اساسینز کرید واقعی را بشناسید: آشنایی با فرقه حشاشین
وقتی کودکی به نام حسن صباح در قم به دنیا آمد، هیچ کس آن روز را نمیدید؛ آن روزی که فرقه حشاشین در قلعه الموت به اوج اقتدار رسیدهاند و ترورهای زیرکانه و عجیبی را مرتکب میشوند.
البته فرقه حشاشین حسن صباح یا فرقه اسماعیلیه نزاریه (همان اساسینز کرید خودمان)، شرحی بسیار طولانی دارد که متاسفانه تمام آن در مقاله نمیگنجد. پس بگذارید فعلا به برهه زمانی قبل از تشکیل فرقه سفر کنیم و ماجرای تاریخی خودمان را در آنجا آغاز نماییم. با ما همراه باشید.
اساسینز کریدی برای «اسماعیل»
تنها دلیل تشکیل فرقه اسماعیلیه از آغاز، اعتقاد به امامت اسماعیل پس از پدرش، جعفر بن محمد الصادق، بود. البته اسماعیل میدانست و خبر داشت که جانشین امامت پدر، موسی بن جعفر الکاظم، برادر کوچکتر از خودش است. همچنین، در دستهای از شاخه دین مسلمانان، اسماعیل به عنوان راوی حدیث (گوینده سخنان پدر و اجداد خود) شناخته میشود و در هیچ سخنی از او مدرکی مبنی بر ادعای امامت نداریم.
ولی متاسفانه آنچنان عقیده امامت اسماعیل فراگیر بود که جعفر بن محمد الصادق هنگام فوت او، دستور داد کفنش را باز کنند و صورت اسماعیل را به مردم نشان دهند. افراد زیادی بعد از اطمینان و دیدن چهره، دست از آن عقیده برداشتند. ولیکن عدهای که تنها ادعای مسلمان بودن را داشتند، منکر مرگ اسماعیل شدند و باور غلط خود را تغییر ندادند.
موارد زیر از دلایل تقویت شبهه و تصور غلط (امامت اسماعیل) شد که در نهایت به تشکیل فرقه اسماعیلیه و بعدتر فرقه حشاشین گرایید:
۱- باور داشتند که جانشینی همیشه به فرزند بزرگتر میرسد.
۲- جعفر بن محمد الصادق، اسماعیل را به شدت دوست داشت و به او علاقه خاصی میورزید.
۳- با وجود مادر اسماعیل، جعفر بن محمد الصادق با شخص دیگری ازدواج نکرد.
پس از وفات جعفر بن محمد الصادق در سال ۱۴۸ هجری قمری، ادعاهای باطل و شایعههای عجیب و غریب بیشتر شد. به طوری که باور به ساختگی بودن وفات فرزند توسط پدر به دلیلی نامعلوم و اعتقاد به بازگشت اسماعیل، باوری رایج شد؛ البته تنها در میان فرقه کوچک اسماعیلیه.
جوشش چشمه اساسینز در آفریقا
چندین سال گذشت. عاقبت در سال ۲۹۶ هجری قمری، فردی به نام عبیدالله مهدی، خود را امام زمان اسماعیلیه جا زد و خلافت فاطمی تاسیس شد.
بعد از عبیدالله مهدی، تا هفت نسل خلافتش در مصر ادامه یافت، اما هنگامی که نوبت به بحث امامت و خلافت دو فرزند هفتمین خلیفه اسماعیلیه (المستنصر بالله) رسید، کشمکشهای فرقه اسماعیلیه هم کار خودش را شروع کرد. «مستعلی» برادرش «نزار» را تا ابد در زندان انداخت و در همان زندان هم نزار مرد.
حالا فرقه به دو جاده انحرافی دیگر مسیرش را میکشد: «نزاریه» و «مستعلیه». اساسینز کرید یا حشاشین، درواقع همین پیروان نزاریه هستند که با رهبری حسن صباح به اوج خواهند رسید. اما صبر کنید! بیایید به عقب برگردیم.
ظهور حسن صباح
شاید برایتان این مورد جالب باشد که بدانید حسن صباح در قم به دنیا آمده، ولی اصالتش درواقع عرب کوفی است. بدین خاطر که پدر او واقعا از اهالی کوفه بود. مردی که به دلیلی نامشخص به سرزمین قم، قطب اصلی مسلمانان آن زمان سفر کرد.
البته آن موقع حسن صباح هیچ اعتقادی به اسماعیلیه نداشت و معتقد به دین مرسوم مردم قم بود. تغییر باورهای رهبر اساسینز، بعد از سفر خانوادهاش به ری بود. جایی که بالاخره به درون فرقه اسماعیلیه، قبل از دو تکه شدن این مذهب به نزاریه و مستعلیه، پا گذاشت.
