بازگشت بیرمق کارآگاه خستگی ناپذیر | نقد و بررسی بازی Sherlock Holmes: The Devil’s Daughter
امنیت و آسایش در لندن، امری دست نیافتنی و محال است. زندگی بسیاری از مردم، تحتالشعاع جنایاتی که در لندن روی میدهند قرار گرفته و سایهای از ترس و وحشت بر سر این شهر افتاده است. فساد در دستگاههای حکومتی و نظارتی، باعث شده تا هر بی سر و پا و جنایتکاری به خود اجازه هتک حرمت بدهد و به این ترتیب، شهر به جولانگاه اشرار تبدیل گشته است. البته، هنوز هم مردم لندن به یک ناجی امید دارند، به یک کارآگاه خستگی ناپذیر، به مردی که میتوان او را تنها مجری قانون در شهر لندن دانست. او کسی نیست جز شرلوک، شرلوک هولمز.
شرلوک هولمز شخصیت بسیار محبوبی است. این شخصیت که برای اولین بار در قرن نوزدهم میلادی و در یک رمان ظاهر شد، تا کنون افراد بسیاری را شیفته خود ساخته است و در مدیومهای مختلفی به جز دنیای ادبیات، رد پایی از او وجود دارد. در این میان، دنیای بازیهای کامپیوتری نیز بارها میزبان این شخصیت دوست داشتنی و محبوب بوده و در عناوین مختلفی، شاهد حضور شرلوک هولمز به عنوان یک شخصیت اصلی بودهایم. در دو نسل اخیر اما استودیو فراگورز (Frogwares) بوده که اکثر عناوین مرتبط با این شخصیت را توسعه داده است و به همین علت، بیشتر ما با شرلوک هولمزهای فراگورزی مواجه بودهایم که این مسئله نکات مثبت و منفی خاص خود را دارد. در این مقاله، قصد داریم تا به نقد و بررسی بازی Sherlock Holmes: The Devil’s Daughter بپردازیم، عنوانی که مدتی پیش به بازار عرضه شد و باز هم عملکرد متوسطی داشت. در ابتدا، بهتر است به این نکته اشاره شود که این اولین نسخه از سری Sherlock Holmes استودیو فراگورز است که ناشری جز فوکس هوم اینتراکتیو (Focus Home Interactive) وظیفه نشر آن را بر عهده دارد. در ادامه، با ما همراه باشید تا به نقد و بررسی این بازی بپردازیم.
کارآگاه بازی در کوچه و پس کوچههای لندن
بدون شک در هنگام مواجهه با عناوین مختلف مرتبط با شرلوک هولمز، اولین چیزی که به ذهنمان میرسد داستان بازی است. داستان بازی در این سری همواره جزو نکات مثبت آن بوده و با وجود آن که به نوعی روند متغیری را طی نسخههای مختلف داشته و در بعضی قسمتها، نسبت به برخی دیگر عملکرد بهتری نشان داده است، در مجموع یکی از دلایل محبوبیت نسبی این سری به شمار میرود. برای افرادی که به طور کلی با داستانهای شرلوک هولمز آشنا باشند عناوین مختلف این سری حرفهای چندان جدیدی برای گفتن نخواهند داشت ولی به هر حال تجربه هدایت شرلوک هولمز با کنترلر در قالب ماجراهایی که پیشتر فقط از طریق کتابها قابل دسترسی بوده خود حس تازه و بدیعی دارد و به همین جهت، همواره طرفداران قدیمی برای تجربه ماجراهای شرلوک هولمز حاضر به پرداخت ۶۰ دلار هستند. در این نسخه نیز چندین پرونده مختلف وجود دارد و هر یک، خط داستانی خاص خود را دارند. خوشبختانه نویسندگان در این نسخه نیز توانستهاند از لحاظ داستانی، عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارند و باز هم میتوان از داستان به عنوان یکی از نقاط قوت بازی نام برد. از دیالوگها گرفته تا نحوه روایت داستان، همگی عناصر داستانی به شیوهای صحیح در کنار یکدیگر چیده شدهاند و به مدد همدیگر، داستانی پرکشش و جذاب را برای بازی خلق کردهاند. بر خلاف برخی بازیهای معمایی دیگر، بازیباز زیاد به دنبال این نیست که زودتر در داستان پیشروی کند تا در نهایت، به پایان آن برسد بلکه به لطف روایت داستانی خوب بازی، افرادی که به سراغ تجربه بازی میروند دوست خواهند داشت تا پله به پله با بازی جلو بروند. باید اشاره کرد که بالاخره پس از ساخت ۹ نسخه مختلف از سری شرلوک هولمز طی این ۱۵ سال، فراگورز به خوبی یاد گرفته تا چگونه داستانی جذاب را برای مخاطبان خلق کند و از این نظر باید گفت که طراحان از پس وظیفه خود به خوبی برآمدهاند.
