۲۰ فیلم کلاسیک سینما که حتماً باید تماشا کنید
در این مقاله ۲۰ فیلم کلاسیک و تکرار نشدنی تاریخ سینما را به شما معرفی خواهیم کرد که حتماً باید آنها را تماشای نمایید.
در حالی که امروزه سینما در بحث تنوع، حسابی خوش درخشیده و از آثار ابرقهرمانی مارول و دیسی گرفته تا فیلمهای مستقل و پروژههای ترسناک A24، مخاطبین با هر سلیقهای میتوانند شاهد آثاری پر زرق و برق و چشمنواز باشند که بعضاً رکوردهای جالب توجهی را نیز در گیشه جهانی به ثبت میرسانند. با این حال در دوره و زمانهای که سینما به تصاحب این آثار پر زرق و برق درآمده، در هر سال چند فیلم ارزشمند را میتواند پیدا کرد که به معنای واقعی کلمه، مخاطب را با “هنر سینما” آشنا نماید؟
مخاطبین نسل جدید در طی هر سال چند فیلم ارزشمند و هنری را میتوانند شاهد باشند که فارغ از کلیشههای ژانرهای اکشن، ابرقهرمانی و وحشت باشد؟ آیا فیلمهای سینمای امروز میتوانند همچون آثار کلاسیک، از داستانها و شخصیتهایی به ظاهر ساده ولی در باطن فراموش نشدنی برخوردار باشند؟ با توجه به روندی که سینمای هالیوود در پیش گرفته و کمیت به کیفیت ارجعیت پیدا کرده، بعید به نظر میرسد که بتوان پاسخ مثبتی برای این دست از سوالات پیدا کرد.
به همین سبب نیز در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ۲۰ فیلم سینمای کلاسیک بپردازیم که تماشای آنها بر هر مخاطبی واجب میباشد. فیلمهایی که قطعاً میتوانند به تجربیاتی ناب و به یاد ماندنی برای مخاطبین خود بدل گشته و دیدگاه و ذهنیت آنها را نسبت به آثار پوچ و فراموش شدنی امروز سینما دستخوش تغییر قرار دهند. پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
فیلم سینمایی ۱۲ Angry Men (12 مرد خشمگین) ساخته سیدنی لومت در سال ۱۹۵۷
تاکنون آثار بسیاری حول محور قتلهای پر رمز و راز و پیدا کردن قاتل در سینما به تصویر کشیده شده اما هیچکدام از آنها حتی نمیتواند به گرد پای ساخته سیدنی لومت در سال ۱۹۵۷ نزدیک شود.
فیلم ۱۲ Angry Men در ظاهر ایدهای ساده داشته و حول محور جوانی معصوم جریان دارد که متهم به قتل پدرش شده و اگر که پرونده رای نهایی دادگاه را دریافت نماید، او باید با صندلی الکتریکی اعدام گردد. با این حال ۱۲ مرد که به عنوان اعضای هیئت منصفه دادگاه شناخته میشوند، باید با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد راز این قتل را پیدا کرده و نظر نهایی خود را اعلام نمایند. ۱۲ مردی که از طبقات مختلف جامعه بوده و هر یک با دیدگاه و ذهنیت متفاوتی وارد این ماجرا شده و برای تعیین سرنوشت نهایی جوان قصه پروندهای بسیار حساس را بر عهده میگیرند. نکته حائز اهمیت درباره فیلم ۱۲ Angry Men نگاه انتقادی سیدنی لومت به دستگاه قضائی ایالات متحده آمریکا بوده و او برای به تصویر کشیدن دغدغههای خود، فیلمی تکرار نشدنی و جذاب را پدید آورده که در تک تک لحظات ذهن مخاطب را به چالش کشیده تا در نهایت سرنوشت انسانی که به نظر میرسد بیگناه باشد را تعیین نماید.
فیلم سینمایی ۲۰۰۱: A Space Odyssey (دو هزار و یک: ادیسه فضایی) ساخته استنلی کوبریک در سال ۱۹۶۸
چگونه میتوانید خود را طرفدار آثار علمی تخیلی خطاب کنید ولی به تماشای حماسه استنلی کوبریکی ننشسته باشید. اثری که این ژانر را عملاً تعریف نموده است؟
فیلم ۲۰۰۱: A Space Odyssey اثری انقلابی و بسیار مهم در تاریخ سینما به شمار میرود. فیلمی که در ۴ پرده به تصویر کشیده شده و از دوران زندگی انسانهای نخستین آغاز شده تا در نهایت به قرن ۲۱م رسیده و سفر انسان به فضای بیکران کهکشان را به تصویر بکشد. در این سفر پر رمز و راز، مخاطب با حقایقی شگفتانگیز و بعضاً دردناک نسبت به بشریت روبرو شده و مفاهیم ارزشمندی از زندگی را درک مینماید. علیرغم این که عمر ۲۰۰۱: A Space Odyssey به چیزی حدود ۵۵ سال رسیده اما استنلی کوبریک به حدی جلوههای بصری استادانه و چشمنوازی را پدید آورده که در ترکیب با قاببندیهای منحصر به فرد و رنگبندی درگیر کنندهاش، به تجربهای بسیار خاص و غیرقابل وصف برای هر بینندهای بدل گشته است. با قاطعیت باید گفت که جایگاه فعلی ژانر علمی تخیلی و آثار مرتبط با فضا مدیون ساخته استنلی کوبریک در سال ۱۹۶۸ میباشد که تماشای آن بر هر سینماگری واجب است.
