نقد و بررسی سریال پوست شیر | جانی تازه در ژانر جنایی
سریال پوست شیر یکی از پر مخاطبترین و پر سر و صداترین سریالهای تاریخ شبکه نمایش خانگی میباشد.
این سریال پر هیاهو با تمام بالا و پایینها در نهایت در سه فصل هشت قسمتی و در مجموع بیست و چهار قسمت به پایان رسید. سریال پوست شیر را میتوان قطعا یکی از پر مخاطبترین سریالهای ساخته شده در نمایش خانگی دانست.
سریالی که در روند پخش خود روز به روز محبوبیت بیشتری پیدا کرده و بر تعداد دنبالکنندگانش افزوده شد. کمتر سریالی در پخش نمایش خانگی وجود دارد که مخاطبان را این چنین هر هفته در انتظار قسمتی جدید نگه دارد. پوست شیر اما موفق به انجام این کار شد و عده زیادی از مخاطبین هفته به هفته این سریال را دنبال میکردند.
برادران محمودی اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۹۲ با عنوان چند متر مکعب عشق ساختند. پس از آن چند فیلم دیگر و چند سریال تلویزیونی را در کارنامه دارند تا در نهایت به سریال پوست شیر میرسیم.
سریال پوست شیر اثری جنایی و درام است که لیست بلندی از بازیگران نامآشنا نیز در آن دیده میشود. بازیگرانی که در صورت درست بودن سایر عوامل، کار خود را به خوبی انجام داده و سطح سریال را یک پله بالاتر میبرند. اما دلایل موفقیت و محبوبیت سریال پوست شیر چیست؟ چه عواملی باعث روز به روز پر مخاطبتر شدن این سریال شده است؟
هشدار اسپویل!
سریال پوست شیر قصه شخصی به نام نعیم مولایی با بازی هادی حجازیفر را روایت میکند که پس پانزده سال از زندان آزاد شده است. نعیم حال پس از پانزده سال قصد دارد تا دوباره با دختر خود ارتباط گرفته و بخشی از زندگی او باشد.
پس کش و قوسهای فراوان در نهایت او موفق به انجام این کار شده و تصمیم میگیرد تا همراه با دخترش ساحل به سفر شمال برود. در این سفر اما همه چیز آن طور که باید و شاید پیش نمیرود و این بازگشت شیرین برای نعیم تبدیل به تلخترین روزهای زندگیاش میشود چرا که ساحل در مسیر برگشت ربوده شده و هیچ ردی از او وجود ندارد.
حال پلیس وارد عمل شده و سعی در پیدا کردن ربایندگان ساحل دارد. چندین اثر جنایی در ایران تا کنون ساخته شدهاند اما هیچکدام تا این حد موفق نبودهاند.
یک اثر جنایی چه در قالب فیلم سینمایی و چه در قالب سریال باید دو ویژگی بسیار مهم داشته باشد. اول آنکه باید فیلمنامهای بسیار دقیق و با جزئیات به شکل علت و معلولی داشته باشد و توانایی ایجاد گره و باز کردن آن در فیلمنامه وجود داشته باشد. دوم آنکه بتواند استرس، نگرانی و هیجان را در لحظات درست به مخاطب تزریق کند.
سریال پوست شیر تقریبا در هر دو عامل موفق است. از همان ابتدا مشخص است که سریال توانایی ایجاد تعلیق و دلهره دارد و این کار را به شکل بینظیری انجام میدهد. کارگردانی پوست شیر به قدری حساب شده است که در لحظات درست مخاطب را تا بالاترین حد استرس و نگرانی پیش میبرد حتی اگر در نهایت اتفاق خاصی در آن لحظه رخ ندهد.
دوربین درست، اندازه نماهای حساب شده و کاتهای دقیق باعث انتقال کامل تعلیق و ترس به مخاطب شده است. برای مثال میتوانید سکانس مربوط به ورود نعیم و رضا به باغ منصور در حالی که صدرا و صمد در ماشین منتظر آنها هستند را به یاد آورید.
چنین دست لحظات پر هیجانی در سریال بسیار یافت میشود که تماما با کارگردانی بسیار خوب ساخته شده و حس آن به شکلی کامل و نه ناقص به مخاطب منتقل میشود.
