چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا

چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟

محمد صالح اسدی
۱۸:۱۶ ۱۴۰۲/۰۴/۰۶
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورتیده شد

خلاقیت، نوآوری، جاه‌طلبی. آیا این موارد هنوز هم به طور مشهود در آثار امروزی دیده می‌شوند؟

می‌گویند وقتی در کاری سررشته نداری، برو از استادش بپرس. خب ما هم رفتیم و پرسیدیم. «نه. خلاقیت این روزها توی بازی‌های ویدیویی به سرشاری آن روزگار قدیم نیست.» کنترلر DualSense Edge را برداشت، God of War را شروع کرد! و من ماندم و این استادی که می‌گفت: «با وجود نبود خلاقیت، نوآوری و بودن چرخش بسیار کلیشه‌ها در دنیای جدید گیمینگ، چرا فروش بالا هنوز وجود دارد؟ آیا ما گیمرها جادو شده‌ایم!؟» با ما همراه باشید…

یک هشدار!

شیوه صحبت من در این مطلب شروربینی است که قبلا به آن در مقاله ایدئولوژی پرداخته‌ام. دقت بفرمایید: ایدئولوژی شروربینی است و بیشتر به نکات منفی بازی‌ها پرداخته شده.

بدین سبب پیشاپیش از همه دوستان گیمفایی عزیز به شدت معذرت خواهی می‌کنم.

خلاقیت هنوز زنده است!

حقیقتا با این موضوع که خلاقیت مرده و دیگر مثل قدیم هیچ خلاقیت خاصی نداریم، هفتاد درصد مخالفم. چرا؟ چون خلاقیت هنوز زنده است! وقتی من دارم جلوی چشمانم می‌بینم چرا باید دروغ بگویم که: «نه. مرده.»؟ باورم کنید. یعنی اینقدر سازنده‌ها خلاق شده‌اند، اینقدر در بازی‌سازی ماهر گشته‌اند، اینقدر طراحی‌هایشان را جذاب‌تر از قبل کرده‌اند که همیشه با شوق و هیجان، یک مشت بازی تکراری و کلیشه‌ای را با جان و دل می‌پذیریم. این خلاقیت نیست؟

فرنچایز کالاف دیوتی
فرنچایزی پر از فرمول‌های تکراری که هنوز فروشش بالاست

البته که هست. خلاقیت جدید، بازی با کلیشه‌ها است و خلاقیت قدیم، نوآوری بود. البته می‌دانم که هنوز نوآوری هم داریم. ولی قبول کنید که اکثریت بازی‌های ویدیویی، نوآوری ندارند؛ افتاده‌اند روی چرخه‌ای از تکرار خاطرات. فرقی هم نمی‌کند که بازی جدید، ریمیک یا ریمستر و غیره باشد؛ اصلا مهم نیست. از دایره کلیشه‌ها بسیار هنرمندانه استفاده می‌شود.

هنر استفاده از کلیشه

استفاده هنرمندانه از کلیشه‌ها آسان نیست. خیلی حیله‌گری می‌خواهد و اگر درست ما را کلک نزنند، می‌شود Assassin’s Creed Odyssey. همانی که مشهور به یک کپی‌برداری خالصانه از ایده‌های Witcher 3 شد.

بله! اگر که قرار باشد همیشه یک غذا را با ظروف متفاوت بر میز بگذارند، همه می‌فهمند. اما اگر همان غذا را بیایند و هرروزی با قیافه‌ای متفاوت و یک ادویه خاص کش و تاب بدهند؛ آن وقت چطور؟ به احتمال زیاد هیچ کس نمی‌فهمد. بفهمد هم نمی‌خواهد قبول کند و تعصب و فن‌بوی بازی درمی‌آورد! و این دقیقا اکثریت ما هستیم (نه همه). گیمرهای امروزی که جادو شده‌ایم.

یک اساسین درحال ترور acodyssey

جادوگری‌های صنعت بازی‌سازی

هی! اشتباه برداشت نکنید. من مثل بچه‌های توی کوچه همین طوری نیامده‌ام که بگویم: «آقا ببخشید؛ این خیلی بد و اخ و بدمزه است.» اتفاقا جادوی شگفت انگیزی از شرکت‌های بازی‌سازی را نشان می‌دهد؛ اینکه چگونه خلاقیت را مثل قورباغه قورت داده‌اند. و ما هم اینجاییم. اینجاییم تا از قضا ببینیم چه جادوگری‌هایی در شرکت‌های مختلف انجام می‌شود و چه کلیشه‌هایی از اکثریت چشم‌ها پنهان مانده است.

ما به هرکلیشه و تکرار موجود در بازی‌هایی برگزیده اشاره می‌کنیم و ضربه را همزمان فرود می‌آوریم (امیدوارم از ضربه ها ناراحت نشوید):

جادوی اول: گرافیک

اصلا قابل انکار نیست؛ نفس‌بُرترین گرافیک تاریخ می‌رسد به (۲۰۲۳) Call of Duty Modern Warfare 2. طوری که یک اصطلاح هست که هم در انگلیسی داریم (jaw-dropping)، هم در فارسی: «فکم افتاد!»

گفتید داستان خلاقانه بود!؟ خب این را به شوخی از من بگیرید: «اگر بچه محل‌های ما هم دور همدیگر جمع می‌شدند، چند تکه روزنامه از اخبار داغ داغ و پرطرفدار را با قیچی به هم می‌چسباندند و آخر سر هم یک نویسنده می‌آمد رویش دستی می‌کشید، آهان! این می‌شود یک داستان داغ داغِ مثلا جدید برای کالاف دیوتی!» اینطوری تا قیامت یک داستان به ظاهر جدید و به شدت عامه‌پسند برای هرنسخه از فرنچایز داریم.

چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
اینکه روسیه یا ایران دارند علیه امنیت جهان برنامه می‌ریزند یا تروریست و نقش منفی هستند دیگر تبدیل به یک کلیشه داستانی در فرنچایز کالاف دیوتی شده

در زیر این گرافیک جادویی چیزهایی مخفی و ناگفته می‌مانند. واضح‌تر از همه، فرمول تکراری و کلیشه‌ای گیم‌پلی فرنچایز است که هنوز پابرجاست. هیچ تغییر خیلی آن چنانی که بخواهیم بگوییم “واو! چه خلاقانه!” به آن شدت، واقعا قبول بفرمایید که نیست. حتی صحنه های اکشن آن، آدم را بیشتر به یاد صحنه‌های کلیشه‌ای و تخیلی فیلم‌های سریع و خشن یا ماموریت غیرممکن می‌اندازد.