فیلم سینمایی The Godfather (پدرخوانده) ساخته فرانسیس فورد کوپولا در سال ۱۹۷۲
یکی از مشهورترین سه گانههای تاریخ سینما با فیلم The Godfather در سال ۱۹۷۲ آغاز شد که مسیر فروپاشی یک خانواده مافیایی را به تصویر کشیده است.
داستان این فیلم مشهور و نمادین تاریخ سینما حول محور پدرخوانده یک خانواده مافیایی به نام دون ویتو کورلئونه جریان دارد که برای مراسم عروسی دخترش سر از پا نمیشناسد. او که برای کنار هم نگه داشتن خانواده و عزیزانش حاضر بوده تا دست به انجام هر کاری بزند، حال که پا به سن گذاشته خود را در میان افرادی پیدا میکند که علیرغم اطاعت از دستورات وی اما تنها به دنبال خواستههای شخصی خود بوده تا جایی که حتی ابایی از خیانت به دون نیز ندارند. فرانسیس فورد کوپولا با ساخت The Godfather اساساً تعریف جدیدی از ژانر گنگستری و جنایی را پدید آورد که به مسائل مهمی همچون خانواده، تعهد، عشق و دوستی پرداخته و علیرغم آن که هیچ ابایی از به تصویر کشیدن خون و خونریزی ندارد اما به هیچ عنوان این مسئله را مورد ستایش قرار نمیدهد. مسیری که The Godfather در سال ۱۹۷۲ ترسیم نمود به حدی تاثیرگذار و بینقص بود که همچنان در سال ۲۰۲۳ میلادی شاهد ساخت فیلم و سریالهای گوناگونی با الهام از آن هستیم که هیچکدام حتی ذرهای نمیتوانند ارزش و جذابیت آن را تکرار نمایند.
فیلم سینمایی The Wizard of Oz (جادوگر شهر از) ساخته ویکتور فلمینگ در سال ۱۹۳۹
برای تجربه یکی از به یاد ماندنیترین داستانهای فانتزی خلق شده در تاریخ، باید به ۸۴ سال پیش رفته و به تماشای ماجراجوییهای دخترکی دوستداشتنی در فیلم The Wizard of Oz بپردازیم.
این فیلم حول محور دخترکی به نام دوروتی جریان دارد که زندگی ساده و آرامی را در روستایی در کانزاس سپری میکند. با این حال زمانی که سر و کله یک گردباد هولناک پیدا میشود، دوروتی به همراه سگ خود در خانه به پرواز درآمده و در سرزمینی خیالی به نام از فرود میآید. سرزمینی بسیار عجیب و غریب و رنگارنگ که مردمانش گویی از درون خوابهای دوران کودکی قدم به واقعیت گذاشتهاند. در حالی که داستان ماجراجویی دوروتی در شهر از فیلم The Wizard of Oz روی کاغد بسیار ساده و کلیشهای جلوه نماید اما در هنگام تماشای آن غرق در همین دنیای ساده ولی در عین حال زیبا و رویایی خواهید شد که شخصیتهایش تا ابد در یادتان باقی خواهد ماند.
فیلم سینمایی Do the Right Thing (کار درست را انجام بده) ساخته اسپایک لی در سال ۱۹۸۹
با وجود آن که فیلمهای اسپایک لی همیشه سعی داشتهاند تا به مفهوم نژاد پرستی بپردازند اما هیچکدام از آنها تاثیر و ارزش ساخته سال ۱۹۸۹ او به نام Do the Right Thing را نداشته است.
داستان این فیلم حول محور یک پیتزا فروشی در شهر بروکلین جریان دارد که در دوران اوج مشکلات نژادی کشور ایالات متحده آمریکا توسط یه دو رگه ایتالیایی/آمریکایی اداره میشود. در یکی از روزها مشتری سیاهپوستی وارد مغازه شده و اعتراض میکند که چرا با وجود چندین و چند عکس بر دیوار این پیتزا فروشی، تصویر هیچ سیاه پوستی در کنار آنها دیده نمیشود. اعتراضی به ظاهر ساده که به هرج و مرجی غیرقابل کنترل بدل گشته و در نهایت منجر به مرگ یکی از ساکنین این محله میشود. اسپایک لی به شکلی استادانه در فیلم Do the Right Thing به این موضوع اشاره دارد که گاهی دخالتهای نابجای مردم نیز میتواند هرجی و مرجی را ایجاد نماید که در نهایت بر علیه رنگینپوستان تمام شود و همیشه نباید دولتها و دولتمردان را مقصر این مسئله جلوه داد.
