GameFa Replay : گرگی در بند اتهام | نقد و بررسی The Witcher 2 : Assassins of Kings
تا به امروز بازی های زیادی بر اساس کتاب های فانتزی و تخیلی ساخته شده که اکثرا بازی های متوسط یا ضعیفی بوده اند که باعث شده اند ، گیمر های حرفه ای کمتر به این نوع محصولات توجه کنند و نمونه های بارز آن را می توان بازی های ساخته شده بر اساس ارباب حلقه ها وهری پاتر وحتی Game of Throne دانست . این رویه از اول تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت تا آنکه یک استودیوی لهستانی کم تجربه به نام CD Project RED Studios توانست با اقتباسی از سری رمان های The Witcher آندره ساپکوفسکی ، حرفی بین بازی های لایسنس بزند . این رویه ادامه داشت تا سال ۲۰۱۱ و عرضه شماره دوم بازی که آنها نشان دادند ، موفقیت نسخه اول بازی اتفاقی نبوده و آن ها می توانند بازی ای بسازند که حتی با عناوین استودیو های بزرگ این سبک مانند Bioware و Blizzard و Bethesda رقابت کند .
The Witcher 2 : Assassins of Kings
سازنده : CD Project RED
ناشر : Atari و Namco Bandai و Warner Bros.
سبک : اکشن نقش آفرینی
پلتفرم : PC و Mac OS و Xbox 360
تاریخ انتشار : ۱۷ می ۲۰۱۱ نسخه رایانه های شخصی و ۱۷ آپریل ۲۰۱۲ نسخه Xbox 360
درجه سنی : M ( بزرگسال )
این نسخه از بازی که ادامه ای بر شماره ی اول محسوب می شود ، توسط CD Project RED که سرویس GoG.com را راه اندازی کرده ، ساخته شده است . این بازی سال ۲۰۱۱ تنها برای پلتفرم PC عرضه شد و تا یک سال هم در انحصار آن باقی ماند تا این که خبر از عرضه ورژنی با پسوند Enhanced Edition برای PC و Mac OS و Xbox 360 رسید تا بعد از یک سال این عنوان را افراد بیشتری نیز تجربه کنند . البته این نکته را متذکر شوم که نقد بازی با توجه به نسخه اصلی نوشته شده است .
اینجا همه گرگ ـن …
بازی از جایی شروع می شود که گرالت زندانی شده و Vernon Roche از او بازجویی می کند . اتهام گرالت کشتن King Foltest فرمانروای تامریا ، بعد از فتح قلعه ی La Valette است و براس اینکه بی گناهی خود را ثابت و اعتماد Roche را جلب کند ، مجبور است مو به مو تمام وقایع آن روز را برایش تعریف کن . شاه فولتست برای بازپس گیری فرزندان خود به La Valette حمله کرده و در این نبرد گرالت نقش دست راست شاه را ایفا می کند . بعد از فتح قلعه که کمتر از یک روز به طول می انجامد ، فرزندان شاه را پیدا کرده و در همان لحظه راهبی که در آنجا بود ، سر از تن فولتست جدا می کند و هنگام دویدن گرالت به سمت قاتل ، از چشمان او متوجه می شود که او نیز یک ویچر است . قاتل فرار می کند و سربازان بلافاصله سر می رسند و گرالت را بالای سر جنازه فولتست می یابند و او را به جرم قتل بازداشت می کنند . Roche که از افراد نزدیک فولتست بود و از قبل گرالت را می شناخته ، طی دیالوگ هایی که شما رقم می زنید ، راضی و اعتمادش جلب می شود تا با گرالت به دنبال قاتل اصلی بروند و به همین دلیل او را از زندان فراری می دهد .
پیدا کردن قاتل فولتست به اصلی ترین هدف گرالت در بازی تبدیل می شود ولی تنها هدف او نیست . او که دچار فراموشی شده ، به دنبال یاد آوری خاطرات گذشته و پیدا کردن دلیل و اتفاقات قبل از فراموشی خود است که با هرچه پیشرفت در بازی ، کم کم به بخشی از خاطرات خود دست می یابد که مخاطب را نیز بیشتر با او آشنا می شازد .