در نتیجه سریال پوست شیر به عنوان یک اثر جنایی، در انتقال ترس، در انتظار گذاشتن مخاطب، ترسیم دقیق شرایط خطرناک شخصیت برای مخاطب و ایجاد تعلیق تقریبا بینقص عمل میکند و در نوع خود یک کلاس آموزشی است.
اما اجرای یک فیلمنامه دقیق نیز به اندازه کارگردانی باکیفیت اهمیت بالایی دارد. این اهمیت به خصوص در آثار جنایی چند برابر است چرا که معمولا در آثار جنایی با توجه به ذات اینگونه آثار، میزان دقت مخاطب به جزئیات قصه و اتفاقات بسیار زیاد است.بنابراین فیلمنامه آثار جنایی میتواند یک اثر را تا بالاترین حد برده و یا اثری را زمین بزند.
فیلمنامهای با نقاط عطف درست، بدون باگ، شیوه درست روایت و رعایت تعلیق در نوشته از ملزومات آثار جنایی است. در سریال پوست شیر میتوان از فیلمنامه به عنوان یکی از نقاط قوت این سریال یاد کرد.
پوست شیر به خصوص در دو فصل ابتدایی خود دارای فیلمنامهای بسیار دقیق با قدرت بالای قصهگویی، روایت و شخصیتپردازی است که آن را از سایر آثار شبکه نمایش خانگی متمایز میکند. سریال کاملا بلد است گرهها و سوالاتی را در طول قصه ایجاد کند و سپس آنها را با شیوههای درستی پاسخ دهد.
مجموعهای از اتفاقات و پیشامدهای علت و معلولی که رفته رفته در کنار یکدیگر مسیر قصه را روشنتر کرده و مخاطب را به پیدا کردن جواب نهایی نزدیکتر میکند.
این فیلمنامه دقیق با شخصیتپردازیهای بسیار خوب نیز همراه شده است. تقریبا تمام شخصیتهای مهم قصه ساخته میشوند حتی آنهایی که شاید بسیار کم به طور مستقیم در قصه حضور داشته باشند.
در واقع یکی از عوامل بسیار مهم سریال پوست شیر آن است که تنها به دنبال پیدا کردن جواب معما نیست، بلکه وارد عمق زندگی شخصیتهایش میشود. این اتفاق برای تمامی شخصیتهای مهم رخ میدهد و مخاطب به آنها تنها به عنوان یک عامل برای حل گره قصه نگاه نمیکند بلکه به آنها به چشم یک انسان نگاه میکند.
اتفاقی که به طور مثال برای شخصیت محب مشکات با بازی شهاب حسینی رخ میدهد. او تنها ابزاری برای پیدا کردن رباینده ساحل نیست، او انسانی است با ابعاد شخصیتی، گذشته و بکاستوری به خصوصی که از نظر احساسی او را با این پرونده و در نتیجه با قصه و مخاطب پیوند میزند.
سریال برای شخصیتپردازی بیشتر و ورود بیشتر به عمق شخصیتهایش به خصوص ساحل و صدرا، از تعداد زیادی فلشبک استفاده کرده است.
تمامی این فلشبکها شخصیت، ارتباط و عشق میسازد و همگی در لحظهای درست که پیوندی نیز با خط زمانی حال حاضر داشته باشد به تصویر کشیده میشوند تا مخاطب از قصه اصلی و از سریال به بیرون پرت نشود و چیزی که در قالب فلشبک تماشا میکند در راستای قصه اصلی و با هدف عمق و بعد دادن به شخصیتها و روابط آنها باشد.
سریال پوست شیر این کار را با هوشمندی تمام در طول سه فصل خود انجام میدهد و نتیجه آن میشود ساخت شخصیتها و انسانهایی که در کنار حل معما برای مخاطب اهمیت پیدا میکنند. همواره پیوند مخاطب با یک اثر از پیوند او با شخصیتها عبور میکند.