فیلم سینمایی Blue Velvet (مخمل آبی) ساخته دیوید لینچ در سال ۱۹۸۶
زمانی که پای دیوید لینچ به میان میآید، باید منتظر غیرمعمولترین فیلمی را داشت که میتواند با روح و روانتان بازی کند.
فیلم Blue Velvet نیز پیرو همین مسئله بوده و روایتگر زندگی پر فراز و نشیب پسری جوان به نام جفری است که در یکی از روزها یک گوش بریده پیدا کرده و این مسئله منجر به اتفاقاتی عجیب و غریب و وحشتناک برای وی میشود. اثر نئو نوآر دیوید لینچ به این مسئله میپردازد که در زیر تصویر رویای آمریکایی که هر کسی آرزوی تحقق آن را دارد، دنیایی تاریک و مخفی وجود دارد که میتواند زندگی کابوسوارانهای را برای شما به همراه داشته باشد. به مانند ترکیبهای رنگی همیشگی دیوید لینچ، فیلم Blue Velvet نیز با ظاهر فریبنده خود به وقایعی تلخ و دردناک پرداخته و هرجی و مرجی افسارگسیخته را در مقابل دیدگان مخاطبینش به تصویر میکشد که تجربهای فراموش نشدنی را به ارمغان آورده است.
فیلم سینمایی Jaws (آروارهها) ساخته استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۷۵
استیون اسپیلبرگ با فیلم Jaws نشان داد هر چیزی که در مقابل چشمان بیننده حضور نداشته باشد، تا چه اندازه میتواند وحشتناک و دلخراش جلوه نماید.
این فیلم داستان حمله کوسهای خونخوار را به تصویر میکشد که با بیرحمی تمام دست به کشتار مردم عادی زده تا در نهایت گروهی از انسانها به جنگ با وی رفته تا بلکه بتوانند کشتار دیوانهوار این هیولای زیر آب را متوقف نمایند. دنیای زیر آبی که هنوز هم برای بشریت به عنوان ترسی ناشناخته محسوب میشود زیرا هیچگاه نتوانسته تا بر این ترس غلبه نماید؛ آن هم زمانی که پای شکارچی بزرگ و باهوشی همچون کوسه به میان بیاید. Jaws در سال ۱۹۷۵ به شکلی نمادین توضیح میدهد که بشر هرچقدر هم که پیشرفت کرده باشد و سیاره را تحت کنترل خود درآورده باشد اما زمانی که خشم طبیعت طغیان کند، هیچ نیروی انسانی توان رویارویی با آن را نخواهد داشت.
فیلم سینمایی Breathless (از نفس افتاده) ساخته ژان لوک گدار در سال ۱۹۶۰
ژان لوک گدار کارگردان جریانسازی است که با فیلم Breathless نه تنها سینمای موج نو فرانسه را دگرگون کرد، بلکه در سطح جهانی نیز شیوه جدید و نوینی را برای فیلمبرداری ابداع نمود که امروزه نیز از آن استفاده میشود.
این فیلم حول محور دزد ماشینی جریان دارد که دست به قتل یک پلیس زده و با وجود آن که قانون در یک قدمی دستگیری وی قرار دارد اما او سعی دارد تا با برقراری ارتباط با نامزد خود، راه فراری از این مخمصه را پیدا نماید. سبک فیلمبرداری بر روی دوربین دستی و جامپکاتهای واقعگرایانه ژان لوک گدار به حدی نوین و استادانه رقم خورده که انقلابی را در فیلمسازی سال سال ۱۹۶۰ رقم زده است. Breathless از آن دست فیلمهای سنتشکن و انقلابی به شمار میرود که امروزه دیگر نمیتوان امثال آن را در سینما مشاهده کرد و این مسئله باعث شده تا ساخته ژان لوک گدار به مانند جواهری نایاب برای سینماگرانی باشد که از تکرار و کلیشه خسته شدهاند.
فیلم سینمایی House (خانه) ساخته نابوهیکو اوبایاشی در سال ۱۹۷۷
نابوهیکو اوبایاشی در سال ۱۹۷۷ دست به ساخت فیلمی ترسناک و کمدی به نام House زد که نمونه بارز اثری است که در جمعهای دوستانه و خانوادگی میتواند برای بیش از ۱ ساعت شما را سرگرم نماید.
