نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده
![2 نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده - گیمفا](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/2-4.jpg)
به مناسبت انتشار جدیدترین قسمت از فرنچایز «ایندیانا جونز» تصمیم گرفتیم، نقد کوتاهی بر کل این فرنچایز پنج قسمتی داشته باشیم؛ با ما همراه باشید.
Raiders of the Lost Ark (1981)
![mv5bntu2odkyy2mtmju1nc00nje1lwezyjgtmwq3mzrhmte0ndc0xkeyxkfqcgdeqxvymjm4mzq4otq v1 f ux1000 compress29 مهاجمان صندوقچه گمشده](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/MV5BNTU2ODkyY2MtMjU1NC00NjE1LWEzYjgtMWQ3MzRhMTE0NDc0XkEyXkFqcGdeQXVyMjM4MzQ4OTQ_V1_F_UX1000__compress29.jpg)
اولین قسمت از مجموعهی «ایندیانا جونز» به عنوان شروع کننده و آغازگر یک فرنچایز بسیار نوستالژیک و سرآمد در ژانر اکشن/فانتزی و زیرژانرِ ماجراجویی در سال ۱۹۸۱ و به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» فیلمی کم و بیش دیدنی و قابل قبول میباشد. این مقبولیتی که البته اشاره میکنیم به هیچ عنوان در حد آن همه ستایش و تمجید بسیار بولدشده نیست که در طول سالیان پیرامون این فیلم و فرنچایز نثارش شده است.
در واقع قسمت اول این فرنچایز بیشتر به دلیل نوآوری و ماجراجوییهای سینماییشده که مخصوصا در قالب یک تریلوژی تولید و ادامه دار شده است، توانسته در دهه هشتاد خود را زبانزد کند و در طی دهههای بعدی نیز بیشتر نانِ آغازگریاش را خورده تا اینکه یک بنیهی ذاتی و سینماییِ قوی از نظر داستان پردازی داشته باشد.
حال کافیست پس از چهار دهه یک بازبینی به این فرنچایز و یا قسمت نخست آن داشته باشید، به وضوح پی خواهید برد که این فیلم به علت نوآوریاش در نمایش خطرات یک ماجراجویی با تمِ باستانشناسانه و البته همراه با فیگور و استایل خاص خود کاراکتر «ایندیانا جونز» که با بازی «هریسون فورد» گره خاصی خورده است، خود را در آن زمان دیدنی کرده و آن اکشن و ماجراجوییها طی زمانی چهل ساله قطعا دیگر آن رنگ و بوی تازگی و ابتدایی را خود را ندارند، مخصوصا که فیلم (قسمت اول) با یک رویکرد ضدِ نازیسم و البته در حال حاضر دیگر کلیشهای شده به راحتی تاریخ انقضایش [از این نظر] مشهود است.
این رویکرد ضد نازیسم هرچند که البته آنچنان پس زننده و خیلی شعاری نیست اما با فانتزی این قسمت که به یک نوع قُدسیّتِ یهودیزه و منسوب شده به ویژگی خاص «صندوقچه گمشده»، یک حالت نخنما برای ما پیدا میکند، که بله یک استاد دانشگاهِ آمریکایی و باستان شناس (بعنوان تغییردهنده یا سازنده تاریخ آمریکای مدرن) با جسور بودن و شجاعت خاص خود بر آلمان نازی که شر مطلق است چیره شده و “صندوقچهی گمشدهی حق و باطلشناس” که “نازی شناس است” (دست نااهلان نازیست را میسوازند و در نهایت ذوبشان میکند) در نهایت به دست آمریکایی های بشردوست نجات پیدا کرده و به خوبی از آن محافظت میشود.
جدای از این رویکرد نخنما و در حال حاضر کلیشهای اما همانطور که گفته شده قسمت نخست این فرنچایز ابداً فیلم بد و ضعیفی نیست و اتفاقاً یک اکشن مقبول در یک داستانپردازی غیرشعاری را به مخاطب خود عرضه میکند که حتی در قیاس با خیل عظیمی از اکشنهای امروزه که با جلوههای بصری به ظاهر بهتری تولید شدهاند، جلوتر میایستد زیرا که از حداقلهای داستانپردازی و شخصیتپردازی تبعیت میکند و با تمِ کمیکی که دارد اجازه نمیدهد که رویکرد ضدنازیسمش در دام شعار بیفتد و قابلیت پسزنندگی داشته باشد اما درکل باز هم تاکید میکنم ابدا در حد آن هم تعریف و تمجید نیست و این فیلم نیز در کنار تمجیدهای اغلب بادشدهای چون فیلمهای مانند «جنگ ستارگان» قرار میگیرد؛ نوآور و جذاب در زمانهی خود اما رنگباخته در رویکردها و نگرشها.
