سینما+: از نگاهی بر سریال شهرزاد تا مهم‌ترین اخبار سینمای جهان

با سلام خدمت تمامی شما کاربران دوست‌داشتنی گیمفا! پس از تاخیری نسبتا طولانی با شماره‌ای جدید از سری مقالات سینما+ در خدمت شما هستیم. البته این تاخیر طولانی سینما+ علت دارد و آن هم تغییر کلی ساختار این بخش و اتخاذ تصمیماتی مثبت در این خصوص می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر با ما همراه باشید.

بر این اساس هر هفته و در روز پنجشنبه مقاله سینما+ بر روی سایت قرار خواهد گرفت که در آن به بررسی و معرفی یک سریال جدید و در حال بخش و یا نگاهی بر یکی از سریال‌های فاخر گذشته خواهیم انداخت که مسلما باب میل بسیاری از شما عزیزان خواهد بود. همچنین در این اثنا ممکن است پرونده‌های ویژه‌ای همچون موشکافی اسرار سریال‌های محبوبی همانند گیم‌ آف ترونز، تحلیل روایت سریال فارگو و حتی ویژه نامه‌ای برای عید نوروز نیز در قالب سینما+ منتشر شوند که بی‌تردید شما را شگفت زده خواهند کرد! علاوه بر این موارد در بخش دوم مقاله نیز به واکاوی اخبار مهم هفته قبل سینمای جهان به همراه جدول فروش هفتگی و تحلیل آن خواهیم پرداخت. پس هر پنجشنبه منتظر ما باشید!

بخش اول، سریال: شهرزاد

نگاهی بر نیمه ابتدایی سریال شهرزاد | محمد سعید خزایی

طی سالیان اخیر همواره شاهد ساخته و منتشر شدن سریال‌های کوتاه و بلندی در شبکه‌ی سینما خانگی بوده‌ایم که اغلب آنها به معنی واقعی کلمه آثاری ضعیف و کلیشه‌ای هستند که کمتر کسی به‌ دیدنشان مشغول می‌شود. اما در این بین بودند مجموعه‌هایی که حرفی برای گفتن دارند و پس از اتمام هر قسمت مخاطب از وقتی که برای تماشای آن گذاشته راضی است. جدیدترین ساخته حسن فتحی نیز در این زمره قرار می‌گیرد. به عقیده بسیاری از مخاطبین سریال شهرزاد، این اثر یکی از فاخرترین و قابل قبول‌ترین مجموعه‌های ایرانی ساخته شده است. در هنگام دیدن شهرزاد به‌خوبی می‌توان به این درک رسید که در پروسه  ساخت آن دو اصل در‌ نظر گرفته‌شده، اول آنکه وقایع سریال علاوه‌ بر داشتن رنگ و بویی تاریخی، واقع‌گرایانه نیز باشند. به این صورت که هر عملی از سوی شخصیت‌ها برایشان دارای عواقبی است و این سبب همزاد پنداری بیشتر مخاطب با آنها می‌شود. و دوم آنکه یک حس تلخ و شیرین که احساسات شما را به بازی می‌گیرد در کالبد این مجموعه دمیده شده‌ تا گاهی شمار را فکری عمیق فرو برد و گاهی بیننده را سر شوق بیاورد. حال قصد داریم نگاهی بیندازیم بر مجموعه شهرزاد تا علاوه بر کنکاش بیشتر در آن، این مقاله سبب آشنایی و علاقه‌مندی هرچه بیشتر دوستداران روایت‌های عاطفی و خانوادگی با جدیدترین ساخته حسن فتحی شود.

