نقد و بررسی بازی Neon White؛ پارکور مردگان
Neon White یکی از متفاوتترین بازیهای عرضه شده در سال ۲۰۲۲ است. با نقد و بررسی این بازی همراه گیمفا باشید.
چشمانش را به آرامی باز میکند و خود را در میان آسمان و زمین میبیند. گویا همه منتظر رویدادی هستند و در نهایت، موجوداتی نورانی با صدایی آرام به او و دیگر افراد حاضر در صحنه سلام میکنند. کمی گیج است و بدتر از همه، هیچ چیز از گذشتهاش به یاد نمیآورد.
راستی، این ماسک روی صورتش چیست، دنیا چرا عوض شده؟ همینطور با خود سوالهایش را مرور میکند و به دنبال پاسخ میگردد که ناگهان موجودات نورانی شروع به سخنرانی میکنند: «ای گناهکاران، به بهشت خوش آمدید! شما مردهاید و تنها ده روز فرصت دارید تا خود را از جهنم سوزان نجات دهید… »؛ آری، او مرده است …
چند بار در سال پیش میآید تا یک بازی شما را به معنای واقعی کلمه معتاد خود کند؟ چند بازی وجود دارد که شما را مجبور کند تا ثانیه به ثانیه مراقب حرکاتتان باشید و یک گلوله هم برایتان معنا داشته باشد؟ امسال، شاهد ساخت چنین اثری توسط تیمی بسیار کوچک به نام Angel Matrix هستیم.
بیاید با هم سری به Neon White بزنیم و با دقت، بازی را در بخشهای مختلف بررسی کرده و در نهایت به یک جمعبندی برسیم.
گناهکارانی در طلب رحمت
Neon White از همان لحظهی ابتدایی جذاب به نظر میرسد. داستان، حول محور شخصیتی بینام و نشان است که بازی او را با نام مستعار White معرفی میکند. آنطور که به نظر میرسد، او جانش را از دست داده و قرار است به زودی به جهنم برود، منتهی توسط موجوداتی به نام بلیورها (Belivers) که خود را به عنوان فرستادگان خداوند معرفی میکنند، به بهشت آورده میشوند تا طی یک رویداد، شیاطینی که به صورت غیرمجاز به این مکان مقدس وارد شدهاند را نابود سازند.
درنهایت، قرار است تا بهترین افراد در میان گناهکاران، بلیط ماندن در بهشت را دریافت کنند و لطف و رحمت خدا، شامل حالشان شود. بلیورها ماسکهایی بر صورت گناهکاران قرار دادهاند که کاربردی مانند بمب درون مغز اعضای گروه جوخهی انتحار را دارد.
در صورتی که گناهکاران (که از اینجا به بعد از آنها با عبارت Neon نام خواهیم برد) این ماسکها را از روی صورت خود بردارند، انفجار صورت میگیرد و صاحب ماسک به همراهش نابود خواهد شد. در طول داستان، با شخصیتهای مختلفی آشنا میشویم و جالب است بدانید که اکثر آنها، از گذشتهی White خبر دارند، اما از گفتن حقیقت به او خودداری میکنند. بازی، قصهی مرموز و جالبی دارد و تا انتها، جذابیتش را حفظ میکند.
در طول بازی، به جز یکی دو مورد، هیچ کاتسین یا میانپردهای پخش نمیشود و داستان به صورت عناوین رمان بصری به نمایش در میآید که البته با فاکتور از انتخاب نهایی، پلیر حق انتخاب دیالوگها را نخواهد داشت و صرفا باید به آنها گوش فرا دهد.
ممکن است فکر کنید که اثری که حتی در آن یک کاتسین یافت نمیشود، چگونه توانسته تا داستان را به خوبی روایت کند؟ پاسخ اینجاست که تیم کوچکی که وظیفهی ساخت Neon White را برعهده داشته، به خوبی توانسته تا با الهام از عناوین ژاپنی، روایت رمانوار برای بازی تعریف کند و با استفاده از صداگذارانی قابل قبول، احساسات موجود را منتقل کرده و از طرفی با معرفی کاراکترها و گذشتهی White در طول زمان، مخاطب را تا انتها مشتاق کشف اسرار بازی کند.
اما در نئون وایت، بیشترین چیزی که توجه شما را به خود جلب میکند، گیمپلی است و داستان از آن جهت که به بازیکن در طول مسیرش یک هدف جمع و جور و فکرشده میدهد، این بخش را بیش از پیش جذاب جلوه میدهد.
شیاطینی در دل بهشت
سخت است که در مورد سبک Neon White نظر دهیم! بازی به خودی خود یک اثر سکوبازی (پلتفرمر) و اول شخص است، اما ماجرا جایی جالب میشود که پای کارتهای موجود در دنیای بازی به گیمپلی باز میشود. در Neon White، یک سری کارت رنگی وجود دارد که هر یک دو ویژگی مهم به کاراکتر میدهند.