یکی از تکنیک های پذیراندن و اقناع، استفاده از اخبار روز است. مثلا یک نفر بیاید و شعر بی‌وزن و بی‌ریخت بگوید، کسی او را نمی‌پذیرد. اما اگر درباره درد مردم باشد، متاسفانه اکثریت (نه همه) با جان و دل، آن شاعر محترم و بی‌سواد را می‌پذیرند. حالا هرچقدر هم متخصصان ادبیات بخواهند نظر بدهند … آه! به خدا اصلا و هیچ فایده‌ای ندارد.

این گونه است که تاریخ و ادبیات به راحتی محو می‌شوند.

القصه که این داستان‌ها دیگر کلیشه‌ای و قابل پیش بینی شده‌اند. در هرکالاف دیوتی، حداقل همیشه روسیه و یک جایی دیگر (که حالا یا ایران هست یا کشور دیگری)، بازنده یا منفی هستند. دیگر فیلم هندی‌های CIA و FBI که تا ابد پیروز میدان می‌گردند، وسط جمعیت صدنفری نمی‌میرند یا یک بار اگر باختند، صدبار برنده می‌شوند و … اینها همه دیگر قابل پیش بینی و کلیشه شده‌اند.

لااقل یکبار رقیب و رفیقش، فرنچایز Battlefield سعی کرد نوآوری نشان دهد و یک حرکتی بزند. طوری که در نسخه چهارم دزد و پلیس را به میدان آورد؛ ولی خب بدبختانه در میدان کم آورد و طبق انتظارش پیش نرفت.

درهر حال، باز هم اینجا شاهد خلاقیت هستیم. خلاقیتی غالباً از جنس گرافیک و بعد از آن موسیقی و غیره که کلیشه‌ها و تکرار را پنهان کرده‌اند. اتفاقا کارشان بسیار زیرکانه هم هست. چون اگر این گونه نبود، سرنوشت کالاف دیوتی رو به افول ابدی منتهی می‌شد.

شخصیت اول ماجرای battlefield hardline
Battlefield Hardline یک حرکت متفاوت در فرنچایز بود

جادوی دوم: سینماتیک و روابط کاراکترها

یکی از موضوعاتی که بر سرش به شدت دعوا می‌شود، بحث سینماتیک در حوزه بازی‌های سونی به نظر می‌رسد. مخالفان آنها را فیلم سینمایی با گیم‌پلی بیهوده می‌خوانند و موافقان یک هنر و شاهکار از سونی. خب ما الهی شکر با هیچ کدام از این دوگروه کار نداریم. پس بیایید کمی با هم فکر کنیم.

اول که باید بپذیریم تحلیل داستان در برخی از بازی‌های ویدیویی نشان می‌دهد که چیز خاصی در چنته ندارند. اما چیزی که آنها را نجات می‌دهد، سینماتیک فوق العاده‌شان و روابط کاراکترها است که درآغوش گرفته‌اند.

دوم اینکه گیم‌پلی این بازی‌های ویدیویی خلاصه می‌شود به «از A به B برو، دشمن دیدی بکش (مخفی کاری/آشکارا)، Craft و Level Up کن، حداکثر منتظر یک حرکت غیرمنتظره از نبوغ کارگردان در بازی باش(مثل آویزان شدن از سقف)، کات سین تماشا کن.» حالا دوباره تکرار ماجرا: «برو، بیا،  Craftو Level Up، بکش، حرکت غیرمنتظره، کات سین.» این گیم‌پلی ساده، کارآمد و تا مدتی سرگرم‌کننده است. ولی هرگز بیهوده نیست.

جوئل درحالی که از سقف آویزان است شلیک می کند
یک حرکت غیرمنتظره در The Last of Us 1 | وقتی جهان برعکس شد

جالب است که انگار اکثر بازی‌های سونی همین فرمول‌ها را تقریبا دارند. مثلا به شخصه شباهت عجیبی بین God of War 2018 و The Last of Us 1 احساس کردم. واقعا روابط کاراکترهایشان اینقدر دهان را شیرین می‌کند که اصلا آدم غرق دیالوگ‌هایشان می‌شود. افزون بر این، سینماتیک‌هایشان عجب جذابیتی دارند. اما متاسفانه (خودمانیم؛ به یاد فیلم‌های زیاد از حد بلند DC افتادم) هیچ کدامشان داستان پرگره و خاصی ندارند و گیم‌پلی‌شان جز یک فرمول تکراری و کلیشه‌ای نیست.

البته گره یعنی پیچ غیرمنتظره و غافلگیرانه؛ نه کش آمدن داستان. کش آمدن یعنی مثلا اذیت‌های آتریوس و حمله آنتاگونیست موجب شد کریتوس دروازه سنگی را با خاک یکسان کند و رسیدن به قله بیشتر طول بکشد. درحالی که قصد آنتاگونیست اصلا ورود به آنجا نبود و صرفا می‌خواست آتریوس را با خودش ببرد.

این یک پیچ غیرمنتظره و غافلگیرانه نیست. بلکه علامت سوال عجیبی وسط داستان است که چرا به جای بستن پورتال ایجاد شده، کل دروازه را نابود کرد تا اینقدر دردسر بیشتر شود؟

عجب از کش دادن‌های عجیب و غریب داستانی!
تصویری از گیم پلی god of war 2018

خب حالا کمی هم شوخی های نیش‌داری با طرفداران این دو بازی می‌کنیم:

«گارد نگیرید! ولی خدایی این GOW 2018 که داستانش رساندن خاکستر مادر به بلندترین قله است، کلیشه‌ای بیشتر نیست.» «راستی، رساندن خاکستر مادر به فلان جا خیلی آشناست! ببینم این توی Far Cry 4 نبود؟ یا حتی توی چندین فیلم مختلف که بارها از تلویزیون خودمان هم اتفاقا پخش شده؟» «TLOU 1 هم، جسارت نباشد(!) ولی یک آخرالزمانی با داستان کلیشه‌ای است!» «ضمن اینکه تضاد داستانی دارد! آخر قرار جای دیگر و مهلت یک روز بود. چی شد که یک سال طول کشید و جایی غیر از مکان مقرر، آن هم یکهویی همدیگر را دیدند؟ چرا اینقدر کشش داستانی و سرهم بندی!؟»