همانطور که در بالا اشاره شد سریال رنگ و بویی تاریخی دارد و تیم سازنده به برهه‌ای از تاریخ پرداخته‌اند که علارغم داشتن پتانسیل‌های لازم کمتر به تصویر کشیده شده‌است. همچنین برخلاف برخی از آثاری که در تلویزیون ساخته می‌شوند، این‌بار و در شبکه‌ی خانگی دقت بیشتری در انتخاب افراد برای نقششان شده‌است. به عنوان مثال می‌توان به بازی قابل ستایش خانوم علیدوستی و شهاب حسینی اشاره کرد. همین انتخاب به‌جای بازیگران سریال سبب شده شهرزاد در به‌تصویر کشیدن آنچه که برای آن ساخته شده است یعنی خلق سکانس‌هایی احساسی و باور پذیر قابل قبول عمل کند. روایت سریال از سال ۱۳۳۲ شروع می‌شود. سالی که در آن حکومت پهلوی به‌هر شکل ممکن و با کمک عده‌ای از اوباش تهران، دولت تشکیل شده توسط دکتر مصدق، با کمک افرادی همچون دکتر فاطمی را برکنار و مجددا محمدرضا پهلوی بر مسند قدرت قرار می‌گیرد. بی‌تردید پس از هر تغییر حکومتی تعدادی از مردم بی‌گناه نیز قربانی سیاست‌مداران رسیده به قدرت می‌شوند. یکی از این افراد در داستان ما، فرهاد، تنها پسر هاشم دماوندی است. جوانی گرفتار در طوفان غم و ستم که پای در تحصیل در رشته‌ ادبیات فارسی گذاشته و دلباخته‌ دختری به‌نام شهرزاد است. از همان قسمت آغازین ما شاهد هستیم که حس بین فرهاد و شهرزاد از یک رابطه و علاقه‌ی ساده فراتر رفته و این دو جوان تحصیل‌کرده شیفته همدیگر می‌باشند. اما روزگار سر ناسازگاری با آنها دارد و به دنبال کودتای ۲۸ مرداد و حلمه اوباش به دفتر نشریه‌ای که فرهاد دماوندی در آن قلم می‌زند، قتل گنده لاتی بر گردن او می‌افتد و مشکلات عدیده‌ای برای فرهاد و شهرزاد در راه وصال به‌وقوع می‌پیونند.

اگر تاکنون حداقل پنج قسمت ابتدایی سریال را ندیده‌اید به شما پیشنهاد می شود بعد از تماشای آنها به خواندن ادامه متن مشغول شوید.

متکبر…محکم و با نفوذ

یکی از شخصیت‌های شهرزاد که به بلوغ سریال کمک شایانی انجام داده است، مردی قدرت‌طلب و سیاست‌مدار به نام بزرگ آقا می‌باشد. بزرگ آقا به‌نوعی باقدرت ترین و با ابهت ترین شخصیت حاضر در ساخته فتحی است که در همان دو قسمت ابتدایی با نجات فرهاد از اعدام به‌واسطه دوستی و شراکتی که با پدر وی دارد قدرت و خشک‌خویی وی به مخاطب دیکته می‌شود. در داستان‌های شهرزاد، حرف حرف بزرگ آقاست و تمام! البته این مرد با نفوذ پاشنه آشیلی نیز دارد که آن از بخت بد او کشته شدن فرزندان ذکور و ناباروزی تنها دخترش است. یکی از شخصیت‌هایی که در ابتدا به نظر فردی حاشیه‌ای به‌نظر می‌رسید قباد داماد بزرگ آقا یعنی همسر شیرین دیوان سالار است. اما رفته رفته در نوشته‌های نغمه ثمینی جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند و از قسمت ده یا یازده سریال شاهد هستیم قباد هم مثل سایرین است. مردی که تنها یک موجود سست عنصر دائم‌الخمر نیست، بلکه تاکنون مجالی برای خودنمایی نداشته است. قباد را می‌توان تمثیلی تمام عیار از یک مرد گرفتار در مشکلات و روزگار غیر قابل تغییر دانست در سریال های مختلف افراد بسیاری را دیده‌ایم که بعد از مدتی، در داستان نه راه پس دارند و نه را پیش. برخی از این افراد به مدد بهره هوشی بالای خود، توان بدنیشان و یا عوامل دیگری  دست به انجام کارهای جذابی می‌زند که قباد از انجام آنها عاجز است! در یکی از سکانس های سریال، در کلوپ شیرین ( کلوپی تفریحی که قباد مدیریت آن را برعهده دارد) شاهد هستیم او به کارگزار بزرگ آقا می‌گوید، خسته از همه چیز است، اما همیشه حرف حرف بزرگ آقاست و هرکس در کنار او باشد به رستگاری می‌رسد و هرکسی در مقابل او قرار بگیرد، به درک واصل می‌شود! همین بازی دوست‌داشتنی شهاب حسینی به همراه فیلم نامه‌ی قوی که پشت سریال قرار دارد سبب شده علارغم عادی نبودن وضعیت قباد، مردم او را دوست داشته باشند و شرایط او را درک نمایند و دگر ریسی که به‌تدریج در شخصیت وی آغاز را می‌توان نقطه عطفی در شخصیت پردازی و محبوبیت او دانست.