حسن صباح چندین علوم مختلف، به خصوص هندسه را تا قبل از سی سالگیاش در سرزمین مصر یاد گرفت، تحصیلاتش را تکمیل کرد و اتفاقا همان جا بود که با خلافت فاطمی نیز آشنا شد. در آن زمان، المستنصر بالله خلافت را به دست داشت و هفتمین خلیفه به شمار میرفت.
تحت تاثیر المستنصر بالله، او به عنوان حجت امام به ایران بازگشت و ضمن ترویج مذهبش، سرانجام در سال ۴۸۳ هجری قمری قلعه الموت را از آن خود ساخت. لطفا دقت کنید؛ از آن خود ساخت نه اینکه تاسیس کرد. جلوتر ماجرای فریب اهالی قلعه الموت را خواهیم خواند. پس فعلا این موضوع را رها میکنیم و تازه میرسیم به شروع اساسینز کرید واقعی.
اساسینز کرید متولد میشود…
بعد از درگذشت المستنصر بالله در سال ۴۸۷ هجری قمری، حالا نوبت به دعوا برای جانشینی و خلافت میرسد. فرزندان این خلیفه هفتم، مستعلی و نزار جنگهای خونینی را علیه یکدیگر راه انداختند (موردی که به آن قبلا اشاره کردیم).
در چنین معرکهای، حسن صباح از نزار حمایت کرد. ولیکن وقتی دید که عاقبت توسط برادرش مستعلی در زندان افتاد و مرد، دیگر دست روی دست نگذاشت و حکومت خودش را با همان عنوانی که داشت (حجت امام)، آغاز کرد و جرقهای برای فرقه حشاشین یا همان اسماعیلیه نزاری زده شد. حکومتی که ایران، عراق و شام را در بر میگرفت. حسن صباح از اینجا به بعد بود که ارتباطش را با خلافت فاطمی مستعلی برای همیشه قطع نمود.
خب، حالا میخواهیم یک بازگشت کوتاه به عقب بزنیم تا ببینیم مرکز قدرت اساسینز کرید، چگونه با فریب و حیله به دستان حسن صباح افتاد.
ماجرای قلعه الموت
پیش از هر حرفی باید دانست که الموت منطقهای در رودبار است و درمیان قزوین و گیلان قرار دارد. خود قلعه الموت یک مکان استراتژیک و پناهگاهی برای علویان مهدی بود، یعنی افرادی که اعتقاد به دوازده امام و ظهور مهدی، فرزند حسن بن علی العسکری، دارند. این تقریبا یا شاید هم درست نقطه مخالف باورهای فرقه اسماعیلیه است.
فتح قلعه به روش شبیخون فرهنگی انجام شد. به این صورت که حسن صباح تعدادی دعوتکننده ماهر و زیرک را روانه منطقه الموت کرد تا مردم را به مذهب خویش دعوت کنند. همچنین تمام پیروان خود را نیز به الموت آورد. البته حسن صباح خودش هم در شمال ایران فعلا مشغول دعوت مردم بود، اما در اوایل سال ۴۸۳ هجری قمری، پس از مدتی، مخفیانه وارد قلعه شد و هویتش را پنهان نگه داشت. او در آنجا حتی به کودکان محافظین قلعه هم درس داد.
بنابراین آرام آرام اهالی درون و خارج قلعه، همه به فرقه اسماعیلیه پیوستند. طوری که رهبر علویان در اواخر پاییز همان سال کم آورد و مجبور به تحویل قلعه به فرقه حشاشین شد. البته به گفته خود حسن صباح در کتاب “سرگذشت سیدنا”، حدود ۳,۰۰۰ دینار به آن رهبر داده شد تا جبران خسارت به چنگ آوردن قلعه را داده باشد.
و این گونه شد که به سادگی قلعه الموت تبدیل به مرکز حکومت اساسینز کرید حسن صباح گردید.
خارج از میدان بحث:
در تریلر Assassin’s Creed: Mirage شاهد این هستیم که یک بانو به نام “روشان” رهبری فرقه اسماعیلیه را در دست دارد و بسیم بن اسحاق را آموزش میدهد (البته فکر میکردم تلفظ فارسیاش “روشن” باشد؛ اما Assassin’s Creed Wiki – Fandom گفته بود: “روشان”).
اینکه قلعه درحال ساخت را درون فضای بازی میبینیم، نیازمند اندکی بررسی است:
اول؛ قلعه الموت آن موقع در دست علویان مهدی بوده و منطقی نیست که بخواهیم بگوییم حسن صباح این همه زحمت کشید تا با شبیخون فرهنگی یک قلعه نصفهنیمه در حال ساخت را به چنگ بیاورد. ضمن اینکه اگر این اتفاق میافتاد، چون دیگر رهبر قبلی قلعه برکنار و اخراج شده بود، هزینه ساخت ادامه قلعه بر دوش خودش میافتاد که چنین موردی به نفع حشاشین نبود.
دوم؛ در آن زمان هنوز اساسینز کرید واقعی (اسماعیلیه نزاری) تشکیل نشده. بلکه مربوط به دوره قبل از ترورها و پیش از تقسیم اسماعیلیه به نزاریه و مستعلیه است.
