نقد و بررسی Lies of P؛ آخرالزمان به روایت عروسکها
آیا بازی Lies of P توانسته پا را فراتر از الهامات ساده پیرامون آثار فرام سافتور گذاشته و کیفیتی درخور توجه ارائه دهد؟ با بررسی بازی همراه گیمفا باشید.
پس از موفقیتهای گستردهی آثار سولزبورن و هاردکور فرام سافتور، یک دههای میشود که بسیاری از سازندگان AA، به سمت ساخت و توسعهی آثار هاردکور، با الهامگیریهای پررنگ از آثار میازاکی روی آوردهاند. در تب و تاب محبوبیت و مقبولیت عناوین سولزلایک، سازندههای کوچکتر و کم نام و نشانتر، در سوادی رسیدن به موفقیت مالی و تجاری، تلاشهای بسیاری کردهاند تا به نوبه خود، تعاریف منحصر به فردشان از یک بازی هاردکور را در ستینگ و ساختاری منحصر به فرد، ارائه کنند.
اما حقیقت آن است که اکثر آثار اقتباسی اینچنینی، بسیار عملکرد دور از انتظاری از خود به جای گذاشتهاند و صرفا سازندهها با تمرکز بر این نکته که اثرشان در تلاش برای ارئه تجربهای هاردکور و سولزلایک است، امیدوارند موفقیت مالی و تجاری کسب کنند.
آثاری مانند The Surge ،Code Vein و Lords of the Fallen، تنها بخشی از این آثار الهام گرفته از بازیهای میازاکی به شمار میآیند که با وجود ایدههای بعضا جذابشان، هرگز نتوانستند پا را از محدودهی یک بازی معمولی فراتر بگذارند و در نهایت تجربهای متوسط و معمولا یک بار مصرف از آثار سولزلایک را ارائه دادند. هر چند تک تک این آثار دارای نقاط قوت خاص خود نیز بودند، اما مشکلات مبارزات و گیمپلی، نقص در طراحی مراحل و موارد مختلف دیگر، باعث میشدند هرگز در سطح بالایی قرار نگیرند.
حال امروز به بررسی جدیدترین بازی سولزلایک میپردازیم که با الهامگیریهای متعدد از آثار میازاکی، خصوصا بلادبورن و سکیرو، ساخته شده است؛ بازی Lies of P ساختهی Round 8 Studio.
آخرالزمان عروسکی
داستان بازی Lies of P، در Krat جریان دارد؛ شهری بزرگ که پس از کشف نیرو و جادویی قدرتمند به نام Ergo، یک انقلاب صنعتی و تکنولوژیک را تجربه کرد و به آرمان شهری دیستوپیایی تبدیل شد. شهری با معماری ویکتوریایی و آمیخته با عناصر صنعتی و رباتیک، که در آن عروسکها یا همان Puppetها، در تک تک بخشها و قسمتهای زندگی مردم حضور دارند؛ از خدمتکار و آشپز و راننده گرفته تا هر شغل دیگری که در سطح جامعه وجود دارد. خالقان این عروسکها، برای اینکه از امنیتشان مطمئن شوند، قوانینی را در بطن این Puppetها حک کرده تا از بروز مشکلات جلوگیری کنند. به عنوان مثال، عروسکها نمیتوانند به هیچ انسانی آسیب برسانند؛ اما شاید بتوان گفت جذابترین قانون و خطمشی Puppetها، مربوط به قانون صداقت است. هیچ عروسکی نمیتواند دروغ بگوید! چیزی که نام بازی نیز تلویحا به آن اشاره میکند و یکی از راههای تمیز دادن عروسکها از انسانها، عدم توانایی آنها در دروغ گفتن و فریب دادن است.
اما هر بهار، زمستانی دارد و هر طلوعی، یک غروب. فاجعهای در Krat آغاز میشود و عروسکها از کنترل خارج شده و به اعمال خشونتبار و کشنده دست زده و دیگر از قوانین و خط مشیهای تعیین شده اطاعت نمیکنند. چیزی که مشابهش را در سناریوهای مربوط به هوش مصنوعی به کرات دیدهایم.
حال این حادثهی بزرگ، که از آن به عنوان جنون عروسکها یا همان Puppet Frenzy یاد میشود، باعث قتل عام اکثریت قریب به اتفاقات مردم Krat شده و انسانهای زنده مانده در Krat را شاید در حد انگشتهای دو دست بتوان تخمین زد. Krat بعد از آخرالزمان عروسکی، اکنون به جهنمی ویران تبدیل شده است که تنها دورنمایی از Krat پیشرفته و تکنولوژیک را در خود میبیند.
در این فضای مرگبار و دهشتناک، شخصیت اصلی ما، که در واقع همان عروسک پینوکیوی معروف است، از خواب بیدار میشود (اگر بشود از خواب بیدار شدن را منطقی دانست).
عروسک داستان ما، که هیچگونه اطلاعی از شرایط، خالق، هدف ساخت و اوضاع و احوال خود ندارد، توسط فردی مرموز راهنمایی میشود تا به هتل Krat برود. هتل Krat در ادامه تبدیل به پایگاه و Hub اصلی بازی میشود، شخصیتهای مختلف در آن حضور پیدا خواهند کرد و کارهای مختلف مثل ارتقاء سلاح و شخصیت، خرید آیتمها و موارد دیگر را میتوانید در این مکان انجام دهید.
پس از رسیدن به هتل Krat، پینوکیو در مییابد که برای رسیدن به جواب سوالهایش، باید خالقش، ژپتو، را پیدا کند. این جا است که داستان بازی شروع میشود و ماجراجوییهای P برای رسیدن به حقیقت، نجات Krat و پرده برداشتن از اتفاقات مختلف، آغاز میگردد.
