آرزوهای بزرگ؛ رویاهای نویسندگان گیمفا برای صنعت گیمینگ
در میان جار و جنجالهای دنیای بازیهای ویدیویی، نگاهی به آسمان پرستاره آن کردیم و صمیمانه دست همدیگر را گرم گرفتیم و شما را هم به محفل جمع دوستانهمان دعوت میکنیم. فرقی نمیکند؛ از هواداران PlayStation باشید یا Xbox، از طرفداران Nintendo باشید یا PC. اکنون با هم رویاهای خود را میگوییم و سپس منتظر میمانیم تا شما نیز آرزوهای بزرگ خود را برای صنعت گیمینگ بیان بفرمایید.
امشب ستاره خیالی آرزوها برای خانواده گیمفا در حال گذر خواهد بود، پس خیال خود را بیدار کنید و با ما همراه شوید …
(ترتیب قرارگیری بر اساس بلندای آرزوهاست)
آرزو و خواسته بزرگ من این است که بازیها به حدی پیشرفت کنند که ما بتوانیم درون آنها زندگی کنیم؛ چیزی مثل انیمه Sword Art. راستش خیلی دوست ندارم به خطراتش فکر کنم و فقط فکرش هم مرا به لذت میرساند. دوست دارم وارد دنیای بازیها بشویم و به صورت واقعی آنها را تجربه کنیم، درواقع چند قدم فراتر از هوش مصنوعی.
همچنین دوست دارم بازیهای تک نفره به واقعیت نزدیکتر بشوند و سالانه شاهد چند بازی در حد و اندازه Red Dead 2 باشیم. شرکت Quantic Dream هم اگر فعالیتش را بیشتر کند که دیگر نور علی نور [میشود].
مهدی رضایی
بزرگترین خواستۀ من از صنعت بازیهای ویدیویی، رسوخ المانهای ایمرسیو سیم به عمق بازیهایی است که به طور بالقوه میتوانند پذیرای این موضوع باشند؛ نه آن که هر زمان میل به یک ایمرسیو سیم خوب پیدا کردیم، به سراغ آثار آرکین یا اسپکتور برویم. ایمرسیو سیم بیش از آن که خود زیر-ژانری پر از پتانسیل مالی باشد و بتواند برای پروژۀ بعدی استودیوی خود تامین مالی کند، میتواند به دنبال ترکیب با جمع گستردهای از آثار جهان آزاد و حتی خطی، یک بازی جادویی ارائه دهد که نه تنها شکست مالی نمیخورد، بلکه یکایک المانهای نامربوط به ایمرسیو سیم را اعتلا میبخشد. در چند دهۀ آینده، عناوین معناداری را متصور شوید که با المانهای ایمرسیو سیم و آزادی عمل در چگونگی انجام ماموریتها عجین شدهاند. به عبارت دیگر، بهرهگیری از المانهای ایمرسیو سیم باید به یک طریقت و آیین در صنعت گیم بدل گردد و در نهایت به نقطهای برسیم که هر کس به شیوۀ خود مراحل را پیش ببرد و این پیشروی معنای منحصر به فرد خود را داشته باشد؛ بازیهایی که تکرارپذیری در آنها موج میزند. اگرچه به حقیقت پیوستن این آرزو در کوتاه مدت را بعید میدانم، اما برای تحقق این رویا، بیشترین پتانسیل را در شرکت راکستار میدیدم، اما متاسفانه تمرکز روی جزئیات بصری و واقعگرایی، به خصوص در بازیهای اخیر، امیدم را نسبت به این موضوع کاهش میدهد.
متاسفانه این رویکرد اگر بخواهد به طور عمیق و معنادار در قالب جهانی آزاد و به صورت سینماتیک اجرا شود به طراحان، بودجه و زمان توسعۀ بسیار طولانیای نیاز دارد و آسانترین مسیر برای رسیدن به آن واضح نیست، اما امروز میتوان آرزو کرد، مگر نه؟
هنر و رویا از یک جهان میآیند: از جهان گذشته، از ورطه؛ که اگر به قدر کافی به آن چشم دوخته باشی، خود را خواهی یافت؛ با همه تاریکی و زشتیها، با تمام حسرتها و دریغها، و با تمام اشتیاق و شادمانیها.
بازیهای ویدیویی هنر هستند. بازیهای ویدیویی جادوییاند. اما جادوییتر هم میتوانند باشند؟ میتوانند چنان تمام حسهای ما را با هم برانگیزانند که گمان کنیم همه چیز واقعی است؟ که برای مدتی، دنیا روی سرمان خراب شود؛ یا در آغوش آنی باشیم که مدتها به دنبالش بودیم. و بعد غبار خیال بر دستانمان بنشیند؛ همراه با حسرت و دریغ؛ اما چنان نزدیک، چنان واقعی، چنان زنده، که بخواهیم باری دیگر نیز تجربهاش کنیم.
در خیال بازیای را تجسم میکنم که پنج حس را بر میانگیزاند. انگار که با تجربه آن، مستقیم به جهانی موازی پرتاب میشوید. و در آن، گذشته را باری دیگر زندگی میکنید. و روزهایی را زندگی میکنید که میخواستم تا ابد در جایی، در کورسویی، باقی مانده باشند.
در این دنیا، خالق همه چیز شما هستید. دیگر فقط دیالوگها را انتخاب نمیکنید. دیگر فقط نشانه نمیگیرید؛ بلکه حالا دستتان به خون آغشته میشود و بویش را حس میکنید. کافی است اراده کنید، و همه چیز ممکن شود. کافی است تا اراده کنید و همه چیز نیست شود. و گاهی نیز، هیچ اختیاری ندارید جز آنکه رنج بکشید و ببینید که جانتان از دست میرود.
با گسترش ایده غریب واقعیت مجازی، گمان میکنم بازیها شکلی جدید به خود خواهند گرفت. و در آنجا، همه حسرتها و قدرتنماییها و عقدهها راه خود را پیدا میکنند و ارضا میشوند. و در عوض، در جهان واقعی، همه چیز در آرامش مطلق به سر خواهد برد.
اما آیا ممکن است؟ مشخص است که خیر. اما بگذارید با خیالش آرام بگیریم.
آرزوی من این است که روزی شاهد احترام متقابل اعضای جامعه گیمینگ به یکدیگر باشیم. به طوری که هرکسی با آسودگی و صداقت بتواند نظراتش را با دیگران به اشتراک بگذارد؛ بدون ترس از آن که عدهای به سوی وی یورش بیاورند، چیزی که بعید میدانم هرگز به آن دست پیدا کنیم.
این جامعه امروزه بیشتر از هرزمان دیگری تاکسیک و آزار دهنده شده، به طوری که تقریبا امکان ندارد یک رسانه گیمینگ، فروم و یا هراجتماع اینترنتی دیگری را باز کنید و عدهای در حال جنگ و دعوا با یکدیگر نباشند.
رقابت بین کمپانیهای بزرگ باعث شده بسیاری از گیمرها آنقدر درگیر این مسئله بشوند که به کلی فراموش کنند اصلا چرا اعضای این جامعه و حتی بعضاً خودشان عاشق بازیهای ویدیویی هستند.
صحنه بحث و تبادل نظر گیمینگ، دوره پویایی این جامعه از لحاظ دیدگاهها را نشان میداد و گاهاً این گفتوگوها باعث رشد گیمرها میشد، اما حالا بعضاً افراد صرفا به دنبال کوبیدن دیگران هستند و نظراتشان را هم در همین راستا تنظیم میکنند.
این صحنه بیشتر شبیه به میدان جنگی شده که افراد حاضر در آن به خون یکدیگر تشنه هستند، بدون این که واقعا دلیلش را بدانند. نمیدانم کِی نفرت اینقدر بر این جامعه غالب شد که برخی افراد اینقدر از زمین خوردن و کوبیدن دیگران لذت میبرند.
من همیشه این جامعه را به یک کشتی تشبیه میکنم که همه ما روی آن قرار داریم. برخی افراد فکر میکنند اگر زیر پای دیگران را سوراخ کنند، فقط آنها غرق میشوند؛ در حالی که در نهایت اگر سوراخی در این کشتی ایجاد بشود، گریبان همه ما را خواهد گرفت و این مسئله در ارتباط با رقابت کنسولها، فرنچایزها و … صادق است.
خب، من هیچ آرزوی خاصی ندارم، جز آنکه تحقق رویاهای همه دوستانم را ببینم…
البته حالا که کمی بیشتر فکر میکنم، صبر کنید. انگار آرزوی دیگری هم دارم … ای کاش بحث و بساط انحصاریها و دوز و کلکهای شرکتهای بازیسازی جمع میشدند و میرفتند خانهشان. گرچه خیلیها اقتصادی نظر میدهند و نبود انحصاری را عامل سقوط صنعت گیم میدانند، اما در عقیدهام، اینها همه حرفهای فیل اسپنسر و جیم رایان و رفقای آن دو است. یا بهتر بگویم: «طوری هست که میخواهند ما فکر کنیم!»
بفرمایید که چه کسی دوست دارد به خاطر اینکه بتواند لذت یک بازی را بچشد، به اجبار کنسولی بزرگ یا کوچک و پر سر و صدا را پناه خویش بفرماید؟ درحالی که صرفا یک چیز لوکس است و شاید خیلیها مثل من نتوانند چنین شیء مکعب مستطیلی و سیاه یا سفید را در خانه داشته باشند. اصلا نمیارزد برای چند ساعت انحصاری، خرید این پناهگاه را در کنار PC انجام دهیم؛ ولی چه کنیم که انحصاریها از پشت شیشهای غبارآلود برای کسی مثل من دست تکان میدهند و میگویند: «همان طور که جناب آقای زاهدی در آرزوی بزرگ بعدی خواهند فرمود، آرزو بر جوانان عیب نیست! برو و بعد از دو سه سال منتظر پورتهای خراب ما باش!»
و بعد هر روزی که خبرهای پریشان صنعت بازیسازی را میخوانم، شبش در کابوسهایم جیم رایان را با فیل اسپنسر میبینم و آنجا هرکدام ادعایی میکنند مبنی بر اینکه: «ما دوست داریم تمام مردم بازیهای ما را تجربه نمایند. ما حالمان از انحصاری، ببخشید، ولی به درازای جیبهای پر از پولمان به هم میخورد.» بعد به یکدیگر اشاره میکنند و با اخم میگویند: «همهاش تقصیر تو و این کنسول فلانت است! از بازار عقب میمانم اگر انحصاری نکنم!» سپس صحنه تئاتر خبری را ترک مینمایند و با هم به من مسکین و وارفته میخندند.
و در پایانِ آرزوهایم، از جانب پلی استیشن و ایکس باکس، خدای را سپاس میگویم که برخی چونان مجنون و فرهاد، تا پای جانشان از عفت شیرین و لیلی شرکتهای بازیسازی آن دو حمایت مینمایند! طوری که دلم گاهی به حال شرکتهایشان میسوزد. اگر میدانستند اینجا چه هواخواهانی دارند، به خدا مزدی مطمئنا به همه رایگان میدادند. بالاخره در رویا روزی را امید دارم که این حرص و جوشهای بیخود، پاداش بزرگی را از سونی و مایکروسافت بگیرند، وگرنه بساط ناسزاگویی و توهین کی برچیده نخواهد شد!؟ خداوند میداند و بس!
جواب به این سوال هم سخت است و هم در قالب چند جملهی کوتاه خلاصه نمیشود. اما با این وجود برای خالی نبودن عریضه از کلام، باید قبل از اشاره به آرزوها و رویاپردازیها، به بزرگترین معضل و مشکل فعلی دنیای گیم اشاره کنم. شاید مهمترین دغدغهی من در مورد صنعت ویدیو گیم، کم ارزش شدن آثار ارزشمند و خلاقانه است. به شخصه نه مشکلی با بازیهای آنلاین دارم، نه با آثار چند نفره و بتل رویال و بر خلاف اکثریت، معتقدم محبوبیت و رشد این آثار، یعنی محبوبیت و رشد صنعت بازیهای ویدیویی. با این وجود، وقتی آثاری مثل Dishonored، که جزو بهترین و خلاقانهترین آثار تاریخ این صنعت هستند، به خاطر عدم بازدهی مالی، به گورستان تاریخ میپیوندند، واقعا ناامید میشوم. کم نیستند آثار و فرنچایزهایی که در واقع یک سر و گردن از آثار هم رده خودشان بالاتر بوده و هستند، اما حالا کاملا فراموش شده و به یک خاطره تبدیل شدهاند.
متأسفانه با وضعی که الان در ویدیو گیم میبینم، نزدیک نود درصد بازیهایی که معرفی یا عرضه میشوند، آثاری تکراری، تقلید شده و یکنواخت هستند که حتی بعضا ارزش یک بار تجربه را هم ندارند. به نظرم حریم امنی که سازندهها برای خودشان خلق کردهاند و از آن هم خارج نمیشوند، باعث شده شاهد آثار مشابه با ساختار یکسان باشیم که عملا حرف جدیدی برای گفتن ندارند.
مواردی که اشاره کردم صرفا دغدغههای کلی بودند که حس میکنم در شرایط کنونی، بیشترین آسیب و لطمه را به این صنعت وارد میکنند.
اما در مورد جاهطلبی و رویاپردازی، باید بگویم به شخصه امیدوارم جامعه مخاطبان ویدیو گیم، حتی از میزان فعلی هم بیشتر و بیشتر بشود و به حدی برسد که عرضه یا معرفی بازیهای درجه یک، از لحاظ اهمیت و ارزش خبری، به یک تیتر بزرگ و اتفاق مهم، در سطح بینالمللی تبدیل شود. یعنی روزی به همان شکلی که موسیقی و سینما، تقریبا تمام مردم را در بر گرفته، بازیهای ویدیویی هم به شکلی مشابه کاملا فراگیر شوند. حس میکنم با تغییر نسل و در چند دهه آینده، کاملا این مورد امکانپذیر است و حتی میتوانیم شاهد همهگیری کامل بازیهای ویدیویی در حد و اندازههای مدیومهای دیگر باشیم.
