. چرا که هنگامی که میمیرید، کوله پشتی شما از شما جدا میشود و برای بازیابی آن باید به مکانی که در آنجا مرده بودید، مراجعه کنید. اما نکتهی به شدت کسلکننده در این رابطه این است که اگر شما از محلی که مجدداً به بازی فراخوانده میشوید تا مکانی که مرده بودید فاصله زیادی را داشته باشید، باید قید کولهپشتی خود را بزنید و تمام مواردی که جمع کرده بودید را مجددا از اول جمع کنید.
نظر شما در رابطه با این مراحل چیست؟ شما هم میتوانید در بخش نظرات مراحلی را که در بازیهای مختلف منجر به خرد شدن اعصاب و حذف بازی میشوند را برای ما مطرح کنید.

all we had to do was follow the damm train CJ
البته بجز این مرحله اون موقع رد کردن مرحله رقص ماشین هم خودش یه نوع مهارت حساب میشد و هرکسی نمیتونست ردش کنه 😀
اخ گفتی سر اون مرحله یه سال گیر بودم
یادش بخیر تو san andreas چقدر قطب N و S رو دنبال میکردم :rotfl:
جدا از اون قطار لعنتی که هر ترفندی زدم روش نا امیدم کرد و اون رقص ماشین که هر دفعه ضایم کرد
یه مرحله بود با اون یارو کور چشم بادومی که باید درش شنا بلد می بودیم تا مرحله شروع بشه سر اون که نمیدونستم باید چیکار کنم کلا بازیو ترک کردم
خلاصه که شاید کل بازی رو میشد تو چند روز تمومش کرد ولی من چند سال باهاش حال کردم مخصوصا با مود هاش ک واقعا لذت بازی رو چند برابر میکرد
عشق منی Rock :heart: :heart: Star
تنها کاری که باید میکردی اینه که قطار لعنتیو دنبال کنی !
اصلا نمیتونم حسم رو نسبت به این مقاله توضیح بدم نابود شدم تو حس نوستالژی !
من عاشق این دیالوگم : هی cj تو یه آ.ش.غ.الی :rotfl: :rotfl: پا بزن آش.غ.ا.ل :laugh: 😀
من هنوزم بازیو دارم رو سیستم همین الان میتونم پلی بدم به یاد قدیما :inlove: هعیییی یادش بخیر !
این مرحله قطارو من رمز اون کپسول پروازه رو میزدم درست یادم نیست ولی فک کنم دوتا C یا G داشت توی رمزش و راحت پرواز میکردم و میکشتم اون چنتارو 😀 :laugh:
yecgaa
داداش اون رقص ماشینا کاری کرد که من بازی رو رها کردم مراحل شو وفقط میچرخیدم تا یک ماه تا اخر شانسی رد کردم :rotfl:
خدایی یه چیز میگم خوب دقت کنید.
واقعا بچه ها قبلا چرا بازی ها بااون گرافیکای کم و ساده اینقدر دل نشین بود و مابیشتر خودمونو داخل بازی حس میکردیم واحساساتی میشدیم .اما الان بااین همه پیشرفت اون حس رو نداریم.
خداشاهده قبلا بارون میبارید من یادم از بارون های اویل۳ میفتاد.
وقتی مدرسه بودم فقط تو فکر بازی بودم که دیشب داشتم بازی میکردم.
اون زمان وقت کمی هم داشتیم .مثلا پدرم میزاشت شبی یک ساعت بازی کنم .الان میشینم ۱۲ ساعت بازی میکنم ولی اون حس نیس.
من وقتی بازی جی تی ای سان اندرس رو تموم کردم تا یک ماه از رفیقام بدم میومد برای خیانت اون چاقالو.
اون زمان نه تریلری بود نه گیم پلی نه گیمفا.
میرفتم بازی رو از رو عکس میخریدم و تا خونه نگاهش میکردم .
یادم از فوتبال ۹۹ میاد که یارو میگفت گللللللللللللل گل گل گل گل گل :rotfl:
اخ اخ چه عشقی داشتیم .