در هنگام شروع بازی، انتظار خاصی از از داستان، روایت، پرداخت شخصیت و حوادث مختلف نداشتم و صرفا امیدوار بودم بازی حداقلها را رعایت کند. نه بیشتر و نه کمتر. اما پس از شروع بازی و گذشتن چند ساعت ابتدایی، به سرعت به این موضوع پی بردم که چقدر در اشتباه بودم و Lies of P نه تنها به داستانش اهمیت میدهد، بلکه صرفا این بخش را به عنوان بستر و پلتفرمی برای خلق مبارزات و مراحل قرار نداده است. شهر Krat، دنیاسازی بسیار خوبی دارد و به سرعت با حال و هوای این دنیای غمآلود و سیاه آشنا میشوید. از طرف دیگر، عوامل مختلف داستانی، از شخصیتها و حوادث مهم خط داستانی گرفته تا شخصیتهای مختلف که اکثرا در هتل Krat حضور دارند، نقش خود را به نحو احسنت به مانند تکههای پازل در داستان ایفا میکنند.
عنوان Lies of P از روایت مستقیم استفاده میکند و بر خلاف اکثر آثار مشابه مثل بلادبورن، به روایت محیطی و غیرمستقیم متکی نیست. گوش دادن به دیالوگهای بازی، اکثر اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما قرار میدهد و باقی اطلاعات از طریق نوشتهها و پیامهایی که در دنیای بازی یافت میشوند، قابل کسب خواهند بود. اطلاعاتی که کاملا صریح و واضح هستند و خبری از جملهبندیهای گنگ یا اشارات غیر مستقیم نیست.
هدف داستانی Lies of P در ابتدا به مواردی مثل پیدا کردن پدر ژپتو و یافتن سوالات بدیهی مثل علت خلق P یا دلیل وقوع Puppet Frenzy خلاصه میشود، اما رفته رفته و با سرعت و روندی بسیار معقول، بسط پیدا میکند و موارد بسیار بیشتری را شامل میشود. از کیمیاگرهایی که همواره به دنبال شفابخشی و درمان بوده و هستند گرفته تا گروههای خلافکاری که Districtهای مختلف را به دست دارند و به نظر خودشان، به Krat کمک میکنند.
تقریبا برای تمامی مخاطبان آثار سولزلایک و هاردکور، داستان، شخصیت پردازی و سلسله وقایع و اتفاقات با وجود مهم بودن، در درجهی بسیار پایینتری نسبت به مبارزات و موارد دیگر قرار میگیرد، اما Lies of P به شکل جذابی نشان میدهد که آثار سولزلایک نیز به راحتی میتوانند دنیایی جذاب، اصولی و ساختارمند خلق کنند، وقایع را سلسلهوار و هوشمندانه روایت کنند و با استفاده از برگهای برندهای مثل Plot Twistهای مناسب و شخصیتهای کاریزماتیک، داستانی یکپارچه را شکل دهند که تعلیق بالایی داشته باشد و بتواند خود به انگیزهای اضافی برای تجربهی مخاطبان تبدیل شود.
یکی دیگر از نقاط قوت داستان بازی، شخصیتهایی هستند که در طول ماجراجویی خود با آنها روبهرو میشویم. در دید اول شاید به نظر برسد کاراکترها آنچنان نکتهی خاصی در بر ندارند، به مرور زمان متوجه میشوید که تک تک شخصیتهای فرعی به ساختار داستان وفادارند و به روایت بازی و دنیاسازی شهر Krat کمک شایانی کردهاند.
مهم نیست با چه سطحی از انتظارات پیرامون داستان، به تجربهی بازی بپردازید. میتوانم به جرات بگویم شگفت زده خواهید شد و از داستان بازی Lies of P لذت خواهید برد. اشتباه برداشت نکنید، قرار نیست با داستانی حیرتانگیز یا تاریخی مواجه شوید. اما دنیاسازی بازی، روند اتفاقات و سیر تکاملی ماجراجویی P که از یافتن جواب سوالات به مواردی بسیار عظیمتر ختم میشود، قطعا برای شما لذتبخش خواهد بود و به نوبهی خود، دلیلی اضافه به شما میدهد تا بازی را تجربه کنید و از روند اتفاقات، خسته و بیحوصله نشوید.
خشم عروسکی!
به عنوان یک بازی سولزلایک که الهامات گستردهای از آثار مختلف میازاکی، خصوصا بلادبورن گرفته است، بازی Lies of P میزبان المانها، سیستمها و ویژگیهای بسیاری است که عمق خوبی به مبارزات و گیمپلی بازی بخشیدهاند.
در ابتدای بازی، میتوانید از بین سه کلاس Dexterity ،Strength و Quality کلاس مورد نظر خود را انتخاب کنید. کلاس انتخاب شده صرفا در بخش Stats و از لحاظ ویژگیهای کلی مثل میزان سلامی (HP)، استقامت (Stamina) و میزان وزن قابل حمل (Weight limit) متفاوت است و همچنین هر کلاس یک سلاح آغازین مختص به خود را داراست که البته در ادامه سلاحهای دیگر نیز قابل خریداری خواهند بود.
ساختار گیمپلی و مبارزات بازی، در نگاه اول با تمامی آثار سولزلایک مشابه است. حملات سریع، حملات سنگین، دفاع کردن و گارد گرفتن و جا خالی دادن از حملات، همگی حاضر هستند؛ اما بازی در بطن گیمپلی، شاهد تفاوتهای قابل توجهای هستیم.
بازی روی هر دو عنصر جاخالی دادن (Dodge) و دفاع کردن (Block) تمرکز دارد، اما بیشتر حملات دشمنان، الگوی رفتاری آنها و روند مبارزات به سمت دفاع کردن و بلاک کردن میل میکند. هنگام دفاع کردن، شما آسیب دریافت میکنید، اما اگر ظرف چند ثانیه به دشمن حمله کنید و آسیب برسانید، بخشی از سلامتی از دست رفته خود را بر می گردانید. این مکانیزم را در واقع میتوان الهامی تغییر یافته از بازی بلادبورن در نظر گرفت که در آن بلافاصله پس از آسیب دیدن، آسیب رساندن به دشمنان سلامتی شما را بازیابی میکرد.