سوم؛ حشاشین مسلمانان افراطی خاصی بودند که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، هدفهای سیاسی-مذهبی را ترور میکردند. ضمن اینکه شش امامی و منتظر امام هفتم (اسماعیل) بودند. اضافه بر اینها، نام هیچ بانویی در بین اسامی رهبران قلعه الموت و فرقه حشاشین بر طبق اسناد و منابع تاریخی دیده نمیشود. پس اصولا امکان ندارد که یک بانوی رهبر به نام روشان وجود داشته. همچنین، بر اساس اعتقاداتشان، محال است یک بانو از فرقه دست مردی بدون نسبت خویشاوندی خاص را برای آموزش در دست خودش بگذارد. مگر اینکه از دین و جانش سیر شده باشد و بخواهد با ننگ از قلعه اخراجش کنند.
چهارم؛ اسم “روشان” یک نام جعلی و بدون پیشینه در تاریخ ایران قدیم بعد اسلام است. چرا که اسامی آن زمان به دلیل اسلامی شدن مناطق، با عربی ترکیب میشدند. حالا اگر هم فرض بگیریم نام کاملا فارسی هم داشتیم، باز هم وجود چنین اسمی در میان فرقه ممکن نیست.
نکات قابل توجه
– اساسینز کرید واقعی، به بهانه امر به معروف و نهی از منکر، متاسفانه ترورهای بسیاری را مرتکب شد. معروفترین ترور آنها قتل خواجه نظام الملک طوسی، وزیر آلب ارسلان در حکومت سلجوقیان است. کسی که نظامیه بغداد، محل تحصیل افرادی مثل سعدی شیرازی و غیره، را تاسیس کرد.
– پدر ابوعلی سینا، یکبار فرزندش را در کودکی در قلعه الموت گذاشت تا تعالیم دینی بیاموزد، اما ابن سینا چنان شروع به شبههافکنی علیه دین حشاشین کرد که وجود این کودک را یک خطر و عامل گمراهی و فروپاشی فرقه اسماعیلیه دانستند و از پدرش خواستند که او را از قلعه ببرد؛ چرا که او هیچ نیازی به آموزش ندارد!
– ناصر خسرو، از مشهورترین نویسندگان ایرانی، در طول اواخر عمرش به فرقه حشاشین پیوست و عقاید خویش را ترویج کرد. اما با دیدن سعی سلجوقیان در کشتن وی، سریعا به قلعه الموت پناه برد و همان جا هم شروع به سرودن اشعاری بر ضد دین حکومت سلجوقیان و به نفع حشاشین کرد:
نمونه اشعار موافق خلافت فاطمی المستنصر بالله
همچنین گفتم که روزى برکشد
فاطمى شمشیر حق را از نیام
دینِ جدِّ خویش را تازه* کند (*ه در تازه کشیده خوانده میشود)
آن امامِ بنِ الامامِ بنِ الامام
نمونه اشعار مخالف دین و مذهب حکومت سلجوقیان
گر گفتم از رسول علی خلق را وصی است
سوی شما سزای مساوی چرا شدم؟
ور گفتم اهل مدح و ثنا آل مصطفاست
چون زی شما سزای جفا و هجا شدم؟
عیبم همی کنند بدانچَم بدوست فخر
فخرم بدانکه شیعت اهل عبا شدم
– بنا بر تاریخ بیهقی، نوشته ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، یکی از افراد حکومت غزنویان با نام حسنک وزیر به اتهام قرمطگری (عضو فرقه اسماعیلیه بودن) به دار آویخته شد.
– معنای واژه حشاشین، آدمکشهایی که مصرف حشیش داشتهاند و بعد به ترور میپرداختند، نیست. حشاش تنها به معنای داروفروش است و اصطلاح فرقه حشاشین که اروپاییان بعد از جنگهای صلیبی رواج دادند، در ذات خود غلط است.
– اروپاییان که به درستی از ساختار اسلام، اعتقادات و حتی فرقه اسماعیلیه خبر نداشتند، شایعهها و داستانهای دروغین و بیگانهای را از حسن صباح با نام پیرمرد کوهستان ترویج کردند. بدترین آنها نوشتههایی از مارکوپولو است؛ جایی که اصطلاح غلط حشاشین را به معنای افرادی نوشته که پیش از ماموریت حشیش میخوردند و پس از آن، رهبرشان مخفیانه آنها را به جایی سرسبز و کنار زنان و دختران جوان میبرده. سپس آنها را که برمیگرداندند، میپرسیده: «کجا بودید؟» همه میگفتند: «بهشت!» و بعد حسن صباح مغزشان را شست و شو میداده که شما به فرمان من وارد بهشت شدید؛ پس اگر بهشت را میخواهید، باید از دستوراتم (من جمله ترور) اطاعت کنید.