به عنوان نکته آخر، باید به این نکته اشاره کنم که حالا که در مورد رویاپردازی حرف میزنیم، به یک مورد رویاپردازی داخلی هم بد نیست اشاره کنم. امیدوارم در نهایت یک روز، گیمینگ به عنوان یک صنعت یا یک محصول تولیدی، در ایران بتواند فعالیت کند. در شرایط فعلی که غیرممکن به نظر میرسد و آثار معرفی شده داخلی، آنچنان سطح کیفی مطلوبی ندارند، اما خب داریم در مورد رویاپردازی و خیالات صحبت میکنیم، موردی ندارد که در خیالاتمان یک بازی AAA عظیم بر اساس فولکلور یا شخصیتهای تاریخی را متصور بشویم. آرزو بر جوانان عیب نیست!
از اولین روزی که نوشتن راجع به بازیهای ویدیویی شروع شد، مشخص بود که زمان گذر کردن میرسد.
آرزوی ما برای بازیهای ویدیویی، واقعاً برای بازیهای ویدیویی نیست؛ حرفی است برای کسانی که بازیهای ویدیویی را بازی میکنند و میبینند. برای کودکانی که با بازیهای ویدیویی شبهای خستگی از برگههای سخت را گذراندند.
و آن آرزوی ما، بهصراحت این است که از بازیهای ویدیویی گذر کنند و دیگر کودک نباشند؛ آنقدر گذر کنند که دیگر نیازی به آنها نداشته باشند. مردانی که از حقیقت فرار نمیکنند، و از زندگی واقعی به بهانۀ سرگرمی گریزان نیستند؛ این اصل و رسم واقعی زندگی است در روزگاری که بعضیها در آن میخواهند همهطوره و در همه زمانها در سرگرمی بخوابند و دیگر هرگز بیدار نشوند.
و نیاز نداشتن به اتلاف وقت، به نابودسازی دقیقهها و سالهای ارزشمند پدیده محسوسی است؛ یعنی آنکه کمیاب است. کمیاب بودنش هم دلیل دارد؛ کمیاب بودنش از آنجا است که اتلاف وقت و فرار از حقایق ذاتی آدمی و زندگی تبدیل به یک عرف و نُرم روزمره و جهانی شده که فعلاً دستبردار نیست. از این رو، هرشخصی که واقعاً قلبش را و خودش را دوست داشته باشد، میداند که باید در دنیا به کجا برود و اگر جایی هم بخواهد برود، میداند که آنجا لااقل «بازی ویدیویی» نیست.
ما خیلی وقت پیش بههمراه عزیزی اینجا بودیم. در استراحتگاهی بهنام «ویدیوگیم» نشستیم که در نظر اول سبزه داشت و پر از درخت و چمن و سایه و رود بود و از زیبایی عجیبش در تحیر بودیم و تعجب باعث میشد شیفته باشیم بر تداوم به نشستن در استراحتگاه. ولی واقعاً کمی که گذشت، دیدیم اگر قرار باشد بعد از هفت سال کماکان یکجا بنشینیم، زخم بستر میگیریم و میمیریم از شدت نشستن و سکون و عدم تحرک.
با این حال، اتفاقی افتاد و کماکان نشستیم تا آنکه چهره خوش نخستینِ سراب، بعد از مدتی رنگ خودش را باخت و عوضش تصاویر وحشتناکی از درختان پژمرده در استراحتگاه ویدیوگیم پدیدار شدند. پر از زخم و وحشت، پشیمان شدیم و بلند شدیم. به همه کسانی هم که مثل خودمان با نشستن آنجا و سرهم آوردن چهارکلمه و چهار بررسی بازی فکر کردند که شخص خاصی هستند گفتیم که هیچشخصی با سرهم آوردن چهارکلمه و چهار بررسی بازی شخص خاصی نمیشود.
از قضای پیشآمده، مسئلۀ قلبی حاصل این است که بازیهای ویدیویی هرچیزی که باشند و هرچیزی که بشوند، حتی اگر این وسط یکی دو حرف قشنگ ناقص هم زده باشند، در آخر داستان، راههای فراری از واقعیت بیش نیستند.
سرابهایی که شاید بشود از آنها رد شد ولی نباید به آنها برای ابدیت دلباخت؛ صرفاً چرا؟ صرفاً چون بازیهای ویدیویی نه قلب دارند و نه روح و نه مهر و عطوفت. اگر روزی دوازده ساعت بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد؛ اگر روزی نیم ساعت بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد. اگر بازی آنلاین بازی کنید، برای بازی ویدیویی فرقی ندارد. اگر بازی آفلاین بازی کنید، برای او فرقی ندارد که چهگونه و چرا دارید وقت قشنگ و ارزشمند زندگی ثمینتان را به زبالهدان میفرستید که خیلی اتفاق ناگوار و سختی است.
در اینجا دیگر نمیشود به روال سابق سر از دلایل عاشقانۀ موجه درآورد که هیچکدامشان پاسخگو نیستند. هر جوابیهای هم که شخصی بابت استمرارش در غرق شدن در بازیهای ویدیویی بدهد، آخرسر هم خودش، و هم اهل قلبهای واقعی میدانند که بازیهای ویدیویی در ذاتشان وسایلی هستند تا بشود با استفاده از آنها قلب را دور زد و از دنیای واقعی فرار کرد که کار خوبی نیست.
آدم مگر از دنیای واقعی فرار میکند؟ مگر میشود آدمی چشمانش را روی زندگی حقیقی ببندد و بخوابد؟ ممکن است در ادامه، دلیل دیگر این باشد که میشود گاهی از دنیای واقعی فرار کرد و گاهی هم در دنیای واقعی ماند. ولی نکتۀ فراموش شده آن است که فرار کردن از دنیای واقعی، دلیل میخواهد و وقتی که آن دلیل گرفته شود، دیگر نمیشود از آن فرار کرد.
اینجاست که در دل هر پازل، در دل هر راهروی ترسناک درپیتی، وقتی که در دنیای یک بازی ویدیویی راه میروید، ناگهان تصویر خراب میشود و دنیای واقعی سر از دنیای خیالی ویدیوگیمی درمیآورد و شروع میکند دنبال شما افتادن. گشتن دنبال قلب شما در هر گوشه و کنار سکوت و خلوت، در هر کوچهپسکوچه حتی بیاهمیتترین و خنثیترین بازیها و دنیاهای مجازی.
در پشت دربهای خلوت نقشههای کالآفدیوتی ۴، گشتن دنبال ناخودآگاه و پرسیدن سوالی بزرگ که از گذر ایام و تلف شدن زندگی و جوانی، و حق مرگ و حقیقت نهفته در ماورایش میگوید. در هر لحظهای که در آن آرتور مورگان به دیواری تکیه میدهد و فکر میکند و جک موهایش را مرتب میکند و لیان به قلبش نگاه میکند.
فرجام کار، آخر قصه نهایت زمانی میرسد که قلب اذیت میشود. در این لحظه است که وقتی شخصی از بازیهای ویدیویی گذر کند، دیگر نمیتواند برگردد. مثل دوستی که زمان کودکی، همراه همیشگی بود و درسهایی داشت که یاد میداد و شاید غیرمستقیم بودند اما گاهی باعث میشدند که کمی راجع به این و آن فکر کنی؛ ولی شما بزرگ شدید، و دیگر وقت جدایی رسید. بزرگتر از آنکه دیگر برای آنچه در کودکی نگرانش بودید نگران باشید و حالا باید حواستان به قلبهای بزرگتری باشد.
شاید در لحظه وداع با بازیهای ویدیویی، و بازگشت به قلبهای واقعی و راستی و درستی، و فهمیدن دلیل چیزها، دوست قدیمی را در آغوش بگیرید، شاید دستی هم بر شانهاش بزنید اما سرانجام روزی که رویتان را برگردانید و بخواهید تا دوباره پشتسرتان را ببینید، دیگر خبری از او نیست.
آرزوهای شما برای صنعت گیمینگ چیست؟ کدام آرزوی مطرح شده توسط تیم تحریریه را جذاب و ممکن میدانید؟
ممنونم از همراهی شما دوستان گیمفایی عزیز 🌹
موفق و تندرست باشید
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
چه سونی چه ماکرو یا حتی نینتندو ما باهاشون خاطره داریم…
رویای ما از گیم با آتاری ۲۶۰۰ شروع شد با مگادرایو و نس نیتندو بزرگ شد و با پلی استیشن رنگ حقیقت به خود گرفت…
و الان این سیاسته که خاطرات رو نابود کرده😕
خیلی خوشحالم که نویسنده های عزیز گیمفا در یکجا جمع شدند و نظر خودشون رو بیان کردن 🤝🏼
لطفاً از اینجور مقاله ها بیشتر بگذارید تا ما بیشتر با شما نویسندگان آشنا بشیم🌹
سلام و درود بر شما همراه و یار همیشگی
چشم؛ به امید خدا اگه باز ایده بزنه به سرمون، یه حرکتی میزنیم. 😊
ممنونم از همراهی شما 🌹
به به آقای اسدی دوباره کامنت من رو ریپلای زدید🌹😁
ایده های خیلی زیادی هست مثلا: بهترین بازی هایی که تجربه کردید، یا بدترین…یا اگر میخواستید تغییراتی در یک بازی ایجاد کنید اون تغییرات چی بودند و…
اگر لطف کنید از بحث گیمینگ هم کمی جدا بشیم و مثلا راجب مورد علاقه ترین آهنگ ها، فیلم و… مقاله بنویسید😃
با تشکر از شما🌹😁
سلام به آقای اسدی عزیز
متاسفانه از همراهی نمسیس وارانه ام به مدت یک ماه محروم بودید 🤣💔به دلایلی خودمم از خوندن مقاله هاتون محروم بودم جز حشاشین که نشد واسش کامنت بذارم
یه ایده دارم
برای مثال یک بازی
یک نویسنده رو بذارید که منتقد بازیه و زیاد رابطه ی خوبی با بازی ندارع
و یک طرف نویسنده ای رو بذارید که عاشق بازیه و حالا با هم در مورد بازی بحث کنن به نظرم میتونه جالب باشه
به به! سلام بر شما یار و همراه همیشگی گرانقدر 🌹
آره. اتفاقا به فکر شما بودم، وقتی میدیدم موقع گیوتین نامههای جدید و غیره نبودین. جای شما سبز🌸 والا بنده که خوشحال میشم از همراهی نمسیس وارانه شما 😅
ایدهتون جالبه. حالا باید ببینم اجراشون میشه کرد یا نه. چون سر همین آرزوهای بزرگ یه کوچول موچول جیزویز شدم 😂
ممنونم از لطف و محبتتون 💐
شکی نیست که سخته هماهنگ سازی اما به هر حال شما شور هیجانتون زیاده پس شاید بتونید
ایشالا همین شبا تخمه و میدارم گیوتین نامه هارو میخونم
آرزو میکنم پولمون با ارزش بشه بتونیم بازی ها رو روز اول بخریم ,
و همینطور همسر آیندم هم مثل خودم گیمر باشه ,
آمین
نظرات همه ارزشمند و محترمه
آرزوی من اینه که صنعت گیم بتونه مثل سینما و موسیقی جدی گرفته بشه و دیگه روزی رو نبینیم که همه بگن مگه بچه ایی بازی میکنی.
بیشتر این افراد دو پاشون لبه گوره
دااااش صنعت گیم خیلی وقته جدی گرفته میشه! فکر کردی این همه حساسیت نسبت به خرید اکتیویژن تو رگولاتوری های مهمترین کشور های دنیا واسه چیه؟ بزرگترین خرید تاریخ بشریت واسه یه ناشر گیم! اصلا شما رده بندی سنی بازی ها را نگاه کن! بیشتر از نصف بازی های دنیا با رده بالا ۱۸ سال عرضه میشن بعد چجوری گیم بچه بازیه!
متاسفانه تو فرهنگ ما فقط با این چشم به صنعت گیم نگاه میکنن! فرهنگ و سطح فکری مردم ما هم که مشخصه!
حرفت صحیحه
اما نه برای مردم عادی.. برای سازنده ی بازی..
سازنده ها بیشتر دنبال پولن..و دقیقا به همین دلیل جدی میگیرنش!
این چیزی که میگی سطح فکری ما درست نیست..
شاید بیشتر از نصف آدمهای دنیا هنوز بازی رو برای بچه ها میدونن..
توی خیلی کشورها چنین برخوردهای غلطی با بازیهای رایانه ای میشه!
بشدت حق
Batman Arkham knight@ عزیز اونارو به ت… چیز کتف چپتم نگیر. بازی مرز نداره، هیچ محدودیت سنی نداره. همیشه کاری رو که دوس داری و باعث اذیت دیگران نمیشه رو انجام بده.
من خودم سر کارتون دیدنم این وضعیت برام پیش میاد، هی بهم گیر میدن مگه بچه ای کارتون میبینی. منم بهشون میگم مگه شما انقد پیر شدید کارتون نمی بینید :))
دهن مردمو میشه بست، ولی دهن مردمو نع.
در دروازرو میشه بست ولی دهن مردمو نع
جک بیکر خودتی؟
NOTORIOUS@
هان…، نع مهندس
گوش من رضام🗿
کاش تو بحث های سینمایی هم این نگرش شما رایج میبود! من الان بخوام پنجاه فیلم سینمایی مورد علاقه ام رو لیست کنم، باید واسه ۴۵ تاش جواب پس بدم به ملت 😅
همین الانش صنعت گیم تو دنیا جلوتر از صنعت سینما و موسیقیه ایرانو نگاه نکن
نظر یه کاربر توجه منو جلب کرد توی پستای قبل/ میگن آهی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
.
نوشته بود: امیدوارم روزی برسه که انتخابمون بر اساس میزان پول توی جیبمون نباشه و چیزی که واقعا دوست داریمو انتخاب کنیم، نه چیزی که پولمون فقط تا خرید همون میکشه
قشنگه
اما تو دنیای محدودیت ها اینجور آرزوها هیچ وقت بر آورده نمیشه..
سلام رفیق
مرغ آمین در گذره… شاید شد… شاید… به هرحال، آرزوی بزرگ خوبیه و همون طور که فرمودید: قشنگ 🌸
ممنونم از همراهی شما 🌹
درود بر شما
فعلا زمین اونقدر بزرگ و باز نیست..
آرزوهای کوچیک زندگی رو زیباتر میکنه..
قشنگتر..