این سیستم، به خوبی در دل مبارزات بازی جای گرفته و یک تعادل معقول در نبردها ایجاد کرده است. از آن جایی که بلاک کردن نوار استقامت را مصرف میکند و از طرف دیگر بسیاری از دشمنان بازی، حتی دشمنان عادی، کمبوهای طولانی و پر تعداد استفاده میکنند، نمیتوان صرفا به بلاک کردن دل خوش کرد و در مبارزات پیروز شد. از طرف دیگر، بعضی از حملات دشمنان که Fury Attack هستند و با رنگ قرمز مشخص میشوند، قابل جاخالی دادن یا دفاع کردن نیستند و فقط یک راه برای مقابله با آنها وجود دارد، Perfect Guard یا همان Parry کردن. اگر درست در لحظهی اصابت ضربه دشمن دفاع کنید، حملهی او Parry میشود و برای دشمنان عادی حتی ممکن است سلاح آنها را بشکنید! این قابلیت Perfect Guard خصوصا در باسفایتها بسیار کارآمد است چرا که تمامی باسها، حملات Fury قدرتمندی دارند و اگر نتوانید آنها را دفع کنید، آسیب شدیدی به شما وارد میکنند.
سیستم مبارزات از لحاظ سنگینی، فیزیک حملات و نرم بودن انیمیشنها بسیار راضیکننده است و خصوصا حرکات و حملات نرم P، بسیار مبارزات بازی را طبیعی جلوه میدهند. موردی که بسیاری از آثار سولزلایک مشابه در آن مشکل دارند و بعضا با فیزیک حملات و انیمیشنهای نه چندان مطلوب مواجه هستیم.
در کل مبارزات بازی را میتوان در سطح مطلوب توصیف کرد، بخشی که سازندگان هیچ عنصر یا سیستمی را فدای ویژگی خاصی نکردهاند و تک تک بخشهای مبارزاتی و گیمپلی بازی در خدمت یکدیگر بوده و همدیگر را تکمیل میکنند.
تنوع دشمنان، مینیباسها و باسفایتها، یکی از مهمترین دغدغههای مخاطبان آثار سولزلایک به شمار میآید. استفاده از دشمنان تکراری به دفعات بالا و مشابه بودن الگوی حملات دشمنان مختلف که تنها در ظاهر با هم متفاوتند، مواردی هستند که در بسیاری از آثار مشابه به چشم میخورند و شاید بتوان گفت در بسیاری از موارد به تنبلی سازندگان اشاره دارند. البته دقت کنید به صورت عادی استفاده دوباره از دشمنان و Assetها مشکلساز نیست، اما این مسئله که یک سری از دشمنان بارها و بارها فارغ از محیط و مکان مورد استفاده قرار بگیرند، قطعا آزاردهنده خواهد بود.
در چند ساعت ابتدایی تجربهی Lies of P، به این نتیجه رسیده بودم که Lies of P نیز همان مشکلات کلاسیک و همیشگی آثار سولزلایک را در زمینهی تنوع دشمنان خواهد داشت، اما پس از رسیدن به نیمهی دوم بازی، متوجه شدم خوشبختانه Lies of P در این زمینه نیز ناامیدکننده عمل نکرده و مشکلات آثار سولزلایک در این زمینه را به ارث نبرده است. آیا این به این معنا است که شاهد مینیباسهای تکرار شونده در طول بازی نخواهیم بود؟ خیر، اما دفعات کم استفاده شده از دشمنان و باسهای تکراری از یک سمت و پراکندگی مناسب دشمنان تکراری باعث میشود این مسئله آنچنان پررنگ به چشم نیاید.
از طرف دیگر، تنوع دشمنان بازی رضایت بخش است. وجود Puppetها به عنوان بخش زیادی از دشمنان بازی، به این معنی است که شاهد طیف وسیعی از دشمنان و عروسکهای مختلف هستیم که هم از لحاظ ظاهری و فیزیکی متنوع هستند و هم حملات، ابزارها و کارهای مختلفی انجام میدهند. از عروسکهایی با شعلهافکن گرفته تا عروسکهای ثابتی که بمبهای آتشین و الکتریسیته پرتاب میکنند و عروسکهای سریعی که انفجاری بوده و در کنار شما منفجر میشوند. در کنار این موارد، شاهد دشمنان مختلف زیاد دیگری مثل سگهای رباتیک و عروسکی، عروسکهای نصف و نیمه و انواع و اقسام دلقکها و عروسکهای عجیب و غریبی هستیم که بسته به مکان و محیطی که در آن حضور دارید، با شما به مقابله میپردازند.
از تنوع دشمنان معمولی و مینیباسها که عبور کنیم، باید بگویم تنوع باسفایتهای اصلی نیز رضایت بخش است و تقریبا تمامی باسفایتهای اصلی بازی، ساختار منحصر به فرد و خاص خود را دارا هستند. ناگفته نماند که در در برخی موارد، الهامات بازی از بلادبورن بسیار مشهود است که البته لزوما نکتهی منفیای به شمار نمیآید.
اگر در مورد سختی و چالش بازی کنجکاو هستید، باید بگویم خوشبختانه Lies of P در این زمینه نیز به به مشکلات آثار مشابه دچار نشده است. هر چقدر هم آثار میازاکی به سختی معروف باشند، حقیقت این است که با کمی تجربه و استفاده از از ابزار مناسب، میتوانید تقریبا تمامی بازیهای فرام سافتور را با سطح خوبی از سختی تجربه کنید. اما آثار الهام گرفته دیگر مثل Lords of The Fallen یا Code Vein، گاهی آن قدر دچار توهم سختی میشوند که گویی سازندگان متصور هستند سختی زیاد نشان قدرت و کیفیت بازی است و معمولا این کلونهای سولزلایک، باسفایتهای بعضا عجیب و غریب و بیش از حد سختی دارند که چالش آنها مبنی بر منطق و انصاف نیست و بیشتر به بیعدالتی یا موارد مشابه تکیه دارد.
