مقاله : دکتر سلام!؟ | زندگینامه دکتر گوردون فریمن

خیلی جالب است که چارلی چاپلین در فیلمهایش حرف نمیزد و یکی از محبوب ترین کاراکترهای دنیای سینما هست!کسی رو که امروز در این مقاله قصد دارم برایتان شخصیتش را تشریح کنم یکی از محبوبترین کاراکترهای دنیای گیم هست که مانند چارلی چاپلین در عنوانش حرف نمیزد ولی با سکوتش هم دل دختر مثبت بازی را ربود هم دل اکثر گیمرهای دنیا را به ویژه این نویسنده.عجیب است خیلی ها را در زندگی میبینم که خودآگاه یا ناخودآگاه آن ها را با این شخصیت مقایسه میکنم.اخیرا هم شخصیت مرد نقش اول سریال برکینگ بد!مرد عمل بودن خیلی حرف ها را با خود دارد یا عمل کنیم یا ساکت باشیم و بیخود چرت نگوییم این فلسفه زندگی آرمان گرا و با هدف است.مهم نیست این شخصیت که محبوب قلبها است مدرکش چه بود یا چه میزان قد برای خود دست و پا کرده بود!مهم نبود رنگ چشمش چه بود و موهایش فشن یا ساده مهم کارهایی بود که کرد و مهم سکوتی بود که همیشه آن را فریاد میزد!به دکتر گوردون فریمن سلام کنید…

اوج محبوبیت را با دکتر تجربه کنید!

دکتر خوشتیپ ما را چه کسی یادش هست؟آن عینک زیبا و آن ریش پروفسوری برازنده!خوب این شخص شخیص در سالهایی بین ۱۹۷۳ الی ۱۹۸۲ به دنیا آمده است.یه عده دنبال این داستانها هستند پس بد نیست بگوییم که رنگ چشمانش سبز و موهایش قهوه ای مایل به قرمز است.قدی تقریبا ۱.۸۰ دارد و عینکی بر چشم.وی عضو آزمایشگاه بلک مسا بود که بعدها به رهبر انقلابی بزرگ و مردمی مبدل شد!!جزو ۵۰ کاراکتر برتر سایت امپایر و همچنین برترین قهرمان دنیای بازیهای ویدئویی از دید خوانندگان سایت بزرگ گیم اسپات شد!او اکثرا جزو برترین و محبوبترین کاراکترهای بازیهای ویدئویی در مجلات و سایتها بوده است.از او در نمایشهای تلویزیونی و بعضا تیکه انداختنها هم استفاده شده است و این قدرت عمیق تاثیرگذاری این شخصیت در دنیای پیرامونش بوده است.حال اینها را شنیدی بهتر است از عنوانی که این شخصیت در آن حضور داشت برایت بگویم که امتیازهای بسیار بالایی را در زمان انتشار به خود اختصاص داد و جوایز معتبر بسیاری را به ارمغان آورد!رقابت او با عنوان دووم۳ کارمک در سال ۲۰۰۴ بسیار شاخص و دیدنی بود!خوب تا همینجا شاید کافی باشد تا شما انگیزه مضاعفی پیدا کرده باشید برای مطالعه ادامه این زندگینامه پر فراز و نشیب از دکتر قصه ما!آماده اید برای چرخی زدن در زندگی این مرد موفق؟

فیزیک یا شیمی مسئله این است!

