۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول)

مصطفی زاهدی
۱۸:۰۸ ۱۴۰۲/۰۲/۱۴
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

کدام آثار درخشان در مدیوم بازی های ویدیویی را باید قبل از مرگ حتما تجربه‌ کرد؟ در ادامه با ما همراه باشید.

صنعت بازی‌های ویدیویی، در طول عمر خود شاهد آثار کوچک و بزرگ فراوانی بوده است؛ آثاری که بعضا به فراموشی سپرده شدند و دیگر آثاری که برای همیشه به بخش جدایی‌ناپذیر از هویت این مدیوم تبدیل شده‌اند. در سلسله مقالات آتی، به معرفی بازی‌هایی خواهیم پرداخت که در این صنعت جاودان شده‌اند و نباید به هیچ وجه تجربه‌ آن‌ها را از دست داد.

نکته: برخی از بهترین آثار تاریخ مدیوم بازی‌های ویدیویی در نسل پنجم و ششم عرضه شده‌اند، اما به علت گذشت زمان و منسوخ شدن تقریبا صددرصدی گیم‌پلی و گرافیک، در این لیست به آن‌ها اشاره نمی‌شود. هدف این لیست، پیشنهاد آثاری است که هنوز قابل تجربه هستند.

Dishonored

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

یکی از برجسته‌ترین آثار Immersive Sim تاریخ بازی‌های ویدیویی (امتیاز متاکریتیک: ۹۱)

از یک بازی ویدیویی چه انتظاراتی دارید؟ به دنبال گیم‌پلی و مبارزات جذاب هستید یا آزادی عمل برای شما اهمیت بیشتری دارد؟ تقریبا با هر دیدی که به عنوان Dishonored نگاه کنید، در می‌یابید این عنوان جزو معدود آثار تاریخ بازی‌های ویدیویی است که لیاقت شاهکار خوانده شدن را دارد.

درست است که بازی از لحاظ گرافیکی آنچنان قدرتمند و به روز نبوده و نیست، اما در کل، یک پکیج فوق‌العاده را ارائه می‌دهد. به عنوان کسی که همین چند روز پیش دوباره به تجربه‌ این اثر مشغول شدم، باید بگویم نه تنها Dishonored کهنه و قدیمی نشده، بلکه در میان خیل آثار تکراری و بعضا ناامیدکننده، می‌تواند فوق‌العاده تازه و جذاب جلوه کند.
بازی Dishonored بلاشک یکی از بهترین و برجسته‌ترین عناوین Immersive Sim تاریخ بازی‌های ویدیویی به شمار می‌رود که طراحان و سازندگان آن، امکانات فوق‌العاده‌ای را در اختیار مخاطبان قرار داده‌اند تا کاملا غرق در دنیا و اتفاقات بازی شوند. می‌توانید بازی را به اتمام برسانید، در حالی که حمام خون به راه انداخته و همه را از دم تیغ بگذرانید و یا بخشش را پیشه کرده و بدون آسیب رساندن و کشتن حتی یک نفر، بازی را کامل کنید. نکته شگفت انگیز این است که هر دو سبک ذکر شده، از لحاظ روایت و داستان نیز توجیه شده هستند و اینکه Corvo (شخصیت اصلی بازی)، چه تصمیماتی می‌گیرد و چه مسیری را اتخاذ می‌کند، به شما بستگی دارد.

آزادی عمل بازی و گزینه‌های پیش‌رو در هر مرحله برای کامل کردن اهداف و Objective‌ها، یک کلاس درس کامل برای مقوله‌ طراحی مرحله (Level Design) به شمار می‌رود. یکی از مهم‌ترین فاکتور‌ها در بخش طراحی مرحله، این است که بازی به شما بگوید چه کاری باید انجام دهید، اما در چگونگی انجام آن، شما را آزاد بگذارد و در عین حال گزینه‌های متعددی را پیش روی شما قرار دهد. بازی Dishonored کاملا از این اصل پیروی کرده و با وجود مشخص بودن اهداف و Objective‌ها، آن قدر راه، روش و برنامه برای رسیدن به اهداف به شما ارائه می‌دهد که به شما قول می‌دهم اگر چند بار بازی را تجربه کنید، باز هم چیز‌های جدیدی کشف کنید، کار‌های جدید برای انجام دادن داشته باشید و اتفاقات تازه‌ای را مشاهده کنید.

دشمنان را تسخیر کنید و از سیستم‌های امنیتی عبور کنید، فاضلاب‌ها را دنبال کنید، با تسخیر موش‌ها از تونل‌های مخصوص آن‌ها استفاده کنید، به پشت بام‌ها پناه ببرید و در پناه سایه‌ها، مخفیانه به مکان مورد نظر نزدیک و نزدیک‌تر شوید و یا این که با استفاده از طیف وسیعی از سلاح‌ها، قابلیت‌ها و مکانیزم‌های گیم‌پلی، حمام خون به راه بیندازید.
در هر صورت، اگر با دنیای ویدیو گیم آشنایی کامل داشته باشید، امکان ندارد حداقل اسم سری Dishonored را نشنیده باشید، اما فارغ از این مسئله، اگر اسم Dishonored را به هر دلیل نشنیده‌اید یا دنبال اثری متفاوت، خلاقانه و فوق‌العاده می‌گردید، بازی Dishonored را برای PC یا کنسول خود تهیه کنید و برای چند ساعت از اوج هنر بازی‌های ویدیویی لذت ببرید. اگر نسخه‌ی اول سری باب میل شما بود، می‌توانید نسخه‌ دوم و اسپین آف این سری را نیز تجربه کنید که قطعا برای شما لذت‌بخش خواهند بود.

The Walking Dead Season One

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

برنده جایزه بهترین بازی سال در مراسم VGA 2012 (امتیاز متاکریتیک: ۸۹)

گاهی اوقات شاهد آثاری در دنیای بازی‌های ویدیویی هستیم که لزوما در بخش گیم‌پلی و مبارزات، حرفی برای گفتن ندارند اما با این وجود، آنچنان تجربه‌‌ای ناب و فوق‌العاده را ارائه می‌دهند که ضعف گیم‌پلی آن‌ها اصلا ذره‌ای به چشم نخواهد آمد. بازی The Walking Dead First Season یکی از این آثار به شمار می‌رود. The Walking Dead ساخته‌ استودیوی Telltale، اثری در سبک تعاملی-داستانی / Point & Click قرار می‌گیرد که در قالب پنج قسمت، اتفاقات پیرامون دختر بچه‌ای به نام Clementine و مردی به اسم Lee را روایت می‌کند که در دنیایی پساآخرالزمانی با یکدیگر همراه می‌شوند.
در هر قسمت، انتخاب‌های متفاوتی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و این انتخاب‌ها می‌توانند مرگ و زندگی شخصیت‌های مختلف را تعیین کنند و مسیرهای متفاوتی پیش روی مخاطب بگذارند.

مهم‌ترین چیزی که بازی The Walking Dead را برجسته ساخت، احساسات قوی و عمیقی است که بازی موفق به خلق آن‌ها می‌شود. از روابط عاطفی و احساسی بین شخصیت‌های مختلف و در صدر آن‌ها Lee و Clementine گرفته، تا مرگ‌ها و حوادث مختلفی که در طول مسیر با آن‌ها روبه‌رو خواهید شد. این احساسات و عواطف قوی، چیزی است که باعث می‌شود داستان بازی قدرتمند ظاهر شود و در نبود گیم‌پلی درست و حسابی، باعث شود اثر مذکور جایزه بازی سال را از مراسم VGA 2012 دریافت کند!
همچنین بد نیست به طور کلی اشاره کنم که فصل اول Walking Dead، یکی از بهترین پایان‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی را دارا است.
اگر از تجربه فصل اول این سری لذت بردید، می‌توانید فصل‌های دو تا چهار که دنباله‌ اتفاقات فصل اول هستند را نیز تجربه کنید و از آن‌ها لذت ببرید. البته کیفیت فصل‌های بعدی بسیار بالا و پایین دارد؛ انتظار جذابیت فصل اول را نداشته باشید. اما علاقه‌مندان به آثار تعاملی و داستانی، می‌توانند از این ۴ فصل و ۲۰ اپیزود لذت ببرند و به نوعی یک ماجراجویی دنباله‌دار شگفت‌انگیز را تجربه کنند.

The Elder Scrolls V Skyrim

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

برنده جایزه بهترین بازی سال در مراسم VGA 2011 (امتیاز متاکریتیک: ۹۶)

بتسدا، مفهوم نقش‌آفرینی را می‌فهمد و این یک حقیقت انکار نشدنی است. هر چه قدر هم که بتسدا و استودیوهای زیرمجموعه‌اش در زمینه بهینه‌سازی ضعیف عمل کنند، در زمینه شناخت مفاهیم به همان اندازه استاد هستند. سری The Elder Scrolls، همواره به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نماد‌های سبک نقش‌آفرینی در تاریخ بازی‌های ویدیویی، در زمره برجسته‌ترین آثار تاریخ قرار می‌گیرد.
در سال ۲۰۱۱ بود که شاهد عرضه‌ آخرین نسخه‌ از سری The Elder Scrolls به نام Skyrim بودیم؛ اثری که به سرعت مورد استقبال مخاطبین و منتقدین قرار گرفت و تا به امروز، بار‌ها در قالب نسخه‌های مختلف عرضه شده است.
بازی Skyrim، یک نقش‌آفرینی بی‌نظیر است. از امکانات فوق‌العاده‌ عمیق برای شخصی‌سازی کارکتر گرفته، تا درخت مهارت‌های وسیع و عظیم. در این عنوان، ماموریت‌های پرشماری به چشم می‌خورند و در طول تجربه‌ طولانی مدت خود، با یک ماجراجویی بی‌نظیر را مواجه خواهید شد. از سر و کله زدن با Deadric Prince‌های بی‌رحم و Quest‌های مربوط به آن‌ها گرفته، تا جنگ و نزاع بزرگ بین نیروهای Imperial و Stormcloak و جنگ داخلی و فتنه‌های بزرگ و کوچکی که در شهر‌های مختلف Skyrim، به چشم می‌خورند.