بازی Lies of P حداقل برای من، در اغلب اوقات تجربهای نرمال بود. نرمال و عادی به این معنی که بازی تجربهای معقول و روان از سختی و چالش را ارائه میداد و در عین حال روند پیشرفت و پیشروی در بازی کند و آهسته نبود. دشمنان عادی اکثرا به خودی خود حرفی برای گفتن ندارند، اما وقتی تعدادشان زیاد شود و شما را محاصره میکنند، حتی عروسکهای عادی نیز مرگبار میشوند. از طرف دیگر مینیباسهای بازی واقعا چالش برانگیز هستند، اما تعداد کم آنها و الگوی حملاتشان باعث میشود حس سختی غیرمنصفانه به شما دست ندهد. در کل باسفایتهای بازی عموما سخت و چالش برانگیز هستند، اما پس از چند بار تلاش و استفاده از استراتژی مناسب، نباید آنچنان برای شما مشکلساز شوند. البته که انتظار سه یا چهار نبرد بسیار سخت را داشته باشید.
تنها موردی که اشاره به آن خالی از لطف نخواهد بود، این است که بعضی از حملات و الگوهای رفتاری باسها بعضا عجیب و به شدت سخت میشود و شاهد کمبودهایی آن قدر طولانی و پیچیده هستیم که ممکن است برای شما آزار دهنده باشند. البته این مورد را به شخصه چند بار بیشتر تجربه نکردم، اما حقیقتا گیر افتادن در این حملات واقعا دردناک و تلخ است!
در کل انتظار تجربهای بسیار استاندارد از جنبهی سختی و چالش را داشته باشید. Lies of P نه آن قدر غیرمنطقی سخت و آزاردهنده است که شما را از ادامهی بازی منصرف کند و نه آن قدر آسان و بدون چالش است که جذابیتش را برای شما از دست بدهد. از لحاظ سختی، Lies of P را میتوان ورژن چالشبرانگیزتر بلادبورن دانست.
بد نیست اشاره کنم که میتوانید در باسفایتهای بازی، با استفاده از آیتم Star Fragment، یک Specter را احضار کنید تا کنار شما به مبارزه بپردازد. در باسفایتهای چالش برانگیزتر، این Specter نقش پررنگیتری ایفا میکند، نه به واسطهی آسیب رساندن به دشمنان، بلکه بیشتر به عنوان پرت کردن حواس باس و ایجاد کردن فرصت برای شما.
برویم سراغ برخی از مکانیزمها و ویژگیهای بازی؛ از Puppet Arm شروع میکنم. از آن جایی که P یک عروسک است، دست چپش کاملا حالتی صنعتی و مکانیکی دارد و میتوانید به خوبی آن را شخصیسازی کنید. بازوی شخصیت اصلی به Legion Arm مجهز شده و شما را در مبارزات یاری میدهد. در ابتدا فقط به یک Legion Arm دسترسی دارید اما با پیشرفت در بازی، Legion Armهای بیشتری میتوانید بسازید. تنوع این بازوهای مکانیکی نیز بسیار رضایتبخش است. از شعله افکن و دستکش مین پرتاب کن گرفته تا دستکش مخصوصی که دشمنان را به شما نزدیک میکند و دستی دیگر که روی زمین اسید میپاشد.
نکتهی بسیار هوشمندانه این است که این Legion Armها، لزوما برتری فاحشی نسبت به یکدیگر ندارند، بلکه هر کدام در موقعیت و رویارویی خاص خود به کار خواهند آمد. به شخصه در باسفایتهای مختلف، بسته به نوع مبارزه از بازوهای مختلفی استفاده کردم. اگر باس به آتش حساس بود، شعله افکن انتخاب من بود و برای باسهای بزرگ اما کند، از گلولههای قدرتمند بهره میبردم. در مبارزات با دشمنان معمولی نیز بسته به استایل و روش بازی شما، قطعا از Legion Armها استفاده خواهید کرد و لذت خواهید برد. عروسکها را به آتش بکشید، به سمت آنها گلولههای قدرتمند شلیک کنید، با طناب آنها را به خود نزدیک کنید و با مین، آنها را تکه تکه کنید، دست شما بسیار باز است!
هنوز کار ما با این بخش تمام نشده، بعد از ساختن بازوی مورد نظر، میتوانید با پیدا کردن Legion Caliber که آیتم کمیاب و ارزشمندی است، سه آپگرید ویژه برای هر کدام از این دستها بسازید که این ارتقاءها نیز به نوبهی خود بسیار کارآمد و چشمگیر هستند. برد شعلهافکن را بیشتر کنید، گلولهها را به حال انفجاری در بیاورید و قابلیتهای تک تک بازوها را عمیقتر کنید. لازم به ذکر است که به واسطهی تعداد زیاد آپگریدها و تعداد محدود Legion Caliberها، به بیش از یک Playthrough برای دسترسی به تمام ارتقاها نیاز دارید که خود انگیزهای مضاعف برای تکرار چندبارهی بازی خواهد بود.
در پایان بد نیست اشاره کنم نحوهی ساز و کار Legion Arm، بسیار واضح از Prosthetic Arm بازی Sekiro الهام گرفته شده است.
مکانیزم جذاب دیگر بازی که به شخصه وقت زیادی صرف آزمایش آن کردم، خلق سلاحهای جدید یا همان Weapon Assembly است. تمام سلاحهای بازی، به استثنای سلاحهای باسها، از دو بخش دسته (Handle) و تیغه (Blade) تشکیل شدهاند. نکتهی جذاب این تست که میتوانید با استفاده از Stargazer (حکم چکپوینت را نیز دارد) آن را انجام دهید، آن است که سلاحها ترکیبی متفاوتی قابل خلق کردن هستند و در این زمینه اصلا و ابدا هیچ محدودیتی وجود ندارد. به عنوان مثال، میتوانید Handle یا دسته یک نیزه را با تیغهی بزرگ یک تبر ترکیب و یک سلاح ترکیبی عجیب خلق کنید! یا حتی میتوانید با تغییر دسته یا همان Handle، سلاح خود را از حالت دوربرد به نزدیکبرد تغییر کاربری دهید. عمق این سیستم با وجود اینکه ممکن است در ظاهر ساده به نظر برسد، باورنکردنی است و به شخصه نزدیک به صد سلاح ترکیبی متفاوت از تیغهها و دستههای مختلف خلق کردم. این موضوع ارزش خود را جایی بیشتر نمایان کرد که در چند باس فایت، نمیتوانستم به پیروزی برسم و با تغییر Handle سلاح، توانستم به نتیجه مطلوب دست پیدا کنم.