از شوخی‌ها و طعنه‌ها بگذریم، باید گفت که چنین اشتباهات و کلیشه‌هایی با خلاقیت سازنده‌ها مخفی شده و در زیر جادوی سینماتیک و روابط کاراکترها رفته است. این به خودی خود یک خلاقیت است؛ وگرنه بدون شک The Last of Us 1 و God of War 2018 به موفقیت‌های چشمگیرشان نمی‌رسیدند.

god of war 2018 vs the last of us 1
شباهت‌های هردو غیر قابل انکار است

جادوی سوم: ترکیب کلیشه‌های داستانی

تصور کنید یک نویسنده داریم که خالق اثری به نام «حسنی» است. خب حالا حسنی به صورت چند جلدی بیرون می‌آید، چندین نفر دوست و دشمن پیدا می‌کند و دست آخر هم توسط نویسنده یا حالا جانشین ایشان به رحمت خدا می‌رود. اما بعد از ایشان افراد دیگری که شیفته کاراکتر حسنی بودند، به ماجرا آب و تاب می‌دهند و حسنی را از مرگ برمی‌گردانند. اما متاسفانه رو به قاطی پاتی کردن ماجراها و ترکیب داستان‌های قدیمی می‌آورند.

این سرنوشت کمیک‌های اسپایدر من بود. کمیک‌هایی که الان اینقدر داستان‌هایشان تیره و غریب و شیر تو شیر شده که آدمی پناه به سه‌گانه سم ریمی می‌برد و می‌گوید: «اصلا استن لی کی بود!؟ این اصل هست!»

سه‌گانه spider man ساخته سم ریمی

حالا این شیوه به درون دنیاهای دیگر رسانه نیز راه یافته است. از مالتی ورس گرفته تا ترکیب داستان‌ها. البته برخی‌شان واقعا جذاب از آب درمی‌آیند. مثل انیمیشن جدید مایلز مورالز یعنی Across The Spider Verse که واقعا خلاقیت خاص خودش را دارد. اما نمونه بدون خلاقیت؟ مثال بارزش بازی ویدیویی Marvel’s Spider-Man است.

داستان نیاز به توضیح ندارد. واضح است که دوختن چند نخ مختلف از داستان مرد عنکبوتی چنین نتیجه تکراری و کلیشه‌ای را بیرون خواهد داد. داستان جدید است؛ اما ظاهرا جدید است و چیز نویی در باطن ندارد. ولی خب ما جادو می‌شویم و از این ترکیب به هیجان می‌آییم: «ای جان! کریون شکارچی، دکتر کانر و ونوم هم دارد!» این یک جادوی خلاقانه در استفاده از کلیشه‌ها نیست؟

متاسفانه حتی در گیم‌پلی هم این بازی چیز جدیدی نسبت به رفقای خود ندارد. اگر The Amazing Spider-Man 1 که یک اثر Underrated هست را تجربه کرده باشید، حرف مرا کامل متوجه می‌شوید. گیم‌پلی هیچ فرقی نکرده و فقط polish شده است. یعنی گوسفندی شده (گیم‌پلی جدید) که درواقع همان گرگ (گیم‌پلی قدیم) است؛ فقط پوستش عوض شده.

مقایسه گرافیکی the amazing spider man و marvel's Spider-Man
بالا The Amazing Spider-Man و پایین Marvel’ s Spider-Man

بله. قبول دارم. عجب گرافیک، موسیقی و سینماتیک خفن و باحالی دارد. اما نه! پشیمان هستم و موافق نیستم! چون این همان فرمول تکراری سونی است و من به شخصه به فکر فرو رفتم که چرا مثلا Amazing Spider-Man 1 را کسی تحویل نگرفته بود، اما Marvel’s Spider-Man در آسمان‌ها پرواز کرد؛ حال آنکه سبک خودش را کامل از اولی تقلید کرده یا از فرنچایز بتمن گرفته.

درهر صورت، خلاقیت اینسامنیاک قابل تحسین است. ترکیب کلیشه‌های داستانی، پوشش خوبی برای گیم‌پلی کلیشه‌ای خواهد بود. به خصوص اینکه دیدن چند شخصیت خاص واقعا هیجان انگیز به نظر می‌رسد. مثلا اگر مردان ایکس را هم اضافه می‌کرد، بدون شک سوت و کف طرفداران آن دسته هم به هوا برمی‌خاست.

جادوی چهارم: طراحی جذاب

یکی از بهترین بازی‌های Indie اثری نیست جز: Kena: Bridge of Spirits. طراحی بانمک و انیمه‌ای شخصیت‌ها زیبایی دوچندانی به بازی داده. اینها در کنار گیم‌پلی چالشی و جالب، یک بازی ویدیویی نمونه را به شما تقدیم می‌کند.

البته در نگاه اول شاید فکر کنید که این بازی بچگانه باشد. اما با ورود به دنیای شگفت انگیز و مجلل پل ارواح، انجام یک سری از مراحل جذاب و درنهایت Level Up، تازه می‌فهمید با یک کپی‌برداری از God of War 2018 روبه‌رو هستید. یک کپی‌برداری که زیر جادوی طراحی جذاب خوابیده و آشکار نیست.

kena در کنار kratos
عکس از Game Rant

معماها، شیوه Level Up و بسیاری دیگر از مکانیک‌های گیم‌پلی به شدت یادآور God of War 2018 است. ولیکن اضافه کردن موجوداتی به نام riot خیلی ماجرا را زیرکانه دور می‌زند و ما متوجه کلیشه‌های سونی‌وارانه نمی‌شویم. فقط خدا حلال کند، گویا یک تفاوت بینشان وجود دارد. اینکه در Kena: Bridge of Spirits سینماتیک قهاری به حد خدای جنگ نداریم.

این مورد فقط درخصوص این بازی بانمک و بامزه نیست. فرنچایز Persona هم از کلیشه رنج می‌برد. هوش مصنوعی بازی در هیچ کدام از نسخه‌ها تغییر نکرده و صرفا با تغییر طراحی در هرقسمت، سعی در تازه نشان دادن خود دارند. ولی همیشه هم داستان و هم گیم‌پلی یکی است؛ نوجوانِ همین طوری و یکهویی برگزیده، فریاد نوبتی پرسونا، کمک گرفتن نهایی از پرسونای Satan (شیطان)، سایه‌های برزخی، اتاق ابریشمی آبی با یک یا دوتا همراه و غیره. فرمولی که به شدت تکراری و طولانی شده.