Indiana Jones and the Temple of Doom (1984)
![mv5byzgzmtiznzctnmnizc00zdyylwjjnzktmmq2mdm2zdkwzgvhxkeyxkfqcgdeqxvymjm4mzq4otq v1 f ux1000 1 compress17 نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده - گیمفا](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/MV5BYzgzMTIzNzctNmNiZC00ZDYyLWJjNzktMmQ2MDM2ZDkwZGVhXkEyXkFqcGdeQXVyMjM4MzQ4OTQ_V1_F_UX1000_-1_compress17.jpg)
دومین قسمت از کالکشن «ایندیانا جونز» در راستای همان ماجراجوییمحوری و خطرآفرینی های بیمحابا پیش میرود، همراه با یک داستان خطی و خیلی سر راست آنهم با تمِ کمیک که خود را در دل ماجراجویی ها و خطرات ناشی از آن بازتعریف میکند. اینبار ماجرا در این قسمت از مصر باستانِ در قسمت اول گذر کرده و به جنگلهای کشور هندوستان کشیده شده است و البته که باز هم همان رویکرد امپریالیستی و نخنمای فیلم به وضوح قابل مشاهده است.
این رویکرد در نگاه منجیمحور فیلم است که کاراکتر «ایندیانا جونز» را به سان یک ناجیِ نازل شده بر ظلم و شیطان پرستی هندیان میبیند تا مردم بدبخت و ستم دیدهی هند آنهم با شمایلی قحطیزده و استخوانی را نجات دهد! از دست چه کسی! از دست فرقهای شیطانی که اتفاقا تماما هندی میباشند و ماهاراجا (پادشاه) هندی را نیز سحر کرده و در خدمت خود در آوردهاند.
در اواخر فیلم آن صحنه تیراندازی دو گروه را در نظر بگیرید! جناح هندی سنتی و شیطان پرست با تیر و کمان و جناح مقابل به فرماندهی افسر بریتانیایی مسلح به اسلحههای باروتی و مدرن به عنوان ناجی و کمککنندهی ایندیانا جونز!!
سوای این نگاه نخنما که خوشبختانه خیلی شعاری نمیشود، قسمت دوم ایندیانا جونز باز هم به کمک تخیل و تلاش اکشنپسندِ «استیون اسپیلبرگ» کم و بیش دیدنی و تماشایی است. مخصوصا از اواسط فیلم به بعد که در دل خطرات، یکبارمصرفیِ زننده را پس زده و در دل زد و خوردها توانایی برپایی تعلیق را به مخاطبش هدیه میدهد. ما هم از داستان و اکشن تاحدودی لذت میبریم اما آن رویکرد نخنما اذیتکنندگیاش را همچنان دارد.
Indiana Jones and the Last Crusade (1989)
![mv5by2q0odg4zmitndziyi00zwy5ltg2nzctnmywzja5othmnze1xkeyxkfqcgdeqxvymjm4mzq4otq v1 compress11 نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده - گیمفا](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/MV5BY2Q0ODg4ZmItNDZiYi00ZWY5LTg2NzctNmYwZjA5OThmNzE1XkEyXkFqcGdeQXVyMjM4MzQ4OTQ_V1__compress11.jpg)
سومین قسمت از فرنچایز «ایندیانا جونز» از نظر پلات یا طرح داستان به قسمت اول شباهت زیادی دارد؛ برخلاف قسمت دوم که ماجراجویی کاراکتر «ایندیانا جونز» تصادفی و تا حدی ناخواسته شروع شد اما در این قسمت باز هم با استایل دانشگاهی او را میبینیم و البته که به عنوان پایانبندی سهگانه اصلی، فیلم با فلشبک و “اندیانا جونز شدنِ” کاراکتر «دکتر جونز» شروع میشود و با طرفداران کالکشن کمی نوستالژی بازی میکند.