داستان سری بازی The Witcher همانطور که می دانید بر اساس رمانی با همین نام از Andrzej Sapkowski است که همان حس و حال و فضای فانتزی تاریک و سیاه رمان ها را حفظ کرده و به شکلی عالی روایت می کند . داستان بازی به شکلی باور نکردنی جذاب است و به نوعی اصلی ترین دلیل پیشبرد و اتمام بازی است . با اینکه داستان یک هدف اصلی مشخص دارد ولی آنقدر در طول بازی شاخ و برگ می گیرد که بعضی اوقات فراموش می کنید که از اول دنبال چه چیزی بوده اید .
نیمی از بار داستان بازی بر روی دوش شخصیت پردازی آن است . شخصیت های بازی از دوستان گرفته تا دشمنان و مردم عادی شهر ، هر کدام منحصر به فرد اند خصوصیات خاص خود را دارند ، اما اوج قدرت نویسندگان در گرالت نشان داده می شود . گرگ سپید هیچ وقت سعی نمی کند که ادای ابر قهرمان های بازی های دیگر را در بیاورد و مانند دیگر انسان های جهان فردی عادی است که فقط قدرت و مهارت هایی در مبارزه و استفاده از جادو دارد . او کار و در آمدش شکار و کشتن موجودات عجیب و غریب سرتاسر سرزمین شمالی است و در قبال هر کاری دستمزد دریافت می کند و از سر خیر خواهی هیچ کاری را انجام نمی دهد و مانند هر انسان دیگری ضعف های خاص خود را دارد . علاوه بر گرالت بقیه کاراکتر ها نیز واقعی و بسیار باور پذیر هستند . هیچ کدام از شخصیت های داستان خوب یا بد مطلق نیست و همه آنها شخصیت هایی خاکستری هستند . دیالوگ های بازی نیز این خاکستری بودن را به خود دیده است و گزینه های انتخابی همیشه به سود شما نیستند و هر انتخابی هم فایده دارد و هم ضرر . این انتخاب ها در جریان و روند بازی نیز بسیار تاثیر می گذارند و حتی می توانند ماموریت و سکانس بعدی را به کلی تغییر بدهند و در آخر بازی با پایان های متفاوتی روبرو شویم .
البته این نکته را متذکر شوم که پایان بازی نسبت به کل بازی ضعف هایی دارد و بازی در نقطه ای تمام می شود که خیلی از ابهامات داستان که انتظار می رفت حداقل به نیمی از آنها اشاره ای می شد ، پاسخ نمی دهد و تقریبا گنک است .
داستان The Witcher 2 را می توان به عنوان یکی از برترین قسمت بازی دانست که در بین بهترین بازی های این سبک قرار می گیرد و با اتمسفر تاریک خود به خوبی مخاطب را تا پایان همراه خود می کند .
بخور تا خورده نشی …
گیم پلی The Witcher 2 نسبت به نسخه اول تغییرات بسیار زیادی به خود دید که همگی در جهت بهبود تجربه مخاطب از یک عنوان در این سبک به بازی اعمال شده اند ، اما بعضی المان های آن ، پختگی لازم را ندارند و یا دارای ایراداتی جزئی هستند .
سیستم مبارزات بازی بر اساس تر کیب ضربات شمشیر گرالت با استفاده از جادو ها پی ریزی شده است . ضربات شمشیر به دو صورت سریع یا ضربات قدرتمند است که با ترکیب آنها می توان چند ضرب هایی تشکیل داد که شاید نسبت به بازی های اکشن صرف مانند DmC از عمق کم تری برخوردار باشد ولی باز هم به بهتر شدن مبارزات بازی کمک فراوانی می کند . گرالت دو شمشیر دارد که یکی از آنها از جنس استیل و دیگری نقره است و در مبارزات بستگی به نوع دشمن یکی از آنها را استفاده می کند و برای تاثیر بهتر باید از شمشیر مخصوص استفاده شود . جادو های بازی مانند نسخه اول ۵ نوع بیشتر نیست و همین ۵ نوع بسیار کار آمد هستند و مطمئنا در بین مبارزات نیاز شدیدی پیدا می کنید .