بازی Skyrim، دنیایی بزرگ و در عین حال فوق‌العاده عمیق دارد و در جای جای آن فعالیت برای انجام دادن، راز برای برملا ساختن و دشمن برای کشتن وجود دارد.
بتسدا آن قدر استادانه دنیای Skyrim را طراحی و خلق کرده که هر کدام از شهرهای آن بسیاری نمادین و معروف شده‌اند؛ از Riften که میزبان دزد‌ها و سارقان حرفه‌ای است گرفته تا Winterhold که به واسطه مکتب جادوگران در سرتاسر Skyrim معروف و شهره است.
این ویژگی را در کمتر عنوان نقش‌آفرینی‌ای می‌توان یافت؛ جایی که شهر‌ها، مناطق، دشمنان و شخصیت‌ها، کاملا حس و حال زنده بودن و پویایی داشته باشند و این حس را به شما منتقل کنند که در حال زندگی و کاوش هستید. اگر هم دنبال خط‌های داستانی فرعی، اما بی‌نهایت جذاب هستید، Skyrim پیشنهادات متعددی روی میز دارد. از گروه قاتلان Dark Brotherhood تا Companion که در Whiterun زندگی می‌کنند، دار و دسته‌های مختلف، دارای خط داستانی مجزا، شخصیت‌های فوق‌العاده جذاب و روایتی مثال زدنی هستند.
در دنیای Skyrim، ما می‌توانیم همه کس بودن را تجربه کنیم. از Dragonborn بودن که نماد اصلی بازی است گرفته، تا قاتل و دزد و خون‌آشام و گرگینه و قهرمان و جانی.

سال‌هاست که از عرضه‌ این بازی می‌گذرد، اما اگر گرافیک، انیمیشن‌ها و برخی موارد دیگر را فاکتور بگیریم، هنوز هیچ عنوانی در دوازده سال اخیر نتوانسته از لحاظ مفاهیم و المان‌های کلاسیک نقش‌آفرینی، با Skyrim برابری کند و حتی آثار مدرن مثل The Witcher 3 و Dragon Age: Inquisition، هر چقدر در بحث روایت و داستان قوی عمل کرده باشند، در بخش کاوش، سیستم پاداش، المان‌های کلاسیک نقش‌آفرینی و ارزش تکرار نمی‌توانند با Skyrim مقابله کنند. کم نیستند افرادی که هر چند وقت یک بار، یک شخصیت جدید خلق کرده و یک ماجراجویی جدید را در دنیای Skyrim آغاز می‌کنند و رهسپار سفری عظیم می‌شوند.
به لطف عرضه‌ نسخه‌‌های جدید‌تر مثل Special Edition و Anniversary Edition،می‌توانید با گرافیک بهتر و استفاده از ماد‌های متنوع‌تر، از تجربه‌ بازی لذت ببرید. اگر تاکنون به هر دلیلی موفق به تجربه‌ The Elder Scrolls V: Skyrim نشده‌اید، برنامه خود را خالی کنید، بازی‌های دیگر را فراموش کنید و برای مدتی طولانی، در دنیای Skyrim غرق شوید.

It Takes Two

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

برنده جایزه بهترین بازی سال و بهترین روایت در مراسم Game Awards 2021 (امتیاز متاکریتیک: ۸۹)

در ابتدای کار باید بگویم به خاطر ساختار و طراحی بازی، تجربه تک‌نفره It Takes Two غیرممکن است، بنابراین به یک دوست یا همنشین برای تجربه‌ آن نیاز خواهید داشت (ناسلامتی اسم بازی نیز گویای همین مسئله است).
اما برویم سراغ این اثر فراموش نشدنی از استودیوی Hazelight. بازی It Takes Two، داستان زن و شوهری را روایت می‌کند که در آستانه‌ طلاق هستند و در همین حین، طبق فعل و انفعالات مختلف، به دو‌ عروسک تبدیل می‌شوند و اکنون باید به یکدیگر کمک کنند تا بتوانند به شکل انسانی خود بازگردند. همین ایدۀ کلی، به خودی و خود جذاب است؛ اما نکته‌ جذاب‌تر این است که نحوه پیاده‌سازی این ایده، ده‌ها برابر هنرمندانه‌تر و شگفت‌انگیز‌تر انجام شده. بازی از Art Style فوق‌العاده هنری و چشم‌نواز بهره می‌برد و در طول بازی، شاهد لوکیشن‌ها و مناطق مختلفی از خانه و یا اجسام مختلف مثل جارو برقی هستیم که طراحی تک تک بخش‌های آن شگفت انگیز است.

از آن جایی که بازی فقط به صورت دو نفره قابل تجربه است، تک تک بخش‌ها، پازل‌ها، باس‌فایت‌ها و چالش‌ها، بر مبنای Co-op طراحی شده‌اند. در قسمتی از بازی یکی از بازیکنان چکش دارد و بازیکن دیگر میخ، در بخش دیگری یکی تبدیل به جادوگر می‌شود و دیگری تبدیل به شوالیه. در کل تمام بخش‌های بازی، کاملا بر مبنای مفهوم همکاری پی‌ریزی شده و ایجاد گشته‌اند.

بدون هیچ‌گونه شک و تردیدی، بازی It Takes Two، یکی از بهترین طراحی مراحل در تاریخ بازی‌های ویدیویی را دارا است. امکان ندارد که بتوانید دو مرحله یا بخش مشابه و تکراری در It Takes Two پیدا کنید. از ساختار محیطی و بصری گرفته تا المان‌های گیم‌پلی، تک تک مراحل بازی خاص، متنوع و مهم‌تر از همه سرگرم‌کننده هستند.

می‌توان به جرات گفت که It Takes Two از جمله معدود عناوین خطی تاریخ است که به معنی واقعی کلمه، یک ماجراجویی تمام عیار را ارائه می‌دهد. از نبردی حماسی با جارو برقی خانه گرفته تا سر و کله زدن با زنبورهای کندو با مواد منفجره و انواع و اقسام مراحل مختلف که هر کدام یک مکانیزم خاص و خلاقانه را در خود جای داده‌اند. در طول تجربه‌ بازی، ده‌ها وسیله و ابزار مختلف را در اختیار خواهید داشت و با کمک نفر دوم، موانع را از پیش رو بر خواهید داشت.
اگر خواهان اثری Co-op و به دنبال خلاقیتی باورنکردنی در قالب یک بازی ویدیویی هستید، It Takes Two بهترین انتخاب ممکن است. اگر هم با فردی از عزیزان یا دوستانتان قهر هستند، It Takes Two را دو نفره تجربه کنید، نه تنها از بازی لذت خواهید برد، بلکه شاید در انتها مشکلاتتان نیز کامل برطرف شوند ( بر اساس تجربیات نویسنده).

Batman: Arkham City

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

یکی از بهترین و برجسته‌ترین آثار ابرقهرمانی تاریخ بازی‌های ویدیویی (امتیاز متاکریتیک: ۹۶)

تا قبل از عرضه‌ Marvel’s Spider-Man، سال‌ها بود که اوضاع و احوال آثار ابرقهرمانی در مدیوم بازی‌های ویدیویی تیره و تار بود و آنچنان شاهد آثار باکیفیت و راضی‌کننده‌ای نبودیم. اما سال‌ها قبل از Marvel’s Spider-Man، این استودیوی راکستدی بود که با خلق سه‌گانه بتمن و مهم‌تر از همه نسخه Arkham city، یکی از بهترین و شاید هم بهترین و برجسته‌ترین بازی ابرقهرمانی تاریخ را خلق کرد. عنوانی که مورد تحسین منتقدین و مخاطبین قرار گرفت و طرفداران دوآتشه شوالیه سیاه، در پوست خود نمی‌گنجیدند.

از مبارزات جذاب و روان بازی گرفته، تا گجت‌ها و‌ ابزار متعددی که در اختیار بتمن است، Batman: Arkham City در زمان عرضه، نقطه‌ اوج مبارزات Beat’em up بود و بسیاری از منتقدان، از این اثر به عنوان بهترین بازی اقتباسی و لایسنس شده و برجسته‌ترین بازی ابرقهرمانی تاریخ یاد کرده‌اند. مبارزات جذاب، داستانی به یادماندنی، چالش‌های سرگرم‌کننده، باس‌فایت‌های حماسی، سکانس آغازین دیوانه‌وار و بسیار از موارد دیگر، همه و همه دست به دست هم دادند تا Arkham City تبدیل به بهترین نسخه‌ سری شود و از نظر بسیاری، بهترین اثر ابرقهرمانی تاریخ باشد. البته پس از عرضه‌ بسیار موفقیت‌آمیز Marvel’s Spider-Man، این عنوان نیز محبوبیت بی‌نظیری پیدا کرد، اما فارغ از این که چه عنوانی این لقب را یدک بکشد، نمی‌توان انکار کرد که Batman Arkham City، برای علاقه‌مندان به Batman و دنیای DC، یک نعمت بهشتی به شمار می‌آید.
در هر صورت، اگر به دنبال یک تجربه‌ ابرقهرمانی فوق‌العاده در مدیوم بازی‌های ویدیویی هستید و به بتمن نیز علاقه دارید، تجربه‌یسری Batman و در رأس آن نسخه‌ Arkham City، بهترین پیشنهاد ممکن به شمار می‌آید.