این فیلم ترسناک و کمدی کلاسیک ژاپنی حول محور دختری نوجوان جریان دارد که به همراه دوستانش برای گذراندن تعطیلات به خانه خالهاش میروند. در حالی که این جمع ۷ نفره برای تفریحات خود برنامهریزی کرده اما این خانه ماورایی و ترسناک برای خوردن آنها زنده شده و موش و گربه بازی این بین ۷ نفر و خانه به اتفاقاتی جذاب و سرگرمکننده منجر میشود که به طرزی بیرحمانه و در عین حال احمقانه، وقایعی ترسناک را در این خانه به ارمغان میآورد. ترکیب رنگها و موسیقی گوشنواز در کنار تلاش این ۷ نفر برای زنده ماندن به حدی در فیلم House جذاب است که به راحتی میتواند به اثری خاطرهانگیز برای شما تبدیل بشود.
فیلم سینمایی Singin’ in the Rain (آواز در باران) ساخته جین کلی و استنلی دانن در سال ۱۹۵۲
۷۱ سال پیش اثری ساخته شد که به معنای واقعی کلمه عشق و احساس را میتوان در تک تک دقایق آن با تمام وجود درک کرد و از آن لذت برد.
فیلم Singin’ in the Rain در دهه ۱۹۲۰ جریان دارد؛ جایی که ۲ ستاره سینما به نامهای دان و لینا علیرغم این که در جلوی دوربین زوجی دوستداشتنی و عاشق به نظر میرسند اما مشکلات پشت صحنه و دگرگونی سینما باعث شده تا در آنها با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم نمایند. در اثری موزیکال و تکرار نشدنی شاهد گذر سینما از آثار صامت به سمت فیلمهای ناطقی هستیم که در این بین بازیگرانشان را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از هنرنمایی بازیگران و دیالوگهایشان گرفته تا سبک فیلمبرداری و موسیقیهای اجرا شده، هر چیزی که در فیلم Singin’ in the Rain مشاهده میکنید روح و هویت داشته و به عنوان تجربهای ناب و فراموش نشدنی در نظر گرفته میشود که هر مخاطبی حداقل ۱ بار باید به تماشای آن نشسته باشد.
فیلم سینمایی Citizen Kane (همشهری کین) ساخته اورسن ولز در سال ۱۹۴۱
کمتری فیلمی به مانند Citizen Kane میتواند مفهوم “مادیگرایی پوچ” را بدین گونه زیبا و تاثیرگذار به تصویر کشیده باشد.
ساخته اورسن ولز در سال ۱۹۴۱ حول محور فردی ثروتمند و جاهطلب به نام چارلز فاستر کین جریان دارد که در بحث مادیات به حدی غنی است که عملاً هرچیزی را که بخواهد میتواند اختیار کند. با این حال مادیات تمام جنبههای زندگی را شامل نشده و او با به زبان آوردن کلمهای مرموز، از دنیا میرود که این کلمه به مانند یک معما، خانواده و اطرافیانش را به فکر فرو برده تا معنای آن را پیدا نمایند. Citizen Kane در کنار داستانی چالشبرانگیز و درگیر کننده، روند تولید جنجالی داشته که عملاً منجر به خلق سینمای مدرن شده است. اورسن ولز برای تهیه این فیلم دست به بهرهگیری از روشهای و الگوهای جدیدی زد که تا آن زمان سابقه نداشت و این مسئله منجر به ایجاد انقلابی در فیلمسازی شد که صنعت سینما را برای همیشه دگرگون کرد. اگر که خود را طرفدار سینما خطاب میکنید، تماشای Citizen Kane یکی از اصول درک سینمای مدرن میباشد که دید شما را به این صنعت دگرگون خواهد کرد.
فیلم سینمایی Sunset Boulevard (سانست بلوار) ساخته بیلی وایلدر در سال ۱۹۵۰
فیلم Sunset Boulevard دست بر روی عشقی سنتشکن میگذارد که در جوامع امروز نیز همچنان مخالفین و موافقین خود را داشته و این موضوع موجب خلق اثری درگیر کننده و تماشایی شده است.
این فیلم حول محور فیلمنامهنویسی ورشکسته به نام جو گلیس جریان دارد که در یکی از روزها زمانی که مشغول فرار از طلبکارانش میباشد، وارد عمارت ستاره سابق سینمایی شده که حال به زنی مسن و گوشهگیر تبدیل شده است. زنی متوهم شهرت که به جو گلیس پناه داده و عاشق او میشود. در کنار این که بیلی وایلدر با Sunset Boulevard سعی داشته تا به عشقی نافرجام و غیرقابل پذیرش توسط جامعه نگاهی انتقادی داشته باشد اما به مفاهیم جالب توجهی از زندگی نیز نگاه داشته و وقایعی جذاب و تماشایی را به ارمغان آورده است. اثری که بعید به نظر میرسد سینمای هالیوود امروز جرات و توانایی ساخت امثال آن را داشته باشد.