دوستانی که بچه سال هستن و تازه گیمر شدن مردانه جواب منو بدن ایا شما هم حس قبلا من رو الان دارین؟
البته نه با بازی های پابجی و فورتنایت فقط داستانی و عشقی
تشکر اقای علی جلالی که منو یاد قدیما انداختی
Follow the damn train
The damn train
CJ 😐
یوقت هست که سختی غیر طبیعی بازی شما رو وادار به ترک بازی میکنه، مث بعضی باس های nioh و یوقت هم هست که باگ شما رو از یه بازی نا امید میکنه مثل ghost recon ولی بدترین حالت اینه که ببینی خود یه بازی انقدر بی ارزش و بد ساخت هست که نا امیدت کنه و ولش کنی.
داداش nioh باس های خیلی بدجوری داشت ولی اگر میتونستی با لوت درست حسابی و لوازم کامل به سراغشون بری آنچنان هم اذیتت نمیکرد البته اون زنه یخیه که اسمشو نمیدونم پدر منو در آوورد
نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که مبارزه با وسکر و جیل در بازی یکی از جذابترین نقاط داستان بازی است، اما واقعاً تا چه حد میتوان یک مرحله را اعصاب خرد کن تولید کرد؟ فقط کافی است تصور کنید که در این مبارزه شما در ابتدا با جیل روبرو خواهید شد که نه تنها نباید بگذارید همکار شما به او آسیب برساند و او را بکشد، بلکه باید حواستان به عکس این قضیه باشد و همکار شما نیز نباید توسط جیل کشته شود که این کاری بسیار سخت برای مدیریت است. البته پس از مدیریت موفقیتآمیز در این مرحله تازه به غول اصلی بازی میرسید که خود به تنهایی به حد کافی آزاردهنده است و میتواند لحظات آخر بازی را دقیقاً به چیزی دقیقا مخالف سرگمی برای شما تبدیل کند.
این کجاش اعصاب خردکن بود؟
اونجاش که تو سخت ترین حالت با ۱ ضربه و در ۳ ثانیه دار فانی رو میخوندی :laugh:
البته بگم که خودم با ترینر اون قسمت رو رفتم ولی جدا از این حرفها واسه اماتورها سخته اون قسمتش :yes:
داداش رو آخرین درجه معمولا شوا (یارت) میمیره.من ۷ ۸ بار مجبور شدم بازی کنم این لول رو چون شوا میمرد.بازی سخت نیست اصلا.براحتی از پس وسکر و جیل میشه برومد فقط شوا مردنش رو اعصابه.فک کن کاری ازت برنمیاد دیگه.تو داری درست بازی میکنی اما یارت میمیره.خیلی رو مخ بود.البته مبارزه با جیل خیلی راحته وقتی تنهاست.
با تشکر از مقاله خوب. اون مرحله demolition man واقعا روی مخ بود قشنگ ی کاری کرد از بازی زده بشم 😀
مرحله مسابقه ماشین مافیا ۱ واقع آزار دهنده بود
آخ گفتی، چه دهنی ازم سرویس کرد، کوچکترین اشتباه باعث چپ شدن ماشین میشد.
آقای جمالی، امیدوارم در آینده مطالب پخته تری رو از شما شاهد باشیم. موفق باشید.
گاد ۱ و اون ستون هایی که نیزه هایی ازش بیرون زده بود ای خدا چه زجرایی کشیدیم
مرحله آخر ریمن و اون مراحل gta هم که گفتین مخصوصا قطار سن آندریس
مرحله هواپیما کال آف که تو ۱ دقیقه باید تموم میکردیم
همه مراحل پورتال که قشنگ مغزمون رو…..
مقاله جالبی بود مخصوصا مرحله دیمالیشن جی تی ای وای سیتی که من یادمه تو بچگی فقط یه ماه رو اون مرحله گیر کرده بودم و هر سری هلیکوپترم آتیش میگرفت از بس میخوردم به در و دیوار
یکی از گزینه هایی که بنظرم حسابی جاش خاله , بازیه driv3r یا همون نسخه ی سوم درایور عه
همه ی مراحل این بازی بشدت سخت، طولانی و خسته کننده بود
بخصوص مرحله ای که باید بعد از اتش زدن خانه ی شخصیت اصلی بازی (tanner) توسط نقش منفی زن بازی (calita) دنبالش میکردیم
Driv3r واقعا بازی عذاب اوری بود
یه حقیقت بگم شاید هم کلی دیس لایک دریافت کنم.
red dead جدید رو هکی گرفتم به قیمت ۱۱۰ هزار تومان . شروع کردم . دیدم کارکترش مثل یه تیکه گوشت سنگین و به زور راه میده . کند بود . جهت جلو رومیزدم ، مدتی بعد راه میفتاد. همش هم بایدمیرفتی کمپ . حوصلم روسربرد حذفش کردم پولم هم به فنارفت .