افزون بر این موارد، فرنچایز Persona در زیرمجموعه روابط کاراکترها نیز قرار می‌گیرد. آخر به غیر از دیالوگ‌های دوستانه بین کاراکترها، یکی از دلایل طرفداران سفت و سخت این فرنچایز برای ترجیح دادن Persona بر امثال Dragon Quest ،Yakuza و Fire Emblem: Three Houses وجود داشتن امکان Date (قرار دوستانه) با کاراکترهای مختلف است؛ با وجود اینکه همین ویژگی هم به شدت کلیشه‌ای و تغییرنیافته مانده! خلاصه که به نظرم این دلیل مضحک و خنده‌دار فن‌بوی‌های پرسونا، نباید شما را از تجربه آثار قوی‌تر موجود در حوزه JRPG منع یا دودل کند.

شخصیت های اول فرنچایز persona
خودم ۱۵ تا ۴۰ ساعت از زندگی‌ام را پای Persona 3 تا ۵ گذاشتم اما هربار رهایشان کردم و ادامه داستانشان را به جز نسخه سوم در ویکی پدیا خواندم | ولی همین قدر فهمیدم که Persona واقعی فقط Persona 3 بود که رها کردنش به دلیل مشکلات خودم بود وگرنه می‌خواستم برخلاف ۴ و ۵ تا آخرش را دنبال کنم

حکایت همچنان باقیست!

نمی‌دانم درآینده قورت دادن خلاقیت با کلیشه‌ها به چه شکل تغییر خواهد کرد. اما این را می‌دانم که روز به روز ایده‌های مختلفی به وجود می‌آیند و اکثر آنها تبدیل به یک بازی Indie می‌شوند. اما بازی‌های AAA چطور؟ مشخص نیست.

بازی‌هایی مثل Call of Duty، برخلاف فروش بالایشان، مرده‌های متحرک به حساب می‌آیند و فرمول ها و داستان‌هایشان عوض نمی‌شوند. مگر اینکه نابغه‌ای وارد میدان توسعه آنها بگردد. اما شاهد هستیم که بازی‌هایی مانند Need For Speed هرسال معمولا و نه همیشه متفاوت از قبل عمل می‌کنند. اغلب سیستم هندلینگ و دریفت را در هرنسخه عوض می‌کنند، یک سال تعقیب موش و گربه می‌سازند، سال بعد فقط مسابقه‌دهنده را می‌گذارند و بازیکن پلیس نمی‌شود، سال بعدترش داستان به بازی تزریق می‌کنند و طراحی انیمه‌ای را می‌افزایند و … .

need for speed

شاید کلیشه‌ها دیگر عیب نیستند. بلکه شاید استفاده غلط و آشکارا از آنها عیب است. واقعا معلوم نیست! ولی به هروجه، تا این حد می‌توانیم برداشت کنیم که این کارها هیچ کدام نقص و اشتباه نیستند؛ بلکه خلاقیت مدرن نامیده می‌شوند. چرا که خلاقیت در دنیای امروز بازی‌سازی، بیشتر این معنا را می‌دهد: هنر بازی کردن با کلیشه‌ها.

کلیشه چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورتیده شد

نظر شما چیست؟

چه جادوهای دیگری را می‌شناسید که پنهان کننده کلیشه‌ها هستند؟

اگر مخالف هستید، خوشحال می‌شوم که دلایل منطقی خود را بیان بفرمایید.

ممنونم از همراهی شما 🌹

موفق باشید

𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻MincraftStalkerAMIRALI MORGAN ⭐ استارفیلد فن شدمدکتره گیمفاgod of war77LorD TaroTA SlashParhamشلوار مکعبیSina7294RondaBrainiacBabayagaیه گیمر سادهLady ApranREAL MorganHaj_HosseinPop_Starmore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • مقاله جالبی بود به نظر من دیگه صنعت گیم توش خلاقیت داره از بین میره و معلوم نیست داره به کدوم سمت میره

    دکتره گیمفا77FrostZabiBrainiacAhmadreza:king of moviePop_Starمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Soosmar (بازنشسته)MoReKamore
  • soosmar گفت:

    مرسی از محمد اقای عزیز 🧡
    “مگر اینکه نابغه‌ای وارد میدان توسعه آنها بگردد”
    دوست دارم بدونم از نظر شما چه بازی ای بوی نبوغ میده . از گزشته تا حالا . مخصوصا این دوره

    77FrostRondaBrainiacHaj_HosseinPop_StarFernandoMamadi7260The last Elden ringFaridmore
    • sobi walt گفت:

      سوسمار تو زنده ؟؟ مگه آقای اسدی قورت نداد؟؟

      77FrostRondaBrainiacHaj_Hosseinمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)FaridPS GamerSoosmar (بازنشسته)
    • Albert Wesker گفت:

      خیلی بازیا هستن. من خودم همینطوری یه دفعه یاد اتزیو افتادم پس به احترام این سهامدارمون بزارید یه مثال از اساسین کرید بزنم. همه میدونیم که اساسین کرید ۲ در واقعا فرنچایزو معروف کرد ولی از اون به بعد تا اساسین کرید ۳ فرمول بازی تقریبا دست نخورده بود و جدا از این که بازی ها همچنان خیلی خوب بودن ولی من یادمه اون زمان به اینکه سری داره خیلی یکنواخت میشه داشت انتقاد میشد. تا اینکه چی‌ اومد؟ Assassin’s Creed IV : Black Flag. در نگاه اول بلک فلگو هیچکس قبول نداشت. خودمم فکر میکردم چطوری یه بازی که اصلا در مورد دزدان دریاییه میتونه تو فرنچایز اساسین جا بگیره. خلاصه با ناامیدی و انتظارات کم دیسک xbox 360 بازیو گرفتم و بازیو گذاشتم تو دستگاه قافل از اینکه با یک شاهکار طرف بودم.برای من بلک فلگ یک نبوغ تو این سری بود. بازی که توش یوبیسافت مونترال تونست دزدان دریایی، یک شخصیت خودخواه با داستان بلوغش و فرقه اساسین هارو با نبوغ تمام توی یه بازی جا بده. بلک فلگ یه بازی بود که حتی با اینکه تا اخرای بازی اصلا اساسین واقعی نمیشدید ولی بازم این بازی اون حس اساسین بودن رو بهتون القا میکرد.بلک فلگ یه فرمول جدید توی سری اورد برای همین خیلی ها این بازیو از برترین های سری میدونن…

      اما!

      این فرمول بلگ فلگ یک جوری باعث مرگ سری هم شد. چون که فقط فرمول خوب برای اینکه یک بازی شاهکار بشه کافی نیست و خلاقیت و صبر و پشتکار سازنده هم نیازه. بخاطر همینه که میبینیم این اساسین های آخری ( مخصوصا والهالا و ادیسی ) فقط یه فرمول موفق دارن ولی هیچ گونه خلاقیت و پشتکاری توش دیده نمیشه و عملا بازی دیگه شده یه rpg جهان باز و بس! حیف شد که اون یوبیسافت قدیمی دیگه از بین رفته….