قربانی تصمیمی مصلحتی…

گذشته از همه شخصیت‌های سریال نمی‌توان بازی زیبای ترانه علیدوستی در نقش شهرزاد چشم‌پوشی کرد. دختری جوان و خوش‌سیما که دانشجوی پزشکی است و می‌توان او را از روشنفکران زمانه‌اش خواند و در زمره‌ی فمنیسم‌های ایرانی قرارش داد. روشنفکر از این جهت که در جای جای سریال می‌شنویم که زن باید فقط در حدی سواد داشته باشد که اسمش را بنویسد و بخواند! فقر فرهنگی که به‌واسطه بی‌خردی شاهان پیشین گریبان‌گیر مردم شده و حسن فتحی به‌خوبی آن وضعیت مردسالاری حاکم بر آن دوران را به‌نمایش گذاشته است. شخصیت اصلی سریال درست در مقابل این عقاید قرار دارد و خوب بی‌تردید با سرکوفت‌هایی نیز مواجه می‌شود. روایت داستانی شهرزاد را می‌توان کاملا قابل قبول دانست. به‌شخصه علاقه خاصی به سبک درام/اجتماعی و موضوعات خانوادگی در سریال‌ها ندارم اما شهرزاد پا را کمی فراتر گذاشته و با افزودن نکات جالبی به بطن داستان آن را دوست‌داشتنی کرده است. یکی از عوامل دلنشین شدن تماشای سریال را می‌توان صحنه سازی‌های به‌معنی واقعی کلمه کم نقص آن دانست. محیط‌ها و دکورهایی که به وسیله ذوق و سلیقه وسواس گونه حسن روح‌پروری و تیم وی واقعا باور پذیر و خوب از آب در آمده‌اند. به‌عنوان مثال همان عمارت بزرگ آقا یا مخفی‌گاه اسفندیاری و طرفداران دکتر مصدق را به‌یاد بیاورید که چه جلوه زیبایی دارند. از «خانهٔ فرهنگ دکتر معین» به‌عنوان منزل «بزرگ آقا»، «زندان قصر» به‌عنوان اداره پلیس و «کلوپ ارامنه» برای فیلم‌برداری لوکیشن‌های رقم خورده در کلوپ شیرین استفاده‌شده است که گذشته از طراحی خوب دکور، نحوی نورپردازی در سکانس‌های مختلف سریال سبب القای آن جو سنگین و غم تنیده شده در تار و پود سریال می‌شود. البته همانطور که در آثار پیشین فتحی نیز دیده‌ایم، این کارگردان به‌نام تمایل چندانی برای به تصویر کشیدن فضاهای عظیم و چشم اندازهایی زیبا و بزرگ ندارد و تقریبا به همین نماها و محیط‌ها اکتفا می‌کند.

درست است که تم اصلی داستان پرداختن به‌ ماجراهای شهرزاد و فرهاد و عشق ناکام آنها می‌باشد، اما تیم سازنده خط داستان‌های فرعی را نیز در ساخته خود قرار داده است که می‌توان به ماجرا‌های شیرین، دختر بزرگ آقا با جوانکی که ادعای تحصیلات در انگلستان را دارد و یا حکایت عشق و عاشقی فرهاد با آذر یا همان بیوه شاعر سریال اشاره کرد. مورد متمایزی که در ساخته فتحی نظر مخاطب را جلب می‌کند آن حس پختگی و باور پذیر بودن شخصیت‌ها می‌باشد. یا به تعبیری بهتر می‌شود گفت در شهرزاد نه به شکلی عالی اما در حدی راضی کننده تیم سازنده توانسته است برخی شخصیت‌ها را چند چهره و آب زیر کاه نشان دهد. افرادی که تا قسمتی از داستان برای مخاطب و طی روایت آن فردی ساده و دوست‌داشتنی هستند اما به یکباره ورق بر می‌گردد و آن شخص به فردی دیگر تبدیل می‌شود. همین اندک اتفاقات غیر قابل پیش بینی هستند که توانسته‌اند روایت داستان را از آن سادگی و یک سویی خارج کنند و اندکی به سریال هیجان بدهند.