نمیدونی چه بازی خوبی رو از دست دادی !
چیزی که گفتی قابل قبوله ولی دلیل موجهی برای تجربه نکردن این شاهکار نبود !
راست میگی . البته چون هکی بود و نمیتونستم انلاین شم هم بی تاثیر نبود که پاکش کردم . بعدا که دیسکش خیلی ارزون شد حتما بازیش میکنم . راستی گرافیکش میگن بایک اپدیت کمتر شد درسته ؟
بروزرسانی جدید باعث شده بازی تا حدی دانگرید بشه ولی بدونه بروزرسانی هم میشه بازی رو انجام داد ، اجباری نیست
رایگان باز ها تا ماه بعد به تنها دلخوشیشون فک میکنن بعد میای میگی تیکه گوشت سنگین یکم به مقدسات این پلتفرم احترام بزار :yes: :yes:
رد دد مخصوصا شماره ۲ ش باید بهش وقت میدادی تا ارزش ش رو نشون بده منم تا اواسط چپتر ۲ داشتم زده میشدم ولی با خودم گفتم قطعا یه چیزی هست که متا و فروشش انقدر بالا بوده تازه راکستار مگه بلده چیزی جز شاهکار بسازه هیچی دیگه بازی رو ادامه دادم بدون توجه به وقت و فقط از دنیاش لذت بردم و نکته همینه که نباید با این دیدگاه نگاه کنید که برم campaign بازی رو تموم کنم یا….. و تا به خودم اومدم چپتر ۶ هم تموم و بعد هم epilogue بازی هم تموم شد و دومین اثر برتر نسل برای من شد
یکی از دلایلی من از بازی rdr2 خوشم نیومد این بود که خیلی ریلستیک بود . من بازی های واقع گرایانه دوس ندارم ولی درکل بازیش پر جزیات بود ولی بخاطر همین موضوع اصلا لذت نبردم و بازیش نکردم
فقط منظره های و دشت و کوهستان های زیبای رد دد می ارزه به کلی بازی دیگه که فقط آنلاین محور هستن
تازه اگر فقط یک رد دد رو تو اون اکانتی بوده که خریدی بهت گرون انداختن الآن اکانتش زیاد زیاد ۶۰ تومن باشه
مرحله demolition وایس سیتی واقعا عذاب بود
مقاله جالبی بود ممنون
مبارزه با وسکر سخت ترین مرحله اویل ۵ بود 😐 بدون گلوله و با یه باتوم برقی 😥 پاک کردم اصلادهم تمومش نتونستم کنم.
اون سایلت هیل ۳ هم یه مرحله بود هی زنان تکرار میشو اونم باعث شد پاکش کنم.
مکس پین سه مرحله آخر اعصاب فولادین میخواست
کیبرد منو ببینید همه دکمه هاش در حال شکستنه
دارک سولز هم نگم یا فحش میدادم یا میکوبوندم رو کیبرد 😐
یه چی ی میگم فکر نکنید من خیلی عصبانیم :reallyangry:
شب ساعت ۲ بود یه بسته سه ساعته گرفتم گوشیم داشت داغ میکرد خاموش شد گوشیمو از شدت عصبانیت جوری گاز زدم دندونم رفت داخل ال سی دی 😐 :sweat:
یه بازی به اسم کابوس ۲۲ کسی بازیش کرده؟ سبکش شبیه اویل ۱ تا ۳ بود اینقدر بعضی جاهاش سخت و ترسناک بود تا شدت سکته پیش میرفتم :weep:
رفیق نگرانت شدم
حتما به یک دکتر اعصاب مراجعه کن
هیچ وقت مرحله اول درایور از یادم پاک نمیشه لعنتی چقدر رو مخ بود هرکاری میکردم یدونه یا دوتا میموند و نمیشد رد کرد تازه مشکل بعد رد کردن مرحله بود دلت نمیومد خاموش کنی چون اگه خاموش میکردی باید از اول میرفتی :pissedoff: :pissedoff:
http://uupload.ir/files/r3ze_all-you-had-to-do-was-follow-the-damn-train-48881466.png
http://uupload.ir/files/3lj2_4-the-electric-train-he-steam-train-fender-309-the-42149851.png