      Ashen77𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻FrostBrainiacPop_StarRezzمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Faridمحمد صالح اسدیmore
    • سلام و عرض ادب خدمت شما
      به جای گفتن چندتا ویژگی، من تصمیم دارم یه لیست رو بگم. چون راستش نبوغ به نظرم نمیشه براش خیلی نسخه پیچید
      What Remains of Edith Finch خیلی عالی بود. تنها مشکلش اینه که احساس می‌کنید دارید قسمت حوادث روزنامه رو تجربه می‌کنید و واقعا آدم depress میشه. دوست داشتم ادامه داشت…
      Sherlock Holmes: Crimes And Punishment خیلیا میگن این شبیه L.A Noire هست. اما قالبشون فرق داره. تو دومی پازل حل میکنی، میگردی، مجرم پیدا میشه (GTAو Open World میگن هست). ضمن اینکه انیمیشن دقیق صورت‌ها مجرم رو لو میده؛ کسی که مضطرب باشه مثلا دروغ میگه. اما توی شرلوک (که جهان‌باز نیست) نه تنها میگردی و پازل حل میکنی، بلکه طی روند هرپرونده باید بشینیم فلوچارت بکشیم و استدلال بکنیم. بدبختی اینه که می‌بینیم اونی که با چهره‌ای مشتاق داشته کمک میکرده مجرمه، اونی که مضطرب بود هیچکاره! درست برخلاف L.A Noire. فرمول هردوتاشون خیلی جالبه. ضمنا، یادآور حس نوستالژیک سریال قدیمی شرلوک هولمزه که از تلویزیون پخش می شد 😁
      Forgotten City هم شاید یه چیزایی از RPG قرض گرفته، ولیکن ایده نابی داره و اصلا حس تازگی میده. لوپ زمانش بسیار جالبه و انتخاب‌ها اثرگذاره. البته کلیشه داخلش هست ولی اصلا احساس نمیشه.
      Kingdom Hearts هم هست، پدرش تتسویا نومورای خودمونه کارگردان FF VII Remake؛ یه معرفی ازش نوشتم و ان شاءالله اگه عمری باقی باشه، اونجا کامل توضیح دادم دربارش. در همین حد که پدر سبک FF VII Remake هست. حتی Rebirth که ترکیب کاراکترها در حرکت‌های خاص (نمی‌دونم اسمش هنوز limit هست یا نه) و سفر آنتاگونیست در زمان اولین بار اونجا بوده. (Sephiroth حرفای عجیبی زد و گفت Tifa رو کشته، پس این دختره کیه؟ من برداشت کردم تو زمان سفر کرده شاید.)
      NFS Rivals احساس نو بودن میداد و با تمام فرنچایز به طور اساسی فرق میکنه. موش و گربه وحشتناک سختی هم تو خودش جا داده. داستان اندکی هم داره و دیالوگاش جذابه.
      Detroit: Become Human فرمول تکراری داره اما برای خودم رضایت بخش بود. چون اولین و تنها بازی دیوید کیج بود که انجام دادم (بقیه رو جذبشون نشدم). فیلم سینمایی تعاملی خاص و جذابی بود. من حتی ظرف شستن‌ها رو هم (برخلاف خیلیا) دوست داشتم. حرکت موسش جالب بود! 😂 البته یه تیکه انحرافاتی داشت و اذیت میشه آدم یه کم. هرچند درک می‌کنم منظورش چی بوده.
      Robinhood The Legend of Sherwood
      Fire Emblem Three Houses با شبیه ساز نینتندو
      و غیره.
      لیست بلندی میشه، دیگه سرتون رو به درد نمیارم. اما اینا واقعا برام جالب بودن و به نظرم فرمولشون نو بود. اما شاید اشتباه بکنم. اینو گفتم چون احتمال میدم یه سری بیان از توی لیستم کلیشه بیرون بکشن 🤷🏻‍♂️
      ممنونم از همراهی شما 🌹

      nobody77𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacPop_StarAlbert Weskerمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)FernandoCirilla RiannonSoosmar (بازنشسته)more
    • سلام و عرض ادب خدمت شما
      به جای گفتن چندتا ویژگی، من تصمیم دارم یه لیست رو بگم. چون راستش نبوغ به نظرم نمیشه براش خیلی نسخه پیچید
      What Remains of Edith Finch خیلی عالی بود. تنها مشکلش اینه که احساس می‌کنید دارید قسمت حوادث روزنامه رو تجربه می‌کنید و واقعا آدم depress میشه. دوست داشتم ادامه داشت…
      Sherlock Holmes: Crimes And Punishment خیلیا میگن این شبیه L.A Noire هست. اما قالبشون فرق داره. تو دومی پازل حل میکنی، میگردی، مجرم پیدا میشه (GTAو Open World میگن هست). ضمن اینکه انیمیشن دقیق صورت‌ها مجرم رو لو میده؛ کسی که مضطرب باشه مثلا دروغ میگه. اما توی شرلوک (که جهان‌باز نیست) نه تنها میگردی و پازل حل میکنی، بلکه طی روند هرپرونده باید بشینیم فلوچارت بکشیم و استدلال بکنیم. بدبختی اینه که می‌بینیم اونی که با چهره‌ای مشتاق داشته کمک میکرده مجرمه، اونی که مضطرب بود هیچکاره! درست برخلاف L.A Noire. فرمول هردوتاشون خیلی جالبه. ضمنا، یادآور حس نوستالژیک سریال قدیمی شرلوک هولمزه که از تلویزیون پخش می شد 😁
      Forgotten City هم شاید یه چیزایی از RPG قرض گرفته، ولیکن ایده نابی داره و اصلا حس تازگی میده. لوپ زمانش بسیار جالبه و انتخاب‌ها اثرگذاره. البته کلیشه داخلش هست ولی اصلا احساس نمیشه.
      Kingdom Hearts هم هست، پدرش تتسویا نومورای خودمونه کارگردان FF VII Remake؛ یه معرفی ازش نوشتم و ان شاءالله اگه عمری باقی باشه، اونجا کامل توضیح دادم دربارش. در همین حد که پدر سبک FF VII Remake هست. حتی Rebirth که ترکیب کاراکترها در حرکت‌های خاص (نمی‌دونم اسمش هنوز limit هست یا نه) و سفر آنتاگونیست در زمان اولین بار اونجا بوده. (Sephiroth حرفای عجیبی زد و گفت Tifa رو کشته، پس این دختره کیه؟ من برداشت کردم تو زمان سفر کرده شاید.)
      NFS Rivals احساس نو بودن میداد و با تمام فرنچایز به طور اساسی فرق میکنه. موش و گربه وحشتناک سختی هم تو خودش جا داده. داستان اندکی هم داره و دیالوگاش جذابه.
      Detroit: Become Human فرمول تکراری داره اما برای خودم رضایت بخش بود. چون اولین و تنها بازی دیوید کیج بود که انجام دادم (بقیه رو جذبشون نشدم). فیلم سینمایی تعاملی خاص و جذابی بود. من حتی ظرف شستن‌ها رو هم (برخلاف خیلیا) دوست داشتم. حرکت موسش جالب بود! 😂 البته یه تیکه انحرافاتی داشت و اذیت میشه آدم یه کم. هرچند درک می‌کنم منظورش چی بوده. Robinhood The Legend of Sherwood
      Fire Emblem Three Houses با شبیه ساز نینتندو
      و غیره.
      لیست بلندی میشه، دیگه سرتون رو به درد نمیارم. اما اینا واقعا برام جالب بودن و به نظرم فرمولشون نو بود.
      اما شاید اشتباه بکنم. اینو میگم چون احتمال میدم یه سری بیان از توی لیستم کلیشه بیرون بکشن 🤷🏻‍♂️
      ممنونم از همراهی شما 🌹