تنها…ساده… زودباور…حسود

همچنین دیالوگ‌هایی که بین شخصیت‌ها رد و بدل می‌شود در حد مطلوبی قرار دارند و اعتدال در عامیانه و یا رسمی بودن آنها حفظ شده است. به این معنی که نه شخصیت‌ها چنان رسمی و کتابی حرف می‌زنند که گاهی برای درک آنچه که گفته‌اند مکلف به تفکر کردن باشید! و نه صحبتشان آن‌قدر حالت کوچه و بازاری به خود می‌گیرد که مخاطب زده شود. اما مانند اکثر سریال‌های دیگر گاهی برخی شخصیت‌ها جملاتی را بیان می‌کنند که اصلا در آن زمان وجود نداشته! و یا رایج نبوده است که تیم ویراستاری و انتخاب دیالوگ‌ها با اندکی تلاش بیشتر قادر به رفع این مشکل بود. و چنین اشکالاتی را می‌توان بیشتر در جملاتی که حمیرا، خواهر بزرگ‌تر شهرزاد بیان می‌کند، شنید.

شهرزاد هم مانند هر سریال دیگری بالا و پایین دارد و برخی از قسمت‌هایش به‌یادماندنی هستند و برخی دیگر تنها صرف روایت یک تکه از پازل داستان می‌شوند. اما موضوعی که به‌شخصه از آن در این اثر لذت می‌برم پایان بندی هر قسمت است. به‌عنوان مثال می‌توان انتهای قسمت سیزده و یا چهرده را مثال زد که با صدای گرم محسن چاوشی احساسات هر بیننده‌ای را به‌بازی می‌گیرد و شما را به فکر فرو می‌برد. آهنگ‌هایی که توسط محسن چاوشی برای تیتراژ پایانی و بعضا صحنه‌های دراماتیک سریال خوانده شده‌اند علارقم اینکه کمی از نظر متن و مفهوم مشکل دارند ولی کاملا رضایت بخش بوده و سبب جلب نظر بسیاری از دوست‌داران چنین نواهایی به خود شده‌است. یکی از تفاوت‌هایی که به خوبی در موسیقی‌های شهرزاد وجود دارد این است که تنها جنبه پرکردن وقت سریال و سرگرمی مخاطب را ندارند و بلکه تیم مسئول با نکته‌سنجی به سبکی خاص آهنگ‌ها را با اصل ماجرا آمیخته‌اند که با حذف آنها آن سکانس نیز ناقص می‌شود.

نکاتی که بد نیست بدانیم:

حال که سریال شهرزاد به عنوان اولین اثر  برای بررسی در بخش سریال‌های سینما+ انتخاب شده و به‌جهت ایرانی بودن آن قصد داریم نگاهی نیز بیندازیم بر حواشی پیرامون و احتمالات آینده آن:

۱- سریال شهرزاد در ابتدا « روزی روزگاری عاشقی » نام داشت که بنا بر تصمیم سازندگان اسم آن به شهرزاد تغییر داده شد!

۲- فصل دوم و سوم شهرزاد نیز ساخته خواهند شد! این جمله به نقل از حسن فتحی، کارگردان سریال در مراسم معرفی شهرزاد بود که بیان کرد اگر بازخورد مردم از فصل اول سریال خوب باشد با شرکای تجاری‌اش به سراغ ساخت فصل‌های بعدی نیز خواهد رفت زیرا رمان شهرزاد سه فصل دارد و فصل پایانی آن در دهه‌ی ۷۰ شمسی رقم می‌خورد.

۳- رمان شهرزاد نیز شاید چاپ شود! همانطور که در مورد بالا اشاره شد محور اصلی فیلم‌نامه رمانی با همین نام ( که در ابتدا روزی روزگاری عاشقی نام داشت ) است که توسط نغمه ثمینی و فتحی نوشته شده‌ و انتظار می‌رود با شروع فاز دوم و سوم سریال همزمان شاهد انتشار رمان نیز باشیم. عملی که در مورد برخی سریال‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی مطرح جهانی صورت می‌گیرد.