موجی از نیرو که برای پرتاب و گیج کردن دشمنان استفاده می شود . از این نیرو می توان برای تخریب و از بین بردن بعضی دیوارهای سست نیز استفاده کرد .
تله ای جادویی که با قرار دادن آن روی زمین می توان به دشمنان آسیب رساند و برای مدتی آنها را حبس کرد .
گلوله ای آتشین که می توان برای آسیب رساندن به دشمنان به سمت شان پرتاب کرد . این جادو تقریبا همان Fire Bolt بازی های دیگر است .
سپری است بسیار کار آمد از جنس الکتریسیته که با ارتقای آن می توان تا حدودی خیالی راحت در بین مبارزات شلوغ داشت .
این نشان قابلیت این را دارد تا دشمنی را تحت کنترل خود در آورد و برای مدتی در کنار گرالت مبارزه کند تا وقتی که اثر آن تمام شود .
در مورد پایه ی گیم پلی صحبت شد و حالا نوبت ایرادهاست که به آن بپردازیم . سیستم مبارزات بازی چیزی مابین سیستم مبارزات سری Assassins Creed و TES V : Skyrim است . در هنگام نبرد ، مانند بازی های AC گرالت روی دشمن مورد نظر قفل می کند و به او ضربه وارد می کند ولی این به شرطی اتفاق می افتد که مانند Skyrim به سمت جلو نگاه کنید و به دشمن روبرو آسیب برسانید . این نوع کنترل در مبارزات بسیار مشکل ساز می شود و وقتی بیشتر نمود پیدا می کند که تعداد دشمنان زیاد بوده و از پشت سر به راحتی به شما آسیب می رسانند و سیستم دفاعی بازی که شاید بعضی اوقات استفاده از آن بسیار لازم باشد ، هم دردی را دوا نمی کند . کنترل بازی در قسمت های دیگر نیز تعریف چندانی ندارد . برای انتخاب جادوی مورد نظر در بین مبارزات هر بار باید کلید Ctrl را نگه دارید و بعد آن را انتخاب کنید و این عملیات برای سلاح های دور زن مانند خنجر های پرتابی و بمب های دست ساز نیز به همین شکل است . این بین نحوه استفاده از مواد بازیابی سلامت یا قابلیت های ویژه نیز حسابی روی مخ می رود که کلا مخاطب را از مصرف شان منصرف می کند . برای ساخت یا استفاده از این مواد باید اول به حالت مدیتیشن بروید و قبل از مبارزات آن ها را نوش جان کنید چون در حین مبارزات نمی توانید از آنها استفاده کنید . خود همین قبل از هر مبارزه باعث می شود که سرعت روند بازی افت پیدا کند و گیمر دچار مشکل شود . البته رابط کاربری نیز ایراداتی جزئی دارد که بهتر است از آنها بگذریم و فقط اشاره به آن ها بسنده می کند .
گیم پلی بازی با اینکه ایده های خوبی دارد و تا حدودی هم به مخاطب نشان می دهد که سازندگان قدرت درست کردن و پرداخت بیشتر را دارند ، اما ایراداتی که در این بخش می بینیم را می توانیم بر گردن کم تجربگی تیم سازنده بگذاریم و از آن لذت ببریم .
جادوی هشتم
فقط کافیست به تصاویر یا تریلر های منتشر شده از گیم پلی بازی نگاهی انداخته تا بفهمیم این بازی جزء ۱۰ بازی برتر این نسل از نظر گرافیک و طراحی هنری است . طراحان بازی با مجهز بودن به سلاحی با نام Red Engine 2 توانسته اند شاهکاری در این قسمت تحویل دهند که با دیدن بازی آب از لب و لوچه مان جاری شود . امکان ندارد وقتی بازی را در نهایت جزئیات و هنگامی که زوزه ی کارت گرافیک تان بلند شده ، تجربه می کنید ، بی اراده برای مدتی فقط غرق تماشای مناظر زیبای نشوید . تنوع محیط های بازی هم بسیار بالاست و از جنگل گرفته تا سیاهچال و ساحل دریا و غار و … همگی در بازی با جزئیاتی بسیار زیاد که کمی باور کردن آن سخت است وجود دارند .