مخلصم🙏
معلوم نیست کی مثل قدیم پول ما جهانی و پر ارزش بشه😔برای خارجیا یه دلار معنی پول یه ادامس رو میده اما برای ما معنی ۱۰ تا بستنی رو میده😕
آرزویم این است که روزی بدون هیچ مشکلی بتوتیم صادقانه همگی با هم دوست باشیم و به هم دیگه یورش نکنیم
در اخر امیدوارم اساتید گیمفا به برخی کاربرا اهمیت بیشتری بدن
یه جور حرف میزنی انگار تو اوکراین درحال تانک زدنی🙄
به نظرت دوستمون کیومرث راست میگه یا دروغ؟ 😀
داداش کیومرث اصلا دروغ تو کارش نیست بمولا
😂😂
آرزوی من هم این است که دست از تعصب برداری و همه بتونیم باهات رفیق باشیم
تو که صداقت حرفات بر کسی پوشیده نیست کیومرث جان👌👌
داداش یادت نره همین الانشم توی تار تعصب گیر کردی😑
امیدوارم همگی به آرزو های که دوست دارید برسید❤️
آرزوم اینه برام جذابیت به دنیای گیم برگرده و انگشت شمار نباشه دیگه به ندرت لذت میبرم امسال فقط های فای راش بوده با زلدا (به غیر قسمت پایانیش)
ارزوم اینه شرکت های سی دی پراجکت رد و رمدی وQuantic Dream و راکستار سالی ۳تا۴تا بازی بدن
و دویل مای کرای جدید هم معرفی بشه.
کپکام لعنتی به جا ریمیک کردن دویل بساز😡
به شخصه دوست دارم واسه یه بازی صبر کنم و براش حسابی هایپ بشم. مخصوصا اگه اون بازی یکی از شاهکار های راک استار باشه. این که سالی چند تا بازی از ناشر های بزرگ ببینیم چیزی جز تخریب درپی نداره. چندین سال پیش با اومدن هر نسخه از اساسینز لذت رو میشد تو چشمای گیمرا دید. اما الان که هرسال یکی_دوتا اساسینز داریم دیگه به یه چیز معمولی تبدیل شده و دیگه اون لذت همیشگیو نداره.
بابا اینا ارزو هستن و توی این ارزو ها می تونی ببینی که صرفا هیچ کس به فکر عواقب بد نیست و فقط به اتفاقات خوش فکر می کنه.
متاسفانه عمر گیمری اجازه نمیده چندین سال صبر کنی.
همه همینطور شدیم فقط شما نیستی . فکر نمیکنم دیگه هیچوقت لذت اولین باری که پلی میدادیم برگرده یا حتی اولین سال ها
دیگه تکراری شده حتی گیم برامون
این وسطا یه تعداد هستن که یه نیم حسی رو به ادم القا میکنن مثل هالونایت و … گیم های متفاوت و عجیب غریب که خب زیادم نیستن
از نظر من برخی از ریمیک ها نیازه مثله ریمیک اویل ۴ ولی برخی ها نیاز نیست مثل ریمیک لست ۱ . ولی در جایگاه اول ، ساختن یه آی پی جدید یا دنباله ی یه بازی هستش تا ریمیک و ریمستر که متاسفانه همگی تو کار ریمیک و ریمستر زدن
kia@ قدیم واقعا گیم زدن یه حس خاصی داشت، مخصوصا میکروژن و سگا.
یکی از دلایلش طبیعتا سن میره بالا دیگه جواب نمیده بازی، باید بری سراغ یه سری تفریحات دیگه.
یکی دیگه از هزاران دلیل دیگشم باز به خود ما برمیگرده. ما انقد درگیر متا و نقد و کوفت و زهر مار شدیم دیگه بازی بهمون نمی چسبه، بیشتر بدیه بازیارو میبینیم تا خوبیاشو.
من خودم سعی میکنم نادیده بگیرم این قضایارو.
نمونه بارزشم این چند وقته تجربه کردم، بازیه بسیار خوب The Callisto Protocol بود. آقا این بازی نمیگم خالی از اشکال بود، ولی خداییش خوب یود. تمام سایتا نقد تیزشونو به این بازیه بدبخت کشیدن. من فکر کنم چون استودیوی سازندش اونقد غول نبود هیکل بازیو قهوه ای کردن. اخه واقعا انقد بد نبود. به نظرم ۸ از ۱۰ هست بازی.
خلاصه من به متا و نقدا کاری نداشتم، رفتم دل بازی. محشر شد تجربم از بازی.
ارزو من برای صنعت گیم به هم پیوستن همه کنسول به خانواده های خودشون هست چون جنگ همه کنسول ها رو بی خانمان کرده مرسی بابت مقاله
سلام و درود خدا بر شما
جانا سخن از زبان ما میگویی… 🥰🌹😍
ممنونم از همراهیتون 🌸
ممنون از شما که در باغ آفرینش مرا به کام خود میآوری ☺️
آرزوی من هم اینه که بتونیم توی ایرانی آزاد با هم از تاریخ بسیار غنی ایران آثار با کیفیتی بسازیم که بتونن ایران واقعی رو به همه بشناسونه
و کسی مجبور نباشه چون زمینه ای برای درآمد از علایقش نیست مجبور باشه روزی دوازده ساعت کار کنه و همزمان توی رشته ای که دوست نداره فقط برای فرار از سربازی تحصیل کنه همراه کار
قسمت دومش ربطی به گیم فقط داشت و همه علایق رو در بر میگیره ولی خب چه کنیم دیگه عقده اش تو دلمونه همیشه
آرزوت عالییییییی بود ایرانی آریایی نژاد گرامی.
سلام علیرضا جان
رشتهای که فرمودید، منظورتون رشتههای دانشگاه فرهنگیان هست؟ اگه آره، این که خیلی خوبه. هرچند دبیری سخته، ولی به این فکر کن که داری برای سرزمینت یه حرکت کوچیک میزنی… یه دومینوی کوچولو با سعی و تلاش شما تکون میخوره… کوچولو هست… ولی بعدا میبینی که چقدر بزرگ بوده…
بزرگترین آرزو هم اینه که همه دوستان عزیز بتونن به تمام چیزای قشنگی که دلشونه برسن و حسرت هیچ چیزی به دلشون نمونه و همه بتونیم زندگی که دوست داریم رو داشته باشیم
و دور هم گیم بزنیم و لذت ببریم
آرزوی من در دسترس پذیری بیشتر گیمه
یعنی به همون سادگی که میتونی یه آهنگ پلی بدی یا یه فیلم ببینی بتونی بازی کنی بدون نگرانی در مورد سرعت اینترنت و سخت افزار و مسائل مالی
آرزوی من برای این صنعت پیشرفت تکنولوژی در جهت تسهیل فرآیند توسعه بازی و کاهش هزینه های تولید،وقتی تصور می کنم برای تجربه آثار بازیساز محبوب مون حداقل پنج سال باید منتظر باشیم و این یعنی در طول یک دوره ۲۰ ساله یک فرد فقط چند اثر محدود از بازی های که باب میلش هست می تونه تجربه کنه این در حالیه که در گذشته نه چندان دور دنباله آثار مختلف یا ip های جدید در بازه زمانی یک الی دو سال منتشر می شدن و افت کیفیتی هم نداشتن، دوست دارم دوباره همچین رویکردی در این صنعت حاکم بشه، کاهش هزینه های تولید هم می تونه ریسک پذیری را افزایش بده و در نتیجه شاهد رشد خلاقیت باشیم
توصیه آقایی غزالی مبنی بر گذر کردن از بازی های ویدئویی هم کاملا بجاس اما اینکه تجربه بازی های ویدئویی را تلف کردن وقت تلقی کنیم به نظر بیان دقیقی نیست،با این استدلال تمام سرگرمی های بشری از کشیدن نقاشی تا مطالعه کتاب تا ورزش و… را باید تلف وقت تلقی کنیم در حالی که انسان ماشین نیست و در بطن خودش اون چیزی که شوق به ادامه زندگی در فرد ایجاد می کنه بخش عمده ای مربوط به سرگرمی هاس که در قالب های مختلفی میشه براش متصور شد .برداشت من از صحبت های آقای غزالی اینکه در مجموع هر سرگرمی اگر مخل اون بقایی فرد در زندگی واقعی بشه کار بیهوده ای هست و نام تلف کردن وقت برش نهادن بجاس
مثلا به شخصه هیچ مشکلی با اینکه پنج سال نتوانم هیچ بازی را تجربه کنم ندارم حتی اگر شرایط زندگی ایجاب کنه ترک کامل بازی های رایانه ای هیچ مشکلی برام ایجاد نمی کنه اما در عین حال می تونم زندگیم را طوری بچینم که در دو ماه ۵۴۰ ساعت بدون دغدغه های واقعی با خیال راحت الدن رینگ بازی کنم
خیلی ممنون از مقاله واقعا قشنگ بود
فقط آقای غزالی من منظور شما رو نفهمیدم
یعنی کلا بازی ویدئویی نکنیم یا بازی ویدئویی رو زندگیمون نکنیم 🤔🤔🤔🤔🤔🤔
قطعا مورد دوم
این درباره هرچیزی که در صنعت سرگرمی وجود داره صدق میکنه حالا اینجا چون بحث از گیم بود آقای غزالی همچین حرفی زدن
سلام. وقتی شما وسط یک جمع پرسروصدا از عاشقان بازی ویدیویی باشید، طبیعیه که گفتن این مسئله یکم عجیب بهنظر برسه. منظور ساده بود: از بازیهای ویدیویی گذر کنید. یعنی دیگه بازی نکنید؛ یعنی دیگه نیازی به بازیهای ویدیویی نداشته باشید. چهطور؟ دلیل تجربه بازی ویدیویی اینه که آدم میخواد تا فرار کنه از دنیای واقعی. برای مدتی لااقل. خودش رو سرگرم کننده که این هم یک اسم دیگه برای فراره. بیشتر کارهای دیگه هم که به اسم سرگرمی خونده میشن هم به همین شکل هستند. وسیلههایی هستند برای فراموش کردن دنیای واقعی. حالا گاهی برای یک ساعت، دو ساعت، شاید ماهها. ولی شما نباید اینکار رو انجام بدید. اگر واقعاً بدونید که چه وقت مهمی رو دارید از دست میدید…
اگر میبینید که تعداد زیادی از کسانی که حتی توی همین سایت، سنشون بالا رفته و حالا مردای بزرگی شدن و میگن که دیگه تجربه بازی ویدیویی برای ما مثل سابق معنی خاصی نمیده، تعجب نکنید. لطفاً بدونید که لازمه بزرگ شدن، اینه که آدم انتخاب کنه واقعاً چهطور زندگی کنه. و اینه که آدم دیگه توی سرگرمیها و آرزوهای کوچک سابقش جا نشه. ما نگفتیم که کنار دوستان و خانواده وقت نگذرونید یا خوش نباشید و از این دست مسائل. ابداً حرف ما این نیست. حرف ما اینه که خودتون رو الکی فریب ندید. زندگی شما خیلی ارزشمنده؛ خیلی ارزشمندتر از اینحرفاست؛ و آدمها هروقت ارزش واقعی زندگی خودشون رو فهمیدند، اونموقع راجع بهش درست تصمیم میگیرند. هرچقدر ارزش زندگی فردی بالاتر باشه، طوری که زندگیاش رو میگذرونه هم تغییر میکنه. همه اینها نشانههای بزرگ شدن و رشد کردن هستند.
آدم از چیزی که عمیقاً بهش علاقه داره، هیچ وقت نباید گذر کنه مگه اینکه خیلی مجبور باشه که در اون صورت هم باز یه تراژدیه.
واقعیت و زندگی واقعی که شما میفرمایی برای بیشتر ماها اورریتد هستش!