Bloodborne

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

یکی از بهترین آثار هاردکور تاریخ بازی‌های ویدیویی ( امتیاز متاکریتیک: ۹۲)

اولین اثر هاردکور و سولزبورن این لیست، عنوان ماندگار و به یادماندنی Bloodborne، اثر استودیو‌ی From Software، است. عنوانی انحصاری برای کنسول‌ پلی‌استیشن ۴ که پس از عرضه، به شدت مورد استقبال منتقدین و مخاطبان قرار گرفت.
آثار سولزبورن و هاردکور، چند شناسه و امضای بزرگ، نمادین و خاص دارند: روایت محیطی و غیرمستقیم که در قالب آن اطلاعات داستانی بسیار کمی به شکل مشخص و سینمایی به مخاطبان داده می‌شود و با صحبت‌ با افراد مختلف، بررسی توضیحات آیتم‌ها، مشاهدات عینی و بعضا گمانه‌زنی‌ها، باید کم کم تصور خود از داستان و اتفاقات بازی را شکل دهید. از طرف دیگر، آثار هاردکور به سختی خود معروف هستند و دشمنان و باس‌فایت‌های بسیار بدنام و زجرآور (شاید هم لذت‌بخش!) در این آثار همیشه حضور پر رنگی دارند و در نهایت محیط‌های به هم پیوسته، خط‌های داستانی فرعی و مبارزاتی جذاب و خونین، از دیگر شناسه آثار سولز بورن به شمار می‌آیند.

عنوان Bloodborne، لزوما تفاوت‌های بسیار بزرگی نسبت به سری سولز ندارد؛ درست است که مبارزات بلادبورن کاملا هجومی هستند و خبری از جادو و سپر و مبارزات دفاعی نیست، اما هسته اصلی و استخوان‌بندی بازی کاملا با سولز یکسان است. با این وجود، چند عامل باعث شدند که برای بعضی از افراد، بلادبورن جذاب‌تر و کامل‌تر از سری سولز باشد. اولین دلیل، فضاسازی فوق‌العاده و اتمسفر سنگین و خفقان‌آور است که به شکل هنرمندانه‌ای، در تار و پود دشمنان، ساختمان‌ها و مناطق بازی در هم تنیده شده است. از معماری تیز ساختمان‌ها گرفته تا فضای مریض‌گونه خیابان‌های Yharanam، بلادبورن یک نمونه کم‌نقص از فضاسازی در مدیوم‌ بازی‌های ویدیویی به شمار می‌رود. مورد دیگر، داستان کلی و روایت غم‌آلود این عنوان است که تنها پس از مطالعه و تحقیق، به عمق و جذابیت اتفاقات Bloodborne و پشت پرده شخصیت‌ها و حوادث پی خواهید برد.

نکته‌ مثبت این است که حتی اگر علاقه‌ای به آثار هاردکور ندارید، باز هم امکان لذت‌ بردن از این عنوان را خواهید داشت چرا که بازی سختی کمتری نسبت به آثار مشابه دارد و احتمالا انحصاری بودن این اثر در این زمینه بی‌تاثیر نبوده.
اگر تا کنون این شاهکار را تجربه نکرده‌اید و امکان تجربه‌ی آن برای شما وجود دارد، تعلل نکنید. در اولین فرصت بازی را تهیه کرده و نصب کنید و ترجیحا در حال و هوایی تاریک و اتمسفریک، یک تجربه‌ ناب از عنوانی سیاه و غم‌زده داشته باشید. کمتر کسی است که بلادبورن را تجربه کرده باشد و عاشق گیم‌پلی، مبارزات، دنیا، دشمنان و فضاسازی بازی نشود. این عنوان را تا وقتی زنده هستید تجربه کنید!

𝐌𝐚𝐱 𝐏𝐚𝐲𝐧𝐞Any Rezaحسینمنتظر بازی hollow knight:silk songکیانAEOYohanaOmid_FshStalkerVenom 🗿ollieDark PassengerThe last Elden ringmilad saThe great dictatorzXaAlireza1882hunter1291ولگرد اوسکلامیرعلی مسیmore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • آقای زاهدی خسته نباشید، تیتر مقاله خیلی خداست.

    ollie(Sam (Nikola Tesla studentshhولگرد اوسکلWalleR MaNBARLOG HAS NO LIMITSMmdVisca barca❤️💙یه گیمر سادهsnowgirlmore
  • . . گفت:

    A tale of two sons هم واقعا جا داره تو این لیست باشه
    یه بازی که ارامش از سر و صورتش میباره مثل اوری خلاصه اگه بازی نکردین حتما بازیش کنین

    shhWalleR MaNAmo HamednobodyRonda.Max PeyneBlackmarshesRoadieMiladmore
  • عکس پست چه شیکه.. البته دلیلش اون عکسه بتمن هست

    ولگرد اوسکلBARLOG HAS NO LIMITSHitmanRoyalknightDota2شادمن 3MincraftUnknownA.OffSepehrmore
  • یوهان گفت:

    این از اون دست مقالات عالیه🤩

    ولگرد اوسکلیه گیمر سادهمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)HitmanمحمدKMincraftAll gamers are goodتنها اکانت رسمی ( شب دشنه های بلند )بیگ اسموکmore
  • بلادبورن
    بلادبورن
    بلادبورن
    بلادبورن…
    بهترین بازی تاریخ صنعت گیم 💙

    Any Rezaولگرد اوسکلnobodyGamesetup65RondaNullbehzadn10مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)arshia.ya.moSpider-Manmore
  • و اما منی که بجز بلادبورن هیچکدوم از این بازی هارو پلی ندادم 🗿💔

    shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)arshia.ya.moHitmanDota2Mincraftیوهانتنها اکانت رسمی ( شب دشنه های بلند )Brainiac( خداحافظ )Vaasmore
  • به نظر من بهترین بازی های تاریخ
    رد دد ۲
    د لست ۲
    سه گانه ارکام
    واچ داگز
    جنگ ستارگان فالن اوردر
    دث استرندینگ
    سیکیرو
    متال گیر
    کالاف دیوتی مدرن وارفر

    shhکاربر شماره 85هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)silent-man(Metro edition).arminժ๏ςτ០я នτяคղցҽBrainiac( خداحافظ )A.OffSepehrmore
  • جوری نوشتید قبل مرگ انگار کی میخواییم بمیریم یا مثلا میدونیم کی میمیریم

  • به شخصه گاد یک دو سه و سکیرو بازی های مورد علاقمه

    armin
  • خسته نباشید بلادبورن رو باید باهاش زندگی کنی نباید بازیش کنی

    shhamirabbas_ps
  • تا کامل ۵۰ بازی نشون داده شه تو قسمتای بعد ما مردیم

    shhdo metr ghad daramRezzThunderDoomBrainiac( خداحافظ )Ashen undead the bearerA.Off
  • MIRAS گفت:

    بلاد بورن و ایت تکس تو بازی نکردم که دلایلم موجه
    ولی بین ۴ تا دیگه دیسانرد تجربه بهتری بود برام ،معرکس این بازی

    shhمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)AMIR WAZOWSKI𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Dream in Red (Playstation T)Brainiac( خداحافظ )یوهان77Sami 227red-eyed Banished Knightmore
  • BLACK GOKU گفت:

    دوستان از بین سری های بتمن کدومشون رو ترجیح میدین بازی کنم ؟؟؟

    shh
  • Mehdi_Morgan گفت:

    اقا عالی :))
    بلادبورن واقعا معرکس

    shh
  • Final seyed گفت:

    واقعا به همچین مقاله ای نیاز داشتم

    با سپاس فراوان از شما

    shh
  • با توجه به اسم کاربری و پروفایلم فکر کنم حرفی که میخوام بزنم قابل حدس باشه
    میشه نیئر اتوماتا هم تو لیست باشه 😇🥺🤲🥰

    shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)˝Kian
  • meh گفت:

    بلادبورن باحال بود ولی یکم باس فایت خیلی خیلی غیر منطقی جرم میدادن

  • AMIRE گفت:

    و منی که از دیسانرد خوشم نیومد….نسل شیشم بازی هایی داریم که منسوخ نشده باشن و برای نسل هفت ریمستر شده باشن بنظرم به اونا هم اشاره کنید بد نیست

  • Love Game گفت:

    The Walking Dead رو حتما بازی کنید اولین گیمی بود که جدی سرش گریه کردم
    هیچی فصل اولش نیست ولی دلیل بر بد بودنه ادامش نیست حتما اونارو هم تجربه کنید

    BLACK GOKUMamadi7260Alirezaarshia.ya.moHamedیوهان
  • xbox.home گفت:

    همه زو بجز اسکاریم بازی کردم مقاله عالی بود و امیدوارم در پست های بعدی اسم بازی متال گیر ۳ و ۴ و هم ببینم

  • Porfosor گفت:

    شبیه مقالات قدیمیه سایته عالی دست خوش

    AMIR WAZOWSKIیوهان77SepehrSami 227Brainiac( خداحافظ )Artin_Gamearمحمدامین حیدریsorena
  • sorena گفت:

    بتسدا، مفهوم نقش‌آفرینی را می‌فهمد و این یک حقیقت انکار نشدنی است👏👏👏 درود بر شرفت، احسنت.وقتی به عقب برمیگردم و از زمانی که گیمر شدم سعی میکنم همه چیز رو بیاد بیارم، میبینم که تعداد فوق‌العاده کمی بازی انجام دادم که منو در خودشون غرق کردن و اساسأ متفاوت تر از هر بازی دیگه ی بودن و به اصطلاح LEGENDARY هستن. SKYRIM یکی از اون بازی های افسانه ای هست که تجربه کردم و آنقدر برام عزیز و جذاب هست که گاهی فقط میرم داخل اسکایریم راه میرم!. ۲۰۱۱ یه دیکشنری انگلیسی میزاشتم جلوم و میشستم کتاب های داخل بازی رو می‌خوندم که خوده همین موضوع باعث تقویت زبانم شد😁. خلاصه هرچی از کمالات این عنوان افسانه ای بگم کم گفتم، خلاصه اش کنم میشه؛ اسکایریم برای تمام نسل هاست. و کسانی که تجربه اش نکردن یقین داشته باشن که عدم تجربه ی اسکایریم مثل از دست دادن فرصت دیدن یه الماس سیاه هست… مقاله بسیار خوبی هست ادامه بدین.
    یه کامنتی چند روز پیش گذاشته بودی مبنی بر عدم کمالگرایی. خواستم بگم این عدم کمالگرایی باعث شد حسابی از ghostware Tokyo لذت ببرم! قطعا متوجه ایرادات بازی میشدم ولی چون بی هیچ پیش قضاوتی رفتم داخل بازی و دنبال بی نقصی مطلق نبودم ابدا توجه جز بازی به هیچ چیز دیگه ای منحرف نشد!.

