.Unknown. پیام در گروه Open World فرستاد 16 روز قبل
شماه پیش از وقایع بازی، بدترین سری طوفانهای شن ثبتشده در تاریخ، دبی را درنوردید. سیاستمداران و نخبگان ثروتمند شهر، ابتدا وضعیت را کماهمیت جلوه دادند، اما سپس بهصورت پنهانی شهر را تخلیه کردند و هزاران شهروند اماراتی و کارگران مهاجر را در میان آشوب رها نمودند؛ جایی که بیابانهای اطراف بهسرعت در حال بلعیدن شهر بودند. سرهنگ جان کونراد (بروس باکسلایتنر)، فرماندهی پرافتخار اما زخمخورده از اختلال استرس پس از سانحه در گردان ۳۳م پیادهنظام ارتش ایالات متحده، در حال بازگشت از افغانستان به همراه یگان خود بود که این طوفانها آغاز شد. کونراد، برخلاف دستور ارتش مبنی بر ترک شهر و پناهندگانش، داوطلب شد تا گردان ۳۳م را برای کمک به عملیات امداد نگهدارد و در نهایت، به همراه تمامی سربازانش فرمان را نادیده گرفت. طوفانها تشدید شدند و دیوارهای عظیم از شن، دبی را دربرگرفت؛ ارتباطات ماهوارهای، پروازها و حتی قویترین سیگنالهای رادیویی مختل شدند. در میان بادهای ۱۲۸ کیلومتر بر ساعت، شورشها و منابع رو به اتمام، گردان ۳۳م برای حفظ نظم، حکومت نظامی اعلام کرد و بهتدریج مرتکب جنایتهایی علیه غیرنظامیان شد. این اقدامات باعث شد تا گروهی از افسران گردان علیه کونراد کودتا کنند، اما شکست خوردند و بازماندگان آنان به عنوان «تبعیدیها» شناخته شدند. سپس سازمان سیا یک تیم عملیات ویژه مخفی را برای تحقیق اعزام کرد و بهعنوان بخشی از طرح خود، مردم محلی را به شورشیانی سازمانیافته تبدیل نمود تا به گردان ۳۳م حمله کنند. این درگیریها در نهایت به آتشبس انجامید. آخرین پیام ارسالی از دبی حاکی از آن بود که تبعیدیهای گردان ۳۳م در حال تلاش برای هدایت یک کاروان به خارج از شهر هستند. اما کاروان هرگز به مقصد نرسید و اندکی بعد، امارات متحده عربی دبی را منطقهای غیرقابل سکونت اعلام کرد. هرگونه سفر به شهر ممنوع شد، گردان ۳۳م به دلیل خیانت رسماً تبرئه گردید و هیچ خبر دیگری از شهر به بیرون درز نکرد.
دو هفته پیش از آغاز داستان، یک پیام رادیویی حلقهوار سرانجام از دیوار طوفان گذر کرد. متن آن کوتاه و هولناک بود:
«این سرهنگ جان کونراد از ارتش ایالات متحده است. تخلیه دبی با شکست کامل مواجه شد. تلفات… بیش از آن است که بشمارم.»
ارتش آمریکا تصمیم گرفت بهصورت مخفیانه یک تیم سهنفره از نیروهای دلتا را برای شناسایی اعزام کند. این گروه تحت هدایت کاپیتان مارتین واکر که پیشتر در افغانستان همراه کونراد خدمت کرده بود مأموریت یافتند تا وجود هرگونه بازماندهای را تأیید و بلافاصله درخواست تخلیه نمایند. همراهان او ستوان یکم آلفونسو آدامز و گروهبان جان لوگو بودند
دوباره یادم رفت تصحیح کنم. *شش ماه.
پ.ن: دوستان شما هم موافقید با این سبک نگارش؟ کتابی به خودم حس خیلی بهتری میده
من که کتابی رو ترجیح میدم