خوشبختانه در این قسمت از آن رویکرد امپریالیستیِ آشکار دو قسمت قبل خبر نیست و فیلم اینبار صرفاً با یک پلات نرمِ ضدنازیستی پیش میرود. اما چیزی که هست فیلم همچنان در اندازهی محدودی و صرفاً در سطح یک ماجراجویی کمیک تک بعدی قابلیت سرگرم کنندگی دارد و نه بیشتر.
نه رابطه «ایندیانا جونز» با پدرش بُعد جدی و خاصی به خود میگیرد و نه حتی در علاقهی باستانشناسی فیلم خیلی عمیق میشود؛ از رابطه با پدر فقط یک کدورت ناچیز و البته “خود را در اکشن به آب و آتیش زدن برای پدر” میبینیم و در ماجراجویی اینبار کمی “چندکشوریاش” یک رویکرد مار و پله و پازل حل کردن و نه بیشتر.
Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull (2008)
![mv5bzmy5ztk3zdmtzja1ms00nzu4ltk5zditymnhotkxmgyxmjrlxkeyxkfqcgdeqxvymjm4mzq4otq v1 compress98 نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده - گیمفا](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/MV5BZmY5ZTk3ZDMtZjA1MS00NzU4LTk5ZDItYmNhOTkxMGYxMjRlXkEyXkFqcGdeQXVyMjM4MzQ4OTQ_V1__compress98.jpg)
چهارمین پارت از «ایندیانا جونز» در قرن ۲۱ تولید شده است هرچند که از نظر زمانی در دهه پنجاه میلادی روایت میشود. و اصلی ترین تفاوت این قسمت با پارتهای پیشین -جدای از جلوههای ویژهی بهتر- در معمای “شئ باستانی” میباشد؛ در قسمت های قبل معماجویی فیلم در حد دادههای دانشگاهی از زبان کاراکتر «دکتر جونز» بود که تنها در اواخر فیلم با قابلیت جادویی و ماورایی با تمِ دینی/مذهبی/بومی به نمایش در میآمد و تداوم بصری از نظر داستانی پیرامونشان وجود نداشت (در قسمت اول صندوقچه گمشده – قسمت دوم سنگهای مقدس – قسمت سوم جام جاودانگی).
اما در این قسمت، معمای باستانی از افسانههای زمینی (بومی/دینی) فراتر رفته و در کشور پرو و معماریهای کهن آن، معمای موجودات فضایی یا به تعبیر خود فیلم موجودات میانبُعدی را پیش گرفته است. با این تفاوت اصلی که جمجمهی موجود فضایی به عنوان تکه جورچینی از پازل اصلی توجه کاراکترها را با قابلیتهای خاص خود (ذهنخوانی و تاثیر بر مغز یا آهنربایی و دورکردن موجودات خطرناک) به خود جلب کرده و مای مخاطب را نیز کم و بیش و تاحدودی حداقل بهتر از قسمت های قبل پیگیر معمای باستانی فیلم مینماید.
علاوه بر این تفاوت و پوئن مثبتی که گفته شد، فیلم از نظر بَدمنها نیز اینبار روسها را جایگزین نازیهای آلمانی کرده و تقابل اصلی «ایندیانا جونز» با آنها به سرکردگی به فرمانده زن (با بازی کیت بلانشت) صورت میگیرد و البته که کاراکتر او نیز در حد یک تیپ پردازش شده و میلش به دسترسی به معما تا حدودی برایمان ملموس میشود.
همچنین در این قسمت از نظر ارتباطی کاراکتر «ایندیانا جونز» کمی خطوط رابطههایش پُرتر شده و اینبار ماجراجوییهایش را با پسرِ تازه کشفکردهاش (شایا لباف) و البته یکی از معشوقههایش در قسمت اول (با بازی کارن آلن) پیش میبرد. البته که جز همین کشف بیشتر برونمتنی چیزی از نظر ارتباطی در فیلم جدی نمیشود.
در مجموع چهارمین پارت از این کالکشن که در واقع آخرین فیلمی است که به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» روایت میشود همچنان قدرت سرگرمکنندگیخود را برای مخاطب میتواند داشته باشد؛ بهتر از پارتهای دوم و سوم و برابر با قسمت اول.