فیلم سینمایی My Dinner with Andre (شامی با آندره) ساخته لویی مال در سال ۱۹۸۱
تماشای اثر تکرار نشدنی لویی مال در سال ۱۹۸۱ شاید که از حوصله نسل جوان سینما خارج باشد اما از مفاهیمی برخوردار است که میتواند حاوی درسهای مهمی از زندگی برای تک تک ما به عنوان طرفدار سینما داشته باشد.
فیلم My Dinner with Andre مکالمههای والاس شاون و آندره گرگوری درباره موضوعات مختلفی از زندگی را به تصویر میکشد. موضوعاتی همچون مرگ و زندگی، فلسفه، هویت انسان، عشق، هنر و مسائل روزمره که هر یک از آنها تجربیات شخصی و ذهنیت خود را نسبت به این موضوعات به زبان آورده و مکالمهای در ظاهر خسته کننده ولی در باطن تماشایی و آموزنده را به ارمغان آورده است. دیالوگهایی که شخصیتهای فیلم My Dinner with Andre بر زبان میآورند در عین سادگی اما حاوی پیامهای مهمی از زندگی میباشد که هر یک از ما ممکن است تا در طول سالیان گذشته با آن برخورد داشته باشیم. در هنگام تماشای My Dinner with Andre شما نیز با والاس شاون و آندره گرگوری بر سر میز شام همراه خواهید شد تا صحبتهای پندآموز و زیبایی را از زبان انها بشنوید.
فیلم سینمایی Vertigo (سرگیجه) ساخته آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۵۸
هرکدام از آثار آلفرد هیچکاک به حدی چالشبرانگیز و قابل تامل هستند که عملاً میتوانند یک مقاله را به خود اختصاص دهند. با این حال Vertigo سال ۱۹۵۸ شاید برای کسی تازه بخواهد به تماشای اثری کلاسیک بپرازد، بهترین گزینه ممکن در نظر گرفته شود.
فلیم روانشناختی آلفرد هیچکاک حول محور سقوط یک مامور پلیس از ساختمان در هنگام انجام وظیفه و مرگ وی جریان دارد که منجر میشود تا ماموری به نام جان اسکاتی فرگوسن که ترس از ارتفاع شدیدی دارد، از شغل خود به عنوان یک پلیس استعفا بدهد. نمایش حس ترس و فوبیا این مامور و چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی وی از این بابت به حدی عجیب و دردناک است که میتواند ذهن مخاطب را دچار تعلیق عجیب و غریبی نماید. در هنگام تماشای Vertigo باید انتظار غیرممکنترین وقایع و رخدادها را داشته باشید و همین مسئله باعث شده تا ساخته آلفرد هیچکاک در سینمای امروز نیز حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشد.
فیلم سینمایی Seven Samurai (هفت سامورایی) ساخته آکیرا کوروساوا در سال ۱۹۵۶
کارگردان بزرگ و صاحب سبک ژاپنی یعنی آکیرا کوروساوا در سال ۱۹۵۶ اثری حماسی و تاریخی را به ارمغان آورد که طی ۶۷ سال گذشته دهها فیلم و سریال مختلف با الهام از آن ساخته شده است.
فیلم Seven Samurai حول محور ۷ سامورایی جنگجو و حرفهای جریان دارد که برای محاظفت از یک دهکده، وارد نبردی تمام عیار و پر از زد و خورد با سیل عظیمی از راهزنان میشوند. این فیلم نشان میدهد که برای ایستادگی در برابر ظلم و ظالم باید چه بهایی را پرداخت کرد و قهرمانان داستان برخلاف کلیشههای سینمای امروز، شکستناپذیر و ضدضربه نبوده و آنها نیز به مانند هر انسان دیگری در معرض کشته شدن قرار دارند. با وجود آن که کلیت فیلم Seven Samurai سیاه و سفید بوده اما قاببندی و فریمهای به تصویر کشیده شده توسط آکیرا کوروساوا به حدی استادانه است که گویی در حال مشاهده نقاشیهای تاریخی از کشور ژاپن هستید.
فیلم سینمایی After Hours (پس از ساعات اداری) ساخته مارتین اسکوسیزی در سال ۱۹۸۵
اثر کمدی سیاه After Hours که در سال ۱۹۸۵ ساخته شده، یکی از متفاوتترین آثار کارنامه کارگردان بزرگ سینما یعنی مارتین اسکورسیزی میباشد که طرفداران ژانر گانگستریاش را شگفتزده خواهد کرد.
این فیلم حول محور مردی به نام هکت جریان دارد که پس از تجربه یک قرار شبانه، زمانی که قصد بازگشت به خانهاش را دارد، با وقایعی شوکهکننده و روانشناختی مواجه شده و با شخصیتهای عجیب و غریب و بعضاً ترسناکی مواجه میشود. After Hours به معنای واقعی کلمه “بودن در زمان و مکان اشتباه” است که مخاطبینش را غرق در داستانی مملو از المانهای پارانویایی و چالشبرانگیزی میکند که باعث شده تا شاهد یکی از منحصر به فردترین فیلمهای ساخته شده توسط مارتین اسکورسیزی باشیم.
