نقد و بررسی بازی Fuga: Melodies of Steel 2

بازی Fuga: Melodies of Steel 2 دنباله‌ای بر بازی اول با همین نام محسوب می‌شود که چند روزی است در دسترس گیمرها قرار دارد. با بررسی این عنوان از گیمفا باشید.

بازی Fuga: Melodies of Steel در سال ۲۰۲۱ و کمتر از ۲ سال پیش برای تمامی کنسول‌های خانگی، دستی و PC عرضه شد. با استقبال خوبی که منتقدین و بازیکنان از آن کردند، تیم توسعه کوچک و مستقل بازی مجاب به ساخت نسخه‌ دوم آن شد. این سری، یک مجموعه‌ بازی داستان‌محور است که روی تاثیرات منفی جنگ بر مردم عادی تاکید دارد و یک گیم‌پلی نقش‌آفرینی با مبارزات نوبتی به شدت دوست‌داشتنی دارد.

به نظر شما یک دنباله باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ المان‌های نسخه‌ اول را پیشرفت بدهد و به آن وفادار باشد؟ حال و هوای اثر قبلی را حفظ کند و در عین حال تماما تکرار مکررات نباشد؟ مراحل متنوع‌تری داشته باشد و به بازی اول پر و بال بدهد؟ از نظر داستانی حرفی برای گفتن داشته باشد و فقط بهانه‌ای برای خالی کردن جیب طرفداران نباشد؟ خوشبختانه می‌توانم بگویم که Fuga: Melodies of Steel 2 تمامی ویژگی‌های ذکر شده را در خود دارد. با این حال، این بازی مناسب چه کسانی است و اصلا به طور کلی این عنوان تا چه حد ارزش بازی کردن دارد؟

تاکید اصلی یک بازی RPG روی داستان آن است. تا زمانی که داستان و روایت یک بازی نقش‌آفرینی درگیرکننده و زیبا نباشد، اصلا نمی‌توان سراغ بقیه‌‌ عناصر آن رفت. مثل این می‌ماند که شما بخواهید در یک زمین فوتبالِ بدونِ خط‌کشی مسابقه بدهید؛ مدام سردرگم هستید و در طول بازی منحرف می‌شوید و هیچ لذتی هم از چمن و دروازه و توپ عالی آن نخواهید برد. داستان بازی Fuga: Melodies of Steel 2 به خوبی خط‌کشی شده و قطعا بهترین بخش آن است.

اگر بازی اول را تجربه کرده باشید، با حال و هوای کلی آشنا خواهید بود. ارتشی شبیه به نازی‌ها به سرزمین Gasco حمله می‌کنند و در صدد ربودن غنائم و منابع ارگانیک آن برای یک پادشاهی ابدی بر جهان هستند. در این بین، شش کودک از روستای کوچک Petit Mona از طریق رادیویی، به محل یک تانک بسیار خاص و مجهز به نام Taranis دست‌ پیدا می‌کنند. با قلع و قمع شدن مردم، سربازان و تجهیزات جنگی Gasco، حال تنها امید این سرزمین همین شش کودک و این ماشین غول‌پیکر هستند.

حال بعد از گذشت مدتی و پایان یک جنگ بدون پیروز، با اعلام صلح بین دو ارتش، آرامش به Gasco بازگشته است. با این وجود، این آرامش دوام زیادی ندارد. بعد از فراخوانده شدن مجدد این شش کودک به مقری نظامی توسط فرمانده‌ ارتش، متوجه می‌شوند درب تانکی Taranis قفل شده و اصلا باز نمی‌شود. Malt، رهبر بچه‌ها در نسخه‌ قبل، به فرمانده کمک کرده و درب را باز می‌کنند. با این حال بعد از سوار شدن ۴ تا از بچه‌ها، درب قفل شده و تارانیس خود به خود حالت هجومی گرفته و شروع به تیراندازی به تمام شهر می‌کند. حال این وظیفه‌ی شماست که با سوار شدن بر Tarascus (تانکی شبیه به تارانیس که متعلق به دشمن بوده و باس‌فایت نهایی نسخه‌ اول بود)، تارانیس را دنبال کنید و مردم گاسکو و دوستانتان را از این وضعیت فاجعه‌بار مجددا نجات دهید.

بازی روایت ساده و سرراستی دارد؛ اما استفاده از یک راوی برای آب و تاب دادن به داستان بازی و پیشینه‌ شخصیت‌ها و جزئیات ریز و پیچش‌های داستانی، آن را تا دسته‌ بهترین روایت‌های نقش‌آفرینی گیمینگ بالا می‌برد. این بازی در لحظاتی شما را بسیار درگیر خواهد کرد و کاملا شما را در داستان زیبایش غرق می‌کند. در اثر اول، صرفا یک دشمن مشخص داشتید و باید ارتش را نابود می‌کردید؛ اما حالا تشخیص دوست از دشمن و اصلا این که معنای دشمن در بازی چیست چندان ساده نیست و باید چشمانتان کاملا باز باشد؛ هر چه باشد خواه و ناخواه باید با دوستان سابقتان هم مبارزه کنید!