برای اجرای The Witcher 2 نیاز به سیستمی تقریبا متوسط رو به بالا دارید و اگر می خواهید لذت کامل را از زیبایی بازی ببرید باید سخت افزاری به روز و قدرتمند داشته باشید تا بتوانید تمام گزینه های گرافیکی را اعمال کنید . خود بنده این بازی رو بر روی رزولوشن ۱۹۲۰ x 1080 با اعمال آخرین جزئیات به راحتی روی ۶۰ فریم اجرا کردم ولی این بین تنها یک گزینه از Option های گرافیکی نقش موی دماغ را بازی می کند و آن چیزی نیست جز UberSampling .
US یک تکنیک جدید و پیشرفته گرافیکی است که The Witcher 2 برای بهبود کیفیت یصری بازی از آن استفاده کرده است . US به نوعی وظیفه افزایش کیفیت تکسچرهای بازی با استفاده از چند بار پردازش و رندر هر فریم را دارد که نتیجه با اینکه به مراتب قوی تر و با کیفیت تر از تکنیک هایی مانند Anti Aliasing و Anisotropic Filtering است ، ولی فشار بسیار بالایی بر سیستم رایانه تان اعمال می کند به شکلی که تقریبا فریم ریت شما از نصف هم کمتر می شود و توصیه این است که اگر سیستمی قدرتمند و هیولا ندارید این گزینه را غیر فعال کنید .
هر چقدر که بازی زیباست و موتور گرافیکی قوی ظاهر شده ، اما نمی توان چشم بر روی باگ ها بست . باگ ها چه در بخش گرافیک و چه در بخش گیم پلی نمایش خوبی دارند و حسابی از خجالت گیمر در می آیند . بعضی اوقات این باگ ها واقعا اعصاب خرد کن می شوند و مجبور می کنند تا تن به دانلود و نصب پچ های بازی دهیم چون نمی شود این یازی عالی را فقط به خاطر باگ کنار گذاشت . برای بازی پچ های مختلفی از طرف سازنده بازی منتشر شده که تقریبا با نصب نسخه ۱٫۳ تا حدودی مشکلات اساسی برطرف می شوند و می توان با خیال راحت بازی را اجرا کرد . یکی از مزایای این بسته ها از بین بردن نیاز به کرک کردن بازی بعد از نصب است که با توجه به سیاست های مبارزه با DRM شرکت CD Project RED کار بسیار پسندیده ایست مخصوصا برای ما کپی بازان تا دیگر در به در دنبال کرک برای این پچ ها نگردیم . اگر قصد دانلود پچ های بازی را دارید می توانید از اینجا اقدام کنید .
بدون شک The Witcher 2 عنوانی عالی از نظر گرافیکی است و این نیاز به گفتن ندارد و می توان مشکلات خیلی کوچک آن را بر تازه بودن موتور گرافیکی RE2 و کیفیت بسیار بالای بازی بخشید و لذت برد .
سمفونی توطئه
تا به حال برایتان اتفاق افتاده که در منوی یک بازی گیر کنید ؟
نه به خاطر باگ یا ایراد بازی ، بلکه فقط به خاطر موسیقی آن . من تا به حال ندیده ام موسیقی متن منوی اول بازی آنقدر زیبا و درگیر کننده باشد که ساعت ها گوش دادن به آن هم شما را خسته نکند و باز هم بعد از ورود دوباره به بازی چند دقیقه صبر کرده تا آن را کامل گوش کنیم . موسیقی دیگر قسمت های بازی نیز به همین مقدار زیباست و حسو حال محیط جریان بازی را به خوبی به مخاطب منتقل می کند و به فضاسازی نیز کمک شایانی می کند . موسیقی این نسخه نیز همانند شماره اول ، دستپخت آقای Adam Skorupa و دستیار گرامی اش ( همونی که اسمش خیلی سخته ! ) است و باز هم شاهکاری دیگر بر جای گذاشته است .