– حشیش، مواد مخدری است که موجب خوابآلودگی، بیانگیزگی، ضعف حافظه کوتاه مدت، کاهش هماهنگی اعضای بدن و نهایتا نشان دادن رفتارهای پرخطر و تهاجمی و غیره میگردد. بنابراین ادعای مارکوپولو چیزی جز یک تحریف واهی و خیالی نیست و نشاندهنده عدم درک شدید او از انگیزههای دینی و فرقه اسماعیلیه نزاری است. از طرف دیگر، یک لشکر منظم و دقیق ممکن نیست معتاد به حشیش و درگیر فکر دختران و زنان جوان بوده باشد.
از سیاستهای سلجوقیان و غزنویان تا سقوط بدون آشوب
بیایید اشارهای هم بکنیم به سیاستهای حکومتهای سلجوقیان و غزنویان در آن زمان سخت.
به عقیده برخی، شاید ترورهای حسن صباح تنها به خاطر اهداف سیاسی-مذهبی گروه حشاشین نبوده. چون در تاریخ میخوانیم که سلجوقیان و غزنویان، شیعه و فرقه حشاشین (فرقه اسماعیلیه نزاری) را به شدت نهی میکردند و حتی به آزار و شکنجه آنها میپرداختند. پس انگار ترورها را میتوان حالتی از تدافع و حمله در ازای این اذیتها، شکنجهها و قتلهای دولتی دانست.
از طرفی دیگر، میبینیم که خواجه نصیر الدین طوسی، زمانی از عمرش و تالیفات خودش را در قلعه الموت سپری کرده است؛ حال برخی میگویند پناه آوردن به قلعه نشاندهنده این است که او از فرقه اسماعیلیه بوده. اما برخی هم میگویند این امر صرفا تقیه (پنهان کردن دین برای زنده ماندن) است؛ چرا که در آن زمان حکومت غزنویان به اذیت کردن شیعههای دوازده امامی، علاوه بر فرقه اسماعیلیه نیز میپرداخت.
خارج از میدان بحث:
برخی میگویند یکی از دلایل رد ابوالقاسم فردوسی توسط سلطان محمود غزنوی نیز همین مورد بوده. افزون بر این، در تاریخ داریم که هرچقدر سلطان محمود غزنوی از ابوعلی سینا دعوت کرد تا به دربارش بیاید، این کار را انجام نداد و برخی این را به دلیل مذهب ابن سینا میدانند که مخالف مذهب رسمی غزنویان بود.
و اما پایان ماجرای فرقه اسماعیلیه نزاری را به یک بند خلاصه میکنیم:
پس از حسن صباح جانشینان او به ترتیب رهبری فرقه را به عهده گرفتند تا اینکه سرانجام، آخرین رهبر با مشورت از خواجه نصیر الدین طوسی، قلعه الموت را به هلاکوخان (نوه چنگیزخان و موسس سلسله ایلخانان) تسلیم کرد تا از خطر وحشتناکی که در برابر زندگی مردم قلعه وجود داشت، جلوگیری کند. پس درواقع خواجه نصیر الدین طوسی با این کارش از قتل عام مردم و خونریزی جلوگیری کرد و چنین شد که احترام و اعتماد خاصی نزد هلاکوخان یافت.
و به این ترتیب، فرقه اسماعیلیه نزاری برای همیشه از بین رفت…
بازی با تاریخ یا تاریخ با بازی؟
به طور طبیعی، تحریف ریشهها و بازی با تاریخ یک سرزمین، خوشایند مردم آنجا نیست؛ اما تاریخ با بازی ویدیویی میتواند حرکتی به معنای واقعی هنری قلمداد شود و کسی هم در شرایط عادی با این مورد مخالفتی نمیکند. البته قبلا همه این حرفها را در مقاله مقایسه شخصیت کریتوس با رستم، پهلوان ایرانی گفتم، ولی باز هم میگویم. تاریخ غنی ما دارد به تاراج میرود. نه تنها ایدههای جذاب شاهنامه، بلکه تاریخ غنی خودمان هم دارد از دست میرود.
خب حالا شاید در چنین معرکهای، انسان شریفی پیدا شود که روشنفکر باشد و بگوید: «شماها دارید دیگر خیلی پیاز داغ ماجرا را زیاد میکنید؛ بازی هست باباجان، چرا جدی میگیرید!؟» مسئله اینجاست که ما میدانیم شمای روشنفکر این مسئله را درک میکنید؛ ولی از سوی دیگر نگران آن دسته از گیمرهایی هستیم که بازیگر ابی اندرسون را به خاطر کشتن جوئل در دنیای بازی ویدیویی میخواستند بکشند و برایش تهدیدهای زیادی ارسال کردند.