    shhولگرد اوسکلیه گیمر ساده❤ NieR LoveRهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)AMIR WAZOWSKIOmid_Fshfarshadxیوهانmore
    • سلام
      اون قسمت کامنتت در مورد کتابای اسکایریم رو خیلی دوست داشتم. اسکایریم زندگی بود واقعا
      در مورد کمالگرایی، من مشکلم اینه ما به شدت تعصب داریم و Biased هستیم. اگه از یه بازی خوشمون بیاد، تموم نقاط ضعفش رو نادیده می‌گیریم و حتی باگای بازی رو هم توجیه می‌کنیم و خدا نکنه اگه بخوایم یه بازی رو نابود کنیم! شده از تک تک ثانیه‌های بازی باگ در میاریم! نه افراط نه تفریط، تعادل همیشه بهترین چیزه. چیزی که کلا کم پیدا میشه

      Alireza1882ولگرد اوسکل❤ NieR LoveRآرمان زرمهرRezzهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)AMIR WAZOWSKIOmid_FshRazielmore
  • Raziel گفت:

    هیچوقت اولین باری که Batman Arkham City رو بازی کردم یادم نمیره، جوکر لعنتی با اون خنده‌هاش، هوای بارانی و کثیف شهر، صدای کوین کانروی، هارلی کویین، موسیقی منو و اون تویست پایانی …

    shhمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)arshia.ya.mopro_gamerعمو کریتوسBrainiac( خداحافظ )Armin
  • kingtoten گفت:

    rocksteady واقعا یک بازی سوپر هیرویی زمانی داد وقتی که هیچ شرکت دیگه ای نمیتونست بازی اینجوری بزنه! کلی بازی اسپایدرمن و هری پاتر و… اومد ولی بتمن تو بازی های سوپر هیرویی همیشه حرف اول میزد تا همین چند وقت پیش که اینسامنیاک یک بازی اسپایدر من زد در حد همون بتمن!
    واقعا بازی های ابر قهرمانی خوبی که الان داریم مدیون این استودیو هستیم!

    shhیه گیمر سادهمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Old Gamer
  • Azirosin گفت:

    سه تاشو بازی کردم
    خوبه بد نیستم

    shh
  • بین این بازی ها واکینگ دد خیلی غمگین بود مخصوصا فصل یک . کسایی که بازی نکردن حتما انجام بدن

    shhمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)arshia.ya.mo
  • kingtoten گفت:

    امیدوارم سری بایوشاک هم تو این لیست باشه , واقعا بایوشاک بازی خیلی خوبی بودش با داستان جذاب و گیم پلی سرگرم کننده. شایعه شده که نسخه جدیدی از بایوشاک در حال ساخته ولی شانس راست بودنش خیلی خیلی کمه, یک بازی داره میاد به نام Judas (مطمن نیستم اسمش درسته یا نه) ولی خیلی خیلی حس و حال بایوشاک میده در نظر داشته باشید که همون استودیو سازنده بایوشاک هم داره درستش میکنه اگه اشتباه نکنم!

    amirabbas_ps
  • Alireza گفت:

    واکینگ دد ناموسا خیلی حق بود اولش فکر میکردم یک بولشت خالص باشه ولی فصل ۱ و ۲ و ۴ عالی بود برخلاف ۳ که زباله بود و بنظرم فصل دوش بهترین فصل بود(البته نباید انتظار یک بازی مثل دیترویت با یک عالمه پایان مختلفو ازش داشت) ارزش تجربه رو داره

    مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)arshia.ya.moHamed
  • AQUARIUS گفت:

    سلام و خسته نباشید.
    خب از این لیست فقط بتمن و اسکایریم رو بازی کردم بتمن محشر بود ولی با اسکایریم نتونستم ارتباط برقرار بکنم درواقع استایل من نبود. ۵۰ ساعت بازیش کردم و رهاش کردم.

  • god of war گفت:

    بسیار ایتم عالی ایی بود
    قطعا تمام بازی هایی که لازم هست رو خودتون معرفی می کنید اقای زاهدی (به غیر بلاد بورن بقیه باید تجربه بشن)
    خواستم چند تا بازی هم من معرفی کنم دیدم وقتی شما باشید به ما نمی رسه
    موفق باشید

    shhیه گیمر سادهمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰Soosmar (بازنشسته)Atomic Soldier˝Kian
  • God of game گفت:

    بین اینا ارکام سیتی یه شاهکار خالص بود و البته بلادبورن که نمونش فک نکنم بیاد امیدوارم در مقاله بعدی دث استرندینگ هم بیاد که شاهکار واقعی از یه بازی رایانه ای بود

    shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)xbox.homeGod of gameAlirezaBrainiac( خداحافظ )
    • Grandmaster گفت:

      چرا باید دث استرندینگ جز لیست باشه درصورتی که روایت داستان بازی و شخصیت پردازی بیشتر کاراکترها افتضاحه. هر چند به نظرم با وجود این مشکلات به لطف موسیقی و گیم پلی متفاوتی که داره بازم بازی نسبتا خوبیه ولی با شاهکار بودن کلی فاصله داره.

      𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰God of gameAlirezaxbox.home
      • Alireza گفت:

        DS برای کسی شاهکاره که درکش کرده باشه سبک این بازی با کل بازی های که تجربه کردم متفاوت بود مناظر زیبا و دیدنی،دقت برای رسوندن محموله،BT ها و… از بازی یک تجربه عالی میساخت البته ناگفته نماند بزرگترین ایرادش از نظر من این بود که متاسفانه گیم پلی به مرور رو به کسل کننده شدن میره البته مناظر زیبا،تجهیزات جدید و داستان فوق العاده قطعا کسی که بخواد بازی رو تموم کنه رو پایه گیم نگه میداشت داستان بازی یکی از بهترین روایاتی بود که دیدم اون طرز بازی با فیزیک و زیر رو شدن هرچیزی که فکر میکردیم،رشد شخصیت های فرعی مثل هیگز و فرجایل و اون صحنه آخر که اشک آدمو درمیاره به بازی روح داده بود لازم به تعریف از موسیقی ها هم که نیست شخصیت پردازی شخصیت پردازیه متوسط رو به خوب شدن بود ولی اینقدر اتفاقات بازی زیاد بود که این ایرادو بپوشونه باید بگم شما داستان رو نفهمیدید که بهش میگین افتضاح این بازی برای من بعد لست بهترین بازی زندگیم بود چه از لحاظ روایت چه گیم پلی و واقعا خوشحالم کوجیما پروژه رو ول نکرد و روی دو کار میکنه شما کل داستان بازی رو دور بریزید و فقط به طرز به وجود اومدن بی تی ها دقت کنید میتونید به ذهن مریض کوجیما پی ببرید

        shhGod of gameHamed𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
      • God of game گفت:

        چون هیچ وقت این بازی رو درک نکردی به همین خاطر شاهکاره

  • Ali_px گفت:

    بلادبورن به معنای واقعی کلمه شاهکاره

    shhAlirezaamirabbas_pslastofus
  • Hamed گفت:

    خسته نباشی آقای زاهدی عزیز بابت مقاله، با این که این مقاله چند قسمتیه ولی از تو این قسمت من فقط The Walking Dead و It Takes Twoرو تجربه کردم، اول در مورد It Takes Two بگم که واقعا جوزف فارس هم باید اسمش رو در کنار اساتیدی مثل دراکمن، کوجیما، میازاکی، میکامی و… بیاریم این مرد بازی های کوآپ رو چند پله ارتقا داد اونم با خلاقیت و نبوغی داره، شما پیشرفتش رو نگاه کنید از Brothers: A Tale of Two Sons به A Way Out و It Takes Twoرسید این بازی سراسر خلاقیته با توجه به تیتر مقاله حتما تجربش کنید، در مورد The Walking Dead با اینکه من فقط فصل اولش رو بازی کردم واقعا میگم یکی از بهترین بازی هایی که تو عمرم تجربه کردم از داستان فوق العاده بازی که نقطه قوتشه گرفته تا شخصیت پردازی، گیم پلی، گرافیک هنریش و اللخصوص موسیقی بی نظیر و غمگین بازی هنوزه که هنوزه آلبوم موسیقیش رو دارم و گوش میدم همونطور که میبینید فصل اول این بازی بهترین جایزه سال ۲۰۱۲ رو گرفت اون زمان عرضش وقتی که فصل اول رو تموم کردم فصل دومش هنوز نیومده بود با توجه به پایان فصل اول که نمیخوام اسپویل کنم و خیلیا میدونن دیگه نشد فصل های بعدیش رو بازی کنم یعنی پایان فصل اول جوری روم تاثیر گذاشت که اصلا دست و دلم به تجربه فصل های بعدیش نرفت ولی خب بعد از ۱۱ سال تصمیم گرفتم حتما فصل های بعدیش رو تجربه کنم یعنی اگر میخواین برای اولین بار سبک تعاملی رو تجربه کنید حتما از این بازی شروع کنید

    shhlastofusred-eyed Banished KnightAlireza𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
    • Alireza گفت:

      حامد جان واقعا فصل دو والکینگ دد رو بهت پیشنهاد میکنم برای من بهترین فصل فصل دو بود چون نسبت به فصل یک شخصیت پردازی های بهتر و پایان های بیشتری داشت و یک سوپرایز ویژه هم داره و فصل ۴ هم ماه بود ولی فصل ۳ دل آدمو میزنه چون از داستان اصلی روی کلمنتاین نیست

      shhHamed
      • Hamed گفت:

        Alireza@ جدا؟ چه عالی ممنون از اینکه گفتی علی جان پس واجب شد زودتر دست به کار بشم، ولی پایان فصل اول بدجوری منو ناک اوت کرد جوری که تازه بعد ۱۱ سال آروم شدم و میخوام بقیش رو تجربه کنم، نمیدونم تو هم اینطوری شدی یا نه؟
        !!!هشدار اسپویل!!!🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        .
        مرگ لی بدجور منو بهم ریخت واقعا میگم اصلا نمیتونستم فصل های بعدیش رو برم نمیدونم شاید اون موقع چون سنم کم بود و خیلی چیزا رو درک نمیکردم زیادی احساساتی بودم شاید اگر همون ۱۱ سال پیش که ۱۷ سالم بود دلست دو رو هم تجربه میکردم دیگه ادامش نمیدادم همون اول ولش میکردم ولی خب الان قضیه فرق کرده طرز فکر و دیدم عوض شده هرجور شده حتما میخوام تجربش کنم

        shhAlireza
        • Mohsen7_3_0 گفت:

          اول ممنون از نویسنده و ممنون از دوستان بابت کامنتا/ کامنت شما باعث شد بعد از مدتها وارد سایت بشم واقعیت اینه که منم واکینگ دد رو وقتی بازی کردم عطش زیادی داشتم برای فصلای بعدیش ولی با فاصله بازیشون کردم دلیلش هم همون چیزی بود که گفتید.
          خطر اسپویل
          .
          .
          .
          .
          . با خوندن این کامنت خیلی زود موسیقی مرحله ی داروخانه و از همه مهم تر اخر بازی برای پلی شد . لی رو دوست داشتم چون کاراکترش واقعی بود به دور از ژست های سینمایی و خفن. یه ادم عادی بود مثل همه ی ما اصلا کل کاراکترای بازی همینجوری بودن ادمای عادی بودن . لی کاراکتری بود که نه در موردش اغراق میشد نه چیزی. یک شهروند بود که یه به خاطر اشتباهش دادگاهیی شده ولی ادم بدی نیست. ادم قهرمان یا سوپر قهرمانی هم نیست. ولی ذاتا خوبه. به شخصه دلم تنگ شده برای صداگذارش وهمچنین lee … lee گفتنای کلمنتاین. لی یه ته علاقه ای هم به کارلی داشت و شایدم لیلی ! ولی خب خیلی نشون نداد چون موقعیتشم پیش نیومد و صد البته برای اپیزود قطار که غم عجیبی توی اون مرحله هست کاروان بغل زده همه پیاده شدن خسته و ناراحت . یه قطار توی محیط جنگلی و بعد وقتی که راش میندازیم صحبتایی که بین افراد میشه از گفتگو با کلمنتاین تا اون لحظه مورد نظر یادش بخیر ادم نمیدونه از این تجربه ها ی گرانبها باید خوشحال باشه یا ناراحت چون که مدام افسوس میخوره که چرا دیگه تکرار نشد

          HamedAlireza
          • Alireza گفت:

            بله واقعا شخصیت بزرگی بود لی ولی باید قبول کرد خیلی بیش از حد بهش پرداخته شده بود و در واقع خیلی زیاد هد گروه بود و این گسترش بقیه شصیت هار و سخت تر کرده بود نمیدونم شما فصل دو بازی رو تجربه کردید یا ن اگر آره باید دیده باشید که شخیت پردازی همش روی کلم نیست و چقدر آدم میتونه روابط قویی با کراکتر های دیگه بگیره ولی تو فصل ۱ ارتباط گیری بیشتر یا میشه گفت روی لی هست و تنها صحنه تاثیر گذارم صحنه آخر بازی بود

            Hamed
            • Mohsen7_3_0 گفت:

              موافقم باهاتون اینکه همه میومدن از لی مشورت میگرفتن یعنی از همون اپیزود اولش همینجوری بود ! نویسنده میتونست این روندو به مرور ایجاد کنه نه از همون اول بازی . ولی خب شخصیت پردازی لی اینطور بود که میتونست افرادو با خودش همراه کنه. با این وجود مخالفتای زیادیم باهاش میشد. لیلی که مثل پدرش عشق رئیس بازی داشت و کسیم قبول نمیکرد میموند kenny که به خاطر رابطه ش با لی باهاش مشکلی نداشت. حتی یه وقتایی Kenny رئیس بود ! الباقی کاراکترا هم نقش دنباله رو این دو نفرو ایفا میکردن چون توی شرایط وخیم میتونستن مدیریت کنن ، سنشون بیشتر بود و منطقی تر پیش میرفتن. توی واقعیت هم همینه ( البته به اعضای گروه هم بستگی داره ) مگر اینکه افرادی مثل لیلی باشن که به دلیل اینکه توی گروه نادیده گرفته میشن خلاف این جریان حرکت کنن که البته ترکیب شده باشه از کینه های شخصی مثل کاری که توی اپیزود سه انجام میده. البته نمیگم بدون نقص بود شخصیت پردازیا … اتفاقا داستان میتونست درمورد گذشته لی چیزای بیشتری ارائه کنه. وقتیکه رازشو کارلی کشف میکنه ولی مخفی نگه میداره. البته که توی فصل دوم از تجربیاتشون استفاده بهتری میکنن ولی به نظرم کلمنتاین به دلیل سنش و اتفاقات دیگه خیلی زود بود که بخواد تبدیل به هسته بیشتر اتفاقات بشه. به همین دلیل جای بیشتری برای پرداخت به دیگر شخصیتا هست اما خب قبول دارم فصل یک جا برای بهتر شدن داشت با این حال نظر شخصی بنده روی فصل یک هست به عنوان بهترین نسخه. از این کامنتای شما و دوستان میشه فهمید به کاراکترا و روابطشون شدیدا اهمیت میدید که این نقطه اشتراک فن های این سری هست

              • Alireza گفت:

                هشدار اسپویل🔴🔴🔴🔴
                .
                .
                .
                .
                محسن جان درباره شیوه رهبری لی و اعضای گروه مثل کنی و لیلی من قبول دارم کارشون خوب بود ولی انتقاد من بیشتر در مورد شخصیت پردازی بود و من بجز لی و کنی و لیلی که دوتایه آخر در آینده نقش های مهمی دارن دربرابر شخصیت پردازی هایه دیگه اعضا گروه احساس کمبود میکنم مثلا نمونش اون پسر پخمه که فک کنم مدرسه هم میرفت(از زمانی که من بازی رو تجربه کردم زمان زیادی میگذره و شرمنده بعضی از اسامی یادم نیست) اون پسرع با انتخاب های من مرگ غم انگیزی داشت ولی من خیلی کم دورو بر لی حسش میکردم هرچند لی به عنوان لیدر سرش خیلی شلوغ بود و نمیتونست با همه ارتباط بگیره و نمونه دیگش پسر کنی بود که از مرگش اونقدر ناراحت نشدم و بیشتر از شرایطی که کنی داشت نارحت بودم و…. و درمورد اینکه به شخصیت لی میتونست بیشتر پرداخته بشه من مخالفم چون همونقدر که من با پایان فصل ۱ گریه کردم یعنی فوکس رو این کراکتر خوب بوده ولی میتونستن کارلو(فک کنم یک زنه بود) بیشتر بیارن دوربر لی ولی من حضورشو کم احساس میکردم مخصوصا که هر دودقیقه یک اتفاقی میفتاد و حرفای کارل توش فراموش میشد و در فصل دو اینکه به سن کلم انتقاد دارید به عنوان هسته باید بگم کاملا در اشتباهید کنی در واقع رائیس گروه بود و تصمیمات کلم به طور غیر مستقیم کنی رو مجبور به اعمال یسری کار ها میکرد و از اونجایی که کلم لیدر نبود میتونست زمان بیشتری در کنار بقیه کراکترا بمونه نمونش اون پسر خوشتیپه که تو دریاچه غرق شد که من سر اون اینقدر ناراحت شدم که با کشتن اون پسر روسیه با کنی هم عقیده شدم و حتی ماشه رو اون مرد سیاه پوسته کشیدم با این که اون مرد سیاه پوسته هم برام ارزش زیادی داشت و یا حتی مرگ اون دختر عینکیه که واقعا برام غم انگیز بود و هنوز صدای آخرش تو گوشمه که گفت کلم و… و این بهتر بود نسبت به فصل ۱ که من با مرگ اکثر کراکترای فرعی راحت کنار اومدم ولی تو فصل دو از مرگ تک تکشون حراص داشتم چون مدت زمان بیشتری با اونا بودم و دورشون بودم و واقعا این سبک بازیا با که به شخصیت پردازی و داستان اهمیت میدن مورد علاقه ترین بازی ها برای منن و درمورد انتخاب بهترین فصل برای شما که فصل ۱ باشه حق میدم ولی بازم از نظر من فصل ۲ با شخصیت پردازی بهتر بهبود بخشیده بود به بازی و بهترین همین ۲ بودش ببخشید کامنت طولانی شد واقعا از جر بحث درمورد بازی ها لذت میبرم و حواسم نمیشه چقدر مینویسم

                • Mohsen7_3_0 گفت:

                  ممنون از نظرتون آقا علیرضا راستش من الان از سر کار اومدم ببخشید دیر جوابتون رو میدم
                  فکر کنم منظور شما همون کارلی باشه همونی که از گذشته ی لی باخبره ولی رازشو نگه میداره درسته واقعا قبول دارم اگه بیشتر بهش میپرداختن خیلی بهتر میشد ولی با این حال کشته شدنش توسط لیلی بازم تاثیر گذار بود چون دقیقا زمانی که فکر میکردیم اتفاقی براش نمیوفته کشته شد هرچند اگه بین اون و لی پرداخت بیشتری میشد خیلی بهتر بود. در مورد پسر کنی راستش من تحت تاثیر قرار گرفتم چون تبعات خودشم داشت و از همه مهمتر ارتباط داشت با همون گند کاری پسره که مدرسه میرفت ولی خب این مورد سلیقه ای هست. همون پسر انصافا روی اعصاب بود ! مخصوصا اینکه میفهمیم خیلی از مشکلاتی که از اپیزود سه برای گروه پیش میاد به خاطر جاسوسی اونه ولی ناگفته نمونه جدایی کنی از گروه به خاطر همین پسر دبیرستانیه بود که یه جورایی بی هدف نذاشته بودنش توی داستان اصلا از اونجا بود که کنی بیشتر از قبل برای گیمرا عزیز شد که بعدا تونستن از این شخصیت بهتر استفاده کنن
                  در مورد کلمنتناین اصلا نقدی بهش نداشتم اتفاقا خیلی هم خوب بود منظورم همون فرمایش شما بود که به همون دلیل وقت بیشتری رو کنار الباقی کرکترا میذاره وگرنه اگر غیر این بود شاید روابط شبیه نسخه اول میشد. شاید به همین خاطره که شما فصل دوم رو ترجیح میدین که واقعا قابل تامله و درکه اصلا در مورد چنین بازیهایی خیلی میشه بحث کرد من خیلی در بند جوایز و متا نیستم شایدم چون فصل اول منو شدیدا گرفت به خصوص اینکه فضاسازی کاملا حقیقی ای داشت دیگه فصلای بعدی به اندازه فصل اول به چشمم نیومدن و شایدم کرکتر لی هست که دیگه تکرار نشد نمیدونم راستش ! به هر حال لذت بردم نظرات خیلی خوبی نوشتید یاد گذشته افتادیم ممنون

                  Alireza
            • Hamed گفت:

              Alireza@ هشدار اسپویل!!!🔴🔴🔴🔴
              .
              .
              .
              خب علی جان لی شخصیت اصلی بازی بود در واقع داستان بازی بیشتر در مورد اون بود طبیعی بود بخوان روش مانور بدن تو که دلست رو بازی کردی چرا این حرف رو میزنی تو دلست یک ذره بین روی جوئل بود تا الی و بقیه شخصیت ها و تو فصل دوم رو الی، تو واکینگ دد هم فصل اول لی بود فصل های بعدی کلمنتاین، بعدم لی برعکس بقیه خب با جربزه تر و نترس تر بود واسه همین بیشتر روش حساب باز میکردن و حکم رییس گروه رو داشت مثل ریک تو خودت سریال بقیه شخصیت ها هم به اندازه کافی و حساب شده روشون کار شده بود اگر اینطور نبود واسه هرکدوم که میمیردن انقدر ناراحت نمیشدیم بعدم علی جان دلیل اینکه بیشتر رو شخصیت لی پرداخته شده بود چون قرار بود آخر بازی بمیره و وقت نمیشد رو تک تک شخصیت ها مانور بدن یعنی این مسئله رو توجیح میکنه ولی قضیه کلمنتاین فرق میکنه اون قرار بود چند فصل بهش پرداخته بشه واسه همین میگی تو فصل دوم به شخصیت های دیگه پرداخته میشه، در کل همه چیه این بازی حساب شده بود نه اغراق شده بود دربارش نه کم کاری شده بود صحنه های تاثیر گذار هم کم داشت مثل قضیه پسر کنی و..

              Alireza
              • Alireza گفت:

                بله حامد جان درباره ذره‌بینی که رو جوئل و لی بود درست گفتی ولی شعاع این ذره‌بین خیلی زیاد بود البته شاید من اینطور فکر میکنم چون تا قبل از پارت دو لست و فصل دو واکینگ دد من با الی و کلم نتونستم ارتباطی برقرار کنم که منو مجاب کنه که بازی رو با اونا ادامه بدم البته ناگفته نماند حس خشم تو لست اینقدر زیاد بود که این مشکلو کاملا پوشش داده بود ن اینکه این شخصیتا برام بی عمق باشن جوئل و لی برام خیلی در مقابل اونا پرعمق بودن و این حس از دست دادن اذابم میداد(یه جورایی میگفتم یعنی بازی دیگه چیزی برای عرضه نداره) و برای همینم از الی سریال این همه تعریف میکنم که چقدر دراکمن به این شخصیت بیشتر پرداخته بود و به قولی متوجه اشتباهش شده بود و برای حذف یک کراکتر یک کراکتر دیگه رو بیشتر گسترش داده بود و درمورد فصل دو واکینگ دد شما باید شخصیت های فصل دورو ببینید و بازم از نظر من شخصیت های عمیق تری از فصل ۱ بودن ولی قسمت آخر نظرت که گفتی لی فقط یک فصل دستش بود و کلم چند فصل کاملا مجابم کرد و به خاطرش ازت ممنونم چون خیلی چیزا برام روشن شد و باعث شد به قولی از انتقادم کوتاه بیام و درست میگی صحنه های تاثیر گذار داشت ولی من با پسر کنی هم نتونستم ارتباطی برقرار کنم ولی ناراحت شدم ولی ن اونقدر که باید

                Hamed
                • Hamed گفت:

                  Alireza@ قربونت علی جان فدای تو، ببین علی جان من یه چیز کلی بگم ارتباط گرفتن آدما با خیلیا چیزا بستگی به خود آدمم داره خب یعنی چی؟ چندتا دلیل میارم واست مثلا شما وقتی داری میگی من با جوئل و لی بیشتر از الی و کلمنتاین ارتباط گرفتم یک دلیلش برمیگرده به جنس خود آدم شما مردی دیگه درسته در نتیجه با شخصیت های مرد بهتر میتونی ارتباط برقرار کنی، دلیل دیگه اینکه میگیم سازنده ها شخصیت های الی و کلمنتاین رو به اندازه جوئل و الی کار نکردن که ما بتونیم ارتباط بگیریم تقصیر اونا نیست، من خودم حقیقتا با الی تو دلست یک هم ارتباطی به اندازه جوئل نگرفتم نه اینکه دوسش نداشته باشم یا بگم شخصیت پردازیش مشکل داشته نه مشکل از منه از شخصیت منه مثلا من خودم شخصیت هایی رو دوست دارم که خیلی جدی و خونسردن، شوخی نمیکنن، پرحرفی نمیکنن مثل جوئل مثل کریتوس خب اینا همه برمیگرده ذات درونیه ما تو دلست دو هم همینطور دلم میخواست کنترل جوئل رو در دستم بگیرم نمیگم از کنترل الی لذت نبردم بردم خیلی هم بردم اما نه به اندازه جوئل متوجه ای؟ خیلیا چیزا دست ما نیست تو ناخودآگاهمونه مثلا یکی میگه من نمیتونم کریتوس ارتباط بگیرم یکی میگه من نمیتونم با لارا کرافت ارتباط بگیرم یکی میگه من نمیتونم با الوی ارتباط بگیرم خب این که از این شاید باورت نشه اما خود من نمیتونم با نیتن دریک ارتباط بگیرم همونطور که بهت گفتم من از شخصیت های جدی خوشم میاد همونطور که میدونی حتی تو صحنه های جدی هم شوخی میکنه ولی مثلا با لاراکرافت ارتباط بهتری میگیرم چون جدیه در کل علی جان یکی بحث جنسیت وسطه یکی بحث ویژگی های شخصیت
                  .
                  .
                  .
                  در مورد صحنه های تاثیر گذاری هم همینه خیلیا هستن با صحنه مرگ سارا تو بغل جوئل کلی ناراحت میشن گریه میکنن اما خیلیا هستن ککشونم نمیگزه اینا همه برمیگرده به شخصیت آدمها یکی خیلی احساساتیه یکی خیلی غده

                  Alireza
          • Hamed گفت:

            Mohsen7_3_0@ قربان شما دوست عزیز خوشحالم که باعث شدم آدم منطقی مثل شما وارد سایت بشه هشدار اسپویل!!!!🔴🔴🔴🔴
            .
            .
            دقیقا زیبا فرمودی موسیقی بازی که خدا بود یعنی جوری سنگین و غمگین بود که رو اتمسفر بازی قشنگ نشسته بود یعنی من گاهی وقتا به جای ادامه بازی صبرمیکردم موسیقی بازی رو گوش میکردم، دقیقا هرچی شخصیت واقعیت پذیر تر باشه آدم ارتباط بهتری باهاش میگیره درست مثل جوئل تو دلست یعنی یک آدم معمولی که مثل ابرقهرمانا قدرت ویژه ای ندارن همونطور هم که شما گفتی لی یک آدم ذاتا خوب بود این بازی درس های زیادی به آدم میده که هر کی زندانیه یا خلاف کاره دلیل بر این نیست که ذاتا آدم بدیه ولی یک سری آدم های خوب هستن که تو شرایط مختلف ذات پلیدشون رو نشون میدن مثل بابای لیلی، دقیقا منم دلم واسه صدای لی تنگ شده و همینطور صدای بچگونه و مظلوم کلمنتاین، اون سکانس قطار هم که فوق العاده بود اصلا این بازی جای جای مختلفش یک درس زندگی بود از دیالوگاش از سکانسای مختلف، یعنی آدم جوری با این بازی و شخصیت هاش ارتباط میگیره که وقتی تک تکشون میمیردن انگار یکی از اعضای خانوادت بودن مخصوصا لی واسه همین وقتی که مرد نتونستم دیگه ادامه بدم، واقعا همینطوره من گاهی وقتا با خودم فکرمیکنم کاش میشد مثلا اون بخشی که این بازی رو تحربه کردیم از حافظمون پاک کنیم دوباره تجربش کنیم دقیقا یک سری از تجربه ها تو زندگیمون هست که وقتی تو همون لحظه انجامشون میدیم باعث خوشحالیه اما وقتی تموم میشن و دیگه تکرار نمیشه باعث ناراحتیه چون معلوم نیست دیگه کی دوباره یک تجربه خوبه دیگه داشته باشیم