فیلم سینمایی Monty Python and the Holy Grail (مانتی پایتون و جام مقدس) ساخته تری گیلیام در سال ۱۹۷۵
تاکنون حماسههای مختلفی حول محور شاه آرتور و شوالیههای وی به تصویر کشیده شده که با قاطعیت میتوان گفت اثر کمدی و پست مدرن Monty Python and the Holy Grail دیوانهوارترین آنها نام گرفته است.
فیلمی به کارگردان تری گیلیام که حول محور شاه آرتور جوان و شوالیههای وفاداراش جریان دارد که برای پیدا کردن جام مقدس، راهی سفری حماسی و در عین حال کمدی و احمقانهای میشوند که از شوالیههای سیاه گرفته تا خرگوشی قاتل، هر چیزی که حتی تصورش را هم نمیکنید بر سر راهشان قرار میگیرد. در دوره و زمانهای که جنس کمدی سینما به شوخیهایی تکراری و مبتذل بدل گشته، Monty Python and the Holy Grail با داستان دیوانهوار خود هیچ ابایی از به تصویر کشیدن اتفاقاتی احمقانه در فضایی تاریخی و حماسی نداشته و همین مسئله میتواند بارها و بارها لبخند را بر لبان شما پدیدار نماید.
فیلم سینمایی Playtime (زنگ تفریح) ساخته ژاک تاتی در سال ۱۹۶۷
فیلم Playtime علیرغم این که به ۵۶ سال قبل مربوط میشود اما حماسهای کمدی از جلوهها و تصاویری خیرهکننده و چشمنواز است که حتی مخاطبین نسل جوان امروز را نیزشگفتزده خواهد کرد.
ساخته ژاک تاتی در فرانسهای آیندهنگرانه و صنعتی جریان دارد که داستان آن تا حد بسیار زیادی از طریق جلوههای صوتی و المانهای محیطی تعریف میشود. در Playtime شاهد دنیایی هستیم که شخصیتهایش به شکلی کمدیوار معتاد تکنولوژی و فناوریهای نوین بوده و هیمن مسئله باعث شده تا اتفاقاتی جذاب و تماشایی به وقوع بپیوندد که در کنار خنداندن مخاطبینش، ذهن آنها را بابت بهرهگیری بشریت از تکنولوژی به چالش میکشد. تکنولوژی که پس از ۵۶ سال رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته و میتوان وابستگی انسان را به آن را هر روز مشاهده کرد.
فیلم سینمایی Lawrence of Arabia (لورنس عربستان) ساخته دیوید لین در سال ۱۹۶۲
چه طرفدار سینمای کلاسیک باشید و چه نباشید، حداقل ۱ بار نام فیلم حماسی و تاریخی Lawrence of Arabia را باید شنیده باشید. اثری که از وقایعی واقعی الهام گرفته و جبهه نه چندان دیده شده از جنگ جهانی اول را به تصویر میکشد.
در دوران جنگ جهانی اول، اتحاد کشورهای عثمانی و آلمان به ترکیب بسیار خطرناک و غیرقابل مهاری برای جبهه متفقین بدل گشت تا جایی که حضور آنها به خاورمیانه نیز کشیده شده بود. در این میان اما افسری بریتانیایی به نام تی.ئی. لارنس وظیفه پیدا میکند تا به کشور عربستان رفته و با سازماندهی قبایل عرب، جبهه مقاومتی را بر علیه عثمانیها و آلمانیها ترتیب دهد. ماموریتی که به جنگی تمام عیار در بیایانهای عربستان بدل گشته و منجر به خلق حماسهای تکرار نشدنی و هیجانانگیز میشود که هنوز هم تماشای آن میتواند هر مخاطبی را به وجد بیاورد. Lawrence of Arabia در پس سکانسهای چشمنواز و حماسیاش سعی دارد تا این مفهوم را به مخاطب القا کند که در مسیر رهایی به سمت آزادی، باید هزینههای جانی و مالی بسیاری را پرداخت تا بتوان در برابر زور و ستم ایستادگی کرد.
فیلم سینمایی The 400 Blows (400 ضربه) ساخته فرانسوا تروفو در سال ۱۹۵۹
در سینما و تلویزوین شاهد آثار گوناگونی حول محور بلوغ و پیامدهای آن بودهایم که ساخته سال ۱۹۵۹ فرانسوا تروفو به نام The 400 Blows به زیبایی هر چه تمام این مقوله را در بستری از ژانر جنایی مورد کنکاش قرار داده است.