لازم به ذکر است که هر Handle، حرکات و اصطلاحا Moveset خود را دارد و حرکات سلاح مثل Charged Attack بر همین اساس انتخاب میشود و از سوی دیگر جنس و وزن تیغه، آسیب، سرعت حملات و موارد این چنینی را مشخص میکند. از آن جایی که شاهد تیغهها و سلاحهای الکتریکی، آتشین و اسیدی در بازی هستیم، میتوانید بیلدها و سلاحهایی با ویژگیهای بسیار خاص خلق کنید و هر زمان به مشکل بر خوردید، آزمایش با سلاحهای جدید میتواند کارگشا باشد. تعداد بالای سلاحهای بازی که به شخصه پانزده مورد از آنها را در اولین تجربهام پیدا کردم، به این معناست که تعداد سلاحهای ترکیبی ممکن، قابل توجه است.
تا صحبت در مورد سلاحهای بازی تمام نشده، بد نیست به Fable Artها نیز اشاره کنم. Fable Artها در واقع حملات ویژه و قدرتمند سلاحها هستند که بسیار مفید و کارآمد خواهند بود و نوع هر Fable Art، بر اساس تیغه و دسته هر سلاح متفاوت است. برخی Fable Artها صرفا سلاح شما را قویتر میکنند و اکثریت دیگر این Fable Artها، حملات ویژه، چند مرحلهای و ضربات قدرتمندی هستند که آسیب زیادی به دشمن یا دشمنان وارد میسازند. برای استفاده از این حملات به Fable Slot نیاز دارید که با آسیب زدن به دشمنان پر میشود. مورد قبلی که در مورد ساخت سلاحهای ترکیبی بود، این جا نیز اهمیت خود را نشان میدهد چرا که نوع تیغه و دسته، نوع Fable Artها را نیز تغییر میدهد.
طراحی مراحل بازی Lies of P، کمی متفاوت و خاص عمل میکند. به این معنا که لزوما خبری از محیطهای خیلی پیچیده و چند لایه نیست و ساختار مراحل و مناطق بازی غالبا سر راست و مشخص است که به شخصه از این مسئله لذت بردم چرا که نه زمان زیادی صرف پیدا کردن مسیر درست کردم و نه از پیچیدگی ساختار مراحل و محیطها گیج شدم. از طرف دیگر، یک نکتهی عجیب در مورد طراحی مرحله بازی وجود دارد و آن، این مسئله است که شاهد محیط فرعی یا منطقهی انتخابی برای گشت و گذار در بازی نیستیم و تمام مناطق و مراحلِ شهرِ Krat برای پیشروی در خط اصلی داستانی ضروری هستند. البته این مسئله به این معنا نیست که بازی راز و رمز در دنیای خود جای نداده و شاهد مکانهای مخفی یا آیتمهای پراکنده در بازی نیستیم.
از طرف دیگر، این مسئله باعث شده تا طول خط اصلی داستانی بازی بسیار بیشتر از آثار مشابه باشد و حداقل ۲۵ تا ۳۰ ساعت برای یک بار تجربهی بازی به زمان نیاز خواهید داشت و این زمان حتی میتواند تا ۴۰ ساعت نیز افزایش پیدا کند.
یکی از نقاط قوت و جذابیت بازی برای من، تلاش سازندگان برای راحتی هر چه بیشتر مخاطبان و جلوگیری از گیج شدن هنگام انجام کوئستهای فرعی است. به رسم آثار مشابه، شخصیتهای مختلف در گوشه و کنار دنیای بازی از شما درخواستهای مختلفی دارند. از پیدا کردن حلقهی ازدواج گمشده تا کارهای مختلف دیگر. نکتهی جذاب این است که هنگام استفاده از Stargazer یا همان وسیلهای که حکم Bonfire برای بازی را دارد، کنار چکپوینت مورد نظر، چهرهی آن شخصیت ثبت میشود تا مخاطب فراموش نکند مکان و لوکیشن NPCها را فراموش نکند و پیشروی در کوئستها با اختلال انجام نشود.
بازی این کار را هنگام مرگ در باسفایتها نیز انجام میدهد و Ergo شما را پشت در باس میاندازد تا مشکلساز نشود. به شخصه از این مورد که سازندگان سعی میکنند با موارد کوچکتر برخی مشکلات آثار سولزلایک را حل کنند بسیار لذت برده و میبرم.
عروسکهای چشمنواز!
دنیای بازی Lies of P، به لطف گرافیک هنری چشمنواز، طراحی فوقالعادهای دارد. از کارخانهی متروکهی عروسک سازی تا خیابانهای مخوف Isabella، دنیای Lies of P در عین سیاهی، مرگباری و دهشتناکی، زیباست. خصوصا طراحی هنری هتل Krat فوقالعاده بوده و به ویژگیها و جزئیات عجیبی توجه شده است. کافی است در محیط هتل قدم بزنید تا انعکاس سقف را در کاشیهای کف زمین مشاهده کنید. فراموش نکنید که Lies of P یک بازی AA است و به هیچ وجه بودجهای کلان مانند ابرپروژههای AAA در اختیار ندارد و همین مسئله، بزرگی کار سازندگان را بیشتر نمایان میکند.
بازی به لطف طراحی هنری جذاب، در بخش فضاسازی بسیار موفق عمل میکند و تک تک مناطق بازی، حس و حال مخصوص خود را انتقال میدهند. همان قدر که هتل Krat امنیت و آرامش دارد، قبرستان عروسکها حس مرگ و تباهی را دل خود جای داده است.
به شکل فوقالعادهای، گرافیک فنی بازی نیز تقریباً بیعیب و نقص است و نه تنها شاهد کوچکترین باگ مشکلساز در طول تجربهی ۳۰ ساعتهی خود نبودم، بلکه نرخ فریم بازی فوقالعاده پایدار بود و حتی کوچکترین افت فریمی را مشاهده نکردم. موردی که به شخصه برای من از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که تأثیر مستقیمی روی مبارزات و لذت بردن از آن میگذارد.