بعد از موسیقی نوبت صداگذاری کاراکتر ها و افکت های بازی می رسد . تمامی صدا پیشگان بازی افرادی حرفه ای هستند که خودشان نیز در شکل گیری حس و شخصیت پردازی کاراکترها کمک بسیار فراوانی کرده اند و واقعا تصور هر کدام از کاراکتر های بازی بدون این صدا ها امکان پذیر نیست . حرفه ای ترین های این بخش نیز صدا پیشگان Geralt ، Letho و Iorveth هستند که نمی توان به آنچه آن ها در این بازی انجام داده اند ، لقبی جز خارق العاده داد . بقیه صداپیشگان حتی آنها که وظیفه ی صدای مردم عادی و رهگذران را داشتند نیز کارشان را به خوبی انجام داده اند و لذت تجربه ی بازی با این تفاسیر و افکت های طبیعی صوتی با یک سیستم صوتی خوب و با کیفیت را دو چندان می کند .
اما تنها چیزی که جلوی این شاهکار را می گیرد و جای تعجب دارد که این ایرادات چگونه از چشم و گوش سازندگان دور مانده است . بعضی اوقات درهنگام مبارزات موسیقی یک تم با ضرباهنگ تند و حماسی به خود می گیرد و تا آخر نبرد هم ادامه پیدا می کند ولی کافیست تا بلافاصله بعد از آن ، صحنه ای پیش بیاید که کاراکترها قصد رد و بدل کردن دیالوگ انتخابی را با هم دارند تا ببینید و بشنوید که چگونه موسیقی با همان حالت قبل و تن صدای زیاد پخش می شود و اگر زیر نویس فعال نباشد ، چیزی از حرف ها متوجه نمی شوید . این را نمی توان یک باگ یا ایرادی نامید که در لحظه پیش می آید ، چون به دفعات تقریبا زیادی دیده شد و یک یا ۲ بار نبود تا آن را کلا نادیده بگیریم .
موسیقی و صداگذاری بازی به قدری عالی و زیباست که حتی خارج از بازی هم گوش دادن به قطعات آن جذاب است و شما هم می توانید از اینجا تمام قطعات موسیقی متن بازی را دانلود کرده و در بیرون از بازی نیز از آن لذت ببرید .
افسانه ای بی پایان:
The Witcher 2 : Assassins of Kings یک بازی عالی در این سبک است که ایرادات آن در گیم پلی مانع تبدیل شدن آن به یک شاهکار هنر هشتم می شود ولی عنوانی قابل ستایش است . شاید تعداد کسانی که این عنوان را تجربه نکردند کم باشد ولی در آخر باید بگویم این بازی در هر زمانی برای هر کسی به خصوص طرفداران این سبک توصیه می شود ، اما به دلیل وجود برخی صحنه های نا مناسب که تعداد شان هم کم نیست ، افراد کم سن و سال بهتر است از خیر این بازی بگذرند .
برای آشنایی با بخش Gamefa Replay کلیک کنید
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
جالبه میگیرمش :yes:
از این سبک اصلا خوشم نمیاد ولی نمیدونم چرا عاشق این سری بازیم
این جدیده که میخواد بیاد خداکنه سوال جواب زیاد توش نباشه :yes:
پایه اساس داستان سوالو جوابه
اگه انگلیشت خوب نیست فقط ردش میکنی و نمیفهمی داستان رو چطور رقم زدی :no: 😀
از این بیشتر داره
سلام به همگی یه سوال داشتم چه جوری باس اول یعنی کایران رو شکست بدم سه تا از دستاشو میبورم ولی بعدش سنگ ها میریزه روش بد اون هی سنک میندازه نمی دونم اون جارو چی کار کنم می خوام برم شکمشو بزنم اون جا برق هست و وقتی هم از اونجا در میام هنوز داره برق از خونم کم می کنه و بدش میمیرم نمی دونم چی کار کنم لطفا کمک کنید
😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 :-(( :-(( :-((
ممنون واقعا نقد خوبی بود
ایول.
نقدت کامل بود.
این نقد باعث شد انگیزه من از این بازی بیشتر بشه.
ممنونم…