احسنتم . این حرف رو باید طلا گرفت . یک سخن معروف از یک فرد معروف هست میگه بهترین تفریح کار است . اگر انسان بتونه تفریح و لذت حقیقی خودشو در کار و موثر بودن برای جامعه و انسان ها و رشد قرار بده این واقعا رشد کرده . این خیلی بده ما تفریح و کارمون از نظرمون جداس مثلا میگم این کار منه انجامش میدم ولی برای تفریح میرم بازی میکنم یعنی ازا ون لذت نمی بردم . از درس لذت نمی بردم و خسته شدم حالا میام اینجا تفریح کنم … حالا یکی ممکنه بگه هردو لذت میبرم میگیم خب تا میتونی برو سمت لذتی که سود بیشتری داره …
ولی خب من نفی کامل نمی کنم بازی رو ولی انسان هرچقدر بیشتر رشد کنه بیشتر به این درک میرسه وقتشو صرف کار هایی که سود بیشتری داره بزاره و ازش لذت ببره … یعنی کار هایی که وقتی چند سال بعد نگاه میکنی می بینی یک سودی برای خودت یا جایی یا کسی داشت و داری اثرشو میبینی نه اینکه وقتت بره سر چیزی که بعد با خودت فکر کنی خب اخرش چیشد …
یک چیز هم اینکه درسته بعضی ها واقعا شرایط سختی براشون پیش میاد مثل عزیزی فوت میکنه و واقعا به مثلا بازی پناه میارن تا چیزی باشه ارومشون کنه خب این هم باید موقتی باشه نه تا اخر عمر انسان موجودی هست که قدرتشو داره خودشو رشد بده تا بتونه کنار بیاد ولی غیر این افراد دیگه نباید اینطور باشه چون الان شرایط سخت هست دیگه همگی بگیم اعصاب ها خرابه و تا میتونم بازی میکنم تا خودمونو ترمیم بدیم یعنی ما همیشه در حال تلاشیم تا تازه اسیب هارو جبران کنیم و رشدی حاصل نمیشه بااید اونقدر قوی باشیم تا این ها اثر نذاره روی روحیه ما که بعد بخواهیم جبران کنیم
سلام مرد. من اون آرزو شما خوندم و درک کردم و حس عجیبی بهش دارم. از طرفی مخالفت های کاملم حسی از گناهکاری توشون هست چون این آسیب ها میشه دید در خیلیا و از سویی موافقت بی چون و چرا اگر کنم یعنی دروغ گفتم و چشم بستم رو این همه آرامش و گشایش فهم و لذت که از بازی تو بزرگسالی تجربه کردم. پیتر سینگر یک مقاله و نظریه کاملاً محکم داره، میگه انسان مدرن اگه تا یه حد عجیب بالایی از درآمد و زمانش وقف کمک و یاری به نیازمندان و حفظ جونشون نکنه، یک موجود پلیده. میگه اسمش خیریه و کمک نیست، اسمش وظیفه هست و باید لذت زندگیُ تو همین درویشِ خلق بودن ببینیم، نه که فکر کنیم از لذت خود کم گذاشتیم. یادمه از همون بار اول که خوندمش کاملاً قانع شدم چون مو لا درزش نمیرفت و برای هر پرسشی، پاسخی محکم از جنس اخلاق و تقابل لذت های خودخواهانه با جان یک کودک مطرح میکرد، تنها به علت اینکه اونقدر بزرگ نیستم نتونستم با این حقیقت کنار بیام و بهش چشم می بندم. حالام دوباره این حس دارم که اگه بخوام این دست کشیدن کامل از قبضه کننده ترین تفریح سالمم قبول کنم تنها از اون نگاه درویش غرب خواهد بود. چون درسته منی که بزرگ شدم و کار و شریک زندگی دارم نمی تونم خودم غرق این تفریح نگه دارم (و اصلا راستش خودم هم خیلی سخت پسند تر شدم و آثار مورد علاقم روی هم عمقی نمی سازن که بیشتر از هفته ای ۵ ساعت ازم وقت بخوان، گاهاً ماه ها به سمت بازی نمیرم)؛ اما اگه اون زندگی درویشی پیتر سینگر خط بزنیم از گزینه هامون، اصلا نمیتونم قبولش کنم اینو که بازی برای بزرگسال بطور کل اشتباست و تخریبگره. مگه میشه زنده باشم و بشنوم فومیتو اودا، میازاکی، کوجیما و… چیزی ساختن و تجربش از خودم دریغ کنم. مگه تاثیر تجربه های پیشینم ازشون ندیدم؟ درسته بازی، کتاب، فیلم، فوتبال و حتی خوندن یک جوک یا دیدن کلیپ خنده دار نوعی فرار از حقیقت یا escapismعه، اما خودمونیم که پخته میشیم و تصمیم میگیریم تا چه حد و رو به چه چیز. شاید باید خواست که «پخته شید و کورکورانه مثل پیتر پن، کودک بزرگسال نباشید». اصلا تجربه خودم این بوده که در بزرگسالی بیش از همیشه نیاز هست به تجربه ی هنر تکان دهنده، وقتی احساس ها تکراری شدن و دگرگونی مثبت فکری و ادراک جدید سخت بدست میاد و مغز به هر محرکی بی حس بی محلی می کنه. نباید از فرصتی برای گشایش فکر فرار کرد، چه بسا این فرصت که در حقیقت غالباً با تجربه دردناک (رشد بعد از آسیب) یا مواجهه با درد دیگری در فجایع (دگرگونی اجتماعی) همراست، اینجا تجربه ای لذت بخش باشه. به نظرم بهتره انتظاری دیگه داشته باشیم، اینکه با افزایش سن، به بازی ها فرا تر از یک ابزار اعتیاد آور برای فرار از خود نگاه کنیم، اینکه تنها زمانی به سراغ تفریحات بریم که به دغدغه های واقعی خودمون رسیدگی کردیم تا تفریح، به جای فرار استراحت یا حتی فرستی برای تفکر باشه؛ یا اینکه بیشتر بفهمیم و جاهای جدی زندگی جدی بگیریم نه که واسه یک بازی فحاشی کنیم و واسه همنوع ککمون نگزه. من راستش در نهایت تو خودم درویشی نمی بینم ولی یه اعتمادیم تو خودم دارم که بدونم حواسم هست با چنین علاقه ای چیزی مهم تر نابود نمی کنم. مثلا من روزانه یک ساعت ورزش می کنم، یک ساعت طراحی می کنم و اگه وقت و حالی باشه یکی دو ساعت شاید وقتم به اینترنت گردی و بازی و فیلم و کتاب اختصاص بدم. اما حواسم هست همون جاهای پرتم به گونه ای بهتر طی شه، اینجا مثلا وقتی میام برای کل کل اینکه کدوم کنسول بهتره یا جواب به توهین دیگری نیست و احتمالاً خودتم می دونی کار راحتی نیست در ابتدا. باید همش حواسمون باشه. خلاصه قبول دارم همین که باید حواسمون باشه، نه اینکه یک مدیم از ترس آسیب های احتمالی کامل کنار بذاریم. خلاصه اینکه این آسیب ها غیر قابل کنترل و پیشگیری نیستن. من از دوران دانشجویی خیلی چیزارو کنار گذاشتم :)) ولی می ترسم از روزی که لذت بردن از هنر کنار بذارم!
در نهایت می گم خوبه که اونروی سکه میبینی و در افکاری باز کردی که شاید باعث شه چند نفری به فکر فرو برن که واقعا بهش نیاز دارن چون منم می دونم زیاد هستن… و واسه همینه که با وجود اینکه موافقتم باهات کامل نیست، ارزش حرفت کامل درک می کنم. جرعتت هم ستودنیه که اینجا گفتیشون! :)) موفق باشی حسین جان.
سلام Roadieجان. ممنونم بابت وقتی که گذاشتی و لطفی که داری. با این وجود من هم کاملاً موافق نیستم با این نوع از استدلال.
ببینید مسئله از ابتدا اینطور بود: این پست مربوط به آرزوهای نویسندگان گیمفا هستش و ما هم اون آرزوی نهایی رو گفتیم که واقعاً از روی صداقت بود. ما اون آرزویی رو گفتیم که در نهایت مسیر، بعد از طی کردن همه این پستی و بلندیها و صحبتها وقت عمل بهش میرسه. یعنی گذشتن از بازی ویدیویی.. یعنی اینکه فردی دیگه نیازی نداشته باشه که از حقیقت دنیا و دنیای حقیقی فرار کنه. حالا در ادامه ماجرا، فکر میکنم که دلیل تفاوت نظرات تفاوت در نگاه به زندگی و دنیا باشه. شما میدونید، و از قرار معلوم خیلی از دوستانی که اینجا بودند میدونستند من بنده پروردگارم و اسم از دوازده ستاره روشن [امامان معصوم علیهم السلام] میارم و چون مخاطبهام رو دوست دارم، و چون شیفته حقیقتم و چون از روی صداقت دوست دارم که بقیه هم حقیقت رو بدونند، همیشه اگر مجالی باشه در نوشتهها از گفتن راه و روش درست زندگی ابا ندارم و دریغ نمیکنم. وگرنه هم شما، هم من میدونیم که ما بلدیم چیکار کنیم که صدای بهبه و چهچه بلند بشه و صدای دست و تشویق حضار بیاد اما اینها، یعنی همه این تشویقها و قربان صدقه رفتنها هیچ ارزشی ندارند واقعاً وقتی از روی صداقت نباشن. من اگر امروز صدتا که نه، صدهزار دیسلایک هم بگیرم برام هیچ ارزش و اهمیتی نداره. چون وظیفه من بهعنوان بازینویس مشخصه. من اگر از این میگم که رد دد ردمپشن ۲ درباره تلاش انسان برای جست و جوی معنی در زندگیاش میگه، دیگر دست خودم نیست.. وظیفه من بهعنوان آدمی که دوست نداره دروغ بگه ایجاب میکنه که بگم اون معنا چیه. بنابراین از اینجا اگر بریم سراغ مسئله «گذر کردن از بازی ویدیویی»، دیدگاهی که ما بیان کردیم خیلی صادقانه بود و به طرز دیدمون نسبت به دنیا بازمیگشت. برای فردی که به خداوند اعتقاد داره، زندگی شیوه کارکرد و معنای کاملاً متفاوتی پیدا میکنه. دیگه فرد مومن قرار نیست تا به کمک «هنر» یا بازی ویدیویی، سعی کنه تا دنیا رو تحمل کنه و همینطوری زمان رو به همینشکل تا رسیدن مرگش جلو بیندازه. این دیدگاه خیلی ناامیدانه است؛ خیلی تاریکتر از اونچیزیه که فکرش رو میکنید یا در جوامع انسانی نشون داده میشه. گویی برای انسانی که باور به پروردگار نداره، بیشتر چیزها وسایلی هستند برای فرار کردن از پاسخگو بودن به قلب آدم. نمیدونم حقیقتاً عمق تاریکی واقعی موجود در این شیوه از زندگی کردن از گفتار ما درست مشخص هست یا نه ولی واقعیت مسئله همینطوره. نکته اینجاست که فرد باایمان چون میدونه مرگ حقیقتی است که همه آدمها بهش میرسند، خیلی براش گذر بیهوده ایام دردناکتر میشه.
البته میشه این مسئله «گذر کردن از بازیها» رو به شکل دیگری هم دید. بیشترش بازمیگرده به اینکه گستره مسائل و موضوعاتی که بازیهای ویدیویی مطرح میکنند بسیار محدود هستند. حتی بهمراتب محدودتر از دیگر مدیومها و روشهای بیانی مثل نوشتار و کتاب. و کلاً مسائل و موضوعات دنیا هم کلاً خودشان به خودی خود یک گستره و تعداد محدودی رو در بر میگرند دیگه قاعدتاً. فرضاً شرورانه بودن و بد بودن پولپرستی، قدرتپرستی و بازیهای ناشایست سیاستمدارانهای که از روی سودجویی و قدرتپرستی شکل میگیرند، محبت به پدر و مادر، خانواده، عشق و دوستی و دشمنی و کودکی و از این دست مسائل. و در همۀ این موارد هم امکان فهمیدن روش درست تصمیمگیری و تشخیص خطا از درست وجود داره. یعنی اینطور نیست که خوب بودن محبت به خانواده مثلاً نیازمند بررسیهای زیادی باشه تا توسط فردی پذیرفته بشه و از این دست مسائل. بنابراین وقتی فردی متوجه این موضوعات باشه، و تصمیم خودش رو بابت همه این موضوعات گرفته باشه و جوابهای خودش رو که حقیقتاً مبتنی بر حقیقت و ایمان باشند دریافت کرده باشه، اصولاً اون نوع دیدگاه که میگه «بیاید بازیهای ویدیویی بازی کنیم تا یاد بگیریم» هم کمکم رنگ میبازه و دیگه ارزش سابق خودش رو از دست میده و ارزشی نداره. چون فرد پاسخهای خودش رو مدتهاست دریافت کرده و همچنین.. همچنین هر درسی که فرضاً در زمانی که نمیدانست بازی ویدیوییِ فلان به او یاد داده را گرفته. خب حالا این فرد وقتی ۱. درسهای خودش رو درباره موضوعات مختلف گرفته و پاسخهای خودش رو دریافت کرده و ۲. نیازی به مصرف هنر یا بازی ویدیویی بهعنوان مواد مخدری برای فراموش کردن دنیا نداره (چون ایمان رو داره به جاش) بنابراین قابل درک میشه حتماً که چرا این فرد گذر میکنه از بازیهای ویدیویی و سرگرمیهای گذرا و تصمیم میگیره که برای زندگی خودش رفتارهای مفیدتری بروز بده و درباره مسائل مهمتری یاد بگیره و کارهایی انجام بده که برای قلبش بهتر باشند.
و بگذریم از اینکه صنعت بازیهای ویدیویی خیلی وقته که بهسمت و سوی وحشتناکی رفته که خلاصه میشه در برندینگ مغرضانه و تبلیغات و جیبزنی دیجیتال کمپانیهای مولتیمیلیاردی.
مشکل اساسی اینجاست که شما فکر میکنید خارج از بازیهای ویدیویی یا خارج از بازیهای اوئدا، کوجیما یا غیره چیزهای زیادی نیستند که ارزش بیشتری داشته باشند درحالی که ما میگیم اتفاقاً چیزهای خیلی زیادی هستند بهمراتب باارزشتر از حتی کارهای اوئدا یا میازاکی و غیره. و درسته که ممکنه در جمع کسانی که عاشق بازیها هستند زیاد گفتن این کلمات باب میلشون نباشه اما حقیقته. در دنیای واقعی به مراتب مسائل باارزشتری نسبت به بازیهای کوجیما و میازاکی و اوئدا وجود داره. واقعاً این مسئله رو جداً گفتم و با صداقت تمام. کمااینکه اگر آدم واقعاً دقیق نگاه کنه، بسیاری از بازیهای ویدیویی، بسیاری از مسائل رو اشتباه مطرح میکنند یا اشتباهات مفصل خودشون رو هم دارند.
خلاصه اینکه هدررفت وقت، بهشدت ناخوشاینده و حسرت بزرگی با خودش داره. حسرت بسیار بزرگی که اگر بهموقع بهش رسیدگی نشه، واقعاً جبرانش سخته. و سنگینه.
بازم ممنونم که وقت گذاشتید و پیام فرستادید.
افلاطون میگه سقراط از اثوفرون پیامبر و دادگر پرسید کار داد، مقدس و نیک چیست؟ اثوفرون پاسخ داد نیک هر آنچه است که خدایم نیک میشمارد. سقراط پرسید چون خدایت نیکش میشمارد نیک است، یا چون نیک است پس خدایت نیک میشمارد؟ اثوفرون پا میفشارد که تعریف نیک همه آن چیزیست که خدا گوید نیک است. سقراط سؤال را مطرح می کند: هسته و ماهیت نیکی چیست اثوفرون بزرگ؟ جدا از آنکه چه کسی یا خدایی آن را می پسندد یا نام این نیک روی چه عملی گذاشته میشود، خود نیکی به چه معناست؟ اثوفرون پیامبر به سقراط می گوید: من نمی دانم سقراط! هر بار که پرسشی می کنی گره ای اضافه کرده ای.
غزالی جان افلاطون و سقراط سخنشون اینه، اگر هر دین و فلسفه ای عاشقانه می پرستید باید بخاطر داشته باشید که گسترش فهم حقیقی جهان، نیک زندگی کردن و تلاش برای افزایش ژرفای اندیشه، باید از تمامی خود جهان پیرامون و در تمامی خود اندیشه ما صورت بگیره.
من فکر نمی کنم ارزش فقط در این بازی هاست. نمی دونم چرا این برداشت کردید. اتفاقا من می گم ارزش در گوش تا گوش این جهان لایتناهی هست، و بستن در ابرازات هنری به خود -که نسل ها و نسل ها ثابت شده می تونه عصاره جان بزرگان باشه- از کارهای نادرستیه که نباید کرد. مثلا همون سخن افلاطون که چند سطرش بالا هست. پرهیز از هنر و ابرازات ماندگار انسانی من یاد همون سوزاندن کتابخانهها میندازه و در عمل تفاوت چندانی با این رویکرد نداره. بله بازی بد پیدا میشه، همونطور که در جامعه هم انسان بد هست، در کتابخانه هم کتاب بد هست، در سبد میوه هم میوه پوسیده هست… اما خرد و تجربه در ما هم هست. و درست نیست جز به یک کتاب به این حجمه بی کران افکار زیبا انسانی چشم ببندیم. باز هم میگم، جای تبو سازی شاید بهتر باشه این ادراک گسترش بدیم تا نسل های بعد در هر انتخابی حواس جمع تر باشن. حال چه در کتاب، جامعه، میوه یا بازی.