۴- امتیاز شهرزاد در سایت  IMDB بسیار قابل قبول است! هرچند که قاعدتا تمامی رای دهندگان به شهرزاد ایرانی هستند اما بازهم بدست آوردن امتیاز ۹.۱ چندان آسان نیست.

۵-  تمامی لباس‌های شخصیت‌ها توسط خیاط‌های خود سریال دوخته شده‌اند! در این ساخته فتحی به دلیل تاریخی بودن آن لباس‌های خاص خودش نیز لازم بود که تیم مسئول طراحی و دوخت آنها کار خود را به‌خوبی انجام داده‌است.

۶- در روایت تاریخی سریال اشکالات خنده‌داری وجود دارد! که به عنوان مثال می‌توان به فیلم « بر باد رفته » اشاره کرد که شخصیت‌های سریال به تماشای نسخه دوبله آن در سینما می‌نشینند در حالی که این فیلم با آن صوت دوبله‌ای که شنیدیم یک دهه بعد نمایش داده شده‌است! و یا برخی از ترانه‌هایی که در کلوپ شیرین به‌گوش می‌رسند مربوط به دهه ۴۰ هستند و معلوم نیست چطور شش یا هفت سال قبل از تولید در آنجا پخش می‌شوند!

سخن ‌پایانی:

در انتها باید گفت شهرزاد سریالی است که جامعه هدف خود را قشر جوان قرار داده‌است تا با روایت داستانی قابل لمس آنها را به‌دنبال کردن خود مجاب کند. در این سریال عشق و عاشقی حرف اول را می‌زند و انتخاب‌های درست و به‌جای شخصیت‌ها و بازیگران سبب شده‌است شاهد سکانس‌های به‌یادمانی باشیم. همچنین موسیقی‌ها و آهنگ‌های خوانده شده برای آن نیز مطلوب و شنیدینی هستند در نتیجه اگر تا به امروز در دیدن شهرزاد شک داشته‌اید باید شک و تردید خود را کنار گذاشته و به‌سراغ روایت‌های این عشق قدیمی بروید. همچنین علارقم اینکه قانون کپی رایت درست یا غلط در کشور ما وجود ندارد و به سادگی قادر به دانلود شهرزاد به صورت رایگان هستیم، اما تا حد امکان سعی‌مان بر این باشد که نسخه رسمی و ارجینال اثر را تهیه کنیم تا مبلغ پرداختی ناچیز ما کمکی باشد در راستای بهبود اوضاع سینما و سینما‌ی خانگی کشور.

دانلود آهنگ «کجایی» با کیفیت ۳۲۰

دانلود آهنگ «افسار» با کیفیت ۳۲۰

توجه: متاسفانه سریال شهرزاد در نیمهء دوم روایت خود دچار افت محسوسی شده‌است که پس از اتمام سریال در مقاله‌ای جداگانه به آن خواهیم پرداخت.

بخش دوم، جدول فروش:

دانیال دهقانی | جدول فروش و تحلیل آن

در هفته اخیر شاهد اکران انیمیشن به شدت مورد انتظار Zootopia، جدیدترین اثر استودیو معروف و کاربلد دیزنی (Disney) بودیم. این انیمیشن که پیش از این نیز با اقبال رو به رو شده بود و نمرات بسیار مطلوبی را از سوی منتقدان دریافت کرده بود (میانگین ۷۸ از ۳۹ نقد) باز هم توانسته برای دیزنی افتخار آفرینی کند و با فروش بسیار خوب خود، رکورد بهترین اکران در سه روز اول را در میان انیمیشن‌های این شرکت کسب کند. این انیمیشن توانسته در این آخر هفته، فروشی بالغ بر ۷۵ میلیون دلار داشته باشد و به این ترتیب، به راحتی و با اقتدار تمام در صدر باکس آفیس جای گرفته است. این انیمیشن در کشورهای دیگر نیز فروش بسیار مطلوبی داشته و فروشی بالغ بر ۱۵۹ میلیون دلار را در کشورهای دیگر داشته است. این انیمیشن از ۳۸۲۷ سینما اکران شده است. همچنین، Zootopia در ۳۶۶ سینمای آی‌مکس (IMAX) نیز اکران شده و ۵ میلیون دلار از فروش این انیمیشن مربوط به این سینماها بوده است. این انیمیشن از صداپیشگانی چون ادریس اِلبا (Idris Elba) جیسون بِیتمَن (Jason Bateman) و شکیرا (Shakira) بهره می‌برد. کارگردانان این انیمیشن نیز بایرِن هاورد (Byron Howard) جرد باش (Jared Bush) و  ریچ مور (Rich Moore) هستند. از آن جایی که دیگر تا تاریخ ۲۹ آوریل (مصادف با ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۹۵) که انیمیشن مورد انتظار Ratchet & Clank اکران خود را آغاز خواهد کرد هیچ انیمیشن دیگری روی پرده نخواهد رفت، Zootopia می‌تواند تا مدتی خوش بدرخشد و سود بسیاری را نصیب سازندگان خود کند. در رتبه دوم جدیدترین فیلم جرارد باتلر (Gerard Butler) یعنی London Has Fallen که در اصل دنباله‌ای بر فیلم ناموفق Olympus Has Fallen (که در سال ۲۰۱۳ اکران شد) است قرار دارد.