یکی دیگر از مسائل مهم بازی، شخصیت پردازی آن است. در ابتدا بهتر است به شخصیتهای جانبی بپردازیم. باید اشاره شود که شخصیتهای جانبی در این عنوان، به هیچ وجه به ماندگاری عناوینی چون The Witcher 3 (که در آن شخصیتهای جانبی پرداختی به خوبی یک شخصیت اصلی داشتند) نیستند ولی به طور کلی وضع چندان بدی هم ندارند. آنها در موقعیت مناسبی معرفی میشوند، نقش خود را در داستان میگذارند و سپس هم از دایره داستانی خارج میشوند. هیچ چیز خاص و ویژهای در مورد آنان وجود ندارد و همه چیز معمولی است. در این میان شخصیتهای محوریتر همچون دکتر واتسون دوست داشتنی (Dr. Watson) اما وضعیت مطلوبتری دارند و شخصیت پردازی آنان را میتوان در دسته خوب طبقه بندی کرد. خود شرلوک هولمز اما شخصیتاش در این نسخه دستخوش تغیراتی شده است. به طور کلی تصوری که از شخصیت شرلوک هولمز در اذهان مردم نقش بسته، به این صورت است که او یک کارآگاه بسیار باهوش به شمار میرود، کسی که از تمامی رقبا و دشمناناش همواره یک قدم جلوتر حرکت میکند و به شکلی حتی میتوان گفت غیرقابل باور، تمامی معماها را حل کرده و مجرمان را به سزای اعمال خود میرساند. فراگورز در نسخههای قبلی به گونهای شرلوک هولمز را به تصویر کشیده بود که تا حدودی مخاطب نسبت به او حس بیتفاوتی پیدا میکرد. این مسئله ناشی از سردی و بیروحی بیش از حد شخصیت او بود. در این نسخه سازندگان از شخصیت شرلوک هولمز با بازی رابرت داونی جونیر (Robert Downey JR.) الگوبرداری کردهاند و به همین علت شخصیت او حالا پویا و بانشاط است. اکنون بیش از هر زمان دیگری میتوان شرلوک را دوست داشت و این نکته خود جای تقدیر دارد. در کل، از لحاظ داستانی عملکرد بازی مناسب بوده و نمیتوان به سازندگان حداقل در مورد این موضوع، خرده گرفت.
شرلوک هولمز، همچنان باهوشتر از بقیه
گیم پلی بازی دقیقاً همان خطی را که چندین و چند سال است فراگورز ترسیم کرده، دنبال میکند. بازی را میتوان در دسته عناوین ماجراجویی (Adventure) و معمایی (Puzzle) طبقه بندی کرد و اگر هم نسخههای قبلی را تجربه کرده باشید، حتماً میدانید که سکانسهای اکشن و حاوی زد وخورد در این سری چندان جایی ندارند و سازندگان هم توجهی را به آنها روا نمیدارند. در این نسخه سازندگان کمی سنت شکنی کردهاند، چیزی که از فراگورز کاملاً بعید بود! آنها در این نسخه دست به اضافه کردن تعدادی سکانس اکشن و حاوی زد و خورد بردهاند. البته، اشتباه نکنید، بازی اصلاً قرار نیست المانهای مربوط به بخش معمایی خود را به بخش اکشن بفروشد، ولی سازندگان برای جذابتر کردن بازی و البته جذب مخاطب بیشتر، اقدام به طراحی سکانسهای اکشنی کردهاند که متاسفانه باید بگوییم در سطح بسیار نازلی قرار دارند. این سکانسها اولاً که کمی با اتمسفر و حال و هوای کلی این سری (سری بازیهای ساخته فراگورز) در تضاد هستند و ثانیاً، کیفیت بسیار پایینی هم دارند. معلوم نیست که سازندگان دقیقاً به چه علت قصد داشتهاند تا از شرلوک هولمز، شخصیتی همچون نیتن دریک که همواره در حال جست و خیز و نبرد با دشمنان است ترسیم کنند. بدون شک مخاطبان همان گیم پلی آرام نسخههای قبل را به چنین المانهای اکشن بیکیفیتی که صرفاً برای جذب مخاطب به بازی افزوده شدهاند ولی در عمل باعث فراری شدن همان طرفداران قدیمی نیز میشوند، ترجیح خواهند داد.