با کلمات بازی نکنید؛ این نقل قولهایی که از بخش اول نظرتون میارید و باهاش نتیجهگیری میکنید، صرفاً حیلهگریهای دروغآمیزی هستند که فلاسفه با ترکیب جملهها انجام میدن. ما هم هیچ سنخیتی با فلسفه نداریم و نخواهیم داشت. جالبه که برای همه غلط و غلوطهایی که به عنوان سوال مطرح میشن جواب هست ولی شیوه کار برای دغلبازان فکری اینطوره که شخصیت مقابلشون رو با پیشفرضهای از قبل تعیین شده مغرضانه قفل میکنند و پاسخهای فرضی رو از قبل در سوالشون تعبیه میکنند تا داستان مندرآوردی و پاسخ مندرآوردی خودشون رو بسازند.
بعد از این، باید بگم که این درک و تصور خشک و وحشتناکی که از آدم باایمان درست کردید رو بازنگری کنید. این تصاویر گرافیکی عجیبی که دارید در عین حال هم مایه ناراحتی هستند هم مایه تعجب. چون هزاران ساله در تاریخ بشری «کتاب» نقش اساسی رو برای فرد باایمان بازی میکنه. فرد باایمان همیشه همدم کتابه در طول حیاتش البته اگر درباره فرد باایمان درست صحبت کنیم. و خودتون بهتر از همه این رو میدونید. ولی در عوض جای این دانستن رو دادید به همون کلماتی که نخنما شدن در مکالمات مربوط به مباحث اینچنینی. واضحه که مقصود از گذر کردن از بازیها چیه؛ وقتی خونه قبلی شما برای شما کوچیک شده، وقتی کفش قبلی شما برای شما کوچیک شده و شما بزرگتر شدی و دیگه کفش سابق اندازه پاهای شما نیست، شما چه کار میکنی؟ کفش بزرگتر میخری و کفش قبلی رو میذاری برای انسان کوچکتر یا سطل زباله.
خلاقیت و هنر زمانی از ویدیو گیم رنگ باخت که شرکت ها اون رو به شکل یک دستگاه پول چاپ کن دیدن . نمیگم که شرکت ها نگاه مالی به اثارشون نداشته باشن اما استفاده از فرمول های تکراری که صرفا یک حاشیه امن ایجاد کنه برای فروش بازی نه تنها به صنعت ویدیو گیم کمکی نمیکنه بلکه باعث از حرکت افتادن این صنعت میشه. ارزو من اینه که شرکت ها بازی ها رو فقط پول نبینن و بدونن که این یک اثر هنری هست که خلق میکنن و تاریخ از اون ها همیشه یاد خواهد کرد.
آرزوی های یا امید های من
1- نابودی کامل کلمه انحصاری توی صنعت گیم برخلاف نظر خیلیها اصلآ لازم پیشرفت و سود دهی صنعت گیم نمیبینمشون
در واقع این نظر کسی هست که ندونه هدف از انحصار چی هست
انحصار یعنی دیگران محروم شدن
انحصار یعنی مجبورت میکنن سخت افزار که نمیخوای بخری
انحصار یعنی مجبورت میکنن برای آنلاین بازی کردن پول پرداخت کنی
انحصار یعنی قوانین سخت گیرانه به ضرر مشتری و حتی بازی ساز
انحصار یعنی……
2-اینکه بتونی تو بازی زندگی کنی مثل سورد آرت آنلاین خیلی هیجان انگیز هست یادمه تا چند سال بعد از دیدن فصل اول این انیمه همه اش منتظر بودم چنین اتفاقی بیوفته و تا مدت ها هیچ بازی بهم نمچسبید
3- به نظر منم بازیها باید به سمت آزادی عمل برن این که ما داستان دیگران رو به شکلی که اونا میخوان به پایان میرسونیم هر چند لذت بخش باشه بعد از بار دوم تکراری میشه
مگر اینکه هر بار بتونی از راهای مختلف انجامش بدی و پایان های مختلف ببینی
تو این مورد بتسدا و cdpr جزو امیدهایم هستن
والا کی از انحصار خوشش میاد !
ولی مثل این که تنها راه بقای بعضی از شرکتا همین انحصار هست !
یعنی منطقِ حال حاضر در این صنعت و خیلی از صنایع دیگه در همین کلمه خلاصه میشه !
الان کاربر جوئل میاد ۲۰ خط مینویسه که انحصاری باعث پیشرفت میشه😂😂
واقعا هم راست میگه
انحصاری باعث جذب مشتری و فروش کنسول میشه
فروش کنسول باعث فروش بیشتر بازی میشه
فروش بیشتر بازی باعث تولید بازی با کیفیت بیشتر میشه
و همین چرخه ادامه داره
انحصاری از بین بره یعنی کنسولا از بین برن
کنسول نابود نمیشه عزیزم
مجبور میشن کنسول های قویتر و ارزونتر بسازن
مجبور میشن انلاین بازی کردن رو رایگان کنن
و….
کنسولها خودشون رو هم بکشن دیگه به ۱۵۰ میلیون فروش نمیرسن
وقتی فرقی بین کنسولا نباشه مجبورن کیفیت رو پایین بیارن که ارزون تر کنن
این یعنی نابودی کنسولا
اتفاقآ برعکس اینجا مجبور میشن کنسولهای قویتر بسازن با قیمت رقابتی تر تا بیشتر بفروشن
کسی وقتی کنسولش خوب نفروشه خرج نمیکنه که قویترش کنه بعد با قیمت کمتر بفروشه 😂
وقتی دلیلی نباشه که کنسول خرید اینجا عملکرد و قیمت دلیل میشه عزیز دلم
خب وقتی قراره قیمت بیاد پایین کیفیت هم میاد پایین
کسی با ضرر محصول نمیفروشه
چیز عجیبی نیست
اتفاقآ نسل های قبل کالآ با ضرر میفروختن در ادامه هم میتونن با ضرر بفروشن چرا نمیتونن؟!
فقط نسل هفت ps3 با ضرر میفروخت که اونم با slim و super slim حل شد
farshadx@ فرشاد جان مطمئن باش شما هم اگه یه شرکت داشتی که کنسول منحصر به فرد خودتو میساختی، بازی انحصاری هم براش میساختی.
اگه بازی انحصاری وجود نداشت، اصلا چه معنی میداد هم سونی باشه هم مایکروسافت!؟ بازار گیم ناگزیر میکنه که بازی انحصاری وجود داشته باشه.
درباره نظرت درمورد انحصار بشدت موافقم من هم اصلا برای رقابت و ایم چرتو پرتا نمیبینمش و کلا چیز چرتیه
سلام بر فرشاد عزیز
Huge Like 👌🌹👍
ممنونم از همراهی شما 🌸
من همینایی ک شما گفتید
+
ارزو دارم ی جهش خاصی تو گیم ببینم ، مثل جهش از پی اس ۱ ، به پس اس ۲
حالا منظورم اینبار تو گرافیک نیست ، میتونه تو هرچیزی باشه ، مثل همون دسترسی و اینا ک کلاود میتونه بسازه
یچیزی ک بچشم بیاد قشنگ و بگیم چی بود گیمینگ و چی شد
به امید روزی که صنعت گیمینگ یک صنعت یکپارچه باشه و دیگه بحث طرفدار بخش خاصی از گیمینگ بودن معنایی نداشته باشه. یک جامعه بزرگ از گیمینگ که درون خودش هیچ تقابل خَصمانه ایی نداره
متاسفانه هیچ صنعتی یکپارچه نمیشه مگر اینکه یه شرکت غالب داشته باشه که بدی های خودشو داره
روزی که صنعت یکپارچه بشه کیفیت به شدت پایین خواهد امد . اگر رقابت نباشه کیفیت بالا هم تضمین شده نخواهد بود
رقابت بازی ساز هارو وادار میکنه تا از محدودیت ها بگذرن و استعداد هاشون شکوفا بشه !
تا قبل از اینکه بتسدا به انحصار در بیاد ار پی جی الدر اسکرولز و ویچز رقیب همیدیگه بودن..
..
جی تی ای ۱ و ۲ که اصلا بی رقیب بودن..
کدوم بازی توی سبک جهان آزاد شهری به گرد gta 3 میرسید؟
آیا gta vc بازی بدی شد؟
کدوم بازی به گرد gta sa میرسید؟
آیا gta 4 بازی بدی شد؟
کدوم بازی به گرد gta4 میرسید!؟
آیا gtav بازی بدی هست؟
..
کدوم بازی توی این تقریبا ۱۰ سال تونست با gtav رقابت کنه؟
آیا gta 6 بازی بدی میشه؟
جواب آخری رو نمیگم که میدونم..
اما برای بازیسازی که کیفیت رو اولویت قرار بده مهم نیست رقابت باشه یا نه.. اون شرکت بازیش رو با نهایت کیفیت میسازه
..
رقابت همیشه هست و خواهد بود
با انحصار یا بدون انحصار..
اما برای کسانیکه اولویت اولشون پوله مهمتره تا کسانیکه به کیفیت اهمیت میدن..
همه اینارو گفتی ولی ایا اینو در نظر گرفتی که رقابت حتما نباید با هم سبک ها باشه ؟ و درواقع رقابت بین استودیو هاست ؟
اینم دوباره در نظر گرفتی که مثل راک استار هر صدتا یکی هست که بدون حتی رقابت خوب در میان !!
اکثر مواقع استودیو ها با الهام از یکدیگه و با رقابت با هم این کارو انجام میدن
زمانیکه بحث انحصار کشیده میشه وسط بازی ساز مجبوره یه بازی با کیفیت خوب ارائه بده حالا میپرسی چرا ؟ به یک دلیل واضح و روشن تضمین فروش بازی و کنسول + محبوبیت یک برند وقتی اینا میون نباشن عملا هیچ چیزی در خطر نیست و هرکسی صرفا با یه اثر خوب و یه فروش خوب راضی میشه ولی همیشه کسانی هستند که جاه طلبند و ریسک پذیر اونان که اثار به اصطلاح شاهکار رو خلق میکنند
نمونش بلادبورن . هیچ سولزی به اون اندازه خاص و شاهکار نبود به نظرم .
نمونه دوم لست اف اس . هیچ گیمی در حدش ساخته نشد
نمونه سوم گاد اف وار که هیچ هک اند اسلشی نتونست باش رقابت کنه ( ۳ نسخه اول رو میگم )
بقیه مجبور بودن با گاد رقابت کنند و اثر بهتری خلق کنند تا زمانیکه انحصار هست کیفیت باالا هم خواهد بود این امری اجتناب ناپذیره تعداد استودیو هایی که شاهکار مولتی خلق میکنند . انگشت شماره
همیشه بی رقیب بودن تو کیفیت اثر نمیذاره
یوقتایی تو قیمتگذاری اثر میذاره
رقابت یک بازی با بازی دیگه سازندس ، و بی رقیب بودنش مضره بی شک ، ولی ی بازی کل صنعت نیست ، نبود رقابت تو ی صنعت نابودی کامل ب بار میاره ، مثل خودرو سازی ایران ، ن یدونه ماشینش ک میتونه خوبم باشه بدون رقابت
کلا رقابت سازندس و جای بحث نداره ،اینا صد ساله اثبات شدن
مقالهی خیلی خوبی بود.
نظر آقای غزالی رو دوست داشتم. بعضی وقتا با خودم میگم چه دلیلی داره ساعتها بازی کنم، آخرش که چی دارم زمان رو از دست میدم اما باز هم دست از بازی کردن نمیکشم، یعنی نمیتونم :)))
بازی کردن فقط تفریح نیستش هر چند تفریح کردن برای همه آدما ضروری و حیاتیه
خیلی نظر مسخره ایه
بازی کردن یک راه برای سرگرمیه
این سرگرمی برای هرکسی فرق داره
یکی ورزش میکنه. یکی اکواریوم نگه میداره . یکی بازی میکنه
ادما باید سرگرمی داشته باشن وگرنه این دنیایی که ساختی یه دنیای تیرس که یه سری مردم دیوانه و وحشی فقط دارن کار میکنن
از این دنیا ها زمان کنکور زیاد دیدم
این نظر کسیه که گیمینگ رو به عنوان یه شغل میبینه نه تفریح
👏🏻👏🏻
آرزوی من اینکه کشورمون دوباره پولش با ارزش بشه و بتونیم به همه خواست هامون بدون اینکه به درآمدمون فکر کنیم برسیم
ارزوی من به وجود اومدن یه استودیو مستقل داخلی که با بازیای استودیو های خارجی رقابت کنه و بودجه دولتی پشتش نباشه
خیلی خوب و درست گفتی
بنازم
خداروشکر پتانسیلشو داریم با توجه به شرایط حال و حاضر صنعت گیم ایران
ولی همین شریاط نشون میده که زیرساختشو نداریم و قبلش یاید خیلی کار جهت آماده سازی انجام داد
خیلی استودیو های کوچیک خوب توی ایران هستن که فقط نیاز به حمایت دارن
یکیش mad rain studio
و بازی با کیفیتی هم داره میسازه
داش اصلا استودیو چیه
همین ۴۱۱۴۸ کلا یه نفر ساختش از منطقه محروم هم بود فکر کنم زاهدان
درحد خودش به معنای کلمه شاهکار بود و درمجموع بازم بازی رده بالاییه
داستان و جزئیات این بازیو بده به یه کمپانی سینماتیک و پازل طور ساز مثل همین ناتی داگ
اگه چیز خفنی نشد
یه بازی دیگه ام بود دزد بی مزد گیم پلیش طولانی بود ولی هراز گاهی تکراری میشد
چقدر من این بازیو دوست داشتم چه داستانی داشت از کلاس دوم که بودم بازیش میکردم
امیدوارم همگی به تک تک آرزو هایمان برسیم و راحت نظرات و عقاید خود را بدون مشکل بیان کنیم🙏
hosein_ghazali@
آقای حسین غزالی عزیز
واقعا حرف دلم رو زدین
چندجا این صحبت رو گفتم اما یا مسخره شدم یا اخراج
اما همچنان به اون ثحبتم باور دارم و دیدم که نه تنها تنها نیستم بلکه یکی از گیمر های خوب هم موافق من هستن .