در بخش پایانی باید بگویم ساندترک بازی بسیار هنرمندانه خلق شده و موسیقی متن آن، همخوانی مطلوبی با اتمسفر و فضای کلی دنیای Lies of P ایجاد کرده است. همچنین صفحات گرامافونی که در دنیایی بازی میتوانید پیدا کنید نیز، آهنگهای جذابی را شامل میشوند که هنگام صرف وقت در هتل، میتوانید از آنها لذت ببرید.
گالری اختصاصی گیمفا:
Lies of P
بازی Lies of P نمونهای عالی از یک اثر سولزلایک است که خود را به الهام از آثار فرام سافتور محدود نکرده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. از داستان و دنیاپردازی گرفته تا مبارزات، سلاحها، گرافیک هنری و بهینهسازی، Lies of P پکیجی کامل از تمام چیزهایی است که سازندگان باید رعایت کنند و به آن اهمیت دهند. قطعا Lies of P یکی از خوشساختترین آثار AA چند سال اخیر به حساب میآید که میتواند تجربهای جذاب برای علاقهمندان به آثار هاردکور و سولزلایک باشد.
نکات مثبت:
- داستان جذاب
- مبارزات لذتبخش
- سیستم Weapon Assembly سرگرمکننده
- تنوع مناسب دشمنان و باسفایتها
- گرافیک هنری چشمنواز
- بهینهسازی فوقالعاده
- دنیاسازی قابل توجه
- ارائۀ چالش معقول و متعادل
- تنوع محیطها و مناطق بازی
- طراحی مرحله استاندارد
نکات منفی:
- به غیر از موارد جزئی که در متن اشاره شد، بازی نقطه ضعف یا مشکل بزرگ و مهمی ندارد
۹
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
نظرات
نمیدونم چرا منو یاد بلادبورن میندازه(البته اون خیلی دارک تره)
ولی به هر حال رفت تو لیست
واو یعنی اینقدر خوب بوده نقد رو نخوندم من چون میخوام پلیش بدم بدون اسپویل ولی دست مریضاد شاهکار امیدوارم نظر رسانه های دیگه هم همین باشه
متا ۸۴ شاهکار نیست
شاهکار بودن یا نبودنه بازی به نمره متا ربطی نداره گلم، واقعا متاسفم برات که اجازه میدی چهارتا بچه برات تعیین کنن کدوم گیم شاهکاره و کدوم نیست، بیشمار شاهکار میتونم برات نام ببرم با متای ۷۵ تا ۸۵، بخصوص برای بازی هایی که نمیشه با یک هفته بازی کردن نقدشون کرد و معمولا بایِس زیادی داره اون نقد ها، حتی به یک رسانه خاص هم نمیشه به نقدهاش اعتماد کرد چرا که هردفعه منتقدهاشون عوض میشن و نوب های تازه کار بچه سن نمره متا رو غیر واقعی و دارای خطا میکنن. اینروزا تنها راه برای شاهکار نامیدنه یک بازی، تجربه کردنشه و بَسسسس
از ۸۰ به بالا نشان دهنده خیلی خوب بودن بازی زیر ۷۰ خوب دیگه زیر ۶۰ نیاز به تلاش بیشتره 😂
اینو میازاکی ساخته بود بالا نود بود
البته متا بازی تا این لحظه رو ps5 :۷۹ رو xbox :۸۲ و رو pc : ۷۹ هست
۸۲ شد بیشترین نقدش
ایولا مشخصه بازی فوق العاده ای هست …این یعنی بازی 👏👏👏…
نقد ویدئویی بزارید لطفا …
نمرات منتقد های دیگه هم اومده نوید از یه بازی خوب میدن
کرکتر اصلی شبیه بچگیای لیون اس کندی عه^_^
شاید واسه من بهتر و اسون تر از بازیای فرام سافتور باشه پس بازیش میکنم
نقد خوبی بود آفرین
انتظار خاصی از این بازی نداشتم ولی مثل اینکه خوب عمل کرده و با یه گیم با کیفیت رو به رو هستیم. خودمم که عاشق سولزلایکم پس حتما باید بازیش کنم
دمو خوب بود یکم کنار اومدن با داجش زمان میخواست پنجره ای که واسه داج دادنش داشتی خیلی محدود تر بود با یه فریم خاص ولی بعد یه مدت هنگش دستت میومد خوب میشد. دیزاین ظاهری باس هاشم عالیه میترسیدم بی روح و غیر اوریجینال باشن ولی باید کامل زد و دید
ممنون بابت نقد
دقیقا، میشه حس ترس رو از عروسک ها گرفت
چه یهویی نقد و بررسیش اومد! انتظارشو نداشتم
ممنونم از نویسنده عزیز حسابی خسته نباشی
طبق معمول باید تایم شب بشینم نقد و بررسی رو بخونم
و اینکه ی انتقادی داشتم از گیمفا
پس کی نقد ویدئویی رو همزمان با خودِ نقد قرارش میدین؟
باور کنید خیلیا ب نقد و بررسی ویدئویی بیشتر علاقه دارن
به دلایل مشخص
بهرحال بازم ممنونیم بابت زحماتی که میکشید
زنده باشید و پایار
انتظار همچین نمره خوبی رو نداشتم با توجه به دموش میگم هرچقدر که به بازیایی مثلا بلادبورن یا بایوشاک شباهت داره هویت مستقلی هم داره و سیستم مبارزات جذاب و باس فایت های خوبی داشت ، بریم ببینیم بازی اصلی چطوره امیدوارم یه سولزلایک فوق العاده باشه
واقعا خوشحالم بازی خیلی خوبه که ۹ گرفته هرچند تنها چیزی که برای یه نفر که میخواد از بازی لذت ببره نباید مهم باشه نمرست
نه بابااااااااااااااااا !! یک در هزار فکرشو نمی کردم همچین نمره ای جالب شد.