توضیح گیم‌پلی بازی کمی پیچیده است؛ زیرا داستان و گیم‌پلی بازی تا حدی در هم تنیده ارائه می‌شود. تا زمانی که داستان را خودتان دنبال نکرده و جزئیات آن را درک نکنید، مکانیزم‌های گیم‌پلی را عمیقا درک نخواهید کرد. با این حال، بازی در گیم‌پلی خود سه بخش مبارزه، جست‌وجو و خرید و فروش را شامل می‌شود. بخش بسیار مهم Intermissionها یا گشت و گذار در Tarascus، شامل صحبت با بقیه، عمیق کردن ارتباط اعضای گروه و ارتقای بخش‌های مختلف تانک می‌شود. حال به بررسی این بخش‌ها می‌پردازیم.

در مبارزات، باید به شکل نوبتی و با برنامه‌ریزی به نبرد با دشمنان بروید. روند بازی به این صورت است که شما سوار بر تانک خود، در یک مسیر علامت‌گذاری شده پیش می‌روید و بنابر علامت‌ها، اتفاقات مختلفی مثل بهبود سلامتی تانک، پیدا کردن آیتم، درخواست کمک هوایی، یک انتخاب تاثیرگذار در سیستم Leadership و … را تجربه می‌کنید. حال در طی این مسیر گاهی به دو راهی می‌رسید؛ در این دو راهی باید انتخاب کنید که مسیر امن (مبارزات ساده‌تر با جوایز کمتر) را می‌خواهید یا مسیر معمولی را ترجیح می‌دهید. نبردهای شما در این مسیرها به شدت متفاوت است و نباید در انتخاب بی‌دقت باشید.

تانک شما برای مبارزات سه بخش مختلف دارد. در واقع سه جای تیراندازی بزرگ در این تانک به صورت سه طبقه روی هم تعبیه شده و هر طبقه جایگاه تیرانداز و کمکی را در خود جای داده. سلاح‌های Cannon و Grenade Launcher و Machine Gun در بازی وجود دارد که هر یک توسط تعدادی از کاراکترها می‌تواند استفاده شود. این که کدام طبقه چه سلاحی باشد، تیرانداز و کمکی سلاح‌های یکسانی داشته باشند یا متفاوت و یا این که هر سه طبقه Cannon یا سلاحی دیگر باشد، از صفر تا صد بر عهده‌ شما است و تغییر جایگاه‌ها نیز در طول مبارزات به شکل محدود وجود دارد.

بعضی دشمنان به توپ‌انداز حساس هستند، برخی به نارنجک‌ها و عده‌ای هم به Machine Gun. قطعا دشمنان مختلفی در هر رویارویی ظاهر می‌شود و باید با تغییر ترکیب کاراکترها، برنامه‌ریزی کنید. اما این جایگاه‌ها باید به چه صورت باشند تا شانس پیروزی شما افزایش یابد؟ کلید اصلی، انتخاب هر جایگاه برای افراد مختلف یا نحوه‌ جفت کردن دو نفر در یک طبقه است؛ این موارد در Intermissionها انجام می‌شود. دونفری که ارتباط بهتری باهم دارند، حملات سهمگین‌تری را انجام خواهند داد و با استفاده از قابلیت Link Attack می‌توانند بسیار مفید و حیاتی‌تر ظاهر شوند.

بنابراین، ارتباط اصلی‌ترین عنصر بازی در داستان و گیم‌پلی است. میزان ارتباط اعضای گروه با هم می‌تواند حکم مرگ و زندگی یک عضو را داشته باشد و آن را اصلا نباید دست کم گرفت. اصلا فکر نکنید مرگ یک عضو در طرف شما یا دوستان سابقتان در Taranis، لزوما بازی را متوقف خواهد کرد و خواهید توانست آن را تکرار کنید؛ بلکه در برخی اوقات باید مثل بازی This War Of Mine کاملا با عواقب تصمیمات خود زندگی کنید و با اشتباهات خود کنار بیایید. بنابراین، همواره دو فردی را که ارتباط مناسبی با یکدیگر دارند در کنار هم در جایگاه‌ها قرار دهید.

مبارزات بازی آسان نیستند. بنابراین، بهتر است قابلیت‌های هر شخصیت را به خوبی بشناسید. در هر نوبت شما می‌توانید حمله، دفاع، استفاده از آیتم برای HP و SP، از بین بردن Status های ضعیف‌کننده و استفاده از مهارت‌های خاص هر شخص را مدنظر قرار دهید. گاهی اوقات هم حملات مرگبار Link Attack و در نهایت استفاده از گزینه‌ Magnatum فعال می‌شود. Magnatum حکم یک حمله‌‌ بسیار قدرتمند را دارد که مجازات استفاده از آن نیز عدم دریافت هیچ‌گونه پیشرفت یا XP در نتیجه‌ پیروزی است و شما را چندین قدم از پیشرفت تانک و شخصیت‌ها عقب خواهد انداخت و شما را در ادامه دچار مشکل خواهد کرد. همچنین، در صورت استفاده از این حمله، یکی از اعضای گروه بیهوش شده و امکان برقراری ارتباط با او در طول Intermission بعد از مبارزات وجود ندارد و از این نظر هم دچار مشکل می‌شوید.