حالا واقعا آیا فکر میکنید چنین افرادی با دیدن اساسینز کرید دروغین میگویند: «نه! این کاملا بازی هست و یک تکهاش هم تاریخی نیست!»؟
نظر شما چیست؟
چه تصوری از اساسینز کرید واقعی پیش از خواندن متن داشتید؟
آیا اصلا گمان میکردید ماجرای فرقه حسن صباح به این شکل باشد؟
ممنونم از همراهی شما دوستان عزیز گیمفایی 🌹
موفق باشید
منابع
منابع تاریخی استفاده شده از انگلیسی زبانان:
- Lewis, Bernard (November 2002). “3. The New Preaching”. The Assassins. Basic Books. p. 38. ISBN 978-0-465-00498-0.
- Lewis, Bernard (1967). The Assassins: A Radical Sect in Islam. Oxford University Press.
- Daftary, Farhad, The Isma’ilis, p. 311.
- E. G. Brown Literary History of Persia, Vol. 1, p. 201.
منابع تاریخی استفاده شده از ایرانیان مسلمان قدیم (لازم به ذکر است که شاید اسمشان عربی باشد، اما درواقع ایرانی هستند. مثل محمد باقر مجلسی که در زمان دولت صفویه، یک دانشمند اصفهانی الاصل و جمعکننده سخنان امامان دینش در ۱۱۰ جلد کتاب به زبان عربی بوده است):
- شرح اشارات، خواجه نصیرالدین طوسی، ج ۲، ص ۱۴۶.
- امین الاسلام طبرسی، فضل بن االحسن، اعلام الوری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، یک جلدی، ص۲۹۱.
- شیخ طوسی، رجال الشیخ الطوسی، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ هجری قمری، ۱ جلدی، ص۱۵۹.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت – لبنان، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی، ج۴۷، ص۲۵۴.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت – لبنان، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی، ج۳۷، ص۱۰.
- شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۴، ۲مجلد، ج۱، ص۱۹۱.
- معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۴ هجری قمری ۲۰ جلد در ۱۰ مجلد، ج۱۹، ص۳۱۱.
- روضات الجنات، میرزا محمد باقر خوانساری، ج ۶، ص ۵۸۲؛ قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص ۳۸۱؛ مجالس المومنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۲، ص ۲۰۳؛ فلاسفه شیعه، شیخ عبدالله نعمه، ص ۱۷۰–۱۷۴.
سایر منابع:
- تاریخ بیهقی
- قصیدههای ناصر خسرو
- بادکوبهای هزاوهای، مصطفی (زمستان ۱۳۸۹). خواجه نصرالدین طوسی. شرکت توسعه کتابخانههای ایران.
- گردآوری از کتاب شیعه در اسلام، علامه محمد حسین طباطبائی، به کوشش: هادی خسروشاهی، ناشر: موسسه بوستان کتاب، چاپ ششم، سال ۱۳۸۹، ص ۶۶.
- کمالالدین حلمی، احمد (۱۳۹۳). دولت سلجوقیان. ترجمهٔ حجتالله جودکی. تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- بویل، جان اندرو (۱۳۸۷). تاریخ ایران کمبریج؛ از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان. ج. ۵. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: امیر کبیر.
پر بحثترینها
- بازی Intergalactic ناتی داگ را زود قضاوت نکنید
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- گزارش: بازی بعدی God of War با محوریت اساطیر مصر در دست ساخت قرار دارد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Ori: پلی استیشن بهزودی استراتژی چندپلتفرمی ایکس باکس را دنبال خواهد کرد
- فیل اسپنسر: بازیهای بیشتری از Xbox برای پلتفرمهای دیگر عرضه خواهند شد
- شایعه: لیان کندی شخصیت اصلی Resident Evil 9 خواهد بود
نظرات
راستش من علاقه به فعالیت زیاد در بخش کامنت ها ندارم
اما این مقاله که دست کمی از شاهکار نداشت،من رو مجاب کرد که یک خدا قوت صمیمانه به آقای اسدی و همکارانشان عرض کنم
دمتون گرم
خوب عرب هستن و ربطی به پرشین نداره
ما را چه کار به عرب
خمیر یه طایفه ایرانی تبار ساکن سوریه و یمن
کی گفته عرب بودن؟؟بابا اون زمان ایران اصلا عرب ندااااشتهههه
چون اون زمان بخشهای زیادی از عراق و سوریه ( که در اون زمان بهشون میگفتن سرزمین شام ) و عربستان ( که اون موقع حجاز نام داشت ) هم جزو قلمرو ایران بودن …
کامنتم رو تصحیح میکنم ، همهی این سرزمینها ( ایران و شام و حجاز ) جزو قلمرو بنی عباس بودند .
