۱۰ بازی ویدیویی که گیمپلی بر نتیجۀ انتخابها تاثیر میگذارد

یک عامل مهم برای خلق تجربههای بیرحمانه، تزریق المانهای واقعگرایانه در بازیهای ویدیویی است. به همین ترتیب، میتوان گفت اولین بار که حس واقعگرایی یک بازی بر مخاطب چیره میشود، مواجه شدن با تصمیمگیری و پیامد انتخابها خواهد بود؛ اینکه «بدترین مجازات» در بازی «مرگ» نیست و میتواند تاثیرات روانی گستردهتری را شامل شود. دقت نکردن به عواقب انتخابها در ۱۰ عنوانی که به آنها اشاره میکنیم، میتواند پشیمانی زیادی را به بار آورد.
This War of Mine

This War of Mine تصویری دلخراش از مفهوم «بقا» را در یک شهر ویران شده پس از جنگ ترسیم میکند و اثری است که جای لذت بردن، باید آن را از حیث بار روایی غمگین تحمل کرد. در بازی، بر گروه کوچکی از بازماندگان نظارت خواهید داشت که در طول روز و در میان هرج و مرج این دنیای ویرانشده، به دنبال ارتقای مخفیگاه، آشپزی کردن، ساخت ابزار و درمان هستند و در زیر سایۀ شب، به دنبال دارو، منابع اولیه مورد نیاز و حتی دوستان جدید میگردند. اینکه اشخاص جدید را میپذیرید، میکشید یا از آنها دزدی میکنید، همگی به روحیات اعضای گروه شما بستگی دارد؛ چرا که در این شرایط، جایی برای اخلاقیات نیست و تنها برای بقاء باید جنگید. This War of Mine، داستانی از احساس شرم و گناه را روایت میکند؛ داستانی که در آن، سلامت روان اعضای گروه به اندازه شکم سیر و سقف بالای سرشان مهم است.
The Long Dark

مفهوم بقاء در دنیای The Long Dark با سه رکن گرم ماندن، غذا پیدا کردن و کنترل خستگی تعریف میشود؛ جایی که حفظ تعادل این سه عنصر بسیار سخت خواهد بود و به چالشی غیرقابل تصور تبدیل شده است. برای بقا در دنیای یخزده بازی، باید برای جزئیترین مسائل نیز تصمیم حسابشده و دقیقی گرفت. از میزان روشنایی روز یا آمادگی برای طوفان و برف شدید گرفته تا احتمال بیماری، جراحت و روبهرو شدن با گرگها، همه و همه تعیین خواهند کرد که تا کِی در دنیای سفید و سرد بازی زنده خواهید ماند.
Frostpunk

استودیوی 11Bit به شکلی ماهرانه شرایط دشوار زندگی را در عناوین شبیهساز بقاء و استراتژیک خود تعریف میکند. همانند This War of Mine، بازی Frostpunk نیز جلوه جدی و حتی خشن زندگی را به تصویر میکشد. بازماندگان، شهر خود را در گودالی عظیم به سمت بیرون بنا میکنند و هنگامی که برای جستوجوی غذا و منابع از آن خارج میشوند، اصول و قواعد به هم میریزد. در این جا، باید با تصمیمات حیاتی و وضع قوانین، همزمان به نیازهای مردم خود توجه کنید و همچنین، خطر نارضایتی آنها را به جان بخرید. به همین ترتیب، تنها یک قدم تا آشوب و شورش شهروندان فاصله دارید و باید با تصمیمات سخت، زندگی همه را نجات دهید.
Telltale’s The Walking Dead

Telltale’s The Walking Dead در یک ماجراجویی اپیزودیک، معادلات معمول ژانر بقای واقعگرایانه را بر هم میزند. در دنیایی که Telltale ساخته، شرایط به گونهای رقم میخورد که انگار همیشه با یک زامبی مواجه هستید و باید در لحظه تصمیم بگیرید. بازی به خاطر اثرپذیری عمیق شخصیت «لی اوریت» از تصمیمهای مخاطب شهرت یافت، اما این واقعیت که بسیاری از انتخابها محدودیت زمانی دارند، به این معنی است که در طول بازی دائماً با فشار سنگین انتخاب راه درستتر، نجات جان یک بازمانده دیگر و از همه بدتر، تعیین سرنوشت لی و کلمنتاین مواجه هستید.
Subnautica

Subnautica در کنار مشهورترین عناوین ژانر بقاء قرار میگیرد و مخاطب خود را به دنبال مواد غذایی و منابع، در دل یک اقیانوس بیگانه و نه چندان آرام فرو میبرد. کل فلسفه گیمپلی به «تنفس» گره خورده و اکسیژن باارزشترین منبع کشف شده در بازی است. با این حال، گاهی دل را به دریا میزنید و بدون توجه به محدودیت اکسیژن، وسوسه میشوید غارها، شکافهای عمیق و جنگلهای جلبکهای دریایی را زیر و رو کنید. از همین رو، با اینکه دائماً در خطر «خفگی» دست و پا میزنید، اما خیلی زود متوجه میشوید که فضای آرامشبخش Subnautica، آن را از دیگر عناوین ژانر بقا متمایز کرده است. تا زمانی که مخزن اکسیژن خالی نباشد، حس اکتشاف در این دنیای بیگانه پر از آرامش خواهد بود.
Green Hell