این کارتها در مرحلهی اول، نمادی از سلاحهای فانی مثل AK-47 و یا شاتگان هستند و با توجه به میزان گلولهای که دارند، میتوان از آنها به شکل یک اسلحه استفاده کرد؛ اما نکتهی ویژه در مورد این کارتها آن است که هر یک از آنها دارای یک ویژگی و قابلیت مخصوص به خود هستند و باید بدانید که در صورت استفاده از قابلیت مذکور، کارتتان از بین خواهد رفت.
بگذارید با ذکر یک مثال، این مکانیزم را توضیح دهم. فرض کنید که در طول بازی، کارت مخصوص به سلاح Pistol را به دست آوردهاید و طبق قوانین بازی، این کارت دارای تعداد مشخصی گلوله است و حال شما میتوانید از آن به عنوان اسلحه استفاده کنید، اما این کارت یک ویژگی دیگر به شما میدهد و آن قابلیت دابل جامپ و یا پرش دوگانه است. اگر قبل از به اتمام رسیدن گلولههای کارت از قابلیت آن استفاده کنید و دوبار پرش را انجام دهید، کارت شما نابود خواهد شد و دیگر امکان استفاده از گلولههایش را نخواهید داشت.
بازی به شما اجازه میدهد تا هر دست، تنها ۳ کارت با خود حمل کنید و تنها در صورتی میتوانید از کارت جدیدی استفاده کنید که کارت قبلی را جایگزین کرده و یا از قابلیتش به شکل اجباری استفاده کنید. این مکانیزم باعث شده تا Neon White دارای سبک مخصوص به خود باشد و حتی میتوانیم از این بازی به عنوان اولین شوتر اول شخص کارتی یاد کنیم!
طراحی مراحل بازی فوقالعاده هنرمندانه صورت گرفته و سازندگان از تمامی امکانات محدود خود در جهت خلق یک بازی سرگرم کننده استفاده کردهاند. در هر دست فرصت دارید تا خود را به چک پوینتی که بازی مشخص کرده برسانید و البته در طول مسیر، تمامی شیاطینی که در مسیرتان قرار گرفتهاند را نابود کنید. موضوع آن جایی جالب میشود که برای اتمام هر مسیر، زمان مشخصی در نظر گرفته شده و با توجه به تلاشتان، یکی از ۴ نمرهی درنظر گرفته شده برای اتمام مرحله را دریافت میکنید.
در انتهای هر ماموریت (بازی دارای ۱۲ ماموریت است که جز یکی دو مورد خاص، هر یک دارای ۱۰ مرحلهی به خصوص هستند)، باید تعداد مشخصی از این مراحل را با رکورد خوبی به پایان برسانید و نمرهی طلایی را از آن خود کنید؛ در غیر این صورت، امکان رفتن به ماموریت بعدی را نخواهید داشت.
یک سری آیتم به خصوص در مراحل وجود دارد که با جمع آوری آنها میتوانید روابطتان را با دیگر Neonها خوب و کم کم حافظهی خود را بازیابی کنید. این کار باعث میشود که در انتها بتوانید پایان دوم بازی را مشاهده کنید.
در طول بازی، با ۳ باس روبهرو شدم که هر یک از کیفیت بالایی برخوردار بودند، زیرا این مبارزات به ریتم بازی ضربه نمیزدند و از بازیکن میخواستند تا با همان سرعت قبلی به مبارزه بپردازد. با این وجود، تعداد باسفایتها بسیار کمتر از چیزی است که باید باشد و ترجیح میدادم که با شخصیتهای متفاوتتری به مبارزه بپردازم.
در Neon White، زمان و بهرهگیری حداکثری از تمامی لحظات در اختیار شما، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند و در صورتی که لحظهای غفلت کنید، باید مرحله را از ابتدا اجرا کرده و در طول بازی، بارها و بارها این کار را تکرار خواهید کرد. کارتها و دشمنان به خوبی در محیطهای بازی پراکنده شدهاند و سازندگان از تمامی محیطها، آبجکتها، تلهها و کارتهای بازی استفاده کردهاند تا پلیر را به چالش بکشند.
Neon White، بازی بسیار بی رحمی است و اصلا نباید از آن انتظار یک گیمپلی ساده را داشته باشید، اگرچه به نظرم در مراحل ابتدایی بازی ریتمی بیش از حد آهسته در افزایش درجهی سختی دارد و در انتها به طور جدی سخت میشود که اندکی تعادل مراحل را به هم زده است؛ اما این موضوع آنقدری آزاردهنده ظاهر نمیشود که بتوان از آن به عنوان یک نقطه ضعف یاد کرد.
ساده، اما زیبا
شاید Neon White ظاهری ساده داشته باشد، اما سازندگان بازی توانستهاند با الهام از انیمهها و طراحی بصری مشابه با مانگاهای ژاپنی، محیطهای زیبایی خلق کنند که با توجه به سبک و سیاق بازی، جالب کار شدهاند و طراحی هنری ویژهی Neon White، مخاطب را زده نخواهد کرد.
بهشتی که Angel Matrix طراحی کرده است، ظاهری مدرن و حتی در برخی از بخشها صنعتی دارد و در آن شاهد آسمانخراشهایی هستیم که در طول مراحل به مرور به چشمتان خواهند آمد؛ البته تمامی این موارد، توجیه بسیار جالبی از حیث داستانی دارند و نباید از وجودشان تعجب کنید.
موسیقی در Neon White یکی از بهترین بخشهایش است و ترکهای در نظر گرفته شده برای مخاطب با استایل خاص خود بر سرعت و هیجان اثر افزودهاند و با توجه به تنوع بسیار بالایی که دارند، تا انتهای بازی تکراری نمیشوند و بر کیفیت تجربهی گیمر خواهند افزود.
Neon White
Neon White اثری متفاوت است که برای خلق آن، سازندگان از امکانات کم خود بهترین بهره را بردهاند و موفق شدهاند تا یک تجربۀ فوقالعاده و دیوانهوار را ارائه دهند. اگر به دنبال یک بازی سرگرم کننده، چالش برانگیز و دوست داشتنی با ایدههای خلاقانه و جدید هستید، همین حالا Neon White را تجربه کنید.
نکات مثبت:
- داستان ساده و جذاب
- گیمپلی سریع، معتاد کننده و دیوانهوار
- لول دیزاین بینظیر
- طراحی هنری بسیار زیبا با حال و هوای انیمههای ژاپنی
- ترکهای گوشنواز و پرانرژی
- خلاقیت در ترکیب سبک کارتبازی، شوتر و پلتفرمر
- بازی به حداکثر پتانسیل در المان سرگرمکنندگی میرسد
نکات منفی:
- تعداد باس فایتهای بازی بسیار کم است و با وجود کیفیت بالای طراحی همان تعداد کم، پلیر خواهان باسفایتهای بیشتر خواهد بود
۹.۳
این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
بازی حقیقتا فوق العادست و خیلی پیشنهاد میشه
برای چه پلتفرمایی عرضه شده
من فکر کردم انحصاری سوییچ هست ولی شما روی پیسی نقد کردید
سوییچ و پی سی
و PS
این بازی اولین بازی بود که دوس داشتم توی همه مراحلش انقد برم تا بهترین مدالو بدست بیارم براش
خیلی بازی خوش ساخت و سرگرم کننده ایه به همه پیشنهادش می کنم
واقعا بازی خوبی بود
گیم پلی عالی و موسیقی متن مناسب
حتی داستان بازی هم در نوع خودش جالب بود به اضافه یک انتخاب پایانی دیگه برای مکس کردن روابط با کارکتر ها
بنظرم تعداد کم باس فایت ها چیز بدی نیست اینجا. جذبه ی اصلی این عنوان اینه که هر Run رو بهتر و سریع تر از دفعه ی قبلی انجام بدی. واسه ی همینه مراحل هم زیر ۱ دقیقه معمولا تموم میشن.
یه جورایی میشه گفت یه عنوان Speed running هست برای پلیرهای غیر حرفه ای. واقعا دیزاین خاصی داره
نوآوری تو بازی موج میزنه
از اون دسته از بازیا بود که یه تجربه فوق العاده منحصر به فرد رو به مخاطب ارائه میکرد، تو زمینه های دیگه هم عالی ظاهر میشه
نمیفهمم کجای داستانش جذاب بود
برای اونایی که این سبک رو دوست داشتن پیشنهاد میدم یک سر هم به بازی seum بزنن
از آنجایی که سیستم اجرای بازی رو ندارم باید بگم که … دابل شصت بیلاخ . کمبود سیستم خیلی سخته از اون سخت تر اجرای بازی با fps کمتر از ۱۰ هستش XD . پس نتیجه میگیریم که بجای کامنت گذاشتن بشینیم کار کنیم و یک سیستم خوب بخریم . لایک بدید شادم کنید XD . دیسلایک مساوی است با دابل بیلاخی .
خسته نباشید خدمت اقای نوروزی عزیز
حقیقتا به داستانش امیدی نداشتم
ولی با خوندن این خلاصه داستانی که نوشتید واقعا کنجکاو شدم ببینم اخر داستان چی می شه( البته شما خلاصه داستان ها رو جوری می نویسید که همیشه همین اتفاق می افته😅)
اینی که میگن شبیه دووم هستش رو قبول دارید ؟
بازی حقیقتا از دیدگاه نوآوری و ایده فوق العادس اما داستانش به معنی واقعی کلمه زور چپونی شده! از کاراکتر ها گرفته تا دیالوگ ها و از همه بدتر voice acting همشون حس اضافه بودن به آدم میده! یه جورایی منو یاد super hot میندازه، بازی ای که گیم پلیش به قدری خوب بود که بخشایی که به داستان بازی میپردازه یه جورایی اضافه به نظر میان. اگر واقعا گیم پلی ای طراحی کردی که میتونه مخاطب رو ساعت ها سرگرم کنه به نظرم داشتن داستان واقعا چیز ضروری ای نیستش، خصوصا اگر نمی تونی داستان رو به خوبی گیم پلی در بیاری یا حداقل در حین گیم پلی روایتش کنی جای چهار تا دیالوگ بعد از هر لول!