نقد و بررسی قسمت اول سریال The Last of Us | شروع قدرتمند
پس از مدتها انتظار بالاخره سریال بسیار مورد انتظار و مورد توجه The Last of Us منتشر شد تا شاهد یکی از هیجانانگیزترین عناوین این روزها باشیم.
سریالی که شاید بیش از هر مخاطبی، آن دسته از مخاطبینی انتظار آن را میکشیدند که خاطرات بسیاری با عنوان بازی ویدیویی آن داشتهاند.
یکی از محبوبترین بازیهای تاریخ حال قرار بود تا در مدیوم سینما و در قالب یک سریال آن قصه پر فراز و نشیب را جلوی دوربین برده و برای مخاطبین روایت کند.
جدا از اینکه آیا این عنوان محبوب را بازی کردهاید یا خیر، سریال The Last of Us نظرات بسیار مثبتی را قبل از انتشار برای عموم از سوی منتقدین دریافت کرده است و اثری صرفا مختص به گیمرها نیست.
بنابراین جدا از هر اتفاق و هر موفقیتی که این عنوان در دنیای گیم به دست آورده است، سعی داریم تا سریال ساخته شده از آن را در مدیوم خودش یعنی سینما به صورت قسمت به قسمت بررسی کنیم.
همواره یک ترس و یا نگرانی ذاتی درباره عناوین سینمایی که در قالب فیلم و یا سریال از بازیهای ویدیویی ساخته میشوند وجود دارد.
تعداد عناوینی که با چنین رویکردی با شکستهای بسیار بزرگی روبرو شدند، کم نیست. بنابراین دست گذاشتن بر روی یک بازی ویدیویی و تصمیم برای ساخت یک اثر تصویری از آن همواره عملی پر ریسک و بسیار چالشبرانگیز بوده است.
حال آنکه اثری که با آن سروکار داریم از یکی از محبوبترین عناوین دنیای گیم ساخته شده باشد و در سراسر دنیا طرفداران متعصب بسیاری داشته باشد. به طور قطع نگاهها نسبت به چنین اثری به خصوص از سوی هواداران آن سختگیرانهتر و نقادانهتر خواهد بود و در ساخت آن دقت و تلاش فراوانی باید انجام شود. اما با این وجود سازندگان تصمیم به ساخت چنین سریالی گرفتهاند.
اولین و مهمترین نکته درباره چنین آثاری میزان و نوع تغییر دادن قصه و اتفاقات است. متاسفانه گاها گاردهایی نسبت به این اتفاق وجود دارد که بعضا درست و منطقی نیستند.
این بدان معنا نیست که هر گونه دست بردن در قصه، ارزشمند است. اما باید این موضوع را درک کرد که مدیوم سینما با گیم بسیار متفاوت است.
بنابراین با توجه به نیاز فیلمنامه ممکن است لحظاتی به قصه اضافه و از آن حذف شوند و چنین رویکردی نه تنها ایراد نیست، بلکه اگر به شکل درست خود انجام شود شایسته تحسین است.
قصه در سریال The Last of Us از صبح و روز حادثه بزرگ آغاز میشود. جایی که در روز تولد جوئل، او و دخترش سارا هر کدام به قصدی از خانه خارج میشوند.
تصمیم به شروع روایت این قصه از چنین نقطهای بسیار تصمیم درستی است و نشان از نوشته شدن فیلمنامهای فکر شده دارد.
همانگونه که گفته شد در دنیای گیم ممکن است پیشفرضهایی وجود داشته باشند و با توجه به آنها داستان پیش برود. اما در سریال این پیشفرضها باید ساخته شوند.
سریال در واقع سعی دارد تا ارتباط بیشتری را بین سارا و جوئل شکل دهد و آن دو را بیشتر در کنار یکدیگر به تصویر میکشد و همچنین بکگراند بیشتری از سارا در اختیار مخاطب قرار میدهد. تلاشهای سارا برای تعمیر ساعت جوئل از مواردی است که سعی در به تصویر کشیدن میزان ارزش او و نزدیکی این دو نفر دارد.
علاوه بر آن، گردش سارا در شهر، شهری که اکنون سالم است و همه چیز در آن عادی بنظر میرسد، از مواردی است که برای انتقال بهتر مفهوم ترسناک ویرانی و یا خرابی به کار گرفته شده است.
ابتدا شهری سرزنده و منظم به مخاطب نمایش داده میشود و سپس ویرانی را مشاهده میکنیم. این اتفاقی است که در طول این بیست سال رخ داده است و مخاطب برای درک و حس بهتر این موضوع باید شاهد این لحظات میبود که به درستی نیز در سریال گنجانده شدهاند.
در واقع تمام لحظات تا پیش از شب حادثه سعی دارند تا در ادامه اثر را کمی دراماتیکتر کنند و شاید حتی در مواردی فیلمنامه میتوانست مکث بیشتری نیز انجام دهد.
همانطور که اشاره شد، این سریال بنا نیست تا فقط برای گیمرها به نمایش درآید و سازندگان باید آن دسته از مخاطبینی که در این گروه نیستند را نیز در نظر بگیرند. اتفاقی که در قسمت اول رخ داده است.
سریال ابدا خود را واگذار به عنوان گیم خود نکرده است و به عنوان اثری مستقل بر روی پای خود میایستد. سعی دارد تا دنیایی رو به نابودی را تصویر کند و مخاطب را با شخصیتهای این جهان آشنا کند. و البته اولین لینکهای بین جوئل و الی را شکل دهد. در واقع بیشتر مدت زمان قسمت اول صرف همین موضوع میشود که موفقیتآمیز میباشد.
قسمت اول سریال The Last of Us با وجود مدت زمان طولانی تقرییا هشتاد دقیقهای خود ابدا لحظهای خستهکننده و حوصله سربر نشده و ریتم خود را در طول قسمت حس میکند. اتفاقی که ابدا کار سادهای نیست.
یکی از حواشی سریال The Last of Us از همان نقطه ابتدایی، مربوط به انتخاب بازیگران آن بوده است. بسیاری از همان ابتدا هجمههای بسیاری را به سازندگان سریال برای انتخاب بازیگران، به خصوص بلا رمزی برای ایفای نقش الی وارد کردند.
اکثر این اعتراضات به دلیل چهره و یا بکگراند ذهنی موجود از بلا رمزی در ذهن مخاطبین اتفاق افتاد چرا که هیچ یک هنوز بازی او را در نقش الی ندیده بودند.
نکته مهم آنجاست که شاید شباهت ظاهری بتواند به حس بهتر مخاطب کمک کند، اما قطعا مهمتر از آن اکتهای بازیگرانی است که برای این نقشها انتخاب شدهاند.
این افراد با تستهای مختلف انتخاب شدهاند و هیچ قانونی مبنی بر اینکه باید از نظر ظاهری شبیه به نسخههای ویدیویی خود باشند وجود ندارد. چرا که همانطور که گفته شد سریال The Last of Us سعی دارد تا بتواند روی پای خود بایستد.
قطعا که پدرو پاسکال و بلا رمزی شباهت چندانی به جوئل و الی ندارند و شاید همین حالا نیز اسامی مختلفی از بازیگران در بین مخاطبین میچرخد. اما نکته مهم شیوه بازی بازیگر است و شباهت چهره اهمیت بسیار کمتری نسبت به این موضوع دارد و بازیگران در قسمت اول عملکرد قابل قبولی داشتند.
در پایان باید گفت سریال The Last of Us در قسمت اول خود شاید حتی فراتر از انتظارات ظاهر شد و به عنوان قسمت ابتدایی یک سریال عملکرد بسیار خوب و کوبندهای داشت.
در عین وفادار بودن به قصه اصلی سعی داشت تا با اهداف سینمایی، تغییرات مثبتی را در روند خود ایجاد کند و از طرفی با استفاده از همان موسیقی دوستداشتنی یاد و خاطره فضایی آشنا را برای مخاطب زنده میکرد.
قسمت نخستی خوشریتم، تماشایی، فکر شده و از همه مهمتر دارای قلاب که مخاطب را منتظر هفته آینده نگه میدارد و بنظر میرسد در حال تماشای سریالی هستیم که با حفظ چنین روندی میتوان مدتها از آن لذت برد.
پر بحثترینها
- رسمی: Death Stranding Director’s Cut برای ایکس باکس عرضه شد
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- آیپی Death Stranding دیگر متعلق به سونی نیست
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- دیجیتال فاندری: پلی استیشن ۵ پرو نمیتواند برخی بازیها را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کند
- دیجیتال فاندری: کیفیت Horizon Forbidden West روی PS5 Pro معادل با قویترین رایانههای شخصی است
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
نظرات
بهترین اقتباس از یک بازی بود. انقدر کیفیتش بالا بود که ادم فکر میکرد واقعا یکی دیگه از شاهکارهای اورجینال hbo هست!
سونی تا به امروز تو بخش سریال سازی همیشه حرف اول رو میزده با اینکه تو فیلم سازی خوب نیست
همین breaking bad که ازش به عنوان بهترین سریال تاریخ یاد میشه مالکش Sony Pictures Television هست
یا سریال The boys حاصل همکاری سونی و آمازون بود
اینجا هم مثل همیشه عالی عمل کردن
ولی هنوز اندازه قسمت اول walking dead(Good bye deys gone) نبود
همین که تونسته از دنیای گیم اینطور سریالی که اونم فکر کنم برای اولین بار کیفیت خوبی بیرون بده خودش خیلیه دوست من
درست 🙏
من امروز قسمت اول Tlou رو دیدم. برام سوال بود که واقعا از قسمت اول The Walking Dead بهتر بود یا نه؟
خب به نظرم سریال شروع خوبی داشت و خوشم اومد.
اما بهتر بود؟ به نظر خیر
اوپنینگ TWD چیزی بود که خودشم نتونست تکرارش کنه.
به نظرم که بهترین شروع در تمام سریال ها برای من فن دوآتیشه GOT مربوط میشه به TWD.
توی اون قسمت ۹۰% مدت زمانش فقط اندرو لینکولن/ریک گرایمز رو دیدیم. مردی که هیچ اطلاعی نداشت و فقط به دنبال خانواده ش بود.
موسیقی متنش فوق العاده و فضاسازیش تکرار نشدنی بود.
نتیجه خلق اپیزودی شد که هر بار میبینمش و به آخرش میرسم استرس تمام وجودم رو میگیره و با خودم میگم “الانه که کارش تمومه”.
به نظرم هایپ زمان انتشار دور و بر Tlou رو گرفته و باعث شده که مقایسه های غیر منطقی صورت بگیره
یکی با Breaking Bad و Game of Thrones مقایسه ش میکنه!
حالا هم با The Walking Dead.
البته که قسمت اول Tlou واقعا کیفیت بالایی داشت. ولی این مقایسه کردنا درست نیست.
با walking dead شاید عقلانی و قابل پذیرش باشه اما بریکینگ بد و گات به هیچ وجه
🙏
اپیزود اول TWD خودش خیلی شبیه به شروع ۲۸ Days Later بود 😒
کیفیت سریالش در حد resident evil هست کی جرات کرده
این زباله رو با گات و بریکینگ بد مقایسه کنه؟😂
باش
۹۰ درصد شبیه بازی بود
ایشالا فصل تموم شه ببینیمش، واکینگ دد که دد شد، ببینیم این چه میکنه، البته معمولا وقتی اینجوری داستان رو مو به مو میدونم دیگه برام خیلییی جذابیت نداره، قرار سوپرایزمون کنه و اتفاقات رو تغییر بده؟؟ یهو مثلا جول سوپرمن بشه و پتیاره رو بکشه؟ الان طرفدارهای پتیاره میان، پتیاره کلمه بدی نیستا گیمفا تایید کن فکر کنم به معنای زشت و مهیب هم بود، منم منظورم همین معنیشه 😉
واکینگ دد البته چند تا اسپین اف مثل سریال دریل یا سریال میشون و ریک یا سریال مگی و نیگان رو داره
نقاط قوت سریال( از نظر خودم ) :
اینتروی بسیار جالب و مرموز اپیزود،( گفت و گوی اون سه نفر ).
پیاده سازی عالی دنیای لست، در سریال.
بازی زیبا و باور پذیر بلا رمزی در نقش الی.
بازی زیبا و باور پذیر پدرو پاسکال در نقش جوئل.
نقاط ضعف( اسپویل ) :
باور پذیر نبودن نیکو پارکر برای بازی در نقش سارا به علت اینکه اصلا حس و حال یک بچه ی معصوم و کوچیک رو منتقل نمیکردو انکار یه انسان بزرگسال بود. بخاطر همین صحنه ی مرگش به اندازه ی بازی تاثیر گذار نبود.
شباهت بی جای بعضی از سکانس های سریال به بازی که موجب نوعی مقایسه ی ناخودآگاه بین این دو و زیر سوال رفتن سریال میشه.
بیشتر از هزاران بازیگر متاسفانه در سریال یا فیلمی بازی کردن که فوت شدن و همین باعث شده متاسفانه به ادامه فیلم و سریال نرسن و نباشن در این دنیا
انشالله قسمت بلا رمزی باشه این قسمت
کازپلی یا کاسپلی؟کاسپلی الی در افریقا خیلی بهتر از این ناقص الخلقه س
تنها چیزی که میتونم بگم یا خیلی بچه ای متوجه نمیشی چی میگی، یا کلا با این شخص مشکل داری که اینم راهش نیست برگردی بگی بمیره که چی؟ که خوشت نمیاد، انتخابشون از الی رو منم راضی نیستم ولی این بوده انتخابشون بالاخره، خوشت نمیاد از طرف نگاه نکن سریال رو، به همین راحتی
بس کن جان عزیزت حالمون بهم خورد اینقدر این نظرات تکراریو دیدیم
نفهمیدم چی گفتی
هزاران نفر فوت شدن تو سریال ؟
کسی مرده از بازیگرا ؟
اصلا مگه هزار نفر تو سریال بازی کردن که حالا بیان بمیرن ؟ 😐
آقا کیومرث منظورش در طول تاریخ سینماست
بلا رمزی توی گات بازی کرده برای چند فصل هم توی این سریال بازی میکنه و برای هر قسمت کلی پول میگیره و دلیل انتخابشم این که اونا این تفکر غلط ندارن حالا تو و امثال تو بیاد هی بگید الی بازی قشنگه این چیه انتخاب کردن
بین خودمون بمونه، الی بازیها خیلی شبیه به کانسپتهای اولیهای که تو ذهن نیل دراکمن بوده نیست و بیشتر شبیه به سلبریتیهاست(چون صورتش از Ellen Page الهام گرفته شده) قیافهی بیش از حد خوبی داره برای یه داستان آخرالزمانی ولی چهرهی بلا رمزی شباهت خیلی زیادی به کانسپتهای اولیهی The Last of Us یا همون پروژۀ Mankind داره.
واقعا احمقی
چیزی که بیشتر از انتظار من ظاهر شد اجرای بازیگر تامی بود قبل دیدن سریال باور داشتم انتخاب بدیه برای سریال ولی تو همون ۲۰ ۳۰ دقیقه اول نشون داد خوب بازی میکنه اخلاقشو خیلی شبیه تامی کرده بود بقیه چیزا هم عالی بودن تنها نکته منفی از نظرم قیافه بلا رمزیه خوب بازی کرد ولی وقتی نگاهش میکنم نمیتونم جای الی تصورش کنم شروع سریال و فضا سازیشونم عالی بود تغییراتی که دادن از نظرم خوب بود تغییرات ریز که داشتیم ولی تغییرات بزرگی که تا اینجا دیدیم (اسپویل) یکی نوع مرگ رابرت بود یکی اینکه جوئل از همین اول قصه دنبال تامی میگرده و حضور بیل و فرنک که احتمال زیاد از همین اوایل نقش مهمی دارن همینطور نوع انتشار بیماری که فرق داره و رابطه جوئل و تس که این یکی در حد حدسیاته فقط
سریال در یک کلمه
بی نظیر و عالی
ا این که دو کلمه شد
اوس جواد
اگر واقعا حقش بوده امیدوارم در ادامه بیش از پیش پیشرفت کنه❤👌🏻
اگه با همین پدرو پاسکال نیتن رو در انچارتد میساختند. بهتر بود از بچه عنکبوت
یاد اون کاربر سیب زمینی فن افتادم که میکفت سونی و پلی استیشن به زودی محو خواهند شد و هیچ اثری ازشون باقی نمبمونه. خوب بشین به تماشای موفقیت های سونی و آتیش بگیر
با تشکر از شما جناب حسن زاده عزیز. بررسی تمام و کمال به ابعاد پرداخته و کاملا منصفانه اس.
همونطور که توی متن هم اشاره شد، قسمت اول فراتر از انتظارات بود. سکانس آغازین که مصاحبه اون دو دانشمند رو نشون میداد خیلی بجا و فکر شده بود.
با این که در مورد انتخاب بازیگران مطمئن نبودم اما خوشبختانه خلاف این قضیه بهم ثابت شد و اکت ها کاملا مناسب بودند.
در انتها هم قصد دارم به بزرگترین اعتراض به اثر، یعنی بلا رمزی در نقش الی بپردازم و خوشحالم بگم حداقل تا به اینجای کار نشون داده که بازیگر قابلی هست و توانایی نقش آفرینی به یاد ماندنی رو داره. امیدوارم قسمت های بعدی هم همین کیفیت بالا رو حفظ کنند.
اسپم تا حدودی: چقدر با داستان نسخه دوم حال کردم واقعا ابرشاهکار بود هیچ بازی اینقدر منو درگیر خودش نکرده بود مشتاقم ببینم میتونن تو سریالشم اونقدر داستان درگیر کننده ای بسازن یا نه
دقیقا مثل بازی شاهکار بود ، پدرو پاسکال عالی نواخت
بلا رمزی هم درسته شبیه الی نیس ولی بد بازی نمیکنه انصافا
منتظر قسمت دوم …😉
فقط اونجاش که بلا رمزی از یک تا ده شمرد 🗿😂