این فیلم به کارگردانی بابک نجفی (Babak Najafi) که علاوه بر جرارد باتلر، از حضور بازیگرانی چون مورگان فریمن (Morgan Freeman) و ارن اکهارت (Aaron Eckhart) بهره می‌برد، توانسته در اولین هفته اکران‌اش فروشی نزدیک به ۲۲ میلیون دلار داشته باشد. لازم به ذکر است که منتقدان به شدت از این فیلم انتقاد کرده‌اند و فیلم میانگین ۲۸ را در وبسایت Metacritic.com به خود اختصاص داده است که این مسئله در فروش فیلم نیز اثرگذار بوده است. نسبت به فیلم قبلی، London Has Fallen هم از لحاظ نمرات و هم از لحاظ فروش عملکرد ضعیف‌تری داشته و احتمالاً در نهایت هم نمی‌تواند به اندازه Olympus Has Fallen فروش داشته باشد. در رتبه سوم جدول فیلم بسیار موفق Deadpool جای گرفته که پیش از این توانسته بود رکورد‌هایی را نیز جا به جا کند و هم از لحاظ جلب نظر منتقدان و مردم و هم از نظر فروش، عملکرد بسیار مطلوبی را از خود نشان دهد. این فیلم با وجود این که رده بندی سنی R (بالای ۱۷ سال) را به خود اختصاص داده، اما، باز هم به فروش خوب خود ادامه داده است و با وجود آن که فروش‌اش نسبت به هفته گذشته ۴۶ درصد کاهش داشته است، ولی توانسته در این آخر هفته نزدیک به ۱۷ میلیون دلار فروش داشته باشد و مجموع فروش داخلی خود را به ۳۱۲ میلیون دلار برساند. در رتبه چهارم، جدیدترین فیلم تینا فی (Tina Fey) با نام Whiskey Tango Foxtrot قرار دارد. این فیلم که کارگردانان‌اش Glenn Ficarra و John Requa (همان کارگردانان فیلم Focus) هستند، علاوه بر تینا فی از حضور بازیگران مطرح دیگری چون مارگو رابی (Margot Robbie) و مارتین فریمن (Martin Freeman) نیز بهره می‌برد. این فیلم کمدی که البته از لحاظ نمرات نتوانست چندان موفق عمل کند (با کسب میانگین ۵۷ از بین ۴۱ نقد) با فروشی بالغ بر ۸ میلیون دلار عملکرد چندان مناسبی را از لحاظ فروش هم نداشت. اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که بودجه ساخت این فیلم ۳۵ دلار بوده و به همین علت به نظر فیلم کار سختی را برای رسیدن به مرز سودآوری در پیش خواهد داشت. در رتبه پنجم، فیلم مفتضحانه Gods Of Egypt جای گرفته که دومین هفته اکران خود را پشت سر می‌گذارد. این فیلم که از لحاظ جلب نظر منتقدان عملکرد بسیار تاسف باری را داشت (میانگین ۲۳ از میان ۲۴ نقد) و از نظر فروش نیز حسابی تهیه‌ کنندگان‌اش را ناامید کرده بود، از لحاظ فروش اُفتی ۶۳ درصدی پیدا کرده است و تنها توانسته فروشی بالغ بر ۵ میلیون دلار داشته باشد. این فیلم با بودجه‌ای نزدیک به ۱۳۵ میلیون دلار ساخته شده است و از همین حالا می‌توان از آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های سینمایی سال ۲۰۱۶ نام برد. در رتبه ششم جدول فیلم Risen قرار گرفته است که سومین هفته اکران خود را پشت سر می‌گذارد. این فیلم که از لحاظ جلب نظر منتقدان عملکردی کاملاً معمولی داشته (با کسب میانگین ۵۱ از میان ۲۱ نقد) از نظر فروش نیز خیلی موفق نبوده و به فروشی بالغ بر ۴ میلیون دلار بسنده کرده است. البته بودجه ساخت این فیلم ۲۰ میلیون دلار بوده، ولی مجموع فروش داخلی فیلم به مرز ۲۹ میلیون دلار رسیده است که این امر موجب شده تا فیلم در مرز سودآوری قرار بگیرد. در رتبه هفتم نیز انیمیشن محبوب Kung Fu Panda 3 قرار دارد که برای ششمین هفته متوالی در میان ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس قرار گرفته است. این انیمیشن دوست داشتنی با وجود آن که از نظر فروش به اندازه دو نسخه قبلی خوب عمل نکرده، اما، توانسته این هفته نیز فروشی بالغ بر ۳.۵ میلیون دلار را تجربه کند و مجموع فروش داخلی خود را به نزدیکی ۱۳۵ میلیون دلار برساند. نکته جالب در مورد این انیمیشن این است که سازندگان هنوز از مقدار بودجه ساخت آن پرده برنداشته‌‎اند. در رتبه هشتم، جدیدترین فیلم سینمایی الخاندرو گُنزالز ایناریتو (Alejandro G. Inarritu) یعنی The Revenant قرار گرفته است که هفته پیش توانست عملکرد خوبی در مراسم اسکار داشته باشد و دو جایزه مهم بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد را کسب کند. این فیلم نیز ۱۱ هفته است که اکران خود را آغاز کرده ولی هنوز در جدول باکس آفیس خوش می‌درخشد. این فیلم که بودجه ساخت‌اش نزدیک به ۱۳۵ میلیون دلار تخمین زده شده، مجموع فروش داخلی خود را به ۱۷۶ میلیون دلار رسانده است. در رتبه نهم فیلم بیوگرافی Eddie The Eagle با درخشش هیو جکمن (Hugh Jackman) و تارون اگرتون (Taron Egerton) قرار دارد که دومین هفته اکران خود را پشت سر می‌گذارد. این فیلم توانسته نزدیک به ۳ میلیون دلار فروش داشته باشد و مجموع فروش خود را به  ۱۰ میلیون دلار برساند، هر چند که بودجه ساخت فیلم ۲۳ میلیون دلار است. در رتبه دهم نیز فیلم ترسناک و موفق The Witch قرار دارد که این هفته نزدیک به ۲.۵ میلیون دلار فروش داشته و مجموع فروش داخلی‌اش نزدیک به ۲۱ میلیون دلار است. هفته آینده نیز دو فیلم The Brothers Grimsby جدیدترین کمدی ساشا بارون کوهن (Sacha Baron Cohen) و فیلم هیجانی   ۱۰ Cloverfield Lane که نمرات خوبی را نیز کسب کرده است، اکران خود را آغاز خواهند کرد ولی بعید به نظر می‌رسد که بتوانند جای Zootopia را در صدر جدول بگیرند.

سخن پایانی: خوب به انتهای نخستین شماره از سری جدید سینما+ رسیدیم! امیدوارم از این شماره استفاده لازم را برده باشید و همچنین این مورد را در نظر بگیرید که بی‌تردید در شماره‌های بعدی با مقالاتی به‌مراتب بهتر در خدمت شما عزیزان خواهیم بود. شایان به ذکر است که از اینجا و یا اینجا قادر به ارائه نقطه نظرات خود جهت ارتقا سطح کیفی این بخش خواهید بود.