خدا خیرتون بده که باعث میشین تلنگری به بعضی زده بشه
گاهی همین تلنگر طناب نجات است
ارادت مندتان
انسان
بازی رو به زندگی ترجیح دادن غلطه
اما بازی کردن و تفریح کردن رو هم به بهانه زندگی کنار گذاشتن هم غلطه
با بازی و تفریح و سرگرمی میشه از خیلی از بیماری های روحی و روانی دوری کرد و انرژی مثبت به زندگی وارد کرد و کیفیت زندگی رو بالا برد
کار و زندگی و هدف داشتن خوبه ولی اینکه هیچ تایم آزادی این وسط برای خودت نداشته باشی قربانی کردن خودته
کسایی هم که فکر میکنن بازی کردن وقت تلفیه یا اصلا گیمر نیستن یا اینقدر بازی میکنن که افسار زندگی از دستشون در رفته و یا بی هیچ علاقه ای بازی کردن رو شغلشون کردن
ارزوی من خنده داره و دست نیافتنی ، ولی واقعا از ته دل میخوامش
تموم کارکنان استدیو های دنیا به فرام و استودیوهای ارپیجی بپیوندن و سالی دو تا مثل الدن رینگ و یکی مثل ویچر و اسکایریم داشته باشم 😂😂
حاجی واقعا بهش فکر هم کردم بصورت جدی و آرزوی بزرگی هم بوده واسم تو زمینه گیمینگ 😅
اونوقت کسایی مث من که rpg دوس ندارن چیکار کنن؟😂
منم ارپیجی دوست دارم ، ولی سازنده های سبکای دیگ کمک خاصی نمیکنن ب اون استودیو هایی ک گفتی
الان مثلا اون بنده خدایی ک فیفا کار میکنه با اسکایریم چیکار کنه😂
میره یه ماد درست میکنه تا توی اسکایریم فیفا بزنه
زندگی گذروندن زمانه
این گذروندن میتونه به کار های مختلف اختصاص داده بشه
آدم باید جوری این زمان رو مدیریت کنه که در آخر پشیمون نشه
من که از خودم مطمئنم😑😂
خدا میدونه منظورت چیه آقای غزالی
یه بار میگین صبر کنین سنتون رفت بالا بعضی گیم ها رو پلی بدین
یه بار میگین گیم رو ببوسین بذارین کنار
آخرش چیکار کنیم xd
اون برای کوچکترها بود! شاید برای بعضی از رفقایی که درآینده قراره فرزندی داشته باشن. یا برای نوجوونهایی که لااقل حتی اگر نمیخوان از بازیهای ویدیویی گذر کنند و رشد کنند، تصمیم درست رو بگیرند راجع به محتوایی که مصرف میکنند.
این برای بزرگترهاست. برای مردایی که رشد کردند و تصمیم گرفتند که چهطوری میخوان زندگی کنند. برای کسانی هستش که دیگه دلیلی برای فرار از حقایق زندگی و قلبشون ندارند. ما هم با هیچشخصی تعارف نداریم که. قلب قلبه. الکی نمیشه خودمون رو فریب بدیم. والا همه بلد هستند چی بگن که بهبه و چهچه راه بیفته. هرکاری در زندگیتون کنید، بههرگوشهای از دنیای وسیع برید، وسط اقیانوس آرام باشید یا بالای کوههای نپال، بالاخره قلبتون سراغتون میاد و ازتون میپرسه که واقعاً برای زندگیتون چیکار کردید. اونموقع ما چی بگیم.
والا موافق نیستم
گیم یا برای ادم تفریحه ، یا کار
مثلا برای شما کاره و خب باهاش درامد دارید (انشالله) و خب کار درستی میکنید
برای ما تفریحه ، مثل تفریحای دیگ ، درسته ک نباید بیش از حد تفریح کرد ، ولی نمیشه گفت تفریح نکنید ، مخصوصا تو این کشوری ک باید نابغه باشی تا پیشرفت کنی ، ایرادی نمیگیرم کسی بیشتر تفریح کنه و دنبال خوشی بره ، تو این زندگی سراسر ناامید کننده و تاریک و اخبار روزانه ی غم انگیز همینکه مواد نزنیم یا خودکشی نکنیم بنظرم بهتر از حد انتظار عمل کردیم.
پس یه مرد نباید بره سراغ بازی های ویدیویی؟
فیلم چی؟ اون مشکلی نداره؟
یعنی یه مرد نباید سرگرمی و شادی داشته باشه؟
این حرف ها رو به کسایی میگن که کل روز رو بازی کنن و با دستای خودشون زندگیشون رو نابود کنن
کسی که برا خودش خونه زندگی داره ، شاغله اون چرا نباید بازی کنه؟
فکر کنم منظور شما هم دوری از افراط و وقت شناسی بود
وگرنه آدم بدون سرگرمی و دلخوشی نمیتونه زندگی کنه
خب یه کم دعوا راه بندازم بین نویسنده های محترم سایت وزین گیمفا :))
به نظر من بهترین نظر رو استاد مهدی رضایی داشت، رویای کودکیم بود یه بازیی بسازن بشه تو جهانش زندگی کرد، مثل sword art online (یه انیمه دیگه هم بود اون خیلی شبیه تر بود به این خواستم، .quantum بود فکر کنم اسمش).
استاد زرمهر، برادر اتفاقا من خوشم میاد تو سر و کله هم زدن فن بوی های دو تا شرکت سونی و مایکروسافت رو می بینم 🙂 . من چون pc بازم قهومو میریزم و از دور وایمیستم دعوای این دو تا گروهو می بینم :))) . ولی جدای شوخی (یا شایدم جدی) اینا عزیز نمک حوزه صنعت گیمینگه، ولی قبول دارم به خون و خونریزی کشیده نشه بهتره ؛-) . یه نکته دیگه هم اینکه شرکتا نونشون تو انحصاریه. امکان نداره هیچ زمان صنعت گیم بدون انحصاری بمونه.
استاد صالح اسدی خوب شد نظر خاصی نداری انقد ردیف کردی بعدش :)) (غلط کردم، یه وقت منو بن نکنی). جزو نویسنده های محبوب منی استاد. قلمتو دوس دارم. عاشق اون جمله آخرت شدم “و در پایانِ آرزوهایم، از جانب پلی استیشن و ایکس باکس، خدای را سپاس میگویم که برخی چونان مجنون و فرهاد، تا پای جانشان از عفت شیرین و لیلی شرکتهای بازیسازی آن دو حمایت مینمایند! طوری که دلم گاهی به حال شرکتهایشان میسوزد.” هوووووف، ایولا. من که pc دارم از هر جفتشون دارم ارتزاق می کنم. فن بیس هیچ گنسولی نیستم، هر کی بازی خوب داد مخلصشونم هستم.
استاد غزالی هم انقد آرزو تو سینه داشت و نوشت و نوشت اصلا نفهمیدم چی میگه (استاد خاک پاتم، ببخشید :)) )
و در پایان نظر خودم، من دوس دارم بازیها به جایی برسه که وقتی مثلا کاراکتر بازی کاکایو میخوره مزه کاکایورو من بچشم. یا مثلا وقتی یه کاراکتر از کنار یه گل رز رد میشه بوی اون گل به مشامم برسه. دوس دارم تا این حد غرق بازی بشم. و این که دوس دارم شخصی سازیه کاراکتر داخل بازی به حدی برسه که عین شخصیت خودتو بتونی تو بازی بیاری (نه تنها ظاهری، چون خودم طراح سه بعدیم واسم کاری نداره مثلا تو فیفا خودمو طراحی کنم، بلکه روانی). چون دوس دارم بدونم من اگه تو اون شرایط داخل بازی قرار بگیرم چه تصمیمی خواهم گرفت.
یه آرزوی دیگه هم دارم اینه که بازی خشونتش از بازیای الان بیشتر باشه، قدیم بازیا مردونه تر بود، مثل max payne، سه گانه لفسانه ای God of War و ….
آخ آخ یه خواسته دیگه هم دارم (چقد آرزو داشتم) اونم اینکه بازیای خفن خارجی لوکیشن بازیاشون تو ایران بیشتر باشه. مثلا کریتوس تشریف بیاره ایران با بجش، قدمش رو چشم :)) .
سلام بر شما
😅 حرفام طنز بینمک و تلخ بود. وگرنه آره، تضاد داره!
ممنونم از همراهیتون 🌹
آقای غزالی عزیز کاملا باهاتون مخالفم. بازیهای ویدیویی میتونن هنر باشن و برای کودکان نیستند. بازیها جدیان. مهمان. دگرگونسازن. مثل رویا، که درسته ما رو از واقعیت به مدت کوتاهی جدا میکنه؛ اما درسهای مهمی راحع به اینکه واقعیت چطور میتونه باشه میتونه بهمون بده. همونطور که هر مدیوم هنری میتونه اینطور باشه.
اصلا ما به هنر و به بازیها نیاز داریم تا بتونیم واقعیت رو تحمل کنیم و تغییرش بدیم.
من هم هم نظر با محمد عزیز مخالفم با حسین جان
اگه قراره بازیهای ویدیویی رو بذاریم کنار، پس موسیقی، سینما، کتاب، ورزش و هر مدیوم،ورزش، یا سرگرمی دیگه رو هم باید بذاریم کنار به بهانهی مواجه شدن با حقیقت
من با نظر هردو شما مخالفم اقای غزالی به نکته مهمی اشاره کردن که شما دوستان عزیز متوجه اون نشدید . بازی ها فان هستند و مختص به سن خاصی نیستند این حقیقته شکی توش نیست ولی واقعیت ماجرا اینکه اکثر افرادی که ایندشون خراب شده و نهایتا تنها زندگی میکنن بازی رو بهانه ای کردن برای شکست هاشون تو زندگی . خیلیا با همین بازی ها ایندشون رو نابود کردن . بازی باید صرفا یه سرگرمی باشه نه راه گریزی از دنیای واقعی !
خیلیا اینو بهونه میکنند که بازی کردن سرگرمی نیست یه روش برای زندگی ولی به نظر من اینطور نیست زندگی نباید تو دنیای مجازی خلاصه بشه و گیم زدن
زندگی بیشتر ازین حرفاست . کل زندگی سرگرمی نیست . زندگی یعنی سختی تایین هدف و اچیو کردن اون هدف .
وقتی زیاد بازی کنین اروم اروم به این حرف میرسین کسانی که هنوز خوشی زیر دلشون هست این حرفارو درک نمیکنند . وقتی ضربه خورده باشید از همین صنعت اونجاست این حرفای جناب غزالی رو میفهمید من خیلیا رو میشناسم که حتی استریمر های مشهوری هستند و میلیونرن . ولی از زندگیشون راضی نیستند و همیشه ناله میکنند .
فلسفه کلی پشت این نظریه اینطوریه که بازی زمانی ارزشمنده که شما به موفقیت در دنیای بیرون رسیده باشید .
با آخرین جمله شما به شدت موافقم
وقتی تو زندگی تون به یه جایی رسیدین که هیچ موفقیتی در دنیای واقعی ندارین اون موقع هر چقدرم بازی کنین بازی ها بهتون نمی چسبن ( برخلاف صحبت خیلی ها که میگن بازی ها تو شرایط سخت باعث امیدواری میشن )
اتفاقا اگر شرایطتون مساعد نباشه هرچقدرم بازی کنین بازم لذت نمی برین
آدم باید اول زندگی شو درست کنه و در وهله بعد بیشترین لذت رو از بازی ها ببره
الان نظر شمارو خوندم فهمیدم دغدغه مون یکیه.گیم هم داره راه سینمارو پیش میره پر از آثار تکراری که فقط فروش رو هدف میگیرن جدیدن هم برای دیده شدن پر از مسائل اقلیتهای جنسی شده.بازی درجه ۲ مثل هاگوارتز فقط چون پشتوانه فیلم هری پاتر رو داره انقدر فروش میکنه .بازی خالی از خلاقیت حتی با حذفیات رو به پلیر غالب میکنن .مطمعنا کسانی که میخرن مقصرن نه سازنده که فکر جیب خودشه.به نظرم دنیای گیم هم مثل سینما فقط از لحاظ بصری پیشرفت میکنه اما از لحاظ محتوا روی شیب سقوط افتاده.
سلام جناب آقای علیایی
راستش من خودمم کمی تا قسمتی ابری گیج شدم؛ چون یه کم ادبیاتی نوشتن و میشه هرچی برداشت کرد (میگن هرکسی از ظن خود شد یار من/از درون من نجست اسرار من)
وگرنه من خودمم رفتم رشته دبیری زبان که واقعا مدیون انیمیشنها و بازیهایی هست که دیدم و انجام دادم. شش تا دفتر با واژههای انگلیسی پر یا نیمه پر دارم!!! یعنی مخم رو به معنای واقعی زدن 😂
البته یکی از پژوهشهای اساتیدمون میگفت انگیزه یادگیری زبان رو به شدت بالا میبره (هرچند که خیلی از والدین توی مدرسه با ایشون مخالف بودن و میگفتن وقت بچههامونو داری تلف میکنی. درحالی که آخر سال، انگلیسی رو خیلی خوب یاد گرفته بودن و کسی دیگه اعتراض نداشت. حتی مخالفا شدن موافق.)