فارغ از سیستم مبارزات، بازی تا حد بسیار زیادی به نسخههای قبلی شبیه است ولی هنوز هم چندین نکته تازه در بازی یافت میشود. در این بازی، شهر لندن بهتر از تمامی نسخههای قبلی طراحی شده است. اکنون شهر لندن از همیشه وسیعتر است و البته، میتوان بیشتر در آن به گشت و گذار پرداخت. البته بازی به هیچ وجه Open – World نیست ولی به هر حال در قالب برخی مراحل، میتوان به گوشه و کنار این شهر سرک کشید که خود نکته مثبتی به شمار میرود. شهر لندن با جزئیات بسیار مناسبی طراحی شده و جای افسوس دارد که چرا سازندگان از پتانسیل بالفطره آن برای هرچه جذابتر کردن بازی بهره نبردهاند. همان چند مرحلهای که The Devil’s Daughter بازیبازان را مجبور به بالا و پایین کردن کوچه و پس کوچههای لندن میکند، جزو ماندگارترین لحظات بازی به شمار میروند و عجیب است که سازندگان چطور انقدر ساده و بیتفاوت از کنار این ویژگی مثبت بازی (که میتوانست خیلی پررنگتر و چشمگیرتر در بازی حضور داشته باشد) عبور کردهاند.
به جز این دو ویژگی نو (که البته یکیشان کاملاً به ساختار بازی ضربه زده و از پتانسیل دومی هم به خوبی بهره گرفته نشده و در نتیجه، این یک پسرفت برای بازی به شمار میرود!) تقریباً بازی نسبت به گذشته دست نخورده باقی مانده است. این دست نخورده ماندن نسبت به گذشته تنها و تنها یک علت دارد: ریسک پذیر نبودن فراگورز. خود فراگورز گویی میدانسته که احتمالاً مخاطب جدیدی نسبت به بازیاش تمایل پیدا نمیکند، پس سعی داشته تا با رساندن تغییرات به نزدیکی عدد صفر، همان مخاطبان قدیمی را نگه دارد. شاید پیش خود بگویید که پس تکلیف آن دو ویژگی نوین بازی چه میشود. در جواب، باید گفت که طراحی شهر لندن به نوعی یک توفیق اجباری برای بازی بوده است! با ورود به نسل هشتم، تمامی سازندگان به دنبال به رخ کشیدن توانایی خود در خلق محیطهای پرجزئیات و پویا بودهاند و به همین جهت، بازیبازان نیز انتظاراتشان نسبت به این مقوله کمی بالا رفته است. پس در نتیجه فراگورز مجبور بود تا برای اعتراض نکردن بازیبازان در مورد این موضوع، دست به خلق یک جهان پرجزئیات و جالب توجه بزند. در این راه آنها از قدرت کنسولهای نسل هشتمی به خوبی بهره گرفتهاند و خروجی هم به طور کلی مناسب به شمار میرود ولی از این پتانسیل در بازی به خوبی استفاده نشده است. در مورد سیستم مبارزات هم باید گفت که در حقیقت سازندگان تا حدی از روی دست دیگر سازندگان تقلب کردهاند و در حقیقت شاهد وجود یک ویژگی تازه در بازی نیستیم که با روح و حال و هوای کلی شخصیت شرلوک هولمز تطبیق داشته باشد.
فارغ از اینها، بخش اعظم بازی را موارد مربوط به حل معماها و رمز و راز پشت پروندهها تشکیل میدهند. خوشبختانه از این نظر بازی به مانند همیشه عملکرد مناسبی دارد و سازندگان به خوبی توانستهاند المانهای موجود در گیم پلی نسخه قبلی را به رگهای این نسخه نیز تزریق کنند. بررسی محیطها و سرنخها (که جزئیات بسیاری دارند) بسیار لذت بخش است. در بازی شما همواره حس و حال یک کارآگاه واقعی را خواهید داشت و باید به خوبی تمامی جزئیات و موارد ریز را زیر نظر بگیرید تا بتوانید در روند حل پرونده پیشروی کنید. در مجموع، گیم پلی بازی تا جایی که نسبت به گذشته تغییری نکرده، لذت بخش است ولی هر جا که تغییری به خود دیده، به بیراهه رفته و نتوانسته از آن تغییر به نحو احسن بهره ببرد.