اما از نکات مثبت که عبور کنیم سریال پوست شیر ایراداتی نیز دارد. فیلمنامه پوست شیر از همان ابتدا سعی کرده تا علت و معلولی عمل کند اما در بعضی موارد گویا این موضوع را فراموش کرده و تبدیل به فیلمنامهای شانسی و اتفاقی میشود.
برای مثال حضور مشکات در صحنه جرم و بیهدف گرفتن ذرهبین در راستای نور خورشید باعث پیدا کردن یک گردنبد میشود. کمی بعدتر بازهم در صحنه جرم او یک کودک را پیدا میکند که قسمت دوم آن گردنبند را در اختیار دارد.
این اتفاقات شانسی و اتفاقی بوده که لحن آن با لحن کلیت فیلمنامه پوست شیر در تناقض است و ظاهرا این اتفاقات صرفا باید رخ میدادند تا قصه پیش برود. هنگامی که سریال فیلمنامهای دقیق در اختیار دارد چنین مواردی بیش از حد توجه مخاطب را به خود جلب میکنند.
از سمت دیگر سریال تلاشهای بیش از اندازه نافرجامی در قبال برخی شخصیتهایش دارد. در واقع ما در سریال لحظاتی را میبینیم که به نظر میتوانند از سریال حذف شوند بدون آنکه لطمه خاصی به شخصیتپردازی یا درام قصه وارد شود.
شخصیت مژگان با بازی ژیلا شاهی یکی از این موارد است. در قسمتهای ابتدایی تمرکز سریال کمی بیش از حد بر روی این شخصیت میباشد که همین موضوع شاید افکار مخاطب را نیز به اشتباه بیندازد.
مدت زمان اختصاص داده شده به شخصیت مژگان و حضور او در خانهای برای کار نظافت کمک چندانی به ساخت شخصیت او نکرده و به گونهای باعث اتلاف وقت و گمراه کردن مخاطب نسبت به قصه اصلی شده است.
فیلمنامه دراماتیک یکی از عوامل مهم موفقیت آثار مختلف است. پوست شیر در این زمینه عملکرد بینظیری دارد که بدون تبدیل شدن به شعار و بدون مصنوعی شدن، بجز در یک مورد ( که در ادامه اشاره خواهد شد)، لحظات دراماتیک میسازد.
سریال پر از لحظات دراماتیک بجا و درست است که در لحظه آن تلنگر حسی مناسب را به مخاطب میزند. اما شاید بیش از دراماتیک شدن یک لحظه، درک و حس آن را برای مخاطب مشکل کند یا اصطلاحا حس کردن آن از درک مخاطب خارج باشد.
سریال از همان ابتدا مخاطب را در غم ساحل میگذارد. بدون آنکه چیزی از او در خط زمانی حال دیده باشیم او را کاملا میشناسیم و سریال کاملا مخاطب را به بهترین شکل غمدار شخصیت ساحل میکند که در ادامه منجر به درک بهتر قصه و شخصیت نعیم میشود.
سریال یک سوپرایز برای مخاطب دارد که آن هم زنده بودن ساحل است. این اتفاق ایرادی ندارد و اگر به شکل درستی اجرا شود، که در پوست شیر شده است، یک نقطه عطف به یادماندنی در اثر است. اما قتل دوباره ساحل همان بیش از حد دراماتیک کردن قصه است.
این غم و تراژدی چندان بزرگ و غیر قابل فهم و تصور است که اجازه حس کردن و درک کردن را از مخاطب میگیرد. به علاوه آن، سریال به قدری خوب غم از دست دادن ساحل را در مخاطب زنده کرده بود که پس از مرگ دوم یا شلیک قاتل مخاطب چیز خیلی جدیدی برای حس کردن ندارد. البته که از نظر غافلگیری بسیار موفق است اما از نظر حسی مخاطب را به یک بنبست حسی میرساند.
یکی از نقاط قابل توجه سریال پوست شیر معرفی ضد قهرمان یا اصطلاحا بدمَنی متفاوت در سریالهای ایرانی بود.
شخصیت منصور از تیپیکال ضدقهرمانها در آثار ایرانی فاصله داشت و شاهد شخصیتی با مشکلات روانی و شخصیتی بودیم که عملکرد متفاوتی نسبت به سایر شخصیتهای مشابه در ایران داشت.