ممنونم از همراهی شما 🌹
این نویسنده آخری که ویدیو گیم اتلاف وقت میدونه و کسایی که وقت براش میزارن کودکی میدونه که باید از گیم عبور کنن و دیگر کودک نباشن و از نظرات چند وقت اخیرش که یکی از کامنت هاشم در پست آنالیز لست ۲ که دیسلایک خورده بود پاک کرد مشخصه خیلی دیگه لذتی از ویدیو گیم نمیبره و هر روز هم بیشتر به جای بحث های تخصصی وارد موضوعات حاشیه ای میشه و حتی توهین میکنه به طرفدار های بعضی از گیم ها چه اجباریه که حرفه ای رو مثل نقد و بررسی بازی ادامه بده که به طور مستقیم با میزان لذت و علاقه فرد به گیم گره خورده اگر در زندگیت به اهدافی که داشتی نرسیدی و از سر مجبوری و برای یک قرون دوزار حقوق میای گیمفا مقاله مینویسی مهم ترین اتفاقی که در این عدم موفقیتت نقش داشته فقط و فقط تصمیمات و برنامه ریزی های اشتباه خودت بوده بیخودی بهونه بنی اسرائیلی نیار و انگشت اتهام هم به سمت مسائلی مثل گیم نگیر که کاملا با کمی برنامه ریزی قابل کنترله و اتلاف وقت هم نیست همه زندگی کار و شغل نیست با وجود اینکه سال ها از دوران مدرسه و دانشگاهم گذشته چندتا از بهترین خاطراتی که دارم مربوط به همین بازی هاییه که به نظرت اتلاف وقته
اقای غزالی از نویسنده های خوب گیمفا (بودن)
با مقاله های جدیدشون نمیسازم
رده بندی سنی ، ریمیک اویل ۴ ، ارزویی که دارن
الان هم هستن ولی انگار دیگه اون علاقه رو به این مدیوم ندارن
ولی واقعا از درون شکستم وقتی کسی به چیزی که علاقه داره اینطوری ازش زده بشه💔😔
ولی آقای غزالی لطفا از دید خود بقیه رو نگاه نکنید
من هیچوقت واسه بازی زندگی نکردم من فقط برای گذروندن زندگی بازی کردم و دوستان واقعی و مجازی زیادی دارم و هیچوقت از واقعیت فرار نکردم
روبروش وایستادم و شکستم و تنها مرحم دردم چیزی نبود جز اون صفحه اول ps2 …
همیشه تو درسم موفقم بودم و اینو مدیون کسی جز بازی هام نیستم شاید خنده دار و مسخره به نظر برسه ولی من قبل درس خوندن یه دست بازی میکردم تا مغزم باز شه بعد میرفتم درسمو میخوندم
خلاصه کسی که وابستش شه قطعا ازش زده میشه ولی من همیشه سعی کردم تعادل رو بین دنیا واقعی و مجازیم حفظ کنم
ولی اقای غزالی مطمئن باش…
هیچکس اون بیرون منتظر من و تو نیست… واقعیت انقدر تلخه که گاه فکر میکنی واسه بقیه اضافه هستی
تو این وضعیت جامعه هیچکس حوصله خودشم نداره بعد شما از چی دنیا بیرون تعریف میکنید در حدی که ؟… ما با گذروندن وقت خود به هیچی نمیرسیم
هممون قراه بمیریم چرا انکارش کنیم؟
ادم از یک دقیقه دیگش خبر نداره
باید تا میتونیم از عمرمون لذت ببریم و ادم موفقی واسه خودمون و جامعه مون باشیمه به بهونه عمر کوتاه بد زندگی کنیم و به خودمون اسیب بزنیم
و این به معنی نیست که ما کاملا باید از خوشی ها زندگی بزنیم
تعادل بهترین راهه…
(من هیچوقت واسه بازی زندگی نکردم من فقط برای گذروندن زندگی بازی کردم)…
این جمله عالی و زیبا بود…👌👌👌
باید با طلا نوشت چون واسه خیلی از ماها همین نکته صدق میکنه…
❤
عالی بود
آرزوم اینه خوبی های آدما فقط مجازی نباشه تو دنیای واقعی هم آدم ها همون آدم خوش قلبی باشن که تو مجازی هستن
این در مورد همه صدق میکنه حتی خودم
👍👍
آرزوی منم مثل آرزوی آقای مهدی رضایی هستش ولی نه مثل sword art online بیشتر یچی شبیه بازیکن شماره یک آماده تو sword art online آزادی زیادی نداری همیشه ممکنه یکی از ادمینا نگاهت کنه یا تو بازی حبستون کنم یا بکشنتون ولی بازیکن شماره یک آماده فرق داشت اینکه خود رئیسشونم نمیتونه تو بازی دخالت کنه برام خیلی جالب بود نمیدونم شاید بخاطر سازنده اصلیش بود حافظم یاری نمیکنه
امیدوارم تمام نویسنده های گیمفا به آرزو هاشون برسن. و من آرزوم اینه که انحصاری از بین برود و قیمت کنسول پایین بیاید تا همه بتونن کنسول بخرن تا بعضی ها فخر فروشی نکنند. و من خودم ایکس باکس سری اس دارم و امیدوارم این کنسول تا آخر نسل دوام بیاره.
نظر جناب غزالی با اختلاف بهترین ارزوی ممکن بود بسی تامل بر انگیز بود ! موفق باشید نویسندگان گرامی مخصوصا جناب غزالی
با نظر اقای غزالی مخالفم
غزالی عزیز، دو سوال
الان آرزوتون این بود که از گیمینگ گذر کنیم؟
اگه چنین نگاه وحشتناکی به گیم دارید چرا فعالیت میکنید؟ کار نون و آب داری که نیست که بخاطر پولش باشه.
من دستم به پی سی تو برسه اون رنگینکمان رو پاک میکنم تا گذر کنی ۱۱۰۰ ساعت پلی دادی ؟
بخاطر گل روت همین الان پاکش کردم
بیا یه چیز دیگه پلی بدیم
وقتی این قدر پیشرفت طی ۸ سال بوده پس قطعا پیشرفت های دیگه ای هم خواهد بود یاد بازی های قدیمی بخیر🙂
.
https://s8.uupload.ir/files/img_20230708_133334_z0zr.jpg
آرزوی منم تقریباً مثل آقای کریمیه
دوست دارم بازی ها به قدری آزادی عمل داشته باشن
که یک بازی برای یک فرد مثل زندگی خودش منحصر به فرد باشه
اولین آرزوی من اینه که انحصار گرایی جمع بشه و هرکس هر بازی ای که دوست داره رو خریداری کنه و روی هر پلتفرمی که هست بتونه آسوده بازی کنه
🥲🥲
دومیش هم اینه که ایکاش میشد یه vr میزاشتیم روی سرمون تو هر دنیای ویدئو گیمی میتونستیم زندگی کنیم و آزادانه هرکاری دلمون میخواست انجام میدادیم (فکرش و بکن تو دنیای بی رحم رد دد توی غرب وحشی هفت تیر کشا زندگی میکردی 🥲👍)
سلام رفیق
از همین جا میگم آمین 🌹 لایک 👍
ممنونم از همراهی شما 🌸
پی نوشت: میگم خوب میشد اگه به جای اون دستگاه VR بزرگ، یه عینک سبک و راحت از VR بود. 🙃
من دو تا آرزو دارم
1. آرزوی همیشگی و آرزوی دیرینه من از صنعت گیم ،مخصوصا شرکت دوست داشتنی خودم کپکام این بوده که بازیه رزیدنت اویلی بسازه به پهنای واقعی شهر نیویورک ،به صورت rpg با داستانی درگیرکننده که شخصیت رو گیمر بسازه و تو شهری گیر افتاده باشه که امید از اون شهر رفته باشه! با وجود المانهای آمبرلا ، استارز ، ویلن های مشهور سری و البته ویلن ها جدید و نجات شهروندهای گیر افتاده ، با همون باکس و اتاق سیو و ترکیب اسلحه ها … آرزوی به معنای واقعی محاله منه 🥲
۲.آرزوی دومم اینکه مایکروسافت عزیزم ، سرفیس جدیدی بسازه که سخت افزار بسیار قدرتمندی داشته باشه تا بشه به عنوان لپتاپ گیمینگ به اون اتکاء کرد ، واقعا این یکی رو میشه بهش دست پیدا کرد .
البته آرزوی سومی هم دارم مبنی بر اینکه بلیزارد به اوج و شکوه دوران قبل از ادغامش با اکتیویژن برگرده ،که انشاءالله همین اتفاق هم میوفته 😉
سلام عجب مقاله ای و عجب آرزوهایی
چقدر با آرزوی آقای غزالی حال کردم قشنگ وایب صادق هدایت رو میدید جناب.
آقا کل مطلب ایشون اینه که از واقعیت دور نشید نه اینکه بیاید بگید گور پدر گیم و انیمیشن و فیلم صرفا حواستون باشه غرق نشین توش حتی اگر بازیتون مث بازی آقای علیایی یا رضایی باشه شهود و شعور خودتون رو از دست ندید
آرزوی خود من شبیه آقای زاهدیه که بیان از فراموش شدن آی پی های شاهکار جلوگیری و بعضا اونایی که آسیب دیدن مثل هیلو رو احیا کنن
و صد البته خدمت آقایان اسدی و زرمهر هر گیمری این آرزو هارو داره ولی خب این رقابت ها نمک صنعت هستند که زیاد از حدشون خطرناکه و وجودشون لازم و ما الان با توجه به این قرارداد مسخره که فکرکنم امروز جوابش بیاد در برهه مریض رقابت هستیم
آرزوی من این است که هیچ جوانی حسرت کنسول نخورد…
حرف دل خیلیارو زدی اگه پول با ارزش داشتیم پلی استیشن۵ برامون ۱ میلیون میشد نه ۳۰ میلیون پلی استیشن ۴ میشد ۵۰۰ هزار تومن نه ۱۶ تومن.سری ایکس و اسم میشدن همون قیمت پلی استیشن۵ و ۴
به شخصه من هم آرزوی آقای علیایی رو دارم. خیلی ناممکن به نظر میرسه اما کلید رسیدن به همچین بازی های شگفت انگیزی چیپ های مغزیه.
آرزو میکنم کسی عقده تجربه بازیای ویدیویی به دلش نمونه،
حالا دیدگاه جامعه و شرایط پلی دادن بماند
یادم آید تو به من گفتی از این گیم حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه گیم گذران است
تو که امروز نگاهت به ” قیمت کنسولی ” نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از گیم ؟ ندانم ، نتوانم….
سلام بر شما دوست عزیز گیمفایی
به به. به به. 😂 درود بر شما. عجب دلنوشتهای! 😁
👏👏👏 استعداد طنزتون واقعا عالی. 🙃 لبم خندان شد با خوندن کامنتتون.
ممنونم از همراهی شما 🌹
کسانی که از نظر آقای غزالی ناراحت شدن باور کنین از حقیقت نمیشه فرار کرد .دنیای گیم وقت گیره و لازمش قربانی کردن خیلی چیزهای دیگس.شما اگه شغلتون در رابطه با گیم نباشه به ندرت وقت آزاد برا بازی کردن پیدا میکنین .اگه سر کار باشین و در رابطه هم باشین همون به ندرتم گیرتون نمیاد.یک مرحله از زندگی میرسه که باید از گیم به معنایی که الان براتون داره خداحافظی کنین این یه واقعیته . بعضی موارد هستن تا تجربه نشن قابل درک نیستن وابستگی سن به گیم هم شامل همین قضیس.
یادم آید تو به من گفتی از این گیم حذر کن……………
لحظه ای چند بر این آب نظر کن………
آب آیینه گیم گذران است………..
تو که امروز نگاهت به ” قیمت کنسولی ” نگران است…………..
باش فردا که دلت با دگران است…………..
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن…………….
با تو گفتم حذر از گیم؟ ندانم ، نتوانم……………
آقای غزالی دقیق و درست بیان کردی.
خیلی ها بازی میکنند فقط برای فکر نکردن به واقعیت، فرار از دنیای بیرونی، تعامل نداشتن، غرق شدن داخل بازی ها و متوجه نشدن گذر زمان و فکر نکردن به زندگی و پستی و بلندی هاش، مثل یک انسان کاملا مست.
یا جبران نداشته ها در دنیای مجازی گیمینگ، بی هدفی و خیلی موارد دیگه…
به نظر من چند ساعت نشستن با خانواده و کسانی که دوستشون داریم حتی در یک پارک محلی کوچک، می ارزه به ۱۰۰ سال گیم بازی کردن.
این رو به عنوان کسی میگم که واقعا مقدار زیادی از عمرم رو قربانی گیم کردم.
آرزو میکنم صنعت گیم جای ساختن اینتراکتیو مووی یکم به گیمپلی اهمیت بیشتری بده(اکثریت گیمای aaa متاسفانه همین شدن)
و همینطور آرزو میکنم یکم کمتر از کوییک تایم ایونت و forced stealth missions تو گیمای اکشن استفاده شه
اقای غزالی با اینکه شما نویسنده مورد علاقمید
ولی به نظرم بزرگ شدن به معنی فراموش خوشی های گذشته
و بازی کردن به معنی فرار از واقعیت نیست.
ارزو من اینه که بازی هایی که انجام میدیم لذت انجام بازی کردن در بچگی رو داشت …
سلام دوست عزیز
مشکل اینجاست که آقای غزالی همچین چیزی نمیگن
آقای غزالی آرزو میکنن کسی که اینطوریه برگرده به واقعیت
شاید قلمشون ترسناک باشه ولی مفهومشون دلسوزانس
خیلیاتون سنتون کمه متوجه نمیشید جناب غزالی چی میگه! حرفاش ربطی به موفقیت یا عدم موفقیت نداره. بعد یه مدت میفهمید که گیم دیگه براتون ته کشیده و باید بزاریدش کنار ولی خب از سر عادت و علاقه ای که داری ادامه میدی. ولی خودتم میدونی چون سنت رفته بالا اولویت هاتم به تبعیت از سنت عوض شده. فک نکنید این حرفا میزنم چون شکست خوردم. نه! همه چیزم اوکیه الان. ولی نکته یه چیز دیگه س. بعد یه مدت آدم باید بپذیره که دیگه تموم شده اون روزگار. الان من خودم همچین حسی دارم. ۳۰ سالمه زن و بچه دارم. خونه و ماشین همه چی اوکیه. قبل عید ps5 خریدم ولی باورم نمیشه حوصله ندارم دیگه. خیلی ناراحتم که حوصله ندارم بازی کنم ولی خب واقعیت همینه. باید بپذیرم دیگه. از من گذشته!!! بخصوص از وقتی که بچه دار شدم و حس پدر بودن رو تجربه کردم. یجورایی حس سنگینی و کند بودن و خستگی به آدم میده! نمیدونم چطوری توصیفش کنم. ایشالا که ازدواج کردید و بچه دار شدید به حرفم میرسید. فک نکنید الان بازی نمیکنم. نه!!! همین الآنم کلی بازی تموم کردم تو این مدت کوتاه. ولی نمیدونم چرا دیگه مث قبل نمیتونم ارتباط بگیرم و غرق بشم. احساس میکنم سن و سال تاثیر خودشو گذاشت.حتی حوصله فیلم دیدن هم ندارم. یجورایی ناخودآگاه ذهنم با این چیزا وداع کرده انگار.
به حرفم میرسید این حس و حال یه چیز شخصی نیس عمومیت داره!