به ظرافت یک تار مو
از لحاظ گرافیکی نیز بازی عملکرد ضد و نقیضی دارد. اولاً باید اشاره شود که در ساخت بازی از موتور گرافیکی آنریل انجین ۳ استفاده شده که با هر متر و معیاری، یک موتور گرافیکی تاریخ مصرف گذشته است. البته این موتور توانسته در خلق جزئیات، بسیار خوب عمل کند. جزئیات در عناوین معمایی این چنینی که باید در آنها از کوچکترین موارد نیز به عنوان یک سرنخ استفاده کرد، نقش به سزایی دارند و خوشبختانه از این نظر بازی عملکرد مناسبی دارد. از لحاظ هنری هم بازی عملکرد مناسبی دارد. از نظر فنی عملکرد بازی شکوهمند و خیره کننده نیست و صرفاً میتوان آن را در سطح بهترینهای نسل هفتم دانست. در این میان البته وجود برخی مشکلات فنی و گرافیکی نیز باعث شدهاند تا بازی نتواند آن طور که انتظار میرفت عمل کند. از نظر موسیقی نیز بازی عملکردی کاملاً معمولی دارد. صداگذاری این نسخه بسیار خوب است و میتوان از آن به عنوان یک نکته مثبت بزرگ یاد کرد. صداپیشگان در این نسخه عملکرد بسیار خوبی داشتهاند و لهجه خاص آنها نیز با دقت و ظرافت خاصی در بازی پیاده سازی شده است.
در مجموع، باید گفت که آخرین بازی مربوط به شرلوک هولمز که توسط فراگورز توسعه یافته چندان بازی قابل قبولی نیست. این بازی در دل خود مشکلاتی را دارد که باعث شده نتواند آن طور که مخاطبان امروزی انتظار دارند، عمل کند. شاید بازی هنوز برای طرفداران قدیمی این سری جذاب باشد ولی اگر به طور کلی به این سری علاقهای ندارید یا حتی با آن آشنایی خاصی ندارید، بهتر است پول خود را خرج عناوین دیگری کنید چرا که Sherlock Holmes: The Devil’s Daughter عنوانی نیست که ارزش ۶۰ دلار پول را داشته باشد.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- فهرست نامزدهای بهترین بازی های سال ۲۰۲۴ گیمفا
نظرات
فقط خواستم بگم منم می تونم در کمتر از ۱۰ دقیقه یه نقد رو کامل بخونم 😯 :no: :quiet: :search:
۶۰ دلار برای این بازی؟؟پروجکت کارز با اون همه لایسنس و عظمتش فقط ۳۰ دلار قیمت داشت و نسخه بازی سالش هم ۴۰ دلار قیمت داشت.اخه تا کجا به ما گیمر ها می خوان بی انصافی کنن
بازی عمرا ۶۰ دلار نیس من دیدم ۴۰ یا ۳۰ بود نویسنده اشتباه کردن فک کنم.
۵۰دلاره تو استیم.
من دارم شرلوک قبلی رو بازی میکنم قشنگه بد نیست ولی کلا حوصله میخواد 😉
دقیقا حوصله میخواد.بازیایی که بر اساس فیلم ساخته میشن عموما چیز جالبی از آب درنمیان.شاید چون داستان بازی از قبل برامون اسپویل شده و سازندگان هم تمام عشقشونو برای کار نمیذارن ولی این نسخه شرلوک به نظر جالب میاد.غیر از این بازی از ۰۰۷ blood stone هم خوشم اومد.معماهای بازی adams venture هم خیلی قشنگ و منطقی هستن.به دوستان توصیه میکنم حتما یبار امتحانش کنن
بازیشو انجام ندادم ولی فیلماش که عالی بود ممنون بابت نقد
بازی خوبیه ولی حیف که کرک نشده :doh:
این هفته یهو حسم به بازیا خوابید اصلا سمته کنسول میرم حال ندارم 😥
اسپم: ببخشید امروز world of warcraft عرضه میشه؟
از سایت گیمفا خواهش میکنم بعد از انتشار نقد بازیو هرچه زودتر تو سایت بذارن(لطفا).
آره legion منتشر شد انگاری.
خود بازی رو نمیدونم ولی باکس آرتش خیلی خفنه
۶۰ دلار برای این بازی؟؟پروجکت کارز با اون همه لایسنس و عظمتش فقط ۳۰ دلار قیمت داشت و نسخه بازی سالش هم ۴۰ دلار قیمت داشت.اخه تا کجا به ما گیمر ها می خوان بی انصافی کنن
ممنون اقای دهقانی
هرگز این سری رو تجربه نکردم شاید یه روز خریدمش
ببخشید بابت اسپم
اقای دهقانی نظرات بنده هی میره برسی قبلا هم به همه گفتم میشه درستش کنین
من دارم اساسین سیندیکیت بازی میکنم، هی هنگام بازی از بازی میپره بیرون stoped working میاد، لطفاً کمک کنید، دارم دیوونه میشم
سلام دیفالت جان منو یادت اومد اگه همونی هستی که قبلا تو گیمفا بودی فکر کنم منو بشناسی
نه متاسفانه یادم نمیاد، من حدوداً یه سالی تو گیمفا هستم
درود بر شما آقای دهقانی، نقد بسیار خوبی بود :yes:
خسته نباشی آقای دهقانی