معرفی این ضد قهرمان که او نیز تنها قاتل ساحل نبوده بلکه کاملا در قالب فلشبکها و صحبتهای بازجویی ساخته میشود، از موفقیتهای سریال پوست شیر بوده که البته جز با بازی بسیار عالی مجتبی پیرزاده ممکن نبود. هنگامی که تعریف یک شخصیت درست باشد و بازیگری توانمند مسئول به تصویر کشیدن آن باشد، چنین نتیجهای در پی خواهد داشت.
نظرات در مورد پایان سریال پوست شیر متفاوت است اما سریال بنظر در پایان نیز عملکرد خوبی دارد. نوع پایانبندی آن متفاوت نسبت به تیپیکال و معمول پایانهای سریالهای ایرانی است.
به حدی پایانهای کلیشهای و نخنما شده در تلویزیون ایران وجود دارد که عملکرد متفاوت پوست شیر و به عبارتی دوری از یک پایان تماما خوش برای آن امتیاز محسوب میشود. البته که هماهنگی خاصی بین نوع پایان و لحن کلی سریال نیز وجود دارد.
سریال پوست شیر از ابتدا به دنبال خوشی و خوشحال کردن مخاطب نبود و در انتها نیز همین راه را پیش میگیرد. نعیم به خواسته خود رسیده و انتقام دخترش را میگیرد اما خبری از تبرئه نیست و باید بهای کارش را بپردازد.گرچه که سریال در فصل سوم از ریتم میافتد و ابدا صلابت دو فصل ابتدایی را ندارد اما در نوع پایانبندی خود عملکرد خوبی دارد.
اما قسمتهایی از قصه هنوز کمرنگ و کمی گنگ هستند. این قسمتها اغلب مربوط به منصور میشوند. اگر مخاطب یک بار قصه را به طور کامل از استخدام تا هماهنگیها، از زبان منصور میشنید، تمام موضوعات محو و دارای ابهام کاملا از بین میرفتند. در واقع منصور یک سر این قصه است اما روایت او را از اتفاقات نشنیدهایم. برای مثال توضیح مستقیمی درباره تصمیم منصور برای استفاده از شیوه قاتل درختی داده نمیشود و یا افرادی که از داخل سیستم با او در ارتباط بودند چگونه این همکاری را قبول کردند؟
لحظه رویارویی نعیم و منصور در قسمت پایانی یکی از لحظات مهم و کلیدی کل سریال است. این رویارویی شروع خوبی دارد اما لحظه به لحظه افت کرده و از ریتم میافتد و میتوانست بهتر از این و با عمق بیشتری بر روی آن کار شود.
این رویارویی اما یک لحظه بسیار بد دارد که همان لحظه دراماتیک شعاری و مصنوعی است که پیشتر به آن اشاره شد. نعیم پس از کشتن منصور آغوش خود را باز میکند که همزمان ساحل را در کودکی و هنگام انجام همین عمل میبینیم که این پلان تنه عجیبی به آثار هندی زده و ابدا در حد و اندازههای این سریال نیست.
در پایان باید گفت که سریال پوست شیر را میتوان یکی از بهترین و موفقترین سریالهای چند سال اخیر دانست. آثار ایرانی معمولا با این مشکل مواجه هستند که شروع خوبی داشته اما هر چه به پایان نزدیک میشوند، رو به نابودی میروند.
سریال پوست شیر اما با وجود آنکه در فصل سوم از ریتم میافتد، اما هرگز به سمت نابودی نرفته و گلیم خود را از آب بیرون میکشد. سریالی جنایی که عوامل مهم موفقیت یک اثر جنایی را در اختیار دارد.
ایجاد و انتقال حس ترس و استرس و فیلمنامهای کارآگاهی که ذهن و مغز مخاطب را مشغول کرده و آن را به تجزیه و تحلیل وادار میکند. سریال جدای از توجه به گرهگذاری و گرهگشایی در بخش معمایی، به شخصیتهای خود نیز توجه میکند و آنها را صرفا ابزاری برای حل معما قرار نمیدهد.