نهایت فک میکردم ۸ بگیره ، با این نقد حتما بازیو تجربه میکنم
پس میشه گفت در کنار nioh 1 بهترین سولزلایک هایی هستن که فرام سافت نساختشون
از همون اول ک تریلر معرفیش رو دیدم میدونستم موفق میشه
بعد از اتمام الدن رینگ میرم سراغ این عنوان
خداییش چجوری میتونی دو تا سولز لایک دنبال هم بازی کنی….😁😁
وقتی سولزباز بشی متوجه میشی…
تعریف از خود نیست ولی من از سال ۲۰۰۹سبک محبوبم شد سولز لایک
از دیمن سولز بگیر تا الدن رینگ
از الان منتظر شدو آو اردتری هستم
تعریف از خود نباشه؟؟🙂 مگه علاقه به یک سبک خاص تعریف از خود حساب میشه؟!!
نمیخوام بگم مدعی گیمری هستم
چرا نباشی داداش از شیش هفت سالگیت قطعا پای گیم بودی و الان بیش از بیست ساله که گیمری. یکی مثل تو مدعی نباشه پس این بچه مچه های سایت مدعی باشن؟!!
اگه با یک جمله نقد موافق باشم اینه که { برخی سازندگان فکر می کنند هر چه قدر بازی سخت تر باشه یعنی بازی بهتره}
واقعا این تفکر کثیف از کجا اومده؟!
پس داستان خوبی داره!!
واقعا انتظار اینو نداشتم و با خلاصه ایی که اینجا خوندم عجیب مشتاق شدم
یکم هم یاد دیترویت افتادم و چون اون ایده رو خیلی دوست داشتم فکر کنم با داستان این حال کنم{ سریال وست ورد هم مثلا سعی کرد از این ایده استفاده کنه ولی خب بعد از فصل ۱ واقعا خودش یادش رفت}
فقط کاش توی نقد می گفتید داستان مثل بازی های سولزلایک با نوشته های داخل بازی روایت می شه و یا کات سین و صداپیشگی درست و درمونی داره”؟!
گفتید بازی فریم پایداری بود!
بازی مود ۶۰ فریم داشت یا روی ۳۰ فریم پایدار بود؟
بازی درجه سختی داره؟
نمی دونم چرا جدیدا نقد های گیم فا زیاد به داستان و شخصیت ها توجه نمی کنن
درک می کنم اسپویل و این جور صحبت ها ولی خدایی نقد های قدیمی تمرکز بیشتری روی داستان داشت
البته اقای غزالی هنوزم مثل قدیم تمرکز اصلی نقد رو داستان قرار می ده
سلام متاسفانه نقد رو نمیخونین، اگه میخوندین متوجه میشدین چند بار اشاره شده که روایت داستان مستقیمه
من که یک بار خوندم چیزی ندیدم که بگه مستقیمه حالا یک بار دیگه هم نگاه می کنم
ولی ممنون که جواب چند تا سوال رو با یک جمله دادید
بازی هاردکور / سولزلایک درجه سختی ندارن تقریبا هیچوقت. برای همین اسمش هاردکوره/سولزلایکه، البته رمننت مثلاً استثناست
در مورد فریم، فریم ۶۰.
خودتون گفتید استثنا هم داریم پس سوال من زیاد هم مسخره نیست
ضمن اینکه بعضی از سولز لایک ها مثل Steelrising یک قسمت دارن که با کاهش دمج دشمن و یا افزایش هلس با گیمر کمک می کنه
درجه سختی نیست بیشتر شبیه به ماد می مونه
مهدی ای کاش نقد میخوندی
چند بار بنده خدا تو نقد اشاره کرده که داستان سر راسته و کلی از شخصیت های مختلف تعریف کرد
تو کامنتی هم که پایین دادم من هم به این موضوع اشاره کردم
عزیزم اونو خوندم
ازش پرسیدم نوع روایت چه طوره نه این که داستا سرراسته و یا پیچیده
واقعا ادم رو از کامنت دادن پشیمون می کنید
دقیقا همین
گفته شده روایت سر راسته و مثل بازی های سولز آنچنان روایت محیطی ای نداره
واقعا از خوندن این بررسی لذت بردم و نکات مفیدی داخلش آورده بودید که به تجربه ما کمک میکنه
راستشو بخواید من با تجربه دمو این بازی حس خوبی به بازی نداشتم و زیاد برام جذاب نبود اما با خوندن این نقد کمی بازی برام جذاب شد
بجز الگو های رفتاری باس ها ایرادی دیگه تو نقد ندیدم که این نشان دهنده کیفیت بالای بازیه
همچنین اینکه از نظر روایتی مشابه بازی های میازاکی نیست برای من نقطه قوت این بازیه و صبر ندارم تا این عنوان تجربه کنم
مشابه که هست…
مثل سکیرو داستان سر راست داره…
منظورم سبک روایت محیطی ای بود که تو سری سولز و بلاد برن هست
خسته نباشید به آقای زاهدی بابت این نقد بسیار جامع و عالی…👌💪
با خوندن کامل نقد، همونطور که طبق تجربه خودم حدس زده بودم، بازی تونسته خیلی راحت بهترین و نزدیک ترین تجربه رو به آثار سولزبورن بده و همچنین دریافت لقب بهترین بازی سولزلایک…
و خب خوشبختانه بازی هم از داستان خوبی برخورداره، هم از باس ها و هم از مینی باس های خوب…
گیم پلی بازی هم که واقعا خوب بود و امیدوارم که مشکلات داج و گارد برطرف شده باشه…
تبریک به سازنده ها که تونستن به خوبی از آثار سولزبورن الهام بگیرن و بازی درخور هواداران این سبک رو ارائه بدن و موفقیت بازی رو تنها به گذاشتن درجه سختی بالا ندونستن و روح آثار میازاکی رو درک کردن و همچنین تا حدودی، جای خالی بلادبورن رو برای سایر پلتفرم هایی که از اون محروم هستن، پر کنن…
خوبه این نقد خبر از یه بازی با کیفیت میده. کسایی که گیمپس دارن میتونن حال کنن. هم ارزون هم باکیفیت.