Indiana Jones and the Dial of Destiny (2023)
![mv5by2m0zgewmgqtnzmxoc00otu2lwexzmutmta5n2rhmdzly2jixkeyxkfqcgdeqxvyode5nze3ote v1 f ux1000 compress62 نقد کالکشن Indiana Jones | نوستالژیک اما بولد شده - گیمفا](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2023/10/MV5BY2M0ZGEwMGQtNzMxOC00OTU2LWExZmUtMTA5N2RhMDZlY2JiXkEyXkFqcGdeQXVyODE5NzE3OTE_V1_F_UX1000__compress62.jpg)
پنجمین و احتمال زیاد آخرین قسمت از فرنچایز «ایندیانا جونز» (اگر بعدها با نژاد و گرایش دیگری بازسازیاش نکنند) تنهاترین قسمت آن است که به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» ساخته نشده است.
مطابق معمول الانه، دستورات تحمیلی و هشتگبازیهای استدیوها نیز در آن دیده میشود، که از کاراکترِ زنِ سیاهپوست گرفته که بیشتر جنبه دکوراتیو دارد و بود و نبودش در داستان فرقی ندارد تا کاراکتر اصلیای همچون «هلنا شاو» (با بازی فیبی والر بریچ) که مثلا نمایانگرِ یک زنِ خودکفا، همهفنحریف و باهوش است و اتفاقاً با هدفی مثلاً غیرکلیشهای همچون پولدوستی نیز پیش میرود.
فیلم از طرفی درگیر نوستالژی بازی نیز میباشد که هرچند خوشبختانه شعاری و زننده نمیشود و تا حدودی سعی میکند روایت سرراستی را پیش بگیرد اما این مورد به وضوح قابل مشاهده است. از فلشبک ابتدایی فیلم گرفته که نسخه جوانشدهی «ایندیانا جونز» را با جنب و جوش و پیوست آهنگ نوستالژیک نشان میدهد تا حضور کوتاه کاراکترهای «صلاح» و «ماریون» و همچنین که در اواخر فیلم شاهد عینیشدن ماجراجوییهای «دکتر جونز» در دل تاریخ هستیم و البته آنجایی که در آخرین سکانس فیلم همسر وی به او باز میگردد؛
این نوستالژی بازی شاید برای طرفداران دوآتیشه این کالشکن خیلی جذاب بنظر برسد اما به طور عادی و با نگاهی پرسشگرانه (که هر مخاطبی هنگام تماشای هر نوع فیلمی باید داشته باشد) تقریبا به آسانی نیز برایمان روشن میشود که فیلم چیز خاصی را جدی نمیکند. نه در ماجراجویی و معمای آن که اینبار با ایده “سفر در زمان” پیش میرود و فقط در لحظه و مخصوصا اواخر فیلم تا حدودی به فیلم هیجان تزریق میکند و نه البته در خصوص روابط کاراکترها که جملگی یا دکوری هستند یا نوستالژی محور یا سطحی.
صرفاً آخرین قسمت از کالکشن «ایندیانا جونز» قابلیت یکبارمصرفی برای مخاطب دارد و حتی در مجموع درباره کل این فرنچایز نیز میتوان این توصیف را تعمیم داد. فرنچایزی که بیش از حد مورد استقبال قرار گرفته و صرفاً نان نوآوریاش در دهه هشتاد میلادی را میخورد. پس زننده و شعاری نیست (هرچند بعضا رویکرد و نگاه ناپسند و مذمومی دارد) اما هیچگاه ماجراجوییهایش به ماجراکاوی تبدیل نمیشود.
![هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷) هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/180322/1699620647-bpthumb.jpg)
![Black Swordsman Black Swordsman](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/111957/1673368880-bpthumb.jpg)
![𝐓𝐡𝐞 𝐆𝐮𝐚𝐫𝐝𝐢𝐚𝐧 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥 𝐓𝐡𝐞 𝐆𝐮𝐚𝐫𝐝𝐢𝐚𝐧 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/184075/1699895418-bpthumb.jpg)
![Joel Morgan Joel Morgan](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/184720/1738781019-bpthumb.jpg)
![Niko|Blade Niko|Blade](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/185060/1716231346-bpthumb.jpg)
![meysamb meysamb](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/34193/1646292134-bpthumb.jpg)
![saman saman](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/126897/1655847326-bpthumb.jpg)
![HELLO.BROTHERS HELLO.BROTHERS](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/185005/1714586870-bpthumb.png)
![𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻 𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/183448/1697144688-bpthumb.jpg)
![سبحان کورلئونه سبحان کورلئونه](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/181232/1683316166-bpthumb.jpg)
![Amir :)) Amir :))](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/161241/1685355775-bpthumb.jpg)
![v-alkaline v-alkaline](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/181242/1685991523-bpthumb.jpg)
![riverside riverside](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/14300/1390507019-bpthumb.jpg)
![Daniallox😃 Daniallox😃](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/172506/1702910349-bpthumb.jpg)
![N21 N21](https://gamefa.com/wp-content/plugins/buddypress/bp-core/images/mystery-man-50.jpg)
![Lonesome guy the Mad One Lonesome guy the Mad One](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/165913/1737126606-bpthumb.jpg)
![AMIR 007 AMIR 007](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/166786/1738435123-bpthumb.jpg)
![Pop_Star Pop_Star](https://gamefa.com/wp-content/uploads/avatars/180026/1732807626-bpthumb.jpg)
پر بحثترینها
- مدیر سابق پلیاستیشن رویکرد چند پلتفرمی Xbox را تحسین میکند
- عملکرد ضعیف Spider-Man 2 روی PC همچنان ادامه دارد
- فروش ۸ میلیون دلاری Marvel’s Spider-Man 2 روی استیم تنها در دو روز ابتدایی عرضه
- بیاحترامی دوباره Assassin’s Creed Shadows به فرهنگ و سنتهای ژاپن
- نویسندگان سابق بایوور روی Ghost of Yotei کار میکنند
- شایعه: Halo: Infinite به پلی استیشن خواهد آمد
نظرات
چقدر کاورای این سری خاص بودن با اون ارتا
پوسترهای این فیلم و بیش از ۱۵۰ فیلم معروف دیگه مثل: جنگ ستارگان، بازگشت به آینده و… رو Drew Struzan کشیده.
مستند «درو: مَردی پشت پوستر» (Drew: The Man Behind the Poster 2013) درباره زندگی و آثاره این هنرمنده آمریکایی هست.
فکت صادره از سوی نماینده غیررسمی امین تیجی در گیمفا:
کلآ ایندیاناجونز خیلی اورریتده برعکس من که آندرریتدم 🙂
به بازیش هم با این سیستمی که استودیو های ایکس باکس دارن و مشکلات مغزی اسپنسر هیچ امیدی ندارم.
.
(فکت های صادره از سوی نماینده غیررسمی امین تیجی در گیمفا ممکن است حاوی مقداری تعصب به پلی استیشن باشند فلذا احتیاط کنید)
(اگر بعدها با نژاد و گرایش دیگری بازسازیاش نکنند)🤣😂
ایندیانا جونز برای مخاطب جدید که کلی آثار اکشن سطح بالا دیده قطعا جذابیتی نداره ولی برای زمان خودش که این تم فیلم ها نبود خیلی خفن و برجسته بود.
صرفا یه نگاه تک بعدی نداشته باشیم.
هیچ وقت با فیلمش نتونستم ارتباط برقرار کنم به نظر من چرند الکی شلاق برای چیتِ وقتی تفنگ هست
با تفنگ میشه از جایی آویزون شد و تاب خورد؟ … نه، نمیشه. ولی با شلاق میشه.
با تفنگ میشه یک دسته یا اهرم رو کشید؟ … نه، نمیشه. ولی با شلاق میشه.
بالاخره یه نقد کوتاه و درست!!!
خیلی ممنون
چرا هرچی جلو تر میایم پوستر فیلم هم پسرفت میکنه
بدون شک یکی از ضعیفترین و سطحی ترین مقالات سینمایی سایت، اونهم برای مجموعه ای که واضحا نویسنده متوجه دلیل وجودی اش نشده. با کلی حمله به امپریالیسم. کمی یاد گرفتن تاریخ ادبیات عامه پسند و مجلات مردان سالهای چهل، قبل از نوشتن درباره فیلمی که ستایشی از اون مجلات هست بد نیست.
به جای کلمه «ادبیات» ، «سینما» بذارید بعد با عبارت «سینمای عامه پسند» مواجه میشیم!!! بعد یه سری المانگوییِ فرمولیزه از ساختار این چنین «هنر عامهپسند» پشت سر هم ردیف کنیم، بعد امثال من و شما هم بریم توی فلان کتاب یا فلان مقاله «هنر عامه پسند» مطالعه کنیم، بخونیم و بعد با خودمون بگیم، بله ، آها پس «ادبیات یا سینمای عامهپسند» یعنی این!!! از اسمشمدیگه معلومه عامه پسنده و هرکی خوشش نیاد، چیزی بارش نیست.
