سوال هفته | سخت ترین مرحله ای که بازی کردید چی بود ؟

با سلام به کاربران فهیم گیمفا. با مقاله هفتگی ” سوال هفته ” در خدمتتان هستیم. در این آیتم سوالی را از شما و اهالی صنعت گیم می پرسیم و شما می بایست بر طبق آن سوال، جواب مورد نظر خودتان را بدهید تا نقاط مشترکی را بین خودمان پیدا کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در جمع بزرگان به ادامه مطلب مراجعه کنید.

سوال این هفته اینه “سخت ترین مرحله ای که بازی کردید چی بود ؟” بازهم مثل هفته قبل از خودم شروع می کنم سخت ترین مرحله من مربوط به بازی Mafia 1 میشه. این بازی یک مرحله مسابقه ماشین داشت که واقعا سخت بود. هرکار می کردیم، این ماشین چپ میشد. اون زمان ۷ سالم بود و بعد از ۳ ماه برادرم تونست این مرحله رو تموم کنه و یادمه اون روز که فهمیدم این مرحله تموم شده فکر کردم دارم خواب می بینم. اما داستان ادامه داشت… من یک اخلاقی که دارم اینه که باید تمام بازی ها رو خودم تموم کنم ! برای همین بعد از ۲ سال تو سن ۹ سالگی رفتم که از این مرحله انتقام بگیرم. بعداز ۲-۳ روز بازی کردن به خودم اومدم یهو دیدم از همه جلو ترم، شاید باورتون نشه اما اون لحظه از خوشحالی تب کردم ! بازی رو استوپ زدم رفتم دست و صورتم رو خنک کردم، برگشتم و ادامه دادم. جاتون خالی لحظه آخر تصادف کردم و چرخ ماشینم لنگ می زد با این حال تونستم ردش کنم. از اون به بعد مرحله ماشین این بازی رو من برای فامیل ها تموم می کردم 🙂

محمد جواد محمدی
بازیساز مستقل و عضو سابق تحریریه ی گیم ایمگ

در مدتی که لذت گیمر بودن را چشیدم ( و صد البته می چشم ! فقط دست و بالمان چون تنگ شده حس چشایی مان هم ضعیف شده ! ) مرحله ی سخت و بازی سخت زیاد انجام دادم . از  Dark souls‌ گرفته تا “پارک ژوراسیک ” سوپر نینتندو . یا حتی همین بازی Super Meat Boy خودمان ! اما یکی از مراحل بازی Gta Vice City که به « هلی کوپتر کنترلی » در پیش بنده و دوستانم معروف بود را هرگز از یاد نمی برم !

اوایل که بازی را خریده بودم و مراحل اول را طی می کردم ، هنوز در شوق موتور سواری و قایق سواری و خلاصه وسایل نقلیه غیر از ماشین بودم که رسیدم به همان مرحله ی « هلی کوپتر کنترلی » ! اول خیلی خوشحال شدم و با خودم گفتم : « ایول ! هلی کوپتر کنترلی هم که داره ! » اما بعد به طرز فجیعی تو ذوقم خورد ! قضیه از این قرار بود که باید یک ساختمان نیمه تمام را با هلی کوپتر کنترلی بمب گذاری می کردیم . بعد از اینکه متوجه شدم چگونه می شود آن هلی کوپتر را کنترل کرد متوجه شدم که موانع بسیار زیادی جلویم هستند ! کارگر هایی که بزنم به تخته خودشان ده هزار گانگستر را درس می دادند ! اصلا برای من سوالی در همین جا پیش آمد، در کجای دنیا کارگر جماعت با خودش اسلحه حمل می کند و انقدر در تیر اندازی دقیق است؟ البته کاملا معلوم بود که آنها کارگر نیستند؛ ولی هر چه که بودند ، قابلیت رژه بر روی سلول های عصبی را به بهترین شکل ممکن داشتند و  محرک های خوبی برای اجبار انسان به خودکشی بودند. هرگز آن روزهای وحشتناک و تیره و تاری که در آن مرحله گیر کرده بودم را فراموش نمی کنم . حتی به مرز افسردگی رسیده بودم ! خدای من ! هرگز آن سر کوبیدن ها به نوک میز کامپیوتر، بعد از هر بار شکست را فراموش نمی کنم . دیدن متن Mission failed  یک طرف و شنیدن صدای ترک برداشتن استخوان های سر بر اثر کوبیده شدن به میز یک طرف ! اما آن روز های سخت هر چه بودند، گذشتند و بالاخره از شکست ها پلی برای پیروزی ساختم و بالاخره آن مرحله ی منفور و نحس را رد کردم ! هرچند خاطرات خوشی از آن ندارم اما به هرحال به رسم ادب هم که شده باید گفت یادش گرامی !