Green Hell، که داستانی مشابه با The Long Dark را در یک جنگل عظیم به تصویر میکشد، مخاطب خود را بدون تغذیه و سرپناه در شرایط روانی مختلف قرار میدهد. تلاش مستمر برای بقاء در چنین محیطی نه تنها به جسم، بلکه به روان ضربات سنگینی وارد میکند و استودیوی Creepy Jar سعی کرده تا حد امکان، این موضوع را از دل دنیای واقعی بیرون کشیده و در ساختۀ خود به تصویر بکشد. حیوانات وحشی، بیماریهای گرمسیری، انگلها و قبایل بومی که به بیگانگان روی خوشی نشان نمیدهند، همه و همه شما را به حفظ سلامت روان خود دعوت میکنند. Green Hell خشن است و ارادۀ مخاطب را برای رویارویی با هر احتمالی میطلبد.
Call to Arms – Gates of Hell: Ostfront

تصمیمات غمانگیزی که یک فرمانده در میدان نبرد اتخاذ میکند، در دل جنگهای Call to Arms – Gates of Hell: Ostfront برجسته میشوند. شگردهایی که در دنیای واقعی جواب میدهند در این بازی نیز تاثیرگذار خواهند بود؛ بدین معنا که ریسک ناشی از ضعف در موقعیتگیری و دفاع، منجر به نابودی صدها سرباز و برجک خواهد شد. اگر نیروهای خود را در محل مناسب مستقر نکنید، در کاورگیری ضعف داشته باشید یا در تعیین خطوط تأمین به مشکل بخورید، جان خود را به سرعت از دست خواهید داد.
Escape from Tarkov

به عقیدۀ علاقهمندان، Escape from Tarkov بدون شک یکی از بیرحمانهترین عناوین شوتر اول شخص است. واقعگرایی عمیق این اثر که با تاثیر شدید و گاهاً غیرقابل جبران ناشی از آسیبهای مختلف، از جمله شکستن پا و گرسنگی نمایان شده، شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید. اما، از یک طرف نمیتوان به راحتی در برابر لذت تبدیل شدن به یک کاراکتر سرسخت مقاومت کرد. در دنیای Escape from Tarkov، خبری از سرعت یا هیجان دیگر بازیهای شوتر نیست و در عوض، باید با ترس و نگرانی به دنبال سرپناه بگردید.
Last Train Home

با اینکه جنگی عظیم به پایان خود رسیده، اما خطر مرگ هنوز در دنیای Last Train Home وجود دارد. در این بازی، تنها یک هدف دارید که بازگشت به سرزمین مادری است و همراه با لشکری از سربازان جنگزده، سوار بر قطاری زرهپوش از میان مناطق برهوت و خطرناک عبور خواهید کرد. برای محافظت از قطار و خدمۀ خسته خود، باید تصمیمات زیادی بگیرید، از جمله انتخاب نبردها، تعمیر و نگهداری قطعات قطار و ذخیره منابع و حفظ اتحادها. با وجود این، نباید فراموش کنید که پیشروی تنها راه بازگشت به خانه خواهد بود. از بسیاری جهات، میتوان گفت Last Train Home بازتاب دقیقی است از روحیات یک سرباز جنگزده؛ اینکه با وجود خستگی، راهی جز ادامه دادن ندارد.
State of Decay 2

با اینکه تعریف واقعگرایی در بازیهای زامبیمحور چندان منطقی نیست، اما اکثریت قریب به اتفاق، در شبیهسازی حس ناامیدی ناشی از رویارویی با دستهای از زامبیهای وحشی، عملکرد خوبی از خود نشان میدهند؛ مخصوصاً وقتی که هر شخصیت بازی نقاط ضعف و قوت به خصوص خود را داشته باشد و شما، به عنوان پلیر، با توجه به این نقطه ضعفها بقای آنها را تضمین کنید. بقا در دنیای State of Decay 2 نیازمند عناصر مختلفی است و از ویژگیهای شخصیتی گرفته تا توانایی یادگیری مهارتهای جدید، همه و همه در زنده ماندن شما تاثیرگذار خواهند بود. قابلیت پیشروی در بازی محدود به مکانیزم خاصی نیست، اما بهترین تصمیم مخفیکاری است.




