دوست عزیز خودت داری میگی «ستایش مجلات مردان سالهای چهل» یعنی عنصر زمان رو داری تاکید میکنی. یعنی این فیلم و این نوع فیلم با هر عنوان و ژانر و دسته و گونه تعریفی که بهش اضافه کنید در حصار یک زمان بهخصوص تعریف و تشریح (تولید) شده. سرگرم کنندگیش هم مربوط به همون دوره یا یک تیپ خاص از اجتماعمربوط میشه
توی این مطلب من بهوضوح دارم میگم از نظر قدرت اکشن و داستان پردازی مخصوصا قسمت اول از خیلی از اکشن های امروزی جلوتره اما به همون اندازه تاکید میکنم که به اندازه مدح و ستایش که طی این سالها پیرامونش شکل گرفته کیفیت سینمایی نداره
کیفیت سینمایی بخواین یا نخواین با کاراکتر (انسان) هست که معنا پیدا میکنه حالا این انسان توی هر ژانر، دسته، گونه، ماجرا و اتفاق قرار بگیره؛ ما نسبتی که این انسان (کاراکتر) با جهان درش درگیر شده (چه شخصیت محور چه ماجرا محور) در نظر میگیریم و زیر سوال میبریمش تا در نهایت پی ببریم آیا فلان فیلم (مثلا ایندیانا جونز) تونسته بر عنصر زمان فائق بیاد و در حد اعلایی نه تنها سینمایی باشه که به وادی هنر قدم گذاشته باشه یا نه
آیا فلان فیلم مربوط به یک دوره خاصه و فقط با یک سری تعریف و تشریح ژانری و دستهای برای من مخاطب باز میشه و جذابیت پیدا میکنه یا نه خودش سوای هر ژانر و دسته ای، قائم به ذاته و حقیقتا سزاوار ستایش!!!
بنده با جزئیات براتون باز کردم و حتی از اشارات کامنت خودتون استفاده کردم. امیدارم شما هم نقدی دارید سعی کنید در پیام دومتون مفصل تر «ضعیف» و «سطحی» بودن این مقاله رو برای من و مخاطبین باز کنید.
” امیدارم شما هم نقدی دارید سعی کنید در پیام دومتون مفصل تر «ضعیف» و «سطحی» بودن این مقاله رو برای من و مخاطبین باز کنید. حتما، از بالا به پایین،
پاراگراف اول، ادبیات عامه پسند معنی اش از اسمشمدیگه معلومه عامه پسنده و هرکی خوشش نیاد، چیزی بارش نیست نیست.” خیر، این کلمه ترجمه Pulp Fiction که خودش شروع فرهنگ عامه Pop Culture هست. یک روش نوشتن که دستمایه اش تعریف کردن قصه های پریان برای انسان های امروزی هست. داستانهایی بر اساس نیازهای احساسی روزمره و هیجان های کوچک که قرار نیست عمق زیادی داشته باشن، اما معنی اش بی اهمیت بودنش نیست. نمونه، موسیقی پاپ. موسیقی ای که شمل یک ملودی تکراری، دو ورس و سه کورس هست (متاسفانه معادل صحیح اش رو بلد نیستم) در مقابل موسیقی کلاسیک(ریا راک و پاپ پیشرفته) که از نقطه A شروع و به B ختم می شه.
دومین پاراگراف، “ستایش مجلات مردان سالهای چهل» یعنی عنصر زمان رو داری تاکید میکنی،” خیر. مجلات دهه چهل ژانر هست و طراحی های جلد این مجلات و البته حضور نازی ها (به جای زامبی های امروز) بخشی از این سبک بصری و قصه گویی هستن آثار طراح هایی مثل ایستمن، شولتز، کانسلرو خیلی هنرمندهای معروف دیگه منبع ساخت این فیلمها و جورج لوکاس برای خلق جهان ایندیانا جونز هست.
“مدح و ستایش که طی این سالها پیرامونش شکل گرفته کیفیت سینمایی نداره”. دقیقا سینمایی هست. مثل ژانر سینمای کمیک بوک و سای فای. بخش وسیعی ازفندام این سری مربوط به اجرای صحیح ژانر هست و البته ساخت نسخه تصویری شوخی های کلاسیک ژانر ادبی منبع اش.