تو رو خدا از مغزت استفاده کن. یعنی چی که اونا عربن ربطی به ما ندارن همین الانم چند میلیون عرب ایرانی داریم مردم جنوب شرق ما اکثرا عرب زبانن
چند صد سال تاریخ این کشور عربی زبان اصلی بوده. اگه بخوای با این منطق نگاه نصف روستاهای خراسان ترک نصف دیگه هم کرمانج بعضی از پیرمرد پیرزناشون اصلا فارسی متوجه نمیشن. استان های دیگه هم به این صورت…
دوست عزیز این سرزمین تاریخ خیلی زیادی داره و سلسله های خیلی زیادی از ایلخانان که مغول ها تاسیس کردن تا عباسیان که عرب ها تاسیس کردن تا سامانیان و سلجوقیان و غزنویان و افشاریان و پهلوی و قاجار و… که هر کدوم پادشاهی بود که توسط یه قومیت خاص تشکیل میشد از ترک و کرد گرفته تا افغان و ترکمن و مغول و عرب و… هر کدوم بر این سرزمین در بخشی از تاریخ حکومت داشتن. اینکه بیایی کل ایران به فارس بگیری یعنی کلی از تاریخ و پاک کنی
تازه یه عده اینو در نظر نمیگیرن که اگه زبان عربی و فرهنگ عرب نبود ، فردوسی هیچوقت مجبور نبود تا شاهکار خودش یعنی شاهنامه رو خلق کنه …
به قولی : عدو شود سبب خیر …
منم خودم دلی خوشی ازشون ندارم و اصلا ازشون خوشم نمیاد ، ولی نمیشه منکر حضور و تاثیر عظیمشون بر فرهنگ و زبان کشورمون شد …
همین آلان که این کامنت رو نوشتم ، نصف کلماتش عربی بود و جایگزینی براشون نداریم !!
منظور دوستمون رو متوجه نشدید
ترکها و ترکمنها وشمالیها ایرانی نیستن
چی هستن پروفسور؟ ژاپنی؟
ریشه آنها ترکیبی از هند و چین هست
تو که بدتر گفتی خنگ خدا
نژاد پرست نباشیم…صنعت بازی همه رو کنار هم جمع کرده…. در قرن ۲۱ زندگی میکنیم، این حرف ها و دشمنی های قدیمی چیه دیگه ؟
عقل یک نمونه ایرانی که اعتقاد داره ایران درست میشه :
و اینگونه سر انجام مردم تاریخ خود را به خود نسبت نداده و آن را فراموش میکنند🚶
عالی بود..
منم همینطور.
یکی دو ماهی هست کامنت نذاشتم و اصلا هم از نوشتههای محمد صالح اسدی خوشم نمیومد!
ولی این مقاله واقعا حجت رو تموم کرد، فوقالعاده غنی و همچنین با استناد به منابع. بی شک یکی از بهترین مقالههایی هست که تا به امروز در گیمفا منتشر شده.
دمت گرم اسدی جان، قلمت طلا. من رو فن خودت کردی با این مقاله.
خیلی زیبا دمت گرم آقا اسدی
دوستان هرکس به این چیزا علاقه مند پیشنهاد می کنم کتاب خداوند الموت رو بخونه در رابطه با حسن صباح
چاپ قدیمیشو بخونن بهتره
آره منم قدیمی رو دارم
جلد سبزه؟
نه تقریباً خاکیه
راستش کتاب خداوندگار الموت هم عاری از ایراد نیست
کتاب فرمانروایان کوهستان رو پیشنهاد میدم.
والله زیاد به ایراداتی دقت نکردم
اونم مطالعه می کنم مرسی
این موضوعات مذهبی کلا تو ایران و خاورمیانه بزرگ ترین بلای مردم عادی بوده😑..
اساسین های واقعی از چیزی که ما فکر میکنیم واقعا تاریخ بزرگ تری دارن اون ها حتی پس از شکست خوردن جلال الدین خوارزم شاه از اردوی مغول در ایران شورش بزرگی راه انداختن و چند سال هم دولت خودمتخار در مرکز ایران تشکیل دادن که با اومدن مغول ها از هم پاچیدن و مثل تایم لاین بازی عده واقعا به طرف غرب و آناتولی راهی شدن..
سیاست ترکان سلجوقی هم دربرابر شیعیان( شیعه اسماعیلی چیزی که امروزه مذهب ما هست یکی نیست) به نظرم چیزی به نفع دولت مردم خاورمیانه بوده، اسماعیلیان ( فکر نام حکومتشون فاطمیان بود) که حاکم اسکندریه شده بودن تا قبل ورود ترک ها تو منطقه درگیری ها زیادی راه انداخته بودن از طرف این موضوعات مذهبی واقعا باعث شد که هم مسیحی ها بتون قدرتی در خاورمیانه داشته باشن و هم شورش و فتح خاورمیانه توسط امپراتوری مغول موفق بشه ( اون دوره واقعا خوارزمشاهیان ایران تنها دولتی بود که توان مقابله با مغول هارو داشتن)..
