بیوگرافی رابرت پتینسون | هنرمند آیندهدار
رابرت پتینسون را میتوان به عنوان یکی از بازیگران توانمند سینمای هالیوود خطاب کرد که انتخابهایش در طی چند سال گذشته نمایانگر آینده درخشانی برای وی میباشد.
رابرت داگلاس تامس پتینسون در تاریخ ۱۳ مه ۱۹۸۶ (۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵) در شهر لندن واقع در کشور بریتانیا در خانوادهای ۴ نفره و بسیار گرم و صمیمی چشم به جهان گشود که پدرش وارد کننده خودرو و مادرش کارمند یک موسسه مد و فشن بود. او ۲ خواهر بزرگتر به نامهای الیزابت و ویکتوریا نیز دارد.
رابرت از همان سنین کودکی علاقه خود به هنر را با یادگیری سازهای گیتار و پیانو آغاز نمود و در این رشته به تبحر خاصی دست پیدا کرد. در حالی که چند سال بعد وارد مدرسهای تاور هاوس شد، همزمان به عضویت در تئاتر کمپانی بارنز نیز درآمد و نقشی کوچک را در نمایش بچهها و عروسکها را بر عهده گرفت که با واکنش مثبت حضار مواجه شد.
با این حال او در حالی که تنها ۱۲ سال سن داشت، رفتارهای سرکشانه خود را بروز داد و به سبب دزدیدن مجله از فروشگاه پست و دلالی آن در بین همکلاسیهایش، به صورتی شوکهکننده از مدرسه اخراج شد. علیرغم این که رابرت پتینسون در مدرسه دیگری ثبتنام نمود اما به سبب ظاهر جذاب خود، در سنین نوجوانی وارد عرصه فشن و مدلینگ شد و با توجه به این که مادرش سالها در این زمینه تجربه کسب کرده بود، با رهنمودهای وی ورود موفقیتآمیزی را در این زمینه رقم زد.
در حالی که روزهای موفقیتآمیزی را در عرصه مدلینگ تجربه میکرد و با وجود سن کمی که داشت، ثروت معقولی را برای خود دست و پا کرده بود. در سن ۲۰ سالگی به اجرای گیتار و خوانندگی در کافههای اطراف لندن روی آورد و شعرهایی که خود آنها را نوشته بود را بر روی صحنه اجرا میکرد؛ مسئلهای که بنا به گفتههای خود وی، احساس لذتبخشی را برایش به ارمغان میآورد.
این مسئله سبب شد تا رابرت جوان آرزوی تبدیل شدن به یک نوازنده حرفهای را در سر بپروراند و حتی اطرافیانش نیز او را متقاعد کرده بودند که از عرصه بازیگری فاصله گرفته و روی به موسیقی بیاورد. با وجود تمامی امیدها برای ورود به عرصه موسیقی اما این پدر رابرت بود که فرزندش را متقاعد کرد تا به یک انجمن تئاتر محلی در شهر لندن پیوسته تا نه تنها رفتارهای جامعهگریز و خجالتی خود را کنار بگذارد، بلکه به مرور تجربیاتی در این زمینه نیز کسب نماید.
این هنرمند جوان که نمایشهای سادهای را بر روی صحنه اجرا میکرد، در جریان یکی از هنرمندیهایش، به صورت اتفاقی با یک استعدادیاب مواجه شده و او اجرای رابرت را از بین تماشاچیان تماشا میکند که نظر مثبتش را جلب مینماید. اتفاقی ساده ولی در عین حال بزرگ که زندگی رابرت پتینسون را برای همیشه دستخوش تغییر قرار میدهد.
در حالی که او سخت مشغول اجرای نمایشهای تئاتری همچون Anything Goes (هر چیزی ممکن است)، Macbeth (مکبث) و Tess of the d’Urbervilles (تس دوربرویل) میبود، فرنچایز سینمایی هری پاتر که از داستانهای جی. کی. رولینگ اقتباس شده بود، روزهای بسیار موفقی را پشت سر میگذاشت و سینماگران تا سال ۲۰۰۴ چندین فیلم جذاب از این مجموعه را تماشا کرده بودند.
در حالی که دنیا برای ساخت چهارمین فیلم از مجموعه هری پاتر آماده میشد، پیشنهاد ایفای نقش شخصیت سدریک دیگوری به رابرت پتینسون داده شد که او با افتخار آن را پذیرفت. با این حال به سبب برنامه شلوغ فیلمبرداری Harry Potter and the Goblet of Fire (هری پاتر و جام آتش) او باید بین رفتن به دانشگاه و حضور در این پروژه یکی را انتخاب میکرد؛ انتخابی که در نهایت به سمت حضور در فیلم بزرگ دنباله هری پاتر سوق داده شد و رابرت پتینسون با ایفای نقشی تماشایی و جذاب، نخستین تجربه بازیگری خود در هالیوود را موفقیتآمیز پشت سر گذاشت.
او در همان سال ۲۰۰۴ و در حالی که تنها ۱۸ سال سن داشت، در پروژههای سینمایی و تلویزیونی دیگری همچون Vanity Fair (ونیتی فر) و Dark Kingdom: The Dragon King (امپراطوری تاریک: پادشاه اژدها) نیز به ایفای نقش پرداخت که البته هیچکدام توفیق چندانی حاصل نکرده و به هیچ عنوان با موفقیت هری پاتر قابل مقایسه نبودند.
حضور موفقیتآمیز رابرت پتینسون به حدی غیرقابل پیشبینی و شگفتانگیز بود که زندگی او را برای همیشه دگرگون کرد. از یک سو او با دوست صمیمی خود به نام تام استاریج (ستاره سریال The Sandman (سندمن)) یک آپارتمان را در ناحیه سوهو شهر لندن اجاره نمود و زندگی مستقل خود را آغاز کرد و از سوی دیگر پیشنهادات کاری به شکلی قطاروار به سمت وی روانه میشد.
با این حال او همچنان به هنرنمایی در سالنهای تئاتر متعهد بود که البته به شکلی غیرمنتظره و به سبب رفتارهای نه چندان حرفهای رابرت پتینسون، او تنها یک شب پیش از آغاز یکی از نمایشهای بزرگ خود، از کار اخراج شد و تام رایلی جایگزین وی گشت. البته که این رخداد تاثیری بر حضور او در سینما نداشت و در سال ۲۰۰۶ به ایفای نقش در فیلم روانشناختی و دلهرهآور The Haunted Airman پرداخت که هنرنمایی او باری دیگر تحسین منتقدین را در پی داشت.
آغاز طوفانی هنرنماییهای رابرت پتینسون سبب شد تا مجله مشهور تایمز وی را به عنوان ستاره جدید هالیوود خطاب کرده و بسیاری از سینماگران از او به عنوان جود لا بعدی سینما یاد کنند. او همچنین در سال ۲۰۰۷ نقشی فرعی در فیلم تلویزیونی The Bad Mother’s Handbook (دفترچه راهنمای مادر بد) را ایفا نمود که البته چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفت و خیلی زود از یادها فراموش شد.
در حالی که رابرت پتینسون تنها فرصت ایفای نقش در یکی از فیلمهای هری پاتر را پیدا کرده بود، فرنچایز سینمایی دیگری به سراغ وی آمده و سامیت انترتینمنت ایفای نقش شخصیت ادوارد کالن، یک خونآشام عجیب و غریب در اقتباس سینمایی Twilight (گرگ و میش) را به رابرت واگذار کرد. فیلمی که حول محور خونآشامها و گرگینهها جریان داشته و زمینه آشنایی این بازیگر جوان را با کریستن استوارت هموار کرد.
فیلم Twilight با اکران در سال ۲۰۰۸ و جلب سینماگران جوان، به موفقیتی بزرگ در سینما دست پیدا کرد و اثری که تنها با ۳۷ میلیون دلار تهیه شده بود، ۴۰۷.۱ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کسب کرد و رابرت پتینسون را به ستاره آن سال سینما تبدیل نمود. با وجودی که داستان این فیلم و روایت آن با نقدهای بسیاری همراه شده بود اما شیمی عالی بین رابرت و کریستین استوارت به نقطه عطف این اقتباس سینمایی بدل گردید. این فیلم زمینهساز رابطه رابرت و کریستین شد که البته که سبب حواشیهای کریستین، حضور آنها در کنار یکدیگر چندان دوام نیاورد و آنها در سال ۲۰۱۳ به صورت رسمی از هم جدا شدند.
رابرت پتینسون در همان سال ۲۰۰۸ به ایفای نقش در پروژههای کوچکی همچون How to Be (چگونه بودن) و Little Ashes (خاکسترهای کوچک) نیز پرداخت که هر کدام با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدین و مردم روبرو شدند. در سال ۲۰۰۹ او باری دیگر نقش ادوارد کالن را در فیلم The Twilight : New Moon (گرگ و میش: ماه نو) تکرار کرد که فروشی سرسامآور بالغ بر ۷۰۹.۸ میلیون دلار را در سراسر جهان کسب نمود. اثری که همچنان در جلب نظر منتقدین ناکام عمل کرد ولی مردم به شدت از آن استقبال نمودند و رابرت به سبب ایفای نقش جذاب خود در این فرنچایز بارها از سوی جشنواره MTV نامزد دریافت جوایز گوناگون میشد.
آثار رابرت پتینسون ۲۳ ساله با چنان سودآوریای دست پیدا کرده بودند که او در آن سالها جزو یکی از پردرآمدترین بازیگران سینمای جهان تبدیل شده بود. با این حال مجموعه گرگ و میش تازه در اواسط مسیر قرار داشت و هنوز فیلمهای بسیاری از این فرنچایز در صف اکران باقی مانده بودند. این بازیگر محبوب در همان سال به عنوان یکی از جایزه دهندگان ۸۱مین جوایز اسکار انتخاب شد که حضورش بر روی صحنه با تشویق حضار روبرو گشت.
سال ۲۰۱۰ در حالی که او در سومین فیلم از مجموعه گرگ و میش به نام The Twilight Saga: Eclipse (گرگ و میش: خسوف) حضور پیدا کرد که شاهد فروشی بالغ بر ۶۰۹.۵ میلیون دلار بودیم که علیرفم نقدهای تندی که این پروژه دریافت کرد اما هنرنمایی رابرت پتینسون جزو معدود نکات مثبت فیلم به شمار رفت. رابرت همچنین نخستین مستند از زندگی خود را دریافت نمود که برای طرفداران ۲ آتیشه وی یک هدیه ارزشمند محسوب میشد.
سال ۲۰۱۰ شاهد یکی از متفاوتترین آثار کارنامه هنری رابرت پتیسون تا آن زمان بودیم. او در همکاری با آلن کولتر، نقشآفرینی و تهیهکنندگی فیلم عاشقانه و احساسی Remember Me (من را به یاد داشته باش) را بر عهده گرفت که حادثه برجهای ۲ قلو را از منظری متفاوت به تصویر کشید و هنرنمایی این بازیگر ۲۴ موفق شد تا قلبها را به تسخیر خود دربیاورد.
از سال ۲۰۱۰ به بعد رابرت پتینسون به ایفای نقش در پروژههای متفاوتی پرداخت تا نه تنها قدرت بازیگری خود را به چالش بکشد، بلکه از سایه فرنچایزهای بزرگی که سینماگران را نسبت به او دچار تردید کرده بود نیز خارج شود. به همین منظور او در فیلم Water for Elephants (آب برای فیلها) به کارگردانی فرانسیس لارنس به ایفای نقش پرداخت. اثری که با ۳۸ میلیون دلار بودجه، فروشی بالغ بر ۱۱۷ میلیون دلار را رقم زد و جنبه جدیدی از قدرت بازیگری رابرت پتینسون را به سینماگران نشان داد.
به سبب موفقیتهای مالی فرنچایز سینمایی گرگ و میش، قسمت پایانی این مجموعه در ۲ قسمت ساخته شد. قسمت نخست تحت عنوان The Twilight Saga: Breaking Dawn (گرگ و میش: سپیدهدم – قسمت اول) در سال ۲۰۱۱ اکران شد و با وجود نقدهای بسیار منفی و تند منتقدین اما فروشی بالغ بر ۶۵۴ میلیون دلار را کسب نمود. اثری که برای نخستینبار در این مجموعه از بودجع نسبتاً سنگین ۱۱۰ میلیون دلار بهره برده بود. منتقدین این فیلم را کسل کننده و بیرمق خطاب کرده و آن را اثری خواندند که تنها برای طرفداران کتابهای گرگ و میش ساخته شده و مردم عادی در لذت بردن از آن توفیقی نخواهند داشت.
در سال ۲۰۱۲ نیز با اکران فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 2 (گرگ و میش: سپیدهدم – قسمت دوم) شاهد پایان این مجموعه خونآشاممحور سینمایی بودیم. فیلمی که تا مرز ۸۳۰ میلیون دلار فروش کرد و به سبب به تصویر کشیدن نبردی جذاب و حماسی، طرفداران این مجموعه را حسابی به وجد آورد. با این حال آخرین فیلم از دنیای گرگ و میش چندان با نمرات خوبی مواجه نشد و منتقدین حسابی از خجالت آن درآمدند.
سال ۲۰۱۴ با حضور ۲ فیلم از رابرت پتینسون در جشنواره فیلم کن روبرو شدیم. نخست The Rover (ولگرد) که شاهد همکاری او با گای پیرس در یک دنیای پیشرفته و آشوبزدهای بودیم که هنرنمایی سادهلوحانه رابرت با تمجید منتقدین و داوران همراه شد. پروژه دیگر او با همکاری جولیان مور تهیه شد که Maps to the Stars (نقشههای ستارههای سینما) نام داشت؛ اثری که برای شرکت در رقابت برای برنده شدن نخل طلای کن برگزیده شد ولی توفیقی به دست نیاورد.
پس از حضور در فرنچایزهای پر سر و صدا، رابرت پتیسون به ایفای نقش در پروژههای کوچک و منتقد پسند ادامه داد تا این که در سال ۲۰۱۵ برای نخستینبار فرصت هنرنمایی کنار نامهایی همچون نیکول کیدمن و جیمز فرانکو را در فیلم تاریخی Queen of the Desert (ملکه صحرا) در قامت لورنس عربستان بر عهده گرفت. علیرغم نقشآفرینی کوتاه رابرت پتینسون اما شاهد قدرتنمایی وی در همان صحنههای کوتاه بودیم که شگفتزدگی منتقد هالیوود ریپروتر را در پی داشت.
شاید بتوان گفت که یکی از تجربههای مهم و تاثیرگذار کارنامه هنری رابرت پتینسون، ایفای نقش در ساخته بردی کوربت به نام The Childhood of a Leader (کودکی یک رهبر) میباشد که او نقشآفرینی دوگانهای را بر عهده گرفت و برای به تصویر کشیدن چنین وظیفه سنگینی، سختیهای بسیاری را تجربه کرد که در نهایت نظر مثبت منتقدین را نیز جلب نمود. قطعاً تماشای این اثر سینمایی به طرفداران وی توصیه ویژه میشود.
در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ نیز او ایفای نقش در فیلمهای The Lost City of Z (شهر گمشده زی) و Good Time (اوقات خوش) را بر عهده گرفت. شهر گمشده زی نمایانگر تصویر جدیدی از رابرت پتینسون بود که برای حضور در این فیلم ۱۶ کیلوگرم از وزن خود را کاهش داد و علیرغم حضور کوتاهش اما در همان صحنهها نیز تمرکز مخاطب را به سمت خود متمرکز میکرد. هنرنمایی او در اوقات خوش نیز به حدی منتقدین را تحت تاثیر قرار داد که سبک بازیگری او را با آل پاچینو در فیلم Dog Day Afternoon (بعد از ظهر سگی ) مقایسه نمودند.
در حالی که رابرت پتینسون با قدرت مشغول ایفای نقش در فیلمهای نه چندان شناخته شده ولی جذاب و تماشایی بود، رابرت اگرز یکی از نقشهای اصلی فیلم روانشناختی و درام The Lighthouse (فانوس دریایی) را به او واگذار کرد که شاهد هنرنمایی وی در کنار نام بزرگی همچون ویلم دفو بودیم. رابرت پتینسون ۳۳ ساله به حدی زیبا، جذاب، وحشتناک و تاثیرگذار به ایفای نقش پرداخت که نه تنها بازیاش در کنار ویلم دفو چشمگیر جلوه کرد، بلکه جنبه جدید و دیده نشدهای از هنر بازیگریاش را به رخ مخاطبین کشید و آنها را شگفتزده نمود.
سال ۲۰۱۹ نیز با ۲ نقشآفرینی تماشایی دیگر از رابرت پتینسون روبرو شدیم. نخست همکاری او با جانی دپ و مارک رایلنس در فیلم درام، اکشن و جذاب Waiting for the Barbarians (در انتظار بربرها) که اقتباسی از رمانی به همین نام و به قلم جان ماکسول کوتسی که شاهد تلاشهای تاثیرگذاری از وی برای دیده شدن در کنار بزرگان سینمای هالیوود بودیم. پروژه دیگر او نیز اثری تاریخی به نام The King (پادشاه) بود که نقطه مقابل تیموتی شالامی را بر عهده گرفت و یک شخصیت منفی کلاسیک و نسبتاً جذاب را برای مخاطبین پدید آورد.
میتوان گفت که تلاشهای رابرت پتینسون در نمایش جنبههای بازیگری پس از سالها نتیجه داد و او در سال ۲۰۱۹ شانس همکاری با یکی از بزرگترین کارگردانان حال حاضر سینمای هالیوود را پیدا کرد. او ایفای نقش یکی از شخصیتهای اصلی فیلم علمی تخیلی و اکشن Tenet (تنت) را در کنار جان دیوید واشینگتن بر عهده گرفت و صحنههای جذاب و تماشایی را برای مخاطبین رقم زد. علیرغم این که این فیلم در دوران اوج همهگیری ویروس کرونا اکران شد و برخلاف باقی آثار نولان، در جلب نظر مثبت منتقدین و مردم موفق عمل نکرد اما هنرنمایی رابرت پتینسون یکی از معدود نکات مثبت فیلم قلمداد شد که موفقیتی بزرگ را برای وی پدید آورده بود.
در سال ۲۰۲۰ آنتونیو کامپوس فیلمی تحت عنوان The Devil All The Time (شیطان تمام وقت) را با هنرنمایی رابرت پتینسون کارگردانی نمود. اثری که او را در قامت یک واعظ دینی قرار داده و یکی از شخصیتهای منحصر به فرد رابرت در طی چند سال اخیر محسوب میشود که سکانس موعظههای وی با آن لهجه عجیب و غریبش بارها در رسانهها مورد توجه مردم قرار گرفت. در نهایت پس از حضور در فرنچایزهای بزرگی همچون هری پاتر و گرگ و میش، شناخته شدن رابرت پتینسون در هالیوود سبب شد تا کمپانی برادران وارنر و مت ریوز او را به عنوان شوالیه تاریکی جدید سینما به دنیا معرفی نماید.
تصمیمی که اوایل با واکنشهای تندی از سوی طرفداران دیسی روبرو شده بود اما با پخش نخستین تریلر از فیلم The Batman (بتمن)، شاهد بروس وینی جوان ولی خشن و سرکشی بودیم که تاکنون در سینما سابقه نداشته و همین مسئله سبب شد تا واکنشهای منفی نسبت به او پایان یابد. پس از ناکامیهای دنیای سینمایی دیسی در ژانر ابرقهرمانی، رابرت پتینسون و مت ریوز فیلمی حدودا ۳ ساعته از بتمن را روانه سینما کردند که نه تنها با واکنشهای به شدن مثبتی مواجه شد، بلکه فروشی بالغ بر ۷۷۱ میلیون دلار را در باکس آفیس رقم زد که در بحبوحه همهگیری کرونا یک موفقیت بزرگ برای دیسی به شمار میرفت. هنرنمایی متفاوت و منحصر به فرد رابرت پتینسون نیز باعث شد تا در کنار باقی موفقیتهای فیلم بتمن، شاهد چراغ سبز وارنر برای ساخت دنباله آن باشیم که در سال ۲۰۲۵ اکران خواهد شد.
رابرت پتینسون پس از کسب شهرتی مثالزدنی، برای نخستینبار طی یک قرارداد گسترده با کمپانی برادران وارنر، تولید طیف وسیعی از محصولات را بر عهده گرفت که تجربه جدید ولی بزرگی برای وی محسوب میشود. مسئلهای که در آینده نه چندان دور شاهد تاثیرات آن بر کارنامه هنری این بازیگر ۳۷ ساله خواهیم بود.
این بازیگر جذاب، توانمند و دوستداشتنی نشان داد که شهرت و محبوبیت برخلاف باقی همتایانش آسان به دست نیامده و او در طی یک دهه گذشته به ایفای نقش در آثار بزرگ و کوچک بسیاری پرداخت که راه را برای بر عهده گرفتن نقشهای ماندگاری همچون بروس وین هموار کرد. میتوان امیدوار بود که این روند با شدت بیشتری در طی سالهای آینده ادامه داشته و شاید که روزی بتوانیم شاهد حضور نام او در بین نامزدین جشنوارههایی همچون گلدن گلوب یا اسکار باشیم.
در پایان میتوانید لیستی از بهترین نقشآفرینیهای رابرت پتینسون در سینما را مشاهده نمایید که تماشای آنها را به طرفداران وی توصیه مینماییم.
- فیلم Harry Potter and the Philosopher’s Stone
- فیلم The Rover
- فیلم Remember Me
- فیلم The Batman
- فیلم The Lighthouse
- فیلم Queen of the Desert
- مجموعه فیلمهای Twilight
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
نظرات
پتینسون رو دوست دارم هنوزم در نقش بتمن ببینم
فیلمای مستقلش عالیه واقعا مخصوصا Good Time و The Lighthouse .
Water for Elephants (آب برای فیلمها) اینجا فیل ها میشه (م) اضافه ست ،
ممنون از مقاله خوبتون
خود این بنده خدا از سری twilight متنفره…..
بعد شما مجموعه رو جز بهترین فیلمهاش گذاشتید.
من این کامنتو دقیقا همون روز که منشتر شد دیدم
چطور تشخیص ندادم تویی
اون عکسشو که دامن پوشیده دیدین😂😂😂 ذهنیتم از بروس وین عوض شده 😂. ولی واقعا دوست دارم به عنوان بتمن زیاد ببینمش
من اولین بار تو فیلم هری پاتر و جام آتش دیدمش ولی تو فیلم بتمن واقعا درخشید امیدوارم بازم شاهد بازیهای خوبی ازش باشیم
تو نقش یک بتمن جوان که هنوز نتونسته شخصیت بتمن و بروس وین رو از هم جدا کنه عالی بازی کرد.
عالیه
خیلی از دیدنش تو لباس بتمن لذت بردم
یه بتمن جوون و دارک💙✌️✌️
عشق عشق عشق ، تمام فیلم هاش رو بجز Twilight دیدم یک بازیگر مستعد و خوشتیپ و یک آدم باحال و بامزه توی دنیای واقعی ، بازیگر مورد علاقه ام از نسل جدید
فکش جلوعه