“آیا فلان فیلم (مثلا ایندیانا جونز) تونسته بر عنصر زمان فائق بیاد” باز هم بله. همانطور که اپیزودهای اولیه جنگ ستارگان، سریال های فضا ۱۹۹۹ یا بتل استار گالاکتیکا و البته تا روزی که ژانر زنده هست، فندم سری هم زنده هست. هر چند هیچ چیزی ادی نیست، مثل نازی های خود فیلم که تاریخ تفکرشون گذته.
نهایتا فیلم نه درباره قُدسیّتِ یهودیزه هست و نه درباره رویکرد امپریالیستی. این مختصات ژانر هست که به بهترین شکل ممکن در سه فیلم اول ترسیم شده و فراموش شدنش در دو فیلم بعد، دلیل اصلی سقوط.
این پاسخ به کامنت شما بود که البته چکیده ای بود از دیدگاه پشت کل مطلب. ایندیانا حونز مثل جنگ ستارگان، مثل جادوگر شهر اوز،و خیلی آثار فانتزی کلاسیک دیگه نه تنها آثار مهمی در فرهنگ پاپ هستن، که در گذر زمان جایگاه کلاسیک خودشون، مثل منبع اقتباسشون رو پیدا کردن.
در ابتدای کامنت اولم گفتم، ادبیات عامه پسند با هر تعریف و تشریح ژانری که ما هر جایی مطالعه کرده باشیم، قرار نیست که ما رو در برابر هر اثرِ هنری (چه ادبیات و چه سینما و چه موسیقی) خلع سلاح کنه و با خودمون بگیم : «ذات این نوع ادبیات یا سینما اینه دیگه و انتظار بالا یا خاصی نباید از فیلم داشته باشیم». در واقع شما با تعریف ژانری میتونید اطلاعاتتون از المانها و جنبههای اون ژانر رو بالا ببرید اما نمیشه و نباید خودمون رو مفعول اون سبک پرداختی کنیم.
مثال دیگه میزنم: فرض کنید از فردا یک ژانر یا سبک پرداختی به وجود میآید با عنوان «مسخره بازی» و المانهای پرداختیش هم با این شرحه که «کاراکترها چیزی را جدی نمیگیرند – کاراکترها منطق خاصی ندارند – روابط در کاراکترها کاملا پیچ در پیچ و بدون علت و معلول خاصی است – تمامی کاراکترها از فرعی یا سیاهه لشکر برای شکستن دیوار چهارم آزاد آزادند و …»
برای لحظاتی این سبک پرداختی رو تصور کنید، بعد ببینید با چه آشفته بازاری مواجه خواهید شد. که البته امروزه بعید نیست حتی همچین سبکی بولد بشه و حتی طرفدار پیدا کنه.
بنده مخالف ژانر یا گونه های پرداختی نیستم (مخصوصا ژانر فانتزی) تنها میگم سعی کنیم پشت تعاریف ژانر ها پنهان نشیم و با هر المانی بهراحتی کنار نیایم. با تعریف شما پس به راحتی باید با سینمای «بالیوود» که اصلی ترین عنصر پرداختیش «سانتیمانتالیسم یا احساسات گرایی های افراطی» هست راحت کنار بیایم و بگیم اونم یه نوع سبک پرداختی و طرفداراشو داره!!!