ممنون بابت این آیتم عالی و همچون قرار دادن منبع🙏🙏
جالبه یکسری مدارک تاریخی هست که نشون میده بین مسیحیهای کاتولیک اروپا و مغولها نامههایی ردوبدل شده و سران کلیسا از جمله کسانی بودن که مغولها رو تحریک کردن تا به ایران و خاورمیانه حمله کنن …
بسیار بسیار زیبا
لطفا بیشتر از این مقالات تاریخی بگذارین
درباره حسنک وزیر می خواستم اولا عضو فرقه اسماعیلیه نبوده همونطور که گفته شد اتهام بهش زدن (براش پاپوش دوختن) میرن سفر حج بعد توی راه برگشت از مصر میگذرن بعد توی مصر هدایایی از کسانی که دینشون اسماعیلیه بوده دریافت میکنن و وقتی بر میگردن یکی به نام بوسهل زوزنی خیلی تلاش میکنه تا بلاخره بتونه ایشون رو بد جلوه بده جلوی شاه (شاه مسعود غزنوی زمان پدرشون وزیر بوده) بعد بگم ایشون رو اون داری که فکر میکنید نمی زنن یه نیمکت (یه چوب مانندی بوده) ایشان رو میشونن اون رو بعد سنگ میدن به مردم که این رو بزنید ولی مردم که دوستش داشتن نمی زنن بعد به یه عده رند (تو خود کتابش اینجوری نوشته) پول میدن که سنگ بزنید و خلاصه با این ضربات جونش رو از دست میده (این تیکه آخرش رو مطمئن نیستم
کتاب حسنک وزیر که یه تیکه از تاریخ بیهقیه رو بخونید اصلا انگار دارید داستان میخونید نه کتاب تاریخی
سلام بر شما دوست عزیز گیمفایی
ممنونم از لطف شما
حالا نمیدونم حرفم رو باور میکنید یا نه؛ ولی راستش وقتی کامنت شما رو دیدم، خیلییییییییی خوشحال شدم و یه زلزله ده ریشتری از شوق در وجودم حس کردم… ❤🌹 خیلی عالیه که مطالعه دارید و ادبیات ایران رو میخونید. و خلاصه که مرسیییییی! 😍 😅
دو تن بیابانی که بنا بر روایات در قعر جهنم ودر تابوت آتش هستن یکی حسن صباح حمیری و دیگری رشید الدینی سنان فرماندهان الموت و مصیاف
مقاله بسیار عالی بود اقای اسدی. خسته نباشید
قبلا چند باری بخاطر شغل عمویم(باستان شناسی) الموت رو از نزدیک دیدم.راه های ورود به قلعه اینجوری بود که یک سری حفره کوچک در دل کوه بود که درون آنها یک سری راه پله مانند بود و اونجوری بالا میرفتند.میگن مغولا وقتی فرمانده الموت رو گرفتن اون رو به جلوی تمامی قلعه ها میبرند و اون دستور تسلیم شدن میداد.
خدا شانس بده . اونوقت عموی من فقط من رو میبرد حموم نمره ی رفیقش که خراب بود و دیگه کار نمیکرد و فقط توش یه چیزهای سفیدرنگی خرید و فروش میشد . میگفت این یارو رییس صنف و اتحادیه قنادانه کشوره و شکر توزیع میکنه .
شکر خیلی سود داره واقعا
😳😳
😳😳
شکر(:(:(:
من اصالتا قزوینیم..
درست میگی..
تازه همونطور که دیدی،قلعه نابود شده..
ولی هنوزم اتمسفرش سنگینه..
وقتی واردش مبشم،قشنگ پرت میشم توی دل تاریخ..
اساسین کرید میراج توی ایران هستش ، اون زمان عراق جز قلمرو ایران بوده
داستانت واقعیه یا از خودت در آووردی داستان ؟😁
یعنی ایران ۸ سال با خودش جنگید؟😏
IQ99999999999(میدونم تیکه انداختی)
جنگ داخلی
بگی ایران جزو عراق بود منطقی تره و البته صحیح تر
فقط کسایی که دیس لایک دادن 😂
باشه اقا کل جهان مال شما کوروش هم شاه جهان
المان ها و ایتالیایی ها هم از نژاد ایرانی اصن
ولی در دوران عباسیان خلیفه عرب بر ایران حکومت میکرد و پایتخت بغداد بود پس ایران جزوی از عراق بود 😂
بغداد خودش اسمش فارسیه پایتخت هم یکی از دلایلی که تو میان رودان گذاشتن این بود که پایتخت قدیمی ایران بود و میخواستن اینجوری نشون بدن که خلافت جدید چند قومیتی هست و تبعیضی بین اعراب و ایرانی مسلمان قائل نیست.
داداش دوتا کتاب تاریخ بخون ناموسا
هر چی ب ذهنت رسید ب عنوان فکت صادر نکن
داداش اون موقع بنی عباس حاکم خاورمیانه به خصوص ایران بود
و بازی در دوره خلافا عباسی روایت میشه
عراق جزو قلمرو ایران نبوده..
تازه یه بخش هایی از ایران اون زمان،مثل بصره،جزو عراق بوده..
که خب،بعد از کریم خان زند،دوباره بخشی از خاک عراق میشه..