کل فلسفه زندگی دکتر, نجات و بقای نسل خود و انسانها در مقابل موجودات فضایی بوده است!ایشان دکتر فیزیک نظری بود!او متولد شهر سیاتل در واشنگتون بود.علاقه او حتی در دوران کودکی به فیزیک از نکات جالب بود.او در این رشته ادامه تحصیل داد و تحقیقات خود را در زمینه انتقال سریع اشیا و اجسام از مکانی به مکان دیگر در یک برهه زمانی ادامه داد.او مدرک دکتری را گرفت ولی به دلیل کمبود امکاناتش که دوای دردی برای تحقیقاتش نبود به آزمایشگاه خصوصی بلک مسا رفت البته با اقدامات مربی خودش دکتر آیزاک کلینر.بله اینها در حال یک آزمایش بودند که اتفاقات عجیبی رخ میدهد و نتیجه آن چیزی نبود که باید میشد!به جای باز شدن دریچه ای برای جابه جایی سریع اجسام, دریچه ای به اشتباه باز میشود که موجودات فضایی به زمین راه پیدا میکنند و دخل تمام بچه های پژوهشگر را می آورند.دکتر و چند نفری نجات پیدا کرده و دخل xen ها(موجودات فضایی)را می آورند و درس خوبی هم به رهبر این موجودات یعنی nihilanth می دهند.بعد از این اتفاقات دکتر جی من که مرموزترین فرد این سری بازی هم بوده است پیشنهاد کاری را به دکتر ما میدهد و…گویا دکتر این پیشنهاد را میپذیرد و جی من شروع به سخنرانی میکند برای وی که بیدار شو بدرخش و خاکسترها را بو بکش و باقی ماجرا!دکتر چند سالی را در آبنمک خوابانده شد(با ثابت ماندن زمان برای جسم او)هیچ تغییری برای وی اتفاق نیفتاد و اینگار نه اینگار چند سالی را خواب بوده است!چیزی حدود دو دهه.بله این کار را دکتر جی من انجام داده بود!بعد فریمن با جناب دکتر الی ونس و همچنین دخترش(الکس) ملاقات میکند که از قضا دختر نازنازی وی بعدها عاشق همین گوردون مظلوم و سایلنت ما هم میشود!البته گوردون هم بدش نمیاید و پدر الکس هم در یه برهه زمانی تیکه می اندازد و خبر از نوه میگیرد که البته متاسفانه نوه ندیده هم سر از قبر درمی آورد!بله در این مدت که گوردون نبوده است کامباینها زمین را اشغال کرده اند و حال گوردون به نیروهای مقاومت پیوسته تا دخل این موجودات را بیاورد!او دشمن اصلی امپراتوری این موجودات میشود و البته از رهبران این مقاومت وهمچنین!بعد همین دکتر ما به کمک الکس دخل این کامباینها را می آورد و پایگاههای آنان را نابود میسازد حتی در بیرون شهر ولی باز هم این جی من بوده است که در انفجاری جان دکتر ما را نجات میدهد و میگوید که شدیدا تحت تاثیر رفتارو اقدامات او قرار گرفته است و …

بردن آرزوی نوه در گور!

بله الکس و دکتر بعد از فرار از جی من برمیگردند تا ساختمان اصلی شهر ۱۷ را نابود کنند.همین اتفاق هم می افتد و برای در امان بودن از موج انفجار سوار قطاری شده و این دو میگریزند!بعد الکس و دکتر به سمت وایت فارست حرکت میکنند که پدر الکس و مربی دکتر و صاحب آن مکان در آنجا منتظر آن دو هستند!خلاصه این دو به آن جا میرسند و الکس اطلاعات را به مربی دکتر میدهد و دکتر کلینر به این نتیجه میرسد که بایستی نور خارجه از ساختمان شهر ۱۷ را نابود کنند تا راه بسته شود و باقی ماجرا!در همان حین کامباینها وارد ساختمان شده و میزنند پدر الکس را کوکو میکنند و الکس بر سر جنازه پدر خویش میگرید و میگرید…آقا قرار بود باقی زندگینامه این دکتر بیچاره رو هم به ما بگویند و ما بدانیم و به صمع و نظر شما دوستان برسانیم که خوب تا اپیزود سوم از عنوان نیمه جان باید صبر کرد تا ببینیم در نهایت سرنوشت دکتر ما چه خواهد شد!!مهم شناختن گوهر وجودی این شخصیت بود که در عین بی زبانی و ساکت بودنش همچون فلفل تند و آتشین و در عین حال خونسرد و منطقی و شجاع بود.