بله هرکسی میتونه طرفدار هر چیزی باشه اما اینکه ما راحت تعاریف ژانری و سبک های پرداختی رو کت بسته قبول کنیم و بگیم «ذات یا المان های پرداختی ژانرش اینه» که دیگه به وضوح داریم میگیم «ای دنیا هر چیزی که برای من ارائه کنی من راحتی قبول میکنم و باهاش کنار میام»
این در پاسخ به بخش اول کامنت شما بود که فلان دسته و گونهی هنری رو کمی تشریح کردید 👆🏻👆🏻
درباره «مجلات دهه چهل» ببینید خودتون میگین منبع اقتباس جرج لوکاس از نویسنده های این ژانر الهام گرفته: اولا مجلات دهه چهل همونطور که از اسمش معلومه به دنبالهی رویداد «جنگ جهانی دوم» در ابتدای دهه چهل میلادی رویکرد ضد نازیسم رو به عنوان منبع شرّ به طور پیش فرض قرار داده و بعد فُنداسیون داستان پردازی رو بر این اساس پیش برده. بعدشم من به خودی خود مخالف این نوع سبک پرداختی نیستم و حرفم اینه «اگه میخواید در تمام فیلماتون نازیسم رو آتتاگونیست ازلی و ابدی نشون بدید، هیچ اشکالی نداره، اما واقعا از پس آنتاگونیست ساختن یا حداقلجبهه شر ساختن بربیاید و صرفا یک سری مترسک نسازید که تنها حکم دست انداز برای قهرمان داستان داشته باشن بعدم بگید سبک پرداختی این ژانر اینه»
در پاسخ به بخش دوم کامنتتون 👆🏻👆🏻
درباره پاسخ شما به کیفیت سینمایی و در کل بخش پایانی کامنتتون هم بگم: باز هم به وضوح روشنه دارین خودتون رو پشت تعاریف ژانری پنهان میکنین و کیفیت سینمایی رو در گروی مطابقات ژانری مخصوصا در منبع اقتباس میدونید که این به خودی خود ابداً وجهه کیفی برای یک فیلم سینمایی نمیاره و صرفاً برای طرفداران این نوع سبک پرداختی مهم محسوب میشه
شما متاسفانه حتی فایق اومدن بر عنصر زمان رو هم در گروی ژانر، المانهای ژانر و پیشبرد و ماندگاری ظاهری اون ژانر طی سالها میدونید اما بذارید در کامنت بعدیم ریشهایتر نظرمو باز کنم.
ببینید دوست عزیز، هر چیزی که ما در تعاریف ژانری راجع بهشون مطالعه میکنیم، بالا یا پایین بریم یک عنصر ابدی و ازلی داره و اون «انسان» هست (اینکه میگم ابدی و ازلی یعنی تا وقتی انسان با این نوع از هوش و احساس وجود داره هنر هم با این نوع از انسان تعریف میشه)، یعنی ژانر ها میان برای موقعیتهای «انسانی» و ویژگی های «انسانی» تشریح میکنند و حتی تغییر میدهند. برای مثال ژانر فانتزی ریشه اون به «تخیل انسانی» برمیگرده و این آپشنی هست که منوشما و همه انسان ها توی وجودمون داریم. تخیلی که اتفاقا اساسش به واقعیت و شرایط محیطی مربوط میشه اما چون بعضا از واقعیات موجود راضی نیستیم چنگ به تخیل و تغییر واقعیت میزنیم که ابدا هم به خودی خود بد نیست. اما ما اگه مثلا بیایم بیش از حد توی تخیل بمونیم و ارتباطمون عملا با واقعیت قطع بشه، دیگه اونجا نمیشه از تخیل دفاع کرد و اون تخیل تبدیل میشه به «هپروت» و اتفاقا برعکسشم صادق هست و ما اگه بیش از حد از تخیل دوری کنیم، تبدیل میشیم به یک سری زامبی که خودشون رو اسیر واقعیت کردن و توانایی بال و پر دادن به واقعیت زندگیشون رو ندارن.
پس با این مقدمه حرف بنده اینه که فلان ژانر با هر المان پرداختی باید حواسش به «المان های وجودی و ذاتی انسان» باشه و نباید به صرف زمانه اونها رو تقلیل بده و انتظارت ما رو در نطفه خفه کنه. قسمت اول «ارباب حلقه ها» یا دو قسمت ابتدایی «بیگانه ها» یا «بلید رانر» نمونه های عالی یک اثر فانتزی محسوب میشن که به خوبی میان علاوه بر برپایی جهان فانتزیشون (بسط دادن تخیل آدمی در یک اثر سینمایی) به مقتضیات ذاتی انسان هم توجه میکنند و مثلا بدمنهاشون رو آبکی پرداخت نمیکنند که ما به صرف جهان فانتزیشون یا تعاریف ژانریشون راحت خلع سلاح بشیم.
در مجموع ممنون از وقتی که گذاشتین و مخالفتی که کردید. حوصله داشتید باز هم دیالوگمون ادامه میتونه داشته باشه.
چرا بین قسمتای ۳ و ۴ و ۵ انقدر فاصله هست؟
فیلم توی این ژانر چی پیشنهاد میکنید؟ از هر کشوری باشه.
فیلم uncharted
من حتی این قسمت جدید نگاه نکردم هنوز واقعا جای خالی خیلی داریم