عراقی که میشناسیم،هرگز بخشی از ایران نبوده..
حتی اگه نقشه های تاذیخی و باستانی ایران رو هم ببینی،فقط تیسفون و ایوان مداین،بخشی از ایران بودن،که الان در خاک عراق هستن..
اطلاعات غلط نشر ندید لطفا
در خصوص همین موضوع اگر یک نویسنده برحسب علاقه و احساس وظیفه میهن پرستی مطلبی از تاریخ و تمدنش نوشت ، که نوشت….
وگرنه یک مسئول لایق مرتبط نداریم به فرانسه بگه به اون یوبی سافت نچندان محبوبت بگو الان اومده از سرگذشت تاریخ ایران استفاده کرده حداقل یک نسخه بدرد بخور از خود مهد حشاشیون بسازه
نمیدونم این بنیاد بازی های رایانه ایی ما حداقل در کنار اون جلسات کیک + میوه و خرابکاری کار دیگه ایی هم میکنن؟
اما در نهایت همین که جوانان ما از تاریخ و تمدنشون و جایگاهشون آگاه باشن قطعا بیابان امروز رو سرسبز و آباد میکنن
«کار دیگه ایی هم میکنن؟»
حذف بازی ها به علت محتوای مجرمانه :)))
احسنت.
اینکه یک عده، ناشناخته بودن اساطیر و مشاهیر ایرانی را گردن مردم میندازند را درک نمیکنم.
آیا تا حالا به این فکر کردید که تا امروز چند فیلم، سریال، گیم و کمیک بوک باکیفیت با این مضمون ساخته شده؟
مدتی بود که درباره تاریخ فرقه حشاشیون کنجکاو بودم و از دیدن این مقاله که به قلم مبارک جناب اسدی نگاشته شده خوشحال شدم
واقعا مقاله کامل و جامعی بود
مشخصه که جناب اسدی زحمت زیادی برای نوشتن این مقاله کشیده اند. واقعا دست مریزاد 👏🌹
دو تن بیابانی که در تابوت آتش در قعر جهنم حسن صباح حمیری و رشید الدینی سنان فرماندهان الموت و مصیاف
بی نظیر محمد ضالح جان خیلی کیف کردم خسته نباشی
صالح
سلام سبحان جان
عیبی نداره 😅 منم امروز داشتم برای سردبیر پیام مینوشتم، به جای صنعت نوشتم صنعیت! پیش میاد!
ممنونم از همراهی شما 🌹
ایکاش الانم بودن به حساب یکسری ظالم برسن
(همه میدونین منظورم چیه)
داداش الانم داریم ولی اسمشون شده لباس شخصی و در خدمت دیگران
اونایی که شما میگین در جهت اشتباه هستن
مهم ما مردمیم
سلام و درود بر شما
اهداف اونا دینی و مذهبی و ترور بر اساس (یا به اسم ظاهری) امر به معروف و نهی از منکر بوده و بنابراین اگر بودن، معلوم نیست به کدام حزب وصل میشدن.
راستش هنوز وقت نکردم مقاله رو بخونم
مقلالات شما عالین
ممنون
چیزی که من متوجه شدم اساسینزها به دنبال آزادی بشر (لیبرالیسم) و تمپلرها بیشتر به فکر عدالت (البته مدل اشتباهش ) هستن.
سکولاریسم (جدایی دین از همه چیز) ۳ فرزند داشت: ۱. لیبرالیسم طرفدار آزادی ۲. سوسیالیسم طرفدار عدالت ۳. فاشیسم طرفدار نژاد برتر.
دلیل اینکه اساسینزها قهرمانان سری بازی هستن به خاطر اینکه لیبرالیسم توانست سوسیالیسم و فاشیسم رو شکست بده و خودش به قدرت برسه و الان قدرت دست اونهاست، پس قهرمان هم از اونهاست.
البته قهرمان نسخه روگ یک تمپلار بود.
تمپلارها دنبال کنترل و نظم نوین جهانی بودن و معتقدن که فقط خودشون میتونن دنیا رو از آشفتگی نجات بدن و برای رسیدن به اهدافشون دنبال تکه های عدن میگشتن مثال معروفش سیب عدن وقتی خاندان بورجیا با استفاده سیب میخواستن افکار مردم رو کنترل کنن
نمیدونم چرا این اسمو میشنوم میگم حساسینز
سلام بر شما یار گیمفایی عزیز
شاید چون زیادی حساسین 😅
ممنونم از همراهی شما 🌹
خسته نباشید خیلی مقاله زیبایی بود
به خیلی از سوالام پاسخ دادین
دمتون گرم که روز به روز بهتر و بهتر میشید✌️
یکی از قوی ترین مقالات سایت دقیقا مثل مقاله رستم و کریتوس
تا باشه از این مقاله ها (:
پ ن پ: ادم وقتی تعداد منابع رو میبینه میفهمه چقدر اینجور مقالات سنگین و با ارزش هستند