            Alireza
            • Mohsen7_3_0 گفت:

              شما عزیزین ببخشید دیر جوابتون رو میدم کوچک شمام
              اسپویل
              .
              .
              .
              .
              .
              یادمه موسیقی های بازی بااینکه اونقدرا هم پیچیده نبودن ولی یک جوری روی بازی و محیطاش نشسته بودن که با روان ادم بازی میکرد مخصوصا وقتی با اون چهره ی غمگین لی توی محیط قدم میذاشتی
              در مورد پایان بندی هم که دیگه هیچی فقط اینکه چقدر شخصا اهمیت داشت برام که اخرین جمله ای که کلمنتاین به لی میزنه رو با دقت انتخاب کنم…
              دقیقا درسته این بازیها کاری میکنن که تک تک ما احساس کنیم اگر ما جای اونا بودیم چیکار میکردیم؟ اینکه به قولی یه قهرمان خوب از دنیا بریم یا مثل یک ترسو و شایدم یک هیولا زنده بمونیم. شاید اصلا رستگاری یعنی همین که توی بحران ها سعی کنیم خودمون باشیم من راستش گیم پلی رو اولویت بالاتری میدونم توی یک بازی ولی حقیقتا چنین آثاری برام جایگاه ارزشمندی دارن که امکان نداره با چیزی عوضشون کنم از طرفی دیگه خیلی خوشحال بودم اونموفقع که هم واکینگ دد وه مدلست شباهت ساختاری ای با هم ندارن که جفتشون تونستن موفق بشن
              انشالله همونجوری که دوستمون گفتن الباقی فصلارو بازی کنید سورپرایز های ریز و درشتی داره که حتی اگه تا الانم اسپویل شده باشه بازم ارزشمنده ممنون

              Hamed
              • Hamed گفت:

                Mohsen7_3_0@ نه خواهش میکنم دوست من راحت باش، دقیقا موسیقی روح یک بازیه من خودم به شخصه همیشه اولویتم برای تجربه یک بازی به ترتیب گیم پلی، داستان، موسیقی، گرافیک و…متاسفانه سلیقه گیمرای جدید عوض شده یعنی اولویت اولشون گرافیکه در صورتی که چیزی که یک گیم رو از فیلم و سریال و انیمیشن متمایز میکنه گیم پلیشه وگرنه داستان و موسیقی و کیفیت بصری فیلم و سریال ها هم دارن نمیدونم چرا این قضیه رو متوجه نمیشن در واقع ظاهر بازی رو به باطنش ترجیح میدن و همینطورم متای بازی خیلی براشون مهم شده متاسفانه، برگردیم به واکینگ دد دقیقا دوست من آدما تو شرایط و اتفاقات مختلفه که خودشون رو نشون میدن بستگی به روحیاتشون داره اونایی که از همه ضعیف تر و ترسوترن هم بقیه رو به کشتن میدن هم در آخر خودشون رو اونایی هم که قوی ترن از قدرتشون در راه خوب استفاده میکنن یعنی کمک میکنن به بقیه مثل تو سریالش مثل ریک و دریل و… خیلیا هم در راه بد استفاده میکنن از هوش و قدرتشون واسه کشتن مردم استفاده میکنن مثل فراماندار و نیگان و… ، خداروشکر تا الان از فصل های بعدیه بازیش چیزی اسپویل نشه برام و میتونم تجربش کنم

        • Alireza گفت:

          هشدار اسپویل
          .
          .
          .
          بله واقعا مرگ لی خیلی صحنه تاثیر گذازی بود منم بازی رو ولی کردم چون شخصیت لجندم لی بود و با کلمنتاین هم ارتباط عمیقی نگرفته بودم ولی متاسفانه یا خوشبختانه اون سوپرایز ویژهه منو یک اسپویل بزرگ کرد و باعث شد دوباره به بازی برگردم ولی یکی از انتقاد هام به فصل ۱ بازی همین بود که همه پایان ها به یک جا ختم میشدن درسته داستان فصل ۱ شاهکار بود ولی انتخاب ها اونجور رو پایان تاثیر نداشت ولی این تو فصل دو به نوبه خودش بهتر شده موسیقی ها و پایان بندی شخصیت پردازی و داستان خیلی عمیق تر شده و خوشحالم از یک تکنیک لست هم استفاده کرده یعنی مارو آروم آروم میکنه و بعد یهویی میبرتمون تو تاریکی و بعد تجربه فصل ۲ خودت به سمت فصل ۴ حرکت میکنی چون مثل فصل ۱ تمام تمرکزشون روی یک کراکتر نبوده البته اینا انتقاد بود ولی بازم برای من فصل ۱ ۱۰ از ۱۰ بود اگه تجربش نکنی به عنوان کسی که به سبک آخرلزمان و به عنوان کسی که به روابط بین کراکترا اهمیت میده میتونم بگم یک بتزی مولایی رو از دست دادی

          Hamed
  • TES fan گفت:

    خسته نباشید آقای زاهدی خیلی مقاله کاملی بود به عنوان پارت اول
    برام عجیب بود جای آبلیوین اسکایریم داخل این لیست بود خصوصا اینکه به پویایی جهان و لول دیزاین و اکتشاف اشاره کردید که آبلیوین کلا حس خیلی بهتری داره داخل این موارد خصوصا لول دیزاین و ساخت جهان
    زیاد هم منسوخ نشده نسل هفتی محسوب میشه

    shhمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Dream in Red (Playstation T)Lu Bu
    • سلام
      Oblivion در کل توی کامیونیتی الدر اسکرولز کمی محبوب‌تره، ولی حقیقتا با این که منسوخ نشده، ولی به عنوان یه نقش‌آفرینی شاید برای خیلیا تجربش جالب نباشه.

      shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
      • TES fan گفت:

        با احترام مخالفم
        اسکایریم از نظر ارائه نقش آفرینی غنی و کلاسیک بتسدا خیلی ضعیف تر از آبلیوین و مارریوند عمل کرده در کامیونیتی الدر اسکرولز همیشه به این مسئله اشاره شده، آبلیوین به عنوان تجربه نقش آفرینی انتخابات خیلی خوب و جذابی داره و البته المان های نقش آفرینی رو به شدت عالی اجرا کرده، دقیقا برعکس اسکایریم بیشتر سعی کرده تجربه ای اکشن ادونچر باشه تا یک نقش آفرینی کلاسیک بتسدا

        shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
        • از لحاظ تأثیر و اهمیت اسکایریم به مراتب بالاتره، فارغ از نظر کامیونیتی. اسکاریم هنوز فوق‌العاده زندس و نباید فراموش کرد از لحاظ قابل بازی بودن، ابلیوین قابل مقایسه نیست

          shhهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)AMIREمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)sorena
          • TES fan گفت:

            با این نظر شما هم با احترام مخالفم، درسته نظر کامیونیتی می‌تونه از روی حس نوستالژی باشه (هر چند بعید بدونم) ولی از نظر تأثیر گذاری روی ویدیو گیم آبلیوین مثل بمب بود! مارریوند که انقلابی ترین نسخه هستش و بوده چون بالاخره اون هسته اصلی آر پی جی های بتسدا رو کامل اجرا کرد ولی آبلیوین از نظر تأثیری که روی بقیه آر پی جی ها گذاشت خیلی مؤثر تر بوده، اون همه دیالوگ کاملا صوتی بود نه دیگه به صورت نوشتار، در لول آپ سیستم تغییرات زیادی ایجاد کرد و فروش زیادش سبب شد درکی که اکثریت از یک آر پی جی داشتن مربوط به آبلیوین باشه، بازی از نظر طراحی هنری خیلی به نظرم قوی تر از اسکایریم عمل کرده و برای همین هنوز هم از نظر قابل بازی بودن می‌تونه قابل مقایسه با اسکایریم باشه و چرا بهتر نباشه؟
            اسکایریم به نظرم بیشتر سعی کرد تا المان های نقش آفرینی رو کمتر کنه و بیشتر اکشن ادونچر بشه، کاری که آبلیوین هم تا حدودی انجام داد ولی یک بالانسی بین این دو تا بود

            هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)
  • mario گفت:

    امیدوارم مثل اکثر مقالات و سیاست های خبرنگاری و مقالاتتون از نینتندو قافل نشید(حتی بررسی بایونتا ۳ و اسپلاتون رو هم نرفتید یا قرار دادن بهترین بازی نسل هشت از نظر بسیاری از منتقدان به عنوان دهمین بازی برتر نسل هشت و…)
    این مقاله بیشترین پتانسیل برای شیره کشیدن از نینتندو رو داره
    از متروید پرایم ریمستر و آدیسی و برث اف د وایلد و … گرفته تا بایونتا ۳!

    مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)HamedانسانMɾ Mɱԃ
  • همه رو تجربه کردم
    It Takes Two قطعا بهترین بازی دونفره تاریخه و یکی از خلاقانه ترین گیمپلی ها رو داره. بقیه بازی های جورف فارس رو هم من پیشنهاد می کنم به همه (A Way Out و Brothers A Tale of Two Sons)
    The Walking Dead رو تمام نسخه هاشو تجربه کردم ولی از فصل آخرش بیشتر لذت بردم، خیلی خوب داستان کلمنتاین رو به سرانجام رسوندن. هرچند بقه فصل ها هم کیفیت بالایی دارن.
    Dishonored تجربه یونیک و خاصی بود، مهم ترین نقطه قوتش هم لول دیزاین شاهکارشه که تو صنعت گیم مشابهش رو ندیدم…
    Bloodborne رو همین ۲ هفته گذشته و بعد از اتمام سکیرو رفتم سمتش و تمومش کردم، واقعا عالی بود. به خصوص طراحی هنری و گرافیک دیزاینش. (البته به طور کلی من از سکیرو لذت بیشتری بردم، امیدوارم تو قسمت های بعدی حضور داشته باشه)
    Arkham City رو خیلی ازش تعریف شنیده بودم ولی خب تجربه من در سطح اون تعریف ها نبود، با این حال نمیشه منکر کیفیت بالاش شد.
    اسکایریم هم سلیقه ی من نبود جزو بدترین بازی هاییه که تجربه کردم حقیقتاً!ً

    Alireza1882هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)Hamedانسانred-eyed Banished KnightSoosmar (بازنشسته)AlirezaVaasMɾ Mɱԃmario
  • iSiavash گفت:

    من اینقدر اسکاریم رو دوست داشتم که فایل کتاب هایش رو جداگانه دانلود کردم و خوندم
    عالی بود
    به غیر از It Takes Two و واکینگ دد همه رو بازی کردم و همه شون بی نظیر هستند

    مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Dark FantasysorenaBrainiac( خداحافظ )Dream in Red (Playstation T)مصطفی زاهدیLu Bu
  • Mɾ Mɱԃ گفت:

    عالی بود خسته نباشید…

    بعد از اتمام این سلسله مقاله، اگه امکانش هست لطفا مشابه این مقاله با محوریت ژانرها یا پلتفرم ها هم مطلب کار کنید…

    مثلا:
    (برترین بازی های نقش آفرینی که قبل از مرگ باید تجربه کنید، برترین بازی های ادونچر که قبل از مرگ باید تجربه کنید، برترین بازی های پلی استیشن که قبل مرگ باید تجربه کنید و…)

  • بهترین بازی های عمرم برای بنده اول با اختلاف ویچر ۳
    بعدش لست ۲ و خدای جنگ ۲۰۱۸ 🥰🥰🥰🥰

    Old Gamerانسان
  • Mr Hill93 گفت:

    غیر از it takes two بقیه رو بازی کردم
    واقعا نمیدونم چرا اسکایریم اینقد اورریتده سر درنمیارم
    حوصله سر بر ترین بازی تاریخه
    ینی عملا فقط ۱۰ پونزده بار بازی و از اول شروع کردم با بیلد های مختلف
    به ۳ ساعت نکشیده حوصله سر بر شد
    این همه تعریف و تمجید نمیدونم برا چیه

    Alireza1882...Eternal...مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Lu BuOld GamerDream in Red (Playstation T)farshadxᴘᴏʀɪPop_Star𝗔𝗹𝗶𝟵𝟴𝟰
    • Mɾ Mɱԃ گفت:

      نشون میده که شما فقط باید داستان رو پیش ببری و بی خیال گشت زنی و مامپریت هلی جانبی بشی… (البته نمیدونم شما چجوری بازی کردی)

      Alireza1882
    • Truegamer گفت:

      سلام اگه زبانت قویه حتما به بازی بیشتر از چند ساعت فرصت بده من یه زمانی روزی هشت ساعت اونم به مدت شش یا هفت ماه اسکایریم بازی میکردم و جدیدا دوباره میخوام برم حس اکتشاف و ماجراجویی تو این بازی با بقیه بازی ها فرق داره و خیلی دلچسبه سعی کن بیشتر از ده ساعت بشینی پای بازی و عجله نداشته باشی تو بازی
      بازی پر از اتفاقات ریز و درشته به جایی میرسه که شما با خودت میگی چطور سازندگان اینقدر تونستن محتوا تولید کنن برای بازی…حتما حتما به بازی فرصت بده
      بهترین روش لذت بردن بنظرم استفاده از تیر و کمان و تقویت درخت مهارت آرچری هستش در کنار مخفی کاری و جادو میتونی از بازی کلی لذت ببری

      هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Dream in Red (Playstation T)
      • Mr Hill93 گفت:

        زبانم قویه
        ولی گیم پلی بازی واقعا حوصله سر بره
        من توی بیشتر rpg هایی ک قابلیت ساخت بیلد داشته باشه
        بیشتر ب سمت مجیک بیلد میرم
        ولی واقعا اسکایریم مجیک هاش حوصله سر بره
        Ware wolf و ومپایرش هم همینطور
        هیچ جوره ب خاطر گیم پلی حوصله سر برش نمیتونم بازیش کنم

        Alireza1882
  • “۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ 😖باید تجربه کنید”
    ببخشیدا ولی من قرار نیست بمیرم 🤨 پدر بزرگم به من قول داد . قول داد که هیچ وقت نمیمیرم . گفت ژن خانواده ی ما با بقیه فرق داره . گفت ما ابدی هستیم 😎من به حرفش ایمان دارم . اون خدا بیامرز خیلی خیلی دانا بود .👍👻

    Alireza1882کاربر شماره 85Rezzهیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)biomaxOld GamerOmid_Fshسعید پرهیزیAtomic Soldiermore
  • ایت تیکس ۲ رو بازی کردم واقعا خداس تجربه ۱۰ بار بازی کردن با دوستا و خانواده رو داره

  • Aztec گفت:

    من با اسکایریم زندگی کردم همین بازی منو با سبک نقش آفرینی آشتی داد در واقع این بازی اولین و آخرین و تنها بازی ژانر نفش آفرینی ای بود که بازی کردم امیدوارم زنده باشم و انتشار نسخه بعدی رو ببینم.

    Alireza1882مارتین فورد(شیفته عظمت غلام)Lu Busorena
  • Dark Fantasy گفت:

    بهترین فرانچایز های که پلی دادم
    TES ,GTA ,RDR ,The Legend of Zelda , Super Mario , Dark Souls , Max Payne , Devil May Cry, Resident Evil , Final fantasy ,Halo ,Gears of War ,The last of us , Call of Duty , God of War , Metal Gear Solid , Metroid, Silent Hill, NeiR , Batman Arkham, Fallout , Dishonored, Assassin’s Creed, Far Cry , Tom Clancy’s Splinter Cell ,Witcher , Half Life , Bioshock, Portal ,Civilisation , Need for Speed , Marvel’s Spider-Man , Total War, Uncharted
    اگه چیزی رو جا گذاشتم به بزرگی خودتون ببخشید.

    انسان
    • Master گفت:

      از بین اینا فقط GTA رو یه مدت بازی کردم
      ینی بطور کل از دوران نوجوانی دیگ گیم پلی ندادم
      چ احساس بدیه …
      ولی خب تو همون دورانم بازی تکن۳ و مورتال ۴ عالی بود
      عجیبه این دوتارو نگفتی وقتی لیستت اینقدر کامل بود
      هردو فرانچایز عالین
      اگ ب حس نوستالژی باشه برای من مورتال کامبت ، تکن ، فوتبال۹۹ ، اون خرگوشه تو کنسول سگا یا حتی کلانتر و شورش در شهر کلی خاطره دارن برام…

  • Old Gamer گفت:

    با شماره ۱ و ۳ به شدت موافقم تجربه های خواص که مثلشون نیست

  • Armin گفت:

    سری Arkham الخصوص سه گانه rocksteady بهترین تجربه ها رو برام رقم زدن و به شخصه هر چند وقت یه بار میرم یکی از نسخه هاشو دوباره بازی میکنم و لذت میبرم از کیفیت بالاشون
    متاسفانه rocksteady انگار با جوخه انتحار کمی از مسیر قبلیش فاصله گرفته و دیگه اون استودیوی دوست داشتنی سابق نیست 😞😞

    red-eyed Banished KnightBrainiac( خداحافظ )
  • به خودتون یه لطفی بکنین اگر تا الان بلادبورنو بازی نکردین حتما بازیش بکنید هر گیمری تو زندگیش باید این شاهکارو تجربه کنه

  • بلاد برونو میخوایم تجربه کنیم ولی آقای سونی منتشر نمیکنه برای pc

    هیولا (زنده باد هدَفِ والا 🥷)Alireza
  • تا الان که لیست خیلی خوبی بوده. با تشکر از آقای زاهدی

    PREY و سری Deus Ex هم حتما تجربه کنین

    به اضافه ی Hollow Knight, Divinity Original sin 2 و سری Pillars of Eternity

    REZAGAMER...Eternal...AMIRELu BuOmid_FshArnaldsorenaBrainiac( خداحافظ ).amirabbas_ps
    • amirabbas_ps گفت:

      Divinity فوقعلادس ولی به شرط داشتن زبان خوب و علاقه به نمای ایزومتریک و مبارزات نوبتی👍

      Dream in Red (Playstation T)
    • sorena گفت:

      POE واقعا باید تجربه بشه، همینطور prey.
      Hollow knight هم که اصن… Silksong احتمال زیاد تا مراسم ماکروسافت یا همون شب مراسم منتشر میشه! چقدر منتظر این بازی ام دست کمی از استارفیلد نیست تو انتظار… یادت باشه گفته بودن تا آخر June منتشر میشه پس خیلی ممکنه تو مراسم ماکروسافت در دسترس قرار بگیره. امیدوارم اینطور بشه.

      Dream in Red (Playstation T)
  • AHC گفت:

    این که ۶ تاست سرم کلاه گذاشتن 😂🥲😮‍💨

  • نمى دونم ولى من بهGhost of Tsushima خیلی این حس رو دارم.
    حسی بهم میده که انگار دارم اساسین های قدیمی رو بازی می کنم.
    فکر می کنم این گیم هم باید تو لیست می بود.

  • pouriajoker گفت:

    میشه یکم از سینما کمتر پست بزارین و مقاله های بازیو بیشتر کنین،از خبرا و مقاله هایی که دیدم بیشترش راجب فیلم و سریال بود!!!
    ویچر ۳ با دی ال سیاش
    بلاد بورن
    رد دد ۲
    این سه تا بازیو قبل از مرگ حتما تجربه کنین، ترکیبی از نقش آفرینی ،هاردکور و جهان باز

  • . گفت:

    البته متای آرکام سیتی ۹۴ هست

    ᚱ.ᚻانسان.
۵۰ بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول) -