      77𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacAlbert Weskerمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)FernandoSoosmar (بازنشسته)
    • بازی دث استرندیگ ،گرز آف وار ۳ ،هیلو ۱ و۴, گاد آف وار سه گانه اولش ,شدو آف کلوسوس ،سکیرو ,الدن رینگ ،اسکایریم ، ویچر ۳ ،اساسینز کرید ۱و۲ ،الن ویک ،هلزبلید,هالف لایف ۲ ،بایوشاک،دد اسپیس ، متال گیر , فیبل,بلاد بورن،مانستر هانتر و…

  • به قول یه بنده خدایی الان خوب تقلید کردن (یا به قولی بازی با کلیشه ها) هنره!

    Mahdi SamStalkerدکتره گیمفا77FrostGodTheMRondaBrainiacHaj_HosseinPop_Starmore
  • مقاله جالبی بود ممنون از آقای اسدی عزیز ❤🌹

    77𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacPop_Starمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Mɾ Mɱԃمحمد صالح اسدی
  • رفتی توی لیست انسان های عاقلی که میشناسم

    دکتره گیمفا77Frost𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻RondaBrainiacHaj_HosseinPop_Starمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Faridmore
  • KianEnze گفت:

    مقاله جذابی بود مرسی از آقایه محمد صالح اسدی عزیز که از این جور مقاله‌ها کار میکنید
    واقعا خلاقیت این روزها تو صعنت بازی های ویدیویی به پایین ترین حد ممکن رسیدند
    این یه نقص نیستش ولی واقعا‌ این روز‌ها بازی‌ها شبیه هم شدند یا همون فرمول قبلی رو پیش میگیرند
    نگذریم که حضور بازی های Single-Player هم نسبت به قبل کمتر شده و بازی‌ساز بدون کوچیک ترین خلاقیت میره سمت بازی های Multiplayer و لوت‌باکس و اسکین‌های تکراری و غیرقابل ارزش میره

    77Frost𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacPop_Starمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Mɾ Mɱԃمحمد صالح اسدی
  • Only Rockstar گفت:

    همون طور که اشاره شد بازیهای سونی کلیشه خالصن یه سری میگن وای عجب داستانی داشت لست خب کلیشه تر از داستان لست که پیدایش و گسترش بیماری زامبی طور باشه مگه داریم؟؟؟ لاقل صدتا فیلم و سریال و … قبل لست با این موضوع ساختن

    Mahdi Sam.Mamadi7260دکتره گیمفاانسانFrostKAMZOMدین وینچسترBrainiacHaj_Hosseinmore
    • داستان لست کاملا کلیشه ای بود چه یکش چه پارت دو. منتهی شخصیت پردازی لست یک و نحوه نشون دادن روابط بین کارکتر ها بود که باعث شد یه داستان کلیشه ای قشنگ و تاثیر گذار بشه( ولی اونم نه دیگه در این حد که فناش دهن ملتو سرویس کردن) از اونطرف پارت دو روایت قابل احترام و تا حدودی شجاعانه ای داشت ولی شخصیت پردازیاش چندان قوی نبود. ینی شخصیت پردازیش خوب بود ولی شاهکار نبود. بطور کلی روایت(پارت دو) و شخصیت پردازی عالی( لست یک) باعث شدن این دوتا بازی شاهکار بشن وگرنه خود داستان این دوتا بازی و چیز زیاد خاصی نیست حقیقتا. کلیشه ای و تکراری.

      FrostAlbert WeskerBrainiacPop_StarDalliRezzMɾ MɱԃPS Gamer
      • Tom گفت:

        داستان همه بازیا کلیشه ایه
        این روایته که جذابش میکنه
        ناتیداگم که دنبال کلیشه شکنی

        A,,shMahdi Samانسان
      • Alireza گفت:

        دقیقن اگر شخصیت پردازی های آرتورمورگان و جوئلو یک شخصیت پردازی ۱۰ از ۱۰ محسوب کنیم لست ۲ به این دو تا نمیرسه ولی تاکید لست ۲ هم رویه کمیستری بین شخصیت ها نیست و رو همون روایت تاکیید داره که باعث میشه برای من روایت این بازی ۱۰ از ۱۰ بشه و شخصیت پردازی هم در درجه خوب قرار بگیره ولی لست ۱ رویه همین شخصیت پردازی و رشد شخصیت ها تمرکز داشت و روایت و داستان ۱۰ از ۱۰ شاید نداشت ولی دیدن روابط الی و جوئل خیلی دیدنی بود ولی همونطورم که گفتی داستان کلیشه ای داشتن که منم قبول دارم ولی تویه لست ۱ شخصیت پردازی عالی اونو از خسته کننده شدن نجات داد همونطور که ردد داستانی کلیشه ای داشت که با شخصیت پردازی های قوی و ۱۰ از ۱۰ خودشو نجات داد و لست ۲ هم با روایت جذاب خودشو استثنایی جلوه داد و تویه لست ۳ هم به احتمال زیاد بیشتر شاهد شخصیت پردازی و رشد روابط بین ابی و لیو باشیم کلن فکر میکنم بازی تمام تمرکزشو رویه یه چیز خاص جنع میکنه تا تو همون مقطع خودشو شاهکار جلوه بده