ولی در کل امیدوارم از همه زندگیتون بخصوص گیمینگش لذت ببرید…
آرزوی من اینه که فن بویای چه اینور چه اونور اگه احترام متقابل و دوست داشتن هر دو کنسول و برند و بی تفاوت بودن نسبت به تعلق خاطر به یکی از برند هارو بلد نیستند، به ماهایی که سعی می کنیم این نکات رو رعایت کنیم که نهایت لذت رو ببریم (نه بیوفتیم به جون هم و بخوایم همه چیز رو جنگ و خودمون رو هم مرد جنگ بدونیم) از ما بکشن بیرون. آقا من می تونم ایکس باکس داشته باشم ولی عاشق لست آو آس و هر بازی دیگه ای باشم. من می تونم ایکس باکس یا پلی استیشن داشتم باشم ولی هر کار و رفتاری که این کمپانی ها طبق سیاستشون پیش می گیرن رو نپسندم و قبول نکنم و ….
اقای صالح اسدی از وقتی وارد تیم گیمفا شدی یه انرژی و حس تازه ایی با خودت آوردی ، دمت گرم 🌹 با حرفای آقای زاهدی و زرمهر قطعا موافقم و آروزی من هم هست و همچنین آرزوی اقای کریمی اگر به حقیقت بپیونده قطعا جذابیت بالایی خواهد داشت.
.
منم ۳ تا آرزو میکنم، اولین آرزوی من اینه که هر گیمری تو دنیا هر موقع دلش خواست به هر گیم و پلتفرمی که دوس داره دسترسی داشته باشه حقیقتا بعضی اوقات کامنتایی رو میبینیم که میگن ای کاش ما اینو داشتیم و میخونم و از کنارش رد میشم اما ته دلم اونجا گیر میکنه ، چه کنیم که این دنیا نامرده اما آرزو میکنم که اینطور نبود و گیمرا به خواسته هاشون میرسیدن، تصورش چقدر زیباست …..
.
آرزوی دوم من اینه که بازی انحصاری وجود نداشت حقیقتا خیلی من ضربه خوردم از بازی انحصاری 😔 من از اواخر نسل ۶ تا اواسط نسل ۸ pc گیمر بودم و بار ها به خاطر کلمه انحصار محروم شدم نگاه نکنید الان pc اوضاعش خوب شده زمان های گذشته داستان ها نهفته داره….. از طرفی اگر انحصار از بین بره میتونه ناشران پلتفرم دار رو به خطر بندازه و این واقعیت هست اما خب تصور بکنیم نبود انحصاری و همه گیمرا راجب بازیها با هم تعامل داشتن ، خیلی زیبا میشد این ارزوی من هست واقعا، اینکه گیمرا بدون توجه به انتخاب پلتفرم از بازی های یکسان بهره میبردن و در مورد تجربشون بحث و گفتگو میکردن با هم رفیق میشدن وووو
.
اما آرزوی سوم خب خیلی فکر کردم خیلی زیاد فکر کردم خیلی چیزا تو ذهنم اومد اما هر چی بیشتر فکر کردم فانتزیم ساده تر شد :))) امیدوارم شینجی میکامی برگرده کپکام و آخرین بازیه خودش رو با یک رزیدنت اویل شاهکار رقم بزنه ارزو میکنم ۵ تومب ریدر پلی استیشن ۱ در یک کالکشن و ریمستر عرضه بشه آرزو میکنم پارازیت ایو و دینو کریسیس و فاینال فانتزی ۸ ریمیک درجه ۱ بشه ارزو میکنم بایو وار مثل نسل ۷ یه استودیو زلزله بشه ارزو میکنم ینیفر تو ویچر ۴ هم باشه 😁❤️ ارزو میکنم که خلاقیت برگرده به گیمینگ و انقدر کمیاب نباشه و در نهایت آرزو میکنم گیمینگ همیشه با قدرت ادامه بده و ماها هم سلامت باشیم با جیبی پُر از پول و از بازیها لذت ببریم.
سلام محسن جان
مرسییییی… 🌹😍🥰
البته من که نخود روی آشم. 😁 هرچی هست و بوده از اساتید گیمفا یاد گرفتم. همیشه هم گفتم توی نظرات، جناب آقای غزالی، جناب آقای زاهدی و سردبیر محترم واقعا به من کمک کردن. وگرنه همون حس و حال رو داره گیمفا و امیدوارم روزی به پای سایت همسایه برسه و جلو بزنه. (اینم آرزوی زیرمیزی من تقدیم شما 😉)
آرزوی اول و دومتونم دوست داشتم 😍 و البته فاینال فانتزی هم آره… منم آرزومندم
ممنونم از همراهی شما؛ امیدوارم بتونم رضایت شما دوستان رو حفظ کنم و خدای ناکرده از جاده منحرف نشم🌹
آرزو میکنم نسل انحصاری ، و فن بوی و ترول های موزی منقرض شه.
و Xbox سونی و نینتندو رو بخر 😑
پیرو سخنان آقای غزالی:
توی سالیان ابتدایی آشناییام با ویدیو گیم، هدفم فقط سرگرمی نبود
بازی میکردم چون لذت بخش بود و توی اون دوران که هنوز سنم دو رقمی نشده بود و قطعا چیزی هم از بازی ها نمیفهمیدم
حقیقتا هدف خاصی هم نداشتم و تیپیکال روز تعطیلم اینطوری بود که از خواب بیدار میشدم و اولین بازی که دم دستم میومد رو بازی میکردم
جلوتر که رفتم کم کم این روند تغییر کرد و تا به ایتجا که رسیدم، دیگه ویدیو گیم اون جایگاه قبل رو توی زندگیم نداره
اون دوران وقت و زندگیم و فدای بازی کردن میکردم و الان بازی کردن رو فدای وقت و زندگیم
بخصوص این اواخر که برای درس و کار و حرفه ای که دوست دارم وقت بیشتری میزارم و عملا ویدیو گیم شاید هفته ای یکی دو بار برای چند ساعت توی برنامه من جا داشته باشه
گیم همیشه برای من جذاب بوده و خواهد بود
ولی در طول زمان نسبت به بقیه بخش های زندگیم ارزشش کمتر شده
اما بی ارزش نشده
هنوزم بعد یه روز خسته کننده ترجیه میدم چند ساعت توی یه بازی وقت بگذرونم تا حداقل یکم اتفاقات دنیای واقعی رو فراموش کنم
اما جایگاه ویدیو گیم در زندگی ما باید در همین حدود باشه
نه اینکه کل عمر غرق در بازی باشیم
شاید جذاب یا سرگرم کننده باشه
ولی قول میدم که فداکردن وقت و زمان و زندگیتون برای بازی هیچ پوینت مثبتی نداره
نمیگم بازی نکنید
بازی کنید و لذت ببرید
چرا که نه
ولی زندگیتون رو فدای بازی نکنید
شما کار های مهم تری برای انجام دادن دارید
درود بر شرفتون
با آقای غزالی موافقم ، بخاطر گیم درسو ول کردم . رشته تجربی بودم ، درسمم فوقالعاده عالی . تو مهم ترین برهه زمانی عمرم ک یه سال مونده بود کنکور بدم ، نتونستم بیخیال بازی بشم و تو چهارمین سال دبیرستان , ک اون زمان بهش میگفتیم پیش دانشگاهی ، به وضوح ضعیف تر شدن تو درس هام رو دیدم و کنکور هم خراب کردم و دیگ دنبالشم نرفتم ، الآنم بیکارم ولی مطمعنا یکم حسرت میخورم چون راحت میدونستم دانشگاه و یکی از بهترین رشته هارو قبول بشم و دیگ اینجا نبودم ک با اتزیو ، تام ، یه بحث بیهوده راجب یه بازی انجام بدم 🤣🤣 .
هر چیزی به اندازش خوبه هستن کسانی تا الان که ازدواج کردن پشیمون هستن از ازدواج از ۳۰ سال درس خوندن بیکار بودن مسافر کشی پشیمون از کار زیاد با دستمزد پایین همینجور از صاف تا کردن با مردم ضربه خوردن از بدنیا اومدن توی ایران و از خیلی چیزهای دیگه
آدم موقع رانندگی هم زیاد نمیتونه با آیینه عقبو نگاه کنه که اگه بکنه ؛ از جلو غافل میشه و تصادف میکنه.خوبه مواقعی بیاد بیاری از کجا اومدی و چه اشتباهاتی داشتی اما در همین حد.گذشته رو بذار تو گذشته بمونه عزیز وگرنه حال و آیندت از دستت میره.
کلام آخر اینکه از دست خوده قدیمیت هم ناراحت نباش چون اون ؛چیزی که خوده الانت میدونه رو نمیدونسته.
آرزوهای زیبایی کردید..
خیلی زیبا.. رویایی
دوستان رو نمیدونم..
ولی دمتون گرم..
حداقل چند لحظه منو از این زمین طلسم شده نجات دادید..
آرزوهای صالح همیشه زیبا هستن..
مرسی از نویسندگان دانا و خوب گیمفا..
..
ولی خوب شوربختانه و متاسفانه این نوع آرزوها بیشتر به درد دنیای بی درد ها میخوره! نه دنیای دردمند ها.. نه دنیای فاصله های طبقاتی. نه دنیای از هم گسیخته ی ما و نه این خان یغما!
بدرد دنیای بدون دشمنی ها بدون حسادت ها بدون دق دقه ها بدون تهدید ها و ترسها..
به درد دنیایی که توش پول و قدرت ارزشی نداشته باشه..
بلکه این ارزش انسانه که مهمه و فقط و فقط ارزش انسانه که توش مهمه..
..
احتمالا توی دنیای ما این آرزوها و تصورات نه تنها عیبه بلکه بعضا شاید توسط کسانی جرم هم تلقی بشه!
..
اینجا محفل بازیه و ابدا قصدم این نیست کسی رو ناراحت بکنم..
اما حقیقت اینه که توی دنیای ما هر چه ارزش نیازمندیهای ما اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و… بیشتر و بیشتر میشه ارزش ما انسانها پیوسته کمتر و کمتر میشه💔
..
بهتر است آرزوهای بزرگ و دست نیافتنی من حقیر بماند..
چون شاید ابراز کردنش توی این جمع، جرم سنگینی تلقی بشه!
..
آرزوی کوچیک و دست یافتنی من تو حیطه ی بازی اینه که همه بتونن هر بازی که دلشون خواست و بهش علاقه مند هستن رو با هر امکاناتی که دم دستشونه بازی کنن و شاد باشن و از زنده بودن زندگی لذت ببرن..
..
چرا که زندگی، پاینده و ابدی نیست..
..
توی این اقیانوس عظیم نظام خلقت زمین کوچولوی ما اونقدر کمه که اگه این مهم رو درک کنیم بخاطر این کمبود بزرگ، آرزوهای شخصیمون رو بسیار کوچکتر خواهیم کرد و شمع اصحاب خواهیم شد و در دنیایی که این زمینش تا نزدیکترین سیاره ی قابل سکونتش هزاران سال نوری راهه، آرزوی مرگ و نابودی هیچکس رو نخواهیم داشت و هر تحقیر و حسادت و توهین و حیله گری توسط همنوعانمون رو تحمل خواهیم کرد تا هیچ انسانی رو از دست ندیم..
چون در واقع فقط انسانه که مهمه..
..
(عشق درونی ما نسبت به خوب زیستن و فرار از مرگها، بهترین توضیح برای چرایی ارزش یک انسانه)
سلامی چو بوی خوش آشنایی
هرچه هست، همه درد عشق است و بیدرد عشق، زندگی نمیپاید 😅
البته اینجا منظور از عشق، عشق به خداست 😁 جدی نگیرید! ولی آره، آرزوهامون اینقدر بزرگن که فقط تو دنیای بیدردا سایزشون جا میگیره.
ممنونم از لطف و محبتتون 🌹😍 و متشکرم از اینکه همراهی کردید 🌸
لطف دارید..
از شما ممنونم.. 👍
تنها آرزوی من از گیمینگ اینه که ایران صنعت گیمش پیشرفت کنه چه از نظر بازی سازی چه از نظر فرهنگ مردم که بازیو برا بچه ها میبینن!!! یعنی وقتی این جمله “مگه هنوز بچه ای بازی میکنی” رو میشنوم میخوام خودمو پرت کنم پایین، کسی که این حرفو میزنه کوچکترین پیش زمینه ای در مورد گیمینگ نداره
اتفاقا راست میگه . اگر فردی از لحاظ عقلی بالغ شده باشد به جای بازی ، مهارت یاد میگیرد و به جای پرت کردن خود ، مسئله ای را حل میکند .
همونقدر که غذا خوردن مهمه
تفریح کردن هم مهمه
حالا تفریح هر کسی فرق میکنه
بازی یکی از راه های تفریح کردنه
مهارت یاد گرفتن تفریح نمیشه
تو مهارتتم یاد بگیری بازم نیاز به تفریح داری
تفریح رو نمیتونی به خاطر این که از لحاظ عقلی بالغ شدی از زندگیت حذف کنی
همونطور که نمیتونی غذا خوردنو حذف کنی
بزرگترین آرزوم اینه که هر آرزویی که بکنم بر آورده بشه🤣🤣😒🤐🤐
غول چراغ جادو نیاز داره این کار 😂
مقاله بسی جالب بود
ارزوی بنده هم رها شدن صنعت گیم از عقده گرایی و انحصارگرایی ست
آرمان زرمهر قشنگ اومد و حرف دل منو زد ولی متاسفانه همین سایت گیمفا یسری از محتواش فن بوی بازی پلی استیشن هستش
برای اشاره هم به شوکیس ایکس باکس اشاره دارم و ویس اون دو نفر که روی لایو داشت پخش میشد من یکی رو تا یه مدتی از گیمفا کلا زده کرد
انگار اقای دوست دارن همه بازیای یه شکل باشن.
انقدر صحبتاتون قشنگ بود منو وادار کردید که کامنت بزارم(از اون وادار خوبا) منم آرزو دارم روزی برسه که هممون هر چی که دوست داشتیم رو بتونیم داشته باشیم بدون ترس از اینکه چقدر پول داریم
راستی یه آرزو دیگه هم دارم اینه که دیگه ما رو تو تلویزیون به عنوان گیم.ور یاد نکنند
سلام و درود بر شما 🌹
آمین. 🥰
ممنونم از همراهیتون 🌸
تنها آرزوی من این هست که گیمینگ هیچوقت فاکتور فان بودن خودش رو از دست نده. یعنی روزی نرسه که گیم ها دیگه فان نباشن.