پر بحثترینها
- آیا گیمرها ۸۰ تا ۱۰۰ دلار بابت GTA 6 پرداخت خواهند کرد؟
- سلطه Assassin’s Creed Shadows در جدول پرفروشترین بازیهای استیم
- بلا رمزی مبتلا به اوتیسم است
- بازی Assassin’s Creed Shadows موفقترین نسخه سری از نظر تعداد بازیکنان همزمان استیم شد
- نوجوان انگلستانی تحت تأثیر بازی The Walking Dead خانواده خود را به قتل رساند
- سرنوشت یوبیسافت به عملکرد بازی Assassin’s Creed Shadows بستگی دارد
نظرات
استودیو telltale بد جور به فنا رفت
عاقبت توهم انتخاب
مقاله ایی بسیار عالی
با ایده ای جذاب که هر شخصی رو جذب خودش میکنه
This War of Mine رو بازی کنید بازی جالبیه
عاللیه
جنگ واقعیو نشون میده
خسته نباشید !
مقاله بسیاری جذابی بود
خودم بشخصه سابنیوتیکا رو بشدت توصیه میکنم تقریبا سبکی شبیه به مینکرافت اما کاملا در اب و با داستانی جذاب و هسجان انگیز هرکس که سبک سوروایول پلی میده اینو حتما باید تجربه کنه
.
لامصب یه جانورایی داره که مو به تن ادم سیخ میکنه
هیچ وقت فکر نمیکردم بازی
This War of Mine در این سادگی باعث بشه من به تصمیمات خودم شک کنم و همش به این فکر کنم چرا اینکارو کردم
لعنتی باعث میشه افسردگی بگیری
Chernobylite که اخیرا بازی (و پلت) کردم هم همینطور بود
حیف ما بازی ای نداریم که پلیر رو در شرایطی قرار بده که همراهان خودشو قربانی ادامه دادن بازی کنی.
**اسپویل**
چنین انتخابی در Detroit became human هست. پایان بازی اونم تازه داخل یکی از پایان ها
شما درست میفرمایید ولی منظور من داستان نبود خود گیم پلی بود برای مثال فرد برای کمبود غذا افراد رو بکشه(بازی ای شبیه this war is mine حساب نیست)
سکیرو هم همینطور بود (تقریبی البته)
اسپویل!: اگر زیاد میمردی یه بیماری واسه npc های بازی بوجود میومد، که اگر درمانش نکنی شاید خیلی از فروشنده ها که آیتم های خوب میفروشن بمیرند.
والا بنده همچین مکانیکی را اواخر بازی متوجه شدم و تاثیر چندانی برروی بازی هم نمیگذاشت
ضمنا درمان همان بیماری از طریق همان فروشنده ها قابل خریدن بود
بله عذرخواهی منو بپذیرید راجب مرگ اشتباه گفتم، موردی که داخل آن مشکل ایجاد میکنه کوئست شخصیت هاست نه زندگیشان.
بازی Detroit Become Human رو یادتون رفت
بازی فوق العاده ای هست ولی آدم رو سرویس میکنه سر پایان ها😅
اونجا میمردی رسما شخصیت تموم میشد ( جز کانر)
بازی TWD telltale خیلی راحت میتونه با دقایق ابتدایی بازی
تو رو تا فصل چهارم بازی نگه داره
از نظر من بازی نکردنش یه خیانت بزرگ به خودتون به حساب میاد.
شاهکار بود مرد
Metro exodus نباید باشه ؟ اونم اگر ی سری کارها توی گیم پلی انجام بدی تهش عوض میشه
کلا همه مترو ها همینجورن، من تو metro last light هم یکارایی کردم آخرش عوض شد
بازی fallout هم همینجوره، البته fallout همه پسند نیس، به درد اونایی که میخوان بکشن و برن جلو نمیخوره. از اینایی هست که باید براش وقت گذاشت.
بستگی داره بگی کدوم فالوت
Fallout 4
Bruh
قبلیا رو بازی نکردم
اگه با بازی کردن گیمای قدیمی مشکلی نداری حتما نسخه new vegas رو بازی کن البته بگم از نسخه ۱ تا ۳ هم شاهکارن
ایده Last Train Home چقدرررر خوبه واقعا جذبم کرد، برم چک کنم
رزیدنت اویل۳ نسخه اصلی رو یادتون رفت.
بر اساس انتخاباتی که می کردید(نمی دونم کدوم ورژن بود ۱.۱ بود یا ۱ بود)یکسری تیر ها براتون لول آپ میشد یا تیر های قویتر هی بهتون میداد.
من نمی دونم چکار کرده بودم که جعبه تیر های کلتم از قرمز به مشکی تغییر رنگ داده بود و خوب از تیری که می زدم احساس می کردم دارم باRed9اویل ۴ به زامبی ها تیر می زنم اونقدر قوی بود یک زامبی رو با دو تیر از پا در می آورد و بعضا هدشات میشدند.
تیر های رایفل هم ۱۰۰ تا برام شده بود و در کنارش تیر های نارنجک انداز یا برام زرد بود یا قرمز.
شدو خارپشت؟ اونم اینطوریه اگه توی یه مرحله به حرف هر کی گوش بدی تاثیر داره به نظرم اینطور که باید دیده نشد خیلی بازی خوبیه باید ریمیستر بشه باید قبل پایان سال شدو ریمیستر میکردن