این فیلم حول محور پسری ۱۴ ساله به نام آنتوان جریان دارد که روزهای سخت و طاقتفرسایی را در خانه پیش خانوادهاش تجربه میکند. این شرایط در نهایت وی را وادار به فرار از خانه کرده و آنتوان در کوچه و خیابانهای شهر پاریس به همراه دوستش سرگردان میشود. با این حال او در این بین شاهد حضور مادرش در کنار مردی غریبه میباشد که به اتفاقاتی شوکهکننده و پر رمز و راز منجر خواهد شد. شخصیت آنتوان نماد زندگی پر فراز و نشیبی است که قهرمان داستانش برای ذرهای آرامش به هر کوچه و خیابانی از شهر قدم میگذارد ولی زندگی بیرحمتر آن است که مسیر بلوغ این نوجوان را به سمت آرامش سوق دهد. سبک فیلمبرداری The 400 Blows و فریمهای زیبای آن به حدی جذاب و تاثیرگرار است که به عنوان بهترین فیلم این مقاله معرفی شده و میتواند به تجربهای فراموش نشدنی و خاطرهانگیز از سینمای کلاسیک برای مخاطبینش به شمار برود.
به عقیده شما دلیل جذابیت آثار کلاسیک سینما نسبت به فیلمهای پر زرق و برق امروزی در چیست؟ آیا میتوان امید داشت که سینما دوباره به مسیر پیشین خود بازگشته و شاهد چنین آثار ارزشمند و تاثیرگذاری باشیم؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشتنه و برخی از بهترین فیلمهای کلاسیکی که تاکنون مشاهده کردهاید را نام ببرید.
منبع: اسکرینرنت
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
“به عقیده شما دلیل جذابیت آثار کلاسیک سینما نسبت به فیلمهای پر زرق و برق امروزی در چیست؟ ”
چون سینما مثل هر هنر دیگه ای مثل ویدئو گیم، از هنر بودن دور شده و تبدیل به صنعت شده که به دنبال موارد عامه پسندتر و بدنبال اون مشتری بیشتر و سود بالاتر هشتن. اون عشقی که سازندگان برای ساخت اثر هنری داشتن، جاش رو داده به میزان موفقیت در فروش و امتیازات منتقدین.
این ربطی به دیروز و امروز نداره. سینما از وقتی هالیوود شکل گرفت تبدیل به صنعت شد. کار صنعت تولید محصولات زیاد باب میل و ذاعقه مصرف کننده (مخاطب) هست. حالا یک زمانی ذاعقه مخاطب فیلمهای وسترن بود و حالا فیلمهای ابرقهرمانی. کلاً هم سینما در درجه نخست یک سرگرمی عامه پسند هست.
…
صنعت ویدئو گیم از سینما بدتر. شاید یه فیلمساز بتونه بگه من یه فیلم هُنری ساختم برای دل خودم، ولی هیچوقت یه بازیساز نمیتونه چنین حرفی بزنه. و اساساً حیات بازیساز به فروش بیشتره ساخته اش بستگی داره.
کار صنعت تولید محصولات زیاد باب میل و ذاعقه مصرف کننده (مخاطب) نیست، تولید محصولات زیاد باب میل و ذاعقه سازنده (سرمایه گذار) هست، از سیگار توو دستت تا شلوار توو پات/چیزای توو مغزت افکار اوناست/ یه هالیوود واسه توی جغله بسه/ مد کل زندگیتو بده به دستت
کار صنعت دقیقاً تولید محصولات زیاد باب میل و ذاعقه مصرف کننده هست عزیزم. شما گویا معنی صنعت رو نمیدونی چیه!
کار صنعت دقیقاً تولید محصولات زیاد باب میل و ذاعقه سرمایه گذار هست عزیزم. شما گویا معنی صنعت در عصر حاضر رو نمیدونی چیه! 😏
آورین
هر کس که فیلمباز بوده باشه این فیلمهای دیده تقریبا لیست روتین همه سایت ها هست اما نمیشه بیشتر این آثار به افراد جدیدالورود به دنیا معرفی کرد فیلم آرواره ها یا جن گیر الان اصلا قابل تحمل نیست . مثلا فیلم حفره یا جنگل آسفالت واقعا هنوز قابل دیدن هست
بنظره من که هنوزم فیلم جنگیر از آثاره روزه ژانر ترسناک، ترسناک تره.
منظورم نوجوانان بود و نباید تعصبی نگاه کنیم
اتفاقا من خودم چند وقت پیش فیلم جنگیر رو دیدم از اکثر فیلم های دهه اخیر هالییود هم بهتر بود
از بازیگری گرفته تا گریم و فیلم برداری همه چیز قابل قبول برای اینکه تبدیل بشه به فیلمی ماندگار در ژانر خودش در تاریخ سینما
پدرخوانده بهترین تاریخه..