شخصیت مشکات تنها یک پلیس در حال انجام وظیفه نیست او انسانی قابل لمس و واقعی است. سریال میتواند دوستی و عشق و ارتباط و از همه مهمتر ضد قهرمانی باورپذیر و روانپریش بسازد که همگی با بازیهای خوب هادی حجازیفر، علیرضا کمالی، پردیس احمدیه، مجتبی پیرزاده، پانتهآ بهرام، مهرداد صدیقیان و غیره رخ میدهد.
سریال با وجود تمام نقاط ضعف و باگها و بعضا بیدقتیهای موجود در فیلمنامه، نهایتا به عنوان یک اثر موفق شناخته شده و نمیتوان آن را اثری ناموفق و ناتوان نامید. اثری موفق و باکیفت در ژانر جنایی که مخاطبین و علاقهمندان را برای ساخت بیشتر چنین دست آثاری امیدوار میکند.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- مایکروسافت: هر دستگاهی میتواند یک ایکس باکس باشد
نظرات
یعنی اینقدر خوبه.. که همه جا ازش تعریف می کنن
دقیقا چی هست حوصله خوندن نقد رو ندارم
اسپویل هم کردید مشکلی نیس
ما هم حوصله توضیح دادن نداریم
😅👍
داداش نظرت راجب تغییر دادن عکس پروفایلت چیه؟
موافقا لایک کنن☺
خونواده ما میدیدن، من اتفاقی چند صحنه ازش رو دیدم . برای اونایی که سالیان سال فیلما و سریال های هالیوودی دیدن واقعا سخته بخوان همچین سریالی رو تا آخر نگاه کنن.
ممنون که پاسخ دادی داداش
پس ولش کن نمی بینم من حتی دیگه هالیوودی ها هم زیاد نمی بینم چه برسه به این سریال
عرضم به خدمت تون که یه دختر به قتل میرسه حالا بالاش دنبال قاتل دخترشه
سریال قشنگی بود با پایانی زیباو حتی میشه گفت از بعضی سریالای امریکایی هم بهتر تموم شد. بنظر من سریال جا داره از شبکه های خارجی هم پخش بشه
تعریف نکن الان یه سری منتقد مثلا حرفه ای میان سریالو میکوبن
چه پروف الهام بخشی داری
کار ب این ندارم که این سریال پر از اشکال بود یا نه،بخواین ازش کلی ایراد بگیرید یا نه ولی بشخصه برای من بسیار عالی بود و لذتشو بردم، و با کیفیت ۱۰۸۰ رفت تو بایگانی آرشیو فیلم هام،
پوست شیر تموم شد.
ولی اینکه یه عده تا آخر قصه به رضا پروانه مشکوک بودیم نشون میده، چقدر ماها از رفیقامون زخم خوردیم که نشد از رفاقت نعیم و رضا لذت ببریم.
دقیقااااااا
خدا واقعا نصیب کنه از این رفیقا
ولی اینکه یه عده تا آخر قصه به رضا پروانه مشکوک بودیم نشون میده، چقدر ماها از رفیقامون زخم خوردیم که نشد از رفاقت نعیم و رضا لذت
داداش این از تو اینستا کپی پیست کردی آوردی این جا خدایی
ممنون بابت نقد منصفانه شما
من خیلی خیلی از پوست شیر خوشم اومد و برای من به بهترین سریال ایرانی تبدیل شد که تا بحال دیدم از همون قسمت اول همراه سریال بودم و تا آخر واقعا لذت بردم قبول دارم که سریال دارای نقص هایی بود و به یک سری از مسائل اون طور که باید پرداخته نشد ،مثل اون جنازه ای که زیر درخت به سبک قاتل سریالی به اسم درختی رها شده بود
اصلا تکلیف اون موضوع معلوم نشد
یا اینکه به شخصه دوست داشتم بعد از دستگیری منصور به وسیله یک فلش بک یا اعتراف منصور در زندان جلوی نعیم یا باز شدن گره پرونده توسط مشکات به جزئیات نحوه ربوده شدن ساحل بیشتر پرداخته میشد ولی خب این اتفاق نیوفتاد