بنازم سرعت در نقد بازی ممنون از شما باید منتظر بود تا امتیازات جهانی منتشر بشه خیلی به این بازی امید داشتم
به یه بازی متا زرد ۹ داده گیمفا 😑
متای بازی تا الان یه سبز خوش رنگ بوده فکنم شما کور رنگی داری :)))
آیا سیستم داج(جاخالی) نسبت دمو تغییراتی داشته؟ چون خود کارگردانش تو مصاحبه گفته بود انتقادات شنیده و اعمال کردن یا مثلا parry windows هم خیلی کم بودن درحدی که ongbal و aggy استادای sekiro هم انتقاد هم کردن کلا کامبتش بنظرم تو دمو مشکل داشت تغییری دادن؟
جذاب لعنتی 😍
من دارم بازیش میکنم همه چی صاف و سیقلی شده بنظر میرسه هیچ جایی از بازی زننده و تو ذوغ نمیزنه تم دارک رو خیلی خوب در آوردن و احساس خوبی به آدم میده اگه با گیمپلی بازی و سبک بازی مشکلی نداشته باشین عاشقش میشین چند مورد توی گیمپلی و چینش ایتم و لولهای بازی در نگاه اول عجیب میاد ولی به مرور عادی میشه و همچنین سختی بازی بسیار بالانس هستش و انیمشنهای حمله از سوی دشمن خیلی نو آورانه و باورپزیر کار شده بالانس خوبی هم داره باسهای بازی با اینکه بازی خیلی شبیه بلاد بورن هستش ولی تراش خوردگی و در آومدن کار به تمیزی اون نیست ولی خیلی نزدیکه پیشنهاد میکنم تجربش کنید
عاشق دیسانرد و بلادبورن هستم و این بازی ترکیب محیط جفتشون هست.
به غیر از موارد جزئی که در متن اشاره شد، بازی نقطه ضعف یا مشکل بزرگ و مهمی ندارد ولی یک امتیاز کم کردین؟
به هر حال بازی قشنگیه من دموشو بازی کردم و خیلی خوشم اومد. فقط به نظرم یکم مشکل پری داره بازی. یعنی فقط و فقط روی تایمینگ خیلی متکی هست اما به نظرم نمره ۹ واقعا حق این بازی هست
مرسی از نقد سریع و همچنین آقای زاهدی، میدونستم ناامیدم نمیکنه😭😍. با اولین تریلرش منو جذب خودش کرد. 💙
ایول ایول این اواخر انتظارشو میکشیدم….
خوشحال شدم که بازی موفقی شده
بیاد در اسرع وقت دانلود میکنم👌🏻
ممنون بابت نقد.
همون موقع که چند تا گیم پلی دیدم ازش میدونستم بازی فوقالعاده ای از آب در میاد،طراحی کارکتر اصلیش واقعا عالی و قشنگه با اون لباس فرانسویش و اون مدل موهاش.
دمش گرم عجب نمره ای گرفته خوشم اومد.👍
خوش حال شدم بازی خوب از آب در اومده
امیدوار نبودم ولی انگار خوبه
تو گیمفا زد رو دست استارفیلد
اسپم: سولز لایک واسه شروع کدوم رو پیشنهاد میدین؟
بلادبورن یا دارک سولز ۳
من اینو میخوام…ولی اون منو نمیخواد مثل اینکه!
از سری دغدغههای یک جوان گیمر ایرانی..
دست خوش آقای زاهدی
برای موارد جزئ یک نمره کم کردین؟؟؟
نمرات بازی بر اساس تعداد نکات مثبت و منفی داده نمیشه، بلکه بر اساس تجربه ی کلی نویسنده ی نقد از اون بازی داده میشه.
پینوکیو : ماداریم اینجا زحمت میکشیم تو نمیدونی چه بلایی سر ما آمده مشکل داری
خدایی فکر کنین یهو یه ماد واسش بیاد با پینوکیو برید 😂
نمرات بازی که خوب بودن و نقد آقای زاهدی هم که هاردکورباز هستن نشان از یه بازی خوش ساخت تو این ژانره.
هیچی نمیشه گفت جز اینکه رفت تو لیست…
اگه اسم میازاکی روی بازی بود متاش حداقل ۱۰ تا بیشتر بود
نمره خیلی خوبیه ، ولی نباید با بلادبورن مقایسه بشه ، بلادبورن خیلی از این سر تره
عالی بود واقعا
سلام خداقوت به آقای زاهدی با این نقد پر و پیمون شون که فوق العاده بود به همه نکات اشاره شده بود و کامل بود
و همینطور من اولش فکر نمیکردم بازی آنقدر خوب باشه
با نقدی که خوندم قطعا ارزش امتحان رو داره
و من کلا بازی هایی که تو دوره ویکتوریایی باشن رو دوست دارم مثل بلاد بورن و اساسین کرید سندیکت
سلام و خسته نباشید. مرسی بابت نقد. خیلی منتظر این بازی هستم.
ببخشید دوتا سوال داشتم که خیلی وقته ذهن منو درگیر کرده و ازونجایی که زیاد کامنت ها رو نمیخونم ولی مطمئنم خیلی ها این سوال رو کردن ولی بازم ممنون میشم پاسخ بدید.
یکی اینکه آقای بابایی کجا رفتن؟ چرا رفتن؟
مورد بعدی اینکه همیشه آخر نقد ها یه سری عکس در قالب گالری گیمفا ارائه میکنید. آیا امکانش نیس تمام این عکس ها که تا الان از تمام بازیا گرفتید رو در قالب پی دی اف یا فایل فشرده در اختیار ما هم قرار بدید؟
به این میگن یه نقد خوب و منصفانه نه اون نقدی که واسه استارفیلد و گادآف وار نوشتین… حس میکنم گیمفا واسه جلب توجه بازیای خیلی خوب رو میکوبونه و نمره کمتر از حد معقول میده!!!
نمیدونم چرا ولی نرمی و خشکی برخی حرکات واقا به نظرم رو مخه توی دموش هم همین بود برای مثال موقع اتک راه رفتن نسبتن خشکه بعد یهو کاراکتر اصلی روغن کاری میشه میرقصه کمبو میزنه
بابا ایول👏👏
با این نقد میرم سراغش
نمیدونم من پیر شدم یا باس ها و مینی باس های این گیم زیادی قدرتمند شدن.جالب اینه که مبارزات درست نیست مثلا مینی باس کشتنش از خود باس اصلی سخت تره😊.