        Reza
    • Ķįņosą گفت:

      خیلی سطحی به بازی نگاه کردی دوست عزیز دِ اگه بازیش کرده بودی الان این کامنتو نمی‌فرستادی… لست پارت دو داستانش درباره انتقام و بخشش بود که به شکل خیلی ماهرانه روایت شده بود که آخرش با بخشش تموم شد . لست پارت یک مرگ سارا و حس عمیق پدر و دختری که رفته رفته بین جوئل و الی که یه دختر تخس بود به وجود میاد و …….
      کسی نبوده که با مرگ دختر جوئل سارا اشک تو چشاش جمع نشده باشه مگه طرف سنگ باشه. بعد تو خیلی راحت میای میکوبی بازیو….
      کدوم فیلم و بازی انقدر دقیق به این موضوعا پرداخته تاحالا؟
      چشمای مبارکتو باز کردی فقط زامبی دیدی ؟!
      درکی از داستان ؟

      .AlmillerHaj_HosseinTomThe last Elden ringbiomax𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰A,,shPS Gamer
    • Abolfazl گفت:

      خب پس اگه اونجوریه جی تی ای هم کلیشه خالصه
      چون تم داستانی این بازی رو قبلا در صدها فیلم و سریال کلاسیک دیدیم
      همینطور فرانچایزهایی مثل ردد ردمپشن و هیلو هم کلیشه خالص هستن چون ما قبل از اینا خیلی فیلم و سریال داشتیم که داستان شون درباره ی غرب وحشی و یا نبردهای فضایی بوده

      .BrainiacHaj_HosseinPop_StarTomrecidivistA,,shPS Gamer
    • A,,sh گفت:

      وقتی میگیم داستان لست شاهکاره منظور از “داستان” شخصیت پردازی و مهم تر از اون روایت هم هست چون کاملا و مستقیم به داستان ربط دارن فقط لستم اینجور نیست اکثر بازیایی که به داستان خفن معروفن ،روایت و شخصیت پردازی خاصشون کرده تا خود داستان به همین خاطر جمله داستان لست ۱ و ۲ شاهکاره رو زیاد میبینی و خواهی دید، بهش عادت کن

      .Only RockstarPerfectDesignerTom𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
    • ABDVD گفت:

      اگه فقط به تم داستان و دید اولیه ی بازی باشه که باید تمام بازیای راکستارو از دم کلیشه و سیاهی لشکر دونست
      منجمله بولی و L.A noir که از نمونه بارز کلیشه های روز سینما و روایات دیگه به حساب میان
      اصل موضوع روایت و پیاده سازی حماسه های سازنده هاس که بتونه در چنین الهاماتی اثر یونیک خودش رو به نمایش بزاره

      .Only Rockstar
    • Tom گفت:

      کسی به داستان لست نگفت شاهکار
      ما به روایت و شخصیت پردازی بازی میگیم شاهکار
      حالا به ادامه گریه ات بپرداز

      Only Rockstar
  • خسته نباشید، مقاله خوبی بود.
    چند تا موضوع هست که میخوام بگم با اجازتون :)) :
    ۱. به نظر من خلاقیت فقط مربوط به گیمپلی نمیشه. بازی میتونه تو بخش های دیگه ای خلاقیت به خرج بده. چند تا مثال می زنم:
    The Last of Us 1: روایت
    Horizon Forbidden West: استفاده از تکنولوژی روز با استفاده از موتور اختصاصی دسیما
    .
    ۲. درباره داستان gow2018 و tlou1 قبول دارم که در کل کلیشه این ولی چیزی که مهمه روایته و اینکه چطوری همون داستان رو تعریف کنن. ۹۰% بازی ها داستان کلیشه ای دارن، اینکه چطور روایت میشه مهمه. خلاقیت این بازی ها تو روایت و شخصیت پردازیشونه. البته اینکه gow2018 زاویه دوربین جدیدی رو به سبک هک اند اسلش معرفی کرد رو هم نمیشه نادیده گرفت.
    .
    ۳. موضوع بعدی اینکه خلاقیت به هیچ وجه نمرده به قول خودتون :)) تو سال های اخیر کلی بازی خلاقانه اومدن که تجربه های منحصر به فردی رو خلق کردن، مثال:
    Dreams
    It Takes Two
    Bloodborne
    Elden Ring
    TLOU2
    Cuphead
    Hades
    GRIS
    بازی های نینتند‌و
    و………
    .
    ۴. و موضوع آخر: عدم وجود خلاقیت ایراد نیست! شاید بشه با “همون همیشگی ها” تجربه فوق العاده ای خلق کرد. اسپایدرمن خلاقیتی نداره اما به طور کلی یه بازی فوق العاده لذت بخشه. Kena خلاقیت خاصی نداره اما اگه یه پکیج کلی در نظر بگیریمش، واقعاً می بینیم که لذت بردیم. همیشه بازی هایی هستن که بدون خلاقیت هم تجربه ارزشمندی خلق می کنن و به هدفی که داشتن می رسن. همون کلیشه ها رو هم خیلی از استودیوها نمیتونن درست استفاده کنن :))

    god of warانسانFrostRondaHaj_HosseinRezzThe last Elden ringMɾ MɱԃPS Gamerv-alkalinemore
    • Mahdi Sam گفت:

      ۱- این مورد رو دیگه باید یاد گرفته باشید تا الان کارگردانی خوب، خلاقیت نیست، کیفیته، در مورد horizon هم که چیزی نمی‌گم خودت یه مقدار به حرفی که زدی فک کن

      ۲- کلیشه‌ها لزوما بد نیستن ولی باید با چاشنی خلاقیت استفاده بشن، در مورد GoW 2018 هم که بازی هک اند اسلش نیست، اکشن ادونچره

      ۳- خود نویسنده اشاره کرد، بحث اینه که غول های این صنعت دارن خلاقیت رو می‌کشن، الان بار خلاقیت تو اکوسیستم سونی فقط و فقط رو دوش بازی‌های ایندی افتاده

      ۴- عدم وجود خلاقیت ایراده، ایرادیه که راحت دیده نمیشه ولی باعث میشه یه امپراطوری تو یه لحظه سقوط کنه، دقیقا همون بلایی که سر نوکیا اومد