اما در مجموع یک سریال بسیار خوب و خوش ساخت و هیجان انگیز بود که یک قدم روبه جلو برای هنر فیلم و سریال سازی در ایران حساب میشه
موسیقی هم بسیار خوب بود
متاسفانه بعضی از منتقد های ایرانی عادتشون شده که کلا به فیلم ها و سریال های ایرانی غر بزنن و فقط ایراد که بگن ما خیلی کار درست هستیم سایت شما به نظر. من منصافانه ترین نقد انجام داده بود
سریال ایرانی نمیبینم ولی انقدر از این فیلم تعرف شنیدم شاید دیدمش
عالی بود
بعد از مدتی طولانی یه سریال ایرانی خوب اومد
واقعا سریال قشنگی بود ولی چجوری گذاشتن از صدا ابی استفاده بشه
صدای ابی نبود صدای سروش تاجیک رو استفاده کردن
ممنون
مجبوری نظر بدی اخه
صدای خود خود ابی بود که بعدم دستور دادن تیتراژ رو حذف کنن
سکوت کن جای دادن اطلاعات اشتباه به بقیه
اونجا که تو ماشین داشتن ساحل رو میبردن خونه و منصور اومد تیر خلاص رو زد آهنگ قلب پرنده با صدای سروش تاجیک بود من تیتراژ رو نمیدونم
واقعا عالی بود
ما که لذت بردیم
گرچه ایراد ها و لحظه های اضافی هم داشت
اما کمتر سریال ایرانی هست که تا این حد درگیر کننده باشه و هر هفته بخوایم منتظر قسمت جدیدش باشیم
پایان بندی سریال گرچه خیلی خاص نبود اما بد هم نبود
خوب تموم شد و مثل خیلی دیگه از سریال های وطنی خوش و خرم و کلیشه ای تموم نشد
دم برداران محمودی گرم بابت این سریال
انقدر مضخرفات دیدیم این شده شاه
منطقیه 🗿
خدامیدونه حرف بدی نزدم
حقیقته
خیلی وقته فیلم جنایی وجود نداره
این سبک از فیلمای جناییم به نسبت قدیم مدیما چه مدیوم سینمای ایران چه آسیا چه جهانی
واقعا خیلی فیلم آنچنانی نیست
صرفا با وقایع جنایی و دید خانوادگی رفته سراغ همه چی
این خیلی درست نیست
موسیقی سریال که واقعاً خداست، کاملا قابل رقابت با سریال های خوب خارجی.
با احترام به نظر همه کسایی ک از این سریال خوششون اومد ، بنظرم به طرز وحشتناکی اثر ضعیفی بود.باگ های روایتی-زیادی طولانی کردن سریال با یک داستان خیلی ساده و….
تمام این سریال توی یک فصل جمع میشد و میتونستن یک فصل پر محتوا بدن جای ۳ فصلی ک ۶۰ درصد قسمتاش اصلا تغییری در روند اصلی داستان ایجاد نمیشه!!
موسیقی به شدت ضعیف.کل سریال با یک موسیقی آه و ناله و بدون هیچ گونه حس خلاقیت و نوآوری پخش شد.لحظات حساس فیلم نیاز به یک موسیقی حماسی تر و خاص تر داشت ک متاسفانه شاهدش نبودیم
ولی شخصیت و نوع بازیگری مجتبی پیرزاده واقعا نظرمو جلب کرد و خیلی قشنگ و تمیز نقش منفی رو بازی کردن بنظرم این مورد عالی بود
جالبه دوستان این سریال رو با سریال های هالیوود مقایسه میکنن میگن از اونا هم بهتر بود :))))
از خیلی از سریالهای خارجی هم بهتر و درگیر کننده تر بود … همینکه ۹۹ درصد از اونایی که دیدن نظرشون اینه که سریال عالی و خوبیه یعنی اینکه نظر شما اصلا مهم نیست …
میتونی نظرتو رو بکنی تو سطل اشغال!
