.Unknown. پیام در گروه Open World فرستاد 11 روز قبل
به درخواست دوستان اینم میزارم….
بازی با یک فلشفوروارد آغاز میشود: واکر، آدامز و لوگو سوار بر هلیکوپتری از میان آسمانخراشهای دبی عبور میکنند و چند هلیکوپتر تعقیبکننده را سرنگون میکنند تا اینکه ناگهان یک توفان شن شکل میگیرد و باعث میشود یکی از تعقیبکنندگان از کنترل خارج شده و به سه نفره برخورد کند. داستان سپس به ابتدا برمیگردد، جایی که گروه دلتا از دیواره توفان عبور میکنند تا به حاشیه دبی که بیشتر آن دفن شده برسند.
آنها بعداً با گروهی از شورشیان (که فکر میکنند آنها با گردان ۳۳م محکوم هستند) درگیر میشوند که توسط عوامل سیا رهبری میشوند. گروه دلتا سعی میکند به ۳۳م کمک کند، اما به اشتباه با سیا اشتباه گرفته میشوند و به عنوان دشمن با آنها رفتار میشود. واکر پس از دیدن جمعآوری غیرنظامیان توسط ۳۳م، تصمیم میگیرد دستورات را نادیده بگیرد و کانراد را پیدا کند.
پس از دریافت پخش زنده بازجویی یک عامل سیا به نام دانیلز توسط ۳۳م، گروه تصمیم به مداخله میگیرد. آنها دانیلز را مرده پیدا میکنند – این پخش یک تله برای عامل دیگر سیا، ریک گولد بوده است. گولد به گروه دلتا کمک میکند تا فرار کنند، اما بعداً در حمله به مکانی به نام “دروازه” دستگیر و کشته میشود. گروه دلتا از فسفر سفید برای نابودی مخالفان خود استفاده میکند، اما متوجه میشوند به اشتباه به گروهی از غیرنظامیان که توسط جناح تبعیدی ۳۳م به آنجا منتقل شده بودند حمله کردهاند.
واکر با استفاده از یک رادیوی کوچک با کسی که فکر میکند کانراد است ارتباط برقرار میکند. کانراد واکر را وادار میکند بین اعدام یک بازمانده اماراتی یا یک سرباز ۳۳م که هر دو مرتکب جنایات جدی شدهاند انتخاب کند. سپس گروه با جف ریگز، عامل سیا که قصد نابودی آخرین منبع آب دبی را دارد ملاقات میکنند.
پس از کشتن رادیومن توسط لوگو، گروه تصمیم به تخلیه میگیرد. اما هنگام تخلیه هلیکوپتر سقوط میکند،پس از سقوط هلیکوپتر، واکر لوگو را در حالی که توسط جمعی از غیرنظامیان به دار آویخته شده پیدا میکند…. واکر و آدامز به برج دبی ساید (نسخه خیالی برج خلیفه) میروند تا با کانراد روبرو شوند. اما،آدامز کشته میشود. واکر، به برج می رود.و واکر جسد متلاشی شده کانراد را پیدا میکند! -درواقع، کانراد پس از شکست عملیات تخلیه خودکشی کرده بود و تمام مکالمات واکر با کانراد، توهماتی ناشی از ضربه روانی بودهاند و همه این ها به لطف تصمیمات خودخواهانه و به به فکر خود، تصمیمات قهرمانانه، توهمی بیش نبود که منجر به مرگ صدها خانواده ساکن دبی، و صد ها نیروی نظامی شد.
پایانهای ممکن:
واکر خودکشی میکند یا اجازه میدهد “کانراد” به او شلیک کند ( کانراد در جایی که ما با او دیدار میکنیم مرده، اما ما توهمی از او را در ذهن داریم و به گونه ای اگر اجازه دهیم کانراد ما را بکشد، خودکشی کرده ایم.
واکر “کانراد” را میکشد و درخواست تخلیه میدهد و
در صحنه پس از تیتراژ، واکر میتواند به نیروهای نجات تسلیم شود و
یا به آنها حمله کند و چرخه خشونت را ادامه دهد
دوستان اگه بازی رو تجربه نکردید یا هیچ پیش زمینه ای ازش نمیدونید از هر سایتی خواستید نقد و ایناش رو ببینید تا پیام داستان بازی رو متوجه بشید وگرنه فکر نکنم همینجوری بتونید چیز جالبی از داستان بفهمید
خسته نباشی دوست عزیز