      انسانFrostBrainiacHaj_HosseinPop_StarMɾ MɱԃCommander jensenTomA.OffXERXES
      • ۱. بحث من کارگردانی نیست. خلاقیت میتونه توی صداگذاری، نویسندگی، طراحی هنری و گرافیک دیزاین، شخصیت پردازی و خیلی چیزای دیگه باشه. قرار نیست همه بازی ها گیمپلیشون خلاقانه باشه. درباره فوربیدن وست باید بگم بازی پر از نوآوری گرافیکی بود و مشابهش رو ندیده بودم. موتور دسیما خودش خلاقیت محسوب میشه.
        ۲. GOW 2018 درسته بیشتر رفته سمت اکشن ادونچر ولی همچنان یکی از ژانراش هک اند اسلش هست.
        ۳. والا بین همون غول ها هم سونی بیشترین خلاقیت رو داره. بازی های چند سال اخیرش رو یه نگاه بندازید مشخصه. حتی بین بلاک باستر های سونی هم خلاقیت دیده میشه (خیلی چشمگیر نیست اما از باقی ناشرای بزرگ بهتره). مثال بارزش لست۲ هست. بازی تو نحوه روایت، گزینه های دسترسی پذیری، گیمپلی و لول دیزاین، صداگذاری و… خلاقیت های زیادی داشت و به نظرم برای بازی های AAA یه قدم رو به جلو بود.

        انسانPop_Star˝KianA,,sharminRezaTomA.Off
  • An assasin گفت:

    این مقالات پرمحتوا و انقلابی هستن(باز یکی نیاد زیر بگه پاچه خوار) و باید ادامشون بدید این سری مقالات میتونه چشم هارو به صنعت بیشتر باز کنه و حتی فنبویی رو کمتر

    Mamadi7260𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacPop_StarMɾ MɱԃAshen undead the bearer𝕄𝕄𝔻 ℝ𝔼ℤ𝔸محمد صالح اسدی
    • Abolfazl گفت:

      آره خوبه ؛ فقط به نظرم یکم بهتر میشه اگه نویسنده محترم فقط رو بازیای سونی تمرکز نکنه و ناشر های دیگه رو هم یه نگاهی بندازه !

      دکتره گیمفاانسانPop_Starجان قماربازمحمد صالح اسدی
      • سلام ابوالفضل جان
        نویسنده گرام بازی‌هاش خلاصه میشه به سونی، ایندی، نینتندو، سونی، ایندی، نینتندو…
        طبیعیه که از ایکس باکس هیچی به جز یه گیم پس حالیش نباشه 😂
        من حداکثر Age of Empires 3 بازسازی شده و تک و توکی از بازی‌های ایکس باکس رو انجام دادم.

        امیر حسین𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻RondaBrainiacAll gamers are goodPop_StarMɾ Mɱԃ𝕄𝕄𝔻 ℝ𝔼ℤ𝔸
        • Abolfazl گفت:

          من نمیدونم این مقاله به چه هدفی نوشته شده یا چه ارتباطی با بقیه مقالات داره
          در ضمن کامنتم به هیچ عنوان هیچ گونه ربطی به ایکس باکس نداشت نمیدونم چرا به اون ربطش دادین
          ولی یه چیزی رو میدونم
          بازیای سونی تو این سایت خیلی زیاد ازشون بدگویی شده ، خیلی بیشتر از اون که لایقش باشن
          اگر میخواید سونی رو سردمدار جریان کشتن خلاقیت و نابودی نوآوری در صنعت گیم معرفی کنید مشکلی نیست ولی دیگه خواهشا این عقیده محترم رو به دفعات زیاد و هر چند وقت یکبار تو سر ما نکوبید
          بازیای سونی هیچ خلاقیت و نوآوری ای ندارن
          همه شون در تمام زمینه ها صرفا تکرار مکررات هستن و مملو از کلیشه هستن
          خب من اینو میدونم دیگه لازم نیست هر چند وقت یکبار بهم یادآوری بشه 😑

          دکتره گیمفاPop_StarDesignerمحمد صالح اسدی
          • ببین ابوالفضل جان

            اول متن برای همین نوشتم که سبکش شروربینی هست. بی‌دلیل نبود. چون می‌دونستم برخی با دیدن مطلب ناراحت میشن.
            ولی خب هدف از نوشتن این مقاله چیه؟ من سوال رو با سوال جواب میدم: هدف شما از خوندن این مقاله چی بود؟ 😁 مگه نفرمودید: “خب من اینو میدونم دیگه لازم نیست هر چند وقت یکبار بهم یادآوری بشه.” اگه می‌دونستید، پس چرا متن ور مطالعه کردید؟ 😉😉😉 (شوخی)

            ضمن اینکه من تازه واردم. نمی‌دونستم این گیمفا سونی رو داره میکوبه. هرچند که زمان ردفال چیز دیگه‌ای رو من دیدم. جهت‌گیری دوطرفه هست. نقد و بررسی بازی‌های سونی رو توی گیمفا ببینید، کوبیدن همگانی در کار نیست.

            🌹🌹🌹

            امیر حسیندکتره گیمفا𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Pop_StarDanialRanjbarzadeh
    • سلام و درود بر شما دوست عزیز گیمفایی
      ممنونم از اینکه همراهی کردید. ان شاءالله عمری باقی باشه، چشم. 🌹
      البته که دیگه هرچی بود گفته شد 😅
      دور بعدی بریم برای ایکس باکس به نظرم خوبه. اون وقت میشه یک یک به نفع هیچ‌کس!

      𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻Pop_StarDanialRanjbarzadeh
  • در دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تکنولوژی ضعیف‌تر این حرفا بود که به همه چیز پرداخته بشه. در دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ هم همه جوانبی که بهش پرداخته نشده بود مورد توجه قرار گرفت و الان کمتر جنبه‌ای مونده که بهش پرداخته نشده باشه. ضمنا، الان هزینه شرکت در صنعت بازیسازی برخلاف سابق به قدری زیاد شده که اصلا سود نداره دست به ایده‌های خطرناک و جدید زده بشه چون ممکنه سودآوری نداشته باشه، برای همین بازیسازا محافظه‌کار شدن. در دهه ۸۰ در یک سال یک گروه می‌تونست بالای ۱۰ تا بازی بسازه اما شما ببینید روی رد دد ۲ چند سال کار شد.

    Little Mohammad𝗔𝗿𝗶𝗮 𝗛𝗮𝗺𝗶𝗱𝗶𝗮𝗻BrainiacPop_Starمحمد صالح اسدی
چگونه خلاقیت در بازی‌سازی مثل قورباغه قورت داده شد؟ - گیمفا