سریال عالی بود و مخاطب رو تا لحظه پایان درگیر خودش نگه میداشت ولی سوال بی جواب زیاد داشت هشدار اسپویل
مثال:چرا حلقه برا منصور اینقدر مهم بود؟
چطوری منصور تونسته به همین راحتی این همه پول خرج کنه و مکانهایی که پیدا میکرد از کی میگرفته
نعیم بخاطر بی پولی اون کارو کرد رفت زندان بعد زندان پول زندگیشو از کجا میاورد؟(رضا بهش میداد؟رضاخودشم که بیکاربود)و…
سریال خوبی بود با موسیقی متن واقعا عالی و تاثیر گذار
به امید پیشرفت سینمای ایران
جنایی خندید
اونقدر فیلم و سریال مزخرف تولید شده از این رسانه های بی سطح سینمایی ایران که این اثر متوسط و پرلز باگ توش درخشان و سطح بالا حساب میشه
.
ولی باز خوبه کارگردان و نویسنده سعی کردن تو این فضای بی محتوا و بی سطح سینما و تلویزیون یه ذره مایه بذارن
یه زمانی به قلب یخی و شاهگوش هم میگفتن شاهکار…
بسیار سریال درپیت و مزخرفی هست. اونی که داستانشو نوشته و کارگردانش اینقدر با این ژانر و اتمسفر نا آشنا بودن که گند زدن به ماجرا. به علاوه کارگردانی به حدی ضعیف بوده که بازیگرای به این خوبی را در ایفای نقششون ضایع کرده.
حکایت تعریف و تمجید از این سریال هم حکایت یک فرد یک چشم هست که در شهر کورها پادشاه میشه. هرچند که به نظر من این سریال همون یک چشم را هم نداره.
تازه تو کشور ما دست و بال کارگردان و نویسنده باز نیست و باید مراقب خیلی از ممیزی ها باشن وگرنه سریال پتانسیل بالاتری هم داشت که میتونست تبدیل به یه اثر شاهکارش کنه
فقط بانوی شجاع ایرانی پانته آ بهرام✌🏻
ما تو استیم،psn،ایکس باکس لایو
داریم خودمون میکشیم بگیم سیاست ربطی به گیم نداره الکی
بخاطر تحریم های که ما مردم عادی مسئولش نیستیم برامون
محدودیت نزارید بعدا تو کشور خودمون طرز فکر هم وطنمون اینه!!!
پ.ن
بانو زمانی می تونست شجاع باشه که ۳۰ سالش بود
و خیلی چیزا برای از دست دادن داشت نه زمانی که پیر شده و تمام جوایزشو گرفته و به قول معروف بارشو بسته!!!
این رفتارا الان فقط بخاطر شکم سیریه نه شجاعت عزیز جان.
“سیاست ربطی به گیم نداره” … کسی از گیم بازی نکردن نمرده ولی از بی دارویی مُرده.
بخاطره همون سیاست ها دارو و مواد اولیه ساخت دارو تحریم میشن بعد تو برای تحریم گیم بی ارزش غصه میخوری!!!
…
شما هنوز اینو درک نکردی که سیاست یک بازی کثیف هست که پدر و مادر نداره.
برای یه بار لایکت کردم
چون منطقی بود
تا فصل دو عالی بود و با هیجان دنبال میکردم اما به شخصه از فصل سه خوشم نیومد. در کل فیلم خوبی بود ارزش دیدن داره
مرسی از نقد بسیار خوب آقای حسن زاده…سریال در ۲ فصل ابتدایی فوق العاده عمل میکنه اما در پایان بندی ضعف داشت به امید اینکه از این سریال ها در نمایش خانگی بیشتر داشته باشیم
ببین دیگه چه قد وضعیت سریال سازی تو ایران خراب شده همیچین سریال ضعیفی میشه یه سریال پربازدید و مثلا خوب
تو نمایش خانگی بجز قورباغه و فصل ۱ شهرزاد سریال خیلی خوبی نداشتیم
پوست شیر یکی از بدترین پایان بندی های ممکن رو داشت و با کلی نماد و نشونه حین سریال ، هیچ کاری نکرد و فقط نوار خالی پر کرد و با یه پایان ساده بیخودی سه فصل مخاطب رو دنبالش کشوند مخصوصا فصل آخر که به شدت افت کرده بود