اتفاقاتی مانند جابه‌جایی نوبت‌ها در صورت از بین بردن زره یک دشمن، فعال شدن Link Attack ها و تغییر ترکیب قرارگیری کاراکترها، مبارزات را از یکنواختی دور می‌کند. مبارزات نسبت به نسخه‌ اول ساده‌تر شده‌اند و با دردسر کمتری می‌توانید بدون استفاده از قابلیت مرگبار و البته پرمجازات خود، مبارزات را با پیروزی پشت سر بگذارید.

بخش گشت و گذار در Tarascus پیشرفت‌های خوبی داشته است. حالا این تانک بخش‌های بیشتری مانند باغ، حیوانات و زیرزمین دارد و می‌توانید فعالیت‌های سرگرم‌کننده‌تری در آن انجام دهید. در بخش‌های مختلف می‌توانید با ماهیگیری، منبع جمع کنید، آشپزی کنید و روحیه و سلامتی و قدرت اعضا را افزایش دهید. امکان انتخاب دو یا چند عضو برای استراحت در صورت مجروحیت یا خستگی در جنگ هم وجود دارد و این یکی از قسمت‌های چالش‌برانگیز بازی است.

حالا یک دفتر جداگانه هم برای نیاز اعضا در نظرگرفته شده که اگر به آن‌ها در هر Intermission رسیدگی کنید، جوایز خوبی کسب می‌کنید. به طور کلی، Intermission ها با ترکیب ارتباط اعضای مختلف، پیشرفت تانک و رسیدگی به نیازها، بسیار کامل‌تر و بهتر شده‌اند. این بخش یکی از قسمت‌هایی است که به نظرم باید به همین سادگی و زیبایی در تمام بازی‌های این سبک وجود داشته باشد.

بخش خرید و فروش از مردم شهر مثل کشاورزان، آهنگران و کافه‌ها نیز به خوبی در بازی جای گرفته و می‌توانید برای تامین تجهیزات روی آن‌ها حساب کنید؛ به طور کلی، کار ساده‌تری برای تامین منابع نسبت به نسخه‌ اول خواهید داشت. همچنین، در طول مسیر خود ممکن است مکان‌هایی ناآشنا ببینید که می‌توانید آن‌ها را جست‌وجو کنید. در صورتی که بتوانید معمای این مکان‌ها را حل کنید و به گنج برسید، جایزه‌ بسیار خوبی انتظارتان را می‌کشد.

سیستم Leadership شاید بهترین بخش اضافه شده به بازی باشد. در این سیستم، بنابر انتخاب‌ها، یا یک رهبر مصمم و خشن و قاطع می‌شوید، یا یک رهبر احساسی، مهربان و دموکرات؛ تمام این‌ها به شما بستگی داشته و خوب و بد مطلقی در بازی وجود ندارد. این ویژگی‌ها نیز به صورت عملی در مبارزات به کارتان می‌آید. به عنوان مثال، رهبر دموکرات بودن، امکان حمله تک تک اعضا را قبل از نوبت دشمن فعال می‌کند که فوق‌العاده کاربردی است. یک رهبر قاطع هم می‌تواند ویژگی‌هایی چون ۵ حمله پشت سر هم را فعال کند.

بازی گرافیک بسیار چشم‌‌نواز و زیبایی دارد و به مانند یک بوم نقاشی می‌ماند که به شکلی بسیار زیبا با آب‌رنگ قسمت‌های مختلف آن کشیده شده است. البته گرافیک مبارزات شکل واقع‌گرایانه‌تری دارد. نکته جذاب دیگر بازی، پایداری کامل آن در تمام اوقات است و لحظه‌ای افت فریم در آن حس نخواهید کرد. با وجود صحنه‌های شلوغ، شاهد یک عملکرد پایدار و بدون باگ از بازی هستیم.

صداگذاری و موسیقی نیز بسیار باکیفیت است. تک‌تک کاراکترها صداگذاری شده‌اند و به ژاپنی و فرانسوی صحبت می‌کنند و شما را شیفته‌ خود می‌سازند. راوی بازی مثل یک نمایشنامه آن را با احساس روایت کرده و شما را با خود همراه می‌کند. موسیقی بازی فوق‌العاده بوده و کافی است به چند ترک از بازی گوش دهید تا به دنبال فول‌آلبوم آن باشید. باور کنید این کیفیت صداگذاری و موسیقی، از یک بازی مستقل فراتر است و یکی از بهترین کیفیت‌ها را در نسل نهم دارد.

این بازی روی Xbox Series S تجربه و بررسی شده است