12مرد خشمگین بهترین فیلم درام دادگاهی تاریخه جز محدود فیلماییم هست که لوکیشن محدوده و انقد هم از نظر منتقدین و مردم مورد پسنده
سرگیجه رو دیدم خیلی فیلم خوبی بود ولی بهترین فیلم هیچکاک بنظر من (psycho روانی) هست…
درمورد فیلم اواز در باران هم بگم بازیگرش این سکانس رقص و اواز بینظیرو درحالی انجام داد که تو تب ۴۰ درجه داشت میسوخت
من این رو هم بگم فیلم لورنس عربستان رو دیدم ولی نمیدونم چرا زیاد ازش خوشم نیومد (فیلم بدی نیست) من زیاد دوست نداشتم.
ادیسه واقعا از زمان خودش جلوتر بوده.
قطعاً. و فکر نمیکنم چنین چیزی دیگه ممکن باشه . این روزها فیلم ها از زمان خودشون به مراتب عقب تر هستند.
پلی تایم راستش حوصله سربر بود واسه من ،دیالوگی گفته نمیشد زیاد بیشتر انگار یک مستند پیش بینی زندگی بشر در آینده بود :))کامل هم ندیدم از یک جای به بعد به قول دوستان دراپ کردم ،لورنس عربی رو حتما باید تماشا کنم چندمین باره اسمش رو میشنوم !
اینو میگم که بهت کمک کنه که بری سمتش یانه باید بگم نمره متاکریتیکش کامله ۱۰۰از۱۰۰ نمره imdb 8.3هست من خودم دیدمش ولی بنظرم شاهکار نیست ولی فیلم خوبی بود!
به خیلی از فیلم مثل Taxi driver هیچ اشاره ای نشده
اینجوری بخوای حساب کنی به ۱۰۰۰تا فیلم خوب اشاره نشد :)))
۱۰۰۰ تا فیلم خوب نداریم
البته بنظره شما همه فیلمها زباله هستن :))))
اکثرا همینطورن
دلیل اینکه سینما الان کاملا نابود شده و فقط برای سرگرمیه اینه که ملت خیلی زود بهشون بر میخوره سر هرچیزی، اگه یه کارگردان بیاد ی چیزی نشون بده ک یه عده نپسندن سریع ریپورتش میکنن، قبلاً سینما نامحدود بود تقریبا توی زمینه هنری و هر چیزی که فکرشو کنی به تصویر میکشیدن کارگردانا، دنیا کلا دیگه نمیخواد چیزای جدیو مردم ببینن و بیشتر بفهمن یا راجبش فکر کنن، دنیا میخواد مردم چیزای سطحی و زودگذرو ببینن و زیاد به مسائل مهم جهان فکر نکنن، نه فقط تو سینما، همه ی شاخه های هنری داره به این سمت میره ینی هنری دیگه وجود ندارد در آینده با این روند.
صحیح است
جا داشت تعداد فیلمای این لیست بیشتر باشه
خیلی از این فیلمها اساساً کلاسیک محسوب نمیشن!
…
سینمای کلاسیک اصطلاحی در تاریخ سینما هست که به فیلمهای ساخته شده (تقریباً) بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۶۰ میلادی اتلاق میشه.
اطلاق
life of Brian، از مانتی پایتان هم خیلی خوبه.
مورد دیگه اینکه اگر فیلم های صامت رو هم بخشی از آثار کلاسیک در نظر بگیریم modern times و city lights هم ۲ تا از بهترین فیلم های ساخته شده تاریخ هستند.
به غیر از The Wizard of Oz همشون خوب بودن، یکی از یکی بهتر، یاد باد آن روزگاران
فیلم Dressed to Kill 1980 از برایان دی پالما،چیزی که فیلم رو جذاب میکنه داستانش هست که صدای جماعت لگبت رو درآورد.
عکس Playtime رو دیدم یاد سریال Severance افتادم
مسیر سبز؟خوب بد زشت؟ترمیناتور ۲؟درخشش؟
واقعا هیچکدوم لیاقت نداشتن تو لیست باشن؟
نه
تو برو فسیل رو ببین :)))
عنوان مقاله فیلم کلاسیک هست نابغه
من از فیلمای کلاسیک اون حالت سیاه و سفید بودن و کم کیفیت بودن تصاویر رنگی و نویزای تصویرش رو دوست دارم مثلا هفت سامورایی بهترین زمان ساخته شده همون قدیمی بودن ابزار سینمایی آدم رو میبره به دوران ساموراییا یا فیلمای وسترن که اکثرن یه تم و رنگای خاکی و قهوه ای رنگی رو توشون میشه حس کرد من با فیلمای کلاسیک آرامش میگیرم حقیقتن
و اولین چیزی که با سینمای کلاسیک یادم میاد چارلی چاپلین هست کاش یه فیلم از این اسطوره هم میزاشتید
Just godfather🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
من پیشنهاد میکنم برای ارتقاع سطح سلیقه و سواد سینماییمون که شده تمام آثار یاد شده را تماشا کنیم و نقدهایش هم بخوانیم؛ حتی اگر دیدنشون خارج از حوصله امروز ما باشه.