میلاد سرلکی
گیم دیزاینر بازی دینگو

سلام …. یکی از سخت ترین مراحلی که به اتمام رسوندم مرحله پایانی (غول آخری ، دکتر نئو کورتکس) کراش بندیکوت ۳ بود .شاید بگید که بابا این کاری نداره که …. سختی این مراحله به خاطر این بود که داداش من اون موقع با دست شکسته اون رو رد کرده بود و راه به راه من رو تخریب روحیه می کرد و می گفت : “من با دست شکسته از تو بهترم ” که همیشه این جمله باعث میشد من ببازم :))))))) ولی در آخر رفتم …… اما باز هم داداشم می گفت : “من با یک دست تمام کردم و تو دو دستی و به زور تمام کردی ” :((((((((( و این داستان ده ساله ادامه دارد.

امیر صلحی
مدیر پروژه بازی سرعت کوچک

انتخاب اینکه کدوم مرحله از کدوم بازی برام سخت ترین جایی بوده که بازی کردم خودش از رد کردن اونجا برام سخت تره! ولی در کل بگم که مراحل فکری و کلا بازیای فکری برام خیلی سخته و خیلی کم پیش میاد بازیهایی که به جای فکر کردن مهارت و تمرین کردن بخوان توشون کم بیارم و برام سخت باشن. مثلا بازی لیمبو و ماشیناریوم بازیهای بودن که برای منی که خیلی حوصله ی اینجور فکر کردنا و معما حل کردنا رو ندارم خیلی خیلی سخت بودن. مراحل فکری بازی خدای جنگ و کسلوانیا ۱ هم برام سخت بودن. ولی توی بازیهای جنگی فک میکنم سخت ترین جایی که رفتم توی بازی متال گیر رایزینگ بود غول آخرش سناتور آرمسترانگ. اصلا نمیشد کشتش…! خیلی خیلی سخت بود و مهارت بالایی میخواست واقعا. غول آخر دی ال سی بازی کسلوانیا ۱ هم (Forgotten One) خیلی سخت بود ولی نه به اندازه ی آرمسترانگ.

حامد زاهدی
سردبیر وب سایت گیمفا

اوه، چه سوالی! فــید بک می زنیم به یکی از شاهکارهای PS1! بازی که با سبک شوتر اول شخص خودش، باعث تولیـــد بزاق دهان، اونم  در حجم وسیع می شد! روایتگر جنگ جهانی هم بود! آقا Medal Of Honor رو میگم دیگه!  تو شماره ی دوم MOH که اون موقع با اسم ” مدالِ که زنه ” شناخته از فروشگاه ها خریداری می شد! تو یکی از مراحل وسط بازی که اسمش هم یادم نمیاد در قالب یه خبرنگار قرار می گرفتیم و می تونستیم با نشون دادن یه کارت شناسایی که بیشتر شبیه یه کاغذ باطله بود! سر نازی ها رو شیره بمالیم و بدون درگیری جلو بریم.اواسط مرحله در یکی از خیابون ها یه تانک قرار داشت که دیگه کارت شناسایی هم حالیش نبود.اوایل می خواستیم با صلح مذاکرات رو جلو ببریم، همین که کارت رو در آوردم و از پشت دیوار اومدم بیرون، یهو نمی دونم چی شد، نوشت Play Again 😐 ! آقا خلاصه تانک خیلی شیطونی بود.اصلا هم اهل مذاکره نبود.اسلحم یه تک تیر بود که باهاش نمی شد سربازا رو بزنی چه برسه به اون غول آهنی..البته کاورگیری خیلی تو بازی کمک می کرد ولی به لطف توپ هایی که از آسمون می رختن رو سرم، نمی شد تکون بخوری.اعصابم داغون شده بود! یاده بازی رامبو تو سگا افتادم! یه دستمال قرمز رو پیشونیم بستم و دل رو زدم به دریا! حالا ما بکش اونا بکش! هرچی می کشتیم مگه تموم می شدن! خونم نداشتم و آخر سر بعد یه ربع کاورگیری و هزارتا کاماندو بازی، کشته می شدم.دیگه کلافه شده بودم! شما فکر کنید دو روز متوالی این دکمه گرد کنسول سفید خاکستری PS1 (یادش بخیر) رو هی خاموش و روشن می کردم! آخرش هم یه کتابچه راهنما که اون موقع لوح زرین نیکان منتشر می کرد، خریدم.توش نوشته بود: برای رد کردن این مرحله، تنها می بایست RPG دستی که پشت کمد اتاقک هست را بردارید و به تانک شلیک کنید!   😐

حالا نوبت شماست 

سخت ترین مرحله ای که بازی کردید چی بود ؟

همچنین شما می توانید، سوال های خود را برای هفته بعد به Omid@gamefa.com ارسال نمایید.