• .Unknown. پیام در گروه لوگوی گروه از Open WorldOpen World فرستاد 18 روز قبل

    فکر کنم خیلیامون یادمون نیاد اولین بار کی تو بازی‌ها احساس آزادی کردیم…

    برای همین گفتم بهتره یه ذره دقیق‌تر به تاریخچه ژانر اوپن ورد نگاه کنیم.

    اولین روزها:
    (Colossal Cave Adventure): تقریباً این ژانر با یه متن شروع شد که بازی بهت می‌گفت “تو یه غار تاریکی” و ما با تایپ کردن فرمان ها فکر می کنم حرکت می‌کردیم.

    اولتیما: و نقشه ی قابل قبول و تعداد زیادی هم دژ.گرافیک تقریبا خوبی هم داشت و مثل یه بذر بود برای رشد عناصر مهم تو یه ژانر اوپن ورد.

    انقلاب ۸ بیتی:
    (The Legend of Zelda): از اولین بازی‌هایی بود که بدون راهنما پلیر رو توی یه جهان پر از راز رها می‌کرد. و خب فکر میکنم این اولین بازی ای بود که تا حدودی حس ازادی میداد به پلیر

    (Daggerfall): نقشه‌اش خیلی بزرگ بود، با اینکه خالی بود ولی برای اون زمان فوق‌العاده بود. و نقش به سزایی توی رشد این ژانر داشت

    دوران سه‌بعدی: انقلاب توی آزادی عمل
    سوپر ماریو ۶۴: فکر کنم خیلیا با این بازی عاشق گیم شدن. ثابت کرد حتی پرش ساده هم تو یه دنیای باز می‌تونه لذت‌بخش باشه.

    جی تی ای ۳ (GTA 3): یکی از اولین بازی‌هایی که واقعاً احساس آزادی می‌داد به مردم. تو شهر می‌شد هر کاری کرد، می‌تونستی دزدی کنی، زندگی کنی یا جاهای مختلف رو نابود کنی. و خیلی از ماها با جی تی ای بود که عاشق گیم شدیم

    موروویند: بازی‌ای بود که ادمو گیج می‌کرد. کلاً هیچ نشانگری نبود، باید از حرف‌های مردم سرنخ پیدا می‌کردیم فکر کنم. و خب خیلی تجربه لذت بخشیه، (برای من که اینطور بود)

    عصر طلایی: وقتی اوپن وردها هنر شدن
    ردد ردمپشن: نه فقط به خاطر گیم‌پلی، بلکه به خاطر اتمسفر قوی‌اش خیلی‌ها رو مثل خودم عاشق وسترن کرد. اب و هوای طبیعی و کلی عناصر دیگه ردد ۱ رو به یک شاهکار تبدیل کرد

    ویچر ۳ (The Witcher 3): یکی از شاهکارهایی که خودم افسوس می‌خورم هنوز نتونستم بازیش کنم. تعریف ازش زیاد شنیدم و همون چند ساعتی هم که بازیش کردم منو محو خودش کرد. اونقدر خوبه که حتی داستان‌های فرعی‌اش هم از خیلی بازی‌ها بهتره.

    (Breath of the Wild): یکی از بازی‌هایی که خیلی خیلی جزئیات داشت تو تعامل با محیط. اونقدری که فکر کنم چیزی نبود تو ذهن آدم که نشه تو بازی اجراش کرد. و یه جور انقلاب توی تعامل با محیط حساب میشد

    حالا دیگه بازی‌هایی مثل ادیسه (Assassin’s Creed Odyssey) نقشه‌هایی به اندازه یه کشور دارن. ولی بعضی بازی‌های مستقل مثل (Outer Wilds) ثابت کردن یه دنیای کوچیک ولی عمیق می‌تونه از صدتا نقشه خالی جذاب‌تر باشه. و تو این روز ها هم که ایندی ها خیلی ترندن، و خلاقیتی که توی این بازی ها استفاده میشه خیلیارو جذب میکنه.
    البته که فکر کنم خیلی هامون از جمله خودم با فرانچایز اساسینز کرید عاشق اوپن ورد شدیم و خب حیفه که توی این متن یادی از یوبیسافت نکنیم، تا اینجا اگه خوندید یه دعایی هم بکنید واسه یوبیسافت

    5
    0
    kianjokerPr_TheBestWolf𔓙 𝑴𝑹.𝑵𝑶𝑩𝑶